Site uses cookies to provide basic functionality.

OK
ZECHARIAH
Up
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14
Chapter 1
Zech FarTPV 1:1  در ماه هشتم از سال دوم سلطنت داریوش شاهنشاه، پیامی از جانب خداوند بر زکریای نبی پسر برکیا و نوهٔ عدوی نبی آمد. خداوند به زکریا فرمود:
Zech FarTPV 1:2  «از طرف من به مردم بگو که من از نیاکان شما بسیار خشمگین بودم،
Zech FarTPV 1:3  امّا اکنون اگر به سوی من بازگردید، من نیز به سوی شما بازمی‌گردم.
Zech FarTPV 1:4  مانند اجداد خود نباشید که انبیای پیشین پیام مرا به آنها دادند تا از راهی که در پیش گرفته بودند بازگردند و از کارهای زشت خود دست بکشند، ولی به حرف آنها گوش ندادند و از من اطاعت نکردند.
Zech FarTPV 1:5  اجداد شما و انبیای پیشین دیگر زنده نیستند.
Zech FarTPV 1:6  امّا کلام و احکام من ابدی و جاودانی است. احکام و دستورات خود را که توسط بندگانم یعنی انبیا، به نیاکان شما دادم، ولی آنها توجّهی نکردند در نتیجه متحمّل عذاب شدند. سرانجام آنها توبه کردند و گفتند: 'خداوند متعال ما را به سزای کارهای ما رسانید و هشدارهایی را که به ما داده بود عملی کرد.'»
Zech FarTPV 1:7  در روز بیست و چهارم ماه یازدهم، یعنی ماه شباط، در دومین سال سلطنت داریوش، در رؤیای شب پیام دیگری از جانب خداوند به زکریا رسید.
Zech FarTPV 1:8  در درّه‌‌ای، در بین درختان، فرشته‌ای را سوار بر اسبی سرخ رنگ دیدم. پشت سر او اسبهایی به رنگهای قرمز، زرد و سفید ایستاده بودند.
Zech FarTPV 1:9  از فرشته پرسیدم: «ای آقای من، این اسبها برای چه هستند؟» او جواب داد: «من به تو نشان می‌دهم.»
Zech FarTPV 1:10  سپس فرشته به من گفت که خداوند آنها را فرستاده است تا زمین را تفتیش کنند.
Zech FarTPV 1:11  آنگاه اسب سواران به فرشتهٔ خداوند که در میان درختان ایستاده بود، گزارش داده گفتند: «ما سراسر روی زمین را تفتیش کردیم و دیدیم که در همه‌جا امنیّت و آرامش برقرار است.»
Zech FarTPV 1:12  فرشتهٔ خداوند وقتی این را شنید گفت: «ای خداوند متعال، مدّت هفتاد سال از اورشلیم و شهرهای یهودا خشمگین بودی؛ تا به کی رحمت خود را از آنها دریغ می‌کنی؟»
Zech FarTPV 1:13  خداوند با مهربانی و سخنان تسلّی‌آمیز به فرشته پاسخ داد.
Zech FarTPV 1:14  آنگاه فرشته به من گفت: «این پیام خداوند متعال را اعلام کن که می‌فرماید: من به اورشلیم و کوه مقدّس شفقت زیادی دارم.
Zech FarTPV 1:15  امّا از اقوامی که در رفاه و آسایش زندگی می‌کنند، سخت خشمگین می‌باشم زیرا آنها زیادتر از آنچه که من می‌خواستم بر قوم من ظلم نمودند.
Zech FarTPV 1:16  بنابراین من با رحمت و شفقت بیشتر به اورشلیم بازمی‌گردم و خانهٔ من و تمام شهر اورشلیم بازسازی می‌شوند.»
Zech FarTPV 1:17  آن فرشته به من گفت که اعلام کنم: «خداوند متعال می‌گوید که شهرهای او دوباره کامیاب خواهند شد و او بار دیگر اورشلیم را کمک خواهد کرد و آن شهر را دوباره شهر خود خواهد خواند.»
Zech FarTPV 1:18  در رؤیای دیگر چهار شاخ گاو دیدم.
Zech FarTPV 1:19  از فرشته پرسیدم: «اینها چه هستند؟» او پاسخ داد: «اینها نمایندهٔ قدرتهای جهان هستند که مردم یهودا، اسرائیل و اورشلیم را پراکنده ساخته‌اند.»
Zech FarTPV 1:20  بعد خداوند چهار آهنگر را به من نشان داد.
Zech FarTPV 1:21  پرسیدم: «اینها برای چه کاری آمده‌اند؟» او در پاسخ فرمود: «اینها آمده‌اند تا آن چهار شاخی را که باعث پراکندگی مردم یهودا شده‌اند و به آنها ستم کرده‌اند، به وحشت بیاندازند و قدرتشان را از بین ببرند.»
Chapter 2
Zech FarTPV 2:1  در رؤیای دیگری مردی را دیدم که یک مقیاس اندازه‌گیری در دست داشت.
Zech FarTPV 2:2  از او پرسیدم: «کجا می‌روی؟» او جواب داد: «برای اندازه‌گیری شهر اورشلیم می‌روم و می‌خواهم ببینم که طول و عرض آن چقدر است.»
Zech FarTPV 2:3  آنگاه فرشته‌ای که با من صحبت می‌کرد به استقبال فرشتهٔ دیگری که به طرف او می‌آمد، رفت.
Zech FarTPV 2:4  فرشتهٔ دومی به اولی گفت: «بشتاب و به آن جوانی که مقیاس اندازه‌گیری در دست دارد بگو که اورشلیم آن‌قدر از انسان و حیوان پُر می‌شود که شهری بدون دیوار خواهد شد.
Zech FarTPV 2:5  خداوند وعده داده است که خودش مانند دیوار آتشینی از شهر محافظت نموده، با تمام شکوه و جلال خود در آن ساکن خواهد شد.»
Zech FarTPV 2:6  خداوند به قوم خود می‌فرماید: «ای کسانی‌که در بابل در تبعید به سر می‌برید، من شما را به چهار گوشهٔ زمین پراکنده ساختم،
Zech FarTPV 2:7  امّا اکنون از بابل فرار کنید و به اورشلیم بازگردید.
