Chapter 1
| Eccl | FarTPV | 1:7 | همهٔ رودخانهها به دریا میریزند، امّا دریا پُر نمیشود. آب به سرچشمهای که رودها از آن جاری میشود، بازمیگردد و چرخش دوباره آغاز میگردد. | |
| Eccl | FarTPV | 1:8 | همهچیز آنقدر خسته کننده است که زبان از بیان آن عاجز است. هرقدر ببینیم و هرقدر بشنویم، بازهم سیر نمیشویم. | |
| Eccl | FarTPV | 1:9 | در حقیقت تاریخ تکرار میشود، یعنی آنچه را که میبینیم، بارها در گذشته اتّفاق افتاده است. در جهان هیچ چیز تازهای دیده نمیشود. | |
| Eccl | FarTPV | 1:10 | کدام چیز تازهای را میتوانید نشان بدهید؟ هر چیزی قبلاً و پیش از آنکه ما به دنیا بیاییم وجود داشته است. | |
| Eccl | FarTPV | 1:13 | تصمیم گرفتم تا دربارهٔ هر چیز این دنیا با حکمت مطالعه و تحقیق کنم. خدا کارهای سخت و دشواری را به عهدهٔ ما گذاشته است! | |
| Eccl | FarTPV | 1:14 | هر کاری را در این دنیا تجربه کردم و به این نتیجه رسیدم که همهٔ آنها بیهوده و به دنبال باد دویدن است. | |
| Eccl | FarTPV | 1:16 | به خود گفتم: «من حکمت و معرفت زیادی اندوختم و بیشتر از همهٔ کسانیکه قبل از من در اورشلیم حکومت میکردند، علم و دانش کسب کردم.» | |
| Eccl | FarTPV | 1:17 | تصمیم گرفتم که فرق بین حکمت و جهالت را بدانم، امّا پی بردم که این کار هم بیهوده و مانند دنبال باد دویدن است، | |
Chapter 2
| Eccl | FarTPV | 2:1 | به خود گفتم: عیش و عشرت را تجربه میکنم و از زندگی لذّت میبرم، امّا دیدم که آن هم بیهوده است. | |
| Eccl | FarTPV | 2:3 | هرچند از دل مشتاق کسب حکمت بودم، تصمیم گرفتم که خود را با شراب شادمان سازم و حماقت را امتحان کنم و فکر کردم که این بهترین راهی است که انسان میتواند، زندگی کوتاه خود را سپری کند. | |
| Eccl | FarTPV | 2:7 | غلامان و کنیزان بسیار خریدم و صاحب غلامان و کنیزان خانهزاد شدم. هیچ یک از کسانیکه پیش از من در اورشلیم حکومت میکردند، به اندازهٔ من گلّه و رمه و دارایی نداشتند. | |
| Eccl | FarTPV | 2:8 | نقره و طلا و گنجینههای پادشاهانی را که من بر سرزمینشان حکومت میکردم، برای خود جمع کردم. سرایندگان مرد و زن برای سرگرمی من میسراییدند. هر قدر که دلم میخواست، برای خود زنهای زیبا گرفتم. | |
| Eccl | FarTPV | 2:9 | بلی، من شخص بزرگی بودم، بزرگتر از همهٔ کسانیکه قبل از من در اورشلیم زندگی میکردند. در عین حال از حکمت و دانش نیز برخوردار بودم. | |
| Eccl | FarTPV | 2:10 | هر چیزی که میدیدم و میخواستم به دست آوردم و خود را از هیچ خوشی و لذّتی محروم نساختم. از هر کاری که میکردم، لذّت میبردم و همین برای من پاداش بزرگی بود. | |
| Eccl | FarTPV | 2:11 | امّا وقتی به کارهایی که کرده بودم و زحماتی که کشیده بودم فکر کردم، فهمیدم که همهٔ آنها چون دویدن دنبال باد، بیهوده و بیفایده بودهاند. | |
