Site uses cookies to provide basic functionality.

OK
I CHRONICLES
Up
Chapter 1
I Ch Dari 1:1  آدم پدر شیت، شیت پدر انوش، انوش پدر قینان، قینان پدر مَهللئیل، مَهللئیل پدر یارِد، یارِد پدر خنوخ، خنوخ پدر متوشالح، متوشالح پدر لَمَک، لَمَک پدر نوح و نوح پدر سام و حام و یافت بود.
I Ch Dari 1:2  آدم پدر شیت، شیت پدر انوش، انوش پدر قینان، قینان پدر مَهللئیل، مَهللئیل پدر یارِد، یارِد پدر خنوخ، خنوخ پدر متوشالح، متوشالح پدر لَمَک، لَمَک پدر نوح و نوح پدر سام و حام و یافت بود.
I Ch Dari 1:3  آدم پدر شیت، شیت پدر انوش، انوش پدر قینان، قینان پدر مَهللئیل، مَهللئیل پدر یارِد، یارِد پدر خنوخ، خنوخ پدر متوشالح، متوشالح پدر لَمَک، لَمَک پدر نوح و نوح پدر سام و حام و یافت بود.
I Ch Dari 1:4  آدم پدر شیت، شیت پدر انوش، انوش پدر قینان، قینان پدر مَهللئیل، مَهللئیل پدر یارِد، یارِد پدر خنوخ، خنوخ پدر متوشالح، متوشالح پدر لَمَک، لَمَک پدر نوح و نوح پدر سام و حام و یافت بود.
I Ch Dari 1:5  پسران یافت: جومر، ماجوج، مادای، یاوان، توبال، مِاشِک و تیراس.
I Ch Dari 1:6  پسران جومر: اَشکَناز، ریفات و تُجَرمَه.
I Ch Dari 1:7  پسران یاوان: اَلیشَه، ترشیش، کِتیم و رودانیم.
I Ch Dari 1:8  پسران حام: کُوش، مِسرایِم، فُوت و کَنعان.
I Ch Dari 1:9  پسران کوش: سِبا، حویله، سبتا، رَعمه، سَبتِکا و دَدان.
I Ch Dari 1:10  کوش همچنین پدر نِمرود بود که یکی از قهرمانان روی زمین شد.
I Ch Dari 1:11  پسران مِسرایِم: لُودیم، عَنامیم، لَهابیم، نِفتوح، فَتروسیم، کَسلوحیم (جد فلسطینی ها) و کفتوریم بود.
I Ch Dari 1:12  پسران مِسرایِم: لُودیم، عَنامیم، لَهابیم، نِفتوح، فَتروسیم، کَسلوحیم (جد فلسطینی ها) و کفتوریم بود.
I Ch Dari 1:13  کَنعان پدر صیدون (پسر اول)، حِت، یبوسی، اَمُوری، جَرجاشی، حوی، عِرقی، سِینی، اروادی، صَماری و حَماتی بود.
I Ch Dari 1:14  کَنعان پدر صیدون (پسر اول)، حِت، یبوسی، اَمُوری، جَرجاشی، حوی، عِرقی، سِینی، اروادی، صَماری و حَماتی بود.
I Ch Dari 1:15  کَنعان پدر صیدون (پسر اول)، حِت، یبوسی، اَمُوری، جَرجاشی، حوی، عِرقی، سِینی، اروادی، صَماری و حَماتی بود.
I Ch Dari 1:16  کَنعان پدر صیدون (پسر اول)، حِت، یبوسی، اَمُوری، جَرجاشی، حوی، عِرقی، سِینی، اروادی، صَماری و حَماتی بود.
I Ch Dari 1:17  پسران سام: عیلام، آشور، اَرفَکشاد، لُود، ارام، عوص، حول، جاتَر و مِاشِک بود.
I Ch Dari 1:18  اَرفَکشاد پدر شَلح و شَلح پدر عِبِر بود.
I Ch Dari 1:19  عِبِر دو پسر داشت. یکی از آن ها فِلِج بود که در دوران زندگی او مردم روی زمین به شعبات مختلف تقسیم شدند، و دیگری یُقطان نام داشت.
I Ch Dari 1:20  یُقطان پدر اَلمُوداد، شِلِف، حَزرموت، یارَح، هدورام، اوزال، دِقله، اِیبال، اَبیمائیل، سِبا، اوفیر، حویله و یوباب بود.
I Ch Dari 1:21  یُقطان پدر اَلمُوداد، شِلِف، حَزرموت، یارَح، هدورام، اوزال، دِقله، اِیبال، اَبیمائیل، سِبا، اوفیر، حویله و یوباب بود.
I Ch Dari 1:22  یُقطان پدر اَلمُوداد، شِلِف، حَزرموت، یارَح، هدورام، اوزال، دِقله، اِیبال، اَبیمائیل، سِبا، اوفیر، حویله و یوباب بود.
I Ch Dari 1:23  یُقطان پدر اَلمُوداد، شِلِف، حَزرموت، یارَح، هدورام، اوزال، دِقله، اِیبال، اَبیمائیل، سِبا، اوفیر، حویله و یوباب بود.
I Ch Dari 1:24  سلسلۀ خانوادۀ سام تا ابراهیم: اَرفَکشاد، شَلح، عِبِر، فِلِج، رَعو، سِروج، ناحور، تارح و ابرام (یعنی ابراهیم).
I Ch Dari 1:25  سلسلۀ خانوادۀ سام تا ابراهیم: اَرفَکشاد، شَلح، عِبِر، فِلِج، رَعو، سِروج، ناحور، تارح و ابرام (یعنی ابراهیم).
I Ch Dari 1:26  سلسلۀ خانوادۀ سام تا ابراهیم: اَرفَکشاد، شَلح، عِبِر، فِلِج، رَعو، سِروج، ناحور، تارح و ابرام (یعنی ابراهیم).
I Ch Dari 1:27  سلسلۀ خانوادۀ سام تا ابراهیم: اَرفَکشاد، شَلح، عِبِر، فِلِج، رَعو، سِروج، ناحور، تارح و ابرام (یعنی ابراهیم).
I Ch Dari 1:28  ابراهیم دو پسر داشت بنامهای اسحاق و اسماعیل.
I Ch Dari 1:29  نسب نامۀ آن ها قرار ذیل است: پسران اسماعیل: نبایوت (پسر اول)، قیدار، اَدَبئیل، مِبسام، مِشماع، دومه، مسا، حَدَد، تیما، یَطور، نافیش و قدمه.
I Ch Dari 1:30  نسب نامۀ آن ها قرار ذیل است: پسران اسماعیل: نبایوت (پسر اول)، قیدار، اَدَبئیل، مِبسام، مِشماع، دومه، مسا، حَدَد، تیما، یَطور، نافیش و قدمه.
I Ch Dari 1:31  نسب نامۀ آن ها قرار ذیل است: پسران اسماعیل: نبایوت (پسر اول)، قیدار، اَدَبئیل، مِبسام، مِشماع، دومه، مسا، حَدَد، تیما، یَطور، نافیش و قدمه.
I Ch Dari 1:32  قَطوره، کنیز ابراهیم، زمران، یُقشان، مِدان، مِدیان، یشباق و سوحا را بدنیا آورد. سِبا و دَدان پسران یُقشان بودند.
I Ch Dari 1:33  پسران مِدیان: عیفه، عیفر، خنوخ، اَبیداع و اَلدَعَه بودند. جمیع اینها پسران قَطوره بودند.
I Ch Dari 1:34  اسحاق، فرزند ابراهیم، دو پسر داشت بنامهای عیسو و اسرائیل.
I Ch Dari 1:35  پسران عیسو: اَلیفاز، رعوئیل، یعوش، یَعلام و قورَح.
I Ch Dari 1:36  پسران اَلیفاز: تیمان، اُومار، صَفی، جعتام، قناز، تِمناع و عمالَیق.
I Ch Dari 1:37  پسران رعوئیل: نَحَت، زِرَح، شمه و مِزَه.
I Ch Dari 1:38  پسران سعیر: لوتان، شوبال، صبعون، عَنَه، دیشون، اِیزر و دیشان.
I Ch Dari 1:39  حوری و هومام پسران لوتان بودند و خواهر لوتان تِمناع نام داشت.
I Ch Dari 1:40  پسران شوبال: عَلیان، مناحت، عیبال، شَفی و اُونام. اَیَه و عَنَه پسران صبعون بودند.
I Ch Dari 1:41  عَنَه پدر دیشون و دیشون جد خانواده های حَمران، اشبان، یتران و کِران بود.
I Ch Dari 1:42  بِلهان، زَعوان و یَعقان پسران اِیزر، عوص و اران پسران دیشان بودند.
I Ch Dari 1:43  اینها نامهای پادشاهانی هستند که پیش از آنکه سلطنتی در اسرائیل تشکیل شود، در سرزمین ادوم حکمرانی می کردند: باِلَع، پسر بِعور که در شهر دِنهابه سکونت داشت.
I Ch Dari 1:44  بعد از آنکه باِلَع فوت کرد، یوآب، پسر زِرَح جانشین او شد.
I Ch Dari 1:45  بعد از یوآب حوشام، از سرزمین تَیمانی بجای او به سلطنت رسید.
I Ch Dari 1:46  پس از وفات حوشام، هَدَد پسر بِداد که مِدیان را در کشور موآب شکست داد، بر تخت سلطنت نشست. پایتخت او شهر عِویت بود.
I Ch Dari 1:47  وقتی هَدَد درگذشت، سَمله از شهر مسریقه پادشاه شد.
I Ch Dari 1:48  پس از مرگ سَمله، شائول از رِحوبوت، شهر ساحلی دریای فرات، جانشین او شد.
I Ch Dari 1:49  بعد از وفات شائول بَعل حانان، پسر عَکبور بجای او بر تخت شاهی نشست.
I Ch Dari 1:50  بعد از آنکه بَعل حانان مُرد، بعوض او هَدَد پادشاه شد. پایتخت او شهر فاعو و نام زنش مهیتبئیل، دختر مَطرِد و نواسۀ میذَهب بود.
I Ch Dari 1:51  بعد از مدتی هَدَد هم فوت کرد. امرای ادوم اینها بودند: امیر تِمناع، امیر اَلیَه، امیر یتیت،
I Ch Dari 1:52  امیر اَهُولیبامه، امیر اِیله، امیر فینون،
I Ch Dari 1:54  امیر مَجدِیِئیل و امیر عیرام.
Chapter 2
I Ch Dari 2:1  اینها فرزندان یعقوب هستند: رؤبین، شمعون، لاوی، یهودا، ایسَسکار، زبولون، دان، یوسف، بنیامین، نفتالی، جاد و اَشیر.
I Ch Dari 2:2  اینها فرزندان یعقوب هستند: رؤبین، شمعون، لاوی، یهودا، ایسَسکار، زبولون، دان، یوسف، بنیامین، نفتالی، جاد و اَشیر.
I Ch Dari 2:3  عیر، اونان و شیله پسران یهودا بودند که زنش، بتشوع کنعانی بدنیا آورد. عیر، پسر اول یهودا که چون یک شخص شریر بود خداوند او را کشت.
I Ch Dari 2:4  بیوۀ عیر و یهودا صاحب دو پسر بنامهای فارَص و زِرَح شدند، بنابران، یهودا دارای پنج پسر بود.
I Ch Dari 2:5  حِزرون و حامول پسران فارَص بودند.
I Ch Dari 2:6  زِرَح دارای پنج پسر بنامهای زِمری، ایتان، هیمان، کَلکول و دارَع بود.
I Ch Dari 2:7  عاکار، پسر کَرمی، اشیائی را که وقف خداوند شده بودند برای خود نگهداشت و در نتیجه مصیبت بزرگی بر سر مردم اسرائیل آمد؛
I Ch Dari 2:9  یِرَحمئیل، رام و کَلوبای پسران حِزرون بودند.
I Ch Dari 2:10  رام پدر عمیناداب و عمیناداب پدر نحشون، رئیس قبیلۀ یهودا بود.
I Ch Dari 2:11  نحشون پدر سَلما و سَلما پدر بوعَز بود.
I Ch Dari 2:12  بوعَز پدر عوبید و عوبید پدر یِسی بود.
I Ch Dari 2:13  اولین پسر یِسی اِلیاب، دومی اَبِیناداب، سومی شِمعی،
I Ch Dari 2:14  چهارمی نتنئیل، پنجمی رَدای،
I Ch Dari 2:15  ششمی اُوصَم و هفتمی داود بود.
I Ch Dari 2:16  خواهران شان زِرویه و اَبِیجایَل بودند. زِرویه سه پسر بنامهای ابیشای، یوآب و عَسائیل داشت.
I Ch Dari 2:17  اَبِیجایَل عماسا را بدنیا آورد و پدر عماسا، یترِ اسماعیلی بود.
I Ch Dari 2:18  کالیب، پسر حِزرون از دو زن خود، عَزوبه و یَریعوت دارای سه پسر بنامهای یِشَر، شوباب و اَردُون شد.
I Ch Dari 2:19  وقتی عَزوبه مُرد، کالیب با اَفرات عروسی کرد و اَفرات حور را بدنیا آورد.
I Ch Dari 2:20  حور پدر اوری و اوری پدر بزل ئیل بود.
I Ch Dari 2:21  بعد حِزرون در سن شصت سالگی با دختر ماخیر عروسی کرد و از او صاحب یک پسری بنام سَجوب شد (ماخیر پدر جِلعاد بود).
I Ch Dari 2:22  سَجوب پدر یایر بود. یایر بیست و سه شهر را در سرزمین جِلعاد اداره می کرد،
I Ch Dari 2:23  اما جشور و ارام شهر حَووب ـ یایر را با شهر قنات و شصت دهات اطراف آن تصرف کردند. ساکنان این شهرها و دهات همه اولادۀ ماخیر، پدر جِلعاد بودند.
I Ch Dari 2:24  بعد از وفات حِزرون در کالیبِ افراته، اَبِیَه زن حِزرون، اَشحُور، پدر تَقوع را بدنیا آورد.
I Ch Dari 2:25  اشخاص ذیل فرزندان یِرَحمئیل، پسر اول حِزرون بودند: رام (پسر اول)، بونَه، اُورَن، اُوصَم و اَخیا.
I Ch Dari 2:26  یِرَحمئیل یک زن دیگر هم بنام عطاره داشت و او مادر اُونام بود.
I Ch Dari 2:27  مَعس، یامین و عاقَر پسران رام،
I Ch Dari 2:28  شَمای و یاداع پسران اُونام و ناداب و اَبیشور پسران شَمای بودند.
I Ch Dari 2:29  نام زن اَبیشور اَبِیحایَل بود و او اَحبان و مُولید را بدنیا آورد.
I Ch Dari 2:30  سَلَد و اَفایم پسران ناداب بودند. سَلَد بی اولاد از دنیا رفت.
I Ch Dari 2:31  یشعی پسر اَفایم، شیشان پسر یشعی و اَحلای پسر شیشان بود.
I Ch Dari 2:32  یاداع، برادر شَمای دو پسر داشت بنامهای یتر و یُوناتان. یتر بی اولاد مُرد.
I Ch Dari 2:33  فالت و زازا پسران یُوناتان بودند. اشخاص نامبرده اولادۀ یِرَحمئیل بودند.
I Ch Dari 2:34  شیشان پسری نداشت، اما دارای چند دختر بود. او یک غلام مصری داشت که نام او یرحاع بود.
I Ch Dari 2:35  شیشان دختر خود را به یرحاع داد و یرحاع دارای پسری شد بنام عَتای.
I Ch Dari 2:36  عَتای پدر ناتان، ناتان پدر زاباد،
I Ch Dari 2:37  زاباد پدر اَفلال، اَفلال پدر عوبید،
I Ch Dari 2:38  عوبید پدر ییهُو، ییهُو پدر عَزَریا،
I Ch Dari 2:39  عَزَریا پدر حالَز، حالَز پدر اَلعاسه،
I Ch Dari 2:40  اَلعاسه پدر سِسمای، سِسمای پدر شلوم،
I Ch Dari 2:41  شلوم پدر یَقمیا و یَقمیا پدر الیشع بود.
I Ch Dari 2:42  پسران کالیب، برادر یِرَحمئیل: پسر اول او میشاع پدر زیف بود و ماریشه پدر حِبرون بود.
I Ch Dari 2:43  قورَح، تفوح، راقَم و شِمَع پسران حِبرون بودند.
I Ch Dari 2:44  شِمَع پدر راحَم، راحَم پدر یُرقَعام و راقَم پدر شَمای بود.
I Ch Dari 2:45  ماعون پسر شَمای و بیت صور پسر ماعون بود.
I Ch Dari 2:46  عیفه، کنیز کالیب، حاران، موزا و جازِر را بدنیا آورد.
I Ch Dari 2:47  راجَم، یوتام، جیشان، فالت، عیفه و شعَف پسران یهدای بودند.
I Ch Dari 2:48  معکه، کنیز دیگر کالیب، شابَر و تِرحَنَه را بدنیا آورد.
I Ch Dari 2:49  او همچنین مادر شعَف، پدر مَدمَنه، شوا، پدر مَکبینا و پدر جِبعا بود و کالیب یک دختر هم بنام عَکسه داشت.
I Ch Dari 2:50  اشخاص نامبرده اولادۀ کالیب بودند. فرزندان حور، پسر اول افراته اینها بودند: شوبال، پدر قریت یعاریم،
I Ch Dari 2:51  سَلما پدر بیت لحم و حاریف پدر بیت جادَر.
I Ch Dari 2:52  اولادۀ دیگر شوبال، پدر قریت یعاریم، هَرُواه و نصف منوحوت بودند.
I Ch Dari 2:53  قبایل قریت یعاریم اینها بودند. یتریان، فُوتیان، شوماتیان، مِشُراعیان (از اینها خانواده های صارعاتیان و اِشطاوُلیان بوجود آمدند.)
I Ch Dari 2:54  اولادۀ سَلما: بیت لحم، نِطوفاتی ها، عتروت بیت یوآب، نصف مانَحتیان و زُرعیان.
I Ch Dari 2:55  قبایلی که در کتابت و نویسندگی مهارت داشتند و در یَعبِیز زندگی می کردند تِرعاتیان، شِمعاتیان و سوکاتیان بودند. اینها مردمان قینانی و به اولادۀ حَمَت، مؤسس خانوادۀ ریکاب رابطه داشتند.
Chapter 3
I Ch Dari 3:1  اینها پسران داود بودند که در حِبرون بدنیا آمدند: اَمنُون، پسر اول او که مادرش اَخِینُوعَم یِزرعیلی بود، دومی دانیال پسر اَبِیجایَل کَرمَلی،
I Ch Dari 3:2  سومی ابشالوم پسر مَعکه، دختر تَلمَی پادشاه جشور، چهارمی اَدُونیا، پسر حَجیت،
I Ch Dari 3:3  پنجمی شِفَطیا پسر اَبیطال و ششمی یترعام پسر عِجلَه بود.
I Ch Dari 3:4  این شش پسر او در حِبرون، جائیکه مدت هفت سال و شش ماه سلطنت کرد، تولد شدند. بعد به اورشلیم مهاجرت نمود و در آنجا مدت سی و سه سال دیگر پادشاهی کرد.
I Ch Dari 3:5  در دوران اقامتش در اورشلیم دارای پسران دیگر هم شد که چهار نفر آن ها را بَتشِبَع، دختر عَمَی ئیل بدنیا آورد. نامهای آن ها شِمعی، شوباب، ناتان و سلیمان بودند.
I Ch Dari 3:6  و نُه نفر دیگر آن ها ایبحار، اَلِیشُوع، اَلِیفالَط،
I Ch Dari 3:8  الیشمع، اَلِیاداع و اَلِیفَلَط نام داشتند.
I Ch Dari 3:9  همۀ اینها پسران داود بودند. بغیر از آن ها پسران دیگر هم از کنیزان خود داشت. او همچنین دارای یک دختر بنام تامار بود.
I Ch Dari 3:10  سلسلۀ اولادۀ سلیمان قرار ذیل است: رِحُبعام، اَبِیا، آسا، یَهُوشافاط،
I Ch Dari 3:12  اَمَصیا، عَزَریا، یوتام،
I Ch Dari 3:15  پسران یوشِیا: اولی یُوحانان، دومی یَهویاقیم، سومی زدِقیه و چهارمی شلوم.
I Ch Dari 3:16  اولادۀ یَهویاقیم: یَکُنیا و پسر او زدِقیه؛ نسل یهویاکین پادشاه.
I Ch Dari 3:17  اولادۀ یَکُنیا که در دوران اسارت او بدنیا آمدند: اَشیر و پسر او، شِالتیئیل،
I Ch Dari 3:18  مَلکیرام، فَدایا، شَنازَر، یَقمیا، هوشاماع و نَدَبیا.
I Ch Dari 3:19  پسران فَدایا: زِرُبابل و شمعی. پسران زِرُبابل: مِشُلام و حَنَنیا و خواهر شان، شلومیت.
I Ch Dari 3:20  پنج پسر دیگر او حَشوبه، اوهَل، بَرخِیا، حَسَدیا و یُوشَب حَسَد بودند.
I Ch Dari 3:21  اولادۀ حَنَنیا: فِلتیا و اشعیا. پسر رِفایا، پسر اَرنان، پسر عوبَدیا، پسر شِکَنیا
I Ch Dari 3:22  و شِمَعیه پسر شِکَنیا. شش پسر شِمَعیه: حطوش، یجال، باربح، نعرِیا و شافاط بودند.
I Ch Dari 3:23  پسران نعرِیا: اَلیُوعِینای، حِزقیا، و عزریقام بودند.
I Ch Dari 3:24  پسران اَلیُوعِینای: هودایا، اَلِیاشیب، فَلایا، عَقوب، یُوحانان، دِلایا و عَنانی، جمله هفت نفر بودند.
Chapter 4
I Ch Dari 4:1  پسران یهودا: فارَص، حِزرون، کَرمی، حور و شوبال.
I Ch Dari 4:2  رایه، پسر شوبال پدر یَحَت و یَحَت پدر اَخُومای و لاهَد بود و اینها به خانواده های صَرعاتیان تعلق داشتند.
