Chapter 1
Zech | FarTPV | 1:1 | در ماه هشتم از سال دوم سلطنت داریوش شاهنشاه، پیامی از جانب خداوند بر زکریای نبی پسر برکیا و نوهٔ عدوی نبی آمد. خداوند به زکریا فرمود: | |
Zech | FarTPV | 1:4 | مانند اجداد خود نباشید که انبیای پیشین پیام مرا به آنها دادند تا از راهی که در پیش گرفته بودند بازگردند و از کارهای زشت خود دست بکشند، ولی به حرف آنها گوش ندادند و از من اطاعت نکردند. | |
Zech | FarTPV | 1:6 | امّا کلام و احکام من ابدی و جاودانی است. احکام و دستورات خود را که توسط بندگانم یعنی انبیا، به نیاکان شما دادم، ولی آنها توجّهی نکردند در نتیجه متحمّل عذاب شدند. سرانجام آنها توبه کردند و گفتند: 'خداوند متعال ما را به سزای کارهای ما رسانید و هشدارهایی را که به ما داده بود عملی کرد.'» | |
Zech | FarTPV | 1:7 | در روز بیست و چهارم ماه یازدهم، یعنی ماه شباط، در دومین سال سلطنت داریوش، در رؤیای شب پیام دیگری از جانب خداوند به زکریا رسید. | |
Zech | FarTPV | 1:8 | در درّهای، در بین درختان، فرشتهای را سوار بر اسبی سرخ رنگ دیدم. پشت سر او اسبهایی به رنگهای قرمز، زرد و سفید ایستاده بودند. | |
Zech | FarTPV | 1:9 | از فرشته پرسیدم: «ای آقای من، این اسبها برای چه هستند؟» او جواب داد: «من به تو نشان میدهم.» | |
Zech | FarTPV | 1:11 | آنگاه اسب سواران به فرشتهٔ خداوند که در میان درختان ایستاده بود، گزارش داده گفتند: «ما سراسر روی زمین را تفتیش کردیم و دیدیم که در همهجا امنیّت و آرامش برقرار است.» | |
Zech | FarTPV | 1:12 | فرشتهٔ خداوند وقتی این را شنید گفت: «ای خداوند متعال، مدّت هفتاد سال از اورشلیم و شهرهای یهودا خشمگین بودی؛ تا به کی رحمت خود را از آنها دریغ میکنی؟» | |
Zech | FarTPV | 1:14 | آنگاه فرشته به من گفت: «این پیام خداوند متعال را اعلام کن که میفرماید: من به اورشلیم و کوه مقدّس شفقت زیادی دارم. | |
Zech | FarTPV | 1:15 | امّا از اقوامی که در رفاه و آسایش زندگی میکنند، سخت خشمگین میباشم زیرا آنها زیادتر از آنچه که من میخواستم بر قوم من ظلم نمودند. | |
Zech | FarTPV | 1:16 | بنابراین من با رحمت و شفقت بیشتر به اورشلیم بازمیگردم و خانهٔ من و تمام شهر اورشلیم بازسازی میشوند.» | |
Zech | FarTPV | 1:17 | آن فرشته به من گفت که اعلام کنم: «خداوند متعال میگوید که شهرهای او دوباره کامیاب خواهند شد و او بار دیگر اورشلیم را کمک خواهد کرد و آن شهر را دوباره شهر خود خواهد خواند.» | |
Zech | FarTPV | 1:19 | از فرشته پرسیدم: «اینها چه هستند؟» او پاسخ داد: «اینها نمایندهٔ قدرتهای جهان هستند که مردم یهودا، اسرائیل و اورشلیم را پراکنده ساختهاند.» | |
Chapter 2
Zech | FarTPV | 2:2 | از او پرسیدم: «کجا میروی؟» او جواب داد: «برای اندازهگیری شهر اورشلیم میروم و میخواهم ببینم که طول و عرض آن چقدر است.» | |
Zech | FarTPV | 2:3 | آنگاه فرشتهای که با من صحبت میکرد به استقبال فرشتهٔ دیگری که به طرف او میآمد، رفت. | |
Zech | FarTPV | 2:4 | فرشتهٔ دومی به اولی گفت: «بشتاب و به آن جوانی که مقیاس اندازهگیری در دست دارد بگو که اورشلیم آنقدر از انسان و حیوان پُر میشود که شهری بدون دیوار خواهد شد. | |
Zech | FarTPV | 2:5 | خداوند وعده داده است که خودش مانند دیوار آتشینی از شهر محافظت نموده، با تمام شکوه و جلال خود در آن ساکن خواهد شد.» | |
Zech | FarTPV | 2:6 | خداوند به قوم خود میفرماید: «ای کسانیکه در بابل در تبعید به سر میبرید، من شما را به چهار گوشهٔ زمین پراکنده ساختم، | |
Zech | FarTPV | 2:8 | هرکسی که به شما آزار برساند، در حقیقت به من آزار میرساند، زیرا شما مانند مردمک چشم من هستید.» بنابراین، خداوند متعال مرا با این پیام نزد اقوامی که قوم او را غارت کردهاند فرستاد. | |