| Eccl | FarTPV | 2:12 | یک پادشاه میتواند فقط همان کاری را بکند که پادشاهان پیش از او کرده بودند. بنابراین حکمت و حماقت و جهالت را مطالعه و مقایسه کردم. | |
| Eccl | FarTPV | 2:14 | شخص حکیم، داناست و میداند از چه راهی برود، امّا مرد احمق در نادانی به سر میبرد. امّا این را هم دانستم که عاقبت هردوی ایشان یکی است. | |
| Eccl | FarTPV | 2:15 | در دل خود گفتم: «چون من و جاهل به یک سرنوشت گرفتار میشویم، پس فایدهٔ حکمت چیست؟» هیچ، حکمت هم بیهوده است. | |
| Eccl | FarTPV | 2:16 | زمانی میرسد که نه یادی از مرد حکیم باقی میماند و نه از مرد احمق، بلکه هر دو فراموش خواهند شد. مرد احمق همانگونه میمیرد که مرد حکیم خواهد مرد. | |
| Eccl | FarTPV | 2:17 | پس، از زندگی بیزار شدم، چون همهچیز آن برایم دردسر آورده است. زندگی تمامش بیهوده و به دنبال باد دویدن بود. | |
| Eccl | FarTPV | 2:18 | از تمام زحماتی که در این دنیا کشیده بودم بیزار شدم، زیرا میدانم که باید همهٔ آنها رابرای جانشین خود واگذارم. | |
| Eccl | FarTPV | 2:19 | چه کسی میداند که او حکیم خواهد بود یا احمق. ولی او صاحب همهٔ چیزهایی خواهد شد که من با رنج و مشقت زیاد در زندگی خود به دست آوردهام. این نیز بیهوده است. | |
| Eccl | FarTPV | 2:21 | کسی با زحمت فراوان و از روی عقل و دانش و مهارت مال و دارایی میاندوزد، سپس همه را برای استفاده کسی بجا میگذارد که هرگز برای آن زحمت نکشیده است. این نیز بیهوده و مصیبتی بزرگ است. | |
| Eccl | FarTPV | 2:24 | پس برای انسان بهتر است که بخورد و بنوشد و از آنچه به دست آورده، لذّت ببرد و این از جانب خداوند است. | |
Chapter 3
| Eccl | FarTPV | 3:5 | زمانی برای دور ریختن سنگها، زمانی برای جمع کردن سنگها، زمانی برای در آغوش گرفتن، زمانی برای اجتناب از آن، | |
| Eccl | FarTPV | 3:11 | او برای هر چیز زمان مناسبی تعیین نموده است. همچنین او شوق دانستن ابدیّت را در دلهای انسان نهاده است، امّا انسان نمیتواند مفهوم کارهای خدا را از ابتدا تا انتها درک کند. | |
| Eccl | FarTPV | 3:12 | پس به این نتیجه رسیدم که بهتر است خوش باشیم و تا زمانی که زنده هستیم، از زندگی حداکثر استفاده را بنماییم. | |
| Eccl | FarTPV | 3:14 | میدانم که کارهای خدا پایدار و تغییر ناپذیرند. کسی نمیتواند به آنها چیزی بیافزاید و یا چیزی از آنها کم کند. منظور خدا از انجام این کارها فقط اینست که انسان از او بترسد. | |
| Eccl | FarTPV | 3:15 | هر چیزی که اکنون هست و یا در آینده دیده شود، در گذشته وجود داشته است. خدا آنچه را که در گذشته انجام داده است، تکرار میکند. | |
| Eccl | FarTPV | 3:16 | علاوه بر این، دیدم که در این دنیا بیعدالتی و بیانصافی جای عدالت و انصاف را گرفته است. | |
| Eccl | FarTPV | 3:19 | زیرا سرنوشت انسان و حیوان یکسان است. مانند هم میمیرند و مثل هم نفس میکشند و انسان بر حیوان برتری ندارد، همهچیز بیهوده است. | |