I Ch Dari 4:3  پسران عِیطام: یِزرعیل، یَشما، یَدباش و دخترش هَسللفونی بود.
I Ch Dari 4:4  فَنوئیل پدر جَدور و عازَر پدر خَوشه بود. اینها اولادۀ حور، پسر اول افراته، پدر بیت لحم بودند.
I Ch Dari 4:5  اَشحُور، پدر تَقوع دو زن داشت بنامهای حَلا و نَعره.
I Ch Dari 4:6  نَعره مادر اخُزام، حافر، تَیمانی و اَخَشَطاری بود.
I Ch Dari 4:8  و قوس پسران حَلا بودند. قوس پدر عانوب و صوبیبه و جد قبیلۀ اَخَرحیل، پسر هارُم بود.
I Ch Dari 4:9  یَعبِیز محترم تر از دیگر برادران خود بود. مادرش او را یَعبِیز (یعنی درد) نامید و گفت: «من او را با درد و غم بدنیا آوردم.»
I Ch Dari 4:10  اما یَعبِیز بحضور خدای اسرائیل دعا نموده گفت: «ای خداوند، مرا برکت بده و ساحۀ ملک مرا وسیع گردان. دست تو همراه من باشد و مرا بلا دور نگه دار تا رنج نکشم.» و خدا هم هرآنچه را که او خواست برایش عطا فرمود.
I Ch Dari 4:11  کَلُوب، برادر شوحه، پدر مَحیر و مَحیر پدر اَشتُون بود.
I Ch Dari 4:12  اَشتُون پدر بیت رافا، فاسیح و تَحِنَه، و تَحِنَه پدر عیرناحاش بود. اینها از اهالی ریقه بودند.
I Ch Dari 4:13  عُتنِئیل و سَرایا پسران قناز بودند. عُتنِئیل پدر حَتات،
I Ch Dari 4:14  مَعونوتای پدر عُفره، سَرایا پدر یُوآب و یُوآب وادی صنعتگران را بنا کرد و همه هنرمندان ماهر در آنجا سکونت داشتند.
I Ch Dari 4:15  کالیب، پسر یَفُنه دارای سه پسر بنامهای عیر، اِیله و ناعم بود و اِیله پدر قناز بود.
I Ch Dari 4:16  زیف، زیفه، تیریا و اَسرِی ئیل پسران یَهلَل ئیل بودند.
I Ch Dari 4:17  یتر، مِرد، عافر و یالون پسران عِزره بودند. مِرد با دختر فرعون به نام بِتیه ازدواج کرد و صاحب یک دختر بنام مریم و دو پسر به نامهای شَمای و یِشبَع (پدر اَشتَموع) شد.
I Ch Dari 4:18  مِرد از زن یهودی خود هم سه پسر داشت بنامهای یارِد، پدر جَدور، جابَر، پدر سوکوه و یَقوتیئیل، پدر زانوح.
I Ch Dari 4:19  زن هودیه خواهر نَحَم بود. یکی از پسران او پدر قَعِیلۀ جَرمی و دیگری پدر اَشتَموع مَعکاتی بود.
I Ch Dari 4:20  اَمنُون، رِنَه، بِنحانان و تیلون پسران شیمون بودند. زوحیت و بِنزُوحیت پسران یِشعی بودند.
I Ch Dari 4:21  پسران شیله (پسر یهودا): عیر پدر لِیکَه، لَعدَه پدر مریشه و جد قبایل بافندگان کتان بود که در بیت اَشُبِیع زندگی می کردند.
I Ch Dari 4:22  یُوقیم و باشندگان شهر کُوزیبا، یوآش و ساراف، حکمران موآب که بعد به یشوبی لِحِم برگشت. (تمام اینها از گزارشهای قدیم بجا مانده اند.)
I Ch Dari 4:23  تمام این مردم کوزه گرانی بودند که در نتاعیم و جِدیره سکونت داشتند و برای پادشاه کار می کردند.
I Ch Dari 4:24  نموئیل، یامین، یاریب، زِرَح و شائول پسران شمعون بودند.
I Ch Dari 4:25  شلوم، پسر شائول، مِبسام نواسه و مِشماع کواسه اش بود.
I Ch Dari 4:26  اولادۀ مِشماع: حَمویل پسر، زَکور نواسه و شِمعی کواسه اش بود.
I Ch Dari 4:27  شمعی شانزده پسر و شش دختر داشت، اما برادرانش فرزندان زیاد نداشتند. بنابران، نفوس قبیلۀ شان کمتر از نفوس قبیلۀ یهودا بود.
I Ch Dari 4:28  آن ها در شهرهای بئرشِبع، مولاده، حَزر شوعل،
I Ch Dari 4:31  بیت مَرکَبوت، حَزرسوسیم، بیت بِرئِی و شَعرایم سکونت داشتند. این شهرها تا دوران سلطنت داود در اختیار شان بودند.
I Ch Dari 4:32  پنج قریۀ اطراف شان عِیطام، عین، رِمون، توکَن و عاشان بودند.
I Ch Dari 4:33  بعضی از این دهات تا بَعل دور بودند. همه گزارشات احوال خانواده ها و جاهای سکونت شان در نسب نامه های شان ثبت شده است.
I Ch Dari 4:34  مَشوباب، یَملیک، یُوشه (پسر اَمَصیا)،
I Ch Dari 4:35  یوئیل، ییهُو (پسر یوشِبیا، نواسۀ سَرایا، کواسۀ عَسِی ئیل)،
I Ch Dari 4:36  اَلیُوعِینای، یَعکوُبه، یَشوحایا، عَسایا، عَدیئیل، یَسیمی ئیل، بنایا،
I Ch Dari 4:37  و زیزا (پسر شِفعی، پسر اِلوُن، پسر یَدایا، پسر شِمری، پسر شِمَعیه).
I Ch Dari 4:38  اشخاص نامبرده رؤسای قبایل بودند. چون تعداد خانواده های شان زیاد شدند،
I Ch Dari 4:39  بنابران، برای یافتن چراگاه جهت رمه و گلۀ خود تا حدود جَدور و شرق وادی پیش رفتند.
I Ch Dari 4:40  در نتیجه، چراگاه های خوب و سرسبز یافتند و آنجا یک سرزمین وسیع و جای ایمن و آرام برای سکونت شان هم بود. پیش از آن، مردم حام در آنجا زندگی می کردند.
I Ch Dari 4:41  اشخاص مذکور در زمان سلطنت حزقیا، پادشاه یهودا به آنجا آمدند. ساکنین آنجا را که معونی ها بودند، با خیمه ها و خانه های شان از بین بردند که تا امروز اثری از آن ها باقی نیست، و خود شان در آنجا ساکن شدند، زیرا آنجا چراگاه خوبی برای رمۀ شان داشت.
I Ch Dari 4:42  پسانتر پنجصد نفر از قبیلۀ شَمعون به کوه سعیر رفتند. رهبران شان پسران یشیع، یعنی فِلتیا، نعرِیا، رِفایا عَریئیل بودند.
I Ch Dari 4:43  آن ها باقیماندۀ عمالَقه را که فرار کرده بودند، از بین بردند و خود شان تا به امروز در آنجا زندگی می کنند.
Chapter 5
I Ch Dari 5:1  رؤبین پسر اول اسرائیل بود، اما بخاطریکه یکی از زنان پدر خود را بی عصمت ساخت، از حقی که بعنوان پسر اول داشت محروم گردید و آن حق به یکی از فرزندان یوسف، پسر اسرائیل داده شد. بنابران، نام او بعنوان پسر اول شامل نسب نامه نیست. هرچند آن حق به یوسف داده شد،
I Ch Dari 5:2  اما یهودا از بین همه قبایل، یک قبیلۀ نیرومند گردید و از آن یک پادشاه بوجود آمد.
I Ch Dari 5:3  پسران رؤبین، فرزند اول اسرائیل اینها بودند: حنوک، فَلو، حِزرون و کَرمی.
I Ch Dari 5:4  اولادۀ یوئیل: پسرش شِمَعیه، نواسه اش جوج و کواسه اش شِمعی بود.
I Ch Dari 5:5  پسر شِمعی میکا، نواسه اش رایه و کواسه اش بَعل بود.
I Ch Dari 5:6  پسر بَعل، بیره بود که تِلغَت فِلناسَر، پادشاه او را به اسارت برد. او رهبر قبیلۀ رؤبین بود.
I Ch Dari 5:7  اینها خویشاوندان او هستند که رهبران قبیله بودند و شامل فهرست نسب نامه شدند: یعی ئیل، زکریا، باِلَع (پسر عزاز، نواسۀ شِمَع، کواسۀ یوئیل). اینها در عروعیر و تا نِبو و بعل معون
I Ch Dari 5:8  اینها خویشاوندان او هستند که رهبران قبیله بودند و شامل فهرست نسب نامه شدند: یعی ئیل، زکریا، باِلَع (پسر عزاز، نواسۀ شِمَع، کواسۀ یوئیل). اینها در عروعیر و تا نِبو و بعل معون
I Ch Dari 5:9  و بطرف شرق تا مدخل بیابان که تا دریای فرات پراگنده بودند، زیرا رمه و گلۀ شان در سرزمین جِلعاد بسیار زیاد شدند.
I Ch Dari 5:10  در دوران سلطنت شائول با هاجری ها جنگیدند و آن ها را شکست داده مُلک و جای آن ها را در سرزمین جِلعاد اشغال کردند.
I Ch Dari 5:11  قبیلۀ جاد در همسایگی قبیلۀ رؤبین، در سرزمین باشان و تا سَلخه زندگی می کردند.
I Ch Dari 5:12  مهمترین شخصیت قبیلۀ شان یوئیل و بعد از او شافام، یَعنای و شافاط در باشان بودند.
I Ch Dari 5:13  اعضای دیگر قبیله به هفت خانوادۀ ذیل تعلق داشتند: میکائیل، مَشُلام، شَبَع، یورای، یَعکان، زیع و عِبِر.
I Ch Dari 5:14  اینها اولادۀ اَبِیحایَل پسر حوری، پسر یاروح، پسر جِلعاد، پسر میکائیل، پسر یَشِیشای، پسر یَحدو و پسر بوز بودند.
I Ch Dari 5:15  اَخی پسر عبدئیل، نواسۀ جونی رئیس قبیله بود.
I Ch Dari 5:16  این مردم جِلعاد و اطراف آنرا در سرزمین باشان و همچنین چراگاه های وسیع شارون را در اختیار خود داشتند.
I Ch Dari 5:17  نامهای آن ها با نسب نامۀ شان در زمان سلطنت یَرُبعام، پادشاه اسرائیل ثبت دفتر شده اند.
I Ch Dari 5:18  قبایل رؤبین، جاد و نیم قبیلۀ مَنَسّی چهل و چهار هزار و هفتصد و شصت نفر جنگجویان دلاور داشتند که همگی مجهز با سپر و شمشیر و تیراندازان ماهر و آزموده بودند.
I Ch Dari 5:19  آن ها با هاجری ها، یَطور، نافیش و نوداب جنگیدند. چون به خدا ایمان داشتند، در حین جنگ بحضور او زاری کردند و از او کمک خواستند. خدا دعای شان را قبول فرمود و آن ها بر دشمن غلبه یافتند و هاجری ها و متحدین شان تسلیم شدند.
I Ch Dari 5:20  آن ها با هاجری ها، یَطور، نافیش و نوداب جنگیدند. چون به خدا ایمان داشتند، در حین جنگ بحضور او زاری کردند و از او کمک خواستند. خدا دعای شان را قبول فرمود و آن ها بر دشمن غلبه یافتند و هاجری ها و متحدین شان تسلیم شدند.
I Ch Dari 5:21  در نتیجه پنجاه هزار شتر، دوصد و پنجاه هزار گوسفند و دو هزار الاغ هاجری ها را به دست آوردند و همچنین یکصد هزار نفر شان را اسیر گرفتند.
I Ch Dari 5:22  بسیاری از مردم آن ها را کشتند، زیرا آن جنگ، جنگ خدا بود و آن ها تا زمان تبعید در آنجا بسر بردند.
I Ch Dari 5:23  نفوس نیم قبیلۀ مَنَسّی زیاد بود. جای سکونت آن ها از باشان تا بَعل حِرمون، سنیر و کوه حِرمون وسعت داشت.
I Ch Dari 5:24  رؤسای خانواده های شان اشخاص ذیل بودند: عافر، یِشعی، اَلِی ئیل، عَزرئیل، ارمیا، هودویا و یَحدی ئیل. همۀ اینها رهبران جنگجو، شجاع و مشهور خانواده های خود بودند.
I Ch Dari 5:25  اما آن ها در مقابل خدای اجداد خود گناه کردند. بتهای مردم آن سرزمین را که خداوند از سر راه شان محو کرده بود، می پرستیدند.
I Ch Dari 5:26  بنابران، خداوند سبب شد که فول، پادشاه آشور (مشهور به تِغلَت فِلناسَر) به کشور شان حمله کند و مردم قبیلۀ رؤبین، جاد و نیم قبیلۀ مَنَسّی را به حَلَح، خابور، هارا و دریای جوزان به اسارت ببرد. آن ها تا به امروز در آنجا باقی ماندند.
Chapter 6
I Ch Dari 6:1  اینها نامهای پسران لاوی هستند: جرشون، قَهات و مَراری.
I Ch Dari 6:2  قَهات چهار پسر بنامهای عَمرام، یزهار، حِبرون و عُزی ئیل داشت.
I Ch Dari 6:3  هارون، موسی و مریم فرزندان عَمرام بودند. ناداب، ابیهو، اَلِیعازار و ایتامار پسران هارون بودند.
I Ch Dari 6:4  اَلِیعازار پدر فِنیحاس، فِنیحاس پدر اَبیشُوع،
I Ch Dari 6:5  اَبیشُوع پدر بُقی، بُقی پدر عزی،
I Ch Dari 6:6  عزی پدر زِرَحیا، زِرَحیا پدر مِرایوت،
I Ch Dari 6:7  مِرایوت پدر اَمَریا، اَمَریا پدر اَخِیطُوب،
I Ch Dari 6:8  اَخِیطُوب پدر صادوق، صادوق پدر اخیمعص،
I Ch Dari 6:9  اخیمعص پدر عَزَریا، عَزَریا پدر یُوحانان،
I Ch Dari 6:10  یُوحانان پدر عَزَریا (عَزَریا در عبادتگاهی که سلیمان در اورشلیم آباد کرد، کاهن بود)،
I Ch Dari 6:11  عَزَریا پدر اَمَریا، اَمَریا پدر اَخِیطُوب،
I Ch Dari 6:12  اَخِیطُوب پدر صادوق، صادوق پدر شلوم،
I Ch Dari 6:13  شلوم پدر حِلقیا، حِلقیا پدر عَزَریا،
I Ch Dari 6:14  عَزَریا پدر سَرایا و سَرایا پدر یَهُوصادق بود.
I Ch Dari 6:15  زمانیکه خداوند مردم یهودا را به دست نِبوکدنِزر اسیر ساخت، یَهُوصاداق تبعید شد.
I Ch Dari 6:16  قبلاً ذکر شد که لاوی سه پسر بنامهای جرشوم، قهات و مراری داشت و هر کدام آن ها از خود دارای پسران بود.
I Ch Dari 6:17  جرشوم پدر لِبنی و شِمعی بود.
I Ch Dari 6:18  عَمرام، یزهار، حِبرون و عُزی ئیل پسران قَهات،
I Ch Dari 6:19  محلی و موشی پسران مَراری بودند. اینها اولادۀ لاوی، نسل به نسل، می باشند:
I Ch Dari 6:20  اولادۀ جرشوم به ترتیب اینها بودند: لِبنی، یَحَت، زِمه،
I Ch Dari 6:21  یوآخ، عِدو، زِرَح و یاترای.
I Ch Dari 6:22  اولادۀ قهات به ترتیب اینها بودند: عمیناداب، قورَح، اَسَیر،
I Ch Dari 6:23  اَلقانَه، اَبیاَساف، اَسّیر،
I Ch Dari 6:24  تَحَت، اُوری ئیل، عُزیا و شائول.
I Ch Dari 6:25  اَلقانَه دو پسر داشت: عَماسای و اَخِیمُوت.
I Ch Dari 6:26  اولادۀ اَخِیمُوت به ترتیب اینها بودند: اَلقانَه، صوفای، نَحَت،
I Ch Dari 6:27  اِلیاب، یِروحَم و اَلقانَه.
I Ch Dari 6:28  پسران سموئیل: اولی یوئیل و دومی اَبِیا.
I Ch Dari 6:29  اولادۀ مَراری به ترتیب اینها بودند: محلی، لِبنی، شِمعی، عُزه،
I Ch Dari 6:31  بعد از آنکه صندوق پیمان خداوند در عبادتگاه قرار داده شد، داود پادشاه این اشخاص را بحیث نوازندگان در عبادتگاه خداوند تعیین نمود.
I Ch Dari 6:32  تا وقتیکه سلیمان عبادتگاه خداوند را در اورشلیم آباد کرد، آن ها در خیمۀ حضور خداوند مصروف سرودخوانی بودند.
I Ch Dari 6:33  اینها کسانی هستند که همراه با پسران خود آن وظیفه را بدوش داشتند: هیمان رهبر گروه نوازندگان از خانوادۀ قهات بود. نسب نامۀ او که از پدرش یوئیل به جدش اسرائیل می رسید عبارت بود از: هیمان، یوئیل، سموئیل،
I Ch Dari 6:34  اَلقانَه، یِروحَم، اَلِی ئیل، نوح،
I Ch Dari 6:35  صوف، اَلقانَه، مَهت، عَماسای،
I Ch Dari 6:36  اَلقانَه، یوئیل، عَزَریا، سِفَنیا،
I Ch Dari 6:37  تَحَت، اَسّیر، اَبیاَساف، قورَح،
I Ch Dari 6:38  یزهار، قَهات، لاوی و اسرائیل.
I Ch Dari 6:39  آساف خویشاوند هیمان، معاون اول او بود و به دست راست او می ایستاد. سلسلۀ نسب او به لاوی می رسد و اسمای شان اینها بودند: آساف، بَرَکیا، شِمعی،
I Ch Dari 6:40  میکائیل، بَعسِیا، مَلکیا،
I Ch Dari 6:44  ایتان معاون دوم هیمان و منسوب به خانوادۀ مراری بود که به دست چپ هیمان می ایستاد. سلسلۀ نسب او به لاوی می رسد و نامهای شان قرار ذیل اند: ایتان، قیشی، عبدی، مَلوک،
I Ch Dari 6:45  حَشَبیا، اَمَصیا، حِلقیا،
I Ch Dari 6:47  مَحلی، موشی، مَراری و لاوی.
I Ch Dari 6:48  سایر لاویان به وظایف مختلف در عبادتگاه خداوند خدمت می کردند.
I Ch Dari 6:49  مسئولیت هارون و اولاده اش تقدیم قربانی و دودکردن خوشبوئی برای کفارۀ گناهان مردم اسرائیل بود و مطابق احکامی که موسی به امر خداوند به آن ها داده بود، اجرای وظیفه می کردند. علاوه بر آن، کارهای مربوطۀ قدس الاقداس هم بدوش آن ها بودند.
I Ch Dari 6:50  اینها نامهای اولادۀ هارون هستند: اَلِیعازار، فِنیحاس، اَبیشُوع،
I Ch Dari 6:52  مِرایوت، اَمَریا، اَخِیطُوب،
I Ch Dari 6:54  اولادۀ هارون، از خانوادۀ قَهات، اولین گروهی بودند که قرعه بنام شان اصابت کرد
I Ch Dari 6:55  و شهر حِبرون، در سرزمین یهودا و چراگاه های اطراف آن به ایشان تعلق گرفت.
I Ch Dari 6:56  اما زمینهای اطراف آن شهر با دهات آن ها به کالیب پسر یَفُنه داده شدند.
I Ch Dari 6:57  اولادۀ هارون این شهرهائی را که بنام پناهگاه یاد می شدند، با دهات اطراف آن ها به دست آوردند: حِبرون، لِبنَه، یتیر، اَشتَموع،
I Ch Dari 6:60  همچنین شهرهای جِبَع، عَلَمَت و عناتوت با دهات اطراف آن ها که مربوط قبیلۀ بنیامین بودند، نیز به آن ها داده شدند که جمله سیزده شهر بودند.
I Ch Dari 6:61  ده شهر دیگر را در نیم قبیلۀ مَنَسّی برای سایر خانوادۀ قَهات بحکم قرعه دادند.
I Ch Dari 6:62  به خانواده های قبیلۀ جرشوم سیزده شهر را در قبایل ایسَسکار، اَشیر، نَفتالی و نیم قبیلۀ مَنَسّی در باشان تعیین کردند.
I Ch Dari 6:63  به خانواده های مَراری در سرزمین جاد و زبولون دوازده شهر را به حکم قرعه دادند.
I Ch Dari 6:64  به این ترتیب، مردم اسرائیل شهرهای نامبرده را با دهات اطراف آن ها برای لاویان تعیین کردند.
I Ch Dari 6:65  برعلاوه، شهرهائی را با دهات اطراف شان در قبایل یهودا، شمعون و بنیامین همان طوریکه ذکر شد، به لاویان به حکم قرعه دادند.
I Ch Dari 6:66  بعضی از خانواده های قَهات شهرهائی را با دهات اطراف آن ها در سرزمین افرایم به دست آوردند
I Ch Dari 6:67  که عبارت بودند از شکیم، شهر پناهگاه در کوهستان افرایم، جازِر،
I Ch Dari 6:70  از نصف قبیلۀ مَنَسّی شهرهای عانیر و بِلعام را به بقیۀ خانوادۀ قَهات دادند.
I Ch Dari 6:71  به اولادۀ جرشوم شهر جولان را در باشان که مربوط به نصف قبیلۀ مَنَسّی بود و همچنین شهر عَشتاروت را با دهات اطراف آن ها دادند.
I Ch Dari 6:72  از قبیلۀ ایسَسکار قادِش، دَبَره،
I Ch Dari 6:74  از قبیلۀ اَشیر مِشال، عَبدون،
I Ch Dari 6:76  از قبیلۀ نفتالی قادِش (در جَلیل)، حَمون و قِریَتایم را با دهات اطراف آن ها به اولادۀ جرشوم تعیین کردند.