Zech | FarTPV | 2:9 | خداوند، خودش با شما میجنگد و شما توسط کسانیکه زمانی بردهٔ شما بودند، تاراج خواهید شد. آنگاه همه خواهند دانست که خداوند متعال مرا فرستاده است. | |
Zech | FarTPV | 2:10 | خداوند میفرماید: «ای اورشلیم آواز شادمانی بخوان! زیرا من میآیم و در بین شما ساکن میشوم.» | |
Zech | FarTPV | 2:12 | بار دیگر یهودا ارث ویژهٔ خداوند، در سرزمین مقدّس او و اورشلیم شهر برگزیدهٔ او خواهد شد. | |
Chapter 3
Zech | FarTPV | 3:1 | بار دیگر خداوند در رؤیا، یهوشع کاهن اعظم را به من نشان داد که در حضور فرشتهٔ خداوند ایستاده بود. شیطان هم در آنجا در دست راست او ایستاده بود و او را مورد اتّهام قرار میداد. | |
Zech | FarTPV | 3:2 | فرشتهٔ خداوند به شیطان گفت: «ای شیطان، خداوند تو را محکوم کند. خداوند که اورشلیم را برگزیده است تو را محکوم کند. این مرد مانند چوب نیم سوختهای است که از میان آتش گرفته شده باشد.» | |
Zech | FarTPV | 3:4 | فرشته به کسانیکه آنجا ایستاده بودند گفت: «لباس کثیف او را از تنش بیرون کنید.» سپس به یهوشع گفت: «ببین، گناهان تو را از تو دور کردم و حالا لباس نو به تنت میکنم.» | |
Zech | FarTPV | 3:5 | سپس امر کرد که یک دستار تمیز بر سرش بگذارند و آنها گذاردند و درحالیکه فرشته در آنجا ایستاده بود، لباس نو را به او پوشانیدند. | |
Zech | FarTPV | 3:7 | که خداوند متعال میفرماید: «اگر تو از من اطاعت کنی و وظایفی را که به تو میسپارم به درستی انجام دهی، آنگاه تو را سرپرست تمام خانهٔ خود میسازم و اجازه میدهم که مانند این فرشتگان در حضور من بایستی. | |
Zech | FarTPV | 3:8 | پس ای یهوشع، کاهن اعظم و ای همهٔ همکاران او بشنوید! شما نشانهای هستید از آنچه که در آینده رخ خواهد داد. من بندهٔ خود را که 'شاخه' نام دارد میآورم. | |
Zech | FarTPV | 3:9 | من بر آن تخته سنگ هفت سطحی که در مقابل یهوشع گذاشتهام جملهای را حک خواهم نمود و در یک روز گناه این سرزمین را برمیدارم. | |
Chapter 4
Zech | FarTPV | 4:2 | و از من پرسید: «چه میبینی؟» من پاسخ دادم: «یک چراغدان طلایی میبینم که دارای هفت چراغ میباشد و در سر آن روغندانی است که به وسیلهٔ هفت لوله به چراغها روغن میرسانند. | |
Zech | FarTPV | 4:4 | از فرشتهای که با من صحبت میکرد پرسیدم: «ای آقای من، اینها برای چه در اینجا هستند؟» | |
Zech | FarTPV | 4:6 | فرشته گفت: «این پیام خداوند متعال را به زروبابل برسان که میفرماید: با قدرت نظامی و یا با قدرت خودت نمیتوانی پیروز شوی، بلکه با کمک روح من میتوانی موفّق شوی. | |
Zech | FarTPV | 4:7 | اگر موانع همچون کوه بلند باشند، از سر راه تو برداشته میشوند. تو معبد بزرگ مرا بازسازی میکنی و هنگامیکه آخرین سنگ بنا را بگذاری، مردم از خوشی فریاد میزنند و میگویند: فیض و برکت خدا بر آن باد!» | |
Zech | FarTPV | 4:9 | «دستهای زروبابل بنیاد این خانه را گذاشته و دستهای او نیز آن را تمام خواهد کرد. آنگاه خواهید دانست که خداوند متعال مرا پیش شما فرستاده است. | |
Zech | FarTPV | 4:10 | (ب) سپس فرشته گفت: «این هفت چراغدان نشانهای هستند از چشمان خداوند که تمام جهان را زیر نظر دارد» در ابتدا، مردم از اینکه کار ساختمان خانهٔ من پیشرفت چندانی نکرده است، ناامید میشوند، امّا هنگامی زروبابل را ببینند که به ساختن خانه ادامه میدهد، شادمان میگردند.» | |
Chapter 5
Zech | FarTPV | 5:2 | فرشته از من پرسید: «چه میبینی؟» جواب دادم: «طومار پرندهای را میبینم که ده متر طول و پنج متر عرض دارد.» | |
Zech | FarTPV | 5:3 | گفت: «در آن طومار لعنتهایی نوشته شدهاند و آنها را به سراسر جهان میبرد. در یک طرف طومار نوشته شده است که اگر کسی دزدی کند نابود میشود و نوشتهٔ سمت دیگر آن میگوید که هرگاه کسی قسم دروغ بخورد از روی زمین نابود میگردد. | |
