Site uses cookies to provide basic functionality.

OK
I CORINTHIANS
Up
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16
Toggle notes
Chapter 1
I Co FarHezar 1:1  از پولُس، که به‌‌خواست خدا فرا‌‌خوانده شده است تا رسول عیسی مسیح باشد، و از برادرمان سوسْتِنیس،
I Co FarHezar 1:2  به کلیسای خدا در قُرِنتُس، که در مسیحْ عیسی تقدیس شده و فرا‌‌خوانده شده‌اند تا قوم مقدّس خدا باشند، همراه با همة آنان که در هر جای دیگر نام خداوند ما عیسی مسیح را می‌خوانند، که خداوند ما و نیز خداوند ایشان است:
I Co FarHezar 1:3  فیض و آرامش از سوی خدا، پدر ما، و خداوندْ عیسی مسیح بر شما باد.
I Co FarHezar 1:4  من همواره خدای خود را به‌‌خاطر شما و آن فیض خدا که در مسیحْ عیسی به شما بخشیده شده است، سپاس می‌گویم.
I Co FarHezar 1:5  زیرا در او شما از هر حیث غنی شده‌اید، از بابت هر نوع بیان و هر‌‌گونه معرفت،
I Co FarHezar 1:6  چنانکه شهادت ما بر مسیح در میان شما به‌‌ثبوت رسید.
I Co FarHezar 1:7  از این‌‌رو، در همان حال که مشتاقانه ظهور خداوند ما عیسی مسیح را انتظار می‌کشید، از هیچ عطایی بی‌نصیب نیستید.
I Co FarHezar 1:8  او شما را تا به آخر استوار نگاه خواهد داشت، تا در روز ظهور خداوندمان عیسی مسیح بری از هر ملامت باشید.
I Co FarHezar 1:9  امین است خدایی که شما را به رفاقت با پسرش، خداوند ما عیسی مسیح، فرا‌‌خوانده است.
I Co FarHezar 1:10  ای برادران، به نام خداوند ما عیسی مسیح از شما تمنا دارم که با هم توافق داشته باشید، تا در میان شما تفرقه نباشد و همگی در اندیشه و رأی با هم متحد باشید.
I Co FarHezar 1:11  ای برادرانِ من، اهل خانة خْلوئه به من خبر داده‌اند که در میان شما جدالهاست.
I Co FarHezar 1:12  مقصود اینکه یکی از شما می‌گوید: «من به پولُس تعلق دارم»؛ دیگری می‌گوید «من متعلق به آپولُس هستم»؛ یکی می‌گوید «من به کیفا تعلق دارم»؛ و دیگری که، «من از آنِ مسیح هستم.»
I Co FarHezar 1:13  آیا مسیح تقسیم شده است؟ آیا پولُس بود که برای شما بر صلیب شد؟ و آیا به نام پولُس تعمید یافتید؟
I Co FarHezar 1:14  خدا را شکر می‌کنم که به‌‌جز کْریسپوس و گایوس، هیچ‌کس دیگر از شما را تعمید ندادم،
I Co FarHezar 1:15  تا کسی نتواند بگوید که به نام من تعمید یافتید.
I Co FarHezar 1:16  (البته خانواده استفاناس را نیز تعمید دادم؛ ولی به یاد ندارم کسی دیگر را تعمید داده باشم.)
I Co FarHezar 1:17  زیرا مسیح مرا نفرستاد تا تعمید دهم بلکه تا بشارت رسانم، ولی نه با حکمت سخنوری، مبادا قدرت صلیب مسیح بی‌اثر گردد.
I Co FarHezar 1:18  زیرا پیام صلیب برای آنان که در طریق هلاکت گام برمی‌دارند، جهالت است، امّا برای ما که رهروان طریق نجاتیم، قدرت خداست.
I Co FarHezar 1:19  زیرا نوشته شده است: «حکمتِ حکیمان را نابود خواهم ساخت و خردِ خردمندان را باطل خواهم گردانید.»
I Co FarHezar 1:20  براستی، حکیم کجاست؟ عالِم دین کجاست؟ فیلسوف این عصر کجاست؟ مگر خدا حکمت دنیا را جهالت نگردانیده است؟
I Co FarHezar 1:21  زیرا از آنجا که بنا بر حکمت خدا، دنیا نتوانست با حکمت خویش خدا را بشناسد، خدا چنان مصلحت دید که از راه موعظة جاهلانة انجیل، کسانی را که ایمان می‌آورند، نجات بخشد.
I Co FarHezar 1:22  یهودیان خواستار آیت‌اند و یونانیان در پی حکمت،
I Co FarHezar 1:23  ولی ما مسیح مصلوب را وعظ می‌کنیم که یهودیان را سنگ لغزش است و غیریهودیان را جهالت،
I Co FarHezar 1:24  امّا فراخواندگان را، چه یهودی و چه یونانی، مسیح قدرت خدا و حکمت خداست.
I Co FarHezar 1:25  زیرا جهالت خدا از حکمت انسان حکیمانه‌تر و ناتوانی خدا از قدرت انسان تواناتر است.
I Co FarHezar 1:26  ای برادران، وضع خود را، آن هنگام که خدا شما را فرا‌‌خواند، در نظر آورید. بیشتر شما با معیارهای بشری، حکیم محسوب نمی‌شدید؛ و بیشتر شما از قدرتمندان یا نجیب‌زادگان نبودید.
I Co FarHezar 1:27  امّا خدا آنچه را که دنیا جهالت می‌پندارد، برگزید تا حکیمان را خجل سازد؛ و آنچه را که دنیا ضعیف می‌شمارد، انتخاب کرد تا قدرتمندان را شرمنده سازد؛
I Co FarHezar 1:28  خدا آنچه را که این دنیا پَست و حقیر می‌انگارد، بلکه نیستیها را برگزید، تا هستیها را باطل سازد،
I Co FarHezar 1:29  تا هیچ بشری در حضور او فخر نکند.
I Co FarHezar 1:30  و از اوست که شما در مسیحْ عیسی هستید، در او که از جانب خدا برای ما حکمت شده است، یعنی پارسایی، قدّوسیت و بهای رهایی ما.
I Co FarHezar 1:31  تا چنانکه آمده است: «هر که فخر می‌کند، به خداوند فخر کند.»
Chapter 2
I Co FarHezar 2:1  من نیز ای برادران، هنگامی که نزد شما آمدم، راز خدا را با فصاحت و حکمت بشری به شما اعلام نکردم.
I Co FarHezar 2:2  زیرا بر آن بودم در مدتی که بین شما هستم، چیزی جز عیسی مسیح ندانم، آن هم عیسای مصلوب.
I Co FarHezar 2:3  و من با ضعف، و با ترس و لرز بسیار نزد شما به‌‌سر بردم.
I Co FarHezar 2:4  و پیام و وعظ من نه با کلمات گیرای حکیمانه، بلکه با برهانِ قدرتِ روح بیان شد،
I Co FarHezar 2:5  تا ایمان شما نه بر حکمت بشری، بلکه بر قدرت خدا متکی باشد.
I Co FarHezar 2:6  امّا در عین حال، ما در میان بالغان از حکمت سخن می‌گوییم، امّا نه از حکمتی که متعلق به عصر حاضر یا حکمرانان این عصر باشد که محکوم به زوالند،
I Co FarHezar 2:7  بلکه از حکمت پنهان خدا سخن می‌گوییم که از دیده‌ها نهان است و خدا آن را پیش از آغاز زمان، برای جلال ما مقرر فرموده است.
I Co FarHezar 2:8  امّا هیچ‌یک از حکمرانان عصر حاضر این حکمت را درک نکردند، زیرا اگر آن را درک کرده بودند، خداوندِ جلال را بر صلیب نمی‌کردند.
I Co FarHezar 2:9  چنانکه آمده است: «آنچه را هیچ چشمی ندیده، هیچ گوشی نشنیده، و به هیچ اندیشه‌ای نرسیده، خدا برای دوستداران خود مهیا کرده است.»
I Co FarHezar 2:10  زیرا خدا آن را توسط روح خود بر ما آشکار ساخته، چرا که روحْ همه چیز، حتی اعماق خدا را نیز می‌کاود.
I Co FarHezar 2:11  زیرا کیست که از افکار آدمی آگاه باشد، جز روح خود او که در درون اوست؟ بر همین قیاس، فقط روح خداست که از افکار خدا آگاه است.
I Co FarHezar 2:12  ولی ما نه روح این دنیا، بلکه روحی را یافته‌ایم که از خداست تا آنچه را خدا به ما عطا کرده است، بدانیم.
I Co FarHezar 2:13  و از همین سخن می‌گوییم، آن هم نه با کلماتی که آموختة حکمت بشری باشد، بلکه با کلماتی که روح می‌آموزد؛ و بدین‌‌سان حقایق روحانی را با کلماتی روحانی بیان می‌کنیم.
I Co FarHezar 2:14  امّا انسان نفسانی امور مربوط به روح خدا را نمی‌پذیرد زیرا در نظرش جهالت است، و قادر به درکشان نیست، چرا که قضاوت درست دربارة آنها تنها از دیدگاهی روحانی میسّر است.
I Co FarHezar 2:15  امّا شخص روحانی دربارة همه چیز قضاوت می‌کند، ولی هیچ‌کس نمی‌تواند دربارة او قضاوت کند.
I Co FarHezar 2:16  «زیرا کیست که از فکر خداوند آگاه باشد تا بتواند او را تعلیم دهد؟» ولی ما فکر مسیح را داریم.
Chapter 3
I Co FarHezar 3:1  امّا ای برادران، من نتوانستم با شما همچون اشخاصی روحانی سخن بگویم بلکه همچون اشخاصی نفسانی سخن گفتم، یعنی مانند کسانی که در مسیح، کودکِ نوزادند.
I Co FarHezar 3:2  من به شما شیر دادم نه گوشت، زیرا آمادگی آن را نداشتید و هنوز هم ندارید،
I Co FarHezar 3:3  چرا که هنوز نفسانی هستید. وقتی در میان شما حسد و جدال هست، آیا نشان آن نیست که نفسانی هستید؟ آیا مانند انسانهای معمولی رفتار نمی‌کنید؟
I Co FarHezar 3:4  زیرا وقتی کسی می‌گوید: «من به پولُس تعلق دارم،» و دیگری می‌گوید: «من متعلق به آپولُس هستم،» آیا انسانهایی معمولی نیستید؟
I Co FarHezar 3:5  مگر آپولُس کیست؟ پولُس کیست؟ آنان فقط خادمانی هستند که خدا به هر کدام وظیفه‌ای سپرده تا شما به‌‌واسطة ایشان ایمان آورید.
I Co FarHezar 3:6  من بذر را کاشتم و آپولُس آن را آبیاری کرد، امّا خدا بود که موجب رویش آن شد.
I Co FarHezar 3:7  پس نه کارنده کسی است و نه آبیاری کننده، بلکه فقط خدا که رویاننده است.