I Ch Dari 6:77  به بقیۀ اولادۀ مَراری این شهرها را با دهات اطراف شان دادند: از قبیلۀ زبولون رِمونو و تابور؛
I Ch Dari 6:78  از قبیلۀ رؤبین در شرق دریای اُردن، مقابل اریحا: شهر بیابانی باصر، یَهصَه،
I Ch Dari 6:80  از قبیلۀ جاد: راموت (در ناحیۀ جِلعاد)، محنایم،
I Ch Dari 6:81  حِشبون و یعزیر با دهات اطراف آن ها.
Chapter 7
I Ch Dari 7:1  ایسَسکار چهار پسر داشت بنامهای تولاع، فُوَه، یاشوب و شِمرون.
I Ch Dari 7:2  عُزی، رِفایا، یری ئیل، یَحمای، یِبسام و سموئیل پسران تولاع و همگی رؤسای خانواده و مردان دلاور زمان خود بودند. در دوران سلطنت داود تعداد شان به بیست و دو هزار و ششصد نفر می رسید.
I Ch Dari 7:3  یِزرحیا پسر عُزی بود و از جملۀ پنج پسر یِزرحیا میکائیل، عوبَدیا، یوئیل و یشیه رؤسای خانواده های خود بودند.
I Ch Dari 7:4  تعداد اولادۀ شان در زمان پادشاهی داود سی و شش هزار نفر بود، زیرا هر پنج نفر شان زنان و فرزندان زیاد داشتند.
I Ch Dari 7:5  جملۀ مردانی که آماده برای جنگ بودند به هشتاد و هفت هزار نفر می رسید و همه مردان جنگجو بودند و در نسب نامه شامل اند.
I Ch Dari 7:6  باِلَع، باکَر و یدیعئیل سه پسر بنیامین بودند.
I Ch Dari 7:7  اَصبُون، عُزی، عُزی ئیل یَریموت و عیری پنج پسر باِلَع بودند و قراریکه در نسب نامۀ شان ثبت است، همگی رؤسای خانواده، مردان نیرومند و دلاور و رهبران یک سپاه بیست و دو هزار و سی و چهار نفری بودند.
I Ch Dari 7:8  زَمیره، یُوعاش، اَلِیعازار، اَلیُوعِینای، عُمری، یَریموت، اَبِیا، عَناتوت و عَلامَت پسران باکَر بودند.
I Ch Dari 7:9  از جملۀ اولادۀ آن ها که در نسب نامۀ شان ثبت است، بیست و دو هزار و دوصد نفر شان اشخاص دلاور و جنگجو بودند و سرکردگی آن ها را رؤسای خانواده ها بعهده داشتند.
I Ch Dari 7:10  بِلهان پسر یدیعئیل بود و یعیش، بنیامین، اِیهود، کِنعنه، زیتان، ترشیش و اَخِیشاحَر پسران بِلهان بودند.
I Ch Dari 7:11  پسران یدیعئیل رؤسای خانواده و از جملۀ اولادۀ آن ها هفده هزار و دوصد مردان جنگی، شجاع و آماده برای جنگ بودند.
I Ch Dari 7:12  شُفیم و حُفیم پسران عِیر و حشیم پسر احیر بود.
I Ch Dari 7:13  یحصیئیل، جونی، یزر و شلوم پسران نفتالی بودند. مادر شان بِلهَه نام داشت.
I Ch Dari 7:14  اَسرِی ئیل و ماخیر پسران منسی بودند که کنیز آرامی اش بدنیا آورد. (ماخیر پدر جِلعاد بود).
I Ch Dari 7:15  ماخیر با مَعکه خواهر حُفیم و شُفیم عروسی کرد. نام پسر دوم او صَلفُحاد بود که او تنها چند دختر داشت.
I Ch Dari 7:16  مَعکه، زن ماخیر پسری بدنیا آورد و او را فارَش نامید و برادرش شارَش نام داشت که دارای دو پسر بنامهای اُولام و راقَم بود.
I Ch Dari 7:17  بِدان پسر اُولام بود و اینها فرزندان جِلعاد، پسر ماخیر و نواسۀ مَنَسّی، بودند.
I Ch Dari 7:18  اِیشهُود، اَبیعَزَر و محله پسران هَمولکَه، خواهر ماخیر بودند.
I Ch Dari 7:19  اَخیان، شَکیم، لَقحِی و اَنِیعام پسران شَمیداع بودند.
I Ch Dari 7:20  اولادۀ افرایم، نسل به نسل، به این قرار بودند: شوتالَح، بارَد، تَحَت، اَلِعادا، تَحَت، زاباد، شوتالَح، عازَر و اَلِعاد.
I Ch Dari 7:21  عازَر و اَلِعاد وقتی برای دزدی مواشی به جَت رفتند، به دست باشندگان آنجا کشته شدند.
I Ch Dari 7:22  افرایم، پدر شان برای چندین روز بخاطر آن ها ماتم گرفت و برادرانش برای تسلیت او آمدند.
I Ch Dari 7:23  بعد از مدتی باز زنش حامله شد و یک پسر دیگر بدنیا آورد و او را بَریعه (یعنی مصیبت) نامید، بخاطریکه مصیبت مرگ دو پسرش بر سر خاندانش آمد.
I Ch Dari 7:24  دختر او شیره نام داشت که شهرهای بیت حورون بالا و پائین و اُزَین شیره را آباد کرد.
I Ch Dari 7:25  اینست سلسلۀ اولادۀ افرایم: رافح پسرش بود؛ رافح پدر راشَف، راشَف پدر تالَح، تالَح پدر تاحَن، تاحَن پدر لادان، لادان پدر عمیهود، عمیهود پدر الیشمع، الیشمع پدر نون و نون پدر یَهُوشوع بود.
I Ch Dari 7:26  اینست سلسلۀ اولادۀ افرایم: رافح پسرش بود؛ رافح پدر راشَف، راشَف پدر تالَح، تالَح پدر تاحَن، تاحَن پدر لادان، لادان پدر عمیهود، عمیهود پدر الیشمع، الیشمع پدر نون و نون پدر یَهُوشوع بود.
I Ch Dari 7:27  اینست سلسلۀ اولادۀ افرایم: رافح پسرش بود؛ رافح پدر راشَف، راشَف پدر تالَح، تالَح پدر تاحَن، تاحَن پدر لادان، لادان پدر عمیهود، عمیهود پدر الیشمع، الیشمع پدر نون و نون پدر یَهُوشوع بود.
I Ch Dari 7:28  مُلک و جای سکونت آن ها بیت ئیل و دهات اطراف آن، نَعران در شرق، جازِر، شکیم و غزه با دهات اطراف آن ها در غرب بودند.
I Ch Dari 7:29  در امتداد سرحد قبیلۀ مَنَسّی، در شهرهای بیت شان، تَعنَک، مِجِدو، دور و دهات اطراف آن ها اولادۀ یوسف، پسر اسرائیل زندگی می کردند.
I Ch Dari 7:30  یِمنَه، یشوه، یشوی و بَریعه پسران اَشیر بودند. خواهر شان سارَح نام داشت.
I Ch Dari 7:31  حابر و مَلکئیل (پدر بِرزاوِت) پسران بَریعه بودند.
I Ch Dari 7:32  یَفلِیط، شومیر و حُوتام پسران حابر بودند و دخترش شوعا نام داشت.
I Ch Dari 7:33  فاسَک، بِمهال و عَشوَت پسران یَفلِیط بودند.
I Ch Dari 7:34  اَخی، رُهجه، یَحُبَه و ارام پسران برادرش، شومیر بودند.
I Ch Dari 7:35  صوفَح، یِمناع، شالَش و عامال پسران برادرش، هیلام بودند.
I Ch Dari 7:36  سوح، حَرنِفِر، شوعل، بیری، یِمره،
I Ch Dari 7:37  باصر، هود، شَما، شَلَشَه، یتران و بیرا پسران صوفَح بودند.
I Ch Dari 7:38  یَفُنه، فِسفا و اَرا پسران یتران،
I Ch Dari 7:39  آرح، حَنَیئیل و رَصیا پسران عُلا بودند.
I Ch Dari 7:40  همه اولادۀ اَشیر سرکردگان خانواده و همگی مردان جنگجو و شجاع و رؤسای قوم بودند. تعداد آن ها، قراریکه در دفتر رسمی و نسب نامۀ شان ثبت است، به بیست و شش هزار نفر می رسید.
Chapter 8
I Ch Dari 8:1  پسران بنیامین اینها بودند: اولی باِلَع، دومی اَشیل، سومی اَخرَخ،
I Ch Dari 8:2  چهارمی نوحه و پنجمی رافا.
I Ch Dari 8:4  اَبیشُوع، نعمان، اَخُوخ،
I Ch Dari 8:5  جیرا، شَفوفان و حورام پسران باِلَع بودند.
I Ch Dari 8:6  پسران اَحُود که رؤسای خانواده های خود بودند در جِبَع سکونت می کردند. آن ها در جنگ دستگیر و به مناحت تبعید شدند.
I Ch Dari 8:7  نامهای آن ها نعمان، اخیا و جیرا بودند. جیرا پدر عُزا و اَخِیحُود بود.
I Ch Dari 8:8  شَحرایِم زنهای خود، حوشیم و بَعَرا را طلاق داد،
I Ch Dari 8:9  اما از زن دیگر خود، خوداش فرزندانی در کشور موآب داشت. نامهای شان یوباب، ظیبا، میشا، مَلکام،
I Ch Dari 8:10  یعوز، شکیا و مِرمَه و همۀ آن ها رؤسای خانواده های خود بودند.
I Ch Dari 8:11  از یک زن دیگر خود که حوشیم نام داشت، صاحب دو پسر بنامهای ابیطوب و اَلفَعل شد.
I Ch Dari 8:12  عِبِر، مِشعام و شامِد پسران اَلفَعل بودند. شامِد شهرهای اونو و لُود را با دهات اطراف آن ها آباد کرد.
I Ch Dari 8:13  پسران دیگرش بَریعه و شِمَع رؤسای خانواده بودند و در اَیَلون سکونت داشتند و آن ها بودند که ساکنین جَت را از وطن شان اخراج کردند.
I Ch Dari 8:14  اَخِیُو، شاشَق، یَریموت،
I Ch Dari 8:16  میکائیل، یِشفه و یُوخا پسران بَریعه بودند.
I Ch Dari 8:17  زَبَدیا، مَشُلام، جِزقی، حابر،
I Ch Dari 8:18  یَشمَرای، یِزُلیا و یوباب پسران اَلفَعل بودند.
I Ch Dari 8:20  اَلِیعینای، صِلتای، اِیلیئیل،
I Ch Dari 8:21  اَدایا، بِرایا و شِمرَت پسران شِمعی بودند.
I Ch Dari 8:22  یِشفان، عِبِر، اِیلیئیل،
I Ch Dari 8:25  یَفَدیا و فِنوعیل پسران شاشَق بودند.
I Ch Dari 8:26  شَمشَرای، شَحَریا، عتَلیا،
I Ch Dari 8:27  یَعرَشیا، ایلیا و زِکری پسران یِرَحم بودند.
I Ch Dari 8:28  اینها همه رؤسای خانواده های خود بودند و در اورشلیم سکونت داشتند.
I Ch Dari 8:29  یع ئیل، پدر جِبعون، در جِبعون زندگی می کرد و نام زنش مَعکه بود.
I Ch Dari 8:30  پسر اول او عَبدون و پسران دیگرش صور، قَیس، بَعل، ناداب،
I Ch Dari 8:32  مِقلوت و شِمعه بودند که در اورشلیم با خویشاوندان خود یکجا زندگی می کردند.
I Ch Dari 8:33  نیر، پدر قیس، قیس پدر شائول پادشاه و شائول پادشاه پدر یُوناتان، مَلکیشوع، اَبِیناداب و اَشبَعل بود.
I Ch Dari 8:34  یُوناتان پدر مریب بَعل و مریب بَعل پدر میکا بود.
I Ch Dari 8:35  فیتون، مالَک، تاریع و آحاز پسران میکا بودند.
I Ch Dari 8:36  آحاز پدر یَهوعَدَه و یَهوعَدَه پدر عَلمَت، عَزموت و زِمری بود. زِمری پدر موزا
I Ch Dari 8:37  و موزا پدر بِنعا، رافه، اَلعاسه و آصیل بود.
I Ch Dari 8:38  آصیل دارای شش پسر بنامهای عزریقام، بُکرو، اسماعیل، شِعریا، عوبَدیا و حانان بودند.
I Ch Dari 8:39  برادر او، عِیشَق سه پسر داشت: اولی اُولام، دومی یعوش و سومی اَلِیفَلَط بود.
I Ch Dari 8:40  پسران اُولام مردان نیرومند، شجاع و تیراندازان ماهر بودند. این مردان یکصد و پنجاه پسر و نواسه داشتند و مربوط قبیلۀ بنیامین بودند.
Chapter 9
I Ch Dari 9:1  نسب نامه های همۀ مردم اسرائیل در کتاب تاریخ پادشاهان اسرائیل ثبت است. مردم یهودا بخاطر گناهان شان در بابل تبعید شده بودند.
I Ch Dari 9:2  کسانی که اولتر از همه بازگشتند و مُلک و دارائی خود را در شهرهای یهودا دوباره به دست آوردند، کاهنان، لاویان و کارکنان عبادتگاه بودند.
I Ch Dari 9:3  تعدادی از مردم یهودا، بنیامین، افرایم و مَنَسّی که به اورشلیم رفتند و در آنجا سکونت اختیار کردند، اینها بودند:
I Ch Dari 9:4  عوتای، پسر عمیهود، پسر عُمری، پسر اِمری، پسر بانی ـ اولادۀ فارَص، پسر یهودا.
I Ch Dari 9:5  از خانوادۀ شیلونی ها: عَسایا، پسر اول و اولاده اش.
I Ch Dari 9:6  از خانوادۀ زِرَح: یوئیل و خویشاوندان او. تعداد باشندگان قبیلۀ یهودا در اورشلیم ششصد و نود نفر بود.
I Ch Dari 9:7  از قبیلۀ بنیامین: سَلو، پسر مَشُلام، نواسۀ هودویا، کواسۀ هَسنواه،
I Ch Dari 9:8  یِبَنِیا (پسر یِروحَم)، اِیلَت (پسر عُزی، نواسۀ مِکرِی)، مَشُلام (پسر شِفَطیا، نواسۀ رعوئیل، کواسۀ یِبَنِیا).
I Ch Dari 9:9  تعداد این مردم قرار نسب نامۀ شان نهصد و پنجاه و شش نفر و همگی رؤسای خانوادۀ خود بودند.
I Ch Dari 9:10  از کاهنان: یَدَعیا، یَهویاریب، یاکین،
I Ch Dari 9:11  عَزَریا، پسر حِلقیا، پسر مَشُلام، پسر صادوق، پسر مِرایوت، پسر اَخِیطُوب (رئیس عبادتگاه خداوند)،
I Ch Dari 9:12  عدایا، پسر یِروحَم، پسر فَشحور، پسر مَلکیا، مَعَسای، پسر عَدیئیل، پسر یَحزیره، پسر مَشُلام، پسر مِشُلیموت، پسر اِمیر و خویشاوندان شان.
I Ch Dari 9:13  تعداد کاهنان یکهزار و هفتصد و شصت نفر و همه رؤسای خانواده و اشخاص کاردان بوده در عبادتگاه خداوند اجرای وظیفه می کردند.
I Ch Dari 9:14  از لاویانی که در اورشلیم زندگی می کردند: شِمَعیه، پسر حَشوب، پسر عزریقام، پسر حَشَبیا از خانوادۀ مَراری.
I Ch Dari 9:15  بَقبَقَر، حارَش، جَلال، مَتَنِیا، پسر میکا، نواسۀ زِکری، کواسۀ آساف،
I Ch Dari 9:16  عوبَدیا، پسر شِمَعیه، نواسۀ جَلال، کواسۀ یدوتون، بَرخِیا، پسر آسا، نواسۀ اَلقانَه، اینها در دهات نِطوفاتی ها سکونت داشتند.
I Ch Dari 9:17  از دروازه بانانی عبادتگاه که در اورشلیم زندگی می کردند: شلوم، عَقوب، طَلمون، اخیمان و اقارب شان.
I Ch Dari 9:18  اینها دروازه بانان شرقی شاه بودند و هنوز هم مسئولیت نگهبانی آنرا بدوش دارند. قبل از آن، آن ها از خیمه های لاویان نگهبانی می کردند.
I Ch Dari 9:19  شلوم، پسر قورَح، نواسۀ اَبیآساف، کواسۀ قورَح و اعضای خانوادۀ قورَحیان مسئول نگهبانی دروازۀ دخول خیمۀ حضور خداوند بودند.
I Ch Dari 9:20  فینِحاس، پسر اَلِیعازار قبلاً رئیس دروازه بانان بود و خداوند با او می بود.
I Ch Dari 9:21  زکریا، پسر مشلمیا دروازه بان دروازۀ دخول خیمۀ اجتماع بود.
I Ch Dari 9:22  تعداد دروازه بانان دوصد و دوازده نفر بود. آن ها قرار نسب نامۀ شان از دهات مربوطۀ آن ها از طرف داود و سموئیل نظر به اعتبار و اعتمادی که به آن ها داشتند، انتخاب شدند.
I Ch Dari 9:23  به این ترتیب آن ها و اولادۀ شان به حفاظت و نگهبانی دروازه های عبادتگاه ادامه دادند.
I Ch Dari 9:24  آن ها به چهار دروازۀ چهار سمت مشرق، مغرب، شمال و جنوب تعیین شده بودند.
I Ch Dari 9:25  خویشاوندان آن ها به نوبت، هر هفته از دهات مربوطه می آمدند و برای هفت روز در آنجا با آن ها کمک می کردند.
I Ch Dari 9:26  آن ها چهار رئیس داشتند، همه لاوی بودند و مسئولیت اطاقها و خزانه های عبادتگاه خداوند را بدوش داشتند.
I Ch Dari 9:27  بخاطر اهمیت کار شان آن ها در نزدیکی عبادتگاه خداوند زندگی می کردند تا از دروازه های عبادتگاه نگهبانی نموده و هر صبح آن ها را باز کنند.
I Ch Dari 9:28  بعضی از آن ها وظیفه داشتند تا وسایل و ظروفی که در امور عبادتگاه به کار می رفتند، موجودی کنند و هر وقتیکه آن ها را می بُردند و باز می آوردند، بشمارند.
I Ch Dari 9:29  عده ای از آن ها مسئولیت آلات و لوازم مقدس عبادتگاه، آرد اعلی، شراب، روغن، مواد دود کردنی و عطریات را بدوش داشتند.
I Ch Dari 9:30  بعضی از کاهنان مأمور ترکیب عطریات و خوشبوئی بودند.
I Ch Dari 9:31  مَتتیا که یکی از لاویان و فرزند اول شلوم قورَحی بود، کارهای پخت و پز را اداره می کرد.
I Ch Dari 9:32  و برخی از اعضای خانوادۀ شان وظیفه داشتند که نان مخصوصی را برای روز سَبَت تهیه کنند.
I Ch Dari 9:33  نوازندگان، از جملۀ رؤسای خانواده های لاوی انتخاب شده در اطاقهای عبادتگاه زندگی می کردند و از کارهای دیگر معاف بودند، زیرا آن ها شب و روز مصروف اجرای وظیفۀ خود بودند. آن ها برحسب نسب نامۀ شان انتخاب شده رؤسای خانواده های لاوی بودند و در اورشلیم زندگی می کردند.
I Ch Dari 9:34  نوازندگان، از جملۀ رؤسای خانواده های لاوی انتخاب شده در اطاقهای عبادتگاه زندگی می کردند و از کارهای دیگر معاف بودند، زیرا آن ها شب و روز مصروف اجرای وظیفۀ خود بودند. آن ها برحسب نسب نامۀ شان انتخاب شده رؤسای خانواده های لاوی بودند و در اورشلیم زندگی می کردند.
I Ch Dari 9:35  یَعُوئیل، پدر جِبعون، در جِبعون سکونت داشت. نام زنش مَعکه
I Ch Dari 9:36  و نام پسر اولش عَبدون بود. بعد از او صور، قیس، بَعل، نیر، ناداب،
I Ch Dari 9:37  جَدور، اَخِیُو، زِکَریا و مِقلوت بودند.
I Ch Dari 9:38  مِقلوت پدر شمام بود که با خویشاوندان خود در اورشلیم زندگی می کرد.
I Ch Dari 9:39  نیر پدر قَیس، قَیس پدر شائول و شائول پدر یُوناتان، مَلکیشوع، اَبِیناداب و اَشبَعل بود.
I Ch Dari 9:40  مریب بَعل پسر یُوناتان و میکا پسر مریب بَعل بود.
I Ch Dari 9:41  فیتون، مالَک، تحریع و آحاز پسران میکا بودند.
I Ch Dari 9:42  آحاز پدر یَعرَه، یَعرَه پدر عَلمَت، عَزموت و زِمری و زِمری پدر موزا،
I Ch Dari 9:43  موزا پدر بِنعا بود. رِفایا پسر بِنعا، اَلعاسه نواسه و آصیل کواسه اش بود.
I Ch Dari 9:44  آصیل شش پسر بنامهای عزریقام، بُکرو، اسماعیل، شِعریا، عوبَدیا و حانان داشت.
Chapter 10
I Ch Dari 10:1  فلسطینی ها بر اسرائیل حمله کردند و آن ها را شکست دادند. بسیاری از سپاه اسرائیل در سراشیبی کوه جِلبوع به دست فلسطینی ها کشته شدند.
I Ch Dari 10:2  بعد فلسطینی ها به تعقیب شائول و پسرانش رفتند. سه پسر شائول، یعنی یُوناتان، اَبِیناداب و مَلکیشوع را کشتند.
I Ch Dari 10:3  جنگ بر شائول بسیار فشار آورد و شدیدتر شد. تیراندازان فلسطینی ها به او رسیدند و او را زخمی کردند.