Zech | FarTPV | 5:4 | خداوند متعال میفرماید: این لعنتها را به خانهٔ کسانیکه دزدی کنند و آنهایی که به نام من قسم دروغ بخورند میفرستم تا به خانهٔ آنها داخل شوند و آن را با سنگ و چوب آن از بین ببرند.» | |
Zech | FarTPV | 5:5 | بعد فرشتهای که با من صحبت میکرد پیش آمد و به من گفت: «به بالا نگاه کن و بگو که چه میبینی.» | |
Zech | FarTPV | 5:6 | پرسیدم: «آن چیست؟» فرشته جواب داد: «آن سبدی است که پُر از گناهان تمام این سرزمین میباشد.» | |
Zech | FarTPV | 5:7 | آن سبد سرپوشی از سُرب داشت. وقتی سرپوش برداشته شد، زنی را دیدم که در میان سبد نشسته بود. | |
Zech | FarTPV | 5:8 | فرشته گفت: «آن زن نمایندهٔ فساد است.» بعد فرشته زن را به داخل سبد هُل داد و سرپوش سربی را دوباره روی آن گذاشت. | |
Zech | FarTPV | 5:9 | باز به بالا نگاه کردم و دو زن دیگر را دیدم که بالهایی مانند بالهای لکلک داشتند. آنها به سوی سبد پرواز کردند و آن را برداشته با خود بردند. | |
Chapter 6
Zech | FarTPV | 6:5 | فرشته جواب داد: «اینها چهار روح آسمانی هستند که از حضور خداوندِ تمام روی زمین آمدهاند.» | |
Zech | FarTPV | 6:6 | ارابهٔ اسبهای سیاه به سوی شمال، اسبهای سفید به جانب غرب و اسبهای ابلق به طرف جنوب میروند. | |
Zech | FarTPV | 6:7 | اسبها بیقرار بودند و میخواستند که هرچه زودتر بروند و در سراسر زمین گردش کنند. فرشته فرمود: «بروید و گشت و گذارتان را شروع کنید.» پس آنها به راه افتادند و تمام زمین را گردش کردند. | |
Zech | FarTPV | 6:8 | بعد او خطاب به من کرده فرمود: «آن اسبهایی که به طرف شمال رفتند، خشم مرا فرونشاندند.» | |
Zech | FarTPV | 6:10 | «حلدا، طوبیا و یدعیا از طرف یهودیان تبعید شده در بابل، هدایایی از طلا و نقره با خود آوردهاند. آن هدایا را از آنها بگیر و به خانهٔ یوشیا پسر صَفَنیا برو و با آنها یک تاج بساز. بعد آن تاج را بر سر یهوشع پسر یهوصادق کاهن اعظم بگذار. | |
Zech | FarTPV | 6:11 | «حلدا، طوبیا و یدعیا از طرف یهودیان تبعید شده در بابل، هدایایی از طلا و نقره با خود آوردهاند. آن هدایا را از آنها بگیر و به خانهٔ یوشیا پسر صَفَنیا برو و با آنها یک تاج بساز. بعد آن تاج را بر سر یهوشع پسر یهوصادق کاهن اعظم بگذار. | |
Zech | FarTPV | 6:12 | سپس به او بگو که خداوند متعال چنین میفرماید: تو نمونهٔ آن مردی هستی که 'شاخه' نام دارد. او از جایگاه خود میروید و معبد بزرگ را بازسازی میکند. | |
Zech | FarTPV | 6:13 | او همان کسی است که معبد بزرگ را میسازد و صاحب شکوه و جلال پادشاهی میشود، او در مقام کاهن بر تخت سلطنت مینشیند و بین این دو مقام با هماهنگی کامل حکمرانی میکند. | |
Zech | FarTPV | 6:14 | بعد آن تاج از طرف حلدا، طوبیا، یدعیا و یوشیا به عنوان یادگار در معبد بزرگ خداوند نگهداری شود.» | |
Chapter 7
Zech | FarTPV | 7:1 | در چهارمین سال سلطنت داریوش شاهنشاه، در روز چهارمِ ماهِ نهم، یعنی ماه کِسلو، پیام دیگری از جانب خداوند برای من رسید. | |
Zech | FarTPV | 7:2 | مردم شهر بیتئیل، شرآصر و رَجمِ ملک را با عدّهای از مردان دیگر به معبد بزرگ فرستادند تا از درگاه خداوند برکت بطلبند | |
Zech | FarTPV | 7:3 | و از کاهنان خداوند متعال و انبیا بپرسند: «آیا به روزه و سوگواری خود در ماه پنجم ادامه بدهیم یا نه، چنانکه سالها این کار را کردهایم؟» | |
Zech | FarTPV | 7:5 | «به تمام مردم و کاهنان این سرزمین بگو که در مدّت هفتاد سالی که در ماههای پنجم و هفتم روزه میگرفتید و سوگواری میکردید، برای خشنودی من نبود. | |