I Co FarHezar 3:8  آن که می‌کارد و آن که آبیاری می‌کند، هر دو یک هدف دارند و هر یک به‌‌فراخور محنتی که می‌کشند، پاداش خواهند یافت.
I Co FarHezar 3:9  ما فقط همکارانی هستیم متعلق به خدا، و شما مزرعه و ساختمانی متعلق به خدایید.
I Co FarHezar 3:10  با فیضی که خدا به من بخشیده است، همچون معماری ماهر پی افکندم و دیگری بر آن پی، ساختمان می‌سازد. امّا هر کس باید آگاه باشد که چگونه می‌سازد.
I Co FarHezar 3:11  زیرا هیچ‌کس نمی‌تواند جز آن پی که نهاده شده است، پی دیگری بگذارد، و آن پیْ همانا خود عیسی مسیح است.
I Co FarHezar 3:12  اگر کسی بر این پی ساختمانی از طلا یا نقره یا سنگهای گرانبها یا چوب یا علف یا کاه بسازد،
I Co FarHezar 3:13  آشکار خواهد شد که چه کرده است، چرا که آن «روز» همه چیز را ظاهر خواهد ساخت. زیرا آتش نتیجة کار را آشکار کرده، کیفیت کار هر کس را خواهد آزمود.
I Co FarHezar 3:14  اگر آنچه بنا کرده است باقی بماند، پاداش خود را خواهد یافت.
I Co FarHezar 3:15  امّا اگر بسوزد، زیان خواهد دید؛ و هر‌‌چند خودْ نجات خواهد یافت، امّا همچون کسی خواهد بود که از میان شعله‌های آتش جان به‌‌در برده باشد.
I Co FarHezar 3:16  آیا تشخیص نمی‌دهید که معبد خدایید و روح خدا در شما ساکن است؟
I Co FarHezar 3:17  اگر کسی معبد خدا را خراب کند، خدا نیز او را هلاک خواهد کرد؛ زیرا معبد خدا مقدّس است و شما آن معبد هستید.
I Co FarHezar 3:18  خود را فریب مدهید. اگر کسی از شما خود را با معیارهای این عصر حکیم می‌پندارد، برای اینکه براستی حکیم باشد، باید جاهل گردد.
I Co FarHezar 3:19  زیرا حکمت این جهان در نظر خدا جهالت است. چنانکه نوشته شده: «حکیمان را به تَرفند خودشان گرفتار می‌سازد.»
I Co FarHezar 3:20  و باز نوشته شده است: «خداوند می‌داند که افکار حکیمان باطل است.»
I Co FarHezar 3:21  پس دیگر کسی به انسانها فخر نکند. زیرا همه چیز متعلق به شماست،
I Co FarHezar 3:22  خواه پولُس، خواه آپولُس، خواه کیفا، خواه دنیا، خواه زندگی، خواه مرگ، خواه زمان حال و خواه زمان آینده، همه و همه از آنِ شماست
I Co FarHezar 3:23  و شما از آنِ مسیح‌اید و مسیح از آنِ خداست.
Chapter 4
I Co FarHezar 4:1  پس همگان باید به ما به دیدة خادمان مسیح و کارگزارانی بنگرند که رازهای خدا به آنان به امانت سپرده شده است.
I Co FarHezar 4:2  و حال انتظاری که از کارگزار می‌رود، این است که امین باشد.
I Co FarHezar 4:3  امّا برای من قضاوت شما یا قضاوت هر دادگاه انسانی دیگر چندان مهم نیست. من حتی خود نیز دربارة خویشتن قضاوت نمی‌کنم.
I Co FarHezar 4:4  زیرا در خود عیبی نمی‌بینم، امّا این مرا بی‌گناه نمی‌سازد. بلکه خداوند است که دربارة من قضاوت می‌کند.
I Co FarHezar 4:5  پس دربارة هیچ چیز پیش از وقت، قضاوت نکنید بلکه صبر کنید تا خداوند بیاید. او آنچه را که اکنون در تاریکی نهان است، در روشنایی عیان خواهد کرد و نیّتهای دلها را آشکار خواهد ساخت. آنگاه تشویق و تمجید هر کس از خود خدا خواهد بود.
I Co FarHezar 4:6  ای برادران، من این تشبیهات را به‌‌خاطر شما در خصوص خود و آپولُس به‌‌کار بردم تا شما از ما معنی این عبارت را بیاموزید که، «از آنچه نوشته شده است، فراتر نروید.» تا هیچ یک از شما به یکی در مقابل دیگری نبالد.
I Co FarHezar 4:7  زیرا چه کسی تو را متفاوت انگاشته است؟ چه داری که به تو بخشیده نشده باشد؟ و اگر به تو بخشیده شده است، پس چرا چنان فخر می‌کنی که گویی چنین نیست؟
I Co FarHezar 4:8  گویی شما هم‌اکنون به هر‌‌آنچه می‌خواستید، رسیده‌اید! گویی هم‌اکنون دولتمند شده‌اید! و سلطنت می‌کنید، آن هم بدون ما! و کاش که براستی سلطنت می‌کردید تا ما هم با شما به تاج و تخت می‌رسیدیم!
I Co FarHezar 4:9  زیرا من بر این اندیشه‌ام که خدا ما رسولان را همچون اسیرانِ محکوم به مرگ، در آخرِ صف لشکریان پیروزمند، به نمایش گذاشته است. ما تماشاگه تمامی جهان، چه آدمیان و چه فرشتگانیم.
I Co FarHezar 4:10  ما به‌‌خاطر مسیح جاهلیم، امّا شما در مسیح حکیمید! ما ضعیفیم، امّا شما قوی هستید! ما خوار و حقیریم، امّا شما محترمید!
I Co FarHezar 4:11  تا همین دم گرسنه و تشنه‌ایم، و جامه‌هایمان مندرس است. آزار می‌بینیم و آواره‌ایم.
I Co FarHezar 4:12  با دسترنج خود معاشمان را تأمین می‌کنیم. چون لعنمان می‌کنند، برکت می‌طلبیم؛ و چون آزار می‌بینیم، تحمل می‌کنیم؛
I Co FarHezar 4:13  وقتی ناسزا می‌شنویم، با مهربانی پاسخ می‌دهیم. تا همین دم، ما به تفالة دنیا و زبالة همه چیز بدل گشته‌ایم.
I Co FarHezar 4:14  این را نمی‌نویسم تا شما را شرمنده سازم، بلکه تا به شما چونان فرزندان دلبندم هشدار دهم.
I Co FarHezar 4:15  زیرا حتی اگر در مسیح هزاران معلّم داشته باشید، امّا پدرانِ بسیار ندارید، چرا که من به‌‌واسطة انجیل در مسیحْ عیسی پدر شما شدم.
I Co FarHezar 4:16  پس از شما تمنا دارم از من سرمشق بگیرید.
I Co FarHezar 4:17  از همین‌‌رو تیموتائوس را نزدتان می‌فرستم، او که فرزند محبوب من است و امین در خداوند. او شیوة زندگی مرا در مسیحْ عیسی به شما یادآور خواهد شد، چنانکه آن را در همة کلیساها در هر جا تعلیم می‌دهم.
I Co FarHezar 4:18  بعضی از شما با این گمان که من دیگر نزد شما نخواهم آمد، گستاخ شده‌اند.
I Co FarHezar 4:19  امّا به خواست خدا بزودی نزدتان می‌آیم و نه‌‌فقط سخنان این گستاخان را، بلکه قدرتشان را نیز در خواهم یافت.
I Co FarHezar 4:20  زیرا پادشاهی خدا به حرف نیست، بلکه در قدرت است.
I Co FarHezar 4:21  کدام‌‌یک را ترجیح می‌دهید؟ با چوب نزدتان بیایم یا با محبت و روحی ملایم؟
Chapter 5
I Co FarHezar 5:1  خبر رسیده که در میان شما بی‌عفتی هست، آن هم به‌‌گونه‌ای که حتی در میان بت‌پرستان نیز پذیرفته نیست. شنیده‌ام مردی با نامادری خود رابطه دارد.
I Co FarHezar 5:2  و شما افتخار می‌کنید! آیا نمی‌بایست ماتم گیرید و کسی را که چنین کرده از میان خود برانید؟
I Co FarHezar 5:3  من هر‌‌چند در جسم، میان شما نیستم، امّا در روح، با شمایم و هم‌اکنون، چون کسی که در میان شما حاضر است، حکم خود را در خصوص کسی که دست به چنین کاری زده است، به نام خداوند ما عیسی مسیح صادر کرده‌ام.
I Co FarHezar 5:4  وقتی گرد هم می‌آیید و من در روح بین شما هستم، و با حضورِ قدرتِ خداوند ما عیسی،
I Co FarHezar 5:5  این مرد را به شیطان بسپارید تا با نابودیِ نفس گناهکارش، روح او در روز خداوندْ عیسی نجات یابد.
I Co FarHezar 5:6  افتخار شما به هیچ روی صحیح نیست. آیا نمی‌دانید که اندکی خمیرمایه می‌تواند تمامی خمیر را وَر آورد؟
I Co FarHezar 5:7  پس خود را از خمیرمایة کهنه پاک سازید تا خمیر تازه باشید، چنانکه براستی نیز بی‌خمیرمایه‌اید، زیرا مسیح، برة پِسَح ما، قربانی شده است.
I Co FarHezar 5:8  پس بیایید عید را نه با خمیرمایة کهنه، یعنی خمیرمایة بدخواهی و شرارت، بلکه با نان بی‌خمیرمایة صداقت و راستی برگزار کنیم.
I Co FarHezar 5:9  در نامة پیشین خود، به شما نوشتم که با بی‌عفتان معاشرت نکنید.
I Co FarHezar 5:10  امّا مقصودم به هیچ روی این نبود که با بی‌عفتان دنیا یا با طمع‌ورزان یا شیّادان یا بت‌پرستان معاشرت نکنید، زیرا در آن صورت می‌بایست این جهان را ترک گویید.
I Co FarHezar 5:11  امّا اکنون به شما می‌نویسم که با کسی که خود را برادر می‌خواند، امّا بی‌عفت، یا طماع یا بت‌پرست یا ناسزاگو یا میگسار و یا شیّاد است، معاشرت نکنید و با چنین کس حتی همسفره مشوید.
I Co FarHezar 5:12  زیرا مرا چه‌کار است که دربارة مردمان بیرون از کلیسا داوری کنم. ولی آیا داوری دربارة آنان که در کلیسایند، بر عهدة شما نیست؟
I Co FarHezar 5:13  خدا خود دربارة مردمان بیرون از کلیسا داوری خواهد کرد. پس «آن بدکار را از میان خود برانید.»