I Ch Dari 10:4  آنگاه شائول به سلاح بردار خود گفت: «زود شو، با شمشیرت مرا بکش، مبادا به دست این مردم بیگانه بیفتم و آن ها مرا خوار و بیحرمت کنند.» اما سلاح بردارش از ترس آن کار را نکرد. پس شائول شمشیر را گرفت، بر آن افتاد و شمشیر به شکمش فرورفت.
I Ch Dari 10:5  چون سلاح بردار دید که شائول مُرده است او هم خود را با شمشیر کشت.
I Ch Dari 10:6  به این ترتیب، شائول، سه پسر و همه اهل خانواده اش یکجا کشته شدند.
I Ch Dari 10:7  وقتی مردم اسرائیل که در وادی یِزرعیل بودند، خبر شدند که سپاه شان شکست خورده و شائول و پسرانش هم کشته شده اند، شهرهای خود را ترک نموده پا به فرار گذاشتند. بعد فلسطینی ها آمدند و شهرهای شان را اشغال کردند.
I Ch Dari 10:8  فردای آن وقتیکه فلسطینی ها برای تاراج کردن دارائی اجساد کشته شدگان آمدند، شائول و پسرانش را در کوه جِلبوع مُرده یافتند.
I Ch Dari 10:9  آن ها او را غارت کردند و سر و اسلحه اش را گرفته آن ها را در سرتاسر کشور خود برای نمایش فرستادند و برای بتها و مردم خود مژده دادند.
I Ch Dari 10:10  اسلحۀ شائول را در بتخانه قرار دادند و سرش را در معبد داجون آویزان کردند.
I Ch Dari 10:11  وقتی مردم یابیش جلعاد از کاریکه فلسطینی ها در حق شائول کرده بودند، خبر شدند،
I Ch Dari 10:12  مردان جنگی و دلاور شان رفتند و جنازه شائول و پسرانش را به یابیش آوردند. بعد استخوان های آن ها را در زیر یک درخت بلوط، در یابیش دفن کردند و برای هفت روز روزه گرفتند.
I Ch Dari 10:13  شائول بخاطری کشته شد که در مقابل خداوند گناه ورزید و از کلام خداوند اطاعت نکرد. او برعکس، برای کمک و مشوره متوسل به واسطه و اجنه شد
I Ch Dari 10:14  و از خداوند هدایت و راهنمائی نخواست، بنابران، خداوند او را کشت و سلطنت او را به داود، پسر یِسی داد.
Chapter 11
I Ch Dari 11:1  بعد تمام مردم اسرائیل در حضور داود در حِبرون جمع شده به او گفتند: «ما همگی رگ و خون تو هستیم،
I Ch Dari 11:2  حتی وقتیکه شائول پادشاه ما بود، تو سپاه ما را در جنگها رهبری کردی و خداوند، خدای تو بتو فرمود: تو چوپان قوم برگزیدۀ من، اسرائیل خواهی بود و پیشوای آن ها خواهی شد.»
I Ch Dari 11:3  پس تمام سرکردگان قوم اسرائیل پیش داود در حبرون آمدند و در آنجا داود در حضور خداوند با آن ها پیمان بست و آن ها داود را قراریکه خداوند به سموئیل وعده فرموده بود به عنوان پادشاه اسرائیل مسح کردند.
I Ch Dari 11:4  آنگاه داود و همۀ قوم اسرائیل به اورشلیم رفتند. (نام آنجا قبلاً یبوس بود، زیرا یبوسیان در آنجا زندگی می کردند.)
I Ch Dari 11:5  اما یبوسیان مانع آمدن داود شده گفتند: «تو در اینجا داخل شده نمی توانی.» با آنهم داود قلعۀ سهیون را که پسانتر به شهر داود مشهور شد، فتح کرد
I Ch Dari 11:6  و به مردان خود گفت: «اولین کسیکه یبوسیان را مغلوب کند، سرکرده و فرمانده سپاه می شود.» یوآب، پسر زِرویه اولتر از همه دست به حمله زد و آن مقام را به دست آورد.
I Ch Dari 11:7  داود در همان قلعه سکونت اختیار کرد، بنابران آنجا را شهر داود نامیدند.
I Ch Dari 11:8  داود اطراف شهر را وسعت داد و یوآب بقیۀ شهر را دوباره آباد کرد.
I Ch Dari 11:9  داود در قدرت و شهرت معروف شد، زیرا خداوند قادر مطلق با او بود.
I Ch Dari 11:10  اینها نامهای شجاعترین مردانی هستند که با کمک مردم اسرائیل سلطنت داود را تقویه کردند و نیرو بخشیدند، تا او قرار وعدۀ خداوند پادشاه شان شود:
I Ch Dari 11:11  یَشُبعام، پسر حَکونی سرکردۀ سه فرمانده عالیرتبۀ نظامی بود. او یکبار سه صد نفر را با شمشیر کشت.
I Ch Dari 11:12  بعد از او اَلِعازار، پسر دودوی اَخُوخِی، یکی از آن سه مرد دلاور بود.
I Ch Dari 11:13  وقتیکه سپاه فلسطینی ها در فَسدَمیم برای جنگ جمع شده بود، او همراه داود در آنجا بود. او عساکر اسرائیل را که در یک قطعه زمین پُر از جَو بودند، دید که از سپاه فلسطینی ها فرار می کنند،
I Ch Dari 11:14  اما او در همان زمین پابرجا ایستاد و از آن دفاع کرد و عساکر دشمن را بقتل رساند و خداوند اسرائیل را به پیروزی بزرگی نایل ساخت.
I Ch Dari 11:15  یکبار دیگر سه نفر از سی فرمانده نظامی به صخره ای در مغارۀ عدولام پیش داود رفتند. در عین حال اردوی فلسطینی ها در وادی رفائیم موضع گرفته بودند.
I Ch Dari 11:16  داود در قلعه بود و یک عده سربازان فلسطینی ها در شهر بیت لحم بودند.
I Ch Dari 11:17  داود آرزو کرد و گفت: «ای کاش کسی می بود که کمی آب از چاهی که بلب دروازۀ بیت لحم است، برایم می آورد!»
I Ch Dari 11:18  آنگاه آن سه مرد شجاع رفتند، صف اردوی فلسطینی ها را شگافته از چاه لب دروازۀ بیت لحم آب کشیدند و برای داود بردند. اما داود آب را ننوشید و آنرا برای خداوند ریخت
I Ch Dari 11:19  و گفت: «خدا نکند که من این آب را بنوشم. آیا روا است که خون این مردان را بنوشم؟ زیرا آن ها حیات خود را بخطر انداختند و آنرا برایم آوردند.» بنابران، از خوردن آن خودداری کرد. این بود کارروائی های آن سه مرد دلاور.
I Ch Dari 11:20  ابیشای، برادر یوآب سرکردۀ آن سی نفر فرمانده نظامی بود. او با نیزۀ خود سه صد نفر را کشت و مثل آن سه نفر شهرت پیدا کرد.
I Ch Dari 11:21  به همین خاطر، از بین آن سی فرمانده نظامی مقامش بلندتر و سرکردۀ آن ها شد، اما به پایۀ آن سه نفر نمی رسید.
I Ch Dari 11:22  بنایا، پسر یَهویاداع، که پدرش یک مرد شجاع قَبصئیلی بود، کار های مهم و ارزنده ای انجام داده بود. او دو نفر از بهترین مردان موابی را بقتل رساند. در یک روزیکه برف می بارید در یک غار داخل شد و شیری را کشت.
I Ch Dari 11:23  او همچنان یک مرد مصری را که شخصی بسیار قوی و بلندی قد او دو و نیم متر بود کشت. آن مرد مصری نیزه ای به اندازۀ چوب کارگاه بافندگی در دست داشت. بنایا با یک چوبدست به مقابلۀ او رفت، نیزۀ او را از دستش ربود و او را با نیزۀ خودش بقتل رساند.
I Ch Dari 11:24  با این کارها شهرت بنایا زیادتر از آن سی نفر شد،
I Ch Dari 11:25  اما بازهم به پایۀ آن سه نفر نمی رسید و داود او را بحیث محافظ شخصی خود مقرر کرد.
I Ch Dari 11:26  مأمورین دیگر که در شجاعت شهرت داشتند، اینها بودند: عَسائیل، برادر یوآب؛ اَلحانان، پسر دودوی بیت لحمی؛
I Ch Dari 11:27  شَموت هَروری، حالَز فِلونی؛ عیلای اَخُوخِی؛
I Ch Dari 11:28  عیرا، پسر عِقیِش تَقوعی؛ ابی عَزَر عَناتوتی؛
I Ch Dari 11:29  سِبکای حوشاتی؛ عیلای اَخُوخِی؛
I Ch Dari 11:30  مَهرای نِطوفاتی؛ حِلِد، پسر بَعنۀ نِطوفاتی؛
I Ch Dari 11:31  اتای، پسر ریبای (از جبعۀ بنیامین)؛ بنایای فِرعاتونی؛
I Ch Dari 11:32  حورای (از درۀ جاعَش)؛ ابی ئیل عَرُباتی؛
I Ch Dari 11:33  عَزموت بَحرومی؛ الیَحبای شَعَلبونی؛
I Ch Dari 11:34  هاشَم جِزونی؛ یُوناتان، پسر شاجای هَراری؛
I Ch Dari 11:35  اخیام، پسر ساکار هراری؛ الیفال، پسر اُور؛
I Ch Dari 11:36  حافر مَکیراتی؛ اخیای فِلونی؛
I Ch Dari 11:37  حِزرون کَرمَلی؛ نَعرای، پسر اَزُبای؛
I Ch Dari 11:38  یوئیل، برادر ناتان؛ مِبحار، پسر هَجری؛
I Ch Dari 11:39  صالق عَمونی؛ نحرای بِیروتی (سلاح بردار یوآب، پسر زِرویه)؛
I Ch Dari 11:41  اوریای حِتی؛ زاباد، پسر اَحلای؛
I Ch Dari 11:42  عَدینا، پسر شیزای رؤبینی (سرکردۀ رؤبینیان) و سی نفر همراهان او؛
I Ch Dari 11:43  حانان، پسر مَعکه؛ یهوشافاتِ مِتان؛
I Ch Dari 11:44  عُزیای عَشتاروتی؛ شاماع و یَعُوئیل، پسران حونام عروعیری؛
I Ch Dari 11:45  یَدیعئیل، پسر شِمری و برادرش، یُوخای تیصی؛
I Ch Dari 11:46  اَلِی ئیل، از مَحُویم؛ یَریبای و یوشُوبا، پسران اَلناعَم؛ یِتمَۀ موابی؛
I Ch Dari 11:47  اَلِی ئیل، عوبید و یَعسی ئیلِ مَسوباتی.
Chapter 12
I Ch Dari 12:1  اینها نامهای اشخاص معروف و شجاعی هستند که وقتی داود از ترس شائول پادشاه، پسر قیس پنهان شده بود، در جنگها همراه او بودند و با او کمک کردند.
I Ch Dari 12:2  آن ها تیراندازان ماهری بودند که از فلاخن و کمان با دست راست و چپ کار گرفته می توانستند و همگی از قبیلۀ بنیامین و از خویشاوندان شائول بودند.
I Ch Dari 12:3  سرکردگان شان به ترتیب اینها بودند: اَخیعَزَر (رئیس شان)، بعد از او برادرش، یوآش که هردو پسران شَماعَۀ جِبعاتی بودند؛ یَزی ئیل و فالط، پسران عَزموت؛ بَراکَه و یِیهُوی عَناتوتی؛
I Ch Dari 12:4  یِشمَعیای جِبعونی که شجاعترین شخص در میان آن سی نفر فرمانده نظامی و سرکردۀ آن ها بود، ارمیا، یحزیئیل، یُوحانان، یوزابادِ جَدیراتی،
I Ch Dari 12:5  اَلعُوزای، یَریموت، بَعلیا، شَمریا، شَفَطیای حَروفی،
I Ch Dari 12:6  اَلقانَه، یشیه، عَزرئیل، یُوعَزَر، یَشُبعام (از خانوادۀ قورَحیان)،
I Ch Dari 12:7  یُوعیلَه و زَبَدیا، پسران یِروحَم جَدوری.
I Ch Dari 12:8  یک عده از مردان قبیلۀ جاد که در فن جنگ آزموده و اشخاص دلاور بودند، در قلعۀ بیابانی پیش داود آمدند. آن ها همه مسلح با سپر، تیراندازان ماهر، مانند شیرِ هیبتناک و مثل آهو در کوهها و تپه ها تیز و چابک بودند.
I Ch Dari 12:9  نامهای شان به ترتیب رتبه و مقام از اینقرار اند: اولی عازَر (رئیس)، دومی عوبَدیا، سومی اِلیاب،
I Ch Dari 12:10  چهارمی مِشمَنه، پنجمی ارمیا،
I Ch Dari 12:11  ششمی عَتای، هفتمی اَلِی ئیل،
I Ch Dari 12:12  هشتمی یُوحانان، نهمی اَلزاباد،
I Ch Dari 12:13  دهمی ارمیا و یازدهمی مکبَنای.
I Ch Dari 12:14  این جادیان فرماندهان نظامی و قوماندانهای یکصد نفری و یکهزار نفری بودند.
I Ch Dari 12:15  آن ها در ماه اول سال که زمان آبخیزی بود از دریای اُردن عبور کردند و همه ساکنین وادیهای دو سمت دریا را مغلوب و پراگنده کردند.
I Ch Dari 12:16  بعضی از مردان قبایل بنیامین و یهودا برای ملاقات با داود در قلعۀ مسکونی او رفتند.
I Ch Dari 12:17  داود به استقبال شان بیرون رفت و به آن ها گفت: «اگر شما از روی دوستی و برای کمک من تشریف آورده اید، خوش آمدید و با هم دوست می شویم، اما اگر به این منظور آمده اید که مرا، با وجود اینکه ظلمی نکرده ام، به دست دشمنانم تسلیم کنید، از خدای اجداد خود می خواهم که ببیند و شما را جزا بدهد.»
I Ch Dari 12:18  آنگاه روح خدا بر عَماسای (که بعد رئیس آن سی نفر شد) فرود آمد و گفت: «ما همه از آن تو هستیم، ای داود؛ ما طرفدار تو هستیم، ای پسر یسی! صلح و سلامتی نصیب تو باد، سلامت باد کسانیکه از تو حمایت می کنند! زیرا خداوند مددگار تو است.» پس داود آن ها را پذیرفت و بعنوان سرکردگان لشکر خود مقرر کرد.
I Ch Dari 12:19  وقتیکه داود با فلسطینی ها برای جنگ در مقابل شائول می رفت، عده ای از مردم مَنَسّی طرفدار داود شدند، (اما داود و مردانش با فلسطینی ها کمک نکردند، زیرا رهبران فلسطینی ها بعد از آنکه با هم مشوره کردند، او را واپس به صِقلَغ فرستادند، چون ترسیدند که مبادا بودن داود و همراهانش به قیمت جان آن ها تمام شود و او به طرفداری از آقای خود با آن ها بجنگد.)
I Ch Dari 12:20  اینها نامهای مردان مَنَسّی هستند که با داود به صِقلَغ رفتند: عَدناح، یُوزاباد، یدیعئیل، میکائیل، یُوزاباد، الیهو و صِلتای. اشخاص نامبرده قوماندان های هزار نفری مَنَسّی بودند.
I Ch Dari 12:21  آن ها مردان نیرومند و سرکردگان سپاه بودند که با داود در جنگ با مهاجمین عمالَقه کمک کردند.
I Ch Dari 12:22  مردم هر روزه برای کمک به داود می آمدند تا اینکه سپاه او مثل لشکر خدا عظیم و بیشمار گردید.
I Ch Dari 12:23  تعداد افرادی که برای جنگ مسلح شده بودند و به حبرون آمدند تا مطابق فرمان خداوند، سلطنت شائول را به داود بسپارند قرار آتی است:
I Ch Dari 12:24  از قبیلۀ یهودا: مسلح با سپر و نیزه، شش هزار و هشتصد نفر.
I Ch Dari 12:25  از قبیلۀ شمعون، مردان شجاع و آماده برای جنگ، هفت هزار و یکصد نفر.
I Ch Dari 12:26  از قبیلۀ لاوی: چهار هزار و ششصد نفر.
I Ch Dari 12:27  یَهویاداع، رئیس خانوادۀ هارون همراه با سه هزار و هفتصد نفر.
I Ch Dari 12:28  صادوق، جوان شجاع، با بیست و دو نفر از رؤسای خانوادۀ پدرش.
I Ch Dari 12:29  از قبیلۀ بنیامین: سه هزار نفر (خویشاوندان شائول)، بسیاری از آن ها تا آنزمان به شائول وفادار ماندند.
I Ch Dari 12:30  از قبیلۀ افرایم: بیست هزار و هشتصد نفر ـ همگی جنگجویان شجاع معروف خانوادۀ خود بودند.
I Ch Dari 12:31  از نیم قبیلۀ منسی: هجده هزار نفر که به نمایندگی از قبیلۀ خود برای مراسم تاجپوشی داود آمده بودند.
I Ch Dari 12:32  از قبیلۀ ایسَسکار: مردانی مجرب که از سیاست روز آگاهی کامل داشتند و از روی احوال زمان مشوره می دادند ـ دو صد نفر از رهبران با خویش و قوم شان.
I Ch Dari 12:33  از قبیلۀ زبولون: پنجاه هزار نفر جنگجویان با تجربه، آماده برای جنگ و مجهز با هر گونه سلاح، تا به داود با وفاداری و یکدلی کمک کنند.
I Ch Dari 12:34  از قبیلۀ نفتالی: یکهزار نفر فرمانده نظامی بشمول سی و هفت هزار افراد مسلح با سپر و نیزه
I Ch Dari 12:35  از قبیلۀ دان: بیست و هشت هزار و ششصد نفر مردان آماده برای جنگ.
I Ch Dari 12:36  از قبیلۀ اَشیر: چهل هزار نفر مردان با تجربه و آماده برای جنگ
I Ch Dari 12:37  از قبایل رؤبین، جاد و نصف قبیلۀ منسی (شرق دریای اُردن) یکصد و بیست هزار نفر، همه مجهز با انواع اسلحه.
I Ch Dari 12:38  همۀ این مردان جنگجو به خواهش خود به حبرون آمدند و داوطلب شدند که در هر رتبه مقام برای خدمت حاضر باشند و با جان و دل بکوشند تا سلطنت داود را در سراسر سرزمین اسرائیل وسعت بخشند. به همین ترتیب، سایر مردم اسرائیل داود را با یکدل و یک زبان بعنوان پادشاه خود قبول کردند.
I Ch Dari 12:39  آن ها در آنجا مدت سه روز با داود ماندند و در خوردنی و نوشیدنی که خانواده های شان تهیه کرده بودند، اشتراک کردند.
I Ch Dari 12:40  همچنین همسایگان شان، از قبایل ایسَسکار، زبولون و نفتالی آمدند و برای شان بر خرها، شترها، قاطرها و گاوها خوراکه از قبیل آرد، کیک انجیر، شراب، روغن و رمه و گلۀ گاو و گوسفند را بفراوانی آوردند و دلهای همۀ مردم در اسرائیل سرشار از خوشی بودند.
Chapter 13
I Ch Dari 13:1  داود پس از مشوره با سرکردگان فرقه های هزار نفری و یکصد نفری و رهبران قوم
I Ch Dari 13:2  به مردم اسرائیل گفت: «اگر شما صلاح می دانید و رضای خداوند، خدای ما باشد، پس اجازه بدهید که به سراسر کشور اسرائیل پیام بفرستم و از همه هموطنان خود، بشمول کاهنان و لاویان که در آن شهرها و دهات با آن ها زندگی می کنند، دعوت کنم که بیایند و در اینجا با ما جمع شوند.
I Ch Dari 13:3  بعد برویم و صندوق پیمان خداوند، خدای خود را دوباره پیش خود بیاوریم، زیرا از روزیکه شائول پادشاه ما شد ما به آن توجه نکرده ایم.»
I Ch Dari 13:4  همۀ حاضرین به اتفاق هم قبول کردند که آن کار را بکنند، زیرا نظریۀ او را پسندیدند.
I Ch Dari 13:5  پس داود همۀ مردم را از دریای شیحور مصر تا سرحد حمات جمع کرد تا صندوق پیمان خدا را از قریت یعاریم بیاورند.
I Ch Dari 13:6  بعد داود و تمام قوم اسرائیل به بَعله (یعنی قریت یعاریم)، در سرزمین یهودا رفتند تا صندوق پیمان خدا را که بین دو مجسمۀ کروبی (فرشتۀ مقرب) قرار داشت و نام خداوند را بر خود دارد، از آنجا بیاورند.
I Ch Dari 13:7  صندوق پیمان خدا را از خانۀ اَبِیناداب بر یک عرادۀ نَو حمل کردند. عُزا و اَخِیُو رانندگان عراده بودند.
I Ch Dari 13:8  داود همراه با تمام مردم اسرائیل با آواز و سرود چنگ، رباب، دایره، دُهل و سرنا و با قدرت تمام خدا را تجلیل کرد.
I Ch Dari 13:9  هنگامی که به خرمنگاه کیدون رسیدند گاوها لغزیدند. عُزا دست خود را دراز کرد تا صندوق پیمان خدا را بگیرد،
I Ch Dari 13:10  دفعتاً آتش خشم خداوند شعله ور شد و او را کشت، زیرا به صندوق پیمان خدا دست زد، بنابران، در همانجا در حضور خداوند مُرد.
I Ch Dari 13:11  داود از این کار بسیار غمگین شد. پس آنجا را فارِز ـ عُزا نامیدند که تا به امروز به همین نام یاد می شود.
I Ch Dari 13:12  آنگاه داود از قهر خدا ترسید و گفت: «من نمی توانم صندوق پیمان خدا را پیش خود بیاورم.»
I Ch Dari 13:13  پس صندوق پیمان خدا را با خود به شهر داود نبرد، بلکه آنرا به خانۀ عوبید ادوم جتی نَقل داد.
I Ch Dari 13:14  صندوق پیمان خدا مدت سه ماه در خانۀ عوبید ادوم ماند و خداوند همۀ خانواده و دارائی اش را برکت داد.