Zech FarTPV 2:8  هرکسی که به شما آزار برساند، در حقیقت به من آزار می‌رساند، زیرا شما مانند مردمک چشم من هستید.» بنابراین، خداوند متعال مرا با این پیام نزد اقوامی که قوم او را غارت کرده‌اند فرستاد.
Zech FarTPV 2:9  خداوند، خودش با شما می‌جنگد و شما توسط کسانی‌که زمانی بردهٔ شما بودند، تاراج خواهید شد. آنگاه همه خواهند دانست که خداوند متعال مرا فرستاده است.
Zech FarTPV 2:10  ‌خداوند می‌فرماید: «ای اورشلیم آواز شادمانی بخوان! زیرا من می‌آیم و در بین شما ساکن می‌شوم.»
Zech FarTPV 2:11  ‌در آن زمان اقوام زیادی به سوی خداوند متعال خواهند آمد و قوم او خواهند شد.
Zech FarTPV 2:12  بار دیگر یهودا ارث ویژهٔ خداوند، در سرزمین مقدّس او و اورشلیم شهر برگزیدهٔ او خواهد شد.
Zech FarTPV 2:13  ای مردم، در حضور خداوند خاموش باشید، زیرا او از جایگاه مقدّس خود برخاسته است و به زمین می‌آید.
Chapter 3
Zech FarTPV 3:1  بار دیگر خداوند در رؤیا، یهوشع کاهن اعظم را به من نشان داد که در حضور فرشتهٔ خداوند ایستاده بود. شیطان هم در آنجا در دست راست او ایستاده بود و او را مورد اتّهام قرار می‌داد.
Zech FarTPV 3:2  فرشتهٔ خداوند به شیطان گفت: «ای شیطان، خداوند تو را محکوم کند. خداوند که اورشلیم را برگزیده است تو را محکوم کند. این مرد مانند چوب نیم سوخته‌ای است که از میان آتش گرفته شده باشد.»
Zech FarTPV 3:3  یهوشع با لباس کثیف در حضور فرشته ایستاده بود.
Zech FarTPV 3:4  فرشته به کسانی‌که آنجا ایستاده بودند گفت: «لباس کثیف او را از تنش بیرون کنید.» سپس به یهوشع گفت: «ببین، گناهان تو را از تو دور کردم و حالا لباس نو به تنت می‌کنم.»
Zech FarTPV 3:5  سپس امر کرد که یک دستار تمیز بر سرش بگذارند و آنها گذاردند و درحالی‌که فرشته در آنجا ایستاده بود، لباس نو را به او پوشانیدند.
Zech FarTPV 3:6  بعد فرشتهٔ خداوند به یهوشع گفت
Zech FarTPV 3:7  که خداوند متعال می‌فرماید: «اگر تو از من اطاعت کنی و وظایفی را که به تو می‌سپارم به درستی انجام دهی، آنگاه تو را سرپرست تمام خانهٔ خود می‌سازم و اجازه می‌دهم که مانند این فرشتگان در حضور من بایستی.
Zech FarTPV 3:8  پس ای یهوشع، کاهن اعظم و ای همهٔ همکاران او بشنوید! شما نشانه‌ای هستید از آنچه که در آینده رخ خواهد داد. من بندهٔ خود را که 'شاخه' نام دارد می‌آورم.
Zech FarTPV 3:9  من بر آن تخته سنگ هفت سطحی که در مقابل یهوشع گذاشته‌ام جمله‌ای را حک خواهم نمود و در یک روز گناه این سرزمین را برمی‌دارم.
Zech FarTPV 3:10  در آن روز هریک از شما همسایهٔ خود را دعوت خواهد کرد که در زیر سایهٔ تاک و درختان انجیر او در صلح و صفا بنشیند.»
Chapter 4
Zech FarTPV 4:1  فرشته‌ای که با من صحبت می‌کرد آمد و مرا مانند شخصی که خوابیده باشد، بیدار کرد
Zech FarTPV 4:2  و از من پرسید: «چه می‌بینی؟» من پاسخ دادم: «یک چراغدان طلایی می‌بینم که دارای هفت چراغ می‌باشد و در سر آن روغندانی است که به وسیلهٔ هفت لوله به چراغها روغن می‌رسانند.
Zech FarTPV 4:3  ‌دو درخت زیتون، یکی به طرف راست و دیگری به طرف چپ چراغدان قرار دارند.»
Zech FarTPV 4:4  ‌از فرشته‌ای که با من صحبت می‌کرد پرسیدم: «ای آقای من، اینها برای چه در اینجا هستند؟»
Zech FarTPV 4:5  او گفت: «آیا دلیلش را نمی‌دانی؟» گفتم: «نه، نمی‌دانم.»
Zech FarTPV 4:6  فرشته گفت: «این پیام خداوند متعال را به زروبابل برسان که می‌فرماید: با قدرت نظامی و یا با قدرت خودت نمی‌توانی پیروز شوی، بلکه با کمک روح من می‌توانی موفّق شوی.
Zech FarTPV 4:7  اگر موانع همچون کوه بلند باشند، از سر راه تو برداشته می‌شوند. تو معبد بزرگ مرا بازسازی می‌کنی و هنگامی‌که آخرین سنگ بنا را بگذاری، مردم از خوشی فریاد می‌زنند و می‌گویند: فیض و برکت خدا بر آن باد!»
Zech FarTPV 4:8  پیام دیگری از جانب خداوند برای من رسید و فرمود:
Zech FarTPV 4:9  «دستهای زروبابل بنیاد این خانه را گذاشته و دستهای او نیز آن را تمام خواهد کرد. آنگاه خواهید دانست که خداوند متعال مرا پیش شما فرستاده است.
Zech FarTPV 4:10  (ب) سپس فرشته گفت: «این هفت چراغدان نشانه‌ای هستند از چشمان خداوند که تمام جهان را زیر نظر دارد» در ابتدا، مردم از اینکه کار ساختمان خانهٔ من پیشرفت چندانی نکرده است، ناامید می‌شوند، امّا هنگامی زروبابل را ببینند که به ساختن خانه ادامه می‌دهد، شادمان می‌گردند.»
