Site uses cookies to provide basic functionality.

OK
EXODUS
Up
Toggle notes
Chapter 1
Exod FarOPV 1:1  و این است نامهای پسران اسرائیل که به مصر آمدند، هر کس با اهل خانه‌اش همراه یعقوب آمدند:
Exod FarOPV 1:2  روبین و شمعون و لاوی ویهودا،
Exod FarOPV 1:3  یساکار و زبولون و بنیامین،
Exod FarOPV 1:4  و دان ونفتالی، و جاد و اشیر.
Exod FarOPV 1:5  و همه نفوسی که از صلب یعقوب پدید آمدند هفتاد نفر بودند. و یوسف درمصر بود.
Exod FarOPV 1:6  و یوسف و همه برادرانش، و تمامی آن طبقه مردند.
Exod FarOPV 1:7  و بنی‌اسرائیل بارور و منتشر شدند، وکثیر و بی‌نهایت زورآور گردیدند. و زمین ازایشان پر گشت.
Exod FarOPV 1:8  اما پادشاهی دیگر بر مصربرخاست که یوسف را نشناخت.
Exod FarOPV 1:9  و به قوم خودگفت: «همانا قوم بنی‌اسرائیل از ما زیاده وزورآورترند.
Exod FarOPV 1:10  بیایید با ایشان به حکمت رفتارکنیم، مبادا که زیاد شوند. و واقع شود که چون جنگ پدید آید، ایشان نیز با دشمنان ماهمداستان شوند، و با ما جنگ کرده، از زمین بیرون روند.»
Exod FarOPV 1:11  پس سرکاران بر ایشان گماشتند، تا ایشان را به‌کارهای دشوار ذلیل سازند، و برای فرعون شهرهای خزینه، یعنی فیتوم و رعمسیس را بناکردند.
Exod FarOPV 1:12  لیکن چندانکه بیشتر ایشان را ذلیل ساختند، زیادتر متزاید و منتشر گردیدند، و ازبنی‌اسرائیل احتراز می‌نمودند.
Exod FarOPV 1:13  و مصریان ازبنی‌اسرائیل به ظلم خدمت گرفتند.
Exod FarOPV 1:14  و جانهای ایشان را به بندگی سخت، به گل کاری وخشت سازی و هر گونه عمل صحرایی، تلخ ساختندی. و هر خدمتی که بر ایشان نهادندی به ظلم می‌بود.
Exod FarOPV 1:15  و پادشاه مصر به قابله های عبرانی که یکی را شفره و دیگری را فوعه نام بود، امرکرده،
Exod FarOPV 1:16  گفت: «چون قابله گری برای زنان عبرانی بکنید، و بر سنگها نگاه کنید، اگر پسر باشد او رابکشید، و اگر دختر بود زنده بماند.»
Exod FarOPV 1:17  لکن قابله‌ها از خدا ترسیدند، و آنچه پادشاه مصربدیشان فرموده بود نکردند، بلکه پسران را زنده گذاردند.
Exod FarOPV 1:18  پس پادشاه مصر قابله‌ها را طلبیده، بدیشان گفت: «چرا این کار را کردید، و پسران را زنده گذاردید؟»
Exod FarOPV 1:19  قابله‌ها به فرعون گفتند: «از این سبب که زنان عبرانی چون زنان مصری نیستند، بلکه زورآورند، و قبل از رسیدن قابله می‌زایند.»
Exod FarOPV 1:20  و خدا با قابله‌ها احسان نمود، و قوم کثیرشدند، و بسیار توانا گردیدند.
Exod FarOPV 1:21  و واقع شدچونکه قابله‌ها از خدا ترسیدند، خانه‌ها برای ایشان بساخت.
Exod FarOPV 1:22  و فرعون قوم خود را امر کرده، گفت: «هر پسری که زاییده شود به نهر اندازید، وهر دختری را زنده نگاه دارید.
Chapter 2
Exod FarOPV 2:1  و شخصی از خاندان لاوی رفته، یکی ازدختران لاوی را به زنی گرفت.
Exod FarOPV 2:2  و آن زن حامله شده، پسری بزاد. و چون او را نیکومنظردید، وی را سه ماه نهان داشت.
Exod FarOPV 2:3  و چون نتوانست او را دیگر پنهان دارد، تابوتی از نی برایش گرفت، و آن را به قیر و زفت اندوده، طفل را در آن نهاد، وآن را در نیزار به کنار نهر گذاشت.
Exod FarOPV 2:4  و خواهرش ازدور ایستاد تا بداند او را چه می‌شود.
Exod FarOPV 2:5  و دخترفرعون برای غسل به نهر فرود آمد. و کنیزانش به کنار نهر می‌گشتند. پس تابوت را در میان نیزاردیده، کنیزک خویش را فرستاد تا آن را بگیرد.
Exod FarOPV 2:6  وچون آن را بگشاد، طفل را دید و اینک پسری گریان بود. پس دلش بر وی بسوخت و گفت: «این از اطفال عبرانیان است.»
Exod FarOPV 2:7  و خواهر وی به دخترفرعون گفت: «آیا بروم و زنی شیرده را از زنان عبرانیان نزدت بخوانم تا طفل را برایت شیردهد؟»
Exod FarOPV 2:8  دختر فرعون به وی گفت: «برو.» پس آن دختر رفته، مادر طفل را بخواند.
Exod FarOPV 2:9  و دختر فرعون گفت: «این طفل را ببر و او را برای من شیر بده ومزد تو را خواهم داد.» پس آن زن طفل رابرداشته، بدو شیر می‌داد.
Exod FarOPV 2:10  و چون طفل نموکرد، وی را نزد دختر فرعون برد، و او را پسر شد. و وی را موسی نام نهاد زیرا گفت: «او را از آب کشیدم.»
Exod FarOPV 2:11  و واقع شد در آن ایام که چون موسی بزرگ شد، نزد برادران خود بیرون آمد، و به‌کارهای دشوار ایشان نظر انداخته، شخصی مصری را دیدکه شخصی عبرانی را که از برادران او بود، می‌زند.
Exod FarOPV 2:12  پس به هر طرف نظر افکنده، چون کسی را ندید، آن مصری را کشت، و او را در ریگ پنهان ساخت.
Exod FarOPV 2:13  و روز دیگر بیرون آمد، که ناگاه دومرد عبرانی منازعه می‌کنند، پس به ظالم گفت: «چرا همسایه خود را می‌زنی.»
Exod FarOPV 2:14  گفت: «کیست که تو را بر ما حاکم یا داور ساخته است، مگر تومی خواهی مرا بکشی چنانکه آن مصری راکشتی؟» پس موسی ترسید و گفت: «یقین این امرشیوع یافته است.»
Exod FarOPV 2:15  و چون فرعون این ماجرا رابشنید، قصد قتل موسی کرد، و موسی از حضورفرعون فرار کرده، در زمین مدیان ساکن شد. و برسر چاهی بنشست.
Exod FarOPV 2:16  و کاهن مدیان را هفت دختر بود که آمدند و آب کشیده، آبخورها را پرکردند، تا گله پدر خویش را سیراب کنند.
Exod FarOPV 2:17  وشبانان نزدیک آمدند، تا ایشان را دور کنند. آنگاه موسی برخاسته، ایشان را مدد کرد، و گله ایشان راسیراب نمود.
Exod FarOPV 2:18  و چون نزد پدر خود رعوئیل آمدند، او گفت: «چگونه امروز بدین زودی برگشتید؟»
Exod FarOPV 2:19  گفتند: «شخصی مصری ما را ازدست شبانان رهایی داد، و آب نیز برای ما کشیده، گله را سیراب نمود.»
Exod FarOPV 2:20  پس به دختران خودگفت: «او کجاست؟ چرا آن مرد را ترک کردید؟ وی را بخوانید تا نان خورد.»
Exod FarOPV 2:21  و موسی راضی شد که با آن مرد ساکن شود، و او دختر خود، صفوره را به موسی داد.
Exod FarOPV 2:22  و آن زن پسری زایید، و (موسی ) او را جرشون نام نهاد، چه گفت: «در زمین بیگانه نزیل شدم.»
Exod FarOPV 2:23  و واقع شد بعد از ایام بسیار که پادشاه مصربمرد، و بنی‌اسرائیل به‌سبب بندگی آه کشیده، استغاثه کردند، و ناله ایشان به‌سبب بندگی نزد خدا برآمد.
Exod FarOPV 2:24  و خدا ناله ایشان را شنید، و خداعهد خود را با ابراهیم و اسحاق و یعقوب بیادآورد.
Exod FarOPV 2:25  و خدا بر بنی‌اسرائیل نظر کرد و خدادانست.
Chapter 3
Exod FarOPV 3:1  و اما موسی گله پدر زن خود، یترون، کاهن مدیان را شبانی می‌کرد، و گله را بدان طرف صحرا راند و به حوریب که جبل الله باشد آمد.
Exod FarOPV 3:2  وفرشته خداوند در شعله آتش از میان بوته‌ای بروی ظاهر شد، و چون او نگریست، اینک آن بوته به آتش مشتعل است اما سوخته نمی شود.
Exod FarOPV 3:3  وموسی گفت: «اکنون بدان طرف شوم، و این امرغریب را ببینم، که بوته چرا سوخته نمی شود.»
Exod FarOPV 3:4  چون خداوند دید که برای دیدن مایل بدان سومی شود، خدا از میان بوته به وی ندا درداد و گفت: «ای موسی! ای موسی!» گفت: «لبیک.»
Exod FarOPV 3:5  گفت: «بدین جا نزدیک میا، نعلین خود را از پایهایت بیرون کن، زیرا مکانی که در آن ایستاده‌ای زمین مقدس است.»
Exod FarOPV 3:6  و گفت: «من هستم خدای پدرت، خدای ابراهیم، و خدای اسحاق، وخدای یعقوب.» آنگاه موسی روی خود راپوشانید، زیرا ترسید که به خدا بنگرد.
Exod FarOPV 3:7  وخداوند گفت: «هر آینه مصیبت قوم خود را که درمصرند دیدم، و استغاثه ایشان را از دست سرکاران ایشان شنیدم، زیرا غمهای ایشان رامی دانم.
Exod FarOPV 3:8  و نزول کردم تا ایشان را از دست مصریان خلاصی دهم، و ایشان را از آن زمین به زمین نیکو و وسیع برآورم، به زمینی که به شیر وشهد جاری است، به مکان کنعانیان و حتیان و اموریان و فرزیان و حویان و یبوسیان.
Exod FarOPV 3:9  و الان اینک استغاثه بنی‌اسرائیل نزد من رسیده است، وظلمی را نیز که مصریان بر ایشان می‌کنند، دیده‌ام.
Exod FarOPV 3:10  پس اکنون بیا تا تو را نزد فرعون بفرستم، و قوم من، بنی‌اسرائیل را از مصر بیرون آوری.»
Exod FarOPV 3:11  موسی به خدا گفت: «من کیستم که نزدفرعون بروم، و بنی‌اسرائیل را از مصر بیرون آورم؟»
Exod FarOPV 3:12  گفت: «البته با تو خواهم بود. و علامتی که من تو را فرستاده‌ام، این باشد که چون قوم را ازمصر بیرون آوردی، خدا را بر این کوه عبادت خواهید کرد.»
Exod FarOPV 3:13  موسی به خدا گفت: «اینک چون من نزد بنی‌اسرائیل برسم، و بدیشان گویم خدای پدران شما مرا نزد شما فرستاده است، و ازمن بپرسند که نام او چیست، بدیشان چه گویم؟»
Exod FarOPV 3:14  خدا به موسی گفت: «هستم آنکه هستم.» وگفت: «به بنی‌اسرائیل چنین بگو: اهیه (هستم ) مرانزد شما فرستاد.»
Exod FarOPV 3:15  و خدا باز به موسی گفت: «به بنی‌اسرائیل چنین بگو، یهوه خدای پدران شما، خدای ابراهیم و خدای اسحاق و خدای یعقوب، مرا نزد شما فرستاده، این است نام من تا ابدالاباد، و این است یادگاری من نسلا بعد نسل.
Exod FarOPV 3:16  برو ومشایخ بنی‌اسرائیل را جمع کرده، بدیشان بگو: یهوه خدای پدران شما، خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب، به من ظاهر شده، گفت: هر آینه از شماو از آنچه به شما در مصر کرده‌اند، تفقد کرده‌ام،
Exod FarOPV 3:17  و گفتم شما را از مصیبت مصر بیرون خواهم آورد، به زمین کنعانیان و حتیان و اموریان وفرزیان و حویان و یبوسیان، به زمینی که به شیر وشهد جاری است.
Exod FarOPV 3:18  و سخن تو را خواهندشنید، و تو با مشایخ اسرائیل، نزد پادشاه مصر بروید، و به وی گویید: یهوه خدای عبرانیان ما راملاقات کرده است. و الان سفر سه روزه به صحرابرویم، تا برای یهوه خدای خود قربانی بگذرانیم.
Exod FarOPV 3:19  و من می‌دانم که پادشاه مصر شما را نمی گذاردبروید، و نه هم به‌دست زورآور.
Exod FarOPV 3:20  پس دست خود را دراز خواهم کرد، و مصر را به همه عجایب خود که در میانش به ظهور می‌آورم خواهم زد، و بعد از آن شما را رها خواهد کرد.
Exod FarOPV 3:21  و این قوم را در نظر مصریان مکرم خواهم ساخت، و واقع خواهد شد که چون بروید تهی‌دست نخواهید رفت.
Exod FarOPV 3:22  بلکه هر زنی از همسایه خود و مهمان خانه خویش آلات نقره و آلات طلا و رخت خواهد خواست، و به پسران ودختران خود خواهید پوشانید، و مصریان راغارت خواهید نمود.»
Chapter 4
Exod FarOPV 4:1  تصدیق نخواهند کرد، و سخن مرانخواهند شنید، بلکه خواهند گفت یهوه بر توظاهر نشده است.»
Exod FarOPV 4:2  پس خداوند به وی گفت: «آن چیست در دست تو؟» گفت: «عصا.»
Exod FarOPV 4:3  گفت: «آن را بر زمین بینداز.» و چون آن را به زمین انداخت، ماری گردید و موسی از نزدش گریخت.
Exod FarOPV 4:4  پس خداوند به موسی گفت: «دست خود رادراز کن و دمش را بگیر.» پس دست خود را درازکرده، آن را بگرفت، که در دستش عصا شد.
Exod FarOPV 4:5  «تاآنکه باور کنند که یهوه خدای پدران ایشان، خدای ابراهیم، خدای اسحاق، و خدای یعقوب، به تو ظاهر شد.»