Chapter 14
I Ch Dari 14:1  حیرام، پادشاه صور نمایندگان خود را با چوب سرو، معمار و نجار پیش داود فرستاد تا قصری برای او آباد کنند.
I Ch Dari 14:2  آنگاه داود دانست که خداوند اساس سلطنت او را بنا نهاده و بخاطر قوم برگزیدۀ خود، اسرائیل پادشاهی او را آنچنان عظمت بخشیده است.
I Ch Dari 14:3  داود در اورشلیم با زنهای دیگر عروسی کرد و دارای پسران و دختران زیادی شد.
I Ch Dari 14:4  اینها نامهای فرزندان او هستند که در اورشلیم بدنیا آمدند: شَموع، شوباب، ناتان، سلیمان،
I Ch Dari 14:5  ایبحار، اَلِیشُوع، اَلِیفالَط،
I Ch Dari 14:7  اَلِیشمع، بَعلیادع و اَلِیفَلَط.
I Ch Dari 14:8  چون فلسطینی ها شنیدند که داود بحیث پادشاه سراسر اسرائیل انتخاب شده است، سپاه خود را برای حمله مجهز کردند تا با او بجنگند. وقتی به داود این خبر رسید به مقابلۀ شان رفت.
I Ch Dari 14:9  فلسطینی ها حملۀ خود را در وادی رفائیم شروع کردند.
I Ch Dari 14:10  داود از خدا سوال کرد: «اگر بجنگ فلسطینی ها بروم، آیا مرا بر آن ها پیروز می سازی؟» خداوند فرمود: «برو و من آن ها را به دست تو شکست می دهم.»
I Ch Dari 14:11  پس داود به بَعل فراسیم رفت و آن ها را در آنجا شکست داد و گفت: «خدا مثل سیلابی که بند آب را از هم می شگافد، دشمنان را به دست من شکست داد.» بنابران، آنجا را بَعل فراسیم (یعنی خدائی که از هم می شگافد)، نامید.
I Ch Dari 14:12  مردم اسرائیل بتهای آن ها را که بجا گذاشته بودند، جمع کردند و داود امر کرد که همه را در آتش بسوزانند.
I Ch Dari 14:13  فلسطینی ها بار دیگر به وادی حمله کردند.
I Ch Dari 14:14  چون داود با خداوند مشوره کرد، خداوند به او فرمود: «اینبار از روبرو حمله مکن، بلکه دَور خورده از پیشروی درختان توت حمله ببر.
I Ch Dari 14:15  وقتیکه صدای پا را از بالای درختان توت شنیدی، آن صدا اشارۀ حمله است و برو با آن ها بجنگ، زیرا من پیش از تو به آنجا می روم و زمینۀ شکست فلسطینی ها را فراهم می کنم.»
I Ch Dari 14:16  داود مطابق هدایت خداوند عمل کرد و فلسطینی ها را از جِبعون تا جازِر شکست داد.
I Ch Dari 14:17  به این ترتیب، نام داود در تمام کشورها مشهور گردید و خداوند باعث شد که همه اقوام از او بترسند.
Chapter 15
I Ch Dari 15:1  داود برای خود قصری در شهر داود آباد کرد او همچنین جائی برای صندوق پیمان خدا تهیه و خیمۀ آنرا برپا کرد.
I Ch Dari 15:2  بعد داود گفت: «بغیر از لاویان هیچ کس دیگر حق ندارد که صندوق پیمان خدا را حمل کند، زیرا خداوند تنها آن ها را مأمور حمل صندوق پیمان تعیین فرموده است و آن ها همیشه در حضور او کمربستۀ خدمت باشند.»
I Ch Dari 15:3  آنگاه داود تمام مردم اسرائیل را در اورشلیم جمع کرد تا صندوق پیمان خداوند را به جائیکه برایش تهیه کرده بود بیاورند.
I Ch Dari 15:4  سپس اولادۀ هارون و لاویان را بحضور خود احضار کرد.
I Ch Dari 15:5  از اولادۀ قهات: اُوری ئیل، سرکرده با یکصد و بیست نفر از خویشاوندان او؛
I Ch Dari 15:6  از اولادۀ مَراری: عَسایا، سرکرده با دوصد و بیست نفر از خویشاوندان او؛
I Ch Dari 15:7  از اولادۀ جرشوم: یوئیل، سرکرده با یکصد و سی نفر از خویشاوندان او؛
I Ch Dari 15:8  از اولادۀ الیصافان: شِمَعیه، سرکرده با دوصد نفر از خویشاوندان او؛
I Ch Dari 15:9  از اولادۀ حِبرون: اِیلیئیل، سرکرده با هشتاد نفر از خویشاوندان او؛
I Ch Dari 15:10  از اولادۀ عُزی ئیل: عمیناداب، سرکرده با یکصد و دوازده نفر از خویشاوندان او.
I Ch Dari 15:11  بعد داود دو نفر از کاهنان، یعنی صادوق و ابیاتار را با شش نفر از لاویان که عبارت بودند از اُوری ئیل، عَسایا، یوئیل، شِمَعیه، اِیلیئیل و عمیناداب بحضور خود فراخواند و
I Ch Dari 15:12  به آن ها گفت: «چون شما رهبران قبیلۀ لاوی هستید، پس با برادران تان طهارت کنید و خود را پاک سازید تا صندوق پیمان خداوند را به جائیکه برایش تهیه کرده ام، بیاورید. در دفعۀ اول خداوند ما را جزا داد،
I Ch Dari 15:13  زیرا شما که مسئول حمل آن بودید آنرا حمل نکردید و ما طبق هدایت شریعت و با مراسم خاص وظیفۀ خود را اجراء ننمودیم.»
I Ch Dari 15:14  پس کاهنان و لاویان طهارت کردند و خود را پاک ساختند و برای آوردن صندوق پیمان خداوند آماده شدند.
I Ch Dari 15:15  آنگاه لاویان قرار هدایتی که خداوند به موسی داده بود، صندوق پیمان را ذریعۀ میله های دو طرف آن بر شانه های خود حمل کردند.
I Ch Dari 15:16  داود همچنان به سرکردگان لاوی امر کرد که سرایندگان و نوازندگانی را از بین برادران خود تعیین کنند تا ساز چنگ و رباب و دُهل را بنوازند و نوای بلند شادمانی و خوشی را بسرایند.
I Ch Dari 15:17  پس لاویان هیمان، پسر یوئیل؛ از خویشاوندان او، آساف، پسر بَرَکیا؛ از اولادۀ مَراری ایتان، پسر قوشیا
I Ch Dari 15:18  و همچنین از نوازندگان درجه دوم، زکریا، بِن، یَعزی ئیل، شمیراموت، یحیئیل، عُنی، اِلیاب، بنایا، مَعَسیا، مَتتیا، اَلیفَلیا و مَقَنیا و از دروازه بانان عوبید ادوم و یعی ئیل را انتخاب کردند.
I Ch Dari 15:19  خوانندگان: هیمان و آساف بودند و ایتان نوازندۀ سنج بود.
I Ch Dari 15:20  برای کمک به ایشان این افراد نیز تعیین شدند تا با نواختن چنگ ایشان را همراهی کنند: زِکَریا، عزیئیل، شمیراموت، یحیئیل، عُنی، اِلیاب، مَعَسیا و بنایا.
I Ch Dari 15:21  برای نواختن رباب نیز اشخاص زیر انتخاب شدند: مَتتیا، اَلیفَلیا، مَقَنیا، عَزَریا از لاویان و همچنین عوبید ادوم و یعی ئیل که هردو از دروازه بانان بودند.
I Ch Dari 15:22  کَنَنیا رهبری نوازندگان خاندان لاوی را بعهده داشت و آن ها را تعلیم می داد، زیرا او یک موسیقی دان ماهر بود.
I Ch Dari 15:23  بَرَکیا و اَلقانَه دروازه بانان صندوق پیمان خدا بودند.
I Ch Dari 15:24  شَبَنیا، یوشافاط، نتنئیل، عَماسای، زِکَریا، بنایا و اَلِیَعَزر کاهنانی بودند که پیشروی صندوق پیمان خدا شیپور می نواختند. عوبید ادوم و یحیی دروازه بانان صندوق پیمان خدا بودند.
I Ch Dari 15:25  بعد داود، رهبران قوم اسرائیل و قوماندانهای فرقه های هزار نفری با خوشی و سرور زیاد رفتند تا صندوق پیمان خداوند را از خانۀ عوبید ادوم بیاورند.
I Ch Dari 15:26  برای اینکه خدا در بردن صندوق پیمان به لاویان کمک کرد، هفت گاو و هفت گوسفند را بعنوان شکرانگی قربانی نمودند.
I Ch Dari 15:27  داود و همچنان لاویانِ حامل صندوق پیمان، خوانندگان و نوازندگان و کَنَنیا رهبر آن ها همه ملبس با لباس نفیس بودند و داود ایفود کتانی هم بتن داشت.
I Ch Dari 15:28  به این ترتیب، همه مردم اسرائیل با فریاد و نوای نَی، شیپور و دایره و سرود بلند چنگ و رباب صندوق پیمان خداوند را آوردند.
I Ch Dari 15:29  وقتی صندوق پیمان خداوند به شهر داود داخل شد، میکال دختر شائول از کلکین خانه به بیرون نگاه کرد. وقتی داود را دید که رقص و خوشی می کند، در دل خود او را تحقیر کرد.
Chapter 16
I Ch Dari 16:1  بالاخره صندوق پیمان خداوند را آوردند و آنرا در خیمه ای که داود برایش افراشته بود قرار دادند. بعد قربانی های سوختنی و سلامتی بحضور خداوند تقدیم کردند.
I Ch Dari 16:2  پس از ادای مراسم قربانی، داود تمام مردم اسرائیل را بنام خداوند برکت داد
I Ch Dari 16:3  و به عموم مردم ـ زن و مرد ـ یک قرص نان، یک تکه گوشت و یک کیک کشمشی توزیع کرد.
I Ch Dari 16:4  داود همچنین چند نفر از لاویان را برای خدمت در خیمۀ صندوق پیمان گماشت تا خداوند، خدای اسرائیل را یاد کنند، شکر گویند و سپاس نمایند.
I Ch Dari 16:5  اینها آساف، رئیس و بعد از او زِکَریا، یعی ئیل، شمیراموت، یحیئیل، مَتتیا، اِلیاب، بنایا و عوبید ادوم بودند. یعی ئیل نوازندۀ چنگ و رباب بود و آساف دایره می نواخت.
I Ch Dari 16:6  بنایا و یحزیئیل کاهن پیش صندوق پیمان خداوند بصورت متواتر شیپور می نواختند.
I Ch Dari 16:7  داود در همان روز برای اولین بار آساف و همراهان او را مأمور کرد که این سرود شکرانگی را بحضور خداوند بسرایند:
I Ch Dari 16:8  خداوند را شکر کنید و نام او را بخوانید. اعمال او را به ملتها اعلام نمائید.
I Ch Dari 16:9  برای او سرود بسرائید و او را ستایش کنید. از همه کارهای شگفت انگیز او خبر بدهید.
I Ch Dari 16:10  در نام مقدس او فخر کنید و دل مشتاقان خداوند شادمان باشد.
I Ch Dari 16:11  خداوند و قوّت او را بطلبید و روی او را پیوسته بجوئید.
I Ch Dari 16:12  معجزاتی را که او انجام داده است به یاد آورید، همچنان نشانه های شگفت انگیز و داوری های دهان او را.
I Ch Dari 16:13  ای نسل بندۀ او ابراهیم و ای اولادۀ یعقوب برگزیدۀ او.
I Ch Dari 16:14  خداوند، خدای ما است. داوری های او در تمامی جهان است.
I Ch Dari 16:15  عهد او را به یاد آورید تا به ابد و کلامی را که بر هزاران پشت فرموده است،
I Ch Dari 16:16  آن عهدی را که با ابراهیم بسته و وعده ای را که برای اسحاق داده است.
I Ch Dari 16:17  آنرا برای یعقوب به عنوان فریضه ای استوار ساخت و برای اسرائیل عهد جاودانی.
I Ch Dari 16:18  او گفت که سرزمین کنعان را به تو می دهم تا ملکیت شما گردد.
I Ch Dari 16:19  هنگامی که تعداد تان محدود و کم بود و در آنجا مثل بیگانگان بسر می بردید
I Ch Dari 16:20  و از یک ملت به ملت دیگر و از یک مملکت به قوم دیگر می رفتند،
I Ch Dari 16:21  او نگذاشت که کسی بر ایشان ظلم کند و حتی پادشاهان را به خاطر ایشان توبیخ نمود.
I Ch Dari 16:22  او فرمود: «بر مَسح شدگان من دست نزنید و به انبیای من ضرر نرسانید.»
I Ch Dari 16:23  ای تمامی زمین برای خداوند سرود بخوانید و مژدۀ نجات او را همه روزه بشارت دهید.
I Ch Dari 16:24  جلال و شکوه او را به ملتها اعلام کنید و کارهای شگفت انگیز او را در میان همۀ مردم.
I Ch Dari 16:25  زیرا خداوند عظیم و سزاوار ستایش. او مهیب است بر همۀ خدایان.
I Ch Dari 16:26  زیرا همه خدایان دیگر بتها هستند، لیکن خداوند آسمان ها را آفرید.
I Ch Dari 16:27  عظمت و جلال به حضور وی است و قوّت و شادمانی در مکان او.
I Ch Dari 16:28  ای مردم جهان، خداوند را ستایش کنید! خداوند را در جلال و قدرت او توصیف نمائید!
I Ch Dari 16:29  خداوند را به جلال اسم او ستایش کنید! هدیه بیاورید و به پیشگاه او بیائید.
I Ch Dari 16:30  ای تمامی زمین از حضور وی بلرزید. بلی، او کائنات را چنان برقرار و پایدار ساخته است که هرگز نمی جنبد.
I Ch Dari 16:31  آسمان ها خوشی کنند و زمین شاد باشد. مردم در بین خود بگویند: «خداوند حکمفرمای جهان است!»
I Ch Dari 16:32  بحرها و همه جانورانی که آن ها را پُر کرده اند، بغُرند، کشتزارها و هرچه که در آن ها هستند، خوشی کنند.
I Ch Dari 16:33  همه درختان جنگل فریاد خوشی برآورند؛ به حضور خداوند زیرا که می آید، زیرا که برای داوری جهان می آید.
I Ch Dari 16:34  خداوند را سپاس گوئید، زیرا که نیکوست و رحمت او تا به ابد.
I Ch Dari 16:35  بگوئید: «ای خداوند، خدای ما، ما را نجات ده! ما را از میان ممالک بیگانه جمع کن تا نام مقدس تو را حمد گوئیم و ستایش تو افتخار ما باشد.»
I Ch Dari 16:36  خداوند، خدای اسرائیل از ازل تا به ابد متبارک باد! آنگاه همه مردم گفتند: «آمین!» و خداوند را ستایش کردند.
I Ch Dari 16:37  داود آساف و همکارانش را گماشت تا همیشه و هر روزه برای خدمت در خیمۀ صندوق پیمان خداوند مشغول باشند.
I Ch Dari 16:38  او همچنین به عوبید ادوم (پسر یَدیتون) و شصت و هشت نفر از دستیاران او امر کرد که با آن ها کمک کنند. عوبید ادوم و حوسه وظیفۀ دروازه بانی را داشتند.
I Ch Dari 16:39  صادوق کاهن و سایر کاهنان را هم برای خدمت در خیمۀ خداوند بالای تپه در جِبعون تعیین کرد
I Ch Dari 16:40  تا برای خداوند قربانی های سوختنی را همیشه در صبح و شام بر قربانگاه آن مطابق هدایت شریعت خداوند به مردم اسرائیل، تقدیم کنند.
I Ch Dari 16:41  داود به هیمان، یدوتون و همه کسان دیگر که انتخاب و نام شان برده شد، گفت که خداوند را بخاطر محبت و شفقت همیشگی او ستایش کنند و شکر گویند.
I Ch Dari 16:42  هیمان و یدوتون با نوای شیپور و دایره سرود حمد خداوند را با سرایندگان دیگر با آواز بلند همراهی می کردند. پسران یدوتون بحیث محافظین دروازه ها تعیین شدند.
I Ch Dari 16:43  سرانجام مراسم بپایان رسید و مردم به خانه های خود رفتند. داود هم به خانۀ خود برگشت تا خانوادۀ خود را هم برکت بدهد.
Chapter 17
I Ch Dari 17:1  روزی داود در قصر خود نشسته بود و به ناتان نبی گفت: «ببین، من در این قصری که از چوب سرو ساخته شده است زندگی می کنم، اما صندوق پیمان خداوند در زیر خیمه قرار دارد.»
I Ch Dari 17:2  ناتان در جواب او گفت: «اختیار به دست خودت است، هرچه می خواهی بکن، خداوند همراهت باشد!»
I Ch Dari 17:3  اما در همان شب خداوند به ناتان فرمود:
I Ch Dari 17:4  «برو به داود بگو که خداوند چنین می فرماید: «خانه ای برای سکونت من نساز،
I Ch Dari 17:5  زیرا از روزیکه مردم اسرائیل را از مصر بیرون آوردم در خیمه ای که از یک جا به جای دیگری نقل داده می شد، بسر برده ام و در خانه ای سکونت نکرده ام.
I Ch Dari 17:6  به همه جا با قوم اسرائیل رفته ام، اما به هیچیک از پیشوایان شان که من آن ها را برای رهبری شان تعیین نمودم، شکایت نکرده ام که چرا خانه ای از چوب سرو برای من نساخته اند.»
I Ch Dari 17:7  حالا به بنده ام داود بگو که خداوند قادر مطلق می فرماید: «من ترا که چوپان ساده ای بیش نبودی، آوردم و بعنوان پادشاه قوم برگزیدۀ خود، اسرائیل انتخاب کردم.
I Ch Dari 17:8  به هر جائی که رفتی با تو بودم. همه دشمنانت را از سر راهت از بین بردم. حالا نام ترا مثل نام بزرگترین شخصیت های جهان می سازم.
I Ch Dari 17:9  برای قوم برگزیدۀ خود، اسرائیل جائی را تعیین می کنم که وطن و مُلک همیشگی شان باشد و هیچ کسی نتواند آرامی آن ها را برهم بزند. به مردمان شریر اجازه نمی دهم که آن ها را مثل سابق خوار و حقیر سازند.
I Ch Dari 17:10  مثل آن روزهای که من داوران را بر قوم برگزیدۀ خود، اسرائیل تعیین کردم، تمامی دشمنانت را مغلوب تو می سازم و به تو می گویم که من، خداوند خانه ای برای تو بنا می کنم.
I Ch Dari 17:11  وقتیکه عمرت بسر برسد و با پدرانت بپیوندی، یکی از اولاده ات را پادشاه می سازم و سلطنت او را برقرار می کنم.
I Ch Dari 17:12  او برای من خانه ای بنا می کند و من تاج و تخت او را استوار و ابدی می سازم.
I Ch Dari 17:13  من پدر او و او پسر من خواهد بود. محبت و شفقت خود را از او دریغ نمی کنم، طوریکه از شائول دریغ کردم و او را از پادشاهی خلع نمودم.
I Ch Dari 17:14  زمام اختیار مردم و سلطنت خود را به دست او می دهم و پادشاهی او ابدی و جاودانی می باشد.»»
I Ch Dari 17:15  ناتان همۀ آنچه را که خداوند در رؤیا به او فرموده بود، برای داود بیان کرد.
I Ch Dari 17:16  بعد داود بداخل خیمه رفت و بحضور خداوند زانو زد و گفت: «ای خداوند، خدای من، من کیستم و خانوادۀ من چیست که مرا به این مقام رساندی؟
I Ch Dari 17:17  من ارزش این چیزهای فوق العاده را که تا بحال در حق من کردی، ندارم، اما تو باز هم وعده های عالیتر آینده را به من دادی که خانواده و اولادۀ من هم شامل آن وعده ها می باشند. ای خداوند، خدای من!
I Ch Dari 17:18  زیادتر از این چه گفته می توانم؟ این بنده ات چه کسی است که تو او را به چنین افتخاراتی نایل ساختی؟
I Ch Dari 17:19  ای خداوند، خدای من تو به رضا و میل خود این وعده های عالی را به من دادی.
I Ch Dari 17:20  ای خداوند، تو مثل و مانند نداری. ما می دانیم و بگوش خود شنیده ایم که بغیر از تو خدایی نیست.
I Ch Dari 17:21  هیچ قوم دیگری به پایۀ قوم اسرائیل نمی رسد و یگانه قومی است که تو او را از مصر نجات دادی و برای خود برگزیدی. با معجزات حیرت انگیز، نام خود را بزرگ و مشهور ساختی. و بخاطر اینکه راه را برای خروج قوم اسرائیل از مصر هموار سازی اقوام زیادی را از بین بردی.
I Ch Dari 17:22  و قوم اسرائیل را برای همیشه از آن خود ساختی و تو ای خداوند، خدای شان شدی.
I Ch Dari 17:23  حالا ای خداوند، امیدوارم آن وعده هائی که به بنده ات و به خانواده اش دادی استوار و ابدی باقی بمانند و همگی عملی گردند؛
I Ch Dari 17:24  تا نام مقدس تو مشهور شود و جلال و عظمت ابدی یابد و همه بگویند: «خداوند قادر مطلق، خدای اسرائیل، واقعاً خدای اسرائیل است» و خانوادۀ بنده ات همیشه فرمانروای قوم اسرائیل باشد،
I Ch Dari 17:25  زیرا تو ای خدای من، بوضوح به من فرمودی که اولادۀ مرا پادشاه می سازی، بنابران، به بنده ات جرأت بخشیدی که برای عرض دعا بدربارت رو کند.
I Ch Dari 17:26  حالا ای خداوند، تو خدا هستی و تو این وعده ها را به بنده ات دادی.
I Ch Dari 17:27  پس می خواهم که برضای خود خانوادۀ این بنده ات را برکت بدهی تا همیشه خدمتگزاران صادق تو باشند و چون برکت می دهی، دعا می کنم که برکت تو ابدی و جاودانی باشد.»