Zech FarTPV 4:11  سپس پرسیدم: «آن دو درخت ‌زیتون که در سمت راست و چپ چراغدان هستند،
Zech FarTPV 4:12  و نیز دو شاخهٔ زیتون در پهلوی دو لولهٔ طلایی که از آنها روغن می‌ریزد، چیستند؟»
Zech FarTPV 4:13  پرسید: «آیا نمی‌دانی؟» پاسخ دادم: «خیر، آقایم، نمی‌دانم.»
Zech FarTPV 4:14  فرشته گفت: «اینها دو شخصی هستند که خدا، مالک تمام جهان آنها را برگزیده و مسح کرده تا خدمتگزار او باشند.»
Chapter 5
Zech FarTPV 5:1  بار دیگر به بالا نگاه کردم و طوماری را دیدم که در حال پرواز بود.
Zech FarTPV 5:2  فرشته از من پرسید: «چه می‌بینی؟» جواب دادم: «طومار پرنده‌ای را می‌بینم که ده متر طول و پنج متر عرض دارد.»
Zech FarTPV 5:3  گفت: «در آن طومار لعنتهایی نوشته شده‌اند و آنها را به سراسر جهان می‌برد. در یک طرف طومار نوشته شده است که اگر کسی دزدی کند نابود می‌شود و نوشتهٔ سمت دیگر آن می‌گوید که هرگاه کسی قسم دروغ بخورد از روی زمین نابود می‌گردد.
Zech FarTPV 5:4  خداوند متعال می‌فرماید: این لعنتها را به خانهٔ کسانی‌که دزدی کنند و آنهایی که به نام من قسم دروغ بخورند می‌فرستم تا به خانهٔ آنها داخل شوند و آن را با سنگ و چوب آن از بین ببرند.»
Zech FarTPV 5:5  بعد فرشته‌ای که با من صحبت می‌کرد پیش آمد و به من گفت: «به بالا نگاه کن و بگو که چه می‌بینی.»
Zech FarTPV 5:6  پرسیدم: «آن چیست؟» فرشته جواب داد: «آن سبدی است که پُر از گناهان تمام این سرزمین می‌باشد.»
Zech FarTPV 5:7  آن سبد سرپوشی از سُرب داشت. وقتی سرپوش برداشته شد، زنی را دیدم که در میان سبد نشسته بود.
Zech FarTPV 5:8  فرشته گفت: «آن زن نمایندهٔ فساد است.» بعد فرشته زن را به داخل سبد هُل داد و سرپوش سربی را دوباره روی آن گذاشت.
Zech FarTPV 5:9  باز به بالا نگاه کردم و دو زن دیگر را دیدم که بالهایی مانند بالهای لک‌لک داشتند. آنها به سوی سبد پرواز کردند و آن را برداشته با خود بردند.
Zech FarTPV 5:10  از فرشته پرسیدم: «سبد را کجا می‌برند؟»
Zech FarTPV 5:11  پاسخ داد: «آن را به بابل می‌برند. در آنجا پرستشگاهی برای آن می‌سازند و بعد از آن که ساخته شد، سبد را در آن می‌گذارند.»
Chapter 6
Zech FarTPV 6:1  باز به بالا نگاه کردم و چهار ارّابه را دیدم که از بین دو کوه برنزی بیرون آمدند.
Zech FarTPV 6:2  ارابهٔ اولی به وسیلهٔ اسبهای قرمز، دومی با اسبهای سیاه،
Zech FarTPV 6:3  سومی توسط اسبهای سفید و چهارمی به وسیلهٔ اسبهای ابلق کشیده می‌شد.
Zech FarTPV 6:4  از فرشته‌ای که با من صحبت می‌کرد پرسیدم: «آقای من، اینها چیستند؟»
Zech FarTPV 6:5  فرشته جواب داد: «اینها چهار روح آسمانی هستند که از حضور خداوندِ تمام روی زمین آمده‌اند.»
Zech FarTPV 6:6  ارابهٔ اسبهای سیاه به سوی شمال، اسبهای سفید به جانب غرب و اسبهای ابلق به طرف جنوب می‌روند.
Zech FarTPV 6:7  اسبها بی‌قرار بودند و می‌خواستند که هرچه زودتر بروند و در سراسر زمین گردش کنند. فرشته فرمود: «بروید و گشت و گذارتان را شروع کنید.» پس آنها به راه افتادند و تمام زمین را گردش کردند.
Zech FarTPV 6:8  بعد او خطاب به من کرده فرمود: «آن اسبهایی که به طرف شمال رفتند، خشم مرا فرونشاندند.»
Zech FarTPV 6:10  «حلدا، طوبیا و یدعیا از طرف یهودیان تبعید شده در بابل، هدایایی از طلا و نقره با خود آورده‌اند. آن هدایا را از آنها بگیر و به خانهٔ یوشیا پسر صَفَنیا برو و با آنها یک تاج بساز. بعد آن تاج را بر سر یهوشع پسر یهوصادق کاهن اعظم بگذار.
Zech FarTPV 6:11  «حلدا، طوبیا و یدعیا از طرف یهودیان تبعید شده در بابل، هدایایی از طلا و نقره با خود آورده‌اند. آن هدایا را از آنها بگیر و به خانهٔ یوشیا پسر صَفَنیا برو و با آنها یک تاج بساز. بعد آن تاج را بر سر یهوشع پسر یهوصادق کاهن اعظم بگذار.
Zech FarTPV 6:12  سپس به او بگو که خداوند متعال چنین می‌فرماید: تو نمونهٔ آن مردی هستی که 'شاخه' نام دارد. او از جایگاه خود می‌روید و معبد بزرگ را بازسازی می‌کند.
Zech FarTPV 6:13  او همان کسی است که معبد بزرگ را می‌سازد و صاحب شکوه و جلال پادشاهی می‌شود، او در مقام کاهن بر تخت سلطنت می‌نشیند و بین این دو مقام با هماهنگی کامل حکمرانی می‌کند.
Zech FarTPV 6:14  بعد آن تاج از طرف حلدا، طوبیا، یدعیا و یوشیا به عنوان یادگار در معبد بزرگ خداوند نگهداری شود.»
Zech FarTPV 6:15  مردمانی ‌که در جاهای دور سکونت دارند، می‌آیند و در بازسازی معبد بزرگ خداوند کمک می‌کنند. آنگاه خواهید دانست که خداوند متعال مرا پیش شما فرستاده است. تمام اینها وقتی واقع می‌شوند که شما کاملاً از خداوند، خدای خود اطاعت نمایید.
