Chapter 1
| Song | FarTPV | 1:4 | بیا مرا بردار تا با هم از اینجا فرار کنیم. پادشاه من باش و مرا به اتاقت ببر، تا با هم خوش باشیم، زیرا محبّت تو خوشتر از شراب است. عجیب نیست که همهٔ دختران شیدای تو هستند. | |
| Song | FarTPV | 1:5 | ای دختران اورشلیم، من سیهچرده، امّا زیبا هستم، همچون چادرهای قیدار و پردههای زرّین بارگاه سلیمان. | |
| Song | FarTPV | 1:6 | بهخاطر رنگ پوستم این چنین به من نگاه نکنید، زیرا آفتاب مرا سوزانده. برادرانم بر من خشمگین بودند و مرا به نگهبانی تاکستانها گماشتند. ولی من نتوانستم حتّی از تاکستان بدن خود مراقبت کنم. | |
| Song | FarTPV | 1:7 | ای عشق من، به من بگو که گلّهات را کجا میچرانی؟ هنگام ظهر گوسفندانت را کجا میخوابانی؟ چرا در بین گلّههای دوستانت به دنبال تو بگردم؟ محبوب | |
| Song | FarTPV | 1:8 | ای زیباتر از تمام زنها، اگر نمیدانی، رد گلّهها را دنبال کن و بُزغالههایت را در کنار چادرهای چوپانها بچران. | |
Chapter 2
| Song | FarTPV | 2:3 | محبوب من در میان جوانان، همچون درخت سیبی است در بین درختان جنگل. خوش و سرمست در زیر سایهاش مینشینم و میوهاش در دهانم شیرین و گواراست. | |
| Song | FarTPV | 2:7 | ای دختران اورشلیم، شما را به غزالها و آهوان صحرا قسم میدهم که عشق ما را برهم مزنید! محبوبه | |
| Song | FarTPV | 2:8 | من صدای محبوبم را میشنوم که جستوخیزکنان از روی کوهها و تپّهها به سوی من میآید. | |
| Song | FarTPV | 2:12 | گُلها از زمین روییدهاند و زمان نغمهسرایی رسیده است. آواز فاخته در مزرعهٔ ما گوشها را نوازش میدهد. | |
| Song | FarTPV | 2:13 | درختان انجیر میوه به بار آورده، و رایحهٔ شکوفههای تاکها، هوا را عطرآگین ساخته است. ای عزیز من، ای زیبای من، برخیز و با من بیا!» | |
| Song | FarTPV | 2:14 | ای کبوتر من که در شکاف صخرهها و در پشت سنگها پنهان شدهای، بگذار که روی تو را ببینم و صدایت را بشنوم، زیرا صدایت سحرانگیز و روی تو قشنگ است. | |
| Song | FarTPV | 2:15 | روباهها را بگیرید، روباههای کوچک را بگیرید که تاکستانها را خراب میکنند، زیرا تاکستانهای ما شکوفه کردهاند. محبوبه | |
Chapter 3
| Song | FarTPV | 3:1 | شب هنگام در بستر خود در عالم خواب او را که محبوبِ جان من است جستجو کردم، امّا نیافتم. | |
| Song | FarTPV | 3:3 | پاسبانان شهر مرا دیدند و من از آنها پرسیدم: «آیا آن کسی را که محبوب جان من است، دیدهاید؟» | |
| Song | FarTPV | 3:4 | هنوز از آنها چندان دور نشده بودم که محبوبِ جانم را دیدم. او را محکم گرفتم و نگذاشتم که برود. سپس او را به خانهٔ مادرم آوردم، در همان اتاقی که به دنیا آمده بودم. | |
| Song | FarTPV | 3:5 | ای دختران اورشلیم، شما را به غزالها و آهوان صحرا قسم میدهم که عشق ما را بر هم مزنید! محبوبه | |
| Song | FarTPV | 3:6 | این چیست که مانند ستون دود از بیابان برمیخیزد و فضا را با بوی مُر و عطرهای تاجران معطّر ساخته است؟ | |
| Song | FarTPV | 3:8 | همهٔ آنها جنگآوران آزموده و با شمشیر مسلّح هستند. آنها شمشیری به کمر بستهاند تا در برابر حمله شبانه آماده باشند. | |