| Eccl | FarTPV | 3:20 | انسان و حیوان، هر دو به یکجا میروند. هر دو از خاک به وجود آمدهاند و به خاک بر میگردند. | |
Chapter 4
| Eccl | FarTPV | 4:1 | آنگاه دوباره در مورد ظلم و ستمی که در این جهان جریان دارد، فکر کردم. مردم مظلوم را دیدم که اشک میریزند، امّا هیچکس آنها را تسلّی نمیدهد. کسی به دادشان نمیرسد، چون کسانیکه بر آنها جفا میکنند دارای زور و قدرت هستند. | |
| Eccl | FarTPV | 4:2 | من حسرت کسانی را میخوردم که مُردند و از این دنیا رفتند. وضع آنها بهتر از کسانی است که هنوز زنده هستند. | |
| Eccl | FarTPV | 4:3 | امّا کسانیکه تا به حال به دنیا نیامدهاند خوشبختترند، زیرا ظلمی را که در جهان میشود، ندیدهاند. | |
| Eccl | FarTPV | 4:4 | بعد مشاهده کردم که موفقیّت و پیشرفت یک شخص نتیجهٔ حسادت و رقابت او با دیگران است. این کار هم مانند دویدن به دنبال باد بیهوده است. | |
| Eccl | FarTPV | 4:5 | مرد احمق دست روی دست گذاشته کار نمیکند و به این ترتیب از گرسنگی، گوشت بدن خود را میخورد. | |
| Eccl | FarTPV | 4:6 | یک دست پر ولی راحت، بهتر است از دو دست پر، امّا با مشقت. این بیهوده و دنبال باد دویدن است. | |
| Eccl | FarTPV | 4:8 | و این در مورد مردی است که تنها زندگی میکند، نه پسری دارد و نه برادری، امّا زحمت زیاد میکشد تا پول و دارایی جمع کند و چشمش از ثروت سیر نمیشود. او برای چه کسی زحمت میکشد و خود را از لذّتهای زندگی محروم میکند؟ او زندگی بیهوده و مشقّتباری دارد. | |
| Eccl | FarTPV | 4:10 | هرگاه یکی از آنها بیفتد، دیگری او را بلند میکند. امّا وای به حال کسیکه تنها باشد و بیفتد، زیرا کسی را ندارد که او را بلند کند. | |
| Eccl | FarTPV | 4:11 | اگر دو نفر در کنار هم بخوابند گرم میشوند، امّا کسیکه تنهاست چگونه خود را گرم کند؟ | |
| Eccl | FarTPV | 4:12 | اگر کسی تنها باشد و به او حمله شود، زود از پای در میآید، امّا اگر دو نفر باشند، میتوانند از خود دفاع کنند. ریسمان سهلا به راحتی پاره نمیشود. | |
| Eccl | FarTPV | 4:13 | جوان فقیر امّا دانا، بهتر از پادشاه پیر و احمق است که به مشورت دیگران توجّه نمیکند. | |
Chapter 5
| Eccl | FarTPV | 5:1 | وقتی به معبد بزرگ میروی مواظب رفتار خود باش، زیرا گوش دادن و یاد گرفتن بهتر از آن قربانیای است که اشخاص نادان میگذرانند، ولی خوب را از بد تشخیص نمیدهند. | |
| Eccl | FarTPV | 5:2 | پیش از آنکه حرفی بزنی خوب فکر کن، در سخنی که میگویی عجله منما و در حضور خدا حرف نسنجیده مگو، زیرا او در عالم بالا است و تو بر روی زمین هستی. پس سخنانت خلاصه و کوتاه باشد. | |
| Eccl | FarTPV | 5:4 | هرگاه برای خدا نذری داری، در ادای آن تأخیر منما، زیرا او از مردم نادان بیزار است. به قول خود وفادار باش. | |
| Eccl | FarTPV | 5:6 | مگذار که سخنان دهانت، تو را به گناه وادار کند و به خادم خدا بگویی که نذر تو اشتباهی بوده است. چرا خدا بر تو خشمگین شود و تمام حاصل کار تو را از بین ببرد؟ | |