Chapter 7
Zech FarTPV 7:1  در چهارمین سال سلطنت داریوش شاهنشاه، در روز چهارمِ ماهِ نهم، یعنی ماه کِسلو، پیام دیگری از جانب خداوند برای من رسید.
Zech FarTPV 7:2  مردم شهر بیت‌ئیل، شرآصر و رَجمِ ملک را با عدّه‌ای از مردان دیگر به معبد بزرگ فرستادند تا از درگاه خداوند برکت بطلبند
Zech FarTPV 7:3  و از کاهنان خداوند متعال و انبیا بپرسند: «آیا به روزه و سوگواری خود در ماه پنجم ادامه بدهیم یا نه، چنانکه سالها این کار را کرده‌ایم؟»
Zech FarTPV 7:4  خداوند متعال به من چنین فرمود:
Zech FarTPV 7:5  «به تمام مردم و کاهنان این سرزمین بگو که در مدّت هفتاد سالی که در ماههای پنجم و هفتم روزه می‌گرفتید و سوگواری می‌کردید، برای خشنودی من نبود.
Zech FarTPV 7:6  اکنون هم، وقتی می‌خورید و می‌نوشید، آیا فقط به‌خاطر خودتان نیست؟
Zech FarTPV 7:7  «سالها پیش، وقتی اورشلیم کامیاب و پُر از جمعیّت بود و شهرهای اطراف و جنوب آن هم مسکونی بودند، به وسیلهٔ انبیای پیشین همین هشدارها را به شما دادم.»
Zech FarTPV 7:8  سپس این پیام از جانب خداوند متعال برای زکریا آمد:
Zech FarTPV 7:9  «سالها پیش، این دستورات را به شما دادم: 'عادلانه قضاوت کنید. به یکدیگر محبّت و شفقت نشان بدهید.
Zech FarTPV 7:10  به بیوه زنان، یتیمان و مردم بیگانه و فقیری که در بین شما زندگی می‌کنند ظلم نکنید و برای یکدیگر توطئه نچینید.'
Zech FarTPV 7:11  «نیاکان شما نافرمانی کردند و گوشهای خود را گرفتند تا کلام مرا نشنوند.
Zech FarTPV 7:12  آنها دلهای خود را مثل سنگ سخت ساختند و نخواستند احکامی را که من، خداوند متعال با روح خود، توسط انبیای پیشین به آنها داده بودم، بشنوند؛ بنابراین خشم عظیم خود را بر آنها نازل کردم.
Zech FarTPV 7:13  چون وقتی من با آنها سخن گفتم، آنها به کلام من توجّه ننمودند، من هم وقتی آنها به درگاه من دعا کردند، دعایشان را نشنیدم.
Zech FarTPV 7:14  پس آنها را با گردباد در بین اقوام بیگانه پراکنده ساختم و به این ترتیب سرزمین آباد ایشان چنان ویران شد که یک نفر هم در آن سکونت نمی‌کرد.»
Chapter 8
Zech FarTPV 8:1  بار دیگر کلام خداوند متعال بر من آمد و چنین فرمود:
Zech FarTPV 8:2  «اورشلیم را بسیار دوست می‌دارم و به همین سبب از دشمنان آن خشمگین می‌باشم.
Zech FarTPV 8:3  اکنون به اورشلیم به شهر مقدّس خود بازمی‌گردم و در آنجا ساکن می‌شوم و کوه صهیون و اورشلیم 'شهر وفادار' و کوه خداوند متعال 'کوه مقدّس' نامیده می‌شود.
Zech FarTPV 8:4  بار دیگر مردان و زنان سالخورده‌ای که با عصا راه می‌روند پیاده می‌روند، در میدانهای شهر خواهند نشست.
Zech FarTPV 8:5  و کوچه‌های شهر از پسران و دخترانی که سرگرم بازی هستند پُر می‌شوند.»
Zech FarTPV 8:6  خداوند متعال می‌فرماید: «این کار شاید برای بازماندگان قوم غیر ممکن باشد، امّا برای من بسیار آسان است.
Zech FarTPV 8:7  من قوم خود را از شرق و غرب نجات می‌دهم
Zech FarTPV 8:8  و به اورشلیم می‌آورم تا در آنجا ساکن شوند. آنها قوم من خواهند بود و من خدایشان خواهم بود و با راستی و عدالت بر آنها حکومت می‌کنم.»
Zech FarTPV 8:9  خداوند متعال می‌فرماید: «اکنون با شوق و با دستان قوی شروع به کار کنید، زیرا شما همان سخنان تشویق کننده را می‌شنوید که انبیا هنگام بنیانگذاری معبد بزرگ گفته بودند.
Zech FarTPV 8:10  قبل از آن، کسی توان آن را نداشت که انسان یا حیوانی را برای کار خود اجیر کند. هیچ‌کسی از دست دشمنان در امان نبود زیرا من مردم را دشمن یکدیگر ساخته بودم،
Zech FarTPV 8:11  امّا حالا رفتار من با بازماندگان قوم تفاوت دارد.
Zech FarTPV 8:12  بعد از این در همه‌جا صلح و امنیّت برقرار می‌شود. تاکها انگور به ‌بار می‌آورند، زمین محصول زیاد می‌دهد، از آسمان باران فراوان می‌بارد و من بازماندگان قوم را از هرگونه نعمت برخوردار می‌سازم.
Zech FarTPV 8:13  ای مردم یهودا و اسرائیل! در گذشته وقتی اقوام بیگانه کسی را نفرین می‌کردند، می‌گفتند: 'تو هم مثل مردم یهودا و اسرائیل به بلا گرفتار شوی!' ولی حالا آن‌طور نیست؛ من شما را نجات می‌دهم و از برکات خود بهره‌مند می‌سازم. بعد از این همان مردم می‌گویند: 'مانند مردم یهودا و اسرائیل برکت بیابی!' پس نترسید و با قدرت دست به کار شوید.»
Zech FarTPV 8:14  خداوند متعال می‌فرماید: «وقتی اجداد شما مرا به خشم آوردند، تصمیم گرفتم که بلایی بر سرشان بیاورم و همان کار را هم کردم.
Zech FarTPV 8:15  اینک، ای مردم یهودا و اسرائیل نترسید، زیرا می‌خواهم شما را برکت بدهم.
