Chapter 1
| I Ch | FarTPV | 1:1 | آدم پدر شیث، شیث پدر انوش، انوش پدر قینان، قینان پدر مهللئیل، مهللئیل پدر یارد، یارد پدر خنوخ، خنوخ پدر متوشالح، متوشالح پدر لمک، لمک پدر نوح و نوح پدر سام و حام و یافث بود. | |
| I Ch | FarTPV | 1:2 | آدم پدر شیث، شیث پدر انوش، انوش پدر قینان، قینان پدر مهللئیل، مهللئیل پدر یارد، یارد پدر خنوخ، خنوخ پدر متوشالح، متوشالح پدر لمک، لمک پدر نوح و نوح پدر سام و حام و یافث بود. | |
| I Ch | FarTPV | 1:3 | آدم پدر شیث، شیث پدر انوش، انوش پدر قینان، قینان پدر مهللئیل، مهللئیل پدر یارد، یارد پدر خنوخ، خنوخ پدر متوشالح، متوشالح پدر لمک، لمک پدر نوح و نوح پدر سام و حام و یافث بود. | |
| I Ch | FarTPV | 1:4 | آدم پدر شیث، شیث پدر انوش، انوش پدر قینان، قینان پدر مهللئیل، مهللئیل پدر یارد، یارد پدر خنوخ، خنوخ پدر متوشالح، متوشالح پدر لمک، لمک پدر نوح و نوح پدر سام و حام و یافث بود. | |
| I Ch | FarTPV | 1:11 | پسران مصر: لود، عنامیم، لهابیم، نفتوحیم، فتروسیم، کسلوحیم جدّ فلسطینیان و کفتوریم بود. | |
| I Ch | FarTPV | 1:12 | پسران مصر: لود، عنامیم، لهابیم، نفتوحیم، فتروسیم، کسلوحیم جدّ فلسطینیان و کفتوریم بود. | |
| I Ch | FarTPV | 1:13 | کنعان پدر صیدون پسر اول، حِتّیان و قومهای یبوسیان، اموریان، جَرجاشیان، حِویان، عرقیان، سینیان، اروادیان، صماریان و حماتیان بود. | |
| I Ch | FarTPV | 1:14 | کنعان پدر صیدون پسر اول، حِتّیان و قومهای یبوسیان، اموریان، جَرجاشیان، حِویان، عرقیان، سینیان، اروادیان، صماریان و حماتیان بود. | |
| I Ch | FarTPV | 1:15 | کنعان پدر صیدون پسر اول، حِتّیان و قومهای یبوسیان، اموریان، جَرجاشیان، حِویان، عرقیان، سینیان، اروادیان، صماریان و حماتیان بود. | |
| I Ch | FarTPV | 1:16 | کنعان پدر صیدون پسر اول، حِتّیان و قومهای یبوسیان، اموریان، جَرجاشیان، حِویان، عرقیان، سینیان، اروادیان، صماریان و حماتیان بود. | |
| I Ch | FarTPV | 1:19 | عابر دو پسر داشت. یکی از آنها فالج بود که در دوران زندگی او مردم روی زمین به شعبات مختلف تقسیم شدند و دیگری یقطان نام داشت. | |
| I Ch | FarTPV | 1:20 | -یقطان پدر الموداد، شالف، حضرموت، یارح، هدورام، اوزال، دقله، عوبال، ابیمائیل، شبا، اوفیر، حویله و یوباب بود. | |
| I Ch | FarTPV | 1:21 | -یقطان پدر الموداد، شالف، حضرموت، یارح، هدورام، اوزال، دقله، عوبال، ابیمائیل، شبا، اوفیر، حویله و یوباب بود. | |
| I Ch | FarTPV | 1:22 | -یقطان پدر الموداد، شالف، حضرموت، یارح، هدورام، اوزال، دقله، عوبال، ابیمائیل، شبا، اوفیر، حویله و یوباب بود. | |
| I Ch | FarTPV | 1:23 | -یقطان پدر الموداد، شالف، حضرموت، یارح، هدورام، اوزال، دقله، عوبال، ابیمائیل، شبا، اوفیر، حویله و یوباب بود. | |
| I Ch | FarTPV | 1:24 | -سلسلهٔ خانوادهٔ سام تا ابرام: ارفکشاد، شالح، عابر، فالج، رعو، سروج، ناحور، تارح و ابرام یعنی ابراهیم. | |
| I Ch | FarTPV | 1:25 | -سلسلهٔ خانوادهٔ سام تا ابرام: ارفکشاد، شالح، عابر، فالج، رعو، سروج، ناحور، تارح و ابرام یعنی ابراهیم. | |
| I Ch | FarTPV | 1:26 | -سلسلهٔ خانوادهٔ سام تا ابرام: ارفکشاد، شالح، عابر، فالج، رعو، سروج، ناحور، تارح و ابرام یعنی ابراهیم. | |
| I Ch | FarTPV | 1:27 | -سلسلهٔ خانوادهٔ سام تا ابرام: ارفکشاد، شالح، عابر، فالج، رعو، سروج، ناحور، تارح و ابرام یعنی ابراهیم. | |
| I Ch | FarTPV | 1:29 | نسب نامهٔ آنها به ترتیب زیر میباشد: پسران اسماعیل: نبایوت پسر اول، قیدار، اَدَبئیل، مِبسام، مشماع، دومه، مسا، حداد، تیما، یطور، نافیش و قِدمَه. | |
| I Ch | FarTPV | 1:30 | نسب نامهٔ آنها به ترتیب زیر میباشد: پسران اسماعیل: نبایوت پسر اول، قیدار، اَدَبئیل، مِبسام، مشماع، دومه، مسا، حداد، تیما، یطور، نافیش و قِدمَه. | |
| I Ch | FarTPV | 1:31 | نسب نامهٔ آنها به ترتیب زیر میباشد: پسران اسماعیل: نبایوت پسر اول، قیدار، اَدَبئیل، مِبسام، مشماع، دومه، مسا، حداد، تیما، یطور، نافیش و قِدمَه. | |
| I Ch | FarTPV | 1:32 | پسران قطوره صیغهٔ ابراهیم: زمران، یُقشان، مدان، مدیان، ایشباک و شوآ را به دنیا آورد. شبا و ددان پسران یقشان بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 1:33 | پسران مدیان: عیفا، عیفَر، حنوک، ابیداع و الداعه بودند. ایشان پسران ابراهیم بودند که صیغهاش، قطوره به دنیا آورد. | |
| I Ch | FarTPV | 1:43 | این است نامهای پادشاهانی که پیش از آنکه سلطنتی در اسرائیل تشکیل شود، در سرزمین اَدوم حکمرانی میکردند: بالع، پسر بعور که در شهر دینهابه سکونت داشت. | |
| I Ch | FarTPV | 1:46 | پس از وفات حوشام، هَدَاد پسر بَداد که مدیان را در کشور موآب شکست داد، بر تخت سلطنت نشست. پایتخت او شهر عویت بود. | |
| I Ch | FarTPV | 1:50 | بعد از آنکه بعل حانان مُرد، هدار جانشین او شد. نام شهر او فاعو و نام زنش مهیطبئیل، دختر مطرد و نوهٔ مَیذاهَب بود. | |
Chapter 2
| I Ch | FarTPV | 2:1 | اینها فرزندان یعقوب بودند: رئوبین، شمعون، لاوی، یهودا، یساکار، زبولون، دان، یوسف، بنیامین، نفتالی، جاد و اشیر. | |
| I Ch | FarTPV | 2:2 | اینها فرزندان یعقوب بودند: رئوبین، شمعون، لاوی، یهودا، یساکار، زبولون، دان، یوسف، بنیامین، نفتالی، جاد و اشیر. | |
| I Ch | FarTPV | 2:3 | عیر، اونان و شیله پسران یهودا بودند که زنش، بتشوع کنعانی به دنیا آورد. عیر، پسر اول یهودا چون یک شخص شریر بود، خداوند او را کشت. | |
| I Ch | FarTPV | 2:4 | بیوهٔ عیر و یهودا صاحب دو پسر به نامهای فارص و زارح شدند، بنابراین یهودا دارای پنج پسر بود. | |
| I Ch | FarTPV | 2:7 | عاکار، پسر کرمی اشیایی را که وقف خداوند شده بودند، برای خود نگه داشت و در نتیجه، مصیبت بزرگی بر سر مردم اسرائیل آورد. | |
| I Ch | FarTPV | 2:16 | خواهرانشان صرویه و ابیجایل بودند. صرویه سه پسر به نامهای ابیشای، یوآب و عسائیل داشت. | |
| I Ch | FarTPV | 2:18 | کالیب، پسر حصرون از دو زن خود، عزوبه و یریعوت دارای سه پسر به نامهای یاشر، شوباب و اردون شد. | |
| I Ch | FarTPV | 2:21 | بعد حصرون در سن شصت سالگی با دختر ماخیر، پدر جلعاد عروسی کرد و از او صاحب یک پسر به نام سَجُوب شد. | |
| I Ch | FarTPV | 2:23 | امّا جشور و ارام شهر یائیر را با قنات و شصت روستای اطراف آن تصرّف کردند. اشخاص مذکور همه پسران ماخیر، پدر جلعاد بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 2:34 | شیشان پسری نداشت، امّا دارای چند دختر بود. او یک غلام مصری داشت که نام او یرحاع بود. | |
| I Ch | FarTPV | 2:42 | پسران کالیب، برادر یرحمئیل: پسر اول او میشاع پدر زیف بود، زیف پدر ماریشه و ماریشه پدر حبرون بود. | |
| I Ch | FarTPV | 2:46 | عیفا، صیغه کالیب، حاران، موصا و جازیز را به دنیا آورد. حاران نیز پسری به نام جازیز داشت. | |
| I Ch | FarTPV | 2:49 | او همچنین مادر شاعف، پدر مَدمَنه، شوا، پدر مَکْبینا و پدر جبعا بود و کالیب یک دختر هم به نام عکسه داشت. | |
| I Ch | FarTPV | 2:50 | اشخاص نامبرده پسران کالیب بودند. فرزندان حور، پسر اول افراته اینها بودند: شوبال، بانی شهر قریت یعاریم، | |
| I Ch | FarTPV | 2:53 | خاندانهایی که در قریت یعاریم زندگی میکردند اینها بودند؛ یتریان، فوتیان، سوماتیان، مشراعیان از ایشان خانوادههای صارعاتیان و اِشطاولیان بوجود آمدند. | |
Chapter 3
| I Ch | FarTPV | 3:1 | پسران داوود که در حبرون به دنیا آمدند عبارتند از: اَمنون، پسر اول او که مادرش اخینوعم یزرعیلی بود، دوم دانیال پسر ابیجایل کرملی، | |
| I Ch | FarTPV | 3:4 | این شش پسر او در حبرون، جایی که مدّت هفت سال و شش ماه سلطنت کرد، متولّد شدند. بعد به اورشلیم مهاجرت نمود و در آنجا مدّت سی و سه سال دیگر پادشاهی کرد. | |
| I Ch | FarTPV | 3:5 | در دوران اقامتش در اورشلیم دارای پسران دیگری هم شد که چهار نفر آنها را بتشبع، دختر عمیئیل به دنیا آورد. نامهای ایشان شمعی، شوباب، ناتان و سلیمان بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 3:9 | همهٔ اینها پسران داوود بودند. به غیراز ایشان پسران دیگر هم از صیغههای خود داشت. او همچنین دارای یک دختر به نام تامار بود. | |
| I Ch | FarTPV | 3:10 | این است نام فرزندان سلیمان که نسل به نسل به پادشاهی رسیدند: رحبعام، ابیا، آسا، یهوشافاط، | |
| I Ch | FarTPV | 3:21 | حننیا دو پسر داشت به نامهای: فَلَطیا و اشعیا، اشعیا پدر رفایا بود و رافایا پدر ارنان، ارنان پدر عوبدیا، عوبدیا پدر شکنیا | |
Chapter 4
| I Ch | FarTPV | 4:2 | رَآیا، پسر شوبال پدر یحت و یحت پدر اخومای و لاهد بود و ایشان به خانوادههای صرعاتیان تعلّق داشتند. | |
| I Ch | FarTPV | 4:4 | فنوئیل بانی جدور و عازر بانی خوشه بود. ایشان پسران حور، پسر اول افراته، بانی بیتلحم بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 4:9 | یعبیص محترمتر از دیگر برادران خود بود. مادرش او را یبعیص نامید و گفت: «من او را با درد به دنیا آوردم.» | |
| I Ch | FarTPV | 4:10 | یبعیص نزد خدای اسرائیل دعا کرد و گفت: «خدایا، مرا برکت ده و سرزمین مرا وسعت ببخش، با من باش و مرا از هر آنچه پلید است و باعث درد من میشود دور نگاهدار.» و خدا دعای او را اجابت فرمود. | |
| I Ch | FarTPV | 4:12 | اشتون پدر بیت رافا، فاسیح و تحنه و تحنه بانی عیرناحاش بود. ایشان از اهالی ریقه بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 4:14 | مَعونوتای بود و مَعونوتای پدر عُفره. سرایا پدر یوآب و یوآب درّهٔ صنعتگران را پایهگذاری کرد و همهٔ هنرمندان ماهر در آنجا سکونت داشتند. | |
| I Ch | FarTPV | 4:15 | کالیب، پسر یَفُنَه دارای سه پسر به نامهای عیر، ایله و ناعم بود و ایله پدر قناز بود. | |
| I Ch | FarTPV | 4:17 | یَتَر، مَرَد، عیفَر و یالون پسران عَزرَه بودند. مریم، شمای و یشبع، پدر اشتموع فرزندان بتیه، دختر فرعون بودند که برای شوهر خود، مَرَد به دنیا آورد. | |
| I Ch | FarTPV | 4:18 | زن یهودی مَرَد هم سه پسر داشت به نامهای یارد، بانی جدور، جابر، بانی سوکو و یقوتیئیل، بانی زانوح. | |
| I Ch | FarTPV | 4:19 | زن هودیه خواهر نَحَم بود. یکی از پسران او، پدر قعیله جرمی و دیگری پدر اشتموع معکاتی بود. | |
| I Ch | FarTPV | 4:21 | پسران شیله پسر یهودا: عیر بانی لیکه، لعده بانی مریشه و جدّ خاندان بافندگان کتان بود که در بیت اشبیع زندگی میکردند. | |
| I Ch | FarTPV | 4:22 | یوقیم و اهالی شهر کوزیبا، یوآش و ساراف، حکمران موآب که بعد به یشوبی لحم بازگشت، این نامها از مدارک باستانی بهجا ماندهاند. | |
| I Ch | FarTPV | 4:27 | شمعی شانزده پسر و شش دختر داشت، امّا برادرانش فرزندان زیادی نداشتند. بنابراین جمعیّت طایفهٔشان کمتر از جمعیّت طایفهٔ یهودا بود. | |
| I Ch | FarTPV | 4:31 | بیت مرکبوت، حصر سوسیم، بیتبرئی و شعرایم سکونت داشتند. این شهرها تا دوران سلطنت داوود در اختیار ایشان بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 4:33 | به علاوهٔ تمام روستاهایی که در جوار شهرها تا بعلت قرار داشتند، اینها مکانهای سکونت ایشان بود و برای خود شجرهنامهای نوشته بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 4:40 | آنجا چراگاه خوب و حاصلخیز و زمینی گسترده، آرام و امنی یافتند. ساکنان قبلی آنجا قوم حام بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 4:41 | اشخاص مذکور در زمان سلطنت حزقیا، پادشاه یهودا به آنجا آمدند. ساکنان آنجا را که معونیان بودند با چادرها و خانههایشان از بین بردند که تا امروز اثری از آنها باقی نیست و خود در آنجا ساکن شدند، زیرا آنجا چراگاه خوبی برای رمههایشان داشت. | |
| I Ch | FarTPV | 4:42 | سپس پانصد نفر از طایفهٔ شمعون به اَدوم رفتند. رهبران ایشان پسران یشیع، یعنی فلطیا، نعریا، رفایا عُزیئیل بودند. | |
Chapter 5
| I Ch | FarTPV | 5:1 | رئوبین پسر اول یعقوب بود، امّا چون با یکی از صیغههای پدر خود همبستر شده بود حق نخستزادگی او به پسران یوسف، پسران اسرائیل داده شد و نام او در شجرهنامه به ترتیبِ پسر اول ثبت نشده است. | |
| I Ch | FarTPV | 5:6 | پسر بعل، بئیره بود که تغلت فلناسر امپراتور آشور او را به اسارت برد. او رهبر طایفهٔ رئوبین بود. | |