| Song | FarTPV | 3:10 | ستونهایش از نقره و سقفش از طلاست. کرسی آن با پارچهٔ ارغوانی که دختران اورشلیم آن را با عشق و محبّت بافتهاند، پوشیده شده است. | |
Chapter 4
| Song | FarTPV | 4:1 | ای عشق من، تو چقدر زیبایی! چشمان تو از پشت روبند به زیبایی کبوتران است. گیسوان تو، همچون گلّهٔ بُزهایی که از کوه جلعاد پایین میآیند، موج میزند. | |
| Song | FarTPV | 4:2 | دندانهای ردیف و صاف تو به سفیدی گوسفندانی هستند که تازه پشمشان چیده و شسته شده باشد. همگی جفتجفت و مرتّب هستند. | |
| Song | FarTPV | 4:3 | لبهای تو همچون رشتهٔ قرمز و دهانت زیباست. گونههایت از پشت روبندت مانند دو نیمه انار است. | |
| Song | FarTPV | 4:4 | گردنت همچون بُرج داوود صاف و گرد است و گلوبندت مانند سپر هزار سرباز است که بُرج را محاصره کردهاند. | |
| Song | FarTPV | 4:8 | ای عروس من، با من از لبنان بیا. از فراز کوه لبنان و امانه و از قلّهٔ کوههای سنیر و حرمون، جایی که بیشه شیر و پلنگ است، پایین بیا. | |
| Song | FarTPV | 4:9 | ای محبوبهٔ من و ای عروس من، با یک نگاه دلم را ربودی و با حلقه گردنبندت مرا به دام انداختی. | |
| Song | FarTPV | 4:10 | ای عزیز من و ای عروس من، چه شیرین است عشق تو! محبّت تو گواراتر از شراب و بوی عطر تو بهتر از هر ادویهای است. | |
| Song | FarTPV | 4:11 | ای عروس من، از لبانت عسل میچکد و در زیر زبانت شیر و عسل نهفته است. بوی لباست مانند عطر دلاویز درختان لبنان است. | |
| Song | FarTPV | 4:13 | تو مثل باغ پُر میوهٔ انار هستی که میوههای لذیذ به بار میآورد. در تو سُنبل و ریحان، | |
| Song | FarTPV | 4:15 | تو مانند چشمهٔ آب حیات هستی که از کوههای لبنان جاری است و باغ را سیراب میسازد. محبوبه | |
Chapter 5
| Song | FarTPV | 5:1 | ای دلبر من و ای عروس من، من به باغ خود آمدهام. مُر و ادویهجاتم را میچینم. عسل و شانهٔ عسل خود را میخورم و شراب و شیر خود را مینوشم. دختران اورشلیم ای دلدادگان بنوشید و از مستی عشق سرمست شوید. محبوبه | |
| Song | FarTPV | 5:2 | من خواب هستم، امّا دلم بیدار است. در عالم خواب صدای محبوبم را میشنوم که در میزند و میگوید: محبوب «در را بازکن ای عزیز من، ای عشق من، ای کبوتر من و ای آنکه در جمال و زیبایی کامل هستی، زیرا سرم از شبنم سحرگاهی و حلقههای مویم از نمنم باران شب، تَر است.» محبوبه | |
| Song | FarTPV | 5:3 | لباسم را از تن بیرون کردم، چگونه میتوانم آن را دوباره بپوشم؟ پاهایم را شستم، چطور میتوانم آنها را دوباره کثیف نمایم؟ | |
| Song | FarTPV | 5:5 | برخاستم تا در را برایش باز کنم. دستانم به مُر آغشته بود. از انگشتانم مُر میچکید، هنگامیکه قفل را به دست گرفتم. | |
| Song | FarTPV | 5:6 | امّا وقتی در را بازکردم، محبوبم رفته بود. چقدر دلم میخواست که صدایش را بشنوم. به جستجویش رفتم، امّا او را نیافتم. صدایش کردم، ولی جواب نداد. | |
| Song | FarTPV | 5:7 | پاسبانان شب مرا یافتند، مرا زدند و زخمی کردند. نگهبانان دیوارهای شهر، قبای مرا ربودند. | |