Chapter 18
I Ch Dari 18:1  بعد از مدتی داود بر فلسطینی ها حمله کرد و آن ها را شکست داد. شهر جَت و دهات اطراف آنرا متصرف شد.
I Ch Dari 18:2  پسانتر موآبیان را شکست داده آن ها تابع او شدند و به او جزیه می دادند.
I Ch Dari 18:3  داود همچنان هَدَدعَزَر، پادشاه صوبه را که می خواست ساحۀ سواحل دریای فرات را اشغال کند، در سرحد حَمات شکست داد
I Ch Dari 18:4  و یکهزار عراده، هفت هزار سوار و بیست هزار پیادۀ او را به دست آورد. از جملۀ تمام اسپها صد رأس آن ها را برای خود نگهداشت و پاهای سایر اسپها را قطع کرد.
I Ch Dari 18:5  وقتی ارامیان دمشق به کمک هَدَدعَزَر، پادشاه صوبه آمدند، داود بیست و دو هزار از ارامیان را بقتل رساند.
I Ch Dari 18:6  بعد داود یک عده از عساکر خود را در ارام دمشق برای کنترول شهر گماشت. و ارامیان هم تابع داود شدند و به او جزیه می دادند. به این ترتیب، بهر جائیکه داود می رفت، خداوند پیروزی را نصیب او می کرد.
I Ch Dari 18:7  سپرهای طلائی را که از عساکر ارامیان گرفته بود همه را به اورشلیم برد.
I Ch Dari 18:8  از طِبحَت و کُن، دو شهر هَدَدعَزَر، یک مقدار زیاد فلز برنجی به دست آورد و سلیمان از آن حوض بزرگ، ستونها و ظروف برنجی برای عبادتگاه ساخت.
I Ch Dari 18:9  چون توعو، پادشاه حَمات خبر شد که داود تمام لشکر هَدَدعَزَر، پادشاه صوبه را شکست داده است،
I Ch Dari 18:10  پسر خود، هدورام را پیش داود فرستاد تا بخاطر پیروزی او بر هَدَدعَزَر تهنیت و سلام گوید، زیرا هَدَدعَزَر همیشه با توعو در جنگ بود. او همچنان هر قسم اشیای طلائی، نقره ای و برنجی را بعنوان تحفه برایش فرستاد.
I Ch Dari 18:11  داود آن ها را هم با تمام نقره و طلائیکه از مردم دیگر، یعنی ادومیان، موآبیان، عمونیان و فلسطینی ها به دست آورده بود، وقف خداوند کرد.
I Ch Dari 18:12  ابیشای، پسر زِرویه، هجده هزار از ادومیان را در وادی نمک بقتل رساند،
I Ch Dari 18:13  و برای کنترول ادوم یک عده از سپاهیان را گماشت و تمام ادومیان تابع داود شدند و بهر جائیکه پای داود می رسید، خداوند او را پیروز می کرد.
I Ch Dari 18:14  به این ترتیب، داود حکمفرمای تمام قلمرو اسرائیل شد و با عدالت و انصاف بر مردم حکومت می کرد.
I Ch Dari 18:15  یوآب، پسر زِرویه قوماندان عمومی لشکر داود بود. یَهُوشافاط، پسر اخیلود خبرنگار،
I Ch Dari 18:16  صادوق، پسر اَخِیطُوب و اَبیمَلِک، پسر ابیاتار، کاهنان، شوشا منشی،
I Ch Dari 18:17  بنایا، پسر یَهویاداع فرمانده گارد شاهی ـ کَریتیان و فلیتیان ـ و پسران داود معاونین اول او بودند.
Chapter 19
I Ch Dari 19:1  وقتی ناحاش، پادشاه عمونیان درگذشت، پسرش جانشین او شد.
I Ch Dari 19:2  داود گفت: «ناحاش با من دوستی و خوبی نشان داد و حالا نوبت من است که به پسرش، حانون احسان کنم.» پس نمایندگان خود را برای تسلیت بخاطر وفات پدرش فرستاد. وقتی نمایندگان داود به سرزمین عمونیان پیش حانون رسیدند،
I Ch Dari 19:3  سرکردگان عمونیان به حانون گفتند: «آیا فکر می کنی که داود براستی نمایندگان خود را برای تعزیت و بخاطر احترام به پدرت فرستاده است؟ آن ها آمده اند تا وضع کشور را معلوم کنند و منظور شان از بین بردن سلطنت تو و جاسوسی از خاک ما است.»
I Ch Dari 19:4  بنابران، حانون ریش نمایندگان داود را تراشید و لباس شان را از بالا تا کمر پاره کرد و آن ها را از کشور خود راند.
I Ch Dari 19:5  آن ها آنجا را ترک کردند و چون داود از ماجرا آگاه شد، به آن مردان که از وضع خود خجالت می کشیدند، این پیام را فرستاد: «در اریحا بمانید تا ریش تان برسد و بعد اینجا بیائید.»
I Ch Dari 19:6  چون عمونیان پی بردند که خطای بزرگی کرده اند، پس حانون سی و چهار تُن نقره تهیه کرد تا عراده و سوار را از ماورالنهر، ارام مَعکه و صوبه اجیر کنند.
I Ch Dari 19:7  آن ها سی و دو هزار عراده و سوار را اجیر کردند و با پادشاه مَعکه و سپاه او آمدند و در میدِبا موضع گرفتند. عمونیان هم از شهرهای خود آمده یکجا جمع شدند و برای جنگ رفتند.
I Ch Dari 19:8  وقتی به داود خبر رسید، یوآب را با تمام اردوی شجاع خود برای مقابله فرستاد.
I Ch Dari 19:9  عمونیان برای جنگ آماده شدند و در پیش دروازۀ شهر سنگر گرفتند. قوای کشورهائی که برای کمک آمده بودند، جدا از عمونیان در دشت قرار گرفتند.
I Ch Dari 19:10  چون یوآب دید که قوای دشمن قصد دارند از پیشرو و پشت سر حمله کنند، یک عده از افراد ورزیده را انتخاب کرده در مقابل ارامیان صف آراست.
I Ch Dari 19:11  بقیۀ سپاه را تحت فرماندهی برادر خود، ابیشای به مقابلۀ عمونیان فرستاد
I Ch Dari 19:12  و به او گفت: «اگر ارامیان بر ما غلبه کردند، شما به ما کمک کنید و اگر عمونیان بر شما غالب شدند، ما به کمک شما می آئیم.
I Ch Dari 19:13  شجاع و با جرأت باشید و ما باید مردانه وار برای مردم خود و بخاطر شهرهای خداوند بجنگیم. آنگاه ما کار خویش را بخداوند می سپاریم تا ببینیم که رضا و خواستۀ او چه خواهد بود.»
I Ch Dari 19:14  پس یوآب و همراهانش برای حمله بر ارامیان به خط جنگ نزدیک شدند. ارامیان از او فرار کردند.
I Ch Dari 19:15  وقتی عمونیان دیدند که ارامیان فرار کردند، آن ها هم از ابیشای و قوای او پا به فرار گذاشته بداخل شهر رفتند و یوآب به اورشلیم برگشت.
I Ch Dari 19:16  چون ارامیان پی بردند که از دست اسرائیل شکست خورده اند، بنابران، قاصدان خود را فرستادند تا ارامیانی را که در شرق دریای فرات بودند، بسرکردگی شوفک، فرمانده عمومی سپاه هَدَدعَزَر بیاورند.
I Ch Dari 19:17  وقتی داود از نقشۀ آن ها خبر شد، تمام لشکر اسرائیل را جمع کرد و از دریای اُردن عبور نمود و با قوای خود به مقابلۀ آن ها رفت. ارامیان هم دست به حمله زدند و جنگ شروع شد،
I Ch Dari 19:18  اما ارامیان بار دیگر فرار کردند و لشکر داود هفت هزار رانندۀ عراده و چهل هزار عسکر پیادۀ ارامیان را بقتل رساند. او همچنان شوفک، فرمانده عمومی سپاه ارامیان را کشت.
I Ch Dari 19:19  چون عساکر هَدَدعَزَر دیدند که از دست اسرائیل شکست خورده اند، با داود صلح کردند و تابع او شدند و ارامیان حاضر نشدند که بار دیگر با عمونیان در جنگ کمک کنند.
Chapter 20
I Ch Dari 20:1  در بهار سال، یعنی در موسمی که پادشاهان اکثراً برای جنگ می روند، یوآب با قوای خود شهرهای عمونیان را تار و مار ساخت. شهر رَبه را محاصره و فتح کرد. در عین حال، خود داود در اورشلیم ماند. یوآب به شهر رَبه حمله و آنرا به خرابه ای تبدیل کرد.
I Ch Dari 20:2  وقتی داود به آنجا آمد، تاج پادشاه شان را گرفت و بر سر خود گذاشت. وزن طلای آن تاج در حدود سی و چهار کیلوگرام و با جواهرات قیمتی مزین شده بود. داود غنیمت زیادی با خود بُرد
I Ch Dari 20:3  و باشندگان آن شهر را هم اسیر گرفت و از آن ها با اره، تیشه و تبر کار می گرفت. به این ترتیب، با تمام شهرهای عمونیان همین معامله را کرد. بعد داود و همه سپاه اسرائیل به اورشلیم برگشتند.
I Ch Dari 20:4  جنگ دیگر آن ها با فلسطینی ها بود. این جنگ در جازِر بوقوع پیوست و سِبکای حوشاتی، سِفای را که یک غول پیکر فلسطینی بود، کشت و در نتیجه فلسطینی ها شکست خوردند.
I Ch Dari 20:5  باز در یک جنگ دیگر با فلسطینی ها، اَلحانان، پسر یاعیر، لحمی را که برادر جُلیات جتی بود و نیزه ای به اندازۀ چوب کارگاه بافندگی داشت، بقتل رساند.
I Ch Dari 20:6  در یک جنگ دیگر مردی قوی هیکل که دارای بیست و چهار انگشت و پنجه بود، یعنی شش انگشت در هر دست و شش پنجه در هر پا داشت و او هم یکی از غول پیکرهای فلسطینی بود،
I Ch Dari 20:7  وقتی مردم اسرائیل را تحقیر کرد، یُوناتان، پسر شِمعا، برادر داود، او را کشت.
I Ch Dari 20:8  این سه مرد غول پیکر که به دست داود و عساکر او کشته شدند، از نسل غول پیکران جَت بودند.
Chapter 21
I Ch Dari 21:1  شیطان خواست که برای اسرائیل مشکلاتی خلق کند، بنابران، داود را اغوا کرد تا اسرائیل را سرشماری کند.
I Ch Dari 21:2  داود به یوآب و فرماندهان نظامی گفت: «بروید احصائیۀ مردم را از دان تا بئرشِبع برای من بیاورید تا بدانم که نفوس کشور چقدر است.»
I Ch Dari 21:3  یوآب گفت: «اگر خداوند شمارۀ مردم را صد چند کند، بازهم خدمتگاران شاه هستند، پس چه حاجت است که سرشماری کنیم؟ چرا همۀ مردم ما را گناهکار می سازی؟»
I Ch Dari 21:4  اما داود یوآب را مجبور کرد که از امر او اطاعت نماید، بنابران، یوآب براه افتاد و بسراسر کشور اسرائیل رفت و دوباره به اورشلیم برگشت
I Ch Dari 21:5  و نتیجۀ سرشماری را بحضور شاه تقدیم کرد، و معلوم شد که نفوس مردم اسرائیل یک میلیون و یکصد هزار مردان شمشیرزن و از یهودا چهارصد و هفتاد هزار نفر بود.
I Ch Dari 21:6  اما یوآب مردان قبایل لاوی و بنیامین را شامل این سرشماری نکرد، زیرا او مخالف این احصائیه گیری بود.
I Ch Dari 21:7  خداوند از این کار داود ناراضی شد و اسرائیل را جزا داد.
I Ch Dari 21:8  داود به خدا گفت: «این کاری که از من سر زد خطای بزرگی بود. حالا بدرگاهت دعا می کنم که گناه بنده ات را ببخشی، می دانم که کار احمقانه ای کردم.»
I Ch Dari 21:9  خداوند به جاد که پیامبر داود بود فرمود:
I Ch Dari 21:10  «برو به داود بگو: خداوند می فرماید: سه چیز به تو پیشنهاد می کنم. تو یکی از آن ها را انتخاب کن تا من برایت انجام بدهم.»
I Ch Dari 21:11  پس جاد پیش داود رفت و به او گفت: «خداوند می فرماید که کدامیک از اینها را می خواهی:
I Ch Dari 21:12  سه سال قحطی، سه ماه دوران تباهی مردم اسرائیل با شمشیر دشمن یا سه روز شیوع مرض وُبا بر روی زمین، تا به آن وسیله فرشتۀ خداوند مردم سراسر اسرائیل را هلاک کند؟ حالا یکی از اینها را انتخاب کن تا جواب ترا به خدا که مرا فرستاده است برسانم.»
I Ch Dari 21:13  داود به جاد گفت: «من در وضع بسیار بدی قرار دارم که بدرستی تصمیم گرفته نمی توانم، ولی من خود را به خداوند می سپارم نه به دست انسان، زیرا رحمت خداوند بسیار عظیم است.»
I Ch Dari 21:14  پس خداوند مرض مهلکی را در بین مردم اسرائیل شایع کرد و هفتاد هزار نفر شان را از بین برد.
I Ch Dari 21:15  بعد خداوند فرشته ای را به اورشلیم فرستاد تا آنرا ویران کند، مگر پیش از آنکه فرشته به آنجا برسد، خداوند بر سر رحم آمد و از کاری که می خواست بکند، صرف نظر کرد و به فرشتۀ مرگ فرمود: «دست نگهدار! بس است.» در آن وقت فرشتۀ خداوند در خرمنگاه اَرنانِ یبوسی ایستاده بود.
I Ch Dari 21:16  داود سر بالا کرد و فرشتۀ خداوند را دید که بین زمین و آسمان ایستاده است، شمشیر برهنه در دست دارد و آنرا بسوی اورشلیم دراز کرده است. آنگاه داود و رهبران قوم نمد پوشیدند و بسجده افتادند.
I Ch Dari 21:17  داود بحضور خدا دعا کرد: «من بودم که امر سرشماری را دادم. گناه از من بود و آن کار بد از من سر زد. این گوسفندان چه گناهی کرده اند؟ ای خداوند، خدای من، مرا و خاندانم را جزا بده و این بلا را بر سر قوم برگزیدۀ خود میاور.»
I Ch Dari 21:18  آنگاه فرشتۀ خداوند به جاد گفت: «به داود بگو که قربانگاهی برای خداوند در خرمنگاه اَرنانِ یبوسی بسازد.»
I Ch Dari 21:19  پس داود به پیروی از فرمان خداوند که توسط جاد داده شده بود، براه افتاد.
I Ch Dari 21:20  اَرنان در حال کوبیدن گندم بود و وقتی روی گردانید و فرشته را دید، چهار پسرش که با او بودند، خود را پنهان کردند، اما اَرنان هنوز هم گندم می کوبید.
I Ch Dari 21:21  وقتی داود به آنجا رسید، اَرنان او را دید و از خرمنگاه بیرون شد. پیش داود رفت و سر تعظیم در برابرش خم کرد.
I Ch Dari 21:22  داود به اَرنان گفت: «زمین خرمنگاه را به من بفروش، زیرا می خواهم برای خداوند قربانگاهی آباد کنم تا بلا از سر مردم رفع شود و من تمام قیمت آنرا برایت می پردازم.»
I Ch Dari 21:23  اَرنان به داود گفت: «بفرمائید آقای من، ای پادشاه، هرچه می خواهید اختیار دارید. گاوها را برای قربانی سوختنی می دهم و سامان و لوازم خرمنگاه را برای هیزم و گندم را هم برای هدیۀ آردی برای تان تقدیم می کنم.»
I Ch Dari 21:24  داود پادشاه به اَرنان گفت: «نی، من همه را بقیمت کامل می خرم. چیزی را که متعلق به تو و یا مفت و رایگان باشد برای خداوند قربانی نمی کنم.»
I Ch Dari 21:25  پس داود به اَرنان قیمت زمین را که ششصد مثقال طلا بود، پرداخت.
I Ch Dari 21:26  او در آنجا قربانگاهی برای خداوند آباد کرد و قربانی سوختنی و سلامتی تقدیم نمود و بعد بحضور خداوند دعا کرد. خداوند آتشی را از آسمان بر قربانگاه قربانی سوختنی فرستاد.
I Ch Dari 21:27  سپس خداوند به فرشته فرمود که شمشیر خود را دوباره در غلاف کند و فرشته اطاعت نمود.
I Ch Dari 21:28  وقتی داود پَی برد که خداوند دعای او را در خرمنگاه اَرنانِ یبوسی قبول فرمود بار دیگر قربانی تقدیم کرد،
I Ch Dari 21:29  چون در آن ایام، خیمۀ حضور خداوند و قربانگاهی که موسی ساخته بود بر تپه ای در بیابان قرار داشت،
I Ch Dari 21:30  داود جرأت نکرد که به آنجا برود، زیرا از شمشیر برهنۀ فرشتۀ خداوند ترسید.
Chapter 22
I Ch Dari 22:1  پس داود گفت: «اینجا عبادتگاه خداوند، خدای ما و قربانگاه قربانی سوختنی برای مردم اسرائیل باشد.»
I Ch Dari 22:2  داود تمام ساکنان غیر یهودی اسرائیل را برای بنای عبادتگاه خداوند به کار گرفت. از بین آن ها افرادی را برای تراشیدن سنگ انتخاب کرد.
I Ch Dari 22:3  و هم یک مقدار زیاد آهن مهیا نمود تا از آن میخ و چپراس برای دروازه ها بسازند. او همچنین یک اندازه برنج مورد ضرورت را که وزن آن از حد زیاد بود، تهیه کرد.
I Ch Dari 22:4  مردم صور و سِیدون تعداد بیشمار چهار تراش از چوب سرو برای داود آوردند.
I Ch Dari 22:5  داود گفت: «چون پسرم سلیمان، جوان و بی تجربه است و خانه ای که برای خداوند آباد شود، باید بزرگ، مجلل و زیباتر از همه بناهای روی زمین باشد، لهذا از حالا برای ساختمان آن آمادگی می گیرم.» پس داود پیش از وفاتش، مواد ساختمانی زیادی را فراهم ساخت.
I Ch Dari 22:6  بعد داود پسر خود، سلیمان را مأمور کرد که عبادتگاهی برای خداوند، خدای اسرائیل بسازد
I Ch Dari 22:7  و به او گفت: «فرزندم، من آرزو داشتم که عبادتگاهی برای خداوند، خدای خود بنا کنم،
I Ch Dari 22:8  اما خداوند به من فرمود: «چون تو خون مردمان زیادی را ریختی، جنگ های بسیاری کردی و زمین را با خون کشته شدگان رنگین ساختی، بنابران، اجازه نمی دهم که تو عبادتگاهی برایم آباد کنی.
I Ch Dari 22:9  من به تو پسری عطا می کنم. او یک شخص صلحجو خواهد بود و با کمک من در بین دشمنان اطراف خود با صلح و آرامش بسر خواهد بُرد. نام او سلیمان بوده در دوران سلطنت او مردم اسرائیل از امنیت و آرامی برخوردار خواهند شد.
I Ch Dari 22:10  او همان کسی است که خانه ای بنام من خواهد ساخت. او پسر من خواهد بود و من پدر او خواهم شد و تخت سلطنت او را برای همیشه بر اسرائیل برقرار می کنم.»
I Ch Dari 22:11  پس فرزند من، خداوند همراهت باشد تا همانطوریکه خودش از تو خواسته است، بتوانی در آبادی عبادتگاه برای خداوند، خدای خود موفق شوی.
I Ch Dari 22:12  و دعا می کنم که خداوند به تو فهم و حکمت عطا کند که وقتی ترا به مقام سلطنت قلمرو اسرائیل می رساند از احکام و شریعت خداوند، خدای خود پیروی کنی.
I Ch Dari 22:13  اگر آن فرایض و احکامی را که خداوند توسط موسی به قوم اسرائیل داد بجا آوری، آن وقت کامگار و سعادتمند می شوی. پس قوی و دلیر باش. ترس را بدلت راه مده و کمدلی مکن.
I Ch Dari 22:14  من با زحمت فراوان سه هزار و چهار صد تُن طلا، سی و چهار هزار تُن نقره و همچنان برنج و آهن به اندازه ای مهیا کرده ام که وزن کرده نتوانستم. برعلاوه، چوب و سنگ هم به مقدار کافی موجود است و تو هم می توانی به مقدار آن اضافه کنی.
I Ch Dari 22:15  کارگران فراوان، از قبیل سنگتراش، معمار و نجار و هر نوع صنعتگران ماهر در کار طلا، نقره، برنج و آهن در دسترس داری. حالا برو و دست به کار شو! خداوند همراهت باشد.»
I Ch Dari 22:16  کارگران فراوان، از قبیل سنگتراش، معمار و نجار و هر نوع صنعتگران ماهر در کار طلا، نقره، برنج و آهن در دسترس داری. حالا برو و دست به کار شو! خداوند همراهت باشد.»
I Ch Dari 22:17  داود به تمام رهبران اسرائیل امر کرد که به سلیمان کمک کنند.
I Ch Dari 22:18  به آن ها گفت: «خداوند، خدای تان همیشه با شما بوده است. او شما را از دست دشمنان اطراف تان نجات داد و به شما صلح و آرامش بخشید. دشمنان را توسط من شکست داد و همۀ آن ها تابع خداوند و قوم او شده اند.
I Ch Dari 22:19  حالا موقع آن است که از جان و دل در طلب خداوند، خدای تان باشید. پس برخاسته عبادتگاه و خانۀ مقدس او را بنا کنید تا صندوق پیمان خداوند و ظروف و اشیای مقدس را در عبادتگاهی که بنام خداوند آباد می کنید، بیاورید.»
Chapter 23
I Ch Dari 23:1  وقتی داود پیر و سالخورده شد، پسر خود، سلیمان را بعنوان پادشاه اسرائیل انتخاب کرد.