Exod FarOPV 4:6  و خداوند دیگرباره وی راگفت: «دست خود را در گریبان خود بگذار.» چون دست به گریبان خود برد، و آن را بیرون آورد، اینک دست او مثل برف مبروص شد.
Exod FarOPV 4:7  پس گفت: «دست خود را باز به گریبان خود بگذار.» چون دست به گریبان خود باز برد، و آن را بیرون آورد، اینک مثل سایر بدنش باز آمده بود.
Exod FarOPV 4:8  «وواقع خواهد شد که اگر تو را تصدیق نکنند، وآواز آیت نخستین را نشنوند، همانا آواز آیت دوم را باور خواهند کرد.
Exod FarOPV 4:9  و هر گاه این دو آیت راباور نکردند و سخن تو را نشنیدند، آنگاه از آب نهر گرفته، به خشکی بریز، و آبی که از نهر گرفتی بر روی خشکی به خون مبدل خواهد شد.»
Exod FarOPV 4:10  پس موسی به خداوند گفت: «ای خداوند، من مردی فصیح نیستم، نه در سابق و نه از وقتی که به بنده خود سخن گفتی، بلکه بطی الکلام و کندزبان.»
Exod FarOPV 4:11  خداوند گفت: «کیست که زبان به انسان داد، و گنگ و کر و بینا و نابینا را که آفرید؟ آیا نه من که یهوه هستم؟
Exod FarOPV 4:12  پس الان برو و من با زبانت خواهم بود، و هر‌چه باید بگویی تو را خواهم آموخت.»
Exod FarOPV 4:13  گفت: «استدعا دارم‌ای خداوند که بفرستی به‌دست هر‌که می‌فرستی.»
Exod FarOPV 4:14  آنگاه خشم خداوند بر موسی مشتعل شدو گفت: «آیا برادرت، هارون لاوی را نمی دانم که او فصیح الکلام است؟ و اینک او نیز به استقبال توبیرون می‌آید، و چون تو را ببیند، در دل خود شادخواهد گردید.
Exod FarOPV 4:15  و بدو سخن خواهی گفت وکلام را به زبان وی القا خواهی کرد، و من با زبان توو با زبان او خواهم بود، و آنچه باید بکنید شما راخواهم آموخت.
Exod FarOPV 4:16  و او برای تو به قوم سخن خواهد گفت، و او مر تو را به‌جای زبان خواهدبود، و تو او را به‌جای خدا خواهی بود.
Exod FarOPV 4:17  و این عصا را به‌دست خود بگیر که به آن آیات را ظاهر سازی.»
Exod FarOPV 4:18  پس موسی روانه شده، نزد پدر زن خود، یترون، برگشت و به وی گفت: «بروم و نزد برادران خود که در مصرند برگردم، و ببینم که تا کنون زنده‌اند.» یترون به موسی گفت: «به سلامتی برو.»
Exod FarOPV 4:19  و خداوند در مدیان به موسی گفت: «روانه شده به مصر برگرد، زیرا آنانی که در قصد جان توبودند، مرده‌اند.»
Exod FarOPV 4:20  پس موسی زن خویش وپسران خود را برداشته، ایشان را بر الاغ سوارکرده، به زمین مصر مراجعت نمود، و موسی عصای خدا را به‌دست خود گرفت.
Exod FarOPV 4:21  و خداوندبه موسی گفت: «چون روانه شده، به مصرمراجعت کردی، آگاه باش که همه علاماتی را که به‌دستت سپرده‌ام به حضور فرعون ظاهر سازی، و من دل او را سخت خواهم ساخت تا قوم را رهانکند.
Exod FarOPV 4:22  و به فرعون بگو خداوند چنین می‌گوید: اسرائیل، پسر من و نخست زاده من است،
Exod FarOPV 4:23  و به تو می‌گویم پسرم را رها کن تا مرا عبادت نماید، واگر از رها کردنش ابا نمایی، همانا پسر تو، یعنی نخست زاده تو را می‌کشم.»
Exod FarOPV 4:24  و واقع شد در بین راه که خداوند در منزل بدو برخورده، قصد قتل وی نمود.
Exod FarOPV 4:25  آنگاه صفوره سنگی تیز گرفته، غلفه پسر خود را ختنه کرد و نزد پای وی انداخته، گفت: «تو مرا شوهرخون هستی.»
Exod FarOPV 4:26  پس او وی را رها کرد، آنگاه (صفوره ) گفت: «شوهر خون هستی، » به‌سبب ختنه.
Exod FarOPV 4:27  و خداوند به هارون گفت: «به سوی صحرا به استقبال موسی برو.» پس روانه شد و او را در جبل الله ملاقات کرده، او را بوسید.
Exod FarOPV 4:28  وموسی از جمیع کلمات خداوند که او را فرستاده بود، و از همه آیاتی که به وی امر فرموده بود، هارون را خبر داد.
Exod FarOPV 4:29  پس موسی و هارون رفته، کل مشایخ بنی‌اسرائیل را جمع کردند.
Exod FarOPV 4:30  وهارون همه سخنانی را که خداوند به موسی فرموده بود، باز‌گفت، و آیات را به نظر قوم ظاهرساخت.
Exod FarOPV 4:31  و قوم ایمان آوردند. و چون شنیدندکه خداوند از بنی‌اسرائیل تفقد نموده، و به مصیبت ایشان نظر انداخته است، به روی درافتاده، سجده کردند.
Chapter 5
Exod FarOPV 5:1  و بعد از آن موسی و هارون آمده، به فرعون گفتند: «یهوه خدای اسرائیل چنین می‌گوید: قوم مرا رها کن تا برای من در صحرا عیدنگاه دارند.»
Exod FarOPV 5:2  فرعون گفت: «یهوه کیست که قول او را بشنوم و اسرائیل را رهایی دهم؟ یهوه رانمی شناسم و اسرائیل را نیز رها نخواهم کرد.»
Exod FarOPV 5:3  گفتند: «خدای عبرانیان ما را ملاقات کرده است، پس الان سفر سه روزه به صحرا برویم، ونزد یهوه، خدای خود، قربانی بگذرانیم، مبادا مارا به وبا یا شمشیر مبتلا سازد.»
Exod FarOPV 5:4  پس پادشاه مصربدیشان گفت: «ای موسی و هارون چرا قوم را ازکارهای ایشان بازمی دارید؟ به شغلهای خودبروید!»
Exod FarOPV 5:5  و فرعون گفت: «اینک الان اهل زمین بسیارند، و ایشان را از شغلهای ایشان بیکارمی سازید.»
Exod FarOPV 5:6  و در آن روز، فرعون سرکاران و ناظران قوم خود را قدغن فرموده، گفت:
Exod FarOPV 5:7  «بعد از این، کاه برای خشت سازی مثل سابق بدین قوم مدهید. خود بروند و کاه برای خویشتن جمع کنند.
Exod FarOPV 5:8  وهمان حساب خشتهایی را که پیشتر می‌ساختند، برایشان بگذارید، و از آن هیچ کم مکنید، زیراکاهلند، و از این‌رو فریاد می‌کنند و می‌گویند: برویم تا برای خدای خود قربانی گذرانیم.
Exod FarOPV 5:9  وخدمت ایشان سخت‌تر شود تا در آن مشغول شوند، و به سخنان باطل اعتنا نکنند.»
Exod FarOPV 5:10  پس سرکاران و ناظران قوم بیرون آمده، قوم را خطاب کرده، گفتند: «فرعون چنین می‌فرماید که من کاه به شما نمی دهم.
Exod FarOPV 5:11  خود بروید و کاه برای خود ازهرجا که بیابید بگیرید، و از خدمت شما هیچ کم نخواهد شد.»
Exod FarOPV 5:12  پس قوم در تمامی زمین مصر پراکنده شدند تا خاشاک به عوض کاه جمع کنند.
Exod FarOPV 5:13  وسرکاران، ایشان را شتابانیده، گفتند: «کارهای خود را تمام کنید، یعنی حساب هر روز را درروزش، مثل وقتی که کاه بود.»
Exod FarOPV 5:14  و ناظران، بنی‌اسرائیل را که سرکاران فرعون بر ایشان گماشته بودند، می‌زدند و می‌گفتند: «چرا خدمت معین خشت سازی خود را در این‌روزها مثل سابق تمام نمی کنید؟»
Exod FarOPV 5:15  آنگاه ناظران بنی‌اسرائیل آمده، نزد فرعون فریاد کرده، گفتند: «چرا به بندگان خود چنین می‌کنی؟
Exod FarOPV 5:16  کاه به بندگانت نمی دهند و می‌گویند: خشت برای مابسازید! و اینک بندگانت را می‌زنند و اما خطا ازقوم تو می‌باشد.»
Exod FarOPV 5:17  گفت: «کاهل هستید. شماکاهلید! از این سبب شما می‌گویید: برویم و برای خداوند قربانی بگذرانیم.
Exod FarOPV 5:18  اکنون رفته، خدمت بکنید، و کاه به شما داده نخواهد شد، و حساب خشت را خواهید داد.»
Exod FarOPV 5:19  و ناظران بنی‌اسرائیل دیدند که در بدی گرفتار شده‌اند، زیرا گفت: «ازحساب یومیه خشتهای خود هیچ کم مکنید.»
Exod FarOPV 5:20  و چون از نزد فرعون بیرون آمدند، به موسی وهارون برخوردند، که برای ملاقات ایشان ایستاده بودند.
Exod FarOPV 5:21  و بدیشان گفتند: «خداوند بر شما بنگردو داوری فرماید! زیرا که رایحه ما را نزد فرعون وملازمانش متعفن ساخته‌اید، و شمشیری به‌دست ایشان داده‌اید تا ما را بکشند.»
Exod FarOPV 5:22  آنگاه موسی نزد خداوند برگشته، گفت: «خداوندا چرا بدین قوم بدی کردی؟ و برای چه مرا فرستادی؟
Exod FarOPV 5:23  زیرا از وقتی که نزد فرعون آمدم تا به نام تو سخن گویم، بدین قوم بدی کرده است و قوم خود را هرگز خلاصی ندادی.»
Chapter 6
Exod FarOPV 6:1  خداوند به موسی گفت: «الان خواهی دیدآنچه به فرعون می‌کنم، زیرا که به‌دست قوی ایشان را رها خواهد کرد، و به‌دست زورآورایشان را از زمین خود خواهد راند.»
Exod FarOPV 6:2  و خدا به موسی خطاب کرده، وی را گفت: «من یهوه هستم.
Exod FarOPV 6:3  و به ابراهیم و اسحاق و یعقوب به نام خدای قادرمطلق ظاهر شدم، لیکن به نام خود، یهوه، نزد ایشان معروف نگشتم.
Exod FarOPV 6:4  و عهد خود رانیز با ایشان استوار کردم، که زمین کنعان را بدیشان دهم، یعنی زمین غربت ایشان را که در آن غریب بودند.
Exod FarOPV 6:5  و من نیز چون ناله بنی‌اسرائیل را که مصریان ایشان را مملوک خود ساخته‌اند، شنیدم، عهد خود را بیاد آوردم.
Exod FarOPV 6:6  بنابراین بنی‌اسرائیل رابگو، من یهوه هستم، و شما را از زیر مشقتهای مصریان بیرون خواهم آورد، و شما را از بندگی ایشان رهایی دهم، و شما را به بازوی بلند و به داوری های عظیم نجات دهم.
Exod FarOPV 6:7  و شما را خواهم گرفت تا برای من قوم شوید، و شما را خداخواهم بود، و خواهید دانست که من یهوه هستم، خدای شما، که شما را از مشقتهای مصریان بیرون آوردم.
Exod FarOPV 6:8  و شما را خواهم رسانید به زمینی که درباره آن قسم خوردم که آن را به ابراهیم واسحاق و یعقوب بخشم، پس آن را به ارثیت شماخواهم داد. من یهوه هستم.»
Exod FarOPV 6:9  و موسی بنی‌اسرائیل را بدین مضمون گفت، لیکن بسبب تنگی روح و سختی خدمت، او رانشنیدند.
Exod FarOPV 6:10  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Exod FarOPV 6:11  «برو و به فرعون پادشاه مصر بگو که بنی‌اسرائیل را از زمین خود رهایی دهد.»
Exod FarOPV 6:12  وموسی به حضور خداوند عرض کرده، گفت: «اینک بنی‌اسرائیل مرا نمی شنوند، پس چگونه فرعون مرا بشنود، و حال آنکه من نامختون لب هستم؟»
Exod FarOPV 6:13  و خداوند به موسی و هارون تکلم نموده، ایشان را به سوی بنی‌اسرائیل و به سوی فرعون پادشاه مصر مامور کرد، تا بنی‌اسرائیل را از زمین مصر بیرون آورند.
Exod FarOPV 6:14  و اینانند روسای خاندانهای آبای ایشان: پسران روبین، نخست زاده اسرائیل، حنوک و فلو و حصرون و کرمی؛ اینانندقبایل روبین.
Exod FarOPV 6:15  و پسران شمعون: یموئیل و یامین و اوهد و یاکین و صوحر و شاول که پسر زن کنعانی بود؛ اینانند قبایل شمعون.
Exod FarOPV 6:16  و این است نامهای پسران لاوی به حسب پیدایش ایشان: جرشون و قهات و مراری. و سالهای عمر لاوی صد و سی و هفت سال بود.
Exod FarOPV 6:17  پسران جرشون: لبنی و شمعی، به حسب قبایل ایشان.
Exod FarOPV 6:18  و پسران قهات: عمرام و یصهار و حبرون و عزیئیل. وسالهای عمر قهات صد و سی و سه سال بود.
Exod FarOPV 6:19  وپسران مراری: محلی و موشی؛ اینانند قبایل لاویان به حسب پیدایش ایشان.
Exod FarOPV 6:20  و عمرام عمه خود، یوکابد را به زنی گرفت، و او برای وی هارون و موسی را زایید، و سالهای عمر عمرام صد و سی و هفت سال بود.
Exod FarOPV 6:21  و پسران یصهار: قورح و نافج و زکری.
Exod FarOPV 6:22  و پسران عزیئیل: میشائیل و ایلصافن و ستری.
Exod FarOPV 6:23  و هارون، الیشابع، دختر عمیناداب، خواهر نحشون را به زنی گرفت، و برایش ناداب و ابیهو و العازر وایتامر را زایید.
Exod FarOPV 6:24  و پسران قورح: اسیر و القانه وابیاساف؛ اینانند قبایل قورحیان.
Exod FarOPV 6:25  و العازر بن هارون یکی از دختران فوتیئیل را به زنی گرفت، وبرایش فینحاس را زایید؛ اینانند روسای آبای لاویان، بحسب قبایل ایشان.