| Eccl | FarTPV | 5:8 | اگر میبینی که بر مردم مسکین ظلم میشود و عدالت و انصاف اجرا نمیشود، تعجّب نکن، زیرا بر هر مأمور یک مأمور بالاتر نظارت میکند و یک مأمور دیگر و عالیتر همگی را تحت نظر خود دارد. | |
| Eccl | FarTPV | 5:10 | شخص پول دوست، هرگز از پول سیر نمیشود و کسیکه طالب ثروت است هرگز به آنچه دلش میخواهد نمیرسد. این نیز بیهوده است. | |
| Eccl | FarTPV | 5:11 | هرقدر ثروت زیاد شود به همان اندازه خورندگان آن زیاد میشوند. چه چیزی عاید صاحب آن میشود جز اینکه آن را به چشمان خود ببیند؟ | |
| Eccl | FarTPV | 5:12 | خواب کارگر شیرین است، چه کم خورده باشد، چه زیاد، امّا ثروت شخص دولتمند نمیگذارد که او شبها خواب راحت داشته باشد. | |
| Eccl | FarTPV | 5:13 | مشکل بزرگ دیگری که در این دنیا دیدم این است که شخصی پول ذخیره میکند تا در آینده از آن استفاده کند، | |
| Eccl | FarTPV | 5:14 | بعد همهٔ اندوختهٔ خود را در یک حادثه از دست میدهد و حتّی چیزی برای فرزندانش بجا نمیماند. | |
| Eccl | FarTPV | 5:15 | برهنه از مادر به دنیا آمدهاند و همانطور برهنه از دنیا میروند و از ثروت خود چیزی را با خود نمیبرند. | |
| Eccl | FarTPV | 5:16 | واقعاً جای افسوس است که مردم رنج و زحمت بیهوده میکشند، دست خالی آمدهاند و دست خالی هم میروند و نتیجهٔ زحمتشان در پی باد دویدن است. | |
| Eccl | FarTPV | 5:18 | به نظر من بهتر است که انسان بخورد و بنوشد و از دوران کوتاه زندگی خود که خدا به او داده و از آنچه که با کار و زحمت خود به دست آورده است لذّت ببرد، چون قسمتش همین است. | |
| Eccl | FarTPV | 5:19 | اگر خدا به کسی ثروت و دارایی میبخشد، او باید این بخشش خدا را با شکرگزاری بپذیرد و از آن لذّت ببرد. | |
Chapter 6
| Eccl | FarTPV | 6:2 | خدا به بعضی ثروت، دارایی و عزّت میدهد به طوری که در زندگی کمبودی ندارند، امّا قدرت استفاده از آن را به آنها نداده است. در عوض بیگانهای میآید و از ثروت آنها استفاده میکند. این نیز بیهوده و مصیبت بزرگی است. | |
| Eccl | FarTPV | 6:3 | طفل مرده بهتر است از شخصی که صد فرزند داشته باشد و سالهای زیادی زندگی کند، امّا از خوشیهای دنیا بهرهای نگیرد و جنازهاش آبرومندانه دفن نگردد. | |
| Eccl | FarTPV | 6:6 | اگر کسی دو هزار سال هم زندگی کند، ولی در زندگی خوش و راضی نباشد چه فایدهای دارد؟ سرانجام همگی به یکجا میروند. | |
| Eccl | FarTPV | 6:8 | برتری شخص حکیم بر شخص نادان چیست؟ یا برتری فقیری که میداند چگونه زندگی خود را اداره کند؟ | |
| Eccl | FarTPV | 6:9 | بهتر است به آنچه که دارید و با چشم خود میبینید قانع باشید تا اینکه همیشه در آرزوی داشتن چیزهای باشید که ندارید، زیرا این نیز بیهوده و به دنبال باد دویدن است. | |
