JEREMIAH
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
Chapter 36
Jere | FarTPV | 36:2 | «طوماری بردار و هرچه را که تاکنون دربارهٔ اسرائیل و یهودا به تو گفتهام بر آن بنویس. همهٔ چیزهایی را که از ابتدا -از زمان یوشیا تا به امروز- به تو گفتهام بنویس. | |
Jere | FarTPV | 36:3 | شاید وقتی مردم یهودا دربارهٔ مصیبتی که من برایشان میآورم بشنوند، از راه شرارتآمیز خود بازگردند. آنگاه من شرارتها و گناهانشان را خواهم بخشید.» | |
Jere | FarTPV | 36:4 | پس من باروک، پسر نیریا را خواندم و هر آنچه را خداوند گفته بود، به او گفتم تا او بنویسد. و باروک تمام آنها را بر روی طومار نوشت. | |
Jere | FarTPV | 36:6 | امّا میخواهم تو، وقتی مردم در روزه هستند، به آنجا بروی و این طومار را بلند بخوانی تا همهٔ آنها آنچه را که خداوند به من گفته و تو آن را نوشتهای بشنوند. در جایی این را بخوان که همهٔ مردم، از جمله اهالی یهودا که از شهرهای خودشان آمدهاند، بتوانند بشنوند. | |
Jere | FarTPV | 36:7 | شاید آنها به حضور خداوند دعا کنند و از راههای شرارتآمیز خود بازگردند، وگرنه گرفتار خشم و غضب شدید خداوند خواهند شد.» | |
Jere | FarTPV | 36:9 | در ماه نهم از پنجمین سال سلطنت یهویاقیم، پادشاه یهودا، مردم اورشلیم و کسانیکه از شهرهای یهودا آمده بودند، همه برای جلب رضایت خداوند روزه گرفته بودند. | |
Jere | FarTPV | 36:10 | پس وقتی همه گوش میدادند، باروک از روی طومار، آنچه را به او گفته بودم خواند. او این کار را در اتاق جمریا پسر شافان منشی دربار انجام داد. غرفهٔ او در صحن بالایی نزدیک در ورودی دروازهٔ جدید بود. | |
Jere | FarTPV | 36:11 | میکایا، پسر جمریا و نوهٔ شافال، سخنان خداوند را که از روی طومار به وسیلهٔ باروک خوانده شد، شنید. | |
Jere | FarTPV | 36:12 | بعد از آن او به کاخ سلطنتی، به دفتر منشی دربار، جایی که درباریان در آن جلسه داشتند، رفت. الیشمع منشی، دلایا پسر شمعیا، الناتان، پسر عکبور، جمریا پسر شافان، و صدقیا پسر حنیا در آن جلسه حضور داشتند. | |
Jere | FarTPV | 36:14 | آنگاه آنها شخصی را به نام یهودی (پسر ننیا نوهٔ شلمیا و نبیرهٔ کوشی) نزد باروک فرستادند تا طوماری را که او برای مردم خوانده بود بیاورد. باروک طومار را آورد. | |
Jere | FarTPV | 36:16 | بعد از آنهمه با وحشت به یکدیگر نگاه کردند و به باروک گفتند: «ما باید این را به پادشاه گزارش دهیم.» | |
Jere | FarTPV | 36:17 | بعد به او گفتند: «به ما بگو، چه چیزی تو را به نوشتن چنین طوماری هدایت کرد؟ آیا ارمیا متن آن را به تو داد؟» | |
Jere | FarTPV | 36:18 | باروک گفت: «ارمیا کلمه به کلمه آن را به من گفت و من آن را بر روی این طومار نوشتم.» | |
Jere | FarTPV | 36:19 | پس از آن، آنها به او گفتند: «تو و ارمیا باید بروید و خودتان در جایی پنهان کنید و به هیچکس نگویید کجا هستید.» | |
Jere | FarTPV | 36:20 | بزرگان دربار طومار را در دفتر الیشمع، منشی دربار، گذاشتند و به کاخ سلطنتی رفتند تا همهچیز را به پادشاه گزارش دهند. | |
Jere | FarTPV | 36:21 | آنگاه پادشاه، یهودی را فرستاد تا طومار را بیاورد. او طومار را از دفتر الیشمع آورد و آن را برای پادشاه و تمام درباریانی که اطراف او ایستاده بودند، خواند. | |
Jere | FarTPV | 36:23 | یهودی هنوز بیش از سه یا چهار ردیف را نخوانده بود که پادشاه آن را با چاقوی کوچکی پاره کرد و به داخل آتش انداخت. او این کار را ادامه داد تا تمام طومار در آتش سوخت. | |
Jere | FarTPV | 36:24 | نه پادشاه و نه درباریان از شنیدن آن دچار واهمهای شدند، و تأسفی نیز از خود نشان ندادند. | |
Jere | FarTPV | 36:25 | گرچه الناتان، دلایا، و جمریا از پادشاه خواهش کردند که طومار را نسوزاند، امّا پادشاه به آنها اعتنایی نکرد. | |
Jere | FarTPV | 36:26 | پس از آن پادشاه دستور داد تا شاهزاده یرحمئیل، سرایا پسر عزرئیل، و شلمیا پسر عبدییل، مرا و منشیام باروک را دستگیر کنند. امّا خداوند ما را پنهان کرده بود. | |
Jere | FarTPV | 36:27 | بعد از آنکه یهویاقیم پادشاه طوماری را که من به باروک گفته بودم بنویسد سوزانید، خداوند به من گفت | |
Jere | FarTPV | 36:29 | خداوند به من گفت تا به پادشاه بگویم: «تو طومار را سوزاندی و از ارمیا پرسیدی که چرا او نوشت که پادشاه بابل خواهد آمد و این سرزمین را ویران خواهد کرد و تمام مردم و حیوانات آن را خواهد کشت؟ | |
Jere | FarTPV | 36:30 | پس اکنون من، خداوند، به تو یهویاقیم پادشاه میگویم دیگر از نسل تو هیچکس بر قلمرو داوود حکومت نخواهد کرد. جسد تو بیرون انداخته میشود تا روزها زیر گرمای خورشید و شبها در برابر یخ و سرما باشد. | |
Jere | FarTPV | 36:31 | من تو و فرزندانت و درباریانت را بهخاطر گناهانی که مرتکب شدهاید مجازات خواهم کرد. نه تو و نه مردمان اورشلیم و یهودا به اخطارهای من اعتنایی نکردید، پس من بلایی را که گفته بودم بر سر شما خواهم آورد.» | |