Zech FarTPV 8:16  کارهایی که شما باید بکنید این است: راستگو و با انصاف باشید و با یکدیگر در صلح و صفا رفتار کنید. در دادگاهها از عدالت طرفداری کنید.
Zech FarTPV 8:17  به دیگران آزار نرسانید و قسم دروغ نخورید، زیرا من از این کارها نفرت دارم.»
Zech FarTPV 8:18  خداوند متعال دوباره به من فرمود:
Zech FarTPV 8:19  «روزهٔ ماههای چهارم، پنجم، هفتم و دهم، برای مردم یهودا و اسرائیل به جشن‌ها و روزهای شادمانی تبدیل می‌شوند. شما باید راستی و سلامتی را دوست بدارید.»
Zech FarTPV 8:20  خداوند متعال می‌فرماید: «مردم از همه‌جا به اورشلیم رو می‌آورند
Zech FarTPV 8:21  و از یک شهر به شهر دیگر رفته می‌گویند: 'ما برای پرستش خداوند متعال می‌رویم، شما هم با ما بیایید تا به درگاه او دعا کنیم تا ما را برکت دهد.'
Zech FarTPV 8:22  مردم زیادی از ملل مقتدر جهان به اورشلیم برای عبادت می‌آیند و از خداوند متعال برکت می‌طلبند.
Zech FarTPV 8:23  در آن روزها ده نفر از مردمان بیگانه دست به دامن یک نفر یهودی شده می‌گویند: 'ما را هم با خود ببر، زیرا شنیده‌ایم که خدا با توست.'»
Chapter 9
Zech FarTPV 9:1  خداوند مجازات سرزمین حدراخ و شهر دمشق را اعلام کرده است، زیرا نه تنها طایفه‌های اسرائیل بلکه پایتخت سوریه هم به خداوند تعلّق دارد.
Zech FarTPV 9:2  حمات که همسایهٔ حدراخ است و همچنین صور و صیدون با تمام مهارتشان متعلّق به خداوند می‌باشند.
Zech FarTPV 9:3  هرچند صور برای خود استحکاماتی ساخته و نقره و طلا را همچون خاک و گِل کوچه‌ها جمع کرده است،
Zech FarTPV 9:4  امّا حالا خداوند همهٔ دارایی‌اش را از او می‌گیرد، ثروتش را به دریا می‌ریزد و خودش نیز در آتش خواهد سوخت.
Zech FarTPV 9:5  وقتی اشقلون این را ببیند وحشت می‌کند. غزه و عقرون از درد به خود می‌پیچند و امید عقرون به ناامیدی تبدیل می‌گردد. پادشاه غزه کشته می‌شود و اشقلون از سکنه خالی می‌گردد.
Zech FarTPV 9:6  بیگانگان در اشدود ساکن می‌شوند و خداوند می‌فرماید: «غرور فلسطینیان از بین می‌رود.
Zech FarTPV 9:7  گوشتی را که با خون می‌خورد از دهانش و چیزهای حرام را از میان دندانهایش بیرون می‌کشم. کسانی‌که باقی می‌مانند به من تعلّق خواهند داشت و مانند یکی از طایفه‌های سرزمین یهودا جزء قوم من می‌شوند. عقرون هم مثل یبوسیان به قوم من می‌پیوندد.
Zech FarTPV 9:8  من از سرزمین خود حفاظت می‌کنم تا سپاهیان دشمن نتوانند از آن عبور و مرور کنند. من با چشمان خود رنج و خواری قومم را دیدم و دیگر نمی‌گذارم که ستمگران سرزمین آنها را پایمال نمایند.»
Zech FarTPV 9:9  ای مردم صهیون شادمانی کنید! ای اهالی اورشلیم از خوشی فریاد برآورید! زیرا پادشاه شما با پیروزی و با فروتنی سوار بر کرّه الاغی پیش شما می‌آید.
Zech FarTPV 9:10  خداوند می‌فرماید: «من ارّابه‌های جنگی و اسبها را از سرزمین اسرائیل دور می‌کنم. کمانهای جنگی شکسته می‌شوند و او صلح و امنیّت را در بین اقوام جهان برقرار می‌سازد. قلمرو فرمانروایی او از دریا تا دریا و از رود فرات تا دورترین نقطهٔ زمین می‌باشد.»
Zech FarTPV 9:11  خداوند می‌فرماید: «به‌خاطر پیمانی که با شما بستم و آن را با خون قربانی‌ها مُهر کردم، اسیران و زندانیان شما را از چاه بی‌آب نجات می‌دهم.
Zech FarTPV 9:12  ای تبعیدیانی که در آرزوی آزادی هستید به جایگاه امن خود بازگردید. امروز به شما وعده می‌دهم که رنجهایی را که دیده‌اید دو برابر جبران می‌کنم.
Zech FarTPV 9:13  من یهودا را همچون کمان و اسرائیل را همچون تیر به‌کار می‌گیرم و مردان صهیون را مانند شمشیرِ یک سرباز شجاع علیه سپاه یونان می‌فرستم.»
Zech FarTPV 9:14  خداوند در وقت جنگ رهبر قوم خود می‌شود و تیرهایش مانند برق بر سر دشمن فرود می‌آید. خداوند اعلام جنگ می‌کند و مانند گِردبادی که از جنوب برمی‌خیزد بر دشمن می‌تازد.
Zech FarTPV 9:15  خداوند متعال از قوم خود دفاع می‌کند و آنها تیراندازان دشمن را مغلوب نموده زیر قدمهای خود پایمال می‌سازند. در میدان جنگ مانند مستان فریاد می‌زنند. خون دشمنان همچون خون قربانی که جامها و گوشه‌های قربانگاه را پُر می‌کند، بر زمین جاری خواهد شد.
Zech FarTPV 9:16  در آن روز، خداوند، خدای ایشان، مانند شبانی که از گلّهٔ خود نگهبانی می‌کند، قوم خود را نجات می‌دهد. آنها مانند جواهرِ روی تاج در سرزمین او می‌درخشند.
Zech FarTPV 9:17  در آن سرزمین زیبا و مرغوب، غلّه و شرابِ نو، مردان و دختران جوان را شاداب می‌سازد.