Chapter 6
I Co FarHezar 6:1  اگر کسی از شما ادعایی علیه دیگری دارد، چگونه جرئت می‌کند شکایت خود را نه نزد مقدّسان، بلکه به محکمة بی‌ایمانان بَرَد؟
I Co FarHezar 6:2  آیا نمی‌دانید که مقدّسانْ دنیا را داوری خواهند کرد؟ پس شما که قرار است دنیا را داوری کنید، چگونه قادر به قضاوت دربارة مسائل بس کوچکتر نیستید؟
I Co FarHezar 6:3  آیا نمی‌دانید که ما فرشتگان را داوری خواهیم کرد؟ چه رسد به قضاوت دربارة مسائل این زندگی.
I Co FarHezar 6:4  پس آیا به هنگام بروز این‌‌گونه اختلافها میان خود، کسانی را به دادرسی می‌گمارید که در کلیسا کسی به حساب نمی‌آیند؟
I Co FarHezar 6:5  این را می‌گویم تا شما را شرمنده سازم. آیا بین شما شخص دانایی نیست که بتواند به اختلافهای برادران رسیدگی کند؟
I Co FarHezar 6:6  در عوض، برادر علیه برادر به محکمه می‌رود، آن هم نزد بی‌ایمانان!
I Co FarHezar 6:7  اصلاً وجود چنین مرافعه‌هایی بین شما، خودْ شکستی بزرگ برای شماست. چرا ترجیح نمی‌دهید مظلوم واقع شوید؟ چرا حاضر نیستید زیان ببینید؟
I Co FarHezar 6:8  برعکس، خودْ ظلم می‌کنید و به دیگری زیان می‌رسانید، آن هم به برادران خود.
I Co FarHezar 6:9  آیا نمی‌دانید که ظالمان وارث پادشاهی خدا نخواهند شد؟ فریب نخورید! بی‌عفتان، بت‌پرستان، زناکاران، همجنس‌بازان – چه فاعل و چه مفعول،
I Co FarHezar 6:10  دزدان، طمع‌ورزان، میگساران، ناسزاگویان و شیّادان وارث پادشاهی خدا نخواهند شد.
I Co FarHezar 6:11  بعضی از شما در گذشته چنین بودید، امّا در نام عیسی مسیحِ خداوند و توسط روح خدای ما شسته شده، تقدیس گشته و پارسا شمرده شده‌اید.
I Co FarHezar 6:12  «همه چیز بر من جایز است،» امّا همه چیز مفید نیست. «همه چیز بر من رواست،» امّا نمی‌گذارم چیزی بر من تسلط یابد.
I Co FarHezar 6:13  «خوراک برای شکم است و شکم برای خوراک،» و خدا، هم این و هم آن را از میان بر خواهد داشت. امّا بدن برای بی‌عفتی نیست بلکه برای خداوند است و خداوند نیز برای بدن،
I Co FarHezar 6:14  و خدا به نیروی خود، هم خداوند را برخیزانید، و هم ما را بر خواهد خیزانید.
I Co FarHezar 6:15  آیا نمی‌دانید که بدنهای شما اعضای مسیح است؟ آیا اعضای مسیح را بر‌‌گیرم و آنها را اعضای فاحشه‌ای گردانم؟ هرگز!
I Co FarHezar 6:16  آیا نمی‌دانید کسی که با فاحشه‌ای می‌پیوندد، با او یک تن می‌شود؟ زیرا نوشته شده است: «آن دو یک تن خواهند شد.»
I Co FarHezar 6:17  امّا آن که با خداوند می‌پیوندد، با او یک روح است.
I Co FarHezar 6:18  از بی‌عفتی بگریزید! هر گناه دیگر که انسان مرتکب شود بیرون از بدن اوست، امّا کسی که مرتکب بی‌عفتی می‌شود، بخصوص نسبت به بدن خود گناه می‌کند.
I Co FarHezar 6:19  آیا نمی‌دانید که بدن شما معبد روح‌القدس است که در شماست و آن را از خدا یافته‌اید، و دیگر از آن خود نیستید؟
I Co FarHezar 6:20  به بهایی گران خریده شده‌اید، پس خدا را در بدن خود تجلیل کنید.
Chapter 7
I Co FarHezar 7:1  و امّا در خصوص مسائلی که به من نوشته بودید: «مرد را نیکوست که زن را لمس نکند.»
I Co FarHezar 7:2  امّا به‌‌سبب بی‌عفتیهای موجود، هر مردی باید با زن خود، و هر زنی باید با شوهر خود رابطة زناشویی داشته باشد.
I Co FarHezar 7:3  مرد باید وظیفة زناشویی خود را نسبت به زنش به‌‌جا آورد و زن نیز باید وظیفة زناشویی خود را نسبت به شوهرش ادا کند.
I Co FarHezar 7:4  زن بر بدن خود اختیار ندارد بلکه شوهرش، و مرد نیز بر بدن خود اختیار ندارد بلکه زنش.
I Co FarHezar 7:5  پس یکدیگر را محروم نکنید، مگر با رضای یکدیگر و برای مدتی، تا وقت خود را وقف دعا کنید. سپس باز به یکدیگر بپیوندید، مبادا شیطان شما را به‌‌سبب ناخویشتنداری در وسوسه اندازد.
I Co FarHezar 7:6  من این را حکم نمی‌کنم، بلکه تنها جایز می‌شمارم.
I Co FarHezar 7:7  آرزو می‌کردم همه چون من بودند، امّا هر کس عطایی خاص از خدا یافته است؛ یکی دارای یک عطاست و دیگری دارای عطایی دیگر.
I Co FarHezar 7:8  به بیوه‌مردان و بیوه‌زنان می‌گویم که نیکوست همچون من مجرد بمانند.
I Co FarHezar 7:9  امّا اگر خویشتنداری نمی‌کنند، همسر اختیار کنند، زیرا ازدواج از سوختن در آتش هوس بهتر است.
I Co FarHezar 7:10  حکم من برای متأهلان این است – نه حکم من، بلکه حکم خداوند – که زن نباید از شوهر خود جدا شود.
I Co FarHezar 7:11  امّا اگر چنین کرد، دیگر نباید شوهر اختیار کند و یا اینکه باید با شوهر خود آشتی نماید. مرد نیز نباید زن خود را طلاق گوید.
I Co FarHezar 7:12  به بقیه می‌گویم – من می‌گویم نه خداوند – که اگر برادری همسری بی‌ایمان دارد و آن زن حاضر است با او زندگی کند، آن برادر نباید زن خود را طلاق گوید.
I Co FarHezar 7:13  همچنین اگر زنی شوهری بی‌ایمان دارد و آن مرد حاضر است با او زندگی کند، آن زن نباید از شوهرش جدا شود.
I Co FarHezar 7:14  زیرا شوهر بی‌ایمان به‌‌واسطة همسرش تقدیس می‌شود و زن بی‌ایمان به‌‌واسطة شوهرش تقدیس می‌گردد. در غیر این صورت، فرزندانتان ناپاک می‌بودند؛ امّا چنین نیست، بلکه آنان مقدّسند.
I Co FarHezar 7:15  امّا اگر آن که بی‌ایمان است بخواهد جدا شود، مانع مشوید. در چنین وضعی شوهر یا زن مؤمن اجباری ندارد با او زندگی کند. ولی خدا ما را به صلح و آشتی خوانده است.
I Co FarHezar 7:16  زیرا ای زن، از کجا می‌دانی که باعث نجات شوهرت نخواهی شد؟ و ای مرد، از کجا می‌دانی که همسرت را نجات نخواهی داد؟
I Co FarHezar 7:17  باری، هر کس آن‌‌گونه زندگی کند که خداوند برای او در نظر گرفته و خدا او را بدان فرا‌‌خوانده است. این اصلی است که من در همة کلیساها بدان حکم می‌کنم.
I Co FarHezar 7:18  اگر کسی به هنگام فرا‌‌خوانده شدن ختنه شده بوده، در همان حال باقی بماند؛ و اگر کسی به هنگام فرا‌‌خوانده شدن ختنه نشده بوده، ختنه نشود.
I Co FarHezar 7:19  زیرا مهم ختنه‌شدگی یا ختنه‌ناشدگی نیست، بلکه مهم نگاه داشتن احکام خداست.
I Co FarHezar 7:20  هر کس در هر وضعی که فرا‌‌خوانده شده باقی بماند.
I Co FarHezar 7:21  آیا زمانی که فرا‌‌خوانده شدی، غلام بودی؟ تو را باکی نباشد. امّا اگر می‌توانی آزادی خود را به‌‌دست آوری، فرصت را از دست مده.
I Co FarHezar 7:22  زیرا آن که در غلامی از سوی خداوند فرا‌‌خوانده شده است، آزادِ خداوند است؛ و نیز آن که در آزادی فرا‌‌خوانده شده است، غلام مسیح است.
I Co FarHezar 7:23  به بهایی گران خریده شده‌اید، پس غلام انسانها مشوید.
I Co FarHezar 7:24  بنابراین، ای برادران، هر کس در هر وضعی که فرا‌‌خوانده شده است، در همان وضع در حضور خدا باقی بماند.
I Co FarHezar 7:25  و امّا در خصوص دوشیزگان، حکمی از خداوند نیافته‌ام؛ ولی در مقام کسی که به‌‌واسطة رحمت خداوند درخور اعتماد است، نظر خود را بیان می‌کنم.
I Co FarHezar 7:26  به‌‌سبب بحران زمان حاضر، برای شما بهتر است در همان وضعی که هستید، باقی بمانید.
I Co FarHezar 7:27  اگر به زنی بسته‌ای، رهایش مکن، و اگر از زن آزادی، در پی همسر مباش.
I Co FarHezar 7:28  امّا اگر همسر اختیار کنی، گناه نکرده‌ای؛ و اگر دوشیزه‌ای شوهر کند، گناه نکرده است. امّا آنان که ازدواج می‌کنند، در این زندگی سختی خواهند کشید و من نمی‌خواهم شما رنج ببرید.
I Co FarHezar 7:29  برادران، مقصود اینکه وقت زیادی باقی نیست. از این پس، حتی آنان که زن دارند چنان رفتار کنند که گویی زن ندارند؛
I Co FarHezar 7:30  و آنان که سوگوارند، چنان که گویی سوگوار نیستند؛ و آنان که شادمانند، چنان که گویی شاد نیستند؛ و آنان که متاعی می‌خرند، چنان که گویی مالک آن نیستند؛
I Co FarHezar 7:31  و آنان که از این دنیا بهره بر‌‌می‌گیرند، چنان که گویی با آن سر و کاری ندارند. زیرا صورت کنونی این جهان در شرف تبدیل است.
I Co FarHezar 7:32  خواست من این است که از هر نگرانی به‌‌دور باشید. مرد مجرد نگران امور خداوند است، نگران اینکه چگونه خداوند را خشنود سازد؛
I Co FarHezar 7:33  از دیگر سو، مرد متأهل نگران امور این دنیاست، نگران اینکه چگونه همسرش را خشنود سازد،
I Co FarHezar 7:34  و توجه او به امری واحد معطوف نیست. به همین‌‌سان، زن مجرد و یا دوشیزه، نگران امور خداوند است، نگران اینکه چگونه در جسم و در روح، مقدّس باشد؛ از دیگر سو، زن متأهل نگران امور این دنیاست، نگران اینکه چگونه شوهرش را خشنود سازد.