| Eccl | FarTPV | 6:10 | هرچه که هست از قبل معیّن شده و سرنوشت انسان نیز معلوم است و کسی نمیتواند با آن که از او تواناتر است مجادله کند. | |
Chapter 7
| Eccl | FarTPV | 7:2 | رفتن به خانهٔ عزا بهتر از رفتن جشن به است. همه باید این را بدانیم که مرگ در انتظار ماست. | |
| Eccl | FarTPV | 7:10 | هیچگاه نپرسید: «چرا دوران گذشته بهتر از حالا بود؟» زیرا اینگونه سؤال عاقلانه نیست. | |
| Eccl | FarTPV | 7:12 | حکمت و ثروت پناهگاهی برای انسان هستند، ولی برتری حکمت این است که به انسان زندگی میبخشد. | |
| Eccl | FarTPV | 7:14 | در وقت خوشبختی خوش باشید و هنگام سختی به یاد آورید که خوبی و بدی از جانب خداست و شما نمیدانید که بعد از آن چه اتّفاقی رخ خواهد داد. | |
| Eccl | FarTPV | 7:15 | در این زندگیِ بیهودهٔ خود بسیار چیزها دیدهام. یک شخص نیک در جوانی میمیرد، امّا یک فرد شریر با وجود بدیهایش سالهای درازی زندگی میکند. | |
| Eccl | FarTPV | 7:21 | همهٔ حرفهایی را که میشنوی به دل نگیر، حتّی وقتی میشنوی که خدمتکارت به تو ناسزا میگوید. | |
| Eccl | FarTPV | 7:25 | پس وقت خود را صرف مطالعه و تحقیق نمودم و تصمیم گرفتم که حکمت را بیاموزم تا جواب سؤالات خود را پیدا کنم و برایم ثابت شد که شرارت و حماقت کار مردم احمق و دیوانه است. | |
| Eccl | FarTPV | 7:26 | فهمیدم که زن حیلهگر از مرگ تلختر است، عشق او همچون دام و تله و بازوانش مانند کمند است. کسیکه خدا از او راضی باشد میتواند از دام او نجات یابد، امّا شخص گناهکار گرفتارش میشود. | |
| Eccl | FarTPV | 7:27 | حکیم میگوید: وقتی به دنبال حقیقت بودم به تدریج پی بردم که پاسخی وجود ندارد. اما دریافتم که در میان هزار مرد میتوان یک مرد محترم پیدا کرد ولی در میان هزار زن یک زن قابل احترام هم وجود ندارد. | |
| Eccl | FarTPV | 7:28 | حکیم میگوید: وقتی به دنبال حقیقت بودم به تدریج پی بردم که پاسخی وجود ندارد. اما دریافتم که در میان هزار مرد میتوان یک مرد محترم پیدا کرد ولی در میان هزار زن یک زن قابل احترام هم وجود ندارد. | |
Chapter 8
| Eccl | FarTPV | 8:1 | چه کسی داناست تا معنی هر چیز را بداند؟ حکمت لبها را خندان میکند و غم را از دل میزداید. | |
| Eccl | FarTPV | 8:3 | برای رفتن از حضور او شتاب مکنید و از فرمانش سر پیچی منمایید، زیرا او هرچه بخواهد انجام خواهد داد. | |
| Eccl | FarTPV | 8:5 | کسیکه از او اطاعت میکند در امان است و مرد عاقل میداند که چه زمان و چگونه اوامر او را بجا آورد. | |
| Eccl | FarTPV | 8:6 | زیرا برای انجام هر امری، هرچند مشکلات زیادی برای انسان داشته باشد، وقت و موقع مناسبی وجود دارد. | |
| Eccl | FarTPV | 8:8 | کسی نمیداند که چه روزی مرگ او فرا میرسد و نمیتواند مرگ خود را به تعویق بیندازد و یا از اجل خود فرار کند. مرگ، جنگی است که از آن گریزی نیست و هیچکسی نمیتواند با فریب و حیله خود را از آن برهاند. | |