Chapter 10
Zech FarTPV 10:1  در موسم بهار از خداوند که ابرهای توفان را می‌فرستد بخواهید که باران بباراند، زیرا او باران را به فراوانی می‌باراند و مزارع را برای همه سرسبز می‌سازد.
Zech FarTPV 10:2  مردم به بُتها و فال‌بین‌ها متوسّل می‌شوند، امّا جوابی که می‌گیرند دروغ و بی‌معنی است. رؤیاهایی که می‌بینند همه باطل و گمراه کننده است. بنابراین مردم مانند گوسفندان گمشده سرگردان می‌شوند، زیرا رهبری ندارند که آنها را راهنمایی کند.
Zech FarTPV 10:3  خداوند متعال می‌فرماید: «من بر حاکمان شما خشمگین هستم. من این بُزهای نر را مجازات می‌کنم. من، خداوند متعال، از گلّهٔ خود که مردم یهودا هستند، مراقبت می‌کنم و آنها را مانند اسبان جنگی قوی می‌سازم.
Zech FarTPV 10:4  از بین آنها فرمانروایان، رهبران و حاکمان برای رهبری قوم خواهند برخاست.
Zech FarTPV 10:5  آنها به اتّفاق یکدیگر مانند جنگجویان دلیر دشمنان را همچون گِل کوچه‌ها پایمال می‌کنند و سواران را بر اسبهایشان مغلوب می‌سازند، چون من با آنها می‌باشم.
Zech FarTPV 10:6  «قوم یهودا را نیرومند می‌سازم و اسرائیل را نجات می‌دهم. آنها را دوباره به وطنشان بازمی‌گردانم. بر آنها رحمت و شفقت می‌کنم. زندگی آنها طوری خواهد شد که گویی آنها را هرگز ترک نکرده‌ام، زیرا من خداوند، خدای ایشان هستم و دعایشان را مستجاب می‌کنم.
Zech FarTPV 10:7  آنها مثل جنگجویان دلیر می‌باشند. مانند آنهایی که شراب نوشیده‌اند، دلهایشان شادمان خواهد گردید. وقتی فرزندان آنها آن‌همه برکاتی را که خداوند داده است ببینند، شاد و خوشحال می‌گردند.
Zech FarTPV 10:8  «قوم خود را صدا می‌کنم و آنها را دور هم جمع می‌نمایم. من آنها را آزاد می‌سازم و مثل سابق به تعدادشان می‌افزایم.
Zech FarTPV 10:9  گرچه آنها را در بین اقوام دیگر پراکنده ساخته‌ام، امّا آنها در همان سرزمینهای دوردست مرا به‌خاطر می‌آورند. آنها و فرزندانشان زنده خواهند ماند و با فرزندان خود به وطن بازمی‌گردند.
Zech FarTPV 10:10  من آنها را از مصر و آشور به وطن خودشان می‌آورم و در سرزمین خودشان اسکان می‌دهم. من آنها را در جلعاد و لبنان مسکن خواهم داد؛ تمام سرزمین با مردم پُر خواهد شد.
Zech FarTPV 10:11  هنگامی‌که از دریای مشکلات عبور کنند، من امواج را کنار زده اعماق دریا را خشک می‌سازم. جلال و حشمت آشور از بین می‌رود و قدرت مصر نابود می‌گردد.»
Zech FarTPV 10:12  خداوند می‌فرماید: «من به قوم خود قدرت و نیرو می‌بخشم و آنها مرا پرستش نموده از من اطاعت خواهند کرد.»
Chapter 11
Zech FarTPV 11:1  ای لبنان، دروازه‌هایت را بازکن تا آتش، درختان سرو تو را بسوزاند.
Zech FarTPV 11:2  ای درختان صنوبر گریه کنید، زیرا درختان سرو همه افتاده‌اند. آن درختان با شکوه نابود شده‌اند! ای درختان بلوط باشان زاری کنید، زیرا جنگل عظیم از بین رفته است.
Zech FarTPV 11:3  گریه حاکمان را بشنوید، زیرا که حشمت و جلال آنها نابود شده است. غرّش شیرها را بشنوید، چون جنگلهای اردن نابود شده‌اند.
Zech FarTPV 11:4  خداوند، خدایم به من فرمود: «شبان گوسفندانی شو که بزودی باید سرشان بریده شوند.
Zech FarTPV 11:5  کسانی‌که گوسفندان را می‌خرند و می‌کشند، مجازات نمی‌شوند. آنانی ‌که آنها را می‌فروشند می‌گویند: 'خدا را شکر، ثروتمند شدیم.' حتّی شبانهای خودشان هم، بر آنها رحم نمی‌کنند.»
Zech FarTPV 11:6  خداوند ‌فرمود: «دیگر بر مردم روی زمین رحم نخواهم کرد، بلکه کاری می‌کنم که آنها به دست همسایگان و پادشاهان بیفتند. این پادشاهان، زمین را ویران می‌کنند و من مانع آنها نمی‌شوم.»
Zech FarTPV 11:7  تاجرانی که گوسفندان را خرید و فروش می‌کنند مرا به عنوان شبان گوسفندانی که قرار بود سرشان بریده شوند، استخدام کردند. پس من دو عصا در دست گرفتم، یکی را رحمت نامیدم و دیگری را اتّحاد و گلّه را چرانیدم.
Zech FarTPV 11:8  از سه شبان دیگر که از من نفرت داشتند، بیزار شدم و در مدّت یک ماه خود را از شر آنها آسوده ساختم.
Zech FarTPV 11:9  سپس به گوسفندان گفتم: «بعد از این، شبانِ شما نخواهم بود. کسانی‌که مردنی هستند، بگذار بمیرند و آنانی ‌که از بین رفتنی هستند، بگذار از بین بروند. کسانی‌ هم که باقی می‌مانند بگذار به جان هم بیفتند!»
Zech FarTPV 11:10  آنگاه عصای رحمت را شکستم تا نشان بدهم که خداوند پیمانی را که با تمام اقوام بسته بود، شکسته است.
Zech FarTPV 11:11  پس، آن پیمان در همان روز شکسته شد و تاجران گوسفند که مرا تماشا می‌کردند، پی‌بردند که با کاری‌ که من کردم، پیام خدا را به آنها رساندم.
Zech FarTPV 11:12  بعد به آنها گفتم: «حالا اگر مایلید مزد مرا بدهید.» پس آنها سی تکهٔ نقره به من دادند.