| I Ch | FarTPV | 5:7 | ایشان خویشاوندان او هستند که رهبران طایفهٔ بودند و نام ایشان در شجرهنامه ثبت شده است. یعیئیل، زکریا، بالع پسر عزاز، نوه شامع، نتیجهٔ یوئیل. ایشان در عروعیر و تا نِبو و بعل معون | |
| I Ch | FarTPV | 5:8 | ایشان خویشاوندان او هستند که رهبران طایفهٔ بودند و نام ایشان در شجرهنامه ثبت شده است. یعیئیل، زکریا، بالع پسر عزاز، نوه شامع، نتیجهٔ یوئیل. ایشان در عروعیر و تا نِبو و بعل معون | |
| I Ch | FarTPV | 5:9 | و به طرف شرق تا مدخل بیابان و تا رود فرات پراکنده بودند، زیرا گلّهٔ گاو ایشان در سرزمین جلعاد بسیار زیاد شدند. | |
| I Ch | FarTPV | 5:10 | در دوران سلطنت شائول، طایفهٔ رئوبین با حاجریان جنگیدند و آنها را شکست داده و سرزمین آنها را در شرق جلعاد اشغال کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 5:13 | بقیّهٔ اعضای طایفه به هفت خاندان تعلّق داشتند که عبارتند از: میکائیل، مشلام، شبع، یورای، یعکان، زبع و عابر. | |
| I Ch | FarTPV | 5:14 | این افراد از نسل ابیحایل پسر حوری، پسر یاروح، پسر جلعاد، پسر میکائیل، پسر یشیشای، پسر یحدو و پسر بوز بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 5:16 | این مردم جلعاد و اطراف آن را در سرزمین باشان و همچنین چراگاههای وسیع شارون را در اختیار خود داشتند. | |
| I Ch | FarTPV | 5:17 | همهٔ این اسامی در زمان یوتام پادشاه یهودا و یربعام، پادشاه اسرائیل در شجرهنامه ثبت شدهاند. | |
| I Ch | FarTPV | 5:18 | در طایفههای رئوبین، جاد و نیم طایفهٔ منسی چهل و چهار هزار و هفتصد و شصت سرباز باتجربه که به سپر و شمشیر و کمان مسلّح بودند، وجود داشت. | |
| I Ch | FarTPV | 5:20 | ایشان به خدا توکّل کردند و به درگاه او نیایش کردند و خداوند نیایش ایشان را پاسخ داد و ایشان را بر حاجریان و متّحدانشان پیروز کرد. | |
| I Ch | FarTPV | 5:21 | ایشان از دشمن پنجاههزار نفر شتر، دویست و پنجاههزار رأس گوسفند و دو هزار رأس الاغ به غنیمت گرفتند و صد هزار نفر اسیر کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 5:22 | ایشان بسیاری از دشمنان را کشتند، زیرا آن جنگ، ارادهٔ خدا بود و آنها در آن سرزمین تا زمان تبعید خود زیستند. | |
| I Ch | FarTPV | 5:23 | نصف طایفهٔ منسی جمعیّت زیادی بود. محل سکونت آنها از باشان تا بعل حرمون، سنیر و کوه حرمون وسعت داشت. | |
| I Ch | FarTPV | 5:24 | رهبران خاندانهای آنها عبارت بودند از: عیفَر، یشعی، الیئیل، عزرئیل، ارمیا، هودویا و یحدیئیل. همهٔ ایشان رهبران جنگجو، شجاع و مشهور خانوادههای خود بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 5:25 | امّا ایشان در مقابل خدای اجداد خود گناه کردند. بُتهای مردم آن سرزمین را که خداوند از سر راهشان برداشته و از بین برده بود، میپرستیدند. | |
Chapter 6
| I Ch | FarTPV | 6:3 | هارون، موسی و مریم فرزندان عمرام بودند. ناداب، ابیهو، العازار و ایتامار پسران هارون بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 6:15 | زمانی که خداوند مردم یهودا و اورشلیم را به دست نبوکدنصر تبعید ساخت، یهوصاداق هم تبعید شد. | |
| I Ch | FarTPV | 6:16 | چنانکه قبلا گفته شد، لاوی سه پسر به نامهای جرشون، قهات و مراری داشت و هر کدام آنها از خود دارای پسران بود. | |
| I Ch | FarTPV | 6:31 | این است نام مردانی که داوود بعد از آوردن صندوق پیمان به معبد بزرگ برای نواختن موسیقی در آنجا گماشت. | |
| I Ch | FarTPV | 6:32 | ایشان تا قبل از ساختن معبد بزرگ توسط سلیمان در اورشلیم در برابر خیمهٔ مقدّس خداوند طبق اصول مقرّر انجام وظیفه میکردند. | |
| I Ch | FarTPV | 6:33 | شجرهنامهٔ کسانیکه این مسئولیّت را داشتند از این قرار بود: از خاندان قهات: هیمان رهبر گروه سرایندگان، پسر یوئیل که نسل او به یعقوب میرسد عبارت بود از: هیمان، یوئیل، سموئیل، | |
| I Ch | FarTPV | 6:44 | در سمت چپ، خویشاوندان پسران موری که از نسل لاوی بودند میایستادند عبارتند از: ایتان پسر قیشی، پسر عبدی، پسر ملوک، | |
| I Ch | FarTPV | 6:49 | هارون و پسرانش در قربانگاه هدایای سوختنی و در قربانگاه بُخور برای کفّارهٔ گناهان مردم اسرائیل قربانی میکردند و کارهای مقدّسترین مکان را مطابق دستورات موسی خدمتگزار خدا بجا میآوردند. | |
| I Ch | FarTPV | 6:54 | این سرزمینی است که به خاندان هارون، از خاندان قهات، واگذار شد. ایشان اولین سهم از زمینهایی را که به لاویان داده شد دریافت کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 6:57 | به نسل هارون شهرهای پناهگاه: حبرون، لبنه، با چراگاههای آنها و همچنین شهرهای یتیر، اشتموع، با چراگاههای آنها را دادند. | |
| I Ch | FarTPV | 6:60 | از سرزمین بنیامین این شهرها با چراگاههایشان به خاندان قهات داده شد: جبعه، عَلَمَت و عناتوت که جمعاً سیزده شهر میشدند. | |
| I Ch | FarTPV | 6:62 | برای خانوادههای خاندان جرشون سیزده شهر را در طایفههای یساکار، اشیر، نفتالی و نیم طایفه منسی در باشان تعیین کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 6:63 | به خانوادههای مراری در سرزمین رئوبین جاد و زبولون دوازده شهر را به حکم قرعه دادند. | |
| I Ch | FarTPV | 6:66 | به بعضی از خانوادههای قهات شهرهایی با چراگاههایشان از سرزمین طایفهٔ افرایم داده شد. | |
| I Ch | FarTPV | 6:71 | شهرها و چراگاههای آنها که به خانوادههای خاندان جرشون داده شد عبارت بودند از: در شرق سرزمین منسی شهر جولان در باشان و شهر عشتاروت. | |
| I Ch | FarTPV | 6:76 | از طایفهٔ نفتالی قادش در جلیل، حمون و قیریتایم را با چراگاههای اطراف آنها برای پسران جرشوم تعیین کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 6:77 | به بقیّهٔ خانوادههای خاندان مراری، این شهرها با چراگاههای آنها برای ایشان تعیین شد: رمونو و تابور، از سرزمین طایفهٔ زبولون. | |
Chapter 7
| I Ch | FarTPV | 7:2 | عزی، رفایا، یریئیل، یحمای، یبسام و سموئیل پسران تولاع و همگی رؤسای خانواده و مردان دلاور زمان خود بودند. در دوران سلطنت داوود تعدادشان به بیست و دو هزار و ششصد نفر میرسید. | |
| I Ch | FarTPV | 7:3 | یزرحیا پسر عزی بود و از جمله چهار پسر یزرحیا: میکائیل، عوبدیا، یوئیل و یشیا رؤسای خانوادههای خود بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 7:4 | تعداد همسران و فرزندان ایشان به قدری زیاد بود که سی و شش هزار نفر مرد برای خدمت سربازی آماده داشتند. | |
| I Ch | FarTPV | 7:5 | در آمار رسمی خانوادههای طایفهٔ یساکار هشتاد و هفت هزار نفر مرد آماده خدمت سربازی ثبت شدند. | |
| I Ch | FarTPV | 7:7 | بالع پنج پسر داشت، اصبون، عزی، عُزیئیل، یریموت و عیری ایشان رؤسای خاندان و رزمندگان مشهوری بودند. نسل آنها شامل بیست و دو هزار و سی و چهار مرد آماده به خدمت سربازی میشد. | |
| I Ch | FarTPV | 7:8 | زمیره، یوعاش، الیعزر، الیوعینای، عُمری، یریموت، ابیا، عناتوت و علمت پسران باکر بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 7:10 | بلهان پسر یدیئیل بود و یعیش، بنیامین، ایهود، کنعنه، زیتان، ترشیش و اخیشاحر پسران بلهان بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 7:11 | ایشان رهبران خانوادهها در خاندان و همهٔ سربازان مشهوری بودند. نسل آنها شامل هفده هزار و دویست مرد آماده به خدمت سربازی میشد. | |
| I Ch | FarTPV | 7:14 | اسرائیل و ماخیر پسران منسی بودند که صیغهٔ آرامیاش به دنیا آورد. ماخیر پدر جلعاد بود. | |
| I Ch | FarTPV | 7:15 | ماخیر برای حفیم و شفیم همسرانی پیدا کرد. او خواهری داشت به نام معکه. نام پسر دوم او صلفحاد بود که او تنها چند دختر داشت. | |
| I Ch | FarTPV | 7:16 | معکه، زن ماخیر پسری به دنیا آورد و او را فارش نامید و برادرش شارش نام داشت که دارای دو پسر به نامهای اولام و راقم بود. | |
| I Ch | FarTPV | 7:21 | زاباد، شوتالح، عازر و العاد. افرایم دو پسر دیگر به نامهای العاد و عازر داشت که هنگام سرقت گلّهٔ جتیها به دست افراد محلی کشته شدند. | |
| I Ch | FarTPV | 7:22 | افرایم، پدرشان برای چندین روز بهخاطر آنها سوگواری کرد و برادرانش برای تسلیّت او آمدند. | |
| I Ch | FarTPV | 7:23 | افرایم دوباره با زنش نزدیکی کرد و همسرش حامله شد و پسری به دنیا آورد. ایشان او را به یاد آن مصیبت، بریعه یعنی فاجعه نام نهادند. | |
| I Ch | FarTPV | 7:25 | این است سلسلهٔ نسل افرایم: رافح پسرش بود؛ رافح پدر راشف، راشف پدر تالح، تالح پدر تاحن، تاحن پدر لعدان، لعدان پدر عمیهود، عمیهود پدر الیشمع، الیشمع پدر نون و نون پدر یهوشوع بود. | |
| I Ch | FarTPV | 7:26 | این است سلسلهٔ نسل افرایم: رافح پسرش بود؛ رافح پدر راشف، راشف پدر تالح، تالح پدر تاحن، تاحن پدر لعدان، لعدان پدر عمیهود، عمیهود پدر الیشمع، الیشمع پدر نون و نون پدر یهوشوع بود. | |
| I Ch | FarTPV | 7:27 | این است سلسلهٔ نسل افرایم: رافح پسرش بود؛ رافح پدر راشف، راشف پدر تالح، تالح پدر تاحن، تاحن پدر لعدان، لعدان پدر عمیهود، عمیهود پدر الیشمع، الیشمع پدر نون و نون پدر یهوشوع بود. | |
| I Ch | FarTPV | 7:28 | سرزمین و جای سکونت آنها بیتئیل و روستاهای اطراف آن، نعران در شرق، جازر، شکیم و غزه با روستاهای اطراف آنها در غرب بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 7:29 | در امتداد سرحد طایفهٔ منسی، در شهرهای بیتشان، تعناک، مجدو، دور و روستاهای اطراف آنها نسل یوسف، پسر اسرائیل زندگی میکرد. | |
Chapter 8
| I Ch | FarTPV | 8:6 | پسران احود که رؤسای خانوادههای خود بودند، در جبعه سکونت میکردند. آنها در جنگ دستگیر و به مناحت تبعید شدند. | |
| I Ch | FarTPV | 8:9 | سپس وقتی در سرزمین موآب زندگی میکرد با خوداش ازدواج نمود و دارای هفت پسر شد. نامهایشان یوباب، ظیبا، میشاع، مَلکام، | |
| I Ch | FarTPV | 8:12 | عابر، مشعام و شامر پسران الفعل بودند. شامر شهرهای اونو و لود را با روستاهای اطراف آنها آباد کرد. | |
| I Ch | FarTPV | 8:13 | پسران دیگرش بریعه و سامع رؤسای خانواده بودند و در ایلون سکونت داشتند و آنها بودند که ساکنان جت را از وطنشان اخراج کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 8:33 | نیر، پدر قیس، قیس پدر شائول پادشاه و شائول پادشاه پدر یوناتان، ملکیشوع، ابیناداب و اشبعل بود. | |
Chapter 9
| I Ch | FarTPV | 9:1 | اسامی همهٔ مردم اسرائیل مطابق خانوادهٔ ایشان در کتاب پادشاهان اسرائیل ثبت شده بود. مردم یهودا بهخاطر مجازات گناهان خود به بابل به اسارت برده شده بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 9:2 | نخستین کسانیکه بازگشتند و در شهرها و املاک خود ساکن شدند، مردم عادی اسرائیل، کاهنان، لاویان و کارگران معبد بزرگ بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 9:3 | این است نام گروهی از مردم طایفههای یهودا، بنیامین و افرایم و منسی که به اورشلیم رفتند و در آنجا ساکن شدند. | |
| I Ch | FarTPV | 9:6 | از خانوادهٔ زارح: یوئیل و خویشاوندان او. تعداد ساکنان طایفهٔ یهودا در اورشلیم ششصد و نَود نفر بود. | |
| I Ch | FarTPV | 9:8 | یبنیا پسر یروحام، ایله پسر عزی، نوه مکری، مشلام پسر شفطیا، نوه رعوئیل، نتیجهٔ یبنیا. | |
| I Ch | FarTPV | 9:9 | تعداد این مردم طبق نسب نامهٔ ایشان نهصد و پنجاه و شش نفر و همگی رؤسای خانوادهٔ خود بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 9:12 | عدایا، پسر یروحام، پسر فشحور، پسر ملکیا، معسای، پسر عدیئیل، پسر یحزیره، پسر مشلام، پسر مشلیمیت، پسر امیر و خویشاوندان ایشان. | |
| I Ch | FarTPV | 9:13 | تعداد کاهنان هزار و هفتصد و شصت نفر و همه رؤسای خانواده و اشخاص کاردانی بودند و در معبد بزرگ انجام وظیفه میکردند. | |
| I Ch | FarTPV | 9:16 | عوبدیا، پسر شمعیا، نوهٔ جِلال، نتیجهٔ یدوتون، برخیا، پسر آسا، نوهٔ القانه، ایشان در روستاهای نطوفاتیان سکونت داشتند. | |
| I Ch | FarTPV | 9:17 | دروازهبانان عبارت بودند از: شلوم رئیس دروازهبانان، عقوب، طلمون، اخیمان و نزدیکانشان. | |
| I Ch | FarTPV | 9:18 | تا آن زمان اعضای خاندان ایشان از دروازهٔ شرقی پادشاه محافظت میکردند و قبل از آن از اردوگاههای لاویان نگهبانی میکردند. | |