I Co FarHezar 7:35  من اینها را برای منفعت شما می‌گویم، نه تا در قید و بندتان بگذارم. مقصودم این است که بشایستگی زندگی کنید و هیچ دغدغه‌ای شما را از سرسپردگی به خداوند بازندارد.
I Co FarHezar 7:36  اگر مردی بر این اندیشه است که نسبت به نامزد دوشیزه‌اش بناشایستگی عمل می‌کند، و اگر سن ازدواج دختر رسیده و آن مرد چنین می‌اندیشد که باید ازدواج کند، آنچه در نظر دارد انجام دهد؛ با این کار گناه نمی‌کند. پس بگذارید ازدواج کنند.
I Co FarHezar 7:37  امّا اگر مردی در تصمیم خود راسخ است و در فشار نیست، بلکه بر ارادة خود مختار است و عزم جزم کرده که با نامزد دوشیزة خود ازدواج نکند، آن مرد نیز عملی درست انجام می‌دهد.
I Co FarHezar 7:38  پس آن که با نامزد خود ازدواج می‌کند، عملی درست انجام می‌دهد؛ امّا آن که ازدواج نمی‌کند، عملی حتی بهتر انجام می‌دهد.
I Co FarHezar 7:39  زن تا زمانی که شوهرش زنده است، به او بسته است. امّا اگر شوهرش درگذشت، آزاد است تا با هر که می‌خواهد ازدواج کند، البته به این شرط که آن مرد در خداوند باشد.
I Co FarHezar 7:40  ولی به‌‌نظر من اگر ازدواج نکند، سعادتمندتر خواهد بود؛ و فکر می‌کنم که من نیز روح خدا را دارم!
Chapter 8
I Co FarHezar 8:1  و امّا در خصوص خوراک تقدیمی به بتها: می‌دانیم که «همه ما اشخاص دانایی هستیم.» امّا دانش مایة تکبّر است، حال آنکه محبت، بنا می‌کند.
I Co FarHezar 8:2  آن که گمان می‌کند چیزی می‌داند، هنوز چنان که باید نمی‌داند.
I Co FarHezar 8:3  امّا آن که خدا را دوست می‌دارد، نزد خدا شناخته شده است.
I Co FarHezar 8:4  پس در خصوص خوردن خوراک تقدیمی به بتها، می‌دانیم که در این جهان «بت چیزی نیست،» و «به‌‌جز یک خدا، خدایی دیگر نیست.»
I Co FarHezar 8:5  زیرا حتی اگر برای مردم خدایانی، چه در زمین و چه در آسمان، باشد – چنانکه بواقع نیز مردم را «خدایان» بسیار و «خداوندان» بسیار است –
I Co FarHezar 8:6  امّا ما را تنها یک خداست، یعنی خدای پدر، که همه چیز از اوست و ما برای او زندگی می‌کنیم؛ و تنها یک خداوند است، یعنی عیسی مسیح، که همه چیز به‌‌واسطة او پدید آمده و ما به‌‌واسطة او زندگی می‌کنیم.
I Co FarHezar 8:7  امّا همه را این معرفت نیست. زیرا بعضی تا‌‌کنون چنان به بتها خو کرده‌اند که هنوز هم اگر چنین خوراکهایی بخورند، می‌پندارند خوراک تقدیم شده به بتها را خورده‌اند؛ و از آنجا که وجدانشان ضعیف است، مُلَوّث می‌شود.
I Co FarHezar 8:8  خوراک، ما را به خدا نزدیک نمی‌سازد؛ نه با نخوردن بدتر می‌شویم، نه با خوردن بهتر.
I Co FarHezar 8:9  امّا مواظب باشید اختیار شما باعث لغزش ضعیفان نشود.
I Co FarHezar 8:10  زیرا اگر کسی که وجدانی ضعیف دارد، تو را که در این‌‌باره از معرفت برخورداری، در حال غذا خوردن در بتخانه‌ای ببیند، آیا او نیز ترغیب نمی‌شود خوراک تقدیمی به بتها را بخورد؟
I Co FarHezar 8:11  بدین‌‌گونه، معرفت تو باعث هلاکت آن برادر ضعیف می‌شود که مسیح به‌‌خاطرش مرد.
I Co FarHezar 8:12  وقتی اینچنین به برادران خود گناه می‌کنید و وجدان ضعیفشان را مُلَوّث می‌سازید، همانا به مسیح گناه می‌کنید.
I Co FarHezar 8:13  از این‌‌رو، اگر آنچه می‌خورم سبب لغزش برادرم می‌شود، تا ابد گوشت نخواهم خورد تا باعث لغزش او نشوم.
Chapter 9
I Co FarHezar 9:1  آیا آزاد نیستم؟ آیا رسول نیستم؟ آیا خداوندمان عیسی را ندیدم؟ آیا شما ثمرة کار من در خداوند نیستید؟
I Co FarHezar 9:2  حتی اگر برای دیگران رسول نباشم، دست‌کم برای شما هستم؛ زیرا شما مُهر تأیید رسالت من در خداوند هستید.
I Co FarHezar 9:3  من در برابر آنان که دربارة من به قضاوت می‌نشینند، اینچنین از خود دفاع می‌کنم.
I Co FarHezar 9:4  آیا حق نداریم بخوریم و بنوشیم؟
I Co FarHezar 9:5  آیا حق نداریم همچون سایر رسولان و برادرانِ خداوند و کیفا، خواهر دینی را به‌‌عنوان همسر همراه خود داشته باشیم؟
I Co FarHezar 9:6  و آیا تنها من و برنابا هستیم که باید برای تأمین معاش خود کار کنیم؟
I Co FarHezar 9:7  کیست که با خرج خود سربازی کند؟ کیست که تاکستانی غَرْس کند و از میوه‌اش نخورد؟ کیست که گله‌ای را شبانی کند و از شیر آن بهره‌مند نشود؟
I Co FarHezar 9:8  آیا این سخنم سخنی صرفاً انسانی است؟ آیا شریعت نیز چنین نمی‌گوید؟
I Co FarHezar 9:9  زیرا در شریعت موسی آمده که «گاوی را که خرمن می‌کوبد، دهان مَبَند.» آیا خدا در فکر گاوهاست؟
I Co FarHezar 9:10  آیا این را دربارة ما نمی‌گوید؟ بله، به‌‌یقین، این کلام برای ما نوشته شده است، زیرا هنگامی که کسی زمین را شخم می‌زند، و یا خرمن می‌کوبد، باید به امید آن باشد که از محصول بهره‌ای بَرَد.
I Co FarHezar 9:11  اگر ما بذر روحانی در میان شما کاشتیم، آیا امر بزرگی است که محصولی مادی از میان شما برداشت کنیم؟
I Co FarHezar 9:12  اگر دیگران حق دارند که به لحاظ مادی حمایتشان کنید، آیا ما بیشتر حق نداریم؟ امّا ما از این حق بهره نجستیم، بلکه به هر چیز تن در‌‌دادیم تا مانعی بر سر راه انجیل مسیح ننهاده باشیم.
I Co FarHezar 9:13  آیا نمی‌دانید آنان که خدمتِ معبد را می‌کنند، خوراکشان از معبد تأمین می‌شود، و نیز خادمان مذبح از آنچه بر مذبح تقدیم می‌شود، نصیبی می‌یابند؟
I Co FarHezar 9:14  به همین‌‌سان، خداوند حکم کرده است که معاش واعظان انجیل، از انجیل تأمین شود.
I Co FarHezar 9:15  امّا من از هیچ یک از این حقوق بهره نگرفتم و این را نیز نمی‌نویسم تا در حقّم چنین کنید. مرگ را بر آن ترجیح می‌دهم که کسی این مایة فخر را از من بگیرد.
I Co FarHezar 9:16  زیرا نمی‌توانم از بابت بشارت انجیل فخر کنم، چرا که ناگزیر از آنم؛ بلکه وای بر من اگر بشارت ندهم!
I Co FarHezar 9:17  زیرا اگر به‌اختیار این کار را انجام می‌دادم، از پاداش برخوردار بودم؛ ولی اگر به‌اختیار نباشد، فقط انجام وظیفه می‌کنم.
I Co FarHezar 9:18  در این حالت، چه پاداشی می‌توانم داشته باشم؟ تنها اینکه انجیل را برایگان بشارت دهم و از حق خود در آن بهره بر‌‌نگیرم.
I Co FarHezar 9:19  زیرا با اینکه از همه آزادم، خود را غلام همه ساختم تا عده‌ای بیشتر را دریابم.
I Co FarHezar 9:20  نزد یهودیان چون یهودی رفتار کردم، تا یهودیان را دریابم. با آنان که زیر شریعتند همچون کسی که زیر شریعت است رفتار کردم تا آنان را که زیر شریعتند دریابم – هر‌‌چند خودْ زیر شریعت نیستم.
I Co FarHezar 9:21  نزد بی‌شریعتان همچون بی‌شریعت رفتار کردم تا بی‌شریعتان را دریابم – هر‌‌چند خود از شریعت خدا آزاد نیستم بلکه به شریعت مسیح پایبندم.
I Co FarHezar 9:22  با ضعیفان، ضعیف شدم تا ضعیفان را دریابم. همه کس را همه چیز گشتم تا به هر نحو بعضی را نجات بخشم.
I Co FarHezar 9:23  این‌‌همه را به‌‌خاطر انجیل می‌کنم، تا در برکات آن سهیم شوم.
I Co FarHezar 9:24  آیا نمی‌دانید که در میدان مسابقه، همه می‌دوند، امّا تنها یکی جایزه را می‌برد؟ پس شما چنان بدوید که ببرید.
I Co FarHezar 9:25  هر که در مسابقات شرکت می‌جوید، در هر چیز، تن به انضباطی سخت می‌دهد. آنان چنین می‌کنند تا تاجی فانی به‌‌دست آورند؛ ولی ما چنین می‌کنیم تا تاجی غیرفانی به‌‌دست آوریم.
I Co FarHezar 9:26  پس من این‌‌گونه می‌دوم، نه چون کسی که بی‌هدف است؛ و مشت می‌زنم، نه چون کسی که هوا را بزند؛
I Co FarHezar 9:27  بلکه تن خود را سختی می‌دهم و در بندگی خویش نگاهش می‌دارم، مبادا پس از موعظه به دیگران، خودْ مردود گردم.
Chapter 10
I Co FarHezar 10:1  زیرا ای برادران، نمی‌خواهم از این موضوع غافل باشید که پدران ما همه زیر ابر بودند و همه نیز از میان دریا گذشتند.