Exod FarOPV 6:26  اینانند هارون وموسی که خداوند بدیشان گفت: «بنی‌اسرائیل رابا جنود ایشان از زمین مصر بیرون آورید.»
Exod FarOPV 6:27  اینانند که به فرعون پادشاه مصر سخن‌گفتند، برای بیرون آوردن بنی‌اسرائیل از مصر. اینان موسی و هارونند.
Exod FarOPV 6:28  و واقع شد در روزی که خداوند در زمین مصر موسی را خطاب کرد.
Exod FarOPV 6:29  که خداوند به موسی فرموده، گفت: «من یهوه هستم هر‌آنچه من به تو گویم آن را به فرعون پادشاه مصر بگو.»
Exod FarOPV 6:30  وموسی به حضور خداوند عرض کرد: «اینک من نامختون لب هستم، پس چگونه فرعون مرابشنود؟»
Chapter 7
Exod FarOPV 7:1  و خداوند به موسی گفت: «ببین تو را برفرعون خدا ساخته‌ام، و برادرت، هارون، نبی تو خواهد بود.
Exod FarOPV 7:2  هرآنچه به تو امر نمایم تو آن را بگو، و برادرت هارون، آن را به فرعون بازگوید، تا بنی‌اسرائیل را از زمین خود رهایی دهد.
Exod FarOPV 7:3  و من دل فرعون را سخت می‌کنم، و آیات وعلامات خود را در زمین مصر بسیار می‌سازم.
Exod FarOPV 7:4  وفرعون به شما گوش نخواهد گرفت، و دست خودرا بر مصر خواهم‌انداخت، تا جنود خود، یعنی قوم خویش بنی‌اسرائیل را از زمین مصر به داوریهای عظیم بیرون آورم.
Exod FarOPV 7:5  و مصریان خواهند دانست که من یهوه هستم، چون دست خود را بر مصر دراز کرده، بنی‌اسرائیل را از میان ایشان بیرون آوردم.»
Exod FarOPV 7:6  و موسی و هارون چنانکه خداوند بدیشان امر فرموده بود کردند، و هم چنین عمل نمودند.
Exod FarOPV 7:7  و موسی هشتاد ساله بود وهارون هشتاد و سه ساله، وقتی که به فرعون سخن‌گفتند.
Exod FarOPV 7:8  پس خداوند موسی و هارون را خطاب کرده، گفت:
Exod FarOPV 7:9  «چون فرعون شما را خطاب کرده، گوید معجزه‌ای برای خود ظاهر کنید، آنگاه به هارون بگو عصای خود را بگیر، و آن را پیش روی فرعون بینداز، تا اژدها شود.»
Exod FarOPV 7:10  آنگاه موسی و هارون نزد فرعون رفتند، و آنچه خداوندفرموده بود کردند. و هارون عصای خود را پیش روی فرعون و پیش روی ملازمانش انداخت، واژدها شد.
Exod FarOPV 7:11  و فرعون نیز حکیمان و جادوگران را طلبید و ساحران مصر هم به افسونهای خودچنین کردند،
Exod FarOPV 7:12  هر یک عصای خود را انداختند و اژدها شد، ولی عصای هارون عصاهای ایشان را بلعید.
Exod FarOPV 7:13  و دل فرعون سخت شد و ایشان رانشنید، چنانکه خداوند گفته بود.
Exod FarOPV 7:14  و خداوند موسی را گفت: «دل فرعون سخت شده، و از رها کردن قوم ابا کرده است.
Exod FarOPV 7:15  بامدادان نزد فرعون برو، اینک به سوی آب بیرون می‌آید، و برای ملاقات وی به کنار نهربایست، و عصا را که به مار مبدل گشت، بدست خود بگیر.
Exod FarOPV 7:16  و او را بگو: یهوه خدای عبرانیان مرا نزد تو فرستاده، گفت: قوم مرا رها کن تا مرا درصحرا عبادت نمایند و اینک تا بحال نشنیده‌ای،
Exod FarOPV 7:17  پس خداوند چنین می‌گوید، از این خواهی دانست که من یهوه هستم، همانا من به عصایی که در دست دارم آب نهر را می‌زنم و به خون مبدل خواهد شد.
Exod FarOPV 7:18  و ماهیانی که در نهرند خواهندمرد، و نهر گندیده شود و مصریان نوشیدن آب نهر را مکروه خواهند داشت.»
Exod FarOPV 7:19  و خداوند به موسی گفت: «به هارون بگوعصای خود را بگیر و دست خود را بر آبهای مصر دراز کن، بر نهرهای ایشان، و جویهای ایشان، و دریاچه های ایشان، و همه حوضهای آب ایشان، تا خون شود، و در تمامی زمین مصردر ظروف چوبی و ظروف سنگی، خون خواهدبود.»
Exod FarOPV 7:20  و موسی و هارون چنانکه خداوند امرفرموده بود، کردند. و عصا را بلند کرده، آب نهر رابه حضور فرعون و به حضور ملازمانش زد، وتمامی آب نهر به خون مبدل شد.
Exod FarOPV 7:21  و ماهیانی که در نهر بودند، مردند. و نهر بگندید، و مصریان از آب نهر نتوانستند نوشید، و در تمامی زمین مصرخون بود.
Exod FarOPV 7:22  و جادوگران مصر به افسونهای خویش هم چنین کردند، و دل فرعون سخت شد، که بدیشان گوش نگرفت، چنانکه خداوند گفته بود.
Exod FarOPV 7:23  و فرعون برگشته، به خانه خود رفت و براین نیز دل خود را متوجه نساخت.
Exod FarOPV 7:24  و همه مصریان گرداگرد نهر برای آب خوردن حفره می‌زدند زیرا که از آب نهر نتوانستند نوشید.
Exod FarOPV 7:25  وبعد از آنکه خداوند نهر را زده بود، هفت روزسپری شد.
Chapter 8
Exod FarOPV 8:1  و خداوند موسی را گفت: «نزد فرعون برو، و به وی بگو خداوند چنین می‌گوید: قوم مرا رها کن تا مرا عبادت نمایند،
Exod FarOPV 8:2  و اگر تو از رهاکردن ایشان ابا می‌کنی، همانا من تمامی حدود تورا به وزغها مبتلا سازم.
Exod FarOPV 8:3  و نهر، وزغها را به کثرت پیدا نماید، به حدی که برآمده، به خانه ات وخوابگاهت و بسترت و خانه های بندگانت و برقومت و به تنورهایت و تغارهای خمیرت، درخواهند آمد،
Exod FarOPV 8:4  و بر تو و قوم تو و همه بندگان تو وزغها برخواهند آمد.»
Exod FarOPV 8:5  و خداوند به موسی گفت: «به هارون بگو: دست خود را با عصای خویش بر نهرها و جویها و دریاچه‌ها دراز کن، ووزغها را بر زمین مصر برآور.»
Exod FarOPV 8:6  پس چون هارون دست خود را بر آبهای مصر دراز کرد، وزغها برآمده، زمین مصر راپوشانیدند.
Exod FarOPV 8:7  و جادوگران به افسونهای خودچنین کردند، و وزغها بر زمین مصر برآوردند.
Exod FarOPV 8:8  آنگاه فرعون موسی و هارون را خوانده، گفت: «نزد خداوند دعا کنید، تا وزغها را از من و قوم من دور کند، و قوم را رها خواهم کرد تا برای خداوندقربانی گذرانند.»
Exod FarOPV 8:9  موسی به فرعون گفت: «وقتی را برای من معین فرما که برای تو و بندگانت وقومت دعا کنم تا وزغها از تو و خانه ات نابودشوند و فقط در نهر بمانند.»
Exod FarOPV 8:10  گفت: «فردا»، موسی گفت: «موافق سخن تو خواهد شد تا بدانی که مثل یهوه خدای ما دیگری نیست،
Exod FarOPV 8:11  و وزغهااز تو و خانه ات و بندگانت و قومت دور خواهندشد و فقط در نهر باقی خواهند ماند.»
Exod FarOPV 8:12  و موسی و هارون از نزد فرعون بیرون آمدند و موسی درباره وزغهایی که بر فرعون فرستاده بود، نزدخداوند استغاثه نمود.
Exod FarOPV 8:13  و خداوند موافق سخن موسی عمل نمود و وزغها از خانه‌ها و از دهات واز صحراها مردند،
Exod FarOPV 8:14  و آنها را توده توده جمع کردند و زمین متعفن شد.
Exod FarOPV 8:15  اما فرعون چون دیدکه آسایش پدید آمد، دل خود را سخت کرد وبدیشان گوش نگرفت، چنانکه خداوند گفته بود.
Exod FarOPV 8:16  و خداوند به موسی گفت: «به هارون بگو که عصای خود را دراز کن و غبار زمین را بزن تا درتمامی زمین مصر پشه‌ها بشود.»
Exod FarOPV 8:17  پس چنین کردند و هارون دست خود را با عصای خویش دراز کرد و غبار زمین را زد و پشه‌ها بر انسان وبهایم پدید آمد زیرا که تمامی غبار زمین در کل ارض مصر پشه‌ها گردید،
Exod FarOPV 8:18  و جادوگران به افسونهای خود چنین کردند تا پشه‌ها بیرون آورند اما نتوانستند و پشه‌ها بر انسان و بهایم پدیدشد.
Exod FarOPV 8:19  و جادوگران به فرعون گفتند: «این انگشت خداست.» اما فرعون را دل سخت شد که بدیشان گوش نگرفت، چنانکه خداوند گفته بود.
Exod FarOPV 8:20  و خداوند به موسی گفت: «بامدادان برخاسته پیش روی فرعون بایست. اینک بسوی آب بیرون می‌آید. و او را بگو: خداوند چنین می‌گوید: قوم مرا رها کن تا مرا عبادت نمایند،
Exod FarOPV 8:21  زیرا اگر قوم مرا رها نکنی، همانا من بر تو وبندگانت و قومت و خانه هایت انواع مگسهافرستم و خانه های مصریان و زمینی نیز که برآننداز انواع مگسها پر خواهد شد.
Exod FarOPV 8:22  و در آن روززمین جوشن را که قوم من در آن مقیمند، جداسازم که در آنجا مگسی نباشد تا بدانی که من درمیان این زمین یهوه هستم.
Exod FarOPV 8:23  و فرقی در میان قوم خود و قوم تو گذارم. فردا این علامت خواهدشد.»
Exod FarOPV 8:24  و خداوند چنین کرد و انواع مگسهای بسیار به خانه فرعون و به خانه های بندگانش و به تمامی زمین مصر آمدند و زمین از مگسها ویران شد.
Exod FarOPV 8:25  و فرعون موسی و هارون را خوانده گفت: «بروید و برای خدای خود قربانی در این زمین بگذرانید.»
Exod FarOPV 8:26  موسی گفت: «چنین کردن نشایدزیرا آنچه مکروه مصریان است برای یهوه خدای خود ذبح می‌کنیم. اینک چون مکروه مصریان را پیش روی ایشان ذبح نماییم، آیاما را سنگسار نمی کنند؟
Exod FarOPV 8:27  سفر سه روزه به صحرا برویم و برای یهوه خدای خود قربانی بگذرانیم چنانکه به ما امر خواهد فرمود.»
Exod FarOPV 8:28  فرعون گفت: «من شما را رهایی خواهم داد تا برای یهوه، خدای خود، در صحرا قربانی گذرانید لیکن بسیار دور مروید و برای من دعاکنید.»
Exod FarOPV 8:29  موسی گفت: «همانا من از حضورت بیرون می‌روم و نزد خداوند دعا می‌کنم و مگسهااز فرعون و بندگانش و قومش فردا دور خواهندشد اما زنهار فرعون بار دیگر حیله نکند که قوم رارهایی ندهد تا برای خداوند قربانی گذرانند.»
Exod FarOPV 8:30  پس موسی از حضور فرعون بیرون شده نزدخداوند دعا کرد،
Exod FarOPV 8:31  و خداوند موافق سخن موسی عمل کرد و مگسها را از فرعون و بندگانش و قومش دور کرد که یکی باقی نماند.
Exod FarOPV 8:32  اما در این مرتبه نیز فرعون دل خود را سخت ساخته، قوم رارهایی نداد.
Chapter 9
Exod FarOPV 9:1  و خداوند به موسی گفت: «نزد فرعون بروو به وی بگو: یهوه خدای عبرانیان چنین می‌گوید: قوم مرا رها کن تا مرا عبادت کنند.
Exod FarOPV 9:2  زیرا اگر تو از رهایی دادن ابا نمایی و ایشان را بازنگاه داری،
Exod FarOPV 9:3  همانا دست خداوند بر مواشی تو که در صحرایند خواهد شد، بر اسبان و الاغان وشتران و گاوان و گوسفندان، یعنی وبایی بسیارسخت.
Exod FarOPV 9:4  و خداوند در میان مواشی اسرائیلیان ومواشی مصریان فرقی خواهد گذاشت که از آنچه مال بنی‌اسرائیل است، چیزی نخواهد مرد.»
Exod FarOPV 9:5  وخداوند وقتی معین نموده، گفت: «فردا خداونداین کار را در این زمین خواهد کرد.»
Exod FarOPV 9:6  پس در فرداخداوند این کار را کرد و همه مواشی مصریان مردند و از مواشی بنی‌اسرائیل یکی هم نمرد.
Exod FarOPV 9:7  وفرعون فرستاد و اینک از مواشی اسرائیلیان یکی هم نمرده بود اما دل فرعون سخت شده، قوم رارهایی نداد.
Exod FarOPV 9:8  و خداوند به موسی و هارون گفت: «ازخاکستر کوره، مشتهای خود را پر کرده، برداریدو موسی آن را به حضور فرعون بسوی آسمان برافشاند،
Exod FarOPV 9:9  و غبار خواهد شد بر تمامی زمین مصر و سوزشی که دملها بیرون آورد بر انسان و بربهایم در تمامی زمین مصر خواهد شد.»
Exod FarOPV 9:10  پس ازخاکستر کوره گرفتند و به حضور فرعون ایستادندو موسی آن را بسوی آسمان پراکند، و سوزشی پدید شده، دملها بیرون آورد، در انسان و دربهایم.
Exod FarOPV 9:11  و جادوگران به‌سبب آن سوزش به حضور موسی نتوانستند ایستاد، زیرا که سوزش بر جادوگران و بر همه مصریان بود.
Exod FarOPV 9:12  و خداونددل فرعون را سخت ساخت که بدیشان گوش نگرفت، چنانکه خداوند به موسی گفته بود.
Exod FarOPV 9:13  و خداوند به موسی گفت: «بامدادان برخاسته، پیش روی فرعون بایست، و به وی بگو: یهوه خدای عبرانیان چنین می‌گوید: قوم مرا رهاکن تا مرا عبادت نمایند.