| I Ch | FarTPV | 9:19 | شلوم، پسر قوری، نوهٔ ابیاساف، نتیجهٔ قورح و اعضای خانوادهٔ قورحیان مسئول نگهبانی دروازهٔ ورودی خیمهٔ مقدّس خداوند بودند، همانگونه که اجداد آنها مسئول نگهبانی اردوگاه خداوند بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 9:22 | تعداد نگهبانان درهای ورودی و دروازهها دویست و دوازده نفر بودند. ایشان طبق روستاهایی که در آن زندگی میکردند، ثبت نام شده بودند. داوود پادشاه و سموئیل رائی اجداد ایشان را برای این مسئولیّت گمارده بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 9:25 | خویشاوندان آنها به نوبت، از روستاهای مربوطه میآمدند و برای هفت روز در آنجا به ایشان کمک میکردند. | |
| I Ch | FarTPV | 9:26 | ایشان چهار رئیس داشتند، همه لاوی بودند و مسئولیّت اتاقها و خزانههای معبد بزرگ خداوند را به دوش داشتند. | |
| I Ch | FarTPV | 9:27 | بهخاطر اهمیّت کار ایشان در نزدیکی معبد بزرگ زندگی میکردند تا از دروازههای آن نگهبانی و هر صبح آنها را باز کنند. | |
| I Ch | FarTPV | 9:28 | بعضی از ایشان مسئول ظروف مربوط به مراسم معبد بزرگ بودند و هنگامیکه آنها را برمیداشتند و بازمیگرداندند آنها را میشمردند. | |
| I Ch | FarTPV | 9:31 | یکی از لاویان به نام متتیا، فرزند نخست شلوم از خاندان قورحی مسئول پختن نان اهدایی بود. | |
| I Ch | FarTPV | 9:33 | بعضی از خانوادههای لاوی مسئول موسیقی در معبد بزرگ بودند. رهبران این خانوادهها در ساختمان معبد بزرگ زندگی میکردند. چون کار آنها شبانهروزی بود، مسئولیّت دیگری نداشتند. | |
| I Ch | FarTPV | 9:34 | افراد نامبرده طبق شجرهنامه، همه از رهبران خانوادههای لاوی بودند که در اورشلیم زندگی میکردند. | |
Chapter 10
| I Ch | FarTPV | 10:1 | فلسطینیها در دامنه کوه جلبوع با اسرائیل جنگ کردند، بسیاری از اسرائیلیها در آنجا کشته شدند و بقیّهٔ آنها با شائول و پسرانش گریختند. | |
| I Ch | FarTPV | 10:2 | امّا فلسطینیها به آنها رسیدند و سه پسر شائول، یوناتان، ابیناداب و ملکیشوع را کشتند. | |
| I Ch | FarTPV | 10:3 | نبرد سختی در اطراف شائول در گرفت، کمانداران او را یافتند و او با تیر ایشان زخمی شد. | |
| I Ch | FarTPV | 10:4 | شائول به جوانی که اسلحه او را حمل میکرد گفت: «شمشیر خود را درآور و مرا بکُش تا این فلسطینیهای کافر مرا تحقیر نکنند.» امّا مرد جوان بسیار ترسیده بود و چنین نکرد. پس شائول شمشیر کشید و خود را به روی آن انداخت. | |
| I Ch | FarTPV | 10:7 | هنگامیکه اسرائیلیهایی که در دشت یزرعیل زندگی میکردند، شنیدند که ارتش گریخته و شائول و پسرانش درگذشتهاند شهرها را رها کردند و گریختند. آنگاه فلسطینیها آمدند و شهرها را اشغال کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 10:8 | فردای آن روز، هنگامیکه فلسطینیها برای لخت کردن کشتهشدگان آمدند، جسد شائول و پسرانش را که در کوه جلبوع افتاده بود پیدا کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 10:9 | فلسطینیها جسد شائول را لخت کردند و سر او و زرهاش را برداشتند و قاصدانی به سراسر سرزمین فلسطین فرستادند تا خبر خوش را برای بُتهایشان و مردم ببرند. | |
| I Ch | FarTPV | 10:10 | ایشان زره شائول را در پرستشگاه خدایان خود و سرش را در پرستشگاه بت داجون قرار دادند. | |
| I Ch | FarTPV | 10:12 | شجاعترین مردان ایشان رفتند و اجساد شائول و پسرانش را به یابیش آوردند و ایشان بدنهای آنها را زیر درخت بلوطی به خاک سپردند و هفت روز روزه گرفتند. | |
| I Ch | FarTPV | 10:13 | شائول مرد زیرا به خداوند وفادار نبود. او از فرمانهای خداوند سرپیچی کرد. او سعی کرد از ارواح مردگان راهنمایی بگیرد. | |
Chapter 11
| I Ch | FarTPV | 11:1 | آنگاه همهٔ قوم اسرائیل در حبرون نزد داوود گرد هم آمدند و گفتند: «ما گوشت و استخوان تو هستیم، | |
| I Ch | FarTPV | 11:2 | حتّی هنگامیکه شائول پادشاه ما بود، تو سپاه ما را در جنگها رهبری کردی و خداوند خدای تو به تو فرمود: تو شبان قوم من، اسرائیل خواهی بود و پیشوای آنها خواهی شد.» | |
| I Ch | FarTPV | 11:3 | پس تمام رهبران قوم اسرائیل نزد پادشاه در حبرون رفتند و داوود در پیشگاه خداوند در حبرون با ایشان پیمان بست و ایشان داوود را طبق کلام خداوند به سموئیل به پادشاهی اسرائیل مسح کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 11:4 | داوود و همهٔ قوم اسرائیل به اورشلیم حمله کردند که در آن زمان آن را یبوس مینامیدند و ساکنان اوّلیه آن، یبوسیان هنوز در آنجا ساکن بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 11:5 | یبوسیان به داوود گفتند، او هرگز وارد شهر نخواهد شد، امّا داوود قلعهٔ صهیون را تسخیر کرد، سپس آنجا را شهر داوود نامیدند. | |
| I Ch | FarTPV | 11:6 | داوود گفت: «هرکس اولین یبوسی را بکشد، فرمانده ارتش خواهد شد.» یوآب، که مادرش صرویه بود، حمله را آغاز کرد و فرمانده شد. | |
| I Ch | FarTPV | 11:8 | از قسمت شرقی تپّه که زمینهای گود را پر کرده بودند او آغاز به بازسازی شهر کرد و یوآب بقیّهٔ شهر را بازسازی نمود. | |
| I Ch | FarTPV | 11:10 | این است نامهای رهبران مردان توانای داوود، که با همهٔ مردم اسرائیل طبق کلام خداوند از پادشاهی داوود پشتیبانی کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 11:11 | این است آمار مردان توانای داوود: یشبعام حَکمونی فرماندهٔ آن سه افسر مشهور، او نیزهٔ خود را علیه سیصد نفر بلند کرد و همه را کشت. | |
| I Ch | FarTPV | 11:13 | هنگامیکه فلسطینیها در فَسدَمیم برای جنگ جمع شده بودند، او با داوود بود. در آنجا کشتزار جو بود و مردان از دست فلسطینیها گریختند. | |
| I Ch | FarTPV | 11:14 | امّا او و افرادش در کشتزار جو ایستادگی کردند و از آن دفاع نمودند. و فلسطینیها را کشتند و خداوند با پیروزی بزرگی ایشان را رهانید. | |
| I Ch | FarTPV | 11:15 | هنگامیکه ارتش فلسطین در دشت رفائیم اردو زده بود، سه نفر از سی نفر فرمانده نزد داوود به غار عدُلام رفتند. | |
| I Ch | FarTPV | 11:17 | داوود با حسرت گفت: «ای کاش کسی از چاهی که در نزدیکی دروازهٔ بیتلحم است به من آبی برای نوشیدن میداد.» | |
| I Ch | FarTPV | 11:18 | آنگاه آن سه دلاور از پادگان فلسطینیها گذشتند و از چاهی که نزدیک بیتلحم بود آب کشیدند و آن را نزد داوود آوردند. امّا داوود آن را ننوشید، او آن را برای خداوند ریخت. | |
| I Ch | FarTPV | 11:19 | و گفت: «من هرگز نمیتوانم این را بنوشم، این مانند نوشیدن خون این مردان است که جان خود را به خطر انداختند!» پس او نپذیرفت که آن را بنوشد. کارهای شجاعانه این سه سرباز شجاع چنین بود. | |
| I Ch | FarTPV | 11:20 | ابیشای، برادر یوآب فرمانده آن سی نفر بود. او با سیصد مرد جنگید و با نیزه خود آنها را کشت و همردیف آن سه نفر مشهور بود. | |
| I Ch | FarTPV | 11:21 | او از همهٔ سی نفر مشهورتر بود و رهبر ایشان شد. امّا شهرت او به پای آن سه نفر نمیرسید. | |
| I Ch | FarTPV | 11:22 | بنایاهو، پسر یهویاداع، اهل قبصیئیل، سرباز معروفی بود. او کارهای شجاعانه فراوانی کرد. از جمله کشتن دو جنگجوی بزرگ موآبی، او یکبار در یک روز برفی به گودالی وارد شد و شیری را کشت. | |
| I Ch | FarTPV | 11:23 | او همچنین یک مصری را کشت، مرد بزرگی که قدش دو متر و نیم بود و نیزهای به اندازهٔ چوب نساجان در دست داشت. بنایا با چوبدستی به او حمله کرد و نیزهاش را از دستش گرفت و مصری را با آن کشت. | |
| I Ch | FarTPV | 11:25 | او در میان سی نفر بارز بود امّا مانند آن سه نفر مشهور نبود. داوود او را به رهبری محافظین خود گمارد. | |
Chapter 12
| I Ch | FarTPV | 12:1 | این است نام مردانی که نزد داوود در صقلغ آمدند، هنگامیکه داوود بهخاطر شائول پادشاه پسر قیس نمیتوانست با آزادی حرکت کند، ایشان از گروه دلاورانی بودند که در نبرد، داوود را یاری کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 12:2 | ایشان از طایفهٔ بنیامین و از نزدیکان شائول بودند، ایشان میتوانستند با دست راست و چپ با کمان تیراندازی و با فلاخن سنگ پرتاب کنند. | |
| I Ch | FarTPV | 12:3 | رهبر ایشان اخیعزر بود. سپس یوآش، هر دو پسران شماعه جبعاتی و یحزیئیل و فالط، پسران عزموت و براکه و ییهوی عناتوتی؛ | |
| I Ch | FarTPV | 12:4 | شمعیای جبعونی مردی نیرومند در میان آن سی نفر و رهبر ایشان بود، ارمیا و یحزیئیل، یوحانان، یوزاباد جدیراتی، | |
| I Ch | FarTPV | 12:8 | هنگامیکه داوود در قلعهٔ بیابانی بود رزمندگانی نیرومند و با تجربه، از طایفهٔ جاد که متخصص در سپر و نیزه، شیرچهره و مانند آهو در کوه تیزپا بودند، به او پیوستند. | |
| I Ch | FarTPV | 12:14 | این جادیان همه افسران ارتش بودند کوچکترین آنها برابر با صد نفر و بزرگترین ایشان برابر با هزار نفر بود. | |
| I Ch | FarTPV | 12:15 | آنها در ماه اول سال هنگامیکه رود اردن طغیان میکند، از آن گذشتند و مردمی را که در دشتهای شرقی و غربی رود اردن میزیستند پراکنده ساختند. | |
| I Ch | FarTPV | 12:17 | داوود به ملاقات ایشان رفت و گفت: «اگر شما برای دوستی و کمک به من آمدهاید، به اینجا خوش آمدید، به ما بپیوندید؛ امّا اگر قصد شما خیانت کردن به من در برابر دشمنان است با وجودی که من سعی نکردهام به شما آسیبی برسانم، خدای اجدادمان خواهد دانست و شما را مجازات خواهد کرد.» | |
| I Ch | FarTPV | 12:18 | آنگاه روح خدا بر عماسای که بعداً فرمانده سی نفر شد فرود آمد و او چنین گفت: «ای داوود پسر یَسی، ما از آن تو هستیم، پیروزی بر تو و کسانیکه یاران تو هستند، خداوند پشتیبان توست.» داوود به ایشان خوشآمد گفت و ایشان را سرداران سپاه خود کرد. | |
| I Ch | FarTPV | 12:19 | هنگامیکه داوود با فلسطینیان برای جنگ با شائول پادشاه میرفت گروهی از مردان طایفهٔ منسی به او پیوستند. امّا داوود به فلسطینیان کمک نکرد، زیرا پادشاهان ایشان ترسیدند که داوود به او خیانت کند و به سرور سابق خود بازگردد، در نتیجه داوود را به صقلغ باز فرستادند، | |
| I Ch | FarTPV | 12:20 | اینها نامهای مردان منسی هستند که با داوود به صقلغ رفتند: عدناح، یوزاباد، یدیعئیل، میکائیل، یوزاباد، الیهو و صلتای. اشخاص نامبرده سرداران گروهانهای هزار نفری منسی بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 12:22 | تقریباً هر روز مردان جدیدی به نیروهای داوود میپیوستند. بنابراین او بزودی دارای ارتش بزرگی شد. | |
| I Ch | FarTPV | 12:23 | این است تعداد افرادی از نیروهای مسلّح که در حبرون به داوود پیوستند تا مطابق کلام خداوند پادشاهی را از شائول به داوود واگذار کنند. | |
| I Ch | FarTPV | 12:29 | از طایفهٔ بنیامین: سه هزار نفر خویشاوندان شائول، بسیاری از آنها تا آن زمان به شائول وفادار ماندند. | |
| I Ch | FarTPV | 12:30 | از طایفهٔ افرایم: بیست هزار و هشتصد نفر، همگی جنگجویان شجاع معروف خانوادهٔ خود بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 12:31 | از نیم طایفهٔ منسی: هجده هزار نفر که به نمایندگی از طایفهٔ خود برای مراسم تاجگذاری داوود آمده بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 12:32 | از طایفهٔ یساکار: دویست نفر از رهبران و افراد تحت فرمان ایشان. این رهبران کسانی بودند که موقعیّت زمانی را درک میکردند و میدانستند که قوم اسرائیل باید چه کند | |
| I Ch | FarTPV | 12:33 | از طایفهٔ زبولون: پنجاههزار نفر سرباز کارآموزده، مسلّح به تمام وسایل جنگی، آماده نبرد، با هدفی مشترک که به داوود کمک کنند. | |
| I Ch | FarTPV | 12:37 | از طایفههای رئوبین، جاد و نصف طایفهٔ منسی از شرق رود اردن صد و بیست هزار سرباز مسلّح به تمام سلاحهای جنگی. | |
| I Ch | FarTPV | 12:38 | تمام این رزمندگان، آماده نبرد با ارادهٔ راسخ به حبرون رفتند تا داوود را پادشاه تمام اسرائیل سازند. بقیّهٔ مردم اسرائیل در این هدف متّحد بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 12:39 | ایشان مدّت سه روز با داوود از غذاها و نوشابههایی که هموطنانشان تهیّه کرده بودند خوردند و نوشیدند. | |
Chapter 13
| I Ch | FarTPV | 13:2 | آنگاه به مردم اسرائیل گفت: «اگر شما تأیید میکنید و اگر این خواست خداوند خدای ماست، بگذارید تا نزد بقیّهٔ هموطنان خود و کاهنان و لاویان قاصدانی بفرستیم و به آنها بگوییم تا نزد ما گرد هم آیند. | |
| I Ch | FarTPV | 13:3 | آنگاه ما خواهیم رفت و صندوق پیمان خداوند را که در زمان شائول پادشاه نادیده گرفته شده بود، باز خواهیم آورد.» | |