I Co FarHezar 10:2  آنان همه در ابر و در دریا در اتحاد با موسی تعمید یافتند،
I Co FarHezar 10:3  و همه از یک خوراک روحانی خوردند
I Co FarHezar 10:4  و از یک آشامیدنی روحانی نوشیدند؛ زیرا از آن صخرة روحانی می‌نوشیدند که از پی ایشان می‌آمد، و آن صخره مسیح بود.
I Co FarHezar 10:5  با این‌‌همه، خدا از بیشتر آنان خرسند نبود، پس اجسادشان در سرتاسر بیابان پراکنده شد.
I Co FarHezar 10:6  حال، این رویدادها به‌‌وقوع پیوستند تا نمونه‌هایی باشند برای ما، تا ما همچون آنان در پی بدی نباشیم.
I Co FarHezar 10:7  پس بت‌پرست مشوید، چنانکه بعضی از ایشان شدند؛ به‌‌گونه‌ای که نوشته شده است: «قوم برای خورد و نوش نشستند و برای عیاشی به‌‌پا خاستند.»
I Co FarHezar 10:8  و نه به بی‌عفتی دست یازیم، چنانکه بعضی از ایشان کردند، و در یک روز بیست و سه هزار تن به هلاکت رسیدند.
I Co FarHezar 10:9  و نه مسیح را بیازماییم، چنانکه بعضی از آنان کردند و به‌‌وسیلة مارها کشته شدند.
I Co FarHezar 10:10  و نه شکوه و شکایت کنید، چنانکه بعضی از ایشان کردند و هلاک‌کننده هلاکشان ساخت.
I Co FarHezar 10:11  این امور چون نمونه بر آنان واقع گردید و نوشته شد تا عبرتی باشد برای ما که در زمان تحقق غایتِ همة اعصار به‌‌سر می‌بریم.
I Co FarHezar 10:12  پس اگر گمان می‌کنید استوارید، بهوش باشید که نیفتید!
I Co FarHezar 10:13  هیچ آزمایشی بر شما نمی‌آید که مناسب بشر نباشد. و خدا امین است؛ او اجازه نمی‌دهد بیش از توان خود آزموده شوید، بلکه به وقت آزمایش، راه گریزی نیز فراهم می‌سازد تا تاب تحملش را داشته باشید.
I Co FarHezar 10:14  پس ای عزیزان، از بت‌پرستی بگریزید.
I Co FarHezar 10:15  با خردمندان سخن می‌گویم؛ خود دربارة آنچه می‌گویم قضاوت کنید.
I Co FarHezar 10:16  آیا جام برکت که آن را مبارک می‌خوانیم، شریک شدن در خون مسیح نیست؟ و آیا نانی که پاره می‌کنیم، شریک شدن در بدن مسیح نیست؟
I Co FarHezar 10:17  از آنجا که نان یکی است، ما نیز که بسیاریم، یک بدن هستیم، زیرا همه از یک نان بهره می‌یابیم.
I Co FarHezar 10:18  قوم اسرائیل را بنگرید: آیا آنان که از قربانیها می‌خوردند در مذبح شریک نمی‌شدند؟
I Co FarHezar 10:19  آیا مقصودم این است که خوراک تقدیمی به بت چیزی است، یا اینکه بت چیزی است؟
I Co FarHezar 10:20  نه، مقصود این است که قربانیهای بت‌پرستان تقدیم دیوها می‌شود نه تقدیم خدا، و من نمی‌خواهم شما شریک دیوها باشید.
I Co FarHezar 10:21  نمی‌توانید هم از جام خداوند بنوشید هم از جام دیوها؛ نمی‌توانید هم از سفرة خداوند بهره یابید، هم از سفرة دیوها.
I Co FarHezar 10:22  آیا می‌خواهیم غیرت خداوند را برانگیزیم؟ آیا از او تواناتریم؟
I Co FarHezar 10:23  «همه چیز جایز است» – امّا همه چیز مفید نیست. «همه چیز رواست» – امّا همه چیز سازنده نیست.
I Co FarHezar 10:24  هیچ‌کس در پی نفع خود نباشد، بلکه نفع دیگران را بجوید.
I Co FarHezar 10:25  هر گوشتی را که در قصابخانه می‌فروشند، بدون نظر به وجدان بخورید،
I Co FarHezar 10:26  زیرا «جهان و هر‌‌آنچه در آن است از آن خداوند است.»
I Co FarHezar 10:27  اگر شخصی بی‌ایمان شما را به صرف غذا دعوت می‌کند و شما نیز مایل به رفتن هستید، هر‌‌آنچه در برابرتان می‌گذارد بدون نظر به وجدان بخورید،
I Co FarHezar 10:28  مگر اینکه کسی به شما بگوید: «این گوشت به بتها تقدیم شده است.» تنها در این صورت، به‌‌خاطر کسی که این را به شما گفت و به‌‌خاطر وجدان، از آن مخورید –
I Co FarHezar 10:29  البته مقصودم وجدان آن شخص است نه وجدان شما. زیرا چرا باید وجدان شخصی دیگر بر آزادی من حکم کند؟
I Co FarHezar 10:30  اگر خوراکی را با شکرگزاری می‌خورم، چرا باید به‌‌خاطر آنچه خدا را برای آن شکر می‌گویم، محکومم کنند؟
I Co FarHezar 10:31  پس هر‌‌چه می‌کنید، خواه خوردن، خواه نوشیدن و خواه هر کار دیگر، همه را برای جلال خدا بکنید.
I Co FarHezar 10:32  باعث لغزش هیچ‌کس مشوید، چه یهودیان، چه یونانیان و چه کلیسای خدا،
I Co FarHezar 10:33  همان‌‌گونه که من نیز می‌کوشم تا همه را به هر نحو که می‌توانم خشنود سازم. زیرا در پی نفع خود نیستم، بلکه نفع بسیاری را می‌جویم، تا نجات یابند.
Chapter 11
I Co FarHezar 11:1  پس، از من سرمشق بگیرید، چنانکه من از مسیح سرمشق می‌گیرم.
I Co FarHezar 11:2  شما را تحسین می‌کنم که در همه چیز مرا به‌‌یاد می‌آورید و سنّتها را به همان شکل که به شما سپردم، حفظ می‌کنید.
I Co FarHezar 11:3  امّا می‌خواهم آگاه باشید که سر هر مرد، مسیح است، سر زن، مرد است، و سر مسیح خداست.
I Co FarHezar 11:4  هر مردی که سر‌‌پوشیده دعا یا نبوّت کند، سر خود را بی‌حرمت کرده است.
I Co FarHezar 11:5  و هر زنی که سر‌‌نپوشیده دعا یا نبوّت کند، سر خود را بی‌حرمت کرده است؛ این کار او درست همانند این است که سر خود را تراشیده باشد.
I Co FarHezar 11:6  اگر زنی سر خود را نمی‌پوشاند، پس اصلاً موهای خود را بچیند؛ و اگر برای زن شرم‌آور است که موهایش را بچیند یا بتراشد، پس باید سر خود را بپوشاند.
I Co FarHezar 11:7  مرد نباید سر خود را بپوشاند، زیرا او صورت و جلال خداست؛ امّا زن، جلالِ مرد است.
I Co FarHezar 11:8  زیرا مرد از زن پدید نیامده، بلکه زن از مرد پدید آمده است؛
I Co FarHezar 11:9  و مرد برای زن آفریده نشده، بلکه زن برای مرد آفریده شده است.
I Co FarHezar 11:10  از همین‌‌رو و به‌‌خاطر فرشتگان، زن باید نشانی از اختیار بر سر داشته باشد.
I Co FarHezar 11:11  با وجود این، در خداوند، نه زن از مرد بی‌نیاز است، نه مرد از زن.
I Co FarHezar 11:12  همان‌‌گونه که زن از مرد پدید آمد، مرد نیز به‌‌واسطة زن پدید می‌آید، امّا پدیدآورندة همه چیز خداست.
I Co FarHezar 11:13  خود قضاوت کنید: آیا برای زن شایسته است که سر‌‌نپوشیده به درگاه خدا دعا کند؟
I Co FarHezar 11:14  آیا طبیعت، خود به شما نمی‌آموزد که اگر مردی موی بلند داشته باشد، برای او شرم‌آور است،
I Co FarHezar 11:15  امّا اگر زنی موی بلند داشته باشد، مایة افتخار اوست؟ زیرا موی بلند به‌‌عنوان پوشش به زن داده شده است.
I Co FarHezar 11:16  امّا اگر کسی بخواهد در این‌‌باره آهنگی دیگر ساز کند، باید بگویم که ما را و نیز کلیساهای خدا را چنین رسمی نیست.
I Co FarHezar 11:17  امّا در آنچه اینک به شما حکم می‌کنم، به هیچ روی تحسینتان نمی‌کنم، زیرا وقتی شما گرد هم می‌آیید، به جای فایده باعث ضرر است.
I Co FarHezar 11:18  نخست اینکه می‌شنوم آنگاه که به‌‌عنوان کلیسا جمع می‌شوید، در میان شما جداییها روی می‌دهد، و این را تا اندازه‌ای باور می‌کنم.
I Co FarHezar 11:19  شکی نیست که تفرقه‌ها نیز باید در میان شما باشد تا بدین‌‌گونه آنانی که اصالتشان در بوتة آزمایش به ثبوت می‌رسد، در میان شما شناخته شوند.
I Co FarHezar 11:20  زمانی که شما گرد هم می‌آیید، واقعاً برای خوردن شام خداوند نیست.
I Co FarHezar 11:21  زیرا هنگام صرف غذا، هر یک از شما بی‌آنکه در فکر دیگری باشد شام خود را می‌خورد، به‌‌گونه‌ای که یکی گرسنه می‌ماند، در حالی‌‌که دیگری سرمست می‌شود.
I Co FarHezar 11:22  آیا خانه‌ها برای خوردن و نوشیدن ندارید؟ یا اینکه کلیسای خدا را خوار می‌شمارید و اشخاص بی‌چیز را شرمنده می‌سازید؟ به شما چه بگویم؟ آیا برای این کار تحسینتان کنم؟ به هیچ روی تحسینتان نخواهم کرد.
I Co FarHezar 11:23  زیرا من از خداوند یافتم آنچه را به شما نیز سپردم، که عیسای خداوند در شبی که او را تسلیم دشمن کردند، نان را گرفت
I Co FarHezar 11:24  و شکر نموده، پاره کرد و فرمود: «این است بدن من برای شما. این را به یاد من به‌‌جای آورید.»
I Co FarHezar 11:25  به همین‌‌سان، پس از شام، جام را گرفت و فرمود: «این جام، عهد جدید است که با خون من بسته می‌شود. هر بار که از آن می‌نوشید، به یاد من چنین کنید.»
I Co FarHezar 11:26  زیرا هر‌‌گاه این نان را بخورید و از این جام بنوشید، مرگ خداوند را اعلام می‌کنید تا زمانی که بازآید.
I Co FarHezar 11:27  پس هر که به‌شیوه‌ای ناشایسته نان را بخورد و از جام خداوند بنوشد، مجرم نسبت به بدن و خون خداوند خواهد بود.