Exod FarOPV 9:14  زیرا در این دفعه تمامی بلایای خود را بر دل تو و بندگانت و قومت خواهم فرستاد، تا بدانی که در تمامی جهان مثل من نیست.
Exod FarOPV 9:15  زیرا اگر تاکنون دست خود را درازکرده، و تو را و قومت را به وبا مبتلا ساخته بودم، هرآینه از زمین هلاک می‌شدی.
Exod FarOPV 9:16  و لکن برای همین تو را برپا داشته‌ام تا قدرت خود را به تونشان دهم، و نام من در تمامی جهان شایع شود.
Exod FarOPV 9:17  و آیا تابحال خویشتن را بر قوم من برترمی سازی و ایشان را رهایی نمی دهی؟
Exod FarOPV 9:18  همانا فردا این وقت، تگرگی بسیار سخت خواهم بارانید، که مثل آن در مصر از روز بنیانش تاکنون نشده است.
Exod FarOPV 9:19  پس الان بفرست و مواشی خود وآنچه را در صحرا داری جمع کن، زیرا که بر هرانسان و بهایمی که در صحرا یافته شوند، و به خانه‌ها جمع نشوند، تگرگ فرود خواهد آمد وخواهند مرد.»
Exod FarOPV 9:20  پس هر کس از بندگان فرعون که از قول خداوند ترسید، نوکران و مواشی خود را به خانه‌ها گریزانید.
Exod FarOPV 9:21  اما هر‌که دل خود را به کلام خداوند متوجه نساخت، نوکران و مواشی خود رادر صحرا واگذاشت.
Exod FarOPV 9:22  و خداوند به موسی گفت: «دست خود را به سوی آسمان دراز کن، تادر تمامی زمین مصر تگرگ بشود، بر انسان و بربهایم و بر همه نباتات صحرا، در کل ارض مصر.»
Exod FarOPV 9:23  پس موسی عصای خود را به سوی آسمان دراز کرد، و خداوند رعد و تگرگ داد، و آتش برزمین فرود آمد، و خداوند تگرگ بر زمین مصربارانید.
Exod FarOPV 9:24  و تگرگ آمد و آتشی که در میان تگرگ آمیخته بود، و به شدت سخت بود، که مثل آن درتمامی زمین مصر از زمانی که امت شده بودند، نبود.
Exod FarOPV 9:25  و در تمامی زمین مصر، تگرگ آنچه را که در صحرا بود، از انسان و بهایم زد. و تگرگ همه نباتات صحرا را زد، و جمیع درختان صحرا راشکست.
Exod FarOPV 9:26  فقط در زمین جوشن، جایی که بنی‌اسرائیل بودند، تگرگ نبود.
Exod FarOPV 9:27  آنگاه فرعون فرستاده، موسی و هارون راخواند، و بدیشان گفت: «در این مرتبه گناه کرده‌ام، خداوند عادل است و من و قوم من گناهکاریم.
Exod FarOPV 9:28  نزد خداوند دعا کنید، زیرا کافی است تا رعدهای خدا و تگرگ دیگر نشود، و شما را رهاخواهم کرد، و دیگر درنگ نخواهید نمود.»
Exod FarOPV 9:29  موسی به وی گفت: «چون از شهر بیرون روم، دستهای خود را نزد خداوند خواهم افراشت، تارعدها موقوف شود، و تگرگ دیگر نیاید، تا بدانی جهان از آن خداوند است.
Exod FarOPV 9:30  و اما تو و بندگانت، می‌دانم که تابحال از یهوه خدا نخواهید ترسید.»
Exod FarOPV 9:31  و کتان و جو زده شد، زیرا که جو خوشه آورده بود، و کتان تخم داشته.
Exod FarOPV 9:32  و اما گندم و خلر زده نشد زیرا که متاخر بود.
Exod FarOPV 9:33  و موسی از حضورفرعون از شهر بیرون شده، دستهای خود را نزدخداوند برافراشت، و رعدها و تگرگ موقوف شد، و باران بر زمین نبارید.
Exod FarOPV 9:34  و چون فرعون دیدکه باران و تگرگ و رعدها موقوف شد، باز گناه ورزیده، دل خود را سخت ساخت، هم او و هم بندگانش.
Exod FarOPV 9:35  پس دل فرعون سخت شده، بنی‌اسرائیل را رهایی نداد، چنانکه خداوند به‌دست موسی گفته بود.
Chapter 10
Exod FarOPV 10:1  و خداوند به موسی گفت: «نزد فرعون برو زیرا که من دل فرعون و دل بندگانش را سخت کرده‌ام، تا این آیات خود را درمیان ایشان ظاهر سازم.
Exod FarOPV 10:2  و تا آنچه در مصر کردم و آیات خود را که در میان ایشان ظاهر ساختم، بگوش پسرت و پسر پسرت بازگویی تا بدانید که من یهوه هستم.»
Exod FarOPV 10:3  پس موسی و هارون نزد فرعون آمده، به وی گفتند: «یهوه خدای عبرانیان چنین می‌گوید: تا به کی از تواضع کردن به حضور من اباخواهی نمود؟ قوم مرا رها کن تا مرا عبادت کنند.
Exod FarOPV 10:4  زیرا اگر تو از رها کردن قوم من ابا کنی، هرآینه من فردا ملخها در حدود تو فرود آورم.
Exod FarOPV 10:5  که روی زمین را مستور خواهند ساخت، به حدی که زمین را نتوان دید، و تتمه آنچه رسته است که برای شمااز تگرگ باقی‌مانده، خواهند خورد، و هر درختی را که برای شما در صحرا روییده است، خواهندخورد.
Exod FarOPV 10:6  و خانه تو و خانه های بندگانت وخانه های همه مصریان را پر خواهند ساخت، به مرتبه‌ای که پدرانت و پدران پدرانت از روزی که بر زمین بوده‌اند تا الیوم ندیده‌اند.» پس روگردانیده، از حضور فرعون بیرون رفت.
Exod FarOPV 10:7  آنگاه بندگان فرعون به وی گفتند: «تا به کی برای ما این مرد دامی باشد؟ این مردمان را رها کن تا یهوه، خدای خود را عبادت نمایند. مگرتابحال ندانسته‌ای که مصر ویران شده است؟»
Exod FarOPV 10:8  پس موسی و هارون را نزد فرعون برگردانیدند، واو به ایشان گفت: «بروید و یهوه، خدای خود راعبادت کنید، لیکن کیستند که می‌روند؟»
Exod FarOPV 10:9  موسی گفت: «با جوانان و پیران خود خواهیم رفت، باپسران و دختران، و گوسفندان و گاوان خودخواهیم رفت، زیرا که ما را عیدی برای خداونداست.»
Exod FarOPV 10:10  بدیشان گفت: «خداوند با شما چنین باشد، اگر شما را با اطفال شما رهایی دهم با حذرباشید زیرا که بدی پیش روی شماست!
Exod FarOPV 10:11  نه چنین! بلکه شما که بالغ هستید رفته، خداوند راعبادت کنید، زیرا که این است آنچه خواسته بودید.» پس ایشان را از حضور فرعون بیرون راندند.
Exod FarOPV 10:12  و خداوند به موسی گفت: «دست خود رابرای ملخها بر زمین مصر دراز کن، تا بر زمین مصربرآیند، و همه نباتات زمین را که از تگرگ مانده است، بخورند.»
Exod FarOPV 10:13  پس موسی عصای خود را برزمین مصر دراز کرد، و خداوند تمامی آن روز، وتمامی آن شب را بادی شرقی بر زمین مصر وزانید، و چون صبح شد، باد شرقی ملخها راآورد.
Exod FarOPV 10:14  و ملخها بر تمامی زمین مصر برآمدند، ودر همه حدود مصر نشستند، بسیار سخت که قبل از آن چنین ملخها نبود، و بعد از آن نخواهد بود.
Exod FarOPV 10:15  و روی تمامی زمین را پوشانیدند، که زمین تاریک شد و همه نباتات زمین و همه میوه درختان را که از تگرگ باقی‌مانده بود، خوردند، به حدی که هیچ سبزی بر درخت، و نبات صحرا درتمامی زمین مصر نماند.
Exod FarOPV 10:16  آنگاه فرعون، موسی و هارون را به زودی خوانده، گفت: «به یهوه خدای شما و به شما گناه کرده‌ام.
Exod FarOPV 10:17  و اکنون این مرتبه فقط گناه مرا عفو فرمایید، و از یهوه خدای خود استدعا نمایید تا این موت را فقط از من برطرف نماید.»
Exod FarOPV 10:18  پس از حضور فرعون بیرون شده، از خداوند استدعا نمود.
Exod FarOPV 10:19  و خداوند بادغربی‌ای بسیار سخت برگردانید، که ملخها رابرداشته، آنها را به دریای قلزم ریخت، و درتمامی حدود مصر ملخی نماند.
Exod FarOPV 10:20  اما خداونددل فرعون را سخت گردانید، که بنی‌اسرائیل رارهایی نداد.
Exod FarOPV 10:21  و خداوند به موسی گفت: «دست خود را به سوی آسمان برافراز، تا تاریکی‌ای بر زمین مصرپدید آید، تاریکی‌ای که بتوان احساس کرد.»
Exod FarOPV 10:22  پس موسی دست خود را به سوی آسمان برافراشت، و تاریکی غلیظ تا سه روز در تمامی زمین مصر پدید آمد.
Exod FarOPV 10:23  و یکدیگر را نمی دیدند. و تا سه روز کسی از جای خود برنخاست، لیکن برای جمیع بنی‌اسرائیل در مسکنهای ایشان روشنایی بود.
Exod FarOPV 10:24  و فرعون موسی را خوانده، گفت: «بروید خداوند را عبادت کنید، فقط گله هاو رمه های شما بماند، اطفال شما نیز با شمابروند.»
Exod FarOPV 10:25  موسی گفت: «ذبایح و قربانی های سوختنی نیز می‌باید به‌دست ما بدهی، تا نزدیهوه، خدای خود بگذرانیم.
Exod FarOPV 10:26  مواشی ما نیز با ماخواهد آمد، یک سمی باقی نخواهد ماند زیرا که از اینها برای عبادت یهوه، خدای خود می‌بایدگرفت، و تا بدانجا نرسیم، نخواهیم دانست به چه چیز خداوند را عبادت کنیم.»
Exod FarOPV 10:27  و خداوند، دل فرعون را سخت گردانید که از رهایی دادن ایشان ابا نمود.
Exod FarOPV 10:28  پس فرعون وی را گفت: «از حضورمن برو! و با حذر باش که روی مرا دیگر نبینی، زیرا در روزی که مرا ببینی خواهی مرد.»
Exod FarOPV 10:29  موسی گفت: «نیکو گفتی، روی تو را دیگرنخواهم دید.»
Chapter 11
Exod FarOPV 11:1  و خداوند به موسی گفت: «یک بلای دیگر بر فرعون و بر مصر می‌آورم، وبعد از آن شما را از اینجا رهایی خواهد داد، وچون شما را رها کند، البته شما را بالکلیه از اینجاخواهد راند.
Exod FarOPV 11:2  اکنون به گوش قوم بگو که هر مرداز همسایه خود، و هر زن از همسایه‌اش آلات نقره و آلات طلا بخواهند.»
Exod FarOPV 11:3  و خداوند قوم را درنظر مصریان محترم ساخت. و شخص موسی نیزدر زمین مصر، در نظر بندگان فرعون و در نظرقوم، بسیار بزرگ بود.
Exod FarOPV 11:4  و موسی گفت: «خداوندچنین می‌گوید: قریب به نصف شب در میان مصربیرون خواهم آمد.
Exod FarOPV 11:5  و هر نخست زاده‌ای که در زمین مصر باشد، از نخست زاده فرعون که برتختش نشسته است، تا نخست زاده کنیزی که درپشت دستاس باشد، و همه نخست زادگان بهایم خواهند مرد.
Exod FarOPV 11:6  و نعره عظیمی در تمامی زمین مصر خواهد بود که مثل آن نشده، و مانند آن دیگر نخواهد شد.
Exod FarOPV 11:7  اما بر جمیع بنی‌اسرائیل سگی زبان خود را تیز نکند، نه بر انسان و نه بربهایم، تا بدانید که خداوند در میان مصریان واسرائیلیان فرقی گذارده است.
Exod FarOPV 11:8  و این همه بندگان تو به نزد من فرود آمده، و مرا تعظیم کرده، خواهند گفت: تو و تمامی قوم که تابع تو باشند، بیرون روید! و بعد از آن بیرون خواهم رفت.»
Exod FarOPV 11:9  و خداوند به موسی گفت: «فرعون به شماگوش نخواهد گرفت، تا آیات من در زمین مصرزیاد شود.»
Exod FarOPV 11:10  و موسی و هارون جمیع این آیات را به حضور فرعون ظاهر ساختند. اما خداوند دل فرعون را سخت گردانید، و بنی‌اسرائیل را از زمین خود رهایی نداد.
Chapter 12
Exod FarOPV 12:1  و خداوند موسی و هارون را در زمین مصر مخاطب ساخته، گفت:
Exod FarOPV 12:2  «این ماه برای شما سر ماهها باشد، این اول از ماههای سال برای شماست.
Exod FarOPV 12:3  تمامی جماعت اسرائیل راخطاب کرده، گویید که در دهم این ماه هر یکی ازایشان بره‌ای به حسب خانه های پدران خودبگیرند، یعنی برای هر خانه یک بره.
Exod FarOPV 12:4  و اگر اهل خانه برای بره کم باشند، آنگاه او و همسایه‌اش که مجاور خانه او باشد آن را به حسب شماره نفوس بگیرند، یعنی هر کس موافق خوراکش بره راحساب کند.
Exod FarOPV 12:5  بره شما بی‌عیب، نرینه یکساله باشد، از گوسفندان یا از بزها آن را بگیرید.
Exod FarOPV 12:6  و آن را تا چهاردهم این ماه نگاه دارید، و تمامی انجمن جماعت بنی‌اسرائیل آن را در عصر ذبح کنند.
Exod FarOPV 12:7  واز خون آن بگیرند، و آن را بر هر دو قایمه، وسردر خانه که در آن، آن را می‌خورند، بپاشند.
Exod FarOPV 12:8  وگوشتش را در آن شب بخورند. به آتش بریان کرده، با نان فطیر و سبزیهای تلخ آن را بخورند.
Exod FarOPV 12:9  و از آن هیچ خام نخورید، و نه پخته با آب، بلکه به آتش بریان شده، کله‌اش و پاچه هایش واندرونش را.
Exod FarOPV 12:10  و چیزی از آن تا صبح نگاه مدارید، و آنچه تا صبح مانده باشد به آتش بسوزانید.