| Eccl | FarTPV | 8:9 | من دربارهٔ آنچه که در جهان رخ میدهد، فکر کردم و دیدم که چطور یک انسان بر انسان دیگر ظلم میکند. | |
| Eccl | FarTPV | 8:10 | آنگاه دیدم که مردم شریر مردند و زیر خاک رفتند، امّا مردمی که پس از مراسم خاکسپاری آنها برگشتند، در همان شهری که آنها در آن ظلم میکردند، از آنها تعریف و تمجید نمودند. این هم یک کار پوچ و بیهوده است. | |
| Eccl | FarTPV | 8:12 | گرچه ممکن است یک گناهکار صد بار گناه کند و باز هم زنده بماند، امّا در واقع کسانی سعادتمند خواهند بود که از خدا میترسند و به او احترام میگذارند. | |
| Eccl | FarTPV | 8:13 | کسیکه گناه میکند روی سعادت را نخواهد دید. عمر او مانند سایه زودگذر و کوتاه است، چون از خدا نمیترسد. | |
| Eccl | FarTPV | 8:14 | بیهودگی دیگری را هم در دنیا دیدم: گاهی اوقات مجازات گناهکاران به مردم درستکار و پاداش درستکاران به مردم بدکار میرسد. این نیز بیهوده است. | |
| Eccl | FarTPV | 8:15 | پس شادمانی را ستودم چون برای انسان در دنیا چیزی بهتر از این نیست که بخورد و بنوشد و لذّت ببرد تا در میان زحمات این زندگی که خدا در دنیا به او داده است لذّت ببرد. | |
| Eccl | FarTPV | 8:16 | در زندگی خود شب و روز سعی و تلاش کردم تا هر چیزی را که در دنیا رخ میدهد بدانم و حکمت بیاموزم. | |
Chapter 9
| Eccl | FarTPV | 9:1 | پس از مطالعه و تحقیقات زیاد پی بردم که کارهای مردم عادل و حکیم همه در دست خداست، خواه محبّت و خواه نفرت، امّا انسان این را نمیداند. | |
| Eccl | FarTPV | 9:2 | همه با این حوادث روبهرو میشوند، فرقی نمیکند که شخص درستکار باشد یا بدکار، خوب باشد یا بد، پاک باشد یا ناپاک، قربانی کند یا نکند، نیک باشد یا گناهکار، قسم بخورد یا نخورد. | |
| Eccl | FarTPV | 9:3 | از تمام حوادثی که در جهان رخ میدهند بدترین آنها این است که این اتّفاقات برای همه رخ میدهد. انسان تا روزی که زنده است از شرارت و دیوانگی دست نمیکشد. | |
| Eccl | FarTPV | 9:5 | کسیکه زنده است، میداند که یک وقت میمیرد، امّا مُردهها هیچ چیز نمیدانند. مُردهها پاداش نمیگیرند و حتّی یاد آنها از خاطرهها فراموش میشود. | |
| Eccl | FarTPV | 9:6 | دوستی، دشمنی و احساساتشان همگی با خودشان از بین میروند و دیگر در آنچه که در این جهان رخ میدهد، سهمی نخواهند داشت. | |
| Eccl | FarTPV | 9:7 | پس بروید نان خود را با لذّت بخورید و شرابتان را با دلخوشی بنوشید و شاد باشید، زیرا این خواست خداست. | |
| Eccl | FarTPV | 9:9 | در تمام روزهای بیهوده این زندگی که خدا در دنیا به شما داده است با زنی که دوستش میداری خوش بگذران، زیرا تنها چیزی که از اینهمه زحمت نصیب تو میشود، همین است. | |
| Eccl | FarTPV | 9:10 | هر کاری که میکنید آن را به خوبی انجام بدهید، زیرا در دنیای مردگان، که روزی شما هم به آنجا میروید، نه کار است، نه اندیشه، نه علم و نه حکمت. | |