I Co FarHezar 11:28  امّا هر کس پیش از آنکه از نان بخورد و از جام بنوشد، خود را بیازماید.
I Co FarHezar 11:29  زیرا هر که بدون تشخیص بدن خداوند، بخورد و بنوشد، در واقع محکومیت خود را خورده و نوشیده است.
I Co FarHezar 11:30  از همین‌‌روست که بسیاری از شما ضعیف و بیمارند و شماری هم خفته‌اند.
I Co FarHezar 11:31  امّا اگر بر خود حکم می‌کردیم، بر ما حکم نمی‌شد.
I Co FarHezar 11:32  پس آنگاه که خداوند بر ما حکم می‌کند، تأدیب می‌شویم تا با دنیا محکوم نگردیم.
I Co FarHezar 11:33  پس ای برادران من، چون برای خوردن گرد هم می‌آیید، منتظر یکدیگر باشید.
I Co FarHezar 11:34  اگر کسی گرسنه است، در خانة خود غذا بخورد تا گرد هم آمدن شما به محکومیت نینجامد. در خصوص سایر چیزها نیز چون نزدتان آمدم، دستورات لازم را خواهم داد.
Chapter 12
I Co FarHezar 12:1  و امّا در خصوص تجلیات روح، ای برادران، نمی‌خواهم شما غافل باشید.
I Co FarHezar 12:2  می‌دانید که وقتی بت‌پرست بودید، به هر نحوی اغوا شده، به‌‌سوی بتهای گنگ کشیده می‌شدید.
I Co FarHezar 12:3  پس به شما می‌گویم که هر که به الهام روح خدا سخن گوید، عیسی را لعن نمی‌کند، و هیچ‌کس جز به‌‌واسطه روح‌القدس نمی‌تواند بگوید «عیسی خداوند است.»
I Co FarHezar 12:4  باری، عطایا گونا‌گونند، امّا روحْ همان است؛
I Co FarHezar 12:5  خدمتها گونا‌گونند، امّا خداوند همان است؛
I Co FarHezar 12:6  عملها گونا‌گونند، امّا همان خداست که همه را در همه به عمل می‌آورد.
I Co FarHezar 12:7  ظهور روح، به هر کس برای منفعتِ همگان داده می‌شود.
I Co FarHezar 12:8  به یکی به‌‌وسیلة روح، کلام حکمت داده می‌شود، به دیگری به‌‌واسطة همان روح، کلام علم،
I Co FarHezar 12:9  و به شخصی دیگر به‌‌وسیلة همان روح، ایمان و به دیگری باز توسط همان روح، عطایای شفا دادن.
I Co FarHezar 12:10  به شخصی دیگر قدرت انجام معجزات داده می‌شود، به دیگری عطای نبوّت، و به دیگری تمیز ارواح. و باز به شخصی دیگر تکلّم به انواع زبانها بخشیده می‌شود و به دیگری ترجمة زبانها.
I Co FarHezar 12:11  امّا همة اینها را همان یک روح به عمل می‌آورد و آنها را به ارادة خود تقسیم کرده، به هر کس می‌بخشد.
I Co FarHezar 12:12  زیرا بدن هر‌‌چند یکی است، از اعضای بسیار تشکیل شده؛ و همة اعضای بدن، اگرچه بسیارند، امّا یک بدن را تشکیل می‌دهند. در مورد مسیح نیز چنین است.
I Co FarHezar 12:13  زیرا همة ما، چه یهود و چه یونانی، چه غلام و چه آزاد، در یک روح تعمید یافتیم تا یک بدن را تشکیل دهیم؛ و همة ما از یک روح نوشانیده شدیم.
I Co FarHezar 12:14  زیرا بدن نه از یک عضو، بلکه از اعضای بسیار تشکیل شده است.
I Co FarHezar 12:15  اگر پا گوید، «چون دست نیستم، به بدن تعلق ندارم،» این سبب نمی‌شود که عضوی از بدن نباشد.
I Co FarHezar 12:16  و اگر گوش گوید، «چون چشم نیستم، به بدن تعلق ندارم،» این سبب نمی‌شود که عضوی از بدن نباشد.
I Co FarHezar 12:17  اگر تمام بدن چشم بود، شنیدن چگونه میسّر می‌شد؟ و اگر تمام بدن گوش بود، بوییدن چگونه امکان داشت؟
I Co FarHezar 12:18  امّا حقیقت این است که خدا اعضا را آن‌‌گونه که خود می‌خواست، یک به یک در بدن قرار داد.
I Co FarHezar 12:19  اگر همه یک عضو بودند، بدن کجا وجود می‌داشت؟
I Co FarHezar 12:20  امّا اعضا بسیارند، در حالی‌‌که بدن یکی است.
I Co FarHezar 12:21  چشم نمی‌تواند به دست بگوید، «نیازی به تو ندارم!» و سر نیز نمی‌تواند به پاها گوید، «نیازمند شما نیستم!»
I Co FarHezar 12:22  برعکس، آن اعضای بدن که ضعیفتر می‌نمایند، بسیار ضروریترند.
I Co FarHezar 12:23  و آن اعضای بدن را که پست‌تر می‌انگاریم، با حرمت خاص می‌پوشانیم، و با اعضایی که زیبا نیستند با احترام خاص رفتار می‌کنیم؛
I Co FarHezar 12:24  حال آنکه اعضای زیبای ما به چنین احترامی نیاز ندارند. امّا خدا بدن را چنان مرتب ساخته که حرمت بیشتر نصیب اعضایی شود که فاقد آنند،
I Co FarHezar 12:25  تا جدایی در بدن نباشد، بلکه اعضای آن به یک اندازه در فکر یکدیگر باشند.
I Co FarHezar 12:26  و اگر یک عضو دردمند گردد، همة اعضا با او همدرد باشند؛ و اگر یک عضو سرافراز شود، همه در خوشی او شریک گردند.
I Co FarHezar 12:27  بدین قرار، شما بدن مسیح هستید و هر یک عضوی از آنید.
I Co FarHezar 12:28  خدا قرار داد در کلیسا اوّل رسولان، دوّم انبیا، سوّم معلّمان؛ بعد قدرت معجزات، سپس عطایای شفا دادن و امداد و مدیریت و سخن گفتن به انواع زبانها.
I Co FarHezar 12:29  آیا همه رسولند؟ آیا همه نبی‌اند؟ آیا همه معلّمند؟ آیا همه از قدرت معجزه برخوردارند؟
I Co FarHezar 12:30  آیا همه از عطایای شفا دادن برخوردارند؟ آیا همه به زبانهای غیر سخن می‌گویند؟ آیا همه ترجمه می‌کنند؟
I Co FarHezar 12:31  امّا شما با اشتیاق تمام در پی عطایای بزرگتر باشید. و اینک من عالیترین طریق را به شما نشان می‌دهم.
Chapter 13
I Co FarHezar 13:1  اگر به زبانهای آدمیان و فرشتگان سخن گویم، ولی محبت نداشته باشم، زنگی پرصدا و سنجی پرهیاهو بیش نیستم.
I Co FarHezar 13:2  اگر قدرت نبوّت داشته باشم و بتوانم جملة اسرار و معارف را درک کنم، و اگر چنان ایمانی داشته باشم که بتوانم کوهها را جا‌‌به‌‌جا کنم، امّا محبت نداشته باشم، هیچم.
I Co FarHezar 13:3  اگر همة دارایی خود را بین فقیران تقسیم کنم و تن خویش به شعله‌های آتش بسپارم، امّا محبت نداشته باشم، هیچ سود نمی‌برم.
I Co FarHezar 13:4  محبت بردبار و مهربان است؛ محبت حسد نمی‌برد؛ محبت فخر نمی‌فروشد و کبر و غرور ندارد.
I Co FarHezar 13:5  رفتار ناشایسته ندارد و نفع خود را نمی‌جوید؛ به آسانی خشمگین نمی‌شود و کینه به دل نمی‌گیرد؛
I Co FarHezar 13:6  محبت از بدی مسرور نمی‌شود، امّا با حقیقت شادی می‌کند.
I Co FarHezar 13:7  محبت با همه چیز مدارا می‌کند، همواره ایمان دارد، همیشه امیدوار است و در همه حال پایداری می‌کند.
I Co FarHezar 13:8  محبت هرگز پایان نمی‌پذیرد. امّا نبوّتها از میان خواهد رفت و زبانها پایان خواهد پذیرفت و معرفت زایل خواهد شد.
I Co FarHezar 13:9  زیرا معرفت ما جزئی است و نبوّتمان نیز جزئی؛
I Co FarHezar 13:10  امّا چون کامل آید، جزئی از میان خواهد رفت.
I Co FarHezar 13:11  آنگاه که کودکی بیش نبودم، چون کودکان سخن می‌گفتم و چون کودکان می‌اندیشیدم و نیز چون کودکان استدلال می‌کردم. امّا چون مرد شدم، رفتارهای کودکانه را ترک گفتم.
I Co FarHezar 13:12  آنچه اکنون می‌بینیم، چون تصویری محو است در آینه؛ امّا زمانی خواهد رسید که روبه‌رو خواهیم دید. اکنون شناخت من جزئی است؛ امّا زمانی فرا‌‌خواهد رسید که به‌‌کمال خواهم شناخت، چنانکه به‌‌کمال نیز شناخته شده‌ام.
I Co FarHezar 13:13  و حال، این سه چیز باقی می‌ماند: ایمان، امید و محبت. امّا بزرگترینشان محبت است.
Chapter 14
I Co FarHezar 14:1  طریق محبت را پیروی کنید و با اشتیاق تمام در پی تجلیات روح باشید، بخصوص اینکه نبوّت کنید.
I Co FarHezar 14:2  زیرا آن که به زبان غیر سخن می‌گوید، نه با انسانها بلکه با خدا سخن می‌گوید. زیرا هیچ‌کس سخنش را درک نمی‌کند؛ او به الهام روح، اسرار را بیان می‌کند.
I Co FarHezar 14:3  امّا آن که نبوّت می‌کند، با انسانهای دیگر برای بنا، تشویق و تسلی‌شان سخن می‌گوید.
I Co FarHezar 14:4  آن که به زبان غیر سخن می‌گوید تنها خود را بنا می‌کند، امّا آن که نبوّت می‌کند باعث بنای کلیسا می‌شود.
I Co FarHezar 14:5  آرزوی من این است که همة شما به زبانهای غیر سخن بگویید، امّا بیشتر می‌خواهم که نبوّت کنید. آن که نبوّت می‌کند، بزرگتر است از آن که به زبانهای غیر سخن می‌گوید، مگر اینکه ترجمه کند تا باعث بنای کلیسا شود.