Exod FarOPV 12:11  و آن را بدین طور بخورید: کمر شمابسته، و نعلین بر پایهای شما، و عصا در دست شما، و آن را به تعجیل بخورید، چونکه فصح خداوند است.
Exod FarOPV 12:12  «و در آن شب از زمین مصر عبور خواهم کرد، و همه نخست زادگان زمین مصر را از انسان وبهایم خواهم زد، و بر تمامی خدایان مصر داوری خواهم کرد. من یهوه هستم.
Exod FarOPV 12:13  و آن خون، علامتی برای شما خواهد بود، بر خانه هایی که درآنها می‌باشید، و چون خون را ببینم، از شماخواهم گذشت و هنگامی که زمین مصر را می‌زنم، آن بلا برای هلاک شما بر شما نخواهد آمد.
Exod FarOPV 12:14  وآن روز، شما را برای یادگاری خواهد بود، و درآن، عیدی برای خداوند نگاه دارید، و آن را به قانون ابدی، نسلا بعد نسل عید نگاه دارید.
Exod FarOPV 12:15  هفت روز نان فطیر خورید، در روز اول خمیرمایه را از خانه های خود بیرون کنید، زیرا هر‌که از روز نخستین تا روز هفتمین چیزی خمیرشده بخورد، آن شخص از اسرائیل منقطع گردد.
Exod FarOPV 12:16  و در روز اول، محفل مقدس، و در روز هفتم، محفل مقدس برای شما خواهد بود. در آنها هیچ کار کرده نشود جز آنچه هر کس باید بخورد؛ آن فقط در میان شما کرده شود.
Exod FarOPV 12:17  پس عید فطیر رانگاه دارید، زیرا که در همان روز لشکرهای شمارا از زمین مصر بیرون آوردم. بنابراین، این‌روز رادر نسلهای خود به فریضه ابدی نگاه دارید.
Exod FarOPV 12:18  درماه اول در روز چهاردهم ماه، در شام، نان فطیربخورید، تا شام بیست و یکم ماه.
Exod FarOPV 12:19  هفت روزخمیرمایه در خانه های شما یافت نشود، زیرا هرکه چیزی خمیر شده بخورد، آن شخص ازجماعت اسرائیل منقطع گردد، خواه غریب باشدخواه بومی آن زمین.
Exod FarOPV 12:20  هیچ‌چیز خمیر شده مخورید، در همه مساکن خود فطیر بخورید.»
Exod FarOPV 12:21  پس موسی جمیع مشایخ اسرائیل راخوانده، بدیشان گفت: «بروید و بره‌ای برای خودموافق خاندانهای خویش بگیرید، و فصح را ذبح نمایید.
Exod FarOPV 12:22  و دسته‌ای از زوفا گرفته، در خونی که در طشت است فروبرید، و بر سر در و دو قایمه آن، از خونی که در طشت است بزنید، و کسی ازشما از در خانه خود تا صبح بیرون نرود.
Exod FarOPV 12:23  زیراخداوند عبور خواهد کرد تا مصریان را بزند وچون خون را بر سردر و دو قایمه‌اش بیند، هماناخداوند از در گذرد و نگذارد که هلاک کننده به خانه های شما درآید تا شما را بزند.
Exod FarOPV 12:24  و این امررا برای خود و پسران خود به فریضه ابدی نگاه دارید.
Exod FarOPV 12:25  و هنگامی که داخل زمینی شدید که خداوند حسب قول خود، آن را به شما خواهدداد. آنگاه این عبادت را مرعی دارید.
Exod FarOPV 12:26  و چون پسران شما به شما گویند که این عبادت شماچیست،
Exod FarOPV 12:27  گویید این قربانی فصح خداوند است، که از خانه های بنی‌اسرائیل در مصر عبور کرد، وقتی که مصریان را زد و خانه های ما را خلاصی داد.» پس قوم به روی درافتاده، سجده کردند.
Exod FarOPV 12:28  پس بنی‌اسرائیل رفته، آن را کردند، چنانکه خداوند به موسی و هارون امر فرموده بودهمچنان کردند.
Exod FarOPV 12:29  و واقع شد که در نصف شب، خداوند همه نخست زادگان زمین مصر را، ازنخست زاده فرعون که بر تخت نشسته بود تانخست زاده اسیری که در زندان بود، و همه نخست زاده های بهایم را زد.
Exod FarOPV 12:30  و در آن شب فرعون و همه بندگانش وجمیع مصریان برخاستند و نعره عظیمی در مصربرپا شد، زیرا خانه‌ای نبود که در آن میتی نباشد.
Exod FarOPV 12:31  و موسی و هارون را در شب طلبیده، گفت: «برخیزید! و از میان قوم من بیرون شوید، هم شماو جمیع بنی‌اسرائیل! و رفته، خداوند را عبادت نمایید، چنانکه گفتید.
Exod FarOPV 12:32  گله‌ها و رمه های خود رانیز چنانکه گفتید، برداشته، بروید و مرا نیز برکت دهید.»
Exod FarOPV 12:33  و مصریان نیز بر قوم الحاح نمودند تاایشان را بزودی از زمین روانه کنند، زیرا گفتند ماهمه مرده‌ایم.
Exod FarOPV 12:34  و قوم، آرد سرشته خود را پیش از آنکه خمیر شود برداشتند، و تغارهای خویش را در رختها بر دوش خود بستند.
Exod FarOPV 12:35  و بنی‌اسرائیل به قول موسی عمل کرده، از مصریان آلات نقره و آلات طلا و رختها خواستند.
Exod FarOPV 12:36  وخداوند قوم را در نظر مصریان مکرم ساخت، که هرآنچه خواستند بدیشان دادند. پس مصریان راغارت کردند.
Exod FarOPV 12:37  و بنی‌اسرائیل از رعمسیس به سکوت کوچ کردند، قریب ششصدهزار مردپیاده، سوای اطفال.
Exod FarOPV 12:38  و گروهی مختلفه بسیار نیزهمراه ایشان بیرون رفتند، و گله‌ها و رمه‌ها ومواشی بسیار سنگین.
Exod FarOPV 12:39  و از آرد سرشته، که ازمصر بیرون آورده بودند، قرصهای فطیر پختند، زیرا خمیر نشده بود، چونکه از مصر رانده شده بودند، و نتوانستند درنگ کنند، و زاد سفر نیزبرای خود مهیا نکرده بودند.
Exod FarOPV 12:40  و توقف بنی‌اسرائیل که در مصر کرده بودند، چهارصد وسی سال بود.
Exod FarOPV 12:41  و بعد از انقضای چهار صد وسی سال در همان روز به وقوع پیوست که جمیع لشکرهای خدا از زمین مصر بیرون رفتند.
Exod FarOPV 12:42  این است شبی که برای خداوند باید نگاه داشت، چون ایشان را از زمین مصر بیرون آورد. این همان شب خداوند است که بر جمیع بنی‌اسرائیل نسلابعد نسل واجب است که آن را نگاه دارند.
Exod FarOPV 12:43  و خداوند به موسی و هارون گفت: «این است فریضه فصح که هیچ بیگانه از آن نخورد.
Exod FarOPV 12:44  و اما هر غلام زرخرید، او را ختنه کن و پس آن را بخورد.
Exod FarOPV 12:46  دریک خانه خورده شود، و چیزی از گوشتش ازخانه بیرون مبر، و استخوانی از آن مشکنید.
Exod FarOPV 12:47  تمامی جماعت بنی‌اسرائیل آن را نگاه بدارند.
Exod FarOPV 12:48  و اگر غریبی نزد تو نزیل شود، و بخواهد فصح را برای خداوند مرعی بدارد، تمامی ذکورانش مختون شوند، و بعد از آن نزدیک آمده، آن را نگاه دارد، و مانند بومی زمین خواهد بود و اما هرنامختون از آن نخورد.
Exod FarOPV 12:49  یک قانون خواهد بودبرای اهل وطن و بجهت غریبی که در میان شمانزیل شود.»
Exod FarOPV 12:50  پس تمامی بنی‌اسرائیل این راکردند، چنانکه خداوند به موسی و هارون امرفرموده بود، عمل نمودند.
Exod FarOPV 12:51  و واقع شد که خداوند در همان روز بنی‌اسرائیل را با لشکرهای ایشان از زمین مصر بیرون آورد.
Chapter 13
Exod FarOPV 13:1  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Exod FarOPV 13:2  «هر نخست زاده‌ای را که رحم رابگشاید، در میان بنی‌اسرائیل، خواه از انسان خواه از بهایم، تقدیس نما؛ او از آن من است.»
Exod FarOPV 13:3  وموسی به قوم گفت: «این‌روز را که از مصر از خانه غلامی بیرون آمدید، یاد دارید، زیرا خداوندشما را به قوت دست، از آنجا بیرون آورد، پس نان خمیر، خورده نشود.
Exod FarOPV 13:4  این‌روز، در ماه ابیب بیرون آمدید.
Exod FarOPV 13:5  و هنگامی که خداوند تو را به زمین کنعانیان و حتیان و اموریان و حویان ویبوسیان داخل کند، که با پدران تو قسم خورد که آن را به تو بدهد، زمینی که به شیر و شهد جاری است، آنگاه این عبادت را در این ماه بجا بیاور.
Exod FarOPV 13:6  هفت روز نان فطیر بخور، و در روز هفتمین عیدخداوند است.
Exod FarOPV 13:7  هفت روز نان فطیر خورده شود، و هیچ‌چیز خمیر شده نزد تو دیده نشود، و خمیرمایه نزد تو در تمامی حدودت پیدا نشود.
Exod FarOPV 13:8  و در آن روز پسر خود را خبر داده، بگو: این است به‌سبب آنچه خداوند به من کرد، وقتی که از مصربیرون آمدم.
Exod FarOPV 13:9  و این برای تو علامتی بر دستت خواهد بود و تذکره‌ای در میان دو چشمت، تاشریعت خداوند در دهانت باشد. زیرا خداوند تورا به‌دست قوی از مصر بیرون آورد.
Exod FarOPV 13:10  و این فریضه را در موسمش سال به سال نگاه دار.
Exod FarOPV 13:11  «و هنگامی که خداوند تو را به زمین کنعانیان درآورد، چنانکه برای تو و پدرانت قسم خورد، و آن را به تو بخشد.
Exod FarOPV 13:12  آنگاه هر‌چه رحم را گشاید، آن را برای خدا جدا بساز، و هرنخست زاده‌ای از بچه های بهایم که از آن توست، نرینه‌ها از آن خداوند باشد.
Exod FarOPV 13:13  و هر نخست زاده الاغ را به بره‌ای فدیه بده، و اگر فدیه ندهی گردنش را بشکن، و هر نخست زاده انسان را ازپسرانت فدیه بده.
Exod FarOPV 13:14  و در زمان آینده چون پسرت از تو سوال کرده، گوید که این چیست، اورا بگو، یهوه ما را به قوت دست از مصر، از خانه غلامی بیرون آورد.
Exod FarOPV 13:15  و چون فرعون از رها کردن ما دل خود را سخت ساخت، واقع شد که خداوندجمیع نخست زادگان مصر را از نخست زاده انسان تا نخست زاده بهایم کشت. بنابراین من همه نرینه‌ها را که رحم را گشایند، برای خداوند ذبح می‌کنم، لیکن هر نخست زاده‌ای از پسران خود رافدیه می‌دهم.
Exod FarOPV 13:16  و این علامتی بر دستت وعصابه‌ای در میان چشمان تو خواهد بود، زیراخداوند ما را بقوت دست از مصر بیرون آورد.»
Exod FarOPV 13:17  و واقع شد که چون فرعون قوم را رها کرده بود، خدا ایشان را از راه زمین فلسطینیان رهبری نکرد، هرچند آن نزدیکتر بود. زیرا خدا گفت: «مبادا که چون قوم جنگ بینند، پشیمان شوند و به مصر برگردند.»
Exod FarOPV 13:18  اما خدا قوم را از راه صحرای دریای قلزم دور گردانید. پس بنی‌اسرائیل مسلح شده، از زمین مصر برآمدند.
Exod FarOPV 13:19  و موسی استخوانهای یوسف را با خود برداشت، زیرا که او بنی‌اسرائیل را قسم سخت داده، گفته بود: «هرآینه خدا از شما تفقد خواهد نمود واستخوانهای مرا از اینجا با خود خواهید برد.»
Exod FarOPV 13:20  و از سکوت کوچ کرده، در ایتام به کنار صحرااردو زدند.
Exod FarOPV 13:21  و خداوند در روز، پیش روی قوم در ستون ابر می‌رفت تا راه را به ایشان دلالت کند، و شبانگاه در ستون آتش، تا ایشان را روشنایی بخشد، و روز و شب راه روند.
Exod FarOPV 13:22  و ستون ابر را درروز و ستون آتش را در شب، از پیش روی قوم برنداشت.
Chapter 14
Exod FarOPV 14:1  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Exod FarOPV 14:2  «به بنی‌اسرائیل بگو که برگردیده، برابر فم الحیروت در میان مجدل ودریا اردو زنند. و در مقابل بعل صفون، در برابر آن به کنار دریا اردو زنید.
Exod FarOPV 14:3  و فرعون درباره بنی‌اسرائیل خواهد گفت: در زمین گرفتارشده‌اند، و صحرا آنها را محصور کرده است.
Exod FarOPV 14:4  ودل فرعون را سخت گردانم تا ایشان را تعاقب کند، و در فرعون و تمامی لشکرش جلال خود راجلوه دهم، تا مصریان بدانند که من یهوه هستم.» پس چنین کردند.
Exod FarOPV 14:5  و به پادشاه مصر گفته شد که قوم فرار کردند، و دل فرعون و بندگانش بر قوم متغیر شد، پس گفتند: «این چیست که کردیم که بنی‌اسرائیل را از بندگی خود رهایی دادیم؟»
Exod FarOPV 14:6  پس ارابه خود را بیاراست، و قوم خود را با خودبرداشت،
Exod FarOPV 14:7  و ششصد ارابه برگزیده برداشت، وهمه ارابه های مصر را و سرداران را بر جمیع آنها.
Exod FarOPV 14:8  و خداوند دل فرعون، پادشاه مصر را سخت ساخت تا بنی‌اسرائیل را تعاقب کرد، وبنی‌اسرائیل به‌دست بلند بیرون رفتند.
Exod FarOPV 14:9  و مصریان با تمامی اسبان و ارابه های فرعون و سوارانش و لشکرش در عقب ایشان تاخته، بدیشان دررسیدند، وقتی که به کنار دریا نزدفم الحیروت، برابر بعل صفون فرود آمده بودند.