Zech | FarTPV | 7:7 | «سالها پیش، وقتی اورشلیم کامیاب و پُر از جمعیّت بود و شهرهای اطراف و جنوب آن هم مسکونی بودند، به وسیلهٔ انبیای پیشین همین هشدارها را به شما دادم.» | |
Zech | FarTPV | 7:9 | «سالها پیش، این دستورات را به شما دادم: 'عادلانه قضاوت کنید. به یکدیگر محبّت و شفقت نشان بدهید. | |
Zech | FarTPV | 7:10 | به بیوه زنان، یتیمان و مردم بیگانه و فقیری که در بین شما زندگی میکنند ظلم نکنید و برای یکدیگر توطئه نچینید.' | |
Zech | FarTPV | 7:12 | آنها دلهای خود را مثل سنگ سخت ساختند و نخواستند احکامی را که من، خداوند متعال با روح خود، توسط انبیای پیشین به آنها داده بودم، بشنوند؛ بنابراین خشم عظیم خود را بر آنها نازل کردم. | |
Zech | FarTPV | 7:13 | چون وقتی من با آنها سخن گفتم، آنها به کلام من توجّه ننمودند، من هم وقتی آنها به درگاه من دعا کردند، دعایشان را نشنیدم. | |
Chapter 8
Zech | FarTPV | 8:3 | اکنون به اورشلیم به شهر مقدّس خود بازمیگردم و در آنجا ساکن میشوم و کوه صهیون و اورشلیم 'شهر وفادار' و کوه خداوند متعال 'کوه مقدّس' نامیده میشود. | |
Zech | FarTPV | 8:4 | بار دیگر مردان و زنان سالخوردهای که با عصا راه میروند پیاده میروند، در میدانهای شهر خواهند نشست. | |
Zech | FarTPV | 8:6 | خداوند متعال میفرماید: «این کار شاید برای بازماندگان قوم غیر ممکن باشد، امّا برای من بسیار آسان است. | |
Zech | FarTPV | 8:8 | و به اورشلیم میآورم تا در آنجا ساکن شوند. آنها قوم من خواهند بود و من خدایشان خواهم بود و با راستی و عدالت بر آنها حکومت میکنم.» | |
Zech | FarTPV | 8:9 | خداوند متعال میفرماید: «اکنون با شوق و با دستان قوی شروع به کار کنید، زیرا شما همان سخنان تشویق کننده را میشنوید که انبیا هنگام بنیانگذاری معبد بزرگ گفته بودند. | |
Zech | FarTPV | 8:10 | قبل از آن، کسی توان آن را نداشت که انسان یا حیوانی را برای کار خود اجیر کند. هیچکسی از دست دشمنان در امان نبود زیرا من مردم را دشمن یکدیگر ساخته بودم، | |
Zech | FarTPV | 8:12 | بعد از این در همهجا صلح و امنیّت برقرار میشود. تاکها انگور به بار میآورند، زمین محصول زیاد میدهد، از آسمان باران فراوان میبارد و من بازماندگان قوم را از هرگونه نعمت برخوردار میسازم. | |
Zech | FarTPV | 8:13 | ای مردم یهودا و اسرائیل! در گذشته وقتی اقوام بیگانه کسی را نفرین میکردند، میگفتند: 'تو هم مثل مردم یهودا و اسرائیل به بلا گرفتار شوی!' ولی حالا آنطور نیست؛ من شما را نجات میدهم و از برکات خود بهرهمند میسازم. بعد از این همان مردم میگویند: 'مانند مردم یهودا و اسرائیل برکت بیابی!' پس نترسید و با قدرت دست به کار شوید.» | |
Zech | FarTPV | 8:14 | خداوند متعال میفرماید: «وقتی اجداد شما مرا به خشم آوردند، تصمیم گرفتم که بلایی بر سرشان بیاورم و همان کار را هم کردم. | |
Zech | FarTPV | 8:16 | کارهایی که شما باید بکنید این است: راستگو و با انصاف باشید و با یکدیگر در صلح و صفا رفتار کنید. در دادگاهها از عدالت طرفداری کنید. | |
Zech | FarTPV | 8:19 | «روزهٔ ماههای چهارم، پنجم، هفتم و دهم، برای مردم یهودا و اسرائیل به جشنها و روزهای شادمانی تبدیل میشوند. شما باید راستی و سلامتی را دوست بدارید.» | |
Zech | FarTPV | 8:21 | و از یک شهر به شهر دیگر رفته میگویند: 'ما برای پرستش خداوند متعال میرویم، شما هم با ما بیایید تا به درگاه او دعا کنیم تا ما را برکت دهد.' | |
Zech | FarTPV | 8:22 | مردم زیادی از ملل مقتدر جهان به اورشلیم برای عبادت میآیند و از خداوند متعال برکت میطلبند. | |
Chapter 9
Zech | FarTPV | 9:1 | خداوند مجازات سرزمین حدراخ و شهر دمشق را اعلام کرده است، زیرا نه تنها طایفههای اسرائیل بلکه پایتخت سوریه هم به خداوند تعلّق دارد. | |