I Co FarHezar 14:6  حال ای برادران، اگر نزد شما بیایم و به زبانهای غیر سخن بگویم، چه نفعی به شما خواهم رسانید، مگر اینکه مکاشفه یا معرفت یا نبوّت یا تعلیمی برایتان داشته باشم؟
I Co FarHezar 14:7  حتی در مورد سازهای بی‌جانی چون نی و چنگ نیز که نواهایی ایجاد می‌کنند، اگر بوضوح نواخته نشوند، چگونه می‌توان تشخیص داد که چه آهنگی نواخته می‌شود؟
I Co FarHezar 14:8  اگر شیپور آوای مشخص ندهد، چه کسی مهیای جنگ می‌شود؟
I Co FarHezar 14:9  در مورد شما نیز چنین است. اگر به زبان خود کلماتی مفهوم نگویید، چگونه می‌توان فهمید که چه می‌گویید؟ در آن صورت، بدین می‌ماند که با هوا سخن بگویید.
I Co FarHezar 14:10  بی‌شک در جهان انواع زبانها وجود دارد، امّا هیچ یک بی‌معنی نیست.
I Co FarHezar 14:11  پس من اگر نتوانم معنی گفتار دیگری را بفهمم، نسبت به او بیگانه‌ام و او نیز نسبت به من بیگانه است.
I Co FarHezar 14:12  در مورد شما نیز چنین است. از آنجا که مشتاق تجلیات روح هستید، بکوشید که در بنای کلیسا ترقّی کنید.
I Co FarHezar 14:13  از این‌‌رو، آن که به زبان غیر سخن می‌گوید باید دعا کند تا گفتار خود را ترجمه نماید.
I Co FarHezar 14:14  زیرا اگر من به زبانِ غیر دعا کنم، روحم دعا می‌کند، امّا عقلم بهره‌ای نمی‌برد.
I Co FarHezar 14:15  پس چه باید بکنم؟ با روح دعا خواهم کرد و با عقل نیز دعا خواهم کرد؛ با روح سرود خواهم خواند و با عقل نیز خواهم خواند.
I Co FarHezar 14:16  در غیر این صورت، اگر تو در روح به شکرگزاری مشغول باشی، چگونه کسی که زبانت را نمی‌فهمد به شکرگزاری تو آمین بگوید؟ چرا که نمی‌داند چه می‌گویی!
I Co FarHezar 14:17  زیرا تو براستی نیکو شکر می‌کنی، امّا شکر تو باعث بنای دیگری نمی‌شود.
I Co FarHezar 14:18  خدا را شکر می‌کنم که بیش از همة شما به زبانهای غیر سخن می‌گویم؛
I Co FarHezar 14:19  امّا در کلیسا ترجیح می‌دهم پنج کلمه با عقل خود سخن بگویم که دیگران را تعلیم داده باشم، تا اینکه هزاران کلمه به زبانهای غیر بگویم.
I Co FarHezar 14:20  ای برادران، در درک و فهم کودک نباشید، بلکه در بدی کردن کودک باشید. برعکس، در درک و فهم بالغ باشید.
I Co FarHezar 14:21  در شریعت چنین نوشته شده است: «خداوند چنین می‌گوید، ‹به زبانهای غریب و با لبهای بیگانگان با این قوم سخن خواهم گفت. با این همه به من گوش نخواهند گرفت.› »
I Co FarHezar 14:22  پس زبانهای غیر، نشانه‌ای است نه در مورد ایمانداران بلکه در مورد بی‌ایمانان؛ امّا نبوّت نشانه‌ای در مورد ایمانداران است و نه بی‌ایمانان.
I Co FarHezar 14:23  بنابراین، اگر همة اعضای کلیسا گرد هم آیند و همه به زبانهای غیر سخن گویند، و در این‌‌حین اشخاص ناآگاه یا بی‌ایمان به مجلس در‌‌آیند، آیا نخواهند گفت که شما دیوانه‌اید؟
I Co FarHezar 14:24  امّا اگر شخصی بی‌ایمان یا ناآگاه در حینی که همه نبوّت می‌کنند به مجلس در‌‌آید، از سوی همگان مجاب خواهد شد که گناهکار است، و مورد قضاوت همه قرار گرفته،
I Co FarHezar 14:25  اسرار دلش آشکار خواهد شد. آنگاه روی بر زمین نهاده، خدا را پرستش خواهد کرد و تصدیق خواهد نمود که، «براستی خدا در میان شماست.»
I Co FarHezar 14:26  پس چه گوییم، ای برادران؟ هنگامی که گرد هم می‌آیید، هر کس سرودی، تعلیمی، مکاشفه‌ای، زبانی و یا ترجمه‌ای دارد. اینها همه باید برای بنای کلیسا به‌‌کار رود.
I Co FarHezar 14:27  اگر کسی به زبانهای غیر سخن بگوید، دو یا حداکثر سه تن، آن هم به نوبت سخن بگویند و کسی نیز ترجمه کند.
I Co FarHezar 14:28  امّا اگر مترجمی نباشد، فردِ متکلّم به زبانهای غیر باید در کلیسا خاموش بماند و با خود و خدا سخن گوید.
I Co FarHezar 14:29  و از انبیا، دو یا سه تن نبوّت کنند و دیگران گفتار آنها را بسنجند.
I Co FarHezar 14:30  و اگر فردی دیگر که نشسته است مکاشفه‌ای دریافت کند، فرد نخست سکوت اختیار نماید.
I Co FarHezar 14:31  زیرا شما همه می‌توانید به نوبت نبوّت کنید تا همه تعلیم یابند و همه تشویق شوند.
I Co FarHezar 14:33  زیرا خدا، نه خدای بی‌نظمی، بلکه خدای آرامش است، همان‌‌گونه که در همة کلیساهای مقدّسان چنین است.
I Co FarHezar 14:34  زنان باید در کلیسا خاموش بمانند. آنان مجاز به سخن گفتن نیستند، بلکه باید چنانکه شریعت می‌گوید، مطیع باشند.
I Co FarHezar 14:35  اگر دربارة مطلبی سؤالی دارند، از شوهر خود در خانه بپرسند؛ زیرا برای زن شایسته نیست در کلیسا سخن بگوید.
I Co FarHezar 14:36  آیا کلام خدا از شما سرچشمه گرفته یا تنها به شما رسیده است؟
I Co FarHezar 14:37  اگر کسی خود را نبی یا فردی روحانی می‌داند، تصدیق کند که آنچه به شما می‌نویسم فرمانی است از جانب خداوند.
I Co FarHezar 14:38  اگر کسی این را نپذیرد، خودش نیز پذیرفته نخواهد شد.
I Co FarHezar 14:39  پس ای برادرانِ من، با اشتیاق تمام در پی نبوّت کردن باشید و سخن گفتن به زبانهای غیر را منع مکنید.
I Co FarHezar 14:40  امّا همه چیز باید به شایستگی و با نظم و ترتیب انجام شود.
Chapter 15
I Co FarHezar 15:1  ای برادران، اکنون می‌خواهم انجیلی را که به شما بشارت دادم به یادتان آورم، همان انجیل که پذیرفتید و بدان پایبندید
I Co FarHezar 15:2  و به‌‌وسیلة آن نجات می‌یابید، به شرط آنکه کلامی را که به شما بشارت دادم، استوار نگاه دارید. در غیر این صورت، بیهوده ایمان آورده‌اید.
I Co FarHezar 15:3  زیرا من آنچه را که به من رسید، چون مهمترین مطلب به شما سپردم: اینکه مسیح مطابق با کتب مقدّس در راه گناهان ما مرد،
I Co FarHezar 15:4  و اینکه دفن شد، و اینکه مطابق با همین کتب در روز سوّم از مردگان برخاست،
I Co FarHezar 15:5  و اینکه خود را بر کیفا ظاهر کرد و سپس بر آن دوازده تن.
I Co FarHezar 15:6  پس از آن، یک بار بر بیش از پانصد تن از برادران ظاهر شد که بسیاری از ایشان هنوز زنده‌اند، هر‌‌چند برخی خفته‌اند.
I Co FarHezar 15:7  سپس بر یعقوب ظاهر شد و بعد بر همة رسولان،
I Co FarHezar 15:8  و آخر از همه بر من نیز، چون طفلی که غیرطبیعی زاده شده باشد، ظاهر گردید.
I Co FarHezar 15:9  زیرا من در میان رسولانْ کمترینم، و حتی شایسته نیستم رسول خوانده شوم، چرا که کلیسای خدا را آزار می‌رسانیدم.
I Co FarHezar 15:10  امّا به فیض خدا آنچه هستم، هستم و فیض او نسبت به من بی‌ثمر نبوده است. برعکس، من از همة آنها سخت‌تر کار کردم، امّا نه خودم، بلکه آن فیض خدا که با من است.
I Co FarHezar 15:11  به هر حال، خواه من خواه آنان، همین پیام را وعظ می‌کنیم و همین است پیامی که به آن ایمان دارید.
I Co FarHezar 15:12  امّا اگر موعظه می‌شود که مسیح از مردگان برخاست، چگونه است که بعضی از شما می‌گویند مردگان را رستاخیزی نیست؟
I Co FarHezar 15:13  اگر مردگان را رستاخیزی نیست، پس مسیح نیز از مردگان برنخاسته است.
I Co FarHezar 15:14  و اگر مسیح برنخاسته، هم وعظ ما باطل است، هم ایمان شما.
I Co FarHezar 15:15  بعلاوه، برای خدا شاهدان دروغین محسوب می‌شویم، زیرا دربارة او شهادت داده‌ایم که مسیح را از مردگان برخیزانید، حال آنکه اگر مردگان برنمی‌خیزند، پس خدا او را برنخیزانیده است.
I Co FarHezar 15:16  زیرا اگر مردگان برنمی‌خیزند، پس مسیح نیز برنخاسته است.
I Co FarHezar 15:17  و اگر مسیح برنخاسته، ایمان شما باطل است و شما همچنان در گناهان خود هستید.
I Co FarHezar 15:18  بلکه آنان نیز که در مسیح خفته‌اند، از دست رفته‌اند.
I Co FarHezar 15:19  اگر تنها در این زندگی به مسیح امیدواریم، حال ما از همة دیگر آدمیان رقّت‌انگیزتر است.
I Co FarHezar 15:20  امّا مسیح براستی از مردگان برخاسته و نوبر خفتگان شده است.
I Co FarHezar 15:21  زیرا همان‌‌گونه که مرگ از طریق یک انسان آمد، رستاخیز مردگان نیز از طریق یک انسان پدیدار گشت.
I Co FarHezar 15:22  زیرا همان‌‌گونه که در آدم همه می‌میرند، در مسیح نیز همه زنده خواهند شد.
I Co FarHezar 15:23  امّا هر کس به نوبة خود: نخست مسیح که نوبر بود؛ و بعد، به هنگام آمدن او، آنان که متعلق به اویند.
I Co FarHezar 15:24  سپس پایان فرا‌‌خواهد رسید، یعنی آنگاه که پس از برانداختن هر ریاست و قدرت و نیرویی، پادشاهی را به خدای پدر سپارد.
I Co FarHezar 15:25  زیرا او باید تا زمانی که پا بر همة دشمنانش بگذارد، حکم براند.