Exod FarOPV 14:10  و چون فرعون نزدیک شد، بنی‌اسرائیل چشمان خود را بالا کرده، دیدند که اینک مصریان از عقب ایشان می‌آیند. پس بنی‌اسرائیل سخت بترسیدند، و نزد خداوند فریاد برآوردند.
Exod FarOPV 14:11  و به موسی گفتند: «آیا در مصر قبرها نبود که ما رابرداشته‌ای تا در صحرا بمیریم؟ این چیست به ماکردی که ما را از مصر بیرون آوردی؟
Exod FarOPV 14:12  آیا این آن سخن نیست که به تو در مصر گفتیم که ما رابگذار تا مصریان را خدمت کنیم؟ زیرا که ما راخدمت مصریان بهتر است از مردن در صحرا!»
Exod FarOPV 14:13  موسی به قوم گفت: «مترسید. بایستید و نجات خداوند را ببینید، که امروز آن را برای شماخواهد کرد، زیرا مصریان را که امروز دیدید تا به ابد دیگر نخواهید دید.
Exod FarOPV 14:14  خداوند برای شماجنگ خواهد کرد و شما خاموش باشید.»
Exod FarOPV 14:15  و خداوند به موسی گفت: «چرا نزد من فریاد می‌کنی؟ بنی‌اسرائیل را بگو که کوچ کنند.
Exod FarOPV 14:16  و اما تو عصای خود را برافراز و دست خود رابر دریا دراز کرده، آن را منشق کن، تا بنی‌اسرائیل از میان دریا بر خشکی راه سپر شوند.
Exod FarOPV 14:17  و اما من اینک، دل مصریان را سخت می‌سازم، تا از عقب ایشان بیایند، و از فرعون و تمامی لشکر او وارابه‌ها و سوارانش جلال خواهم یافت.
Exod FarOPV 14:18  ومصریان خواهند دانست که من یهوه هستم، وقتی که از فرعون و ارابه هایش و سوارانش جلال یافته باشم.»
Exod FarOPV 14:19  و فرشته خدا که پیش اردوی اسرائیل می‌رفت، حرکت کرده، از عقب ایشان خرامید، وستون ابر از پیش ایشان نقل کرده، در عقب ایشان بایستاد.
Exod FarOPV 14:20  و میان اردوی مصریان و اردوی اسرائیل آمده، از برای آنها ابر و تاریکی می‌بود، واینها را در شب روشنایی می‌داد که تمامی شب نزدیک یکدیگر نیامدند.
Exod FarOPV 14:21  پس موسی دست خود را بر دریا دراز کرد و خداوند دریا را به بادشرقی شدید، تمامی آن شب برگردانیده، دریا راخشک ساخت و آب منشق گردید.
Exod FarOPV 14:22  وبنی‌اسرائیل در میان دریا بر خشکی می‌رفتند وآبها برای ایشان بر راست و چپ، دیوار بود.
Exod FarOPV 14:23  ومصریان با تمامی اسبان و ارابه‌ها و سواران فرعون از عقب ایشان تاخته، به میان دریا درآمدند.
Exod FarOPV 14:24  ودر پاس سحری واقع شد که خداوند بر اردوی مصریان از ستون آتش و ابر نظر انداخت، واردوی مصریان را آشفته کرد.
Exod FarOPV 14:25  و چرخهای ارابه های ایشان را بیرون کرد، تا آنها را به سنگینی برانند و مصریان گفتند: «از حضور بنی‌اسرائیل بگریزیم! زیرا خداوند برای ایشان با مصریان جنگ می‌کند.»
Exod FarOPV 14:26  و خداوند به موسی گفت: «دست خود را بردریا دراز کن، تا آبها بر مصریان برگردد، و برارابه‌ها و سواران ایشان.»
Exod FarOPV 14:27  پس موسی دست خود را بر دریا دراز کرد، و به وقت طلوع صبح، دریا به جریان خود برگشت، و مصریان به مقابلش گریختند، و خداوند مصریان را در میان دریا به زیر انداخت.
Exod FarOPV 14:28  و آبها برگشته، عرابه‌ها و سواران و تمام لشکر فرعون را که از عقب ایشان به دریادرآمده بودند، پوشانید، که یکی از ایشان هم باقی نماند.
Exod FarOPV 14:29  اما بنی‌اسرائیل در میان دریا به خشکی رفتند، و آبها برای ایشان دیواری بود به طرف راست و به طرف چپ.
Exod FarOPV 14:30  و در آن روز خداونداسرائیل را از دست مصریان خلاصی داد واسرائیل مصریان را به کنار دریا مرده دیدند.
Exod FarOPV 14:31  واسرائیل آن کار عظیمی را که خداوند به مصریان کرده بود دیدند، و قوم از خداوند ترسیدند، و به خداوند و به بنده او موسی ایمان آوردند.
Chapter 15
Exod FarOPV 15:1  آنگاه موسی و بنی‌اسرائیل این سرودرا برای خداوند سراییده، گفتند که «یهوه را سرود می‌خوانم زیرا که با جلال مظفرشده است. اسب و سوارش را به دریا انداخت.
Exod FarOPV 15:2  خداوند قوت و تسبیح من است. و او نجات من گردیده است. این خدای من است، پس او را تمجید می‌کنم. خدای پدر من است، پس او را متعال می‌خوانم.
Exod FarOPV 15:3  خداوند مرد جنگی است. نام او یهوه است.
Exod FarOPV 15:4  ارابه‌ها و لشکر فرعون را به دریا انداخت. مبارزان برگزیده او در دریای قلزم غرق شدند.
Exod FarOPV 15:5  لجه‌ها ایشان را پوشانید. مثل سنگ به ژرفیها فرو رفتند.
Exod FarOPV 15:6  دست راست تو‌ای خداوند، به قوت جلیل گردیده. دست راست تو‌ای خداوند، دشمن را خردشکسته است.
Exod FarOPV 15:7  و به کثرت جلال خود خصمان را منهدم ساخته‌ای. غضب خود را فرستاده، ایشان را چون خاشاک سوزانیده‌ای.
Exod FarOPV 15:8  و به نفخه بینی تو آبها فراهم گردید. و موجها مثل توده بایستاد و لجه‌ها در میان دریامنجمد گردید.
Exod FarOPV 15:9  دشمن گفت تعاقب می‌کنم و ایشان را فرومی گیرم. و غارت را تقسیم کرده، جانم از ایشان سیرخواهد شد. شمشیر خود را کشیده، دست من ایشان را هلاک خواهد ساخت.
Exod FarOPV 15:10  و چون به نفخه خود دمیدی، دریا ایشان راپوشانید.
Exod FarOPV 15:11  کیست مانند تو‌ای خداوند در میان خدایان؟ کیست مانند تو جلیل در قدوسیت؟
Exod FarOPV 15:12  چون دست راست خود را دراز کردی، زمین ایشان را فرو برد.
Exod FarOPV 15:13  این قوم خویش را که فدیه دادی، به رحمانیت خود، رهبری نمودی. ایشان را به قوت خویش به سوی مسکن قدس خود هدایت کردی.
Exod FarOPV 15:14  امتها چون شنیدند، مضطرب گردیدند. لرزه بر سکنه فلسطین مستولی گردید.
Exod FarOPV 15:15  آنگاه امرای ادوم در حیرت افتادند. و اکابر موآب را لرزه فرو گرفت، و جمیع سکنه کنعان گداخته گردیدند.
Exod FarOPV 15:16  ترس و هراس، ایشان را فروگرفت. از بزرگی بازوی تو مثل سنگ ساکت شدند. تا قوم تو‌ای خداوند عبور کنند. تا این قومی که تو خریده‌ای، عبور کنند.
Exod FarOPV 15:17  ایشان را داخل ساخته، در جبل میراث خودغرس خواهی کرد، به مکانی که تو‌ای خداوندمسکن خود ساخته‌ای، یعنی آن مقام مقدسی که دستهای تو‌ای خداوند مستحکم کرده است.
Exod FarOPV 15:18  خداوند سلطنت خواهد کرد تا ابدالاباد.»
Exod FarOPV 15:19  زیرا که اسبهای فرعون با ارابه‌ها وسوارانش به دریا درآمدند، و خداوند آب دریا رابر ایشان برگردانید. اما بنی‌اسرائیل از میان دریا به خشکی رفتند.
Exod FarOPV 15:20  و مریم نبیه، خواهر هارون، دف را به‌دست خود گرفته، و همه زنان از عقب وی دفها گرفته، رقص‌کنان بیرون آمدند.
Exod FarOPV 15:21  پس مریم در جواب ایشان گفت: «خداوند را بسرایید، زیرا که با جلال مظفر شده است، اسب و سوارش را به دریاانداخت.»
Exod FarOPV 15:22  پس موسی اسرائیل را از بحر قلزم کوچانید، و به صحرای شور آمدند، و سه روز درصحرا می‌رفتند و آب نیافتند.
Exod FarOPV 15:23  پس به ماره رسیدند، و از آب ماره نتوانستند نوشید زیرا که تلخ بود. از این سبب، آن را ماره نامیدند.
Exod FarOPV 15:24  و قوم بر موسی شکایت کرده، گفتند: «چه بنوشیم؟»
Exod FarOPV 15:25  چون نزد خداوند استغاثه کرد، خداونددرختی بدو نشان داد، پس آن را به آب انداخت وآب شیرین گردید. و در آنجا فریضه‌ای وشریعتی برای ایشان قرار داد، و در آنجا ایشان راامتحان کرد.
Exod FarOPV 15:26  و گفت: «هرآینه اگر قول یهوه، خدای خود را بشنوی، و آنچه را در نظر او راست است بجا آوری، و احکام او را بشنوی، و تمامی فرایض او را نگاه داری، همانا هیچ‌یک از همه مرضهایی را که بر مصریان آورده‌ام بر تو نیاورم، زیرا که من یهوه، شفا دهنده تو هستم.»
Exod FarOPV 15:27  پس به ایلیم آمدند، و در آنجا دوازده چشمه آب و هفتاددرخت خرما بود، و در آنجا نزد آب خیمه زدند.
Chapter 16
Exod FarOPV 16:1  پس تمامی جماعت بنی‌اسرائیل ازایلیم کوچ کرده، به صحرای سین که درمیان ایلیم و سینا است در روز پانزدهم از ماه دوم، بعد از بیرون آمدن ایشان از زمین مصر، رسیدند.
Exod FarOPV 16:2  و تمامی جماعت بنی‌اسرائیل در آن صحرا برموسی و هارون شکایت کردند.
Exod FarOPV 16:3  و بنی‌اسرائیل بدیشان گفتند: «کاش که در زمین مصر به‌دست خداوند مرده بودیم، وقتی که نزد دیگهای گوشت می‌نشستیم و نان را سیر می‌خوردیم، زیراکه ما را بدین صحرا بیرون آوردید، تا تمامی این جماعت را به گرسنگی بکشید.»
Exod FarOPV 16:4  آنگاه خداوند به موسی گفت: «همانا من نان از آسمان برای شما بارانم، و قوم رفته، کفایت هرروز را در روزش گیرند، تا ایشان را امتحان کنم که بر شریعت من رفتار می‌کنند یا نه.
Exod FarOPV 16:5  و واقع خواهد شد در روز ششم، که چون آنچه را که آورده باشند درست نمایند، همانا دوچندان آن خواهدبود که هر روز برمی چیدند.»
Exod FarOPV 16:6  و موسی و هارون به همه بنی‌اسرائیل گفتند: «شامگاهان خواهیددانست که خداوند شما را از زمین مصر بیرون آورده است.
Exod FarOPV 16:7  و بامدادان جلال خداوند راخواهید دید، زیرا که او شکایتی را که بر خداوندکرده‌اید شنیده است، و ما چیستیم که بر ماشکایت می‌کنید؟»
Exod FarOPV 16:8  و موسی گفت: «این خواهدبود چون خداوند، شامگاه شما را گوشت دهد تابخورید، و بامداد نان، تا سیر شوید، زیرا خداوندشکایتهای شما را که بر وی کرده‌اید شنیده است، و ما چیستیم؟ بر ما نی، بلکه بر خداوند شکایت نموده‌اید.»
Exod FarOPV 16:9  و موسی به هارون گفت: «به تمامی جماعت بنی‌اسرائیل بگو به حضور خداوندنزدیک بیایید، زیرا که شکایتهای شما را شنیده است.»
Exod FarOPV 16:10  و واقع شد که چون هارون به تمامی جماعت بنی‌اسرائیل سخن گفت، به سوی صحرانگریستند و اینک جلال خداوند در ابر ظاهر شد.
Exod FarOPV 16:11  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Exod FarOPV 16:12  «شکایتهای بنی‌اسرائیل را شنیده‌ام، پس ایشان را خطاب کرده، بگو: در عصر گوشت خواهید خورد، و بامداد از نان سیر خواهید شد تابدانید که من یهوه خدای شما هستم.»
Exod FarOPV 16:13  و واقع شد که در عصر، سلوی برآمده، لشکرگاه راپوشانیدند، و بامدادان شبنم گرداگرد اردونشست.
Exod FarOPV 16:14  و چون شبنمی که نشسته بودبرخاست، اینک بر روی صحرا چیزی دقیق، مدور و خرد، مثل ژاله بر زمین بود.
Exod FarOPV 16:15  و چون بنی‌اسرائیل این را دیدند به یکدیگر گفتند که این من است، زیرا که ندانستند چه بود. موسی به ایشان گفت: «این آن نان است که خداوند به شمامی دهد تا بخورید.
Exod FarOPV 16:16  این است امری که خداوندفرموده است، که هر کس به قدر خوراک خود ازاین بگیرد، یعنی یک عومر برای هر نفر به حسب شماره نفوس خویش، هر شخص برای کسانی که در خیمه او باشند بگیرد.»
Exod FarOPV 16:17  پس بنی‌اسرائیل چنین کردند، بعضی زیاد و بعضی کم برچیدند.
Exod FarOPV 16:18  اما چون به عومر پیمودند، آنکه زیاد برچیده بود، زیاده نداشت، و آنکه کم برچیده بود، کم نداشت، بلکه هر کس به قدر خوراکش برچیده بود.
Exod FarOPV 16:19  و موسی بدیشان گفت: «زنهار کسی چیزی از این تا صبح نگاه ندارد.»
Exod FarOPV 16:20  لکن به موسی گوش ندادند، بلکه بعضی چیزی از آن تا صبح نگاه داشتند. و کرمها بهم رسانیده، متعفن گردید، و موسی بدیشان خشمناک شد.
Exod FarOPV 16:21  و هر صبح، هر کس به قدر خوراک خودبرمی چید، و چون آفتاب گرم می‌شد، می‌گداخت.