| Song | FarTPV | 5:8 | ای دختران اورشلیم، شما را قسم میدهم که اگر محبوب مرا یافتید، به او بگویید که من بیمار عشق او هستم. دختران اورشلیم | |
| Song | FarTPV | 5:9 | ای زیباترین خوبرویان، محبوب تو بر مردان دیگر چه برتری و فضیلتی دارد که ما را این چنین قسم میدهی؟ محبوبه | |
| Song | FarTPV | 5:12 | چشمانش به زیبایی کبوترانی است که در کنار چشمه آب نشسته و گویی خود را در شیر شستهاند. | |
| Song | FarTPV | 5:13 | گونههایش مانند باغچهای است پُر از گُلهای خوشبو و معطر. لبانش همچون سوسنهایی است که از آنها عطر مُر میچکد. | |
| Song | FarTPV | 5:14 | دستهای خوشتراش او مانند میلهٔ طلایی است که با جواهر آراسته شده باشد. پیکرش همچون عاج شفافی است که با یاقوت مزیّن شده باشد. | |
| Song | FarTPV | 5:15 | ساقهایش مانند ستونهای مرمرند که بر پایههایی از طلای ناب قرار داشته باشند. چهرهاش همانند سروهای آزاد لبنان بینظیر است. | |
Chapter 6
| Song | FarTPV | 6:1 | ای زیباترین زنها، محبوبت کجا رفته است؟ جایش را به ما بگو تا برویم و همراه تو پیدایش کنیم. محبوبه | |
| Song | FarTPV | 6:2 | محبوب من به باغ خود رفته است تا گلّهٔ خود را در میان گُلهای خوشبو بچراند و سوسنها را بچیند. | |
| Song | FarTPV | 6:3 | من به محبوبم تعلّق دارم و او از آن من است. او گلّهٔ خود را در میان گُلهای سوسن میچراند. محبوب | |
| Song | FarTPV | 6:4 | ای عشق من، تو مانند شهر تِرصه زیبا و مانند اورشلیم قشنگ هستی. تو همچون این شهرهای بزرگ مُهیّج هستی. | |
| Song | FarTPV | 6:5 | به سوی من نگاه مکن، زیرا چشمانت مرا جادو کردهاند. موهای پریشانت مانند گلّه بُزهایی است که از کوه جلعاد پایین میآیند. | |
| Song | FarTPV | 6:6 | دندانهای تو به سفیدی گوسفندانی هستند که تازه شسته شده باشند و همگی جفتجفت و مرتب هستند. | |
| Song | FarTPV | 6:8 | در بین شصت ملکه و هشتاد صیغه و دختران بیشمار، کسی مثل کبوتر من بیعیب و کامل پیدا نمیشود. او دختر دلبند و یگانه مادر خود است. دختران جوان وقتی او را میبینند، از او تعریف میکنند و ملکهها و صیغهها او را تحسین میکنند، | |
| Song | FarTPV | 6:9 | در بین شصت ملکه و هشتاد صیغه و دختران بیشمار، کسی مثل کبوتر من بیعیب و کامل پیدا نمیشود. او دختر دلبند و یگانه مادر خود است. دختران جوان وقتی او را میبینند، از او تعریف میکنند و ملکهها و صیغهها او را تحسین میکنند، | |
| Song | FarTPV | 6:10 | و میپرسند: این کیست که مثل سپیدهٔ صبح تابان است، مانند مهتاب قشنگ و همچون آفتاب درخشان و همچون ستارگان پرشکوه است. | |
| Song | FarTPV | 6:11 | من در میان درختان بادام رفتم تا نهالهای کوچک را در وادی ببینم و ببینم که آیا تاکهای انگور شکوفا شده و درختان انار گل کردهاند. | |
| Song | FarTPV | 6:12 | به خود میلرزم، تو مرا نسبت به عشق همانند ارّابهای که برای جنگ میتازد مشتاق نمودهای. دختران اورشلیم | |
Chapter 7
| Song | FarTPV | 7:1 | ای شاهدخت من، پاهای تو در کفش چه زیباست. ساقهایت همچون جواهری است که هنرمندی آن را صیقل داده باشد. | |