I Co FarHezar 15:26  دشمن آخر که باید از میان برداشته شود، مرگ است.
I Co FarHezar 15:27  زیرا خدا «همه چیز را زیر پاهای او نهاد». امّا وقتی گفته می‌شود «همه چیز» زیر پاهای او نهاده شد، روشن است که این خود خدا را که همه چیز را زیر پاهای مسیح نهاد، در بر نمی‌گیرد.
I Co FarHezar 15:28  هنگامی که همه چیز مطیع او گردید، خودِ پسر نیز مطیع آن‌‌کس خواهد شد که همه چیز را زیر پاهای او نهاد، تا خدا کل در کل باشد.
I Co FarHezar 15:29  اگر مردگان برنمی‌خیزند، آنان که به نیابت از ایشان تعمید می‌گیرند، چه کنند؟ اگر مردگان برنمی‌خیزند، چرا به نیابت از ایشان تعمید می‌گیرند؟
I Co FarHezar 15:30  و یا چرا ما هر ساعت جان خود را به خطر می‌اندازیم؟
I Co FarHezar 15:31  به فخری که در خداوندمان مسیحْ عیسی در مورد شما دارم قسم که من هر روز به کام مرگ می‌روم.
I Co FarHezar 15:32  اگر جنگ من با وحوش در اِفِسُس تنها به دلایل انسانی بوده است، چه سودی از آن برده‌ام؟ اگر مردگان برنمی‌خیزند، «بیایید بخوریم و بنوشیم زیرا فردا می‌میریم.»
I Co FarHezar 15:33  فریب مخورید: «معاشر بد، اخلاق خوب را فاسد می‌سازد.»
I Co FarHezar 15:34  سَرِ عقل بیایید و دیگر گناه مکنید؛ زیرا هستند بعضی که خدا را نمی‌شناسند. این را می‌گویم تا شرمنده شوید.
I Co FarHezar 15:35  امّا شاید کسی بپرسد: «مردگان چگونه برمی‌خیزند و با چه نوع بدنی می‌آیند؟»
I Co FarHezar 15:36  چه سؤال ابلهانه‌ای! آنچه می‌کاری، تا نمیرد زنده نمی‌شود.
I Co FarHezar 15:37  هنگامی که چیزی می‌کاری، کالبدی را که بعد ظاهر خواهد شد نمی‌کاری، بلکه تنها دانه را می‌کاری، خواه گندم خواه دانه‌های دیگر.
I Co FarHezar 15:38  امّا خدا کالبدی را که خود تعیین کرده است، بدان می‌بخشد و هر نوع دانه را کالبدی مخصوص به خود عطا می‌کند.
I Co FarHezar 15:39  همة جسمها یکی نیستند، آدمیان را یک نوع جسم است، حیوانات را نوعی دیگر، و پرندگان را نوعی دیگر؛ ماهیها نیز دارای نوعی دیگر از جسم‌اند.
I Co FarHezar 15:40  به همین‌‌سان، کالبدهای آسمانی وجود دارد و کالبدهای زمینی. امّا جلال کالبدهای آسمانی از یک نوع است و جلال کالبدهای زمینی از نوعی دیگر.
I Co FarHezar 15:41  خورشید جلال خاص خود را دارد، ماه جلالی دیگر، و ستارگان نیز جلالی دیگر؛ جلال هر ستاره نیز با جلال ستارة دیگر متفاوت است.
I Co FarHezar 15:42  در مورد رستاخیز مردگان نیز چنین است. آنچه کاشته می‌شود، فسادپذیر است؛ آنچه برمی‌خیزد، فسادناپذیر.
I Co FarHezar 15:43  در ذلّت کاشته می‌شود، در جلال برمی‌خیزد. در ضعف کاشته می‌شود، در قوّت برمی‌خیزد.
I Co FarHezar 15:44  بدن نفسانی کاشته می‌شود، بدن روحانی برمی‌خیزد. اگر بدن نفسانی وجود دارد، بدن روحانی نیز وجود دارد.
I Co FarHezar 15:45  چنانکه نوشته شده است: «انسانِ اوّل، یعنی آدم، نفْسِ زنده گشت»؛ آدمِ آخر، روحِ حیات‌بخش شد.
I Co FarHezar 15:46  ولی روحانی اوّل نیامد بلکه نفسانی آمد، و پس از آن روحانی.
I Co FarHezar 15:47  انسان اوّل از زمین است و خاکی؛ انسان دوّم از آسمان است.
I Co FarHezar 15:48  هر آنچه انسان خاکی واجد آن بود، در خاکیان نیز وجود دارد؛ و هر آنچه انسان آسمانی داراست، در آسمانیان نیز یافت می‌شود.
I Co FarHezar 15:49  و همان‌‌گونه که شکل انسان خاکی را به خود گرفتیم، شکل انسان آسمانی را نیز به خود خواهیم گرفت.
I Co FarHezar 15:50  ای برادران، مقصودم این است که جسم و خون نمی‌تواند وارث پادشاهی خدا شود و آنچه فسادپذیر است، وارث فسادناپذیری نمی‌تواند شد.
I Co FarHezar 15:51  گوش فرا‌‌دهید! رازی را به شما می‌گویم: ما همه نخواهیم خوابید، بلکه همه دگرگونه خواهیم شد.
I Co FarHezar 15:52  در یک آن و در یک چشم به هم زدن، آنگاه که شیپور آخر نواخته شود، این به‌‌وقوع خواهد پیوست. زیرا شیپور به صدا در خواهد آمد و مردگان در فسادناپذیری بر خواهند خاست و ما دگرگونه خواهیم شد.
I Co FarHezar 15:53  زیرا این بدن فسادپذیر باید فسادناپذیری را بپوشد و این بدن فانی باید به بقا آراسته شود.
I Co FarHezar 15:54  چون این فسادپذیر، فسادناپذیری را پوشید و این فانی به بقا آراسته شد، آنگاه آن کلامِ مکتوب به حقیقت خواهد پیوست که می‌گوید: «مرگ در کام پیروزی بلعیده شده است.»
I Co FarHezar 15:55  «ای گور، پیروزی تو کجاست؟ و ای مرگ، نیش تو کجا؟»
I Co FarHezar 15:56  نیش مرگْ گناه است و نیروی گناه، شریعت.
I Co FarHezar 15:57  امّا شکر خدا را که به‌‌واسطة خداوند ما عیسی مسیح به ما پیروزی می‌بخشد.
I Co FarHezar 15:58  پس، برادران عزیزم، ثابت و استوار بوده، همواره با سرسپردگی به کار خداوند مشغول باشید، زیرا می‌دانید که زحمت شما در خداوند بیهوده نیست.
Chapter 16
I Co FarHezar 16:1  و امّا در خصوص جمع‌آوری هدایا برای مقدّسان: شما نیز آنچه را که به کلیساهای غَلاطیه گفته‌ام، انجام دهید.
I Co FarHezar 16:2  روز اوّل هر هفته، هر یک از شما فراخور درآمد خود پولی کنار گذاشته، پس‌انداز کند، تا به هنگام آمدنم نزد شما، لزومی به جمع‌آوری هدایا نباشد.
I Co FarHezar 16:3  وقتی آمدم، به افراد مورد تأیید شما معرفینامه‌هایی خواهم داد و آنان را با هدایای شما به اورشلیم خواهم فرستاد.
I Co FarHezar 16:4  اگر صلاح بر این باشد که خود نیز بروم، در این صورت آنان مرا همراهی خواهند کرد.
I Co FarHezar 16:5  پس از عبور از مقدونیه نزد شما خواهم آمد، زیرا از مقدونیه خواهم گذشت.
I Co FarHezar 16:6  شاید مدتی نزدتان بمانم، و یا حتی تمام زمستان را با شما بگذرانم، تا بتوانید مرا در سفرم به هر کجا که باشد، مدد رسانده، مشایعت کنید.
I Co FarHezar 16:7  زیرا نمی‌خواهم اکنون به دیدارتان بیایم و توقفی کوتاه نزد شما داشته باشم؛ بلکه امید دارم، به اجازة خداوند، مدتی را با شما به‌‌سر برم.
I Co FarHezar 16:8  امّا تا عید پِنتیکاست در اِفِسُس می‌مانم
I Co FarHezar 16:9  زیرا دری بزرگ برای خدمت مؤثر به‌‌رویم گشوده شده، و مخالفان نیز بسیارند.
I Co FarHezar 16:10  اگر تیموتائوس آمد، با او به‌‌گونه‌ای رفتار کنید که نزد شما از چیزی واهمه نداشته باشد. زیرا او نیز چون من به انجام کار خداوند مشغول است؛
I Co FarHezar 16:11  پس کسی به‌‌دیدة تحقیر در او ننگرد. او را به‌‌سلامتی راهی سفر کنید تا نزد من بازگردد؛ زیرا من و برادران منتظر اوییم.
I Co FarHezar 16:12  و امّا در مورد برادر ما آپولُس، او را بسیار ترغیب کردم که با سایر برادران نزد شما بیاید، امّا به هیچ روی رضا نداد که اکنون بیاید. امّا هر وقت فرصت داشت، خواهد آمد.
I Co FarHezar 16:13  هشیار باشید؛ در ایمان استوار بمانید؛ شجاع و قوی باشید.
I Co FarHezar 16:14  همة کارهای شما با محبت باشد.
I Co FarHezar 16:15  می‌دانید که خانوادة استفاناس نخستین کسانی بودند که در ایالت اَخائیه ایمان آوردند، و ایشان خود را وقف خدمت مقدّسان کرده‌اند. ای برادران، از شما استدعا دارم که
I Co FarHezar 16:16  مطیع چنین کسان باشید و همچنین مطیع هر کس دیگر که در این خدمت همکاری می‌کند و زحمت می‌کشد.
I Co FarHezar 16:17  از آمدن استفاناس، فورتوناتوس و اَخائیکوس شادمانم، زیرا جای خالی شما را پر کرده‌اند.
I Co FarHezar 16:18  آنان روح مرا و نیز روح شما را تازه ساختند. به چنین کسان گوش بسپارید.
I Co FarHezar 16:19  کلیساهای آسیا برایتان سلام می‌فرستند. آکیلا و پْریسکیلا ا و نیز کلیسایی که در منزلشان تشکیل می‌شود، به شما در خداوند بگرمی سلام می‌گویند.
I Co FarHezar 16:20  همة برادرانی که در اینجا هستند برای شما سلام می‌فرستند. با بوسة مقدّس یکدیگر را سلام گویید.
I Co FarHezar 16:21  من، پولُس، به خط خود این سلام را به شما می‌نویسم.
I Co FarHezar 16:22  کسی که خداوند را دوست ندارد، ملعون باد. خداوند ما، بیا!
I Co FarHezar 16:23  فیض خداوندْ عیسی با شما باد.
I Co FarHezar 16:24  محبت من در مسیحْ عیسی همراه همة شما. آمین.