Exod FarOPV 16:22  و واقع شد در روز ششم که نان مضاعف، یعنی برای هر نفری دو عومر برچیدند. پس همه روسای جماعت آمده، موسی را خبردادند.
Exod FarOPV 16:23  او بدیشان گفت: «این است آنچه خداوند گفت، که فردا آرامی است، و سبت مقدس خداوند. پس آنچه بر آتش باید پخت بپزید، و آنچه در آب باید جوشانید بجوشانید، وآنچه باقی باشد، برای خود ذخیره کرده، بجهت صبح نگاه دارید.»
Exod FarOPV 16:24  پس آن را تا صبح ذخیره کردند، چنانکه موسی فرموده بود، و نه متعفن گردید و نه کرم در آن پیدا شد.
Exod FarOPV 16:25  و موسی گفت: «امروز این را بخورید زیرا که امروز سبت خداوند است، و در این‌روز آن را در صحرانخواهید یافت.
Exod FarOPV 16:26  شش روز آن را برچینید، وروز هفتمین، سبت است. در آن نخواهد بود.»
Exod FarOPV 16:27  و واقع شد که در روز هفتم، بعضی از قوم برای برچیدن بیرون رفتند، اما نیافتند.
Exod FarOPV 16:28  و خداوند به موسی گفت: «تا به کی از نگاه داشتن وصایا وشریعت من ابا می‌نمایید؟
Exod FarOPV 16:29  ببینید چونکه خداوند سبت را به شما بخشیده است، از این سبب در روز ششم، نان دو روز را به شما می‌دهد، پس هر کس در جای خود بنشیند و در روز هفتم هیچ‌کس از مکانش بیرون نرود.»
Exod FarOPV 16:30  پس قوم درروز هفتمین آرام گرفتند.
Exod FarOPV 16:31  و خاندان اسرائیل آن را من نامیدند، و آن مثل تخم گشنیز سفید بود، و طعمش مثل قرصهای عسلی.
Exod FarOPV 16:32  و موسی گفت: «این امری است که خداوند فرموده است که عومری از آن پرکنی، تا در نسلهای شما نگاه داشته شود، تا آن نان را ببینند که در صحرا، وقتی که شما را از زمین مصر بیرون آوردم، آن را به شما خورانیدم.»
Exod FarOPV 16:33  پس موسی به هارون گفت: «ظرفی بگیر، وعومری پر از من در آن بنه و آن را به حضورخداوند بگذار، تا در نسلهای شما نگاه داشته شود.»
Exod FarOPV 16:34  چنانکه خداوند به موسی‌امر فرموده بود، همچنان هارون آن را پیش (تابوت ) شهادت گذاشت تا نگاه داشته شود.
Exod FarOPV 16:35  و بنی‌اسرائیل مدت چهل سال من را می‌خوردند، تا به زمین آبادرسیدند، یعنی تا به‌سرحد زمین کنعان داخل شدند، خوراک ایشان من بود.
Exod FarOPV 16:36  و اما عومر، ده‌یک ایفه است.
Chapter 17
Exod FarOPV 17:1  و تمامی جماعت بنی‌اسرائیل به حکم خداوند طی منازل کرده، ازصحرای سین کوچ کردند، و در رفیدیم اردوزدند، و آب نوشیدن برای قوم نبود.
Exod FarOPV 17:2  و قوم باموسی منازعه کرده، گفتند: «ما را آب بدهید تابنوشیم.» موسی بدیشان گفت: «چرا با من منازعه می‌کنید، و چرا خداوند را امتحان می‌نمایید؟»
Exod FarOPV 17:3  ودر آنجا قوم تشنه آب بودند، و قوم بر موسی شکایت کرده، گفتند: «چرا ما را از مصر بیرون آوردی، تا ما و فرزندان و مواشی ما را به تشنگی بکشی؟»
Exod FarOPV 17:4  آنگاه موسی نزد خداوند استغاثه نموده، گفت: «با این قوم چه کنم؟ نزدیک است مرا سنگسار کنند.»
Exod FarOPV 17:5  خداوند به موسی گفت: «پیش روی قوم برو، و بعضی از مشایخ اسرائیل را با خود بردار، و عصای خود را که بدان نهر رازدی به‌دست خود گرفته، برو.
Exod FarOPV 17:6  همانا من در آنجاپیش روی تو بر آن صخره‌ای که در حوریب است، می‌ایستم، و صخره را خواهی زد تا آب ازآن بیرون آید، و قوم بنوشند.» پس موسی به حضور مشایخ اسرائیل چنین کرد.
Exod FarOPV 17:7  و آن موضع را مسه و مریبه نامید، به‌سبب منازعه بنی‌اسرائیل، و امتحان کردن ایشان خداوند را، زیرا گفته بودند: «آیا خداوند در میان ما هست یانه؟»
Exod FarOPV 17:8  پس عمالیق آمده، در رفیدیم با اسرائیل جنگ کردند.
Exod FarOPV 17:9  و موسی به یوشع گفت: «مردان برای ما برگزین و بیرون رفته، با عمالیق مقابله نما، و بامدادان من عصای خدا را به‌دست گرفته، بر قله کوه خواهم ایستاد.»
Exod FarOPV 17:10  پس یوشع بطوری که موسی او را امر فرموده بود کرد، تا با عمالیق محاربه کند. و موسی و هارون و حور بر قله کوه برآمدند.
Exod FarOPV 17:11  و واقع شد که چون موسی دست خود را برمی افراشت، اسرائیل غلبه می‌یافتند وچون دست خود را فرو می‌گذاشت، عمالیق چیره می‌شدند.
Exod FarOPV 17:12  و دستهای موسی سنگین شد. پس ایشان سنگی گرفته، زیرش نهادند که بر آن بنشیند. و هارون و حور، یکی از این طرف ودیگری از آن طرف، دستهای او را بر می‌داشتند، و دستهایش تا غروب آفتاب برقرار ماند.
Exod FarOPV 17:13  ویوشع، عمالیق و قوم او را به دم شمشیر منهزم ساخت.
Exod FarOPV 17:14  پس خداوند به موسی گفت: «این رابرای یادگاری در کتاب بنویس، و به سمع یوشع برسان که هرآینه ذکر عمالیق را از زیر آسمان محو خواهم ساخت.»
Exod FarOPV 17:15  و موسی مذبحی بنا کردو آن را یهوه نسی نامید.
Exod FarOPV 17:16  و گفت: «زیرا که دست بر تخت خداوند است، که خداوند را جنگ باعمالیق نسلا بعد نسل خواهد بود.»
Chapter 18
Exod FarOPV 18:1  و چون یترون، کاهن مدیان، پدر زن موسی، آنچه را که خدا با موسی و قوم خود، اسرائیل کرده بود شنید که خداوند چگونه اسرائیل را از مصر بیرون آورده بود،
Exod FarOPV 18:2  آنگاه یترون پدرزن موسی، صفوره، زن موسی رابرداشت، بعد از آنکه او را پس فرستاده بود.
Exod FarOPV 18:3  ودو پسر او را که یکی را جرشون نام بود، زیراگفت: «در زمین بیگانه غریب هستم.»
Exod FarOPV 18:4  و دیگری را الیعازر نام بود، زیرا گفت: «که خدای پدرم مددکار من بوده، مرا از شمشیر فرعون رهانید.»
Exod FarOPV 18:5  پس یترون، پدر زن موسی، با پسران وزوجه‌اش نزد موسی به صحرا آمدند، در جایی که او نزد کوه خدا خیمه زده بود.
Exod FarOPV 18:6  و به موسی خبر داد که من یترون، پدر زن تو با زن تو و دوپسرش نزد تو آمده‌ایم.
Exod FarOPV 18:7  پس موسی به استقبال پدر زن خود بیرون آمد و او را تعظیم کرده، بوسیدو سلامتی یکدیگر را پرسیده، به خیمه درآمدند.
Exod FarOPV 18:8  و موسی پدر زن خود را از آنچه خداوند به فرعون و مصریان به‌خاطر اسرائیل کرده بود خبرداد، و از تمامی مشقتی که در راه بدیشان واقع شده، خداوند ایشان را از آن رهانیده بود.
Exod FarOPV 18:9  ویترون شاد گردید، به‌سبب تمامی احسانی که خداوند به اسرائیل کرده، و ایشان را از دست مصریان رهانیده بود.
Exod FarOPV 18:10  و یترون گفت: «متبارک است خداوند که شما را از دست مصریان و ازدست فرعون خلاصی داده است، و قوم خود را ازدست مصریان رهانیده.
Exod FarOPV 18:11  الان دانستم که یهوه ازجمیع خدایان بزرگتر است، خصوص در همان امری که بر ایشان تکبر می‌کردند.»
Exod FarOPV 18:12  و یترون، پدر زن موسی، قربانی سوختنی و ذبایح برای خدا گرفت، و هارون و جمیع مشایخ اسرائیل آمدند تا با پدر زن موسی به حضور خدا نان بخورند.
Exod FarOPV 18:13  بامدادان واقع شد که موسی برای داوری قوم بنشست، و قوم به حضور موسی از صبح تاشام ایستاده بودند.
Exod FarOPV 18:14  و چون پدر زن موسی آنچه را که او به قوم می‌کرد دید، گفت: «این چه‌کاراست که تو با قوم می‌نمایی؟ چرا تو تنها می نشینی و تمامی قوم نزد تو از صبح تا شام می‌ایستند؟»
Exod FarOPV 18:15  موسی به پدر زن خود گفت که «قوم نزد من می‌آیند تا از خدا مسالت نمایند.
Exod FarOPV 18:16  هرگاه ایشان را دعوی شود، نزد من می‌آیند، ومیان هر کس و همسایه‌اش داوری می‌کنم، وفرایض و شرایع خدا را بدیشان تعلیم می‌دهم.»
Exod FarOPV 18:17  پدر زن موسی به وی گفت: «کاری که تومی کنی، خوب نیست.
Exod FarOPV 18:18  هرآینه تو و این قوم نیزکه با تو هستند، خسته خواهید شد، زیرا که این امر برای تو سنگین است. تنها این را نمی توانی کرد.
Exod FarOPV 18:19  اکنون سخن مرا بشنو. تو را پند می‌دهم. وخدا با تو باد. و تو برای قوم به حضور خدا باش، وامور ایشان را نزد خدا عرضه دار.
Exod FarOPV 18:20  و فرایض وشرایع را بدیشان تعلیم ده، و طریقی را که بدان می‌باید رفتار نمود، و عملی را که می‌باید کرد، بدیشان اعلام نما.
Exod FarOPV 18:21  و از میان تمامی قوم، مردان قابل را که خداترس و مردان امین، که از رشوت نفرت کنند، جستجو کرده، بر ایشان بگمار، تاروسای هزاره و روسای صده و روسای پنجاه وروسای ده باشند.
Exod FarOPV 18:22  تا بر قوم پیوسته داوری نمایند، و هر امر بزرگ را نزد تو بیاورند، و هر امرکوچک را خود فیصل دهند. بدین طور بار خود راسبک خواهی کرد، و ایشان با تو متحمل آن خواهند شد.
Exod FarOPV 18:23  اگر این کار را بکنی و خدا تو راچنین امر فرماید، آنگاه یارای استقامت خواهی داشت، و جمیع این قوم نیز به مکان خود به سلامتی خواهند رسید.»
Exod FarOPV 18:24  پس موسی سخن پدر زن خود را اجابت کرده، آنچه او گفته بود به عمل آورد.
Exod FarOPV 18:25  و موسی مردان قابل از تمامی اسرائیل انتخاب کرده، ایشان را روسای قوم ساخت، روسای هزاره وروسای صده و روسای پنجاه و روسای ده.
Exod FarOPV 18:26  ودر داوری قوم پیوسته مشغول می‌بودند. هر امرمشکل را نزد موسی می‌آوردند، و هر دعوی کوچک را خود فیصل می‌دادند.
Exod FarOPV 18:27  و موسی پدرزن خود را رخصت داد و او به ولایت خود رفت.
Chapter 19
Exod FarOPV 19:1  و در ماه سوم از بیرون آمدن بنی‌اسرائیل از زمین مصر، در همان روزبه صحرای سینا آمدند،
Exod FarOPV 19:2  و از رفیدیم کوچ کرده، به صحرای سینا رسیدند، و در بیابان اردو زدند، واسرائیل در آنجا در مقابل کوه فرود آمدند.
Exod FarOPV 19:3  وموسی نزد خدا بالا رفت، و خداوند از میان کوه اورا ندا درداد و گفت: «به خاندان یعقوب چنین بگو، و بنی‌اسرائیل را خبر بده:
Exod FarOPV 19:4  شما آنچه را که من به مصریان کردم، دیده‌اید، و چگونه شما را بربالهای عقاب برداشته، نزد خود آورده‌ام.
Exod FarOPV 19:5  واکنون اگر آواز مرا فی الحقیقه بشنوید، و عهد مرانگاه دارید، همانا خزانه خاص من از جمیع قومهاخواهید بود. زیرا که تمامی جهان، از آن من است.
Exod FarOPV 19:6  و شما برای من مملکت کهنه و امت مقدس خواهید بود. این است آن سخنانی که به بنی‌اسرائیل می‌باید گفت.»
Exod FarOPV 19:7  پس موسی آمده، مشایخ قوم را خواند، و همه این سخنان را که خداوند او را فرموده بود، بر ایشان القا کرد.
Exod FarOPV 19:8  وتمامی قوم به یک زبان در جواب گفتند: «آنچه خداوند امر فرموده است، خواهیم کرد.» و موسی سخنان قوم را باز به خداوند عرض کرد.
Exod FarOPV 19:9  و خداوند به موسی گفت: «اینک من در ابرمظلم نزد تو می‌آیم، تا هنگامی که به تو سخن گویم قوم بشنوند، و بر تو نیز همیشه ایمان داشته باشند.» پس موسی سخنان قوم را به خداوند بازگفت.
Exod FarOPV 19:10  خداوند به موسی گفت: «نزد قوم برو وایشان را امروز و فردا تقدیس نما، و ایشان رخت خود را بشویند.
Exod FarOPV 19:11  و در روز سوم مهیا باشید، زیرا که در روز سوم خداوند در نظر تمامی قوم برکوه سینا نازل شود.
Exod FarOPV 19:12  و حدود برای قوم از هرطرف قرار ده، و بگو: باحذر باشید از اینکه به فرازکوه برآیید، یا دامنه آن را لمس نمایید، زیرا هر‌که کوه را لمس کند، هرآینه کشته شود.
Exod FarOPV 19:13  دست برآن گذارده نشود بلکه یا سنگسار شود یا به تیرکشته شود، خواه بهایم باشد خواه انسان، زنده نماند. اما چون کرنا نواخته شود، ایشان به کوه برآیند.»