| Song | FarTPV | 7:2 | ناف تو مانند پیالهای است که هرگز از شراب خالی نخواهد بود. کمرت همچون خرمن گندمی است در میان سوسنها | |
| Song | FarTPV | 7:4 | گردنت مثل بُرجی از عاج است و چشمانت همانند حوض شهر حشبون کنار دروازهٔ بیت ربیم هستند. بینی تو به قشنگی بُرج لبنان است که بر سر راه دمشق قرار دارد. | |
| Song | FarTPV | 7:5 | سرت مثل کوه کرمل برافراشته و زلفانت همچون ارغوان معطّرند. پادشاهان اسیر حلقههای گیسویت میباشند. | |
| Song | FarTPV | 7:8 | گفتم: از این درخت خرما بالا میروم و میوههایش را میچینم. پستانهایت مانند خوشههای انگورند و بوی نَفَس تو مثل بوی گوارای سیب است. | |
| Song | FarTPV | 7:9 | دهان تو همچون بهترین شرابهاست. محبوبه باشد که این شراب مستقیماً برای محبوبم ریخته شود و از لب و دهانش جاری گردد. | |
| Song | FarTPV | 7:12 | و صبح زود برخیزیم و به تاکستانها برویم تا ببینیم که آیا تاکهای انگور گل کرده و گُلهایشان شکفتهاند، ببینیم که آیا درختان انار شکوفه زدهاند در آنجا عشق خود را به تو تقدیم میکنم. | |
Chapter 8
| Song | FarTPV | 8:1 | ای کاش تو برادر من بودی که مادرم تو را شیر داده بود، آنگاه اگر تو را در خیابان میدیدم میتوانستم تو را ببوسم و کسی ایرادی نمیگرفت. | |
| Song | FarTPV | 8:2 | بعد تو را به خانه مادرم میبردم تا عشق را به من بیاموزی. آنگاه در آنجا شراب ناب و شیرهٔ انار خود را به تو میدادم. | |
| Song | FarTPV | 8:5 | این کیست که بازو به بازوی دلدار خود از صحرا میآید؟ محبوبه در زیر آن درخت سیب، جایی که مادرت تو را به دنیا آورد، بیدارت کردم. | |
| Song | FarTPV | 8:6 | عشق مرا مثل خاتَم در دلت مُهر کن و همچون بازوبند طلا بر بازویت ببند، زیرا عشق مانند مرگ نیرومند و مثل گور ترسناک است و شعلههایش همانند شعلههای پُرقدرت آتش با بیرحمی میسوزاند. | |
| Song | FarTPV | 8:7 | آبها نمیتوانند آتش محبّت را خاموش سازند. حتّی سیلابها قادر نیستند که آن را فرونشانند. هرگاه کسی بخواهد که عشق را با دارایی و ثروت خود به دست آورد، آن را خوار و حقیر میشمارد. برادران دختر | |
| Song | FarTPV | 8:8 | ما خواهر کوچکی داریم که سینههایش هنوز بزرگ نشدهاند. اگر کسی به خواستگاری او بیاید، چه بگوییم؟ | |
| Song | FarTPV | 8:9 | اگر او دیوار میبود، بالایش یک بُرج نقره بنا میکردیم. اگر دروازه میبود، با تختههایی از سرو او را میپوشاندیم. محبوبه | |
| Song | FarTPV | 8:10 | من دیوارم و سینههایم بُرجهای آن. محبوب من میداند که در کنار او من آرامی و خرسندی مییابم. محبوب | |
| Song | FarTPV | 8:11 | سلیمان در بعل هامون تاکستانی داشت و آن را به دهقانان اجاره داد تا هر کدام در مقابل میوهٔ باغ، هزار سکّهٔ نقره به او بدهند. | |
| Song | FarTPV | 8:12 | امّا ای سلیمان، هزار سکّهٔ آن مال تو باشد و دویست سکّه هم مال دهقانان؛ من تاکستانی برای خودم دارم. | |
| Song | FarTPV | 8:13 | ای محبوبهٔ من، بگذار که صدایت را از باغ بشنوم، دوستان من نیز منتظر شنیدن صدای تو میباشند. محبوبه | |