| I Ch | FarTPV | 13:5 | پس داوود مردم اسرائیل را از شیحور مصر تا گذرگاه حمات گرد هم آورد تا صندوق پیمان خداوند را از قریت یعاریم به اورشلیم بیاورند. | |
| I Ch | FarTPV | 13:6 | داوود و مردم به شهر بعله که همان قریت یعاریم است و در سرزمین یهودا بود رفتند تا صندوق خداوند را که به نام خداوند خوانده میشود و در روی صندوق دو فرشتهٔ نگهبان قرار دارد از آنجا بیاورند. | |
| I Ch | FarTPV | 13:7 | ایشان صندوق خداوند را از خانهٔ ابیناداب با گاری نو حمل کردند، عُزَّه و اخیو ارّابه را میراندند. | |
| I Ch | FarTPV | 13:8 | داوود و همهٔ مردم با همهٔ توانایی و با سرود و بربط و چنگ و دف و سنج و شیپور در حضور خدا پایکوبی میکردند. | |
| I Ch | FarTPV | 13:9 | هنگامیکه به خرمنگاه کیدون آمدند، گاوها لغزیدند و عُزا دست خود را دراز کرد تا صندوق پیمان را بگیرد، | |
| I Ch | FarTPV | 13:10 | خشم خداوند علیه عُزا افروخته شد و او را بزد، زیرا او به صندوق دست زده بود و او آنجا در حضور خدا مُرد. | |
| I Ch | FarTPV | 13:11 | داوود خشمگین بود زیرا خداوند عُزا را در خشم مجازات کرده بود. آن محل تا به امروز فارص عُزا نامیده میشود. | |
Chapter 14
| I Ch | FarTPV | 14:1 | حیرام، پادشاه صور قاصدانی همراه با چوب سرو، معماران و نجّاران نزد داوود فرستاد تا برای او کاخی بسازند. | |
| I Ch | FarTPV | 14:2 | به این خاطر داوود فهمید که خداوند او را به پادشاهی اسرائیل گماشته است و سلطنت او را بهخاطر مردم اسرائیل کامروا کرده است. | |
| I Ch | FarTPV | 14:4 | اینها نامهای فرزندان او هستند که در اورشلیم به دنیا آمدند: شموع، شوباب، ناتان، سلیمان، | |
| I Ch | FarTPV | 14:8 | هنگامیکه فلسطینیها شنیدند که داوود پادشاه تمام کشور اسرائیل شده است، ارتش آنها برای دستگیری داوود خارج شد. پس داوود برای مقابله با ایشان تاخت. | |
| I Ch | FarTPV | 14:10 | داوود از خدا پرسید: «آیا به فلسطینیها حمله کنم؟ آیا تو پیروزی از آن من خواهی کرد؟» خدا پاسخ داد: «بله، حمله کن، من به تو پیروزی خواهم بخشید.» | |
| I Ch | FarTPV | 14:11 | پس داوود در بعل فراصیم به ایشان یورش برد و ایشان را شکست داد و داوود گفت: «خدا با دستهای من مانند سیلی خروشان دشمنان مرا شکست داد» پس آن مکان را بعل فراصیم نامیدند. | |
| I Ch | FarTPV | 14:12 | هنگامیکه فلسطینیها گریختند، بُتهای خود را بر جای گذاشتند و داوود دستور داد تا آنها سوزانده شوند. | |
| I Ch | FarTPV | 14:14 | بار دیگر داوود از خدا راهنمایی خواست و خدا به او گفت: «از اینجا به ایشان حمله نکن، بلکه دور بزن و از سوی دیگر در نزدیکی درختان، آمادهٔ حمله شو. | |
| I Ch | FarTPV | 14:15 | هنگامیکه تو صدای گامها را از بالای درختان شنیدی، آنگاه حمله کن زیرا من در پیش تو گام خواهم برداشت تا ارتش فلسطینیها را شکست دهم.» | |
Chapter 15
| I Ch | FarTPV | 15:1 | داوود خانههایی در شهر داوود برای خود ساخت و محلی برای صندوق خداوند آماده کرد و خیمهای برای آن برپا کرد. | |
| I Ch | FarTPV | 15:2 | آنگاه داوود گفت: «کسی به جز لاویان نباید صندوق خدا را حمل کند، زیرا خداوند ایشان را برگزیده تا صندوق خداوند را حمل کنند و او را برای همیشه خدمت کنند.» | |
| I Ch | FarTPV | 15:3 | داوود همهٔ مردم اسرائیل را در اورشلیم گرد آورد تا صندوق خداوند را به جایی که آماده کرده بود بیاورد. | |
| I Ch | FarTPV | 15:11 | سپس داوود صادوق و ابیاتار را که کاهن بودند و اوریئیل، عسایا، یوئیل، شمعیا، ایلیئیل و عمیناداب را که از لاویان بودند، فراخواند. | |
| I Ch | FarTPV | 15:12 | او به لاویان گفت: «شما رهبران خاندانهای لاوی هستید، خود را و برادران خویش را تقدیس نمایید تا صندوق خداوند خدای اسرائیل را به مکانی که برای آن آماده کردهام بیاورید. | |
| I Ch | FarTPV | 15:13 | چون بار اول شما آنجا نبودید که آن را حمل کنید، خداوند خدای ما، ما را مجازات کرد؛ زیرا آنگونه که باید او را ستایش میکردیم، نکردیم.» | |
| I Ch | FarTPV | 15:14 | آنگاه کاهنان و لاویان خود را تقدیس نمودند تا صندوق پیمان خداوند خدای اسرائیل را حمل کنند. | |
| I Ch | FarTPV | 15:15 | همانطور که موسی طبق کلام خداوند دستور داده بود، لاویان با چوبهای بلندی آن را بر دوش خود حمل کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 15:16 | داوود به رهبر لاویان دستور داد تا خویشان خود را برای خواندن و نواختن چنگ و بربط و سنج بگمارند تا با صدای بلند فریاد شادی برآورند. | |
| I Ch | FarTPV | 15:17 | پس لاویان هیمان، پسر یوئیل و از برادرانش آساف، پسر برکیا و ایتان، پسر قوشیا از خاندان مراری را برگزیدند | |
| I Ch | FarTPV | 15:18 | و با ایشان خویشاوندان درجه دوم خود، زکریا، یعُزیئیل، شمیراموت، یحیئیل، عونی، الیاب، بنایاهو، معسیا، متتیا، الیفلیا و مقنیا و عوبید اَدوم و یعیئیل دروازبانان را برگزیدند. | |
| I Ch | FarTPV | 15:20 | و زکریا، عُزیئیل، شمیراموت، یحیئیل، عنی، الیاب، معسیا و بنایا را برای نواختن چنگ طبق آلاموت. | |
| I Ch | FarTPV | 15:21 | امّا متتیا، الیفلیا، مقنیا، عوبید اَدوم، یعیئیل، و عزریا بربط را طبق ثمانی بنوازند و رهبری کنند. | |
| I Ch | FarTPV | 15:24 | شبنیا، یوشافاط، نتنئیل، عماسای، زکریا، بنایاهو و الیعزر که همه کاهن بودند، نزد صندوق پیمان خداوند شیپور مینواختند. و عوبید اَدوم و یحیی نگهبان صندوق پیمان بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 15:25 | پس داوود با رهبران اسرائیل و فرماندهان گروهانهای هزار نفری به خانهٔ عوبید اَدوم رفتند تا با شادمانی صندوق پیمان خداوند را بیاورند. | |
| I Ch | FarTPV | 15:26 | چون خداوند لاویانی که صندوق پیمان را حمل میکردند کمک کرد، ایشان هفت گاو و هفت قوچ قربانی کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 15:27 | داوود و همهٔ لاویانی که صندوق پیمان را حمل میکردند، سرایندگان و کنیا رهبر سرایندگان، همه رداهای کتانی لطیفی پوشیده بودند و داوود جامهٔ مخصوص کاهنان بر تن داشت. | |
| I Ch | FarTPV | 15:28 | پس همهٔ اسرائیلیها با فریاد شادی و صدای بوق و شیپور و سنج و چنگ و بربط همراه صندوق پیمان خداوند به اورشلیم آمدند. | |
Chapter 16
| I Ch | FarTPV | 16:1 | ایشان صندوق پیمان خداوند را آوردند و در داخل خیمهای که داوود برافراشته بود، قرار دادند. و قربانیهای سوختنی و سلامتی به حضور خداوند تقدیم کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 16:3 | داوود به تمام مردها و زنهای قوم اسرائیل یک قرص نان، یک قسمت از گوشت و یک نان کشمشی داد. | |
| I Ch | FarTPV | 16:4 | او گروهی از لاویان را برای خدمت در برابر صندوق پیمان گماشت تا خداوند خدای اسرائیل را نیایش و ستایش کنند. | |
| I Ch | FarTPV | 16:5 | آساف رهبر بود و بعد از او زکریا، یعیئیل، شمیراموت، یحیئیل، متتیا، الیاب، بنایاهو و عوبید اَدوم بودند. یعیئیل نوازندهٔ چنگ و بربط بود و آساف سنج مینواخت. | |
| I Ch | FarTPV | 16:6 | بنایاهو و یحزیئیل کاهنانی بودند که در برابر صندوق پیمان خدا به طور مرتب شیپور مینواختند. | |
| I Ch | FarTPV | 16:7 | در آن روز بود که داوود برای اولین بار مسئولیّت سرودهای ستایشی برای خداوند را به آساف و لاویان دیگر داد. | |
| I Ch | FarTPV | 16:8 | خداوند را شکر کنید و عظمت او را بیان نمایید. کارهایی را که انجام داده است به جهانیان اعلام نمایید. | |
| I Ch | FarTPV | 16:12 | ای فرزندان بندهٔ او ابراهیم، و ای فرزندان یعقوب، برگزیدهٔ او، معجزات و داوریهای خدا را به یاد آورید. | |
| I Ch | FarTPV | 16:13 | ای فرزندان بندهٔ او ابراهیم، و ای فرزندان یعقوب، برگزیدهٔ او، معجزات و داوریهای خدا را به یاد آورید. | |
| I Ch | FarTPV | 16:21 | خداوند به هیچکس اجازه نداد که به آنها آزاری برساند و برای پشتیبانی آنها به پادشاهان هشدار داد. | |
| I Ch | FarTPV | 16:33 | آنگاه درختان جنگل از شادمانی در حضور خداوند بخوانند زیرا او برای داوری زمین میآید، | |
| I Ch | FarTPV | 16:35 | به او بگویید: «ای خدای نجاتدهنده، ما را رهایی بخش، ما را گردهم آور و از ملّتها رها کن، تا بتوانیم سپاسگزار باشیم و نام مقدّس تو را ستایش کنیم.» | |
| I Ch | FarTPV | 16:36 | سپاس بر خداوند خدای اسرائیل! او را از اکنون تا ابد سپاس گویید. آنگاه همهٔ مردم آمین گفتند و خداوند را ستایش کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 16:37 | داوود آساف و نزدیکانشان را برای خدمت نزد صندوق پیمان گماشت تا کارهای روزمرهٔ آن را انجام دهند. | |
| I Ch | FarTPV | 16:38 | او همچنین به عوبید اَدوم پسر یدیتون و شصت و هشت نفر از دستیاران او امر کرد که با آنها کمک کنند. عوبید اَدوم و حوسه وظیفهٔ دروازهبانی را داشتند. | |
| I Ch | FarTPV | 16:39 | صادوق کاهن و سایر کاهنان را هم برای خدمت در خیمهٔ خداوند بالای تپّه در جبعون تعیین کرد | |
| I Ch | FarTPV | 16:40 | تا مطابق قوانین نوشته شدهٔ خداوند به قوم اسرائیل، به طور منظّم برای خداوند قربانیهای سوختنی در قربانگاه هر صبح و عصر تقدیم کنند. | |
| I Ch | FarTPV | 16:41 | با ایشان هیمان، یدوتون و سایر برگزیدگان ویژه، برای خواندن سرودهای نیایشی برای خداوند و محبّت پایدار او انتخاب شدند. | |
| I Ch | FarTPV | 16:42 | هیمان و یدوتون همچنین مسئولیّت شیپور و سنج وسازهای دیگر هنگامی که سرودهای پرستشی سراییده میشد، به عهده داشتند. | |
Chapter 17
| I Ch | FarTPV | 17:1 | روزی داوود در کاخ خود نشسته بود و به ناتان نبی گفت: «ببین، من در این قصری که از چوب سرو ساخته شده است زندگی میکنم، امّا صندوقچه پیمان خداوند در زیر خیمه قرار دارد.» | |
| I Ch | FarTPV | 17:2 | ناتان در جواب او گفت: «اختیار به دست خودت است، هرچه میخواهی بکن، زیرا خداوند همراهت توست.» | |
| I Ch | FarTPV | 17:5 | زیرا از روزی که مردم اسرائیل را از کشور مصر رهایی دادم تا به امروز در معبدی ساکن نبودهام، همیشه در خیمهها زندگی کرده و از جایی به جایی دیگر نقل مکان کردهام. | |
| I Ch | FarTPV | 17:6 | در همهٔ سفرها با قوم اسرائیل رفتهام، امّا به هیچیک از رهبرانشان که من آنها را برای رهبریشان تعیین نمودم، شکایت نکردهام که چرا معبدی از چوب سرو برای من نساختهاند.' | |
| I Ch | FarTPV | 17:7 | «حال به بندهام داوود بگو که خداوند متعال میفرماید: 'من تو را که چوپان سادهای بیش نبودی آوردم و به عنوان پادشاه قوم خود، اسرائیل انتخاب کردم. | |
| I Ch | FarTPV | 17:8 | به هر جایی که رفتی با تو بودم. همهٔ دشمنانت را از سر راهت از بین بردم. حالا نام تو را مثل نام بزرگترین شخصیّتهای جهان میسازم. | |
| I Ch | FarTPV | 17:9 | برای قوم خود، اسرائیل جایی را تعیین میکنم که وطن و مِلک همیشگی ایشان باشد و هیچکسی نتواند آرامی آنها را برهم بزند. به مردمان بدخواه اجازه نمیدهم که آنها را مثل داورانی که من برایشان تعیین کردم، خوار و حقیر سازند. دشمنانت را مغلوب تو میکنم و وعده میدهم که به تو فرزندان فراوان ببخشم. | |
| I Ch | FarTPV | 17:10 | برای قوم خود، اسرائیل جایی را تعیین میکنم که وطن و مِلک همیشگی ایشان باشد و هیچکسی نتواند آرامی آنها را برهم بزند. به مردمان بدخواه اجازه نمیدهم که آنها را مثل داورانی که من برایشان تعیین کردم، خوار و حقیر سازند. دشمنانت را مغلوب تو میکنم و وعده میدهم که به تو فرزندان فراوان ببخشم. | |
| I Ch | FarTPV | 17:11 | و وقتیکه عمرت به سر برسد و به نیاکانت بپیوندی، یکی از فرزندانت را پادشاه میسازم و سلطنت او را برقرار میکنم. | |
| I Ch | FarTPV | 17:13 | من پدر او و او پسر من خواهد بود. محبّت پایدار و شفقّت خود را از او دریغ نمیکنم، طوری که از شائول دریغ کردم و او را از پادشاهی خلع نمودم. | |
| I Ch | FarTPV | 17:14 | زمام اختیار مردم و سلطنت خود را به دست او میدهم و پادشاهی او ابدی و جاودانی میباشد.'» | |
| I Ch | FarTPV | 17:16 | بعد داوود به داخل خیمهٔ مقدّس رفت و به حضور خداوند نشست و گفت: «ای خداوند خدای من، من کیستم و فامیل من چیست که مرا به این مقام رساندی؟ | |
| I Ch | FarTPV | 17:17 | من ارزش این چیزهای فوقالعاده را که تا به حال در حق من کردی ندارم، امّا تو باز هم وعدههای عالیتر آینده را به من دادی که خانواده و فرزندان من هم شامل آن وعدهها میباشند. ای خداوند خدای من! | |