| Eccl | FarTPV | 9:11 | در این دنیا متوجّه مطلب دیگری هم شدم و آن این است که تیزترین دونده همیشه در مسابقه برنده نمیشود و شجاعترین سرباز همیشه در جنگ پیروز نمیگردد. مردم دانا هم گاهی گرسنه میمانند. اشخاص با هوش همیشه پولدار و ثروتمند نمیشوند و مردان با تجربه و کاردان نیز همیشه به جاه و مقام نمیرسند. شانس خوب و بد به سراغ همه میآید. | |
| Eccl | FarTPV | 9:12 | کسی نمیداند که چه بر سرش میآید. همانگونه که ماهی ناگهان در تور گرفتار میشود و پرنده در دام میافتد، انسان هم در وقتیکه انتظارش را ندارد، گرفتار بلای ناگهانی میگردد. | |
| Eccl | FarTPV | 9:14 | در یک شهر کوچک، مردم کمی زندگی میکردند. پادشاه بزرگی به آن شهر حمله کرد و آن را محاصره کرد و قوای او به دور آن سنگر گرفتند. | |
| Eccl | FarTPV | 9:15 | شخصی فقیر و بینوا در آن شهر سکونت داشت. او در عین حال مرد دانا و عاقلی بود که میتوانست آن شهر را نجات بدهد، امّا کسی به فکر او نبود. | |
| Eccl | FarTPV | 9:16 | من همیشه به این عقیده بودم که حکمت بهتر از قدرت است، امّا دیدم که اگر یک شخص دانا و عاقل فقیر باشد، مردم او را خوار شمرده به حرف او توجّهی نمیکنند. | |
Chapter 10
| Eccl | FarTPV | 10:1 | همانطور که مگسهای مُرده شیشه عطر را متعفّن میسازند، یک عمل کوچک احمقانه نیز میتواند حکمت و عزّت یک شخص را از بین ببرد. | |
| Eccl | FarTPV | 10:2 | دل مرد دانا او را مایل به کارهای نیک میسازد، امّا دل یک شخص احمق او را به کارهای بد وادار میسازد. | |
| Eccl | FarTPV | 10:4 | وقتی رئیس شما بر شما خشمگین میشود، کار خود را ترک نکنید. اگر در برابر خشم او خونسرد باشید، بسیاری از مشکلات حل میشوند. | |
| Eccl | FarTPV | 10:8 | کسیکه چاه میکند خودش در آن میافتد، و آن که دیوار را سوراخ میکند مار او را میگزد. | |
| Eccl | FarTPV | 10:9 | کسیکه در معدنِ سنگ کار میکند با سنگ زخمی میشود و کسیکه درختی را میبرد، به وسیلهٔ درخت زخمی میشود. | |
| Eccl | FarTPV | 10:10 | اگر لبهٔ تبر تیز نباشد قوّت بیشتری لازم دارد و شخص عاقل پیش از شروع کار لبهٔ آن را تیز میکند. | |
| Eccl | FarTPV | 10:14 | شخص احمق زیاد حرف میزند. هیچکس نمیداند که بعداً چه اتّفاقی خواهد افتاد و هیچکس نمیتواند بگوید بعد از مرگ چه خواهد شد. | |
| Eccl | FarTPV | 10:15 | کار آدم نادان را فرسوده میکند، به طوری که حتّی نمیتواند راه خانهٔ خود را پیدا کند. | |
| Eccl | FarTPV | 10:16 | افسوس به حال کشوری که پادشاه آن اختیاری از خود نداشته باشد و رهبرانش سحرگاهان بخورند و بنوشند و مست شوند! | |
| Eccl | FarTPV | 10:17 | خوشا به حال سرزمینی که پادشاهش نجیبزاده باشد و رهبران آن به موقع و به اندازه بخورند و بنوشند و مست نکنند! | |
Chapter 11