Zech | FarTPV | 9:2 | حمات که همسایهٔ حدراخ است و همچنین صور و صیدون با تمام مهارتشان متعلّق به خداوند میباشند. | |
Zech | FarTPV | 9:3 | هرچند صور برای خود استحکاماتی ساخته و نقره و طلا را همچون خاک و گِل کوچهها جمع کرده است، | |
Zech | FarTPV | 9:4 | امّا حالا خداوند همهٔ داراییاش را از او میگیرد، ثروتش را به دریا میریزد و خودش نیز در آتش خواهد سوخت. | |
Zech | FarTPV | 9:5 | وقتی اشقلون این را ببیند وحشت میکند. غزه و عقرون از درد به خود میپیچند و امید عقرون به ناامیدی تبدیل میگردد. پادشاه غزه کشته میشود و اشقلون از سکنه خالی میگردد. | |
Zech | FarTPV | 9:7 | گوشتی را که با خون میخورد از دهانش و چیزهای حرام را از میان دندانهایش بیرون میکشم. کسانیکه باقی میمانند به من تعلّق خواهند داشت و مانند یکی از طایفههای سرزمین یهودا جزء قوم من میشوند. عقرون هم مثل یبوسیان به قوم من میپیوندد. | |
Zech | FarTPV | 9:8 | من از سرزمین خود حفاظت میکنم تا سپاهیان دشمن نتوانند از آن عبور و مرور کنند. من با چشمان خود رنج و خواری قومم را دیدم و دیگر نمیگذارم که ستمگران سرزمین آنها را پایمال نمایند.» | |
Zech | FarTPV | 9:9 | ای مردم صهیون شادمانی کنید! ای اهالی اورشلیم از خوشی فریاد برآورید! زیرا پادشاه شما با پیروزی و با فروتنی سوار بر کرّه الاغی پیش شما میآید. | |
Zech | FarTPV | 9:10 | خداوند میفرماید: «من ارّابههای جنگی و اسبها را از سرزمین اسرائیل دور میکنم. کمانهای جنگی شکسته میشوند و او صلح و امنیّت را در بین اقوام جهان برقرار میسازد. قلمرو فرمانروایی او از دریا تا دریا و از رود فرات تا دورترین نقطهٔ زمین میباشد.» | |
Zech | FarTPV | 9:11 | خداوند میفرماید: «بهخاطر پیمانی که با شما بستم و آن را با خون قربانیها مُهر کردم، اسیران و زندانیان شما را از چاه بیآب نجات میدهم. | |
Zech | FarTPV | 9:12 | ای تبعیدیانی که در آرزوی آزادی هستید به جایگاه امن خود بازگردید. امروز به شما وعده میدهم که رنجهایی را که دیدهاید دو برابر جبران میکنم. | |
Zech | FarTPV | 9:13 | من یهودا را همچون کمان و اسرائیل را همچون تیر بهکار میگیرم و مردان صهیون را مانند شمشیرِ یک سرباز شجاع علیه سپاه یونان میفرستم.» | |
Zech | FarTPV | 9:14 | خداوند در وقت جنگ رهبر قوم خود میشود و تیرهایش مانند برق بر سر دشمن فرود میآید. خداوند اعلام جنگ میکند و مانند گِردبادی که از جنوب برمیخیزد بر دشمن میتازد. | |
Zech | FarTPV | 9:15 | خداوند متعال از قوم خود دفاع میکند و آنها تیراندازان دشمن را مغلوب نموده زیر قدمهای خود پایمال میسازند. در میدان جنگ مانند مستان فریاد میزنند. خون دشمنان همچون خون قربانی که جامها و گوشههای قربانگاه را پُر میکند، بر زمین جاری خواهد شد. | |
Zech | FarTPV | 9:16 | در آن روز، خداوند، خدای ایشان، مانند شبانی که از گلّهٔ خود نگهبانی میکند، قوم خود را نجات میدهد. آنها مانند جواهرِ روی تاج در سرزمین او میدرخشند. | |
Chapter 10
Zech | FarTPV | 10:1 | در موسم بهار از خداوند که ابرهای توفان را میفرستد بخواهید که باران بباراند، زیرا او باران را به فراوانی میباراند و مزارع را برای همه سرسبز میسازد. | |
Zech | FarTPV | 10:2 | مردم به بُتها و فالبینها متوسّل میشوند، امّا جوابی که میگیرند دروغ و بیمعنی است. رؤیاهایی که میبینند همه باطل و گمراه کننده است. بنابراین مردم مانند گوسفندان گمشده سرگردان میشوند، زیرا رهبری ندارند که آنها را راهنمایی کند. | |
Zech | FarTPV | 10:3 | خداوند متعال میفرماید: «من بر حاکمان شما خشمگین هستم. من این بُزهای نر را مجازات میکنم. من، خداوند متعال، از گلّهٔ خود که مردم یهودا هستند، مراقبت میکنم و آنها را مانند اسبان جنگی قوی میسازم. | |