| I Ch | FarTPV | 17:18 | زیادتر از این چه میتوانم بگویم؟ این بندهات چه کسی است که تو او را به چنین افتخاراتی نایل ساختی؟ | |
| I Ch | FarTPV | 17:20 | ای خداوند، تو شریک و همتایی نداری. ما میدانیم و به گوش خود شنیدهایم که به غیراز ذات پاک تو خدای دیگری وجود ندارد. | |
| I Ch | FarTPV | 17:21 | هیچ قوم دیگری به پای قوم اسرائیل نمیرسد و یگانه قومی است که تو از کشور مصر نجات دادی و برای خود برگزیدی. با معجزات حیرتانگیز، نام خود را بزرگ و مشهور ساختی. و بهخاطر اینکه راه را برای خروج قوم اسرائیل از کشور مصر هموار سازی اقوام زیادی را از بین بردی. | |
| I Ch | FarTPV | 17:23 | «حالا ای خداوند، آن وعدههایی که به بندهات و به خانوادهاش دادی استوار و ابدی باقی بمانند و همگی عملی گردند؛ | |
| I Ch | FarTPV | 17:24 | تا نام مقدّس تو مشهور شود و جلال و عظمت ابدی یابد و همه بگویند: 'خداوند متعال، خدای اسرائیل، واقعاً خدای اسرائیل است'، و خانوادهٔ بندهات همیشه فرمانروای قوم اسرائیل باشد، | |
| I Ch | FarTPV | 17:25 | زیرا تو ای خدای من، به وضوح به من فرمودی که سلسلهٔ مرا پادشاه میسازی، بنابراین به بندهات جرأت بخشیدی که برای عرض دعا به دربارت رو کند. | |
Chapter 18
| I Ch | FarTPV | 18:1 | بعد از مدّتی داوود بر فلسطینیان حمله کرد و آنها را شکست داد. شهر جت و روستاهای اطراف آن را متصرّف شد. | |
| I Ch | FarTPV | 18:3 | داوود همچنان هددعزر، پادشاه صوبه را که میخواست سرزمین سواحل بالای رودخانهٔ فرات را اشغال کند، در سرحد حمات شکست داد | |
| I Ch | FarTPV | 18:4 | و یکهزار ارّابه، هفت هزار سواره نظام و بیست هزار پیاده نظام او را به دست آورد. از جمله تمام اسبها صد رأس آنها را برای خود نگه داشت و پاهای سایر اسبها را لنگ کرد. | |
| I Ch | FarTPV | 18:5 | وقتی سوریان دمشق به کمک هددعزر، پادشاه صوبه آمدند، داوود بیست و دو هزار از سوریان را به قتل رساند. | |
| I Ch | FarTPV | 18:6 | بعد داوود تعدادی از پادگانهای خود را در سوریه دمشق برای کنترل شهر گماشت. و سوریان هم تابع داوود شدند و به او باج میدادند. به این ترتیب به هر جایی که داوود میرفت، خداوند پیروزی را نصیب او میکرد. | |
| I Ch | FarTPV | 18:8 | از طبحت و کان، دو شهر هددعزر، یک مقدار زیاد فلز برنزی به دست آورد و سلیمان از آن حوض بزرگ، ستونها و ظروف برنزی ساخت. | |
| I Ch | FarTPV | 18:9 | چون توعی، پادشاه حمات شنید که داوود تمام لشکر هددعزر، پادشاه صوبه را شکست داده است، | |
| I Ch | FarTPV | 18:10 | پسر خود، هدورام را پیش داوود فرستاد تا بهخاطر پیروزی او بر هددعزر سلام و تهنیت گوید، زیرا هددعزر همیشه با توعی در جنگ بود. او همچنان انواع اشیای طلایی، نقرهای و برنزی را به عنوان تُحفه برایش فرستاد. | |
| I Ch | FarTPV | 18:11 | داوود آنها را هم با تمام نقره و طلایی که از مردم دیگر، یعنی اَدومیان، موآبیان، عمونیان و فلسطینیان به دست آورده بود وقف خداوند کرد. | |
| I Ch | FarTPV | 18:13 | و برای کنترل اَدوم یک عدّه از سپاهیان را در آنجا گذاشت و تمام اَدومیان تابع داوود شدند و به هر جایی که پای داوود میرسید خداوند او را پیروز میکرد. | |
| I Ch | FarTPV | 18:14 | به این ترتیب، داوود حکمفرمای تمام قلمرو اسرائیل شد و با عدالت و انصاف بر مردم حکومت میکرد. | |
Chapter 19
| I Ch | FarTPV | 19:2 | داوود گفت: «ناحاش با من با وفاداری رفتار کرد، حالا نوبت من است که به پسرش، حانون احسان کنم.» پس نمایندگان خود را برای تسلیّت بهخاطر وفات پدرش فرستاد. وقتی نمایندگان داوود به سرزمین عمونیان پیش حانون رسیدند، | |
| I Ch | FarTPV | 19:3 | رهبران عمونیان به حانون گفتند: «آیا فکر میکنی که داوود براستی نمایندگان خود را برای تعزیّت و بهخاطر احترام به پدرت فرستاده است؟ البتّه نه! او آنها را به عنوان جاسوس به اینجا فرستاده تا سرزمین را جستجو کنند تا بتواند اینجا را تسخیر کند.» | |
| I Ch | FarTPV | 19:4 | بنابراین حانون ریش نمایندگان داوود را تراشید و لباسشان را از کمر کوتاه کرد و آنها را از کشور خود راند. | |
| I Ch | FarTPV | 19:5 | آنها آنجا را ترک کردند و چون داوود از ماجرا آگاه شد، به آن مردان که از وضع خود خجالت میکشیدند، این پیام را فرستاد: «در اریحا بمانید تا ریشتان درآید و بعد اینجا بیایید.» | |
| I Ch | FarTPV | 19:6 | چون عمونیان پی بردند که داوود از این عمل چقدر بدش آمده، حانون هفتاد خروار نقره تهیّه کرد تا ارّابه و سوار را از ماورالنهر، سوریه معکه و صوبه اجیر کنند. | |
| I Ch | FarTPV | 19:7 | آنها سی و دو هزار ارّابه و سوار را اجیر کردند و با پادشاه معکه و سپاه او آمدند و در میدبا موضع گرفتند. عمونیان هم از شهرهای خود آمده، یکجا جمع شدند و برای جنگ رفتند. | |
| I Ch | FarTPV | 19:9 | عمونیان برای جنگ آماده شدند و در پیش دروازهٔ شهر سنگر گرفتند، و قوای کشورهایی که برای کمک آمده بودند، جدا از عمونیان در دشت قرار گرفتند. | |
| I Ch | FarTPV | 19:10 | چون یوآب دید که قوای دشمن قصد دارند که از جلو و پشت سر حمله کنند، یک عدّه از افراد ورزیده را انتخاب کرده در مقابل سوریان صف آرایی کرد. | |
| I Ch | FarTPV | 19:12 | و به او گفت: «اگر سوریان بر ما غلبه کردند، شما به ما کمک کنید و اگر عمونیان بر شما غالب شدند، ما به کمک شما میآییم. | |
| I Ch | FarTPV | 19:13 | شجاع و با جرأت باشید و ما باید مردانهوار برای مردم خود و بهخاطر شهرهای خداوند بجنگیم. آنگاه ما کار خویش را به خداوند میسپاریم تا ببینیم که رضا و خواستهٔ او چه میباشد.» | |
| I Ch | FarTPV | 19:14 | پس یوآب و همراهانش برای حمله بر سوریان به خط جنگ نزدیک شدند. سوریان از او فرار کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 19:15 | وقتی عمونیان دیدند که سوریان فرار کردند، آنها هم از ابیشای و قوای او پا به فرار گذاشته، به داخل شهر رفتند و یوآب به اورشلیم برگشت. | |
| I Ch | FarTPV | 19:16 | چون سوریان پیبردند که از دست اسرائیل شکست خوردهاند، بنابراین قاصدان خود را فرستادند تا سوریانی را که در شرق رودخانهٔ فرات بودند، به سرکردگی شوفک، قوماندان عمومی سپاه هددعزر بیاورند. | |
| I Ch | FarTPV | 19:17 | وقتی داوود از نقشهٔ آنها باخبر شد، تمام لشکر اسرائیل را جمع کرد و از رود اردن عبور نمود و با قوای خود به مقابله آنها رفت. سوریان هم دست به حمله زدند و جنگ شروع شد، | |
| I Ch | FarTPV | 19:18 | امّا سوریان بار دیگر فرار کردند و لشکر داوود هفت هزار ارّابهران و چهل هزار سرباز پیاده سوریان را به قتل رساند. او همچنان شوفک، فرماندهٔ عمومی سپاه سوریان را کشت. | |
Chapter 20
| I Ch | FarTPV | 20:1 | در بهار، هنگامیکه پادشاهان به جنگ میروند، یوآب ارتش را بیرون برد و سرزمین عمونیها را ویران کرد و شهر رَبّه را محاصره نمود. امّا داوود در اورشلیم ماند. یوآب به شهر رّبه حمله کرد و آن را ویران نمود. | |
| I Ch | FarTPV | 20:2 | داوود تاج بت مِلکُوم را از سرش برداشت. او دریافت که وزن آن حدود سی و چهار کیلوگرم طلا و در آن سنگهای گرانبها بود و آن را بر سر داوود گذاشتند. او همچنین غنایم بسیاری از شهر با خود آورد. | |
| I Ch | FarTPV | 20:3 | او مردم شهر را بیرون آورد و با ارّه، کلنگ و تبر به بیگاری گماشت. داوود با همهٔ مردم شهرهای دیگر عمونیها چنین کرد. آنگاه داوود و همهٔ مردم به اورشلیم بازگشتند. | |
| I Ch | FarTPV | 20:4 | پس از این، جنگ با فلسطینیها در جازر درگرفت و سبکای حوشاتی، سفای را که از فرزندان یکی از غولها بود، کشت و در نتیجه فلسطینیها شکست خوردند. | |
| I Ch | FarTPV | 20:5 | باز در جنگی دیگر با فلسطینیان، الحانان، پسر یاعیر، لحمی را که برادر جلیات جتی بود و نیزهای به اندازهٔ نورد بافندگی داشت، کشت. | |
| I Ch | FarTPV | 20:6 | نبرد دیگری در جت درگرفت، در آنجا مرد غول پیکری بود که دستها و پاهای او شش انگشت داشت و مجموع آنها بیست و چهار انگشت بود و از نسل غولها بود. | |
Chapter 21
| I Ch | FarTPV | 21:2 | پس داوود به یوآب و فرماندهان ارتش گفت: «بروید و گزارش آمار قوم اسرائیل را از دان تا بئرشبع برای من بیاورید تا جمعیّت کشور را بدانم.» | |
| I Ch | FarTPV | 21:3 | یوآب پاسخ داد «خداوند جمعیّت قوم خود را صد برابر آنچه هست کند، ای سرورم پادشاه آیا همهٔ ایشان بندگان تو نیستند؟ چرا سرورم میخواهد چنین کند؟ چرا او میخواهد اسرائیل را به گناه بکشد؟» | |
| I Ch | FarTPV | 21:4 | امّا پادشاه یوآب را وادار به قبول دستور خود کرد، پس یوآب رفت و در سراسر کشور اسرائیل سفر کرد و به اورشلیم بازگشت | |
| I Ch | FarTPV | 21:5 | او به داوود پادشاه گزارش کلّ آمار کسانی را که قادر به خدمت نظام وظیفه بودند داد: یک میلیون و صد هزار نفر در اسرائیل و چهارصد و هفتاد هزار نفر در یهودا بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 21:6 | چون فرمان پادشاه مورد تأیید یوآب نبود، او طایفهها لاوی و بنیامین را سرشماری ننمود. | |
| I Ch | FarTPV | 21:8 | داوود به خدا گفت: «من بهخاطر این کارها مرتکب گناه بزرگی شدهام. امّا اکنون به درگاهت دعا میکنم که گناه بندهات را ببخشی، چون من بیخردانه عمل کردهام.» | |
| I Ch | FarTPV | 21:10 | «برو به داوود بگو: خداوند میفرماید: 'سه چیز به تو پیشنهاد میکنم. تو یکی از آنها را انتخاب کن تا من برایت انجام بدهم.'» | |
| I Ch | FarTPV | 21:12 | سه سال قحطی یا سه ماه گریز از دشمن یا سه روز که خداوند با شمشیرش به شما حمله خواهد کرد و بلا به سرزمین شما فرود خواهد آورد و فرشتهٔ خداوند در سراسر اسرائیل مرگ خواهد آورد؟ اکنون تصمیم بگیر، چه پاسخی برای خداوند ببرم؟» | |
| I Ch | FarTPV | 21:13 | داوود به جاد گفت: «من بسیار پریشان هستم، بگذار به دست خداوند بیافتم، زیرا رحمت او عظیم است، امّا نگذار به دست انسان بیفتم.» | |
| I Ch | FarTPV | 21:15 | خداوند فرشتهای را به اورشلیم فرستاد تا آن را نابود کند، امّا او تغییر عقیده داد و به فرشته گفت: «بس است، دست نگهدار!» در این هنگام فرشتهٔ خداوند در خرمنگاه ارونه یبوسی ایستاده بود. | |
| I Ch | FarTPV | 21:16 | داوود به بالا نگاه کرد و فرشتهٔ خداوند را دید که بین زمین و آسمان ایستاده است، و در دستش شمشیری برهنه گرفته است و آن را به سوی اورشلیم دراز کرده است. آنگاه داوود و رهبران قوم پلاس پوشیدند و با صورت به روی زمین افتادند. | |
| I Ch | FarTPV | 21:17 | داوود دعا کرده گفت: «خدایا، من گناه کردهام. من دستور سرشماری را صادر کردهام. این مردم چه گناهی مرتکب شدهاند؟ خداوندا، خدای من، مرا و خاندان مرا تنبیه کن و قوم را ببخشای.» | |
| I Ch | FarTPV | 21:18 | آنگاه فرشتهٔ خداوند به جاد گفت: «به داوود بگو که قربانگاهی برای خداوند در خرمنگاه ارنان یبوسی بسازد.» | |
| I Ch | FarTPV | 21:20 | اُرنان در حال کوبیدن گندم بود و وقتی روی گردانید و فرشته را دید، چهار پسرش که با او بودند، خود را پنهان کردند، امّا ارنان همچنان گندم میکوبید. | |
| I Ch | FarTPV | 21:21 | وقتی داوود به آنجا رسید، ارنان او را دید و از خرمنگاه بیرون شد. نزد داوود رفت و در برابرش روی بر زمین نهاد. | |
| I Ch | FarTPV | 21:22 | داوود به ارنان گفت: «زمین خرمنگاه را به من بفروش، زیرا میخواهم برای خداوند قربانگاهی بسازم تا بلا از سر مردم رفع شود و من تمام بهای آن را به تو میپردازم.» | |
| I Ch | FarTPV | 21:23 | آنگاه ارنان به داوود گفت: «ای سرورم، پادشاه این را بگیرید و آنچه در نظر شما نیکوست، با آن انجام دهید. من گاوها را برای قربانی سوختنی، خرمنکوب را برای چوب و گندم را برای هدیهٔ آردی تقدیم میکنم، من همه را میدهم.» | |
| I Ch | FarTPV | 21:24 | امّا داوود پادشاه به ارنان گفت: «خیر، من بهای کامل آنها را خواهم پرداخت، من آنچه را که از آن توست برای خداوند نمیگیرم و قربانی سوختنی را که رایگان باشد، تقدیم نخواهم کرد.» | |
| I Ch | FarTPV | 21:26 | او در آنجا قربانگاهی برای خداوند ساخت و قربانی سوختنی و سلامتی تقدیم نمود و بعد به حضور خداوند دعا کرد. خداوند آتشی را از آسمان بر قربانگاه قربانی سوختنی فرستاد. | |
| I Ch | FarTPV | 21:28 | در آن زمان هنگامیکه داوود دید که خداوند به او در خرمنگاه ارنان یبوسی پاسخ گفته است، او قربانیهای خود را در آنجا بجا آورد. | |