I Ch Dari 23:2  داود تمام رهبران اسرائیل، کاهنان و لاویان را جمع نمود
I Ch Dari 23:3  و بعد امر کرد که لاویان سی ساله و بالا تر را سرشماری کنند. تعداد تمام آن ها سی و هشت هزار نفر بود.
I Ch Dari 23:4  داود هدایت داد که از آن جمله بیست و چهار هزار نفر ادارۀ امور عبادتگاه خداوند را بعهده داشته باشند، شش هزار مأمورین و قضات،
I Ch Dari 23:5  چهار هزار نفر دروازه بان باشند و چهار هزار نفر دیگر هم با آلات موسیقی سرود سپاس و ستایش خداوند را بنوازند.
I Ch Dari 23:6  داود لاویان را به سه دسته تحت نام جد شان، یعنی جرشون، قَهات و مَراری، تقسیم کرد.
I Ch Dari 23:7  جرشونی ها: اولادۀ لادان و شمعی.
I Ch Dari 23:8  اولادۀ لادان: خانوادۀ یحیئیل (سرکرده)، خانوادۀ زیتام و خانوادۀ یوئیل ـ سه خانواده.
I Ch Dari 23:9  اولادۀ شِمعی: خانواده های شلومیت، حَزیئیل و هاران ـ سه خانواده. اینها رؤسای اولادۀ لادان بودند.
I Ch Dari 23:10  اولادۀ شِمعی: خانواده های یَحَت، زینا، یعوش و بَریعه ـ چهار خانواده.
I Ch Dari 23:11  اولی یَحَت، دومی زینا، سومی یعوش و چهارمی بَریعه بود. چون یعوش و بَریعه اولادۀ زیاد نداشتند، بنابراین، هر دو با هم یک خاندان را تشکیل می دادند.
I Ch Dari 23:12  قُهاتی ها: اولادۀ چهار پسر قَهات ـ عَمرام، یزهار، حِبرون و عُزی ئیل.
I Ch Dari 23:13  اولادۀ عَمرام: خانواده های هارون و موسی. تنها هارون انتخاب شده بود تا او و اولاده اش خدمت مقدس تقدیم قربانی و هدایای بنی اسرائیل به حضور خداوند را پیوسته اجراء کنند، دایم آمادۀ خدمت برای خداوند باشند و بنی اسرائیل را همیشه به نام خداوند برکت دهند.
I Ch Dari 23:14  اولادۀ موسی (مرد برگزیدۀ خداوند) در جمله لاویان بشمار می رفتند و آن ها خانواده های جرشوم و اَلِعازار بودند.
I Ch Dari 23:15  اولادۀ موسی (مرد برگزیدۀ خداوند) در جمله لاویان بشمار می رفتند و آن ها خانواده های جرشوم و اَلِعازار بودند.
I Ch Dari 23:16  خانوادۀ جرشوم: شبوئیل عنوان رهبری را داشت.
I Ch Dari 23:17  خانوادۀ اَلِعازار: رَحَبیا، رئیس قبیله بود. اَلِعازار تنها یک پسر داشت، اما رَحَبیا دارای پسران زیاد بود.
I Ch Dari 23:18  خانوادۀ یزهار: شلومیت عنوان رهبری را داشت.
I Ch Dari 23:19  اولادۀ حِبرون: اولی یریا، دومی اَمَریا، سومی یحزیئیل و چهارمی یُقمِعام بود.
I Ch Dari 23:20  خانوادۀ عُزی ئیل: اولی میکا و دومی یشیه بود.
I Ch Dari 23:21  مِراری ها: اولادۀ مَحلی و موشی. پسران مَحلی: اَلِعازار و قَیس.
I Ch Dari 23:22  اَلِعازار مُرد و پسری نداشت، اما دارای چند دختر بود و دخترانش با پسران کاکای خود عروسی کردند.
I Ch Dari 23:23  پسران موشی: مَحلی، عادَر و یَریموت.
I Ch Dari 23:24  در این سرشماری لاویان، بیست ساله و بالا تر، که اولادۀ لاوی بودند و عنوان رؤسای خانواده را داشتند، برای خدمت در عبادتگاه خداوند تعیین گردیدند.
I Ch Dari 23:25  زیرا داود گفت: «چون خداوند، خدای اسرائیل به قوم برگزیدۀ خود صلح و آرامش عطا کرده است و او برای همیشه در اورشلیم سکونت می کند،
I Ch Dari 23:26  بنابران، لاویان دیگر مجبور نیستند که خیمۀ حضور خداوند و لوازم آن را از یک جا به جای دیگری نقل بدهند.»
I Ch Dari 23:27  آخرین کار داود پیش از وفاتش این بود که از لاویان بیست ساله و بالا تر سرشماری کند.
I Ch Dari 23:28  وظیفۀ آن ها کمک با پسران هارون در امور عبادتگاه خداوند، مراقبت و نگهداری از حویلی و اطاقهای عبادتگاه، پاک کردن همه اشیا و لوازم مقدسه، خدمت در عبادتگاه،
I Ch Dari 23:29  تهیۀ نان مخصوص بالای میز و آرد برای هدیۀ آردی و نان فطیر، وزن کردن هدایا، ترکیب و پختن نان روغنی و بی روغن بود.
I Ch Dari 23:30  آن ها همچنین وظیفه داشتند که هر صبح و شام برای سرود مناجات و سپاس در حضور خداوند حاضر شوند.
I Ch Dari 23:31  در مراسم اجرای قربانی ها ـ در روزهای سَبَت، ماه نو و عیدها ـ با تعداد معینی، مطابق حُکم شریعت، برای خدمت بحضور خداوند حاضر باشند.
I Ch Dari 23:32  همچنین از خیمۀ حضور خداوند و عبادتگاه مقدس مراقبت و با کاهنان که پسران هارون و خویشاوندان آن ها بودند، در همه کارهای عبادتگاه کمک کنند.
Chapter 24
I Ch Dari 24:1  کاهنان یا اولادۀ هارون به دو دسته بنامهای جد شان، یعنی اَلِعازار و ایتامار تقسیم شده بودند.
I Ch Dari 24:2  ناداب و ابیهو هم پسران هارون بودند، اما پیش از پدر خود مُردند و فرزندی از آندو باقی نماند، بنابران، اَلِعازار و ایتامار کاهن شدند.
I Ch Dari 24:3  داود با صادوق که اولادۀ اَلِعازار بود و اَخِیمَلَک که اولادۀ ایتامار بود، ایشان را به چند دسته تقسیم کرد تا در اوقات مختلف اجرای وظیفه کنند.
I Ch Dari 24:4  اولادۀ اَلِعازار به شانزده گروه و اولادۀ ایتامار به هشت دسته تقسیم شدند، زیرا تعداد مردان رهبر در اولادۀ اَلِعازار زیادتر بود.
I Ch Dari 24:5  وظیفۀ هر دسته بحکم قرعه تعیین شد تا اختلافی در بین شان نباشد و علاوتاً مأمورین عالیرتبه از هردو دستۀ اَلِعازار و ایتامار در عبادتگاه خدمت می کردند.
I Ch Dari 24:6  شِمَعیه، پسر نتنئیل که یکی از اولادۀ لاوی بود، بحیث کاتب اجرای وظیفه می کرد و نامها و وظایف آن ها را در حضور شاه، مأمورین او، صادوق کاهن، اَخِیمَلَک پسر ابیاتار، رئیس خانواده های کاهنان و لاویان ـ یک دسته از فرقۀ اَلِعازار و یک دسته از فرقۀ ایتامار ـ می نوشت.
I Ch Dari 24:7  بیست و چهار گروه به حکم قرعه به ترتیب زیر تعیین شدند: قرعۀ اول بنام دستۀ یَهویاریب افتاد و قرعۀ دوم بنام دستۀ یَدَعیا.
I Ch Dari 24:8  قرعۀ سوم بنام دستۀ حاریم و قرعۀ چهارم بنام دستۀ سعوریم.
I Ch Dari 24:9  قرعۀ پنجم بنام دستۀ مَلکیه و قرعۀ ششم بنام دستۀ مِیامین.
I Ch Dari 24:10  قرعۀ هفتم بنام دستۀ هَقوس و قرعۀ هشتم بنام دستۀ اَبِیا.
I Ch Dari 24:11  قرعۀ نهم بنام دستۀ یشوع و قرعۀ دهم بنام دستۀ شِکَنیا.
I Ch Dari 24:12  قرعۀ یازدهم بنام دستۀ اَلِیاشیب و قرعۀ دوازدهم بنام دستۀ یاقیم.
I Ch Dari 24:13  قرعۀ سیزدهم بنام دستۀ حُفه و قرعۀ چهاردهم بنام دستۀ یَشَباب.
I Ch Dari 24:14  قرعۀ پانزدهم بنام دستۀ بِلجَه و قرعۀ شانزدهم بنام دستۀ اِمیر.
I Ch Dari 24:15  قرعۀ هفدهم بنام دستۀ حیزیر و قرعۀ هجدهم بنام دستۀ هِفسیس.
I Ch Dari 24:16  قرعۀ نوزدهم بنام دستۀ فَتَحیا و قرعۀ بیستم بنام دستۀ یَحزَقیئیل.
I Ch Dari 24:17  قرعۀ بیست و یکم بنام دستۀ یاکین و قرعۀ بیست و دوم بنام دستۀ جامول.
I Ch Dari 24:18  قرعۀ بیست و سوم بنام دستۀ دِلایا و قرعۀ بیست و چهارم بنام مَعَزیا.
I Ch Dari 24:19  هر دسته وظایف خود را در عبادتگاه به ترتیبی که خداوند، خدای اسرائیل ذریعۀ جد شان، هارون تعیین فرموده بود، اجراء می کردند.
I Ch Dari 24:20  بقیۀ اولادۀ لاوی اینها بودند: از اولادۀ عَمرام: شوبائیل؛ از اولادۀ شوبائیل: یَحَدیا.
I Ch Dari 24:21  از اولادۀ رَحَبیا: به رهبری یشیه، پسر اول.
I Ch Dari 24:22  از اولادۀ یِهصار: شلوموت؛ از اولادۀ شلوموت: یَحَت.
I Ch Dari 24:23  از اولادۀ حِبرون: اولی یریا، دومی اَمَریا، سومی یحزیئیل و چهارمی یُقمِعام.
I Ch Dari 24:24  از اولادۀ عُزی ئیل: میکا؛ از اولادۀ میکا: شامیر.
I Ch Dari 24:25  برادر میکا، یشیه؛ از اولادۀ یشیه: زکریا.
I Ch Dari 24:26  از اولادۀ مَراری: مَحلی و موشی. پسر یَعزیا: بَنُو؛
I Ch Dari 24:27  از اولادۀ مَراری: پسران یَعزیا: بَنُو، شوهم، زَکور و عِبری.
I Ch Dari 24:28  از اولادۀ مَحلی: اَلِعازار (او پسری نداشت).
I Ch Dari 24:29  از اولادۀ قَیس: از جملۀ پسرانش، یِرَحمئیل.
I Ch Dari 24:30  از اولادۀ موشی: مَحلی، عادَر و یَریموت. اینها لاویان و خانوادۀ شان بودند
I Ch Dari 24:31  و مثل اولادۀ هارون آن ها هم بحکم قرعه در حضور داود، صادوق، اَخِیمَلَک و رؤسای خانواده های کاهنان و لاویان، بدون تبعیض تعیین شدند.
Chapter 25
I Ch Dari 25:1  داود و سرکردگان نظامی یک عده از اولادۀ آساف، هیمان و یدوتون را انتخاب کردند تا با نوای چنگ و رباب و دایره نبوت کنند. اینها فهرست نامهای کسانی است که برای این وظیفه تعیین شده بودند:
I Ch Dari 25:2  از اولادۀ آساف: زَکور، یوسف، نَتَنیا و اَشرَئیلَه. آساف برحسب فرمان پادشاه نبوت می کرد و رهبری پسران خود را هم بعهده داشت.
I Ch Dari 25:3  پسران یدوتون: جَدَلیا، صَری، اشعیا، شمعی، حَشَبیا و مَتتیا. این شش نفر تحت رهبری پدر خود، یدوتون با نوای چنگ نبوت می کردند و سرود حمد و سپاس خداوند را می نواختند.
I Ch Dari 25:4  پسران هیمان: بُقَیا، مَتَنیا، عزیئیل، شبوئیل، یَریموت، حَنَنیا، حَنانی، اَلِیاتَه، جِدَلتی، رومَمتی ـ عَزَر، یُشبِقاشه، مَلوتی، هوتیر و مَحزیوت.
I Ch Dari 25:5  همۀ اینها پسران هیمان، نبی پادشاه، بودند. خداوند قرار وعده ای که فرموده بود به او این افتخار را داد که دارای چهارده پسر و سه دختر شود.
I Ch Dari 25:6  آن ها تحت رهبری پدر خود با نواختن دایره، چنگ و رباب مشغول خدمت خداوند در عبادتگاه بودند. آساف، هیمان و یدوتون زیر نظارت پادشاه کار می کردند.
I Ch Dari 25:7  تعداد آن ها با خویشاوندان شان دوصد و هشتاد و هشت نفر بود و همۀ آن ها در فن موسیقی مهارت کامل داشتند تا سرود حمد و سپاس خداوند را بنوازند.
I Ch Dari 25:8  وظیفۀ هر کدام، از کوچک تا بزرگ، معلم و شاگرد، بحکم قرعه تعیین شده بود.
I Ch Dari 25:9  قرعۀ اول بنام یوسف، از خانوادۀ آساف افتاد و قرعۀ دوم بنام جَدَلیا و پسران و برادران او که دوازده نفر می شدند.
I Ch Dari 25:10  قرعۀ سوم بنام زَکور و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:11  قرعۀ چهارم بنام یزری و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:12  قرعۀ پنجم بنام نَتَنیا و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:13  قرعۀ ششم بنام بُقَیا و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:14  قرعۀ هفتم بنام یِشَرئیله و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:15  قرعۀ هشتم بنام اشعیا و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:16  قرعۀ نهم بنام مَتَنیا و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:17  قرعۀ دهم بنام شِمعی و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:18  قرعۀ یازدهم بنام عَزرئیل و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:19  قرعۀ دوازدهم بنام حَشَبیا و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:20  قرعۀ سیزدهم بنام شوبائیل و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:21  قرعۀ چهاردهم بنام مَتتیا و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:22  قرعۀ پانزدهم بنام یَریموت و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:23  قرعۀ شانزدهم بنام حَنَنیا و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:24  قرعۀ هفدهم بنام یُشبِقاشه و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:25  قرعۀ هجدهم بنام حَنانی و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:26  قرعۀ نوزدهم بنام مَلوتی و پسران برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:27  قرعۀ بیستم بنام اِیلِیاتَه و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:28  قرعۀ بیست و یکم بنام هوتیر و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:29  قرعۀ بیست و دوم بنام جِدَلتی و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:30  قرعۀ بیست و سوم بنام مَحزیوت و پسران و برادران او، دوازده نفر.
I Ch Dari 25:31  قرعۀ بیست و چهارم بنام رومَمتی عَزَر و پسران و برادران او، دوازده نفر.
Chapter 26
I Ch Dari 26:1  از خانوادۀ قورَح که برای نگهبانی عبادتگاه تعیین شدند، اینها بودند: مَشَلمیا، یکی از اولادۀ آساف.
I Ch Dari 26:2  پسران مَشَلمیا: اولی زِکَریا، دومی یَدیعئیل، سومی زَبَدیا، چهارمی یتن ئیل، پنجمی عیلام، ششمی یَهُوحانان، و هفتمی الیهو عینای بود.
I Ch Dari 26:3  پسران مَشَلمیا: اولی زِکَریا، دومی یَدیعئیل، سومی زَبَدیا، چهارمی یتن ئیل، پنجمی عیلام، ششمی یَهُوحانان، و هفتمی الیهو عینای بود.
I Ch Dari 26:4  پسران عوبید ادوم: اولی شِمَعیه، دومی یَهُوزاباد، سومی یوآخ، چهارمی ساکار، پنجمی نتنئیل، ششمی عَمیئیل، هفتمی ایسَسکار و هشتمی فَعَلتای بود که خداوند او را با عطای فرزندان زیاد برکت داد.
I Ch Dari 26:5  پسران عوبید ادوم: اولی شِمَعیه، دومی یَهُوزاباد، سومی یوآخ، چهارمی ساکار، پنجمی نتنئیل، ششمی عَمیئیل، هفتمی ایسَسکار و هشتمی فَعَلتای بود که خداوند او را با عطای فرزندان زیاد برکت داد.
I Ch Dari 26:6  پسران شِمَعیه: آن ها رؤسای خانواده های خود و همگی مردان شجاع و جنگجو و عبارت بودند از: عُتنی، رَفائیل، عوبید، اَلزاباد، الیهو و سَمَکیا. الیهو و سَمَکیا شهرت و لیاقت زیادتری داشتند.
I Ch Dari 26:7  پسران شِمَعیه: آن ها رؤسای خانواده های خود و همگی مردان شجاع و جنگجو و عبارت بودند از: عُتنی، رَفائیل، عوبید، اَلزاباد، الیهو و سَمَکیا. الیهو و سَمَکیا شهرت و لیاقت زیادتری داشتند.
I Ch Dari 26:8  همۀ اینها اولادۀ عوبید ادوم بودند. آن ها و پسران و برادران همه اشخاص کاردان و لایق بودند و تعداد شان به شصت و دو نفر می رسید.
I Ch Dari 26:9  مَشَلمیا هم هجده نفر مردان لایق از پسران و برادران خود داشت.
I Ch Dari 26:10  حوسه که از اولادۀ مَراری بود پسرانی داشت که شِمری رئیس شان بود. اگر چه او پسر اولی نبود، اما پدرش او را بحیث رئیس خانواده تعیین کرد.
I Ch Dari 26:11  دومی حِلقیا، سومی طَبَلیا، چهارمی زکریا ـ تعداد پسران و برادران حوسه سیزده نفر بود.
I Ch Dari 26:12  فرقۀ دروازه بانان بنام رهبران شان یاد می شدند و وظیفه ای مثل خویشاوندان خود داشتند.
I Ch Dari 26:13  تمام خاندان ها چه کوچک و چه بزرگ به حکم قرعه به وظایف شان تعیین می شدند.
I Ch Dari 26:14  مسئولیت دروازۀ شرقی بدوش شلمیا و دستۀ او افتاد. قرعۀ دوم بنام پسرش، زکریا اصابت کرد. زکریا یک مشاور برجسته و دانا بود که برای نگهبانی دروازۀ شمالی به حکم قرعه انتخاب گردید.
I Ch Dari 26:15  عوبید ادوم و دسته اش مسئول دروازۀ جنوبی شدند و پسران عوبید ادوم در تحویلخانه ها وظیفه داشتند.
I Ch Dari 26:16  قرعۀ دروازۀ غربی و دروازۀ شَلَکَت، در جاده ای که بطرف بالا می رفت، بنام شفیم و حوسه اصابت کرد. وظیفۀ دروازه بانان به نوبت تعیین می شد.
I Ch Dari 26:17  در سمت شرق شش نفر، بطرف شمال چهار نفر، بطرف جنوب چهار نفر و دو نفر هم هر روزه در هر دو تحویلخانه پهره می دادند
I Ch Dari 26:18  و در سمت غرب، چهار نفر در جادۀ بالائی و دو نفر از خود حویلی مراقبت می کردند.
I Ch Dari 26:19  اینها فرقۀ دروازه بانان بودند که از اولادۀ قورَح و مَراری انتخاب شده بودند.
I Ch Dari 26:20  یکنفر دیگر از خانوادۀ لاوی، اخیا بود که وظیفۀ امور خزانۀ عبادتگاه و تحویلخانۀ اشیائی را که برای خداوند وقف شده بودند، بعهده داشت.
I Ch Dari 26:21  لادان، یکی از پسران جرشون، جد چند خانواده، بشمول خاندان پسرش، یحیئیل، بود.
I Ch Dari 26:22  پسران یحیئیل: زیتام و برادرش، یوئیل مأمورین خزانۀ عبادتگاه خداوند بودند.
I Ch Dari 26:23  شبوئیل یکی از اولادۀ جرشوم، پسر موسی، رئیس و آمر خانواده های عَمرامیان، یزهاریان، حِبرونی ها و عُزی ئیلیان بود.
I Ch Dari 26:24  شبوئیل یکی از اولادۀ جرشوم، پسر موسی، رئیس و آمر خانواده های عَمرامیان، یزهاریان، حِبرونی ها و عُزی ئیلیان بود.
I Ch Dari 26:25  از خویشاوندان او که از خانوادۀ اَلِعازار بودند: سلسلۀ خانوادۀ اَلِعازار به این ترتیب بود: رَحَبیا، یشیه، یُورام، زِکری و شلومیت.
I Ch Dari 26:26  شلومیت و برادرانش مسئولیت تمام تحویلخانه های اشیائی را که داود پادشاه برای خداوند وقف کرده بود، بعهده داشتند. اینها همچنین مسئول اخذ هدایائی بودند که از طرف سران خانواده، رهبران قبایل و فرماندهان نظامی وقف خدا می شدند.
I Ch Dari 26:27  زیرا این اشخاص همه غنایمی را که در جنگها به دست آوردند برای پیشبرد امور عبادتگاه خداوند و حفظ مراقبت آن هدیه دادند.
I Ch Dari 26:28  برعلاوه، شلومیت و برادرانش از تمام اشیائی که سموئیل نبی، شائول پادشاه پسر قَیس، آبنیر پسر نیر و یوآب پسر زِرویه وقف کرده بودند، مراقبت می کردند.
I Ch Dari 26:29  از خانوادۀ یزهار کَنَنیا و پسرانش امور اداری، عدلی و قضائی مردم اسرائیل را بدوش داشتند.
I Ch Dari 26:30  حَشَبیای حِبرونی و یکهزار و هفتصد نفر از قبیلۀ او که همه مردان کاردان و لایق بودند، امور مذهبی و دولتی را در غرب دریای اُردن اداره می کردند.