Zech | FarTPV | 10:5 | آنها به اتّفاق یکدیگر مانند جنگجویان دلیر دشمنان را همچون گِل کوچهها پایمال میکنند و سواران را بر اسبهایشان مغلوب میسازند، چون من با آنها میباشم. | |
Zech | FarTPV | 10:6 | «قوم یهودا را نیرومند میسازم و اسرائیل را نجات میدهم. آنها را دوباره به وطنشان بازمیگردانم. بر آنها رحمت و شفقت میکنم. زندگی آنها طوری خواهد شد که گویی آنها را هرگز ترک نکردهام، زیرا من خداوند، خدای ایشان هستم و دعایشان را مستجاب میکنم. | |
Zech | FarTPV | 10:7 | آنها مثل جنگجویان دلیر میباشند. مانند آنهایی که شراب نوشیدهاند، دلهایشان شادمان خواهد گردید. وقتی فرزندان آنها آنهمه برکاتی را که خداوند داده است ببینند، شاد و خوشحال میگردند. | |
Zech | FarTPV | 10:8 | «قوم خود را صدا میکنم و آنها را دور هم جمع مینمایم. من آنها را آزاد میسازم و مثل سابق به تعدادشان میافزایم. | |
Zech | FarTPV | 10:9 | گرچه آنها را در بین اقوام دیگر پراکنده ساختهام، امّا آنها در همان سرزمینهای دوردست مرا بهخاطر میآورند. آنها و فرزندانشان زنده خواهند ماند و با فرزندان خود به وطن بازمیگردند. | |
Zech | FarTPV | 10:10 | من آنها را از مصر و آشور به وطن خودشان میآورم و در سرزمین خودشان اسکان میدهم. من آنها را در جلعاد و لبنان مسکن خواهم داد؛ تمام سرزمین با مردم پُر خواهد شد. | |
Zech | FarTPV | 10:11 | هنگامیکه از دریای مشکلات عبور کنند، من امواج را کنار زده اعماق دریا را خشک میسازم. جلال و حشمت آشور از بین میرود و قدرت مصر نابود میگردد.» | |
Chapter 11
Zech | FarTPV | 11:2 | ای درختان صنوبر گریه کنید، زیرا درختان سرو همه افتادهاند. آن درختان با شکوه نابود شدهاند! ای درختان بلوط باشان زاری کنید، زیرا جنگل عظیم از بین رفته است. | |
Zech | FarTPV | 11:3 | گریه حاکمان را بشنوید، زیرا که حشمت و جلال آنها نابود شده است. غرّش شیرها را بشنوید، چون جنگلهای اردن نابود شدهاند. | |
Zech | FarTPV | 11:5 | کسانیکه گوسفندان را میخرند و میکشند، مجازات نمیشوند. آنانی که آنها را میفروشند میگویند: 'خدا را شکر، ثروتمند شدیم.' حتّی شبانهای خودشان هم، بر آنها رحم نمیکنند.» | |
Zech | FarTPV | 11:6 | خداوند فرمود: «دیگر بر مردم روی زمین رحم نخواهم کرد، بلکه کاری میکنم که آنها به دست همسایگان و پادشاهان بیفتند. این پادشاهان، زمین را ویران میکنند و من مانع آنها نمیشوم.» | |
Zech | FarTPV | 11:7 | تاجرانی که گوسفندان را خرید و فروش میکنند مرا به عنوان شبان گوسفندانی که قرار بود سرشان بریده شوند، استخدام کردند. پس من دو عصا در دست گرفتم، یکی را رحمت نامیدم و دیگری را اتّحاد و گلّه را چرانیدم. | |
Zech | FarTPV | 11:8 | از سه شبان دیگر که از من نفرت داشتند، بیزار شدم و در مدّت یک ماه خود را از شر آنها آسوده ساختم. | |
Zech | FarTPV | 11:9 | سپس به گوسفندان گفتم: «بعد از این، شبانِ شما نخواهم بود. کسانیکه مردنی هستند، بگذار بمیرند و آنانی که از بین رفتنی هستند، بگذار از بین بروند. کسانی هم که باقی میمانند بگذار به جان هم بیفتند!» | |
Zech | FarTPV | 11:10 | آنگاه عصای رحمت را شکستم تا نشان بدهم که خداوند پیمانی را که با تمام اقوام بسته بود، شکسته است. | |
Zech | FarTPV | 11:11 | پس، آن پیمان در همان روز شکسته شد و تاجران گوسفند که مرا تماشا میکردند، پیبردند که با کاری که من کردم، پیام خدا را به آنها رساندم. | |
Zech | FarTPV | 11:12 | بعد به آنها گفتم: «حالا اگر مایلید مزد مرا بدهید.» پس آنها سی تکهٔ نقره به من دادند. | |
Zech | FarTPV | 11:13 | خداوند به من فرمود: «آنها را در خزانهٔ معبد بزرگ بینداز.» پس من آن مبلغ هنگفت را که در نظر آنها ارزش من بود، در خزانهٔ معبد بزرگ انداختم. | |