Exod FarOPV 19:14  پس موسی از کوه نزد قوم فرود آمده، قوم را تقدیس نمود و رخت خود را شستند.
Exod FarOPV 19:15  و به قوم گفت: «در روز سوم حاضر باشید، و به زنان نزدیکی منمایید.»
Exod FarOPV 19:16  و واقع شد در روز سوم به وقت طلوع صبح، که رعدها و برقها و ابر غلیظ برکوه پدید آمد، و آواز کرنای بسیار سخت، بطوری که تمامی قوم که در لشکرگاه بودند، بلرزیدند.
Exod FarOPV 19:17  و موسی قوم را برای ملاقات خدا ازلشکرگاه بیرون آورد، و در پایان کوه ایستادند.
Exod FarOPV 19:18  و تمامی کوه سینا را دود فرو گرفت، زیراخداوند در آتش بر آن نزول کرد، و دودش مثل دود کوره‌ای بالا می‌شد، و تمامی کوه سخت متزلزل گردید.
Exod FarOPV 19:19  و چون آواز کرنا زیاده و زیاده سخت نواخته می‌شد، موسی سخن گفت، و خدا او را به زبان جواب داد.
Exod FarOPV 19:20  و خداوند بر کوه سینا بر قله کوه نازل شد، و خداوند موسی را به قله کوه خواند، و موسی بالا رفت.
Exod FarOPV 19:21  و خداوند به موسی گفت: «پایین برو و قوم را قدغن نما، مبادا نزدخداوند برای نظر کردن، از حد تجاوز نمایند، که بسیاری از ایشان هلاک خواهند شد.
Exod FarOPV 19:22  و کهنه نیز که نزد خداوند می‌آیند، خویشتن را تقدیس نمایند، مبادا خداوند بر ایشان هجوم آورد.»
Exod FarOPV 19:23  موسی به خداوند گفت: «قوم نمی توانند به فرازکوه سینا آیند، زیرا که تو ما را قدغن کرده، گفته‌ای کوه را حدود قرار ده و آن را تقدیس نما.»
Exod FarOPV 19:24  خداوند وی را گفت: «پایین برو و تو و هارون همراهت برآیید، اما کهنه و قوم از حد تجاوزننمایند، تا نزد خداوند بالا بیایند، مبادا بر ایشان هجوم آورد.»
Exod FarOPV 19:25  پس موسی نزد قوم فرود شده، بدیشان سخن گفت.
Chapter 20
Exod FarOPV 20:1  و خدا تکلم فرمود و همه این کلمات را بگفت:
Exod FarOPV 20:2  «من هستم یهوه، خدای تو، که تو را از زمین مصر و از خانه غلامی بیرون آوردم.
Exod FarOPV 20:3  تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد.
Exod FarOPV 20:4  صورتی تراشیده و هیچ تمثالی از آنچه بالا درآسمان است، و از آنچه پایین در زمین است، و ازآنچه در آب زیر زمین است، برای خود مساز.
Exod FarOPV 20:5  نزد آنها سجده مکن، و آنها را عبادت منما، زیرامن که یهوه، خدای تو می‌باشم، خدای غیورهستم، که انتقام گناه پدران را از پسران تا پشت سوم و چهارم از آنانی که مرا دشمن دارندمی گیرم.
Exod FarOPV 20:6  و تا هزار پشت بر آنانی که مرا دوست دارند و احکام مرا نگاه دارند، رحمت می‌کنم.
Exod FarOPV 20:7  نام یهوه، خدای خود را به باطل مبر، زیراخداوند کسی را که اسم او را به باطل برد، بی‌گناه نخواهد شمرد.
Exod FarOPV 20:8  روز سبت را یاد کن تا آن راتقدیس نمایی.
Exod FarOPV 20:9  شش روز مشغول باش و همه کارهای خود را بجا آور.
Exod FarOPV 20:10  اما روز هفتمین، سبت یهوه، خدای توست. در آن هیچ کار مکن، تو و پسرت و دخترت و غلامت و کنیزت وبهیمه ات و مهمان تو که درون دروازه های توباشد.
Exod FarOPV 20:11  زیرا که در شش روز، خداوند آسمان وزمین و دریا و آنچه را که در آنهاست بساخت، ودر روز هفتم آرام فرمود. از این سبب خداوند روزهفتم را مبارک خوانده، آن را تقدیس نمود.
Exod FarOPV 20:12  پدر و مادر خود را احترام نما، تا روزهای تو درزمینی که یهوه خدایت به تو می‌بخشد، درازشود.
Exod FarOPV 20:16  بر همسایه خود شهادت دروغ مده.
Exod FarOPV 20:17  به خانه همسایه خود طمع مورز، و به زن همسایه ات وغلامش و کنیزش و گاوش و الاغش و به هیچ‌چیزی که از آن همسایه تو باشد، طمع مکن.»
Exod FarOPV 20:18  و جمیع قوم رعدها و زبانه های آتش وصدای کرنا و کوه را که پر از دود بود دیدند، وچون قوم این را بدیدند لرزیدند، و از دوربایستادند.
Exod FarOPV 20:19  و به موسی گفتند: «تو به ما سخن بگو و خواهیم شنید، اما خدا به ما نگوید، مبادابمیریم.»
Exod FarOPV 20:20  موسی به قوم گفت: «مترسید زیراخدا برای امتحان شما آمده است، تا ترس اوپیش روی شما باشد و گناه نکنید.»
Exod FarOPV 20:21  پس قوم ازدور ایستادند و موسی به ظلمت غلیظ که خدا درآن بود، نزدیک آمد.
Exod FarOPV 20:22  و خداوند به موسی گفت: «به بنی‌اسرائیل چنین بگو: شما دیدید که ازآسمان به شما سخن گفتم:
Exod FarOPV 20:23  با من خدایان نقره مسازید و خدایان طلا برای خود مسازید.
Exod FarOPV 20:24  مذبحی از خاک برای من بساز، و قربانی های سوختنی خود و هدایای سلامتی خود را از گله ورمه خویش بر آن بگذران، در هر جایی که یادگاری برای نام خود سازم، نزد تو خواهم آمد، و تو را برکت خواهم داد.
Exod FarOPV 20:25  و اگر مذبحی ازسنگ برای من سازی، آن را از سنگهای تراشیده بنا مکن، زیرا اگر افزار خود را بر آن بلند کردی، آن را نجس خواهی ساخت.
Exod FarOPV 20:26  و بر مذبح من ازپله‌ها بالا مرو، مبادا عورت تو بر آن مکشوف شود.»
Chapter 21
Exod FarOPV 21:1  «و این است احکامی که پیش ایشان می گذاری:
Exod FarOPV 21:2  اگر غلام عبری بخری، شش سال خدمت کند، و در هفتمین، بی‌قیمت، آزاد بیرون رود.
Exod FarOPV 21:3  اگر تنها آمده، تنها بیرون رود. واگر صاحب زن بوده، زنش همراه او بیرون رود.
Exod FarOPV 21:4  اگر آقایش زنی بدو دهد و پسران یا دختران برایش بزاید، آنگاه زن و اولادش از آن آقایش باشند، و آن مرد تنها بیرون رود.
Exod FarOPV 21:5  لیکن هرگاه آن غلام بگوید که هرآینه آقایم و زن و فرزندان خودرا دوست می‌دارم و نمی خواهم که آزاد بیرون روم،
Exod FarOPV 21:6  آنگاه آقایش او را به حضور خدا بیاورد، واو را نزدیک در یا قایمه در برساند، و آقایش گوش او را با درفشی سوراخ کند، و او وی راهمیشه بندگی نماید.
Exod FarOPV 21:7  اما اگر شخصی، دخترخود را به کنیزی بفروشد، مثل غلامان بیرون نرود.
Exod FarOPV 21:8  هر گاه به نظر آقایش که او را برای خودنامزد کرده است ناپسند آید، بگذارد که او را فدیه دهند، اما هیچ حق ندارد که او را به قوم بیگانه بفروشد، زیرا که بدو خیانت کرده است.
Exod FarOPV 21:9  و هرگاه او را به پسر خود نامزد کند، موافق رسم دختران بااو عمل نماید.
Exod FarOPV 21:10  اگر زنی دیگر برای خود گیرد، آنگاه خوراک و لباس و مباشرت او را کم نکند.
Exod FarOPV 21:11  و اگر این سه چیز را برای او نکند، آنگاه بی‌قیمت و رایگان بیرون رود.
Exod FarOPV 21:12  «هر‌که انسانی را بزند و او بمیرد، هر آینه کشته شود.
Exod FarOPV 21:13  اما اگر قصد او نداشت، بلکه خداوی را بدستش رسانید، آنگاه مکانی برای تو معین کنم تا بدانجا فرار کند.
Exod FarOPV 21:14  لیکن اگر شخصی عمد بر همسایه خود آید، تا او را به مکر بکشد، آنگاه او را از مذبح من کشیده، به قتل برسان.
Exod FarOPV 21:15  و هر‌که پدر یا مادر خود را زند، هرآینه کشته شود.
Exod FarOPV 21:16  وهر‌که آدمی را بدزدد و او را بفروشد یا در دستش یافت شود، هرآینه کشته شود.
Exod FarOPV 21:17  و هر‌که پدر یامادر خود را لعنت کند، هرآینه کشته شود.
Exod FarOPV 21:18  واگر دو مرد نزاع کنند، و یکی دیگری را به سنگ یابه مشت زند، و او نمیرد لیکن بستری شود،
Exod FarOPV 21:19  اگربرخیزد و با عصا بیرون رود، آنگاه زننده او بی‌گناه شمرده شود، اما عوض بیکاریش را ادا نماید، وخرج معالجه او را بدهد.
Exod FarOPV 21:20  و اگر کسی غلام یاکنیز خود را به عصا بزند، و او زیر دست او بمیرد، هرآینه انتقام او گرفته شود.
Exod FarOPV 21:21  لیکن اگر یک دوروز زنده بماند، از او انتقام کشیده نشود، زیرا که زرخرید اوست.
Exod FarOPV 21:22  و اگر مردم جنگ کنند، و زنی حامله را بزنند، و اولاد او سقط گردد، و ضرری دیگر نشود، البته غرامتی بدهد موافق آنچه شوهرزن بدو گذارد، و به حضور داوران ادا نماید.
Exod FarOPV 21:23  واگر اذیتی دیگر حاصل شود، آنگاه جان به عوض جان بده.
Exod FarOPV 21:24  و چشم به عوض چشم، و دندان به عوض دندان، و دست به عوض دست، و پا به عوض پا.
Exod FarOPV 21:25  و داغ به عوض داغ، و زخم به عوض زخم، و لطمه به عوض لطمه.
Exod FarOPV 21:26  و اگر کسی چشم غلام یا چشم کنیز خود را بزند که ضایع شود، او را به عوض چشمش آزاد کند.
Exod FarOPV 21:27  و اگردندان غلام یا دندان کنیز خود را بیندازد او را به عوض دندانش آزاد کند.
Exod FarOPV 21:28  و هرگاه گاوی به شاخ خود مردی یا زنی را بزند که او بمیرد، گاو را البته سنگسار کنند، و گوشتش را نخورند و صاحب گاو بی‌گناه باشد.
Exod FarOPV 21:29  و لیکن اگر گاو قبل از آن شاخ زن می‌بود، و صاحبش آگاه بود، و آن را نگاه نداشت، و او مردی یا زنی را کشت، گاو راسنگسار کنند، و صاحبش را نیز به قتل رسانند.
Exod FarOPV 21:30  و اگر دیه بر او گذاشته شود، آنگاه برای فدیه جان خود هرآنچه بر او مقرر شود، ادا نماید.
Exod FarOPV 21:31  خواه پسر خواه دختر را شاخ زده باشد، به حسب این حکم با او عمل کنند.
Exod FarOPV 21:32  اگر گاو، غلامی یا کنیزی را بزند، سی مثقال نقره به صاحب او داده شود، و گاو سنگسار شود.
Exod FarOPV 21:33  واگر کسی چاهی گشاید یا کسی چاهی حفر کند، وآن را نپوشاند، و گاوی یا الاغی در آن افتد،
Exod FarOPV 21:34  صاحب چاه عوض او را بدهد، و قیمتش را به صاحبش ادا نماید، و میته از آن او باشد.
Exod FarOPV 21:35  و اگرگاو شخصی، گاو همسایه او را بزند، و آن بمیردپس گاو زنده را بفروشند، و قیمت آن را تقسیم کنند، و میته را نیز تقسیم نمایند،
Exod FarOPV 21:36  اما اگر معلوم بوده باشد که آن گاو قبل از آن شاخ زن می‌بود، وصاحبش آن را نگاه نداشت، البته گاو به عوض گاو بدهد و میته از آن او باشد.
Chapter 22
Exod FarOPV 22:1  «اگر کسی گاوی یا گوسفندی بدزدد، و آن را بکشد یا بفروشد، به عوض گاوپنج گاو، و به عوض گوسفند چهار گوسفند بدهد.
Exod FarOPV 22:2  اگر دزدی در رخنه کردن گرفته شود، و او رابزنند بطوری که بمیرد، بازخواست خون برای اونباشد.
Exod FarOPV 22:3  اما اگر آفتاب بر او طلوع کرد، بازخواست خون برای او هست. البته مکافات باید داد، و اگر چیزی ندارد، به عوض دزدی که کرد، فروخته شود.
Exod FarOPV 22:4  اگر چیزی دزدیده شده، ازگاو یا الاغ یا گوسفند زنده در دست او یافت شود، دو مقابل آن را رد کند.
Exod FarOPV 22:5  اگر کسی مرتعی یاتاکستانی را بچراند، یعنی مواشی خود را براند تامرتع دیگری را بچراند، از نیکوترین مرتع و ازبهترین تاکستان خود عوض بدهد.
Exod FarOPV 22:6  اگر آتشی بیرون رود، و خارها را فراگیرد و بافه های غله یاخوشه های نادرویده یا مزرعه‌ای سوخته گردد، هر‌که آتش را افروخته است، البته عوض بدهد.
Exod FarOPV 22:7  اگر کسی پول یا اسباب نزد همسایه خود امانت گذارد، و از خانه آن شخص دزدیده شود، هر گاه دزد پیدا شود، دو چندان رد نماید.
Exod FarOPV 22:8  و اگر دزدگرفته نشود، آنگاه صاحب‌خانه را به حضورحکام بیاورند، تا حکم شود که آیا دست خود رابر اموال همسایه خویش دراز کرده است یا نه.
Exod FarOPV 22:9  در هر خیانتی از گاو و الاغ و گوسفند و رخت وهر چیز گم شده، که کسی بر آن ادعا کند، امر هