MATTHEW
Chapter 4
Matt | FarHezar | 4:4 | عیسی در پاسخ گفت: «نوشته شده است که: « ‹انسان تنها به نان زنده نیست، بلکه به هر کلامی زنده است که از دهان خدا صادر شود.›» | |
Matt | FarHezar | 4:6 | و گفت: «اگر پسر خدایی، خود را بهزیر افکن، زیرا نوشته شده است: « ‹دربارة تو به فرشتگان خود فرمان خواهد داد و آنها تو را بر دستهایشان خواهند گرفت، مبادا پایت به سنگی برخورَد.› » | |
Matt | FarHezar | 4:8 | دیگر بار ابلیس او را بر فراز کوهی بس بلند برد و همة حکومتهای جهان را با تمام شکوه و جلالشان به او نشان داد | |
Matt | FarHezar | 4:10 | عیسی به او گفت: «دور شو ای شیطان! زیرا نوشته شده است: « ‹خداوند، خدای خود را بپرست و تنها او را خدمت کن.› » | |
Matt | FarHezar | 4:13 | سپس ناصره را ترک کرده، به کَفَرناحوم رفت و در آنجا اقامت گزید. کَفَرناحوم در کنار دریاچة جلیل و در نواحی زِبولون و نَفْتالی واقع بود. | |
Matt | FarHezar | 4:16 | مردمی که در تاریکی بهسر میبردند، نوری عظیم دیدند، و بر آنان که در دیار سایة مرگ میزیستند، روشنایی درخشید.» | |
Matt | FarHezar | 4:17 | از آن زمان عیسی به موعظة این پیام آغاز کرد که: «توبه کنید، زیرا پادشاهی آسمان نزدیک شده است!» | |
Matt | FarHezar | 4:18 | چون عیسی در کنار دریاچة جلیل راه میرفت، دو برادر را دید به نامهای شَمعون، ملقّب به پِطرُس، و آندریاس، که تور به دریا میافکندند، زیرا ماهیگیر بودند. | |
Matt | FarHezar | 4:21 | چون به راه خود ادامه داد، دو برادر دیگر یعنی یعقوب پسر زِبِدی و برادرش یوحنا را دید که با پدرشان زِبِدی در قایق بودند و تورهای خود را آماده میکردند. آنان را نیز فراخواند؛ | |
Matt | FarHezar | 4:23 | بدینسان، عیسی در سرتاسر جلیل میگشت و در کنیسههای ایشان تعلیم میداد و مژدة پادشاهی آسمان را موعظه میکرد و هر درد و بیماری مردم را شفا میبخشید. | |
Matt | FarHezar | 4:24 | پس آوازهاش در سرتاسر سوریه پیچید و مردم همة بیماران را که به انواع امراض و دردها دچار بودند، و نیز دیوزدگان و مصروعان و مفلوجان را نزدش میآوردند و آنان را شفا میبخشید. | |