Zech | FarTPV | 11:14 | سپس عصای دوم، یعنی عصای اتّحاد را شکستم تا نشان بدهم که اتّحاد برادری بین یهودا و اسرائیل شکسته شده است. | |
Zech | FarTPV | 11:16 | من در این سرزمین شبانی را تعیین میکنم، امّا او از آنانی که هلاک میشوند مراقبت نمیکند. گُمشدگان را هدایت نمیکند، زخمیها را معالجه نمیکند و به آنهایی که سالِمند خوراک نمیدهد، بلکه گوشت گوسفندان پروار را میخورد و سُمهایشان را میکَند. | |
Chapter 12
Zech | FarTPV | 12:1 | کلام خداوند، آن خدایی که آسمانها را برافراشت و بنیاد زمین را بنا نهاد و به انسان زندگی بخشید، دربارهٔ اسرائیل میفرماید: | |
Zech | FarTPV | 12:2 | «من اورشلیم را مانند جام شراب میسازم. اقوام اطراف او از آن مینوشند و همچون مستان سرگیجه میگیرند. هنگامیکه اورشلیم را محاصره کنند، سایر شهرهای یهودا هم محاصره میشوند. | |
Zech | FarTPV | 12:3 | تمام اقوام جهان با هم متّحد شده علیه اورشلیم میآیند، امّا در آن روز من اورشلیم را در برابر همهٔ اقوام مانند سنگ عظیمی میسازم و هرکسی که آن را بردارد، بشدّت زخمی میشود.» | |
Zech | FarTPV | 12:4 | خداوند میفرماید: «در آن روز اسبهای دشمن را به وحشت میاندازم، چشمان آنها را کور میکنم و سوارانشان را به جنون مبتلا میسازم، ولی از یهودا مراقبت مینمایم. | |
Zech | FarTPV | 12:5 | آنگاه خاندانهای یهودا در دل خود میگویند: 'خداوند متعال، خدای آنها به اهالی اورشلیم قوّت بخشیده است.' | |
Zech | FarTPV | 12:6 | «در آن روز خاندانهای یهودا را مانند آتشی سوزنده در جنگلها و همچون شعلهای فروزان در کشتزارها میگردانم. آنها اقوام راست و چپ خود را نابود میسازند، امّا مردم اورشلیم در امنیّت زندگی خواهند کرد. | |
Zech | FarTPV | 12:7 | «من ابتدا یهودا را پیروز میگردانم تا شکوه و جلالی را که خاندان داوود و اهالی اورشلیم به دست میآورند از آنها بالاتر نباشد. | |
Zech | FarTPV | 12:8 | در آن روز من، خداوند از مردم اورشلیم دفاع میکنم. ضعیفترین آنها مانند داوود قوی خواهند شد و نسل داوود مانند خدا و همچون فرشتهٔ خداوند، آنها را راهنمایی خواهند کرد. | |
Zech | FarTPV | 12:10 | «من بر خاندان داوود و ساکنان اورشلیم روح ترحّم و دعا خواهم ریخت. آنها بر من که نیزه زدهاند خواهند نگریست و مانند کسیکه برای یگانه فرزند خود عزا میگیرد، ماتم خواهند گرفت و چنان به تلخی اشک خواهند ریخت که گویی پسر نخستزادهشان مرده است. | |
Zech | FarTPV | 12:11 | در آن روز در اورشلیم ماتم عظیمی مانند ماتمی که مردم برای هددرِمون در دشت مجدو گرفتند، برپا میکنند. | |
Zech | FarTPV | 12:12 | تمام مردم روی زمین عزادار میشوند. هر خانواده جداگانه ماتم میگیرد: خانوادهٔ داوود، خانوادهٔ ناتان، | |
Chapter 13
Zech | FarTPV | 13:1 | در آن زمان برای خاندان داوود و اهالی اورشلیم چشمهای جاری میشود که آنها را از تمام گناهان و ناپاکیها پاک میسازد. | |
Zech | FarTPV | 13:2 | خداوند متعال میفرماید: «در آن روز نام بُتها را طوری در سرزمین اسرائیل از بین میبرم که دیگر کسی آنها را به یاد نیاورد. همچنین آن سرزمین را از انبیای دروغین و ارواح پلید پاک میسازم. | |
Zech | FarTPV | 13:3 | اگر کسی به دروغ نبوّت کند پدر و مادرش به او خواهند گفت: 'تو نباید زنده بمانی، زیرا تو به نام خداوند به دروغ نبوّت میکنی.' و هنگامیکه او نبوّت میکند، پدر و مادرش او را با نیزه خواهند کشت. | |
Zech | FarTPV | 13:4 | در آن روز انبیای دروغی از رؤیاهای خود شرمنده خواهند شد و دیگر برای فریب دادن مردم لباس انبیا را نخواهند پوشید. | |
Zech | FarTPV | 13:5 | بلکه هر کدام خواهند گفت: 'من نبی نیستم. من یک دهقان هستم و از جوانی پیشهٔ من کشاورزی بوده است.' | |