| Eccl | FarTPV | 11:2 | چیزی را که میبخشید آن را به هفت یا هشت نفر تقسیم کنید، چون نمیدانید چه پیش میآید. | |
| Eccl | FarTPV | 11:3 | وقتی ابر پر شود، باران بر زمین میبارد. درخت از هر طرف که بیفتد در همانجا که افتاده است، باقی میماند. | |
| Eccl | FarTPV | 11:5 | کارهای خدا را که خالق همهچیز است، کسی درک نکرده است. همچنین کسی نمیداند که باد چگونه میوزد و یا طفل چگونه در رحم مادر حیات مییابد. | |
| Eccl | FarTPV | 11:6 | روز و شب به کشت و کار بپردازید، زیرا نمیدانید که کشت، کدام وقت ثمر میدهد، ممکن است همهٔ آنها ثمر بیاورند. | |
| Eccl | FarTPV | 11:8 | پس برای هر سالی که زندگی میکنید، شکرگزار باشید و از آن لذّت ببرید. بدانید که روزهای تاریکی در پیش رو خواهید داشت و سرانجام خواهید مرد و امیدی برایتان باقی نخواهد ماند. | |
| Eccl | FarTPV | 11:9 | ای جوان، روزهای جوانیّت را خوش بگذران و از آنها لذّت ببر. هرچه چشمت میبیند و دلت میخواهد انجام بده، امّا فراموش مکن که برای هر کاری باید به خدا جواب بدهی. | |
Chapter 12
| Eccl | FarTPV | 12:1 | آفرینندهٔ خود را در روزهای جوانیّت بهیادآور، پیش از آن که روزها و سالهای سخت برسند و بگویی: «من دیگر از زندگی لذّتی نمیبرم.» | |
| Eccl | FarTPV | 12:2 | آفرینندهٔ خود را به یادآور، قبل از آن که آفتاب و ماه و ستارگان، دیگر بر زندگی تو ندرخشند و ابرهای تیره، آسمان زندگیت را تاریک کنند، | |
| Eccl | FarTPV | 12:3 | دستهایت که از تو محافظت میکنند بلرزند و پاهایت سست گردند، دندانهایت بیفتند و دیگر نتوانی غذا بخوری، چشمانت کم نور و گوشهایت سنگین شوند | |
| Eccl | FarTPV | 12:4 | و نتوانند سر و صدای کوچه و آواز آسیاب و نوای موسیقی را بشنوند، امّا صدای پرندگان از خواب بیدارت کند، | |
| Eccl | FarTPV | 12:5 | از بلندی بترسی، و با هراس راه بروی، موهای سرت سفید شوند، نیرویت از بین برود و اشتهایت را از دست بدهی. ما رهسپار ابدیّت خواهیم شد و در کوچهها نوحهگری خواهد بود، | |
| Eccl | FarTPV | 12:6 | پیش از آنکه رشتهٔ نقرهای عمر گسسته شود و جام طلا بشکند و کوزه در کنار چشمه خُرد گردد و چرخ بر سر چاه شکسته شود. | |
| Eccl | FarTPV | 12:7 | بدن ما که از خاک ساخته شده است، به خاک برمیگردد و روح نزد خدا میرود که آن را به ما بخشیده بود. | |
| Eccl | FarTPV | 12:9 | حکیم چون شخص دانایی بود، آنچه را که میدانست به مردم تعلیم داد و پس از تحقیق و تفکّر امثال زیادی را نوشت. | |
| Eccl | FarTPV | 12:11 | کلام شخص دانا مانند سُک گاورانان است و همچون میخهایی است که محکم به زمین کوبیده شده باشند. | |
| Eccl | FarTPV | 12:12 | امّا فرزندم، علاوه بر اینها، برحذر باش؛ نوشتن کتابها پایانی ندارد و مطالعهٔ زیاد انسان را خسته میسازد. | |
| Eccl | FarTPV | 12:13 | خلاصه کلام اینکه، انسان باید از خدا بترسد و اوامر او را بجا آورد، زیرا که این تمام وظیفهٔ اوست؛ | |