JOB
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
Chapter 7
Job | FarTPV | 7:1 | انسان در روی زمین مانند یک کارگر اجباری زحمت میکشد، دوران حیاتش همراه با سختی و مشکلات است. | |
Job | FarTPV | 7:4 | وقتی دراز میکشم تا بخوابم میگویم که چه وقت صبح میشود. شب طولانی است و من تا صبح از این پهلو به آن پهلو میغلطم. | |
Job | FarTPV | 7:8 | و چشمانی که امروز به من مینگرند، دیگر به رویم نخواهند افتاد. مرا جستجو خواهید کرد، امّا اثری از من نخواهید یافت. | |
Job | FarTPV | 7:15 | بنابراین من چارهٔ دیگری ندارم، جز اینکه خفه شوم و بمیرم و به این زندگی پر از رنج خود خاتمه بدهم. | |
Job | FarTPV | 7:16 | از زندگی بیزارم و دیگر نمیخواهم زندگی کنم، پس مرا به حال خود بگذار، زیرا از من نفسی بیش نمانده است. | |
Job | FarTPV | 7:20 | اگر من گناهی بکنم، چه ضرری به تو میرسد، ای ناظر کارهای بشر؟ چرا مرا هدف تیرهای خود قرار دادی؟ آیا من باری بر دوش تو شدهام؟ | |