| I Ch | FarTPV | 21:29 | چون در آن زمان، خیمهٔ مقدّس و قربانگاهی که موسی ساخته بود، بر فراز تپّهای در جبعون قرار داشت، | |
Chapter 22
| I Ch | FarTPV | 22:1 | پس داوود گفت: «اینجا معبد بزرگ خداوند خدای ما و قربانگاه قربانی سوختنی برای مردم اسرائیل باشد.» | |
| I Ch | FarTPV | 22:2 | داوود دستور داد تا همهٔ بیگانگانی را که در سرزمین اسرائیل بودند، گرد هم آورند و ایشان را به کار گماشت. گروهی از ایشان برای معبد بزرگ سنگهای چهار گوش را آماده میکردند. | |
| I Ch | FarTPV | 22:3 | او مقدار زیادی آهن برای ساختن میخ و لولا برای درهای چوبی تهیّه کرد. همچنین آنقدر برنز تهیّه کرد که کسی نمیتوانست آن را وزن کند. | |
| I Ch | FarTPV | 22:5 | داوود گفت: «پسر من سلیمان، جوان و بیتجربه است و معبد بزرگی که برای خداوند ساخته میشود باید بسیار با شکوه و در جهان مشهور باشد، در نتیجه من برای ساختن آن تدارک خواهم دید.» پس داوود قبل از مرگ خود مصالح بسیاری تهیّه دید. | |
| I Ch | FarTPV | 22:6 | آنگاه او پسر خود سلیمان را فراخواند و او را مسئول ساختن معبدی برای خداوند خدای اسرائیل کرد | |
| I Ch | FarTPV | 22:8 | امّا کلام خداوند بر من آمد و فرمود: 'تو بسیار خون ریختهای و جنگهای بزرگی برپا کردهای. تو نباید معبدی به نام من بسازی، زیرا در زمین در برابر من خون فراوان ریختهای. | |
| I Ch | FarTPV | 22:9 | امّا پسری برای تو به دنیا خواهد آمد او در آرامش حکومت خواهد کرد. من از هر سو آرامش از تمام دشمنانش به او خواهم داد. نام او سلیمان خواهد بود و در دوران سلطنت او امنیّت و آرامی به مردم اسرائیل خواهم داد. | |
| I Ch | FarTPV | 22:10 | او معبدی برای نام من خواهد ساخت، او پسر من خواهد بود و من پدر او خواهم بود و تخت پادشاهی او را برای همیشه در اسرائیل استوار خواهم کرد.' | |
| I Ch | FarTPV | 22:11 | «اکنون پسرم، خداوند با تو باشد تا تو با موفّقیّت معبد خداوند خدای خود را مطابق گفتهٔ او بسازی. | |
| I Ch | FarTPV | 22:12 | تنها خداوند به تو بینش و دانش عطا فرماید تا هنگامیکه تو را رهبر اسرائیل میکند، قوانین خداوند خدای خود را بجا آوری. | |
| I Ch | FarTPV | 22:13 | وقتیکه تو با دقّت قوانین و دستوراتی را که خداوند توسط موسی برای قوم اسرائیل فرمان داد رعایت کنی، کامیاب خواهی شد. | |
| I Ch | FarTPV | 22:14 | با رنج فراوان برای معبد بزرگ معادل چهار هزار تن طلا، چهل هزار تن نقره و برنز و آهن بیش از اندازه تهیّه دیدهام، همچنین الوار و سنگ مهیّا نمودهام. تو باید به اینها بیافزایی. | |
| I Ch | FarTPV | 22:15 | تو کارگران فراوان، از قبیل سنگتراش، بنّا و نجّار و همهگونه صنعتگران ماهر که میتوانند با طلا، نقره، برنز و آهن کار کنند در اختیار داری. برخیز و کار را آغاز کن! خداوند با تو باشد.» | |
| I Ch | FarTPV | 22:16 | تو کارگران فراوان، از قبیل سنگتراش، بنّا و نجّار و همهگونه صنعتگران ماهر که میتوانند با طلا، نقره، برنز و آهن کار کنند در اختیار داری. برخیز و کار را آغاز کن! خداوند با تو باشد.» | |
| I Ch | FarTPV | 22:18 | و چنین گفت: «آیا خداوند خدایتان با شما نیست؟ آیا او شما را از همه جهت آرامش نداده است؟ او مرا بر تمام مردمی که در این سرزمین بودند پیروز کرد و ایشان اکنون مطیع شما و خداوند هستند. | |
Chapter 23
| I Ch | FarTPV | 23:1 | هنگامیکه داوود پیر و سالخورده شد، پسر خود سلیمان را به عنوان پادشاه اسرائیل برگزید. | |
| I Ch | FarTPV | 23:3 | و بعد امر کرد که از لاویان سی ساله و بالاتر سرشماری کنند. تعداد تمام آنها سی و هشت هزار نفر بود. | |
| I Ch | FarTPV | 23:4 | پادشاه بیست و چهار هزار نفر را برای ادارهٔ کارهای بزرگ خداوند و شش هزار نفر را برای دادرسی و مأمور اجرا گماشت، | |
| I Ch | FarTPV | 23:5 | چهار هزار نفر برای نگهبانی دروازهها و چهار هزار نفر با وسایل موسیقی که پادشاه تهیّه دیده بود برای ستایش خداوند گمارده شدند. | |
| I Ch | FarTPV | 23:11 | یحت، اول بود و زینا دوم. یعوش و بریعه پسران بسیار نداشتند، به همین دلیل یک خاندان محسوب شدند. | |
| I Ch | FarTPV | 23:13 | پسر بزرگ او عمرام پدر هارون و موسی بود. هارون و نسل او برگزیده شدند تا برای همیشه مسئول اشیاء مقدّس و سوزاندن بُخور در مراسم نیایشی برای خداوند و خدمت به او و برکت دادن به مردم به نام او باشند. | |
| I Ch | FarTPV | 23:14 | امّا پسران موسی، نزد خداوند جزو طایفهٔ لاوی بودند. موسی دو پسر داشت: جرشوم و الیعزر. | |
| I Ch | FarTPV | 23:15 | امّا پسران موسی، نزد خداوند جزو طایفهٔ لاوی بودند. موسی دو پسر داشت: جرشوم و الیعزر. | |
| I Ch | FarTPV | 23:22 | العازار مرد و پسری نداشت و فقط چند دختر داشت. دختران او با پسر عموهایشان که پسران قیس بودند، ازدواج کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 23:24 | ایشان نسل طایفهٔ لاوی بودند با خاندان و خانواده. نام هر کدام ثبت شده بود. همهٔ این افراد از بیست سال و بزرگتر در انجام کارهای معبد بزرگ سهیم بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 23:25 | داوود گفت: «خداوند خدای اسرائیل به قوم خود صلح و آرامش داده است و او خودش برای همیشه در اورشلیم خواهد زیست. | |
| I Ch | FarTPV | 23:26 | پس از این لازم نیست که لاویان خیمهٔ مقدّس خداوند و وسایل آن را برای خدمت حمل کنند.» | |
| I Ch | FarTPV | 23:27 | پس طبق آخرین فرمان داوود همهٔ لاویان بعد از رسیدن به سن بیست سالگی برای خدمت در معبد بزرگ ثبت نام شدند. | |
| I Ch | FarTPV | 23:28 | وظیفهٔ لاویان کمک به فرزندان هارون در خدمت در معبد بزرگ بود، نگهداری از حیاط و اتاقها، پاک نگهداشتن وسایل مقدّس، و هر کاری که برای خداوند خدا لازم بود. | |
| I Ch | FarTPV | 23:29 | نان اهدایی به خدا، آردی که برای هدایا مصرف میشد، نان فطیر پختن، مخلوط کردن روغن زیتون با آرد، وزن کردن و اندازهگیری هدایا به معبد بزرگ، از مسئولیّتهای لاویان بود. | |
| I Ch | FarTPV | 23:30 | آنها همچنین وظیفه داشتند که هر صبح و شام برای سرود حمد و سپاس در حضور خداوند حاضر شوند. | |
| I Ch | FarTPV | 23:31 | در مراسم گذرانیدن قربانیها -در روزهای سبت، ماه نو و عیدها- با تعداد معیّنی، مطابق حُکم شریعت، برای خدمت به حضور خداوند حاضر باشند. | |
Chapter 24
| I Ch | FarTPV | 24:2 | امّا ناداب و ابیهو قبل از پدر خود مُردند و پسری نداشتند، پس العازار و ایتامار کاهن شدند. | |
| I Ch | FarTPV | 24:3 | با کمک صادوق، از نسل العازار، و اخیملک از نسل ایتامار، داوود نسل هارون را بر حسب وظایفشان گروهبندی کرد. | |
| I Ch | FarTPV | 24:4 | نسل العازار به شانزده گروه و نسل ایتامار به هشت گروه تقسیم شدند، چون در نسل العازار تعداد مردان زیادتر بود. | |
| I Ch | FarTPV | 24:5 | چون در نسل العازار و هم در نسل ایتامار مقامات معبد بزرگ و رهبران روحانی وجود داشتند، کارهای ایشان را به قید قرعه تعیین کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 24:6 | شمعیا، پسر نتنئیل که از نسل لاوی بود، منشی بود و نامها و وظایف آنها را در حضور پادشاه، مأموران او، صادوق کاهن، اخیملک پسر ابیاتار، رؤسای خانوادههای کاهنان و لاویان -یک دسته از فرقه العازار و یک دسته از فرقه ایتامار- مینوشت. | |
| I Ch | FarTPV | 24:7 | بیست و چهار خانواده به ترتیب زیر برحسب قرعه به وظایف خود گماشته شدند: 1) یهویاریب؛ 2) یعدیا؛ 3) حاریم؛ 4) سعوریم؛ 5) ملکیه؛ 6) میامین؛ 7) هقوص؛ 8) ابیا؛ 9) یشوع؛ 10) شکنیا؛ 11) الیاشیب؛ 12) یاقیم؛ 13) حُفه؛ 14) یشبآب؛ 15) بلجه؛ 16) اِمیر؛ 17) حیزیر؛ 18) هِفصیص؛ 19) فتحیا؛ 20) یَحزَقیئیل؛ 21) یاکین؛ 22) جامول؛ 23) دلایا؛ 24) معزیا. | |
| I Ch | FarTPV | 24:8 | بیست و چهار خانواده به ترتیب زیر برحسب قرعه به وظایف خود گماشته شدند: 1) یهویاریب؛ 2) یعدیا؛ 3) حاریم؛ 4) سعوریم؛ 5) ملکیه؛ 6) میامین؛ 7) هقوص؛ 8) ابیا؛ 9) یشوع؛ 10) شکنیا؛ 11) الیاشیب؛ 12) یاقیم؛ 13) حُفه؛ 14) یشبآب؛ 15) بلجه؛ 16) اِمیر؛ 17) حیزیر؛ 18) هِفصیص؛ 19) فتحیا؛ 20) یَحزَقیئیل؛ 21) یاکین؛ 22) جامول؛ 23) دلایا؛ 24) معزیا. | |
| I Ch | FarTPV | 24:9 | بیست و چهار خانواده به ترتیب زیر برحسب قرعه به وظایف خود گماشته شدند: 1) یهویاریب؛ 2) یعدیا؛ 3) حاریم؛ 4) سعوریم؛ 5) ملکیه؛ 6) میامین؛ 7) هقوص؛ 8) ابیا؛ 9) یشوع؛ 10) شکنیا؛ 11) الیاشیب؛ 12) یاقیم؛ 13) حُفه؛ 14) یشبآب؛ 15) بلجه؛ 16) اِمیر؛ 17) حیزیر؛ 18) هِفصیص؛ 19) فتحیا؛ 20) یَحزَقیئیل؛ 21) یاکین؛ 22) جامول؛ 23) دلایا؛ 24) معزیا. | |
| I Ch | FarTPV | 24:10 | بیست و چهار خانواده به ترتیب زیر برحسب قرعه به وظایف خود گماشته شدند: 1) یهویاریب؛ 2) یعدیا؛ 3) حاریم؛ 4) سعوریم؛ 5) ملکیه؛ 6) میامین؛ 7) هقوص؛ 8) ابیا؛ 9) یشوع؛ 10) شکنیا؛ 11) الیاشیب؛ 12) یاقیم؛ 13) حُفه؛ 14) یشبآب؛ 15) بلجه؛ 16) اِمیر؛ 17) حیزیر؛ 18) هِفصیص؛ 19) فتحیا؛ 20) یَحزَقیئیل؛ 21) یاکین؛ 22) جامول؛ 23) دلایا؛ 24) معزیا. | |
| I Ch | FarTPV | 24:11 | بیست و چهار خانواده به ترتیب زیر برحسب قرعه به وظایف خود گماشته شدند: 1) یهویاریب؛ 2) یعدیا؛ 3) حاریم؛ 4) سعوریم؛ 5) ملکیه؛ 6) میامین؛ 7) هقوص؛ 8) ابیا؛ 9) یشوع؛ 10) شکنیا؛ 11) الیاشیب؛ 12) یاقیم؛ 13) حُفه؛ 14) یشبآب؛ 15) بلجه؛ 16) اِمیر؛ 17) حیزیر؛ 18) هِفصیص؛ 19) فتحیا؛ 20) یَحزَقیئیل؛ 21) یاکین؛ 22) جامول؛ 23) دلایا؛ 24) معزیا. | |
| I Ch | FarTPV | 24:12 | بیست و چهار خانواده به ترتیب زیر برحسب قرعه به وظایف خود گماشته شدند: 1) یهویاریب؛ 2) یعدیا؛ 3) حاریم؛ 4) سعوریم؛ 5) ملکیه؛ 6) میامین؛ 7) هقوص؛ 8) ابیا؛ 9) یشوع؛ 10) شکنیا؛ 11) الیاشیب؛ 12) یاقیم؛ 13) حُفه؛ 14) یشبآب؛ 15) بلجه؛ 16) اِمیر؛ 17) حیزیر؛ 18) هِفصیص؛ 19) فتحیا؛ 20) یَحزَقیئیل؛ 21) یاکین؛ 22) جامول؛ 23) دلایا؛ 24) معزیا. | |
| I Ch | FarTPV | 24:13 | بیست و چهار خانواده به ترتیب زیر برحسب قرعه به وظایف خود گماشته شدند: 1) یهویاریب؛ 2) یعدیا؛ 3) حاریم؛ 4) سعوریم؛ 5) ملکیه؛ 6) میامین؛ 7) هقوص؛ 8) ابیا؛ 9) یشوع؛ 10) شکنیا؛ 11) الیاشیب؛ 12) یاقیم؛ 13) حُفه؛ 14) یشبآب؛ 15) بلجه؛ 16) اِمیر؛ 17) حیزیر؛ 18) هِفصیص؛ 19) فتحیا؛ 20) یَحزَقیئیل؛ 21) یاکین؛ 22) جامول؛ 23) دلایا؛ 24) معزیا. | |
| I Ch | FarTPV | 24:14 | بیست و چهار خانواده به ترتیب زیر برحسب قرعه به وظایف خود گماشته شدند: 1) یهویاریب؛ 2) یعدیا؛ 3) حاریم؛ 4) سعوریم؛ 5) ملکیه؛ 6) میامین؛ 7) هقوص؛ 8) ابیا؛ 9) یشوع؛ 10) شکنیا؛ 11) الیاشیب؛ 12) یاقیم؛ 13) حُفه؛ 14) یشبآب؛ 15) بلجه؛ 16) اِمیر؛ 17) حیزیر؛ 18) هِفصیص؛ 19) فتحیا؛ 20) یَحزَقیئیل؛ 21) یاکین؛ 22) جامول؛ 23) دلایا؛ 24) معزیا. | |
| I Ch | FarTPV | 24:15 | بیست و چهار خانواده به ترتیب زیر برحسب قرعه به وظایف خود گماشته شدند: 1) یهویاریب؛ 2) یعدیا؛ 3) حاریم؛ 4) سعوریم؛ 5) ملکیه؛ 6) میامین؛ 7) هقوص؛ 8) ابیا؛ 9) یشوع؛ 10) شکنیا؛ 11) الیاشیب؛ 12) یاقیم؛ 13) حُفه؛ 14) یشبآب؛ 15) بلجه؛ 16) اِمیر؛ 17) حیزیر؛ 18) هِفصیص؛ 19) فتحیا؛ 20) یَحزَقیئیل؛ 21) یاکین؛ 22) جامول؛ 23) دلایا؛ 24) معزیا. | |
| I Ch | FarTPV | 24:16 | بیست و چهار خانواده به ترتیب زیر برحسب قرعه به وظایف خود گماشته شدند: 1) یهویاریب؛ 2) یعدیا؛ 3) حاریم؛ 4) سعوریم؛ 5) ملکیه؛ 6) میامین؛ 7) هقوص؛ 8) ابیا؛ 9) یشوع؛ 10) شکنیا؛ 11) الیاشیب؛ 12) یاقیم؛ 13) حُفه؛ 14) یشبآب؛ 15) بلجه؛ 16) اِمیر؛ 17) حیزیر؛ 18) هِفصیص؛ 19) فتحیا؛ 20) یَحزَقیئیل؛ 21) یاکین؛ 22) جامول؛ 23) دلایا؛ 24) معزیا. | |
| I Ch | FarTPV | 24:17 | بیست و چهار خانواده به ترتیب زیر برحسب قرعه به وظایف خود گماشته شدند: 1) یهویاریب؛ 2) یعدیا؛ 3) حاریم؛ 4) سعوریم؛ 5) ملکیه؛ 6) میامین؛ 7) هقوص؛ 8) ابیا؛ 9) یشوع؛ 10) شکنیا؛ 11) الیاشیب؛ 12) یاقیم؛ 13) حُفه؛ 14) یشبآب؛ 15) بلجه؛ 16) اِمیر؛ 17) حیزیر؛ 18) هِفصیص؛ 19) فتحیا؛ 20) یَحزَقیئیل؛ 21) یاکین؛ 22) جامول؛ 23) دلایا؛ 24) معزیا. | |
| I Ch | FarTPV | 24:18 | بیست و چهار خانواده به ترتیب زیر برحسب قرعه به وظایف خود گماشته شدند: 1) یهویاریب؛ 2) یعدیا؛ 3) حاریم؛ 4) سعوریم؛ 5) ملکیه؛ 6) میامین؛ 7) هقوص؛ 8) ابیا؛ 9) یشوع؛ 10) شکنیا؛ 11) الیاشیب؛ 12) یاقیم؛ 13) حُفه؛ 14) یشبآب؛ 15) بلجه؛ 16) اِمیر؛ 17) حیزیر؛ 18) هِفصیص؛ 19) فتحیا؛ 20) یَحزَقیئیل؛ 21) یاکین؛ 22) جامول؛ 23) دلایا؛ 24) معزیا. | |