Zech FarTPV 11:13  خداوند به من فرمود: «آنها را در خزانهٔ معبد بزرگ بینداز.» پس من آن مبلغ هنگفت را که در نظر آنها ارزش من بود، در خزانهٔ معبد بزرگ انداختم.
Zech FarTPV 11:14  سپس عصای دوم، یعنی عصای اتّحاد را شکستم تا نشان بدهم که اتّحاد برادری بین یهودا و اسرائیل شکسته شده است.
Zech FarTPV 11:15  آنگاه خداوند به من فرمود: «برو این بار نقش یک شبان احمق را بازی ‌کن.
Zech FarTPV 11:16  من در این سرزمین شبانی را تعیین می‌کنم، امّا او از آنانی که هلاک می‌شوند مراقبت نمی‌کند. گُمشدگان را هدایت نمی‌کند، زخمی‌ها را معالجه نمی‌کند و به آنهایی که سالِمند خوراک نمی‌دهد، بلکه گوشت گوسفندان پروار را می‌خورد و سُمهایشان را می‌کَند.
Zech FarTPV 11:17  وای بر شبانِ وظیفه‌نشناسی که گلّه را ترک می‌کند. شمشیر در بازو و چشم راست او فرو می‌رود. بازویش خشک و چشمش بکلّی کور می‌شود.»
Chapter 12
Zech FarTPV 12:1  کلام خداوند، آن خدایی که آسمانها را برافراشت و بنیاد زمین را بنا نهاد و به انسان زندگی بخشید، دربارهٔ اسرائیل می‌فرماید:
Zech FarTPV 12:2  «من اورشلیم را مانند جام شراب می‌‌سازم. اقوام اطراف او از آن می‌نوشند و همچون مستان سرگیجه می‌گیرند. هنگامی‌که اورشلیم را محاصره کنند، سایر شهرهای یهودا هم محاصره می‌شوند.
Zech FarTPV 12:3  تمام اقوام جهان با هم متّحد شده علیه اورشلیم می‌آیند، امّا در آن روز من اورشلیم را در برابر همهٔ اقوام مانند سنگ عظیمی می‌سازم و هرکسی که آن را بردارد، بشدّت زخمی می‌شود.»
Zech FarTPV 12:4  خداوند می‌فرماید: «در آن روز اسبهای دشمن را به وحشت می‌اندازم، چشمان آنها را کور می‌کنم و سوارانشان را به جنون مبتلا می‌سازم، ولی از یهودا مراقبت می‌نمایم.
Zech FarTPV 12:5  آنگاه خاندانهای یهودا در دل خود می‌گویند: 'خداوند متعال، خدای آنها به اهالی اورشلیم قوّت بخشیده است.'
Zech FarTPV 12:6  «در آن روز خاندانهای یهودا را مانند آتشی سوزنده در جنگلها و همچون شعله‌ای فروزان در کشتزارها می‌گردانم. آنها اقوام راست و چپ خود را نابود می‌سازند، امّا مردم اورشلیم در امنیّت زندگی خواهند کرد.
Zech FarTPV 12:7  «من ابتدا یهودا را پیروز می‌گردانم تا شکوه و جلالی را که خاندان داوود و اهالی اورشلیم به دست می‌آورند از آنها بالاتر نباشد.
Zech FarTPV 12:8  در آن روز من، خداوند از مردم اورشلیم دفاع می‌کنم. ضعیفترین آنها مانند داوود قوی خواهند شد و نسل داوود مانند خدا و همچون فرشتهٔ خداوند، آنها را راهنمایی خواهند کرد.
Zech FarTPV 12:9  در آن روز من هر ملّتی را که بخواهد بر اورشلیم حمله کند، نابود خواهم کرد.
Zech FarTPV 12:10  «من بر خاندان داوود و ساکنان اورشلیم روح ترحّم و دعا خواهم ریخت. آنها بر من که نیزه زده‌اند خواهند نگریست و مانند کسی‌که برای یگانه فرزند خود عزا می‌گیرد، ماتم خواهند گرفت و چنان به تلخی اشک خواهند ریخت که گویی پسر نخستزاده‌شان مرده است.
Zech FarTPV 12:11  در آن روز در اورشلیم ماتم عظیمی مانند ماتمی که مردم برای هددرِمون در دشت مجدو گرفتند، برپا می‌کنند.
Zech FarTPV 12:12  تمام مردم روی زمین عزادار می‌شوند. هر خانواده جداگانه ماتم می‌گیرد: خانوادهٔ داوود، خانوادهٔ ناتان،
Zech FarTPV 12:13  خانوادهٔ لاوی، خانوادهٔ شمعی
Zech FarTPV 12:14  و بقیّهٔ خانواده‌ها هر کدام، مردها جداگانه ماتم خواهند گرفت و زنها جداگانه.»
Chapter 13
Zech FarTPV 13:1  در آن زمان برای خاندان داوود و اهالی اورشلیم چشمه‌ای جاری می‌شود که آنها را از تمام گناهان و ناپاکی‌ها پاک می‌سازد.
Zech FarTPV 13:2  خداوند متعال می‌فرماید: «در آن روز نام بُتها را طوری در سرزمین اسرائیل از بین می‌برم که دیگر کسی آنها را به یاد نیاورد. همچنین آن سرزمین را از انبیای دروغین و ارواح پلید پاک می‌سازم.
Zech FarTPV 13:3  اگر کسی به دروغ نبوّت کند پدر و مادرش به او خواهند گفت: 'تو نباید زنده بمانی، زیرا تو به نام خداوند به دروغ نبوّت می‌کنی.' و هنگامی‌که او نبوّت می‌کند، پدر و مادرش او را با نیزه خواهند کشت.
Zech FarTPV 13:4  در آن روز انبیای دروغی از رؤیاهای خود شرمنده خواهند شد و دیگر برای فریب دادن مردم لباس انبیا را نخواهند پوشید.
Zech FarTPV 13:5  بلکه هر کدام خواهند گفت: 'من نبی نیستم. من یک دهقان هستم و از جوانی پیشهٔ من کشاورزی بوده است.'
Zech FarTPV 13:6  اگر کسی از آنها بپرسد: 'پس این زخمهایی که در بدن داری به‌خاطر چیست؟' جواب می‌دهند: 'اینها جراحاتی هستند که دوستانم به من وارد کرده‌اند.'»
Zech FarTPV 13:7  خداوند متعال می‌فرماید: «ای شمشیر برضد چوپان من برخیز. برضد آن کسانی‌که برای من کار می‌کند! شبان را بزن تا گوسفندان پراکنده شوند. من قوم خود را خواهم زد.
Zech FarTPV 13:8  دو سوم قوم هلاک می‌شوند و از بین می‌روند و یک سوم آنها زنده می‌مانند.
Zech FarTPV 13:9  اینها را از بین آتش می‌گذرانم تا همان‌طور که طلا و نقره به وسیلهٔ آتش پاک و خالص می‌شوند، آنها هم پاک و خالص گردند. آنها نام مرا یاد می‌کنند و من آنها را به حضور خود می‌پذیرم و می‌گویم: 'اینها قوم من هستند.' و آنها می‌گویند: 'خداوند، خدای ماست.'»
Chapter 14
Zech FarTPV 14:1  روزی‌ که خداوند داوری کند نزدیک است. روزی که اورشلیم غارت شود و در مقابل چشمان تو غارتش تقسیم گردد.
Zech FarTPV 14:2  در آن روز، خداوند اقوام را جمع می‌کند تا با اورشلیم بجنگند. آنها اورشلیم را تصرّف کرده خانه‌ها را تاراج می‌نمایند و به زنان تجاوز می‌کنند. نصف جمعیّت شهر به اسیری برده می‌شوند و نصف دیگر در شهر باقی می‌مانند.
Zech FarTPV 14:3  آنگاه خداوند همچون گذشته، به جنگ آن اقوام می‌رود.
Zech FarTPV 14:4  در آن روز بر کوه زیتون که در شرق اورشلیم واقع است، می‌ایستد. کوه زیتون دو نیم می‌شود و درّهٔ وسیعی از شرق به غرب به وجود می‌آید. نیمی از کوه به طرف شمال و نیمهٔ دیگر آن به سمت جنوب منتقل می‌گردد.
Zech FarTPV 14:5  مانند اجدادتان که سالها پیش در زمان عُزیا، پادشاه یهودا، به‌خاطر زلزله فرار کردند، شما هم از راه این درّه خواهید گریخت. خداوند، خدای من خواهد آمد و تمام فرشتگان را نیز با خود خواهد آورد.
Zech FarTPV 14:6  وقتی آن روز برسد، دیگر نه سرما خواهد بود و نه یخبندان
Zech FarTPV 14:7  آن روز، روز مخصوصی است، شب و روز وجود ندارد، بلکه هوا همیشه روشن خواهد بود.
Zech FarTPV 14:8  آبهای حیات بخش در تابستان و زمستان از اورشلیم جاری می‌شوند. نیمی از آنها به طرف دریای مدیترانه و نیمهٔ دیگر به سوی دریای مُرده می‌روند.
Zech FarTPV 14:9  در آن روز، خداوند بر تمام روی زمین پادشاهی می‌کند و همه خداوند را به عنوان یک خدای واحد می‌پرستند و نام یگانهٔ او را یاد می‌کنند.
Zech FarTPV 14:10  سراسر آن سرزمین، از جَبَع سرحد شمالی یهودا تا رِمون سرحد جنوبی به دشت وسیعی تبدیل می‌شود. امّا اورشلیم در جای بلندی قرار می‌گیرد و وسعت آن از دروازهٔ بنیامین تا جای دروازهٔ قدیمی، از آنجا تا دروازهٔ زاویه و از بُرج حننئیل تا محل شراب‌سازی پادشاه می‌رسد.
Zech FarTPV 14:11  مردم در اورشلیم در آرامش و امنیّت زندگی می‌کنند و برای همیشه از خطر نابودی در امان می‌باشند.
Zech FarTPV 14:12  خداوند بر سر اقوامی که با قوم اسرائیل بجنگند این بلاها را می‌آورد: گوشت بدنشان درحالی‌که هنوز زنده هستند، می‌پوسد. چشمهای آنها در حدقه کور می‌شود و زبانشان در دهانشان خشک می‌گردد.
Zech FarTPV 14:13  خداوند آنها را چنان گیج و سراسیمه می‌سازد که به جان یکدیگر خواهند افتاد.
Zech FarTPV 14:14  مردم یهودا برای دفاع از اورشلیم می‌جنگند و ثروت و دارایی اقوام همسایه، از قبیل طلا، نقره، لباس و غیره را غارت خواهند نمود.
Zech FarTPV 14:15  همین بلاها بر سر اسبها، قاطرها، شترها، الاغها و همهٔ حیوانات دیگر که در اردوگاه دشمن هستند، نازل خواهد شد.
Zech FarTPV 14:16  سپس، آن عدّه از اقوامی که به اورشلیم حمله می‌کردند زنده می‌مانند، هر ساله برای پرستش پادشاه، یعنی خداوند متعال به اورشلیم می‌آیند و عید خیمه‌ها را برگزار می‌کنند.
Zech FarTPV 14:17  هرگاه یکی از اقوام روی زمین برای پرستش خداوند متعال، پادشاه جهان، به اورشلیم نیاید، در سرزمینش باران نخواهد بارید.
Zech FarTPV 14:18  مردم مصر نیز اگر در مراسم عید خیمه‌ها حاضر نشوند، دچار همین بلاهای آسمانی خواهند گردید.
Zech FarTPV 14:19  بنابراین اگر مصریان و سایر اقوام از رفتن به اورشلیم و شرکت در مراسم عید خیمه‌ها خودداری کنند، همگی مجازات خواهند شد.
Zech FarTPV 14:20  در آن روز، حتّی روی زنگوله‌های اسبها هم نوشته می‌شود: «اینها وقف خداوند هستند.» تمام دیگهای آشپزیِ معبد بزرگ، مانند کاسه‌های مقابل قربانگاه، مقدّس می‌شوند.
Zech FarTPV 14:21  همهٔ ظروف آشپزی که در اورشلیم و یهودا هستند مقدّس و وقف خداوند متعال خواهند بود تا هرکسی که برای قربانی می‌آید، از آن ظروف برای پختن گوشت قربانی استفاده کند و در معبد بزرگ دیگر اثری از تاجران نخواهد بود.