I Ch Dari 26:31  از خانوادۀ حِبرونی ها، یریا بر دوهزار و هفتصد نفر از اشخاص برجستۀ حِبرونی ها ریاست داشت. این اشخاص ادارۀ امور مذهبی و دولتی قبایل رؤبین، جاد و نیم قبیلۀ مَنَسّی را بعهده داشتند. اینها همه مردان فوق العاده لایق، برحسب سلسلۀ نسبی و لیاقت شان در چهلمین سال سلطنت داود پادشاه از ناحیۀ یعزیر جِلعاد انتخاب شدند.
I Ch Dari 26:32  از خانوادۀ حِبرونی ها، یریا بر دوهزار و هفتصد نفر از اشخاص برجستۀ حِبرونی ها ریاست داشت. این اشخاص ادارۀ امور مذهبی و دولتی قبایل رؤبین، جاد و نیم قبیلۀ مَنَسّی را بعهده داشتند. اینها همه مردان فوق العاده لایق، برحسب سلسلۀ نسبی و لیاقت شان در چهلمین سال سلطنت داود پادشاه از ناحیۀ یعزیر جِلعاد انتخاب شدند.
Chapter 27
I Ch Dari 27:1  سپاه اسرائیل شامل دوازده فرقه می شد که از رؤسای خاندانها و بزرگان تشکیل یافته بود. آن ها به عنوان فرماندهان نظامی و مأمورین ملکی، پادشاه را در امور مختلف کشور خدمت می کردند. هر فرقۀ سپاه که متشکل از بیست و چهار هزار نفر بود، به نوبت، سالی یک ماه به خدمت فراخوانده می شد. اینست فهرست نام فرماندهان این سپاه به ترتیب ماه خدمت شان:
I Ch Dari 27:2  ماه اول: یَشُبعام، پسر زَبدی ئیل فرمانده فرقۀ اول بود. او بیست و چهار هزار نفر را اداره می کرد.
I Ch Dari 27:4  ماه دوم: دودای اَخُوخِی فرمانده فرقۀ دوم بود و بیست و چهار هزار نفر را تحت فرمان خود داشت و مِقلوت رئیس اداری او بود.
I Ch Dari 27:5  ماه سوم: فرمانده فرقۀ سوم بنایا، پسر یَهویاداع کاهن بود. فرقۀ او هم متشکل از بیست و چهار هزار نفر بود.
I Ch Dari 27:6  بنایا همچنین رهبر سی نفر از فرماندهان سپاه داود بود و ادارۀ فرقۀ او را پسرش، عَمیزاباد بعهده داشت.
I Ch Dari 27:7  ماه چهارم: فرمانده فرقۀ چهارم عَسائیل، برادر یوآب بود که پسانتر پسرش، زَبَدیا بجای او انتخاب شد. او ادارۀ یک فرقۀ بیست و چهار هزار نفری را بدوش داشت.
I Ch Dari 27:8  ماه پنجم: فرمانده فرقۀ پنجم شَمهوتِ یِزرحیای بود و بیست و چهار هزار نفر را تخت فرمان خود داشت.
I Ch Dari 27:9  ماه ششم: فرمانده فرقۀ ششم عیرا، پسر عِقیِش تَقوعی بود و بیست و چهار هزار نفر را تحت فرمان خود داشت.
I Ch Dari 27:10  ماه هفتم: فرمانده فرقۀ هفتم حالَز فِلونی، از قبیلۀ افرایم بود و بیست و چهار هزار نفر را تحت فرمان خود داشت.
I Ch Dari 27:11  ماه هشتم: فرمانده فرقۀ هشتم سِبکای حوشاتی، از خانوادۀ زِرَحیان بود و بیست و چهار هزار نفر را تحت فرمان خود داشت.
I Ch Dari 27:12  ماه نهم: فرمانده فرقۀ نهم ابی عَزَرِ عَناتوتی، از قبیلۀ بنیامین بود و بیست و چهار هزار نفر را تحت فرمان خود داشت.
I Ch Dari 27:13  ماه دهم: فرمانده فرقۀ دهم مَهرای نِطوفاتی از خانوادۀ زِرَحیان بود و بیست و چهار هزار نفر را تحت فرمان خود داشت.
I Ch Dari 27:14  ماه یازدهم: فرمانده فرقۀ یازدهم بنایای فِرعاتونی، از قبیلۀ افرایم بود و یک دستۀ بیست و چهار هزار نفری را اداره می کرد.
I Ch Dari 27:15  ماه دوازدهم: فرمانده فرقۀ دوازدهم خَلدای نِطوفاتی، از خانوادۀ عُتنِئیل بود و یک فرقۀ بیست و چهار هزار نفری را تحت اثر خود داشت.
I Ch Dari 27:16  رؤسای قبایل اسرائیل اینها بودند: رئیس قبیلۀ رؤبین، اَلِعازار، پسر زِکری بود. رئیس قبیلۀ شَمعون، شِفَطیا، پسر مَعکه بود.
I Ch Dari 27:17  رئیس قبیلۀ لاوی، عَشَبیا، پسر قموئیل بود. رئیس خانوادۀ هارون، صادوق بود.
I Ch Dari 27:18  رئیس قبیلۀ یهودا، الیهو بود. رئیس قبیلۀ ایسَسکار، عُمری، پسر میکائیل بود.
I Ch Dari 27:19  رئیس قبیلۀ زبولون، یِشمَعیا، پسر عوبَدیا بود. رئیس قبیلۀ نَفتالی، یَریموت، پسر عَزری ئیل بود.
I Ch Dari 27:20  رئیس قبیلۀ افرایم، هوشع، پسر عَزَریا بود. رئیس نیم قبیلۀ مَنَسّی، یوئیل، پسر فَدایا بود.
I Ch Dari 27:21  رئیس نیم قبیلۀ دیگر مَنَسّی، در جِلعاد، یدُو پسر زکریا بود. رئیس قبیلۀ بنیامین، یَعسی ئیل، پسر آبنیر بود.
I Ch Dari 27:22  رئیس قبیلۀ دان، عَزرئیل، پسر یِروحَم بود. اشخاص نامبرده رؤسای قبایل اسرائیل بودند.
I Ch Dari 27:23  داود هنگام سرشماری، جوانان بیست ساله و پائینتر از آنرا به حساب نیاورد، زیرا خداوند وعده فرموده بود که نفوس اسرائیل را مثل ستارگان آسمان بیشمار می سازد.
I Ch Dari 27:24  یوآب، پسر زِرویه سرشماری را شروع کرد، اما آنرا ناتمام گذاشت. چون بخاطر همین سرشماری غضب خداوند بر سر اسرائیل آمد، بنابران، تعداد نهایی نفوس کشور، در کتاب تاریخ داود پادشاه ثبت نشد.
I Ch Dari 27:25  عَزموت، پسر عَدیئیل رئیس خزانه و تحویلخانه های شاهی بود و یُوناتان پسر عُزیا ادارۀ امور تحویلخانه های مزارع زراعتی شهرها، دهات و قلعه ها را بدوش داشت.
I Ch Dari 27:26  عَزرِی، پسر کَلُوب کارهای عمله ای را که در مزارع وظیفه داشتند، نظارت می کرد.
I Ch Dari 27:27  ناظر باغهای انگور شِمعی راماتی و ناظر محصول تاکستانها و گدامهای شراب، زَبدی شِفماتی بود.
I Ch Dari 27:28  بعل حانان جِدیری مسئول باغهای زیتون و درختانِ دامنه های کوه بود و کار نظارت ذخیره روغن زیتون را یوآش به عهده داشت.
I Ch Dari 27:29  از رمه هائی که در چراگاههای شارون بودند، شِطرای شارونی پاسداری می کرد و ناظر رمه های وادیها شافاط، پسر عَدلائی بود.
I Ch Dari 27:30  عوبیلِ اسمعیلی بر کار نگهداری شترها و یَحَدیای میرونوتی بر کار نگهداری الاغ ها نظارت می کردند.
I Ch Dari 27:31  یازیز هاجری مسئول نگهداری گله ها بود. همۀ اینها ناظران دارائی داود پادشاه بودند.
I Ch Dari 27:32  کاکای داود، یُوناتان که یک شخص دانا و فاضل بود، بحیث مشاور اجرای وظیفه می کرد. او و یحیئیل، پسر حَکمونی معلمین شاهزادگان بودند.
I Ch Dari 27:33  اخیتوفل ندیم پادشاه بود و حوشای ارکی دوست پادشاه بود.
I Ch Dari 27:34  بعد از مرگ اخیتوفل یَهویاداع، پسر بنایا و ابیاتار ندیم پادشاه شدند. یوآب قوماندان عمومی سپاه شاه بود.
Chapter 28
I Ch Dari 28:1  داود تمام مأمورین را از قبیل رؤسای قبایل، رؤسای دوازده فرقه، فرماندهان نظامی، ناظران دارائی و رمه و گلۀ شاه و پسران شاه را همراه با مأمورین مقامات دربار، مردان شجاع و جنگاوران اردو در اورشلیم جمع کرد.
I Ch Dari 28:2  پس داود پادشاه بپا برخاست و گفت: «ای برادرانم و ای قوم من! مرا بشنوید! من آرزو داشتم که خانه ای برای صندوق پیمان خداوند و پای اندازی برای خدای خود بنا کنم. همه مواد ساختمانی را مهیا کرده بودم.
I Ch Dari 28:3  اما خدا به من فرمود: «تو نباید عبادتگاهی برای من آباد کنی، زیرا تو یک مرد جنگجو هستی و خون ریخته ای.» با اینهم خداوند خدای اسرائیل مرا از بین تمام خانوادۀ پدرم بعنوان پادشاه اسرائیل برگزید.
I Ch Dari 28:4  او قبیلۀ یهودا را انتخاب فرمود تا پیشوائی از آن بوجود آورد، و از بین قبیلۀ یهودا خانوادۀ پدرم را و از بین خانوادۀ پدرم مرا پسندید و پادشاه تمام کشور اسرائیل ساخت.
I Ch Dari 28:5  خداوند به من پسران زیادی عطا فرموده است و او از بین تمام آن ها سلیمان را برگزید تا بر تخت سلطنت خداوند جلوس کند و پادشاه اسرائیل باشد.
I Ch Dari 28:6  خداوند به من فرمود: «پسرت، سلیمان عبادتگاه مرا با ملحقات آن می سازد، زیرا خودم او را برگزیدم که او پسر من باشد و من پدر او باشم.
I Ch Dari 28:7  اگر احکام و فرایض مرا مثل امروز همیشه بجا آورد، من سلطنت او را تا به ابد برقرار می سازم.»
I Ch Dari 28:8  پس حالا در حضور تمام قوم اسرائیل، همه کسانی که در حضور خداوند حاضر هستند و در پیشگاه خدای ما متوجه باشید که از تمام اوامر خداوند، خدای خود پیروی کنید و مطابق آن ها عمل نمائید تا مالک این سرزمین خوب شوید که برای اولادۀ تان بعنوان یک میراث ابدی باقی بماند.
I Ch Dari 28:9  و تو ای فرزند من سلیمان، خدای پدرت را بشناس و با تمام دل و با اخلاص کامل بندگی او را بکن، زیرا او خداوند و مالک دلها است و از تمام اسرار قلبی و افکار ضمیر ما آگاه است. اگر در طلب او باشی، او را می یابی. اگر او را ترک کنی، او هم ترا برای همیشه طرد می کند.
I Ch Dari 28:10  پس همیشه متوجه اعمال خود باش، زیرا خداوند به تو این افتخار را بخشیده است که عبادتگاه مقدس او را آباد کنی. حالا با جرأت کامل آماده و دست به کار شو.»
I Ch Dari 28:11  بعد داود نقشۀ ساختمان عبادتگاه را که شامل تحویلخانه ها، منزل فوقانی، اطاق های داخلی، مقدسترین جایگاه برای تخت رحمت، بود به پسر خود، سلیمان داد.
I Ch Dari 28:12  همچنین نمونه و نقشۀ حویلی های عبادتگاه خداوند را با اطاقهای دورادور آن، تحویلخانه های اشیای وقف شده را برایش داد.
I Ch Dari 28:13  علاوه بر اینها داود هدایات دیگری راجع به وظایف و کارهای کاهنان و لاویان برای خدمت در عبادتگاه و طرز استفاده و مراقبت از ظروف عبادتگاه را به سلیمان داد،
I Ch Dari 28:14  تا او بداند که مقدار و وزن نقره و طلائی که برای ساختن ظروف مختلف عبادتگاه از قبیل چراغدان ها و چراغهای آن ها به کار می رفت، چقدر باشد و به چه طریقه ای استعمال شوند.
I Ch Dari 28:15  تا او بداند که مقدار و وزن نقره و طلائی که برای ساختن ظروف مختلف عبادتگاه از قبیل چراغدان ها و چراغهای آن ها به کار می رفت، چقدر باشد و به چه طریقه ای استعمال شوند.
I Ch Dari 28:16  وزن طلای میز نانی که برای خداوند تقدیم می شد و وزن نقرۀ میز نقره ای،
I Ch Dari 28:17  اندازه و وزن طلای خالص برای ساختن پنجه ها، کاسه ها و پیاله ها، نقره برای ساختن جام های نقره ئی و وزن هر کدام.
I Ch Dari 28:18  طلای صاف برای قربانگاه خوشبوئی و وزن آن را با نمونۀ وسیلۀ نقلیۀ مجسمۀ فرشتگان بالدار که با بالهای باز بر روی صندوق پیمان خداوند قرار داشت با تفصیل برای او بیان کرد.
I Ch Dari 28:19  داود گفت: «من تمام جزئیات این نقشه را طبق هدایت خدا نوشته ام.»
I Ch Dari 28:20  بعد به پسر خود، سلیمان گفت: «قوی و دلیر باش و دست به کار شو. ترسان و هراسان مباش، زیرا خداوند، خدا که خدای من است، همراه تو می باشد و ترا ترک نمی کند تا همه کارهای عبادتگاه تمام شوند.
I Ch Dari 28:21  کاهنان و لاویان برای هرگونه خدمت در امور عبادتگاه حاضر و آماده اند و هر فرد زحمتکش و هنرمند، با تو در هر امری کمک می کند. همچنین مأمورین و همه مردم در خدمت تو هستند.»
Chapter 29
I Ch Dari 29:1  داود پادشاه به جمعیت گفت: «پسر من، سلیمان که خداوند فقط او را برگزید، هنوز جوان و بی تجربه است و کاری که در پیشرو دارد، یک کار بسیار مهم می باشد، زیرا این بنا عبادتگاه و پرستشگاه خداوند، خدا است نه قصری برای رهایش یک انسان.
I Ch Dari 29:2  با تمام قدرت و توان خود کوشیدم تا همه ضروریات عبادتگاه را از قبیل طلا برای ساختن اشیای طلائی، نقره برای ساختن آلات نقره ئی، برنج جهت ساختن لوازم برنجی، آهن برای ساختن سامان آهنی و چوب برای کارهای چوبی و همچنین مقدار زیادی از سنگهای رنگارنگ عقیق، سنگهای زینتی، جواهرات هر رنگ، سنگ مرمر و غیره را تهیه کرده ام.
I Ch Dari 29:3  برعلاوه نظر به علاقۀ خاصی که به عبادتگاه خداوند دارم، از دارائی شخصی خود همه نقره و طلا را
I Ch Dari 29:4  که عبارت است از صد تُن طلای اوفیر و دوصد و چهل تُن نقرۀ صاف برای ورق شانی دیوارهای عبادتگاه، برای خداوند اهداء می کنم.
I Ch Dari 29:5  صنعتگران ماهر از این طلا و نقره برای ساختن اشیای نقره ای و طلائی کار می گیرند. حالا چه کسی دیگر حاضر است که هدیۀ سخاوتمندانه ای برای خداوند بدهد؟»
I Ch Dari 29:6  آنگاه رؤسای خانواده ها، رهبران قبیله، فرماندهان نظامی و ناظران دارایی پادشاه داوطلبانه و با میل دل یکصد و هفتاد تُن طلا، سیصد و چهل تُن نقره، ششصد و ده تُن برنج، سه هزار و چهارصد تُن آهن برای مصارف ساختمان عبادتگاه هدیه دادند.
I Ch Dari 29:7  آنگاه رؤسای خانواده ها، رهبران قبیله، فرماندهان نظامی و ناظران دارایی پادشاه داوطلبانه و با میل دل یکصد و هفتاد تُن طلا، سیصد و چهل تُن نقره، ششصد و ده تُن برنج، سه هزار و چهارصد تُن آهن برای مصارف ساختمان عبادتگاه هدیه دادند.
I Ch Dari 29:8  همچنین هر کسیکه جواهرات داشت به خزانۀ عبادتگاه آورد و به یحیئیلِ جرشونی تسلیم کرد.
I Ch Dari 29:9  و همه مردم بخاطر اینکه توانستند خدمتی برای خداوند بکنند بسیار خوشحال بودند و داود هم از این بابت بی اندازه خوش بود.
I Ch Dari 29:10  داود در حضور تمام مردم خداوند را ستایش نموده و بدرگاه او این چنین دعا کرد: «ای خداوند، تو را سپاس می گویم. ای خدای جد ما اسرائیل، از ازل تا به ابد
I Ch Dari 29:11  عظمت، قدرت، جلال و شکوه از تو است. همه چیزهائی که در آسمان ها و زمین اند، به تو تعلق دارند. پادشاهی از آن تو است. ای خداوند، تو بالا تر و برتر از همه سران کائنات هستی.
I Ch Dari 29:12  دولت و جلال از جانب تو می آید، و تو فرمانروای جهان هستی. اختیار و قدرت در دست تو است و تو به همه جلال و نیرو می بخشی.
I Ch Dari 29:13  حالا ای خداوند، ما بدربار تو عرض شکرانگی تقدیم می کنیم و بنام پُر افتخارت سپاس می گوییم.
I Ch Dari 29:14  لیکن من کیستم و قوم من کیستند که شایستگی آوردن هدایا برای تو را داشته باشیم؟ ما این ادعا را نداریم که چیزی به تو می دهیم، زیرا هر چیزی که داریم از تو داریم، و از مال تو به تو تقدیم کرده ایم.
I Ch Dari 29:15  ما در این جهان مثل پدران خود بیگانه و زودگذر هستیم و ایام زندگی ما بر زمین همچون سایه ای است که دوام و ثبات ندارد.
I Ch Dari 29:16  ای خداوند، خدای ما! همۀ این مواد و مصالح فراوان را که برای ساختمان عبادتگاه مقدس تو مهیا کرده ایم، همه به تو متعلق اند.
I Ch Dari 29:17  ای خدای من، من می دانم که تو مردم را می آزمائی تا صداقت و راستی آن ها را معلوم کنی، زیرا تو مردمان نیک را دوست می داری و من از صمیم دل و با نیت پاک همۀ این چیزها را به تو هدیه می کنم، و دیدم که قوم برگزیدۀ تو هم با میل دل و خوشی کامل هدیه های خود را بحضورت تقدیم کردند.
I Ch Dari 29:18  ای خداوند، خدای اجداد ما ابراهیم، اسحاق و اسرائیل، این اشتیاق را همیشه در دلهای قوم برگزیده ات قوی نگهدار و به آن ها کمک فرما تا به تو همواره وفادار بمانند.
I Ch Dari 29:19  به پسرم، سلیمان مدد کن که از جان و دل بکوشد تا اوامر، احکام و فرایض ترا بجا آورد و این عبادتگاه را که من همه چیزش را فراهم کرده ام با همه جُزئیاتش تکمیل کند.»
I Ch Dari 29:20  بعد داود به حاضرین گفت: «خداوند، خدای تان را ستایش کنید.» و همۀ مردم خداوند، خدای خود را سپاس گفتند، رو بخاک افتادند و او را سجده کردند و به پادشاه تعظیم نمودند.
I Ch Dari 29:21  روز دیگر مردم اسرائیل یکهزار گاو، یکهزار قوچ و یکهزار بره برای قربانی سوختنی و همچنین هدایای نوشیدنی بحضور خداوند تقدیم نمودند. علاوه بر اینها، قربانی های دیگری نیز به خداوند تقدیم نموده گوشت آن ها را بین تمام قوم اسرائیل تقسیم کردند.
I Ch Dari 29:22  بعد همگی با خوشی فراوان در حضور خداوند خوردند و نوشیدند. آنگاه مردم سلیمان، پسر داود را برای بار دوم بعنوان پادشاه خود اعلام کردند و او را بحیث پادشاه و صادوق را بعنوان کاهن مسح نمودند.
I Ch Dari 29:23  به این ترتیب، سلیمان بر تخت سلطنت خداوند بجای پدر خود، داود نشست. خداوند او را برکت داد و همه مردم اسرائیل فرمانبردار او شدند.
I Ch Dari 29:24  تمام رهبران قوم، جنگاوران و شهزادگان به سلیمان قول وفاداری دادند.
I Ch Dari 29:25  خداوند سلیمان را در نظر مردم بزرگ و محترم ساخت و به سلطنت او چنان جلال و عظمت بخشید که هیچ پادشاهی پیش از او در اسرائیل ندیده بود.
I Ch Dari 29:26  داود، پسر یِسی مدت چهل سال بر تمام سر زمین اسرائیل سلطنت کرد، یعنی هفت سال در حِبرون و سی و سه سال در اورشلیم پادشاه بود.
I Ch Dari 29:27  داود، پسر یِسی مدت چهل سال بر تمام سر زمین اسرائیل سلطنت کرد، یعنی هفت سال در حِبرون و سی و سه سال در اورشلیم پادشاه بود.
I Ch Dari 29:28  سپس در سن پیری، بعد از یک حیات سرشار از عزت، ثروت و حشمت چشم از جهان پوشید و سلیمان جانشین او شد.
I Ch Dari 29:29  کارروائی های داود با وقایع دوران سلطنت او و ممالک اطرافش، از آغاز تا انجام در کتاب تاریخ سموئیل نبی، کتاب تاریخ ناتان نبی و کتاب تاریخ جاد نبی نوشته شده اند.
I Ch Dari 29:30  کارروائی های داود با وقایع دوران سلطنت او و ممالک اطرافش، از آغاز تا انجام در کتاب تاریخ سموئیل نبی، کتاب تاریخ ناتان نبی و کتاب تاریخ جاد نبی نوشته شده اند.