| I Ch | FarTPV | 24:19 | این مردان مطابق وظایف خود در معبد بزرگ که توسط جدشان، هارون تعیین شده بود و با پیروی از فرمان خداوند خدای اسرائیل ثبت نام شدند. | |
Chapter 25
| I Ch | FarTPV | 25:1 | داوود و فرماندهان ارتش، گروهی از خاندان آساف، هیمان و یدوتون را برگزیدند تا با نوای چنگ و بربط و سنج نبوّت کنند. | |
| I Ch | FarTPV | 25:2 | پسران آساف: زکور، یوسف، نتنیا و اَشرَئیله زیر نظر آساف خدمت میکردند و ایشان به فرمان پادشاه نبوّت میکردند. | |
| I Ch | FarTPV | 25:3 | پسران یدوتون: جَدَلیا، صری، اشعیا، شمعی، حشبیا و متتیا. این شش نفر تحت رهبری پدر خود، یدوتون با نوای چنگ نبوّت میکردند و خداوند را با سرود ستایش و نیایش میکردند. | |
| I Ch | FarTPV | 25:4 | پسران هیمان: بقیا، متنیا، عُزیئیل، شبوئیل، یریموت، حننیا، حنانی، الیاته، جدلتی، روممتی عزر، یُشبقاشه، ملوتی، هوتیر و مَحزِیوت. | |
| I Ch | FarTPV | 25:5 | ایشان پسران هیمان، رائی پادشاه بودند. خداوند طبق وعدهای که فرموده بود به او این افتخار را داد که دارای چهارده پسر و سه دختر شود. | |
| I Ch | FarTPV | 25:6 | آنها تحت رهبری پدر خود با نواختن سنج، چنگ و بربط مشغول خدمت خداوند در معبد بزرگ بودند. آساف، یدوتون و هیمان زیر نظارت پادشاه کار میکردند. | |
| I Ch | FarTPV | 25:7 | تعداد این افراد و خویشان ایشان که همگی نوازندگان ماهری بودند و برای خداوند سرود میخواندند دویست و هشتاد و هشت نفر بود. | |
| I Ch | FarTPV | 25:9 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:10 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:11 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:12 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:13 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:14 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:15 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:16 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:17 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:18 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:19 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:20 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:21 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:22 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:23 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:24 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:25 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:26 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:27 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:28 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:29 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:30 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
| I Ch | FarTPV | 25:31 | قرعهٔ اول به نام یوسف، از خانوادهٔ آساف افتاد؛ قرعهٔ دوم به نام جدلیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سوم به نام زکور و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهارم به نام یصری و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پنجم به نام نتنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ ششم به نام بُقیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفتم به نام یشرئیله و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هشتم به نام اشعیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نهم به نام متنیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دهم به نام شمعی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ یازدهم به نام عزرئیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ دوازدهم به نام حشبیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ سیزدهم به نام شوبائیل و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ چهاردهم به نام متتیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ پانزدهم به نام یریموت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ شانزدهم به نام حننیا و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هفدهم به نام یشبقاشه و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ هجدهم به نام حنانی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ نوزدهم به نام ملوتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیستم به نام ایلیاته و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و یکم به نام هوتیر و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و دوم به نام جدلتی و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و سوم به نام مَحزِیوت و دوازده پسران و برادران او؛ قرعهٔ بیست و چهارم به نام روممتی عزر و دوازده پسران و برادران او. | |
Chapter 26
| I Ch | FarTPV | 26:2 | پسران مشلمیا: نخستزادهاش زکریا، دوم یعدیعیئیل، سوم زبدیا، چهارم یتنئیل، پنجم عیلام، ششم یهوحانان، و هفتم الیهو عینای بود. | |
| I Ch | FarTPV | 26:3 | پسران مشلمیا: نخستزادهاش زکریا، دوم یعدیعیئیل، سوم زبدیا، چهارم یتنئیل، پنجم عیلام، ششم یهوحانان، و هفتم الیهو عینای بود. | |
| I Ch | FarTPV | 26:4 | پسران عوبید اَدوم: نخستزادهاش شمعیا، دوم یهوزاباد، سوم یوآخ، چهارم ساکار، پنجم نتنئیل، ششم عمیئیل، هفتم یساکار و هشتم فعلتای بود. خدا او را با عطای فرزندان زیاد برکت داد. | |
| I Ch | FarTPV | 26:5 | پسران عوبید اَدوم: نخستزادهاش شمعیا، دوم یهوزاباد، سوم یوآخ، چهارم ساکار، پنجم نتنئیل، ششم عمیئیل، هفتم یساکار و هشتم فعلتای بود. خدا او را با عطای فرزندان زیاد برکت داد. | |
| I Ch | FarTPV | 26:6 | پسران شمعیا: آنها رؤسای خانوادههای خود و همگی مردانی توانا و عبارت بودند از: عتنی، رفائیل، عوبید، الزاباد، الیهو و سمکیا. الیهو و سمکیا توانایی زیادتری داشتند. | |
| I Ch | FarTPV | 26:7 | پسران شمعیا: آنها رؤسای خانوادههای خود و همگی مردانی توانا و عبارت بودند از: عتنی، رفائیل، عوبید، الزاباد، الیهو و سمکیا. الیهو و سمکیا توانایی زیادتری داشتند. | |
| I Ch | FarTPV | 26:8 | همهٔ ایشان پسران عوبید اَدوم بودند. ایشان و پسران و برادران، همهٔ اشخاص کاردان و لایق بودند و تعدادشان به شصت و دو نفر میرسید. | |
| I Ch | FarTPV | 26:10 | حوسه از خاندان مراری پسرانی داشت او شمری را با وجودی که نخستزاده نبود، به رهبری خانواده برگزیده بود. | |
| I Ch | FarTPV | 26:12 | نگهبانان معبد بزرگ برحسب خانوادههایشان گروهبندی شده بودند و مانند بقیّهٔ لاویان وظایفی به ایشان محول شده بود. | |
| I Ch | FarTPV | 26:14 | قرعهٔ دروازهٔ شرقی به شلمیا افتاد. ایشان همچنین برای پسر او زکریا که مشاوری تیز هوش بود قرعه کشیدند و دروازهٔ شمالی به نام او افتاد. | |
| I Ch | FarTPV | 26:15 | عوبید اَدوم برای نگهبانی دروازهٔ جنوبی و پسرهایش را مسئول نگهبانی از انبارها کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 26:16 | قرعهٔ دروازهٔ غربی و دروازهٔ شَلَکَتْ، در جادهای که به طرف بالا میرفت به نام شفیم و حوسه درآمد. وظیفهٔ دروازهبانان به نوبت تعیین میشد. | |
| I Ch | FarTPV | 26:17 | هر روز شش نفر از لاویان در شرق و چهار نفر به طرف شمال، و چهار نفر به طرف جنوب و دو گروه دو نفره در انبارها نگهبانی میدادند. | |
| I Ch | FarTPV | 26:23 | همچنین وظایفی به عهده خاندان عمرام، یصهار، حبرون و عُزیئیل گذاشته شده بود. شبوئیل پسر جرشوم پسر موسی مسئول ارشد خزانه بود. | |
| I Ch | FarTPV | 26:24 | همچنین وظایفی به عهده خاندان عمرام، یصهار، حبرون و عُزیئیل گذاشته شده بود. شبوئیل پسر جرشوم پسر موسی مسئول ارشد خزانه بود. | |
| I Ch | FarTPV | 26:25 | شبوئیل بوسیلهٔ الیعزر، برادر جرشوم با شلومیت فامیل بود. الیعزر پدر رحبیا بود، رحبیا پدر یشیا بود، یشیا پدر یورام بود، یورام پدر زکری بود و زکری پدر شلومیت بود. | |
| I Ch | FarTPV | 26:26 | شلومیت و برادرانش مسئول هدایای اهدایی به خداوند از طرف داوود پادشاه، رهبران خانواداهها و خاندانها و افسران ارتش بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 26:28 | شلومیت و خانوادهٔ او مسئول تمام هدایایی که برای استفاده در معبد بزرگ تقدیم شده بود، بودند. از جمله از هدایایی که سموئیل رائی و شائول پسر قیس، ابنیر پسر نیر و یوآب پسر صرویه اهدا کرده بودند، مراقبت میکردند. | |
| I Ch | FarTPV | 26:30 | از خاندان حبرون حشبیا و برادرانش و هزار و هفتصد نفر مرد توانا از قسمت غربی رود اردن در اسرائیل را زیر نظر داشتند و کارهای خداوند و خدمات به پادشاه را بجا میآوردند. | |
| I Ch | FarTPV | 26:31 | یریا رهبر خاندان حبرون بود در سال چهلم سلطنت داوود شجرهنامهٔ خاندان حبرون مورد بررسی قرار گرفت و سربازان بارزی از این خاندان که در یعزیر جلعاد زندگی میکردند، یافت شدند. داوود پادشاه دو هزار و هفتصد نفر از مردان برجسته و رهبران خانوادهٔ یریا را برگزید و مسئول امور اداری، مذهبی و مسائل اجتماعی در اسرائیل در شرق رود اردن و سر زمین رئوبینیان و جادیان و نصف طایفهٔ منسی کرد. | |
| I Ch | FarTPV | 26:32 | یریا رهبر خاندان حبرون بود در سال چهلم سلطنت داوود شجرهنامهٔ خاندان حبرون مورد بررسی قرار گرفت و سربازان بارزی از این خاندان که در یعزیر جلعاد زندگی میکردند، یافت شدند. داوود پادشاه دو هزار و هفتصد نفر از مردان برجسته و رهبران خانوادهٔ یریا را برگزید و مسئول امور اداری، مذهبی و مسائل اجتماعی در اسرائیل در شرق رود اردن و سر زمین رئوبینیان و جادیان و نصف طایفهٔ منسی کرد. | |
Chapter 27
| I Ch | FarTPV | 27:1 | این است فهرست سران خانوادهها و رهبران خاندانهای اسرائیل و افسران ارتش که امور اداری کشور را انجام میدادند. هر ماه یک گروه بیست و چهار هزار نفری زیر نظر فرمانده آن ماه انجام وظیفه میکردند. | |
| I Ch | FarTPV | 27:2 | یشبعام، پسر زبدیئیل فرماندهٔ گروه اول برای ماه اول و تعداد گروه او بیست چهار هزار نفر بود. او از نسل فارص و فرماندهٔ کلّ ارتش برای ماه اول بود. | |
| I Ch | FarTPV | 27:3 | یشبعام، پسر زبدیئیل فرماندهٔ گروه اول برای ماه اول و تعداد گروه او بیست چهار هزار نفر بود. او از نسل فارص و فرماندهٔ کلّ ارتش برای ماه اول بود. | |
| I Ch | FarTPV | 27:4 | دودای اخوخی رهبر گروه ماه دوم بود، مقلوت افسر ارشد او بود، تعداد این گروه بیست و چهار هزار نفر بود. | |
| I Ch | FarTPV | 27:5 | فرماندهٔ سوم برای ماه سوم سال بنایاهو، پسر یهویاداع کاهن بود و تعداد گروه او بیست و چهار هزار نفر بود. | |
| I Ch | FarTPV | 27:6 | بنایا همچنین فرمانده سی نفر از رهبران سپاه داوود بود و ادارهٔ گروه او را پسرش، عمیزاباد به عهده داشت. | |
| I Ch | FarTPV | 27:7 | فرماندهٔ چهارم برای چهارمین ماه عسائیل، برادر یوآب بود و پسرش، زبدیا جانشین او شد. تعداد این گروه بیست و چهار هزار نفر بود. | |
| I Ch | FarTPV | 27:8 | فرماندهٔ پنجم برای پنجمین ماه شمهوت یزراحی بود و تعداد گروه او بیست و چهار هزار نفر بود. | |
| I Ch | FarTPV | 27:9 | فرماندهٔ ششم برای ششمین ماه حیرا، پسر عقیش فقوعی بود و تعداد گروه او بیست و چهار هزار نفر بود. | |
| I Ch | FarTPV | 27:10 | فرماندهٔ هفتم برای هفتمین ماه حالص فلونی، از طایفهٔ افرایم بود و تعداد گروه او بیست و چهار هزار نفر بود. | |
| I Ch | FarTPV | 27:11 | فرماندهٔ هشتم برای هشتمین ماه سبکای حوشاتی، از خانوادهٔ زارح بود و تعداد گروه او بیست و چهار هزار نفر بود. | |
| I Ch | FarTPV | 27:12 | فرماندهٔ نهم برای نهمین ماه ابیعزر عناتوتی، از طایفهٔ بنیامین بود و تعداد گروه او بیست و چهار هزار نفر بود. | |
| I Ch | FarTPV | 27:13 | فرماندهٔ دهم برای دهمین ماه مهرای نطوفاتی از خانوادهٔ زارح بود و تعداد گروه او بیست و چهار هزار نفر بود. | |
| I Ch | FarTPV | 27:14 | فرماندهٔ یازدهم برای یازدهمین ماه بنایای فرعاتونی، از طایفهٔ افرایم بود و تعداد گروه او بیست و چهار هزار نفر بود. | |