Zech | FarTPV | 13:6 | اگر کسی از آنها بپرسد: 'پس این زخمهایی که در بدن داری بهخاطر چیست؟' جواب میدهند: 'اینها جراحاتی هستند که دوستانم به من وارد کردهاند.'» | |
Zech | FarTPV | 13:7 | خداوند متعال میفرماید: «ای شمشیر برضد چوپان من برخیز. برضد آن کسانیکه برای من کار میکند! شبان را بزن تا گوسفندان پراکنده شوند. من قوم خود را خواهم زد. | |
Chapter 14
Zech | FarTPV | 14:1 | روزی که خداوند داوری کند نزدیک است. روزی که اورشلیم غارت شود و در مقابل چشمان تو غارتش تقسیم گردد. | |
Zech | FarTPV | 14:2 | در آن روز، خداوند اقوام را جمع میکند تا با اورشلیم بجنگند. آنها اورشلیم را تصرّف کرده خانهها را تاراج مینمایند و به زنان تجاوز میکنند. نصف جمعیّت شهر به اسیری برده میشوند و نصف دیگر در شهر باقی میمانند. | |
Zech | FarTPV | 14:4 | در آن روز بر کوه زیتون که در شرق اورشلیم واقع است، میایستد. کوه زیتون دو نیم میشود و درّهٔ وسیعی از شرق به غرب به وجود میآید. نیمی از کوه به طرف شمال و نیمهٔ دیگر آن به سمت جنوب منتقل میگردد. | |
Zech | FarTPV | 14:5 | مانند اجدادتان که سالها پیش در زمان عُزیا، پادشاه یهودا، بهخاطر زلزله فرار کردند، شما هم از راه این درّه خواهید گریخت. خداوند، خدای من خواهد آمد و تمام فرشتگان را نیز با خود خواهد آورد. | |
Zech | FarTPV | 14:8 | آبهای حیات بخش در تابستان و زمستان از اورشلیم جاری میشوند. نیمی از آنها به طرف دریای مدیترانه و نیمهٔ دیگر به سوی دریای مُرده میروند. | |
Zech | FarTPV | 14:9 | در آن روز، خداوند بر تمام روی زمین پادشاهی میکند و همه خداوند را به عنوان یک خدای واحد میپرستند و نام یگانهٔ او را یاد میکنند. | |
Zech | FarTPV | 14:10 | سراسر آن سرزمین، از جَبَع سرحد شمالی یهودا تا رِمون سرحد جنوبی به دشت وسیعی تبدیل میشود. امّا اورشلیم در جای بلندی قرار میگیرد و وسعت آن از دروازهٔ بنیامین تا جای دروازهٔ قدیمی، از آنجا تا دروازهٔ زاویه و از بُرج حننئیل تا محل شرابسازی پادشاه میرسد. | |
Zech | FarTPV | 14:11 | مردم در اورشلیم در آرامش و امنیّت زندگی میکنند و برای همیشه از خطر نابودی در امان میباشند. | |
Zech | FarTPV | 14:12 | خداوند بر سر اقوامی که با قوم اسرائیل بجنگند این بلاها را میآورد: گوشت بدنشان درحالیکه هنوز زنده هستند، میپوسد. چشمهای آنها در حدقه کور میشود و زبانشان در دهانشان خشک میگردد. | |
Zech | FarTPV | 14:14 | مردم یهودا برای دفاع از اورشلیم میجنگند و ثروت و دارایی اقوام همسایه، از قبیل طلا، نقره، لباس و غیره را غارت خواهند نمود. | |
Zech | FarTPV | 14:15 | همین بلاها بر سر اسبها، قاطرها، شترها، الاغها و همهٔ حیوانات دیگر که در اردوگاه دشمن هستند، نازل خواهد شد. | |
Zech | FarTPV | 14:16 | سپس، آن عدّه از اقوامی که به اورشلیم حمله میکردند زنده میمانند، هر ساله برای پرستش پادشاه، یعنی خداوند متعال به اورشلیم میآیند و عید خیمهها را برگزار میکنند. | |
Zech | FarTPV | 14:17 | هرگاه یکی از اقوام روی زمین برای پرستش خداوند متعال، پادشاه جهان، به اورشلیم نیاید، در سرزمینش باران نخواهد بارید. | |
Zech | FarTPV | 14:18 | مردم مصر نیز اگر در مراسم عید خیمهها حاضر نشوند، دچار همین بلاهای آسمانی خواهند گردید. | |
Zech | FarTPV | 14:19 | بنابراین اگر مصریان و سایر اقوام از رفتن به اورشلیم و شرکت در مراسم عید خیمهها خودداری کنند، همگی مجازات خواهند شد. | |
Zech | FarTPV | 14:20 | در آن روز، حتّی روی زنگولههای اسبها هم نوشته میشود: «اینها وقف خداوند هستند.» تمام دیگهای آشپزیِ معبد بزرگ، مانند کاسههای مقابل قربانگاه، مقدّس میشوند. | |