| I Ch | FarTPV | 27:15 | فرماندهٔ دوازدهم برای دوازدهمین ماه خلدای نطوفاتی، از خانوادهٔ عتنئیل بود و تعداد گروه او بیست و چهار هزار نفر بود. | |
| I Ch | FarTPV | 27:16 | رؤسای طایفههای اسرائیل اینها بودند: طایفهرئیس طایفه رئوبین،الیعزر، پسر زکری شمعون،شفطیا، پسر معکه لاوی،حشبیا، پسر قموئیل هارون،صادوق یهودا،الیهو یکی از برادران داوود یساکار،عُمری، پسر میکائیل زبولون،یشمعیا، پسر عوبدیا نفتالی،یریموت، پسر عزرئیل افرایم،هوشع، پسر عزریا نصف منسی،یوئیل، پسر فدایا نیمهٔ دیگر منسی، در جلعاد،یدو پسر زکریا بنیامین،یعسیئیل، پسر ابنیر دان،عزرئیل، پسر یروحام | |
| I Ch | FarTPV | 27:22 | رؤسای طایفههای اسرائیل اینها بودند: طایفهرئیس طایفه رئوبین،الیعزر، پسر زکری شمعون،شفطیا، پسر معکه لاوی،حشبیا، پسر قموئیل هارون،صادوق یهودا،الیهو یکی از برادران داوود یساکار،عُمری، پسر میکائیل زبولون،یشمعیا، پسر عوبدیا نفتالی،یریموت، پسر عزرئیل افرایم،هوشع، پسر عزریا نصف منسی،یوئیل، پسر فدایا نیمهٔ دیگر منسی، در جلعاد،یدو پسر زکریا بنیامین،یعسیئیل، پسر ابنیر دان،عزرئیل، پسر یروحام | |
| I Ch | FarTPV | 27:23 | داوود اشخاص کمتر از بیست سال را سر شماری نکرد، زیرا خداوند وعده داده بود که جمعیّت اسرائیل را مانند ستارگان آسمان بیشمار کند. | |
| I Ch | FarTPV | 27:24 | یوآب، پسر صرویه سرشماری را آغاز کرد، امّا آن را ناتمام گذاشت. با این وجود خشم خدا بر اسرائیل فرود آمد و آمار کلّی هرگز در دفتر تاریخ ثبت نشد. | |
| I Ch | FarTPV | 27:25 | عزموت، پسر عدیئیل مسئول خزانهٔ پادشاه بود. یوناتان پسر عزیا مسئول خزانهٔ کشور، شهرها، روستاها و قلعهها بود. | |
| I Ch | FarTPV | 27:29 | شطرای شارونی مسئول رمههایی که در دشت شارون چرا میکردند بود و شافاط، پسر عدلایی مسئول رمههایی بود که در درّه میچریدند. | |
| I Ch | FarTPV | 27:30 | عوبیل اسماعیلی مسئول نگهداری از شترها بود و یحدیای میرونوتی از الاغها نگهداری میکرد. یازیز حاجری ناظر گلّهها بود. | |
| I Ch | FarTPV | 27:32 | یوناتان عموی داوود، مشاوری دانا و خردمند بود. او به اتّفاق یحیئیل، پسر حَکْمُونی مسئول آموزش پسران پادشاه بود. | |
Chapter 28
| I Ch | FarTPV | 28:1 | داوود تمام مقامات دولتی اسرائیل، رهبران خاندانها، رهبران گروههایی که پادشاه را خدمت میکردند، فرماندهان گروه هزار نفری و صد نفری، سرپرستان املاک و گلّهٔ پادشاه و همچنین سرپرستان پسران پادشاه، درباریان، مردان شجاع و سربازان ورزیده در اورشلیم را گرد هم آورد. | |
| I Ch | FarTPV | 28:2 | آنگاه داوود پادشاه برپا ایستاد و گفت: «من در دل داشتم که معبدی برای صندوق پیمان خداوند و پایانداز خدایمان بسازم، من برای ساختن آن تدارک دیدهام. | |
| I Ch | FarTPV | 28:3 | امّا خدا به من گفت که تو نباید برای من خانهای بسازی، زیرا تو رزمندهای و خون ریختهای. | |
| I Ch | FarTPV | 28:4 | با این وجود خداوند خدای اسرائیل، از میان همهٔ فامیلم مرا برگزید که تا ابد بر اسرائیل پادشاه باشم و او قوم یهودا را به رهبری برگزید. و از قوم یهودا خانوادهٔ مرا و از میان پسران پدرم از من خشنود گشت تا مرا پادشاه اسرائیل کند. | |
| I Ch | FarTPV | 28:5 | خداوند به من پسران بسیاری داد و از میان ایشان سلیمان را برگزید تا بر تخت سلطنت خداوند در اسرائیل بنشیند. | |
| I Ch | FarTPV | 28:6 | «خداوند به من گفت: 'پسر تو سلیمان، کسی است که معبد بزرگ مرا خواهد ساخت. من او را برگزیدهام تا پسر من باشد و من پدر او خواهم بود. | |
| I Ch | FarTPV | 28:7 | اگر او مانند امروز به پیروی از فرامین و دستورات من ادامه دهد، پادشاهی او را برای همیشه استوار خواهم کرد.' | |
| I Ch | FarTPV | 28:8 | «پس اکنون ای قوم من در حضور خدایمان و در برابر همهٔ اسرائیل که قوم خدا هستید به شما میگویم تا از هر آنچه که خداوند خدایمان گفته است، با دقّت پیروی کنید تا شما بتوانید مالک این سرزمین خوب باشید و آن را به نسلهای آینده تا ابد بسپارید.» | |
| I Ch | FarTPV | 28:9 | داوود به سلیمان گفت: «تو پسرم سلیمان، خدای پدران خود را بشناس و او را با تمام دل و با تمام فکر خدمت کن، زیرا خداوند تمام قلبها را جستجو میکند و همهٔ نقشهها و اندیشهها را میفهمد. اگر به دنبال او بروی او را خواهی یافت، امّا اگر او را ترک کنی، او هم تو را برای همیشه رها خواهد ساخت. | |
| I Ch | FarTPV | 28:10 | تو باید بدانی که خداوند تو را برگزیده تا معبد مقدّس را بسازی. توانا باش و آن را بساز.» | |
| I Ch | FarTPV | 28:11 | آنگاه داوود به پسرش سلیمان نقشهٔ دالانهای معبد بزرگ و خانهها، خزانهها، اتاقهای طبقهٔ دوم و اتاقهای درونی و اتاق تخت رحمت را به او داد. | |
| I Ch | FarTPV | 28:12 | او همچنین تمام نقشههایی را که در فکرش بود در مورد حیاط و اتاقهای اطراف آن و انبارهای لوازم معبد بزرگ و هدایایی که به خداوند تقدیم میشدند داشت به او داد. | |
| I Ch | FarTPV | 28:13 | داوود همچنین برای سازماندهی کاهنان و وظایف لاویان که کارهای معبد بزرگ را میکردند و از ظروف معبد بزرگ مواظبت میکردند برنامههایی به سلیمان داد. | |
| I Ch | FarTPV | 28:14 | او برای ساختن ظروف از طلا و نقره وزن آنها را مشخص کرد: وزن چراغهای طلا و پایههایشان، وزن طلا برای هریک از چراغها و پایهاش، وزن نقره برای هر چراغ و پایهاش طبق استفادهای که در مراسم از آنها میشود، | |
| I Ch | FarTPV | 28:15 | او برای ساختن ظروف از طلا و نقره وزن آنها را مشخص کرد: وزن چراغهای طلا و پایههایشان، وزن طلا برای هریک از چراغها و پایهاش، وزن نقره برای هر چراغ و پایهاش طبق استفادهای که در مراسم از آنها میشود، | |
| I Ch | FarTPV | 28:17 | طلای خالص برای چنگالها، لگنها و فنجانها و برای کاسههای طلایی به اندازه و وزن هر کدام، | |
| I Ch | FarTPV | 28:18 | وزن طلای خالص برای قربانگاه بُخور، همچنین نقشه برای ارابهٔ فرشتگان نگهبان که بالهایشان را روی صندوق پیمان گسترده بودند. | |
| I Ch | FarTPV | 28:19 | داوود پادشاه گفت: «همهٔ این نوشته با راهنمایی خداوند بوده است او نقشهٔ همهٔ کارها را برای من روشن کرد.» | |
| I Ch | FarTPV | 28:20 | داوود همچنین به پسرش، سلیمان گفت: «توانا و دلیر باش و عمل کن. هراسان مباش و ترسان مشو، زیرا خداوند خدا، خدای من با توست. او تو را ترک نخواهد کرد و تنها نخواهد گذاشت تا تمام کارهای معبد بزرگ تمام شوند. | |
Chapter 29
| I Ch | FarTPV | 29:1 | داوود پادشاه به تمام کسانیکه آنجا بودند گفت: «پسر من، سلیمان که خدا تنها او را برگزید، جوان و بیتجربه است و کاری که باید انجام شود عظیم است، زیرا این معبد بزرگ برای انسان نیست بلکه برای خداوند است. | |
| I Ch | FarTPV | 29:2 | پس من برای معبد بزرگ تا آنجا که توانایی داشتم، تدارک دیدهام. طلا برای وسایل طلایی، نقره برای ساختن وسایل نقرهای، برنز برای وسایل برنزی، آهن برای ساختن وسایل آهنی و چوب برای کارهای چوبی و مقدار زیادی عقیق و سنگهای زینتی، سنگ سرمه، سنگهای رنگی، انواع سنگهای گرانبها و مرمر فراوان. | |
| I Ch | FarTPV | 29:3 | به علاوهٔ آنچه برای معبد بزرگ خدا تدارک دیدهام، من خزانهای از طلا و نقره دارم که بهخاطر عشقی که به معبد بزرگ دارم، آن را اهدا کردهام | |
| I Ch | FarTPV | 29:4 | من معادل صد و ده تن طلای خالص و معادل دویست و شصت تن نقره خالص برای دیوارهای معبد بزرگ | |
| I Ch | FarTPV | 29:5 | و برای ساختن اشیایی که صنعتگران خواهند ساخت دادهام. چه کسی چنین هدیهٔ سخاوتمندانهای به خدا تقدیم میکند؟» | |
| I Ch | FarTPV | 29:6 | آنگاه رؤسای طایفهها و خاندانها و فرماندهان ارتش و سرپرستان دارایی پادشاه معادل صد و نَود تن طلا، سیصد و هشتاد تن نقره، ششصد و هفتاد و پنج تن برنز و سه هزار و هفتصد و پنجاه تن آهن برای کارهای معبد بزرگ هدیه دادند | |
| I Ch | FarTPV | 29:7 | آنگاه رؤسای طایفهها و خاندانها و فرماندهان ارتش و سرپرستان دارایی پادشاه معادل صد و نَود تن طلا، سیصد و هشتاد تن نقره، ششصد و هفتاد و پنج تن برنز و سه هزار و هفتصد و پنجاه تن آهن برای کارهای معبد بزرگ هدیه دادند | |
| I Ch | FarTPV | 29:8 | هرکس سنگ گرانبهایی داشت، آن را به خزانهٔ معبد بزرگ که مسئولش یحیئیل جرشونی از طایفهٔ لاوی بود، داد. | |
| I Ch | FarTPV | 29:9 | آنگاه مردم شادمانی کردند، زیرا ایشان داوطلبانه و با تمام دل به خداوند هدیه داده بودند. داوود پادشاه نیز بسیار شادمان شد. | |
| I Ch | FarTPV | 29:10 | داوود پادشاه در برابر جمعیّت خداوند را ستایش کرد. او گفت: «ای خداوند خدای جدّ ما یعقوب، تو باید جاودانه ستایش شوی، | |
| I Ch | FarTPV | 29:11 | ای خداوند، عظمت، قدرت، جلال، پیروزی و شکوه از آن توست و هر آنچه در زمین و آسمان است، از آن توست. پادشاهی از آن توست، تو بر فراز همه سر برافراشتهای. | |
| I Ch | FarTPV | 29:12 | ثروت و احترام از تو سر چشمه میگیرند و تو بر همه فرمانروایی. توانایی و قدرت در دست توست، و این در دست توست که بزرگی و به همه نیرو میبخشی. | |
| I Ch | FarTPV | 29:14 | «امّا من کیستم و مردم من کیستند که قادرند این هدایا را داوطلبانه به تو تقدیم کنند؟ زیرا همهچیز از تو سرچشمه میگیرد و از مال تو به خودت دادهایم. | |
| I Ch | FarTPV | 29:15 | زیرا ما در برابر تو بیگانه و تبعیدی هستیم، همانگونه که اجداد ما بودند، روزهای ما در روی زمین چون سایهای است بدون امید. | |
| I Ch | FarTPV | 29:16 | ای خداوند خدای ما! آنچه ما با فراوانی برای ساختن معبدی به نام مقدّس تو تدارک دیدهایم از دست تو آمده و همهٔ از آن توست. | |
| I Ch | FarTPV | 29:17 | ای خدای من، من میدانم که تو دل را آزمایش میکنی و از راستان شادمان میگردی، در راستی قلبم، من آزادانه همهٔ این چیزها را کردهام، اکنون میبینم مردم تو هم که در اینجا هستند، با میل و شادی به تو هدایا تقدیم میکنند. | |
| I Ch | FarTPV | 29:18 | ای خداوند خدای اجداد ما ابراهیم، اسحاق و یعقوب، چنین هدف و اندیشههایی را تا ابد در دلهای قوم خود نگهدار و دلهایشان را به سوی خود رهنمایی فرما | |
| I Ch | FarTPV | 29:19 | و به پسرم، سلیمان قلبی پر از اشتیاق ده تا فرمانها، دستورات و قوانین تو را بجا آورد تا معبد بزرگی را که من برای آن تدارک دیده بودم بسازد.» | |
| I Ch | FarTPV | 29:20 | آنگاه داوود به مردم گفت: «خداوند خدایتان را ستایش کنید.» و همهٔ مردم خداوند خدای نیاکانشان را ستایش کردند و در برابر خداوند و پادشاه به خاک افتادند و نیایش کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 29:21 | روز بعد برای خداوند قربانی کردند و هدایای سوختنی تقدیم نمودند. هزار گاو، هزار قوچ و هزار برّه با هدایای نوشیدنی و برای تمام اسرائیل با فراوانی قربانی کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 29:22 | ایشان در آن روز با شادی فراوان در حضور خداوند خوردند و نوشیدند. آنگاه مردم سلیمان، پسر داوود را برای دومین بار به عنوان پادشاه خود اعلام کردند و او را به عنوان فرمانروا و صادوق را به عنوان کاهن مسح نمودند. | |
| I Ch | FarTPV | 29:23 | آنگاه سلیمان به جای پدرش داوود بر تخت خداوند نشست و کامیاب شد و همهٔ اسرائیل از او اطاعت کردند. | |
| I Ch | FarTPV | 29:24 | تمام رهبران و مردان دلاور و همچنین پسران داوود پادشاه وفاداری خود را به سلیمان پادشاه اعلام داشتند. | |
| I Ch | FarTPV | 29:25 | خداوند سلیمان را در نظر اسرائیل بزرگ کرد و به او چنان شکوه شاهانهای داد که به هیچ پادشاهی قبل از او داده نشده بود. | |
| I Ch | FarTPV | 29:26 | داوود، پسر یَسی بر تمام اسرائیل سلطنت کرد، مدّت سلطنت او بر اسرائیل چهل سال بود او هفت سال در حبرون و سی و سه سال در اورشلیم پادشاهی کرد. | |
| I Ch | FarTPV | 29:27 | داوود، پسر یَسی بر تمام اسرائیل سلطنت کرد، مدّت سلطنت او بر اسرائیل چهل سال بود او هفت سال در حبرون و سی و سه سال در اورشلیم پادشاهی کرد. | |
| I Ch | FarTPV | 29:28 | آنگاه او در پیری، با عمری دراز، با ثروت و احترام درگذشت و سلیمان پسرش جانشین او شد. | |
| I Ch | FarTPV | 29:29 | کارهای داوود پادشاه از آغاز تا پایان، در اسناد سموئیلِ رائی، ناتانِ نبی و جادِ رائی با تمام رویدادها، چگونگی سلطنت او و تواناییها و وقایعی که برای او و اسرائیل و تمام سرزمینهای اطراف رخ داد، نوشته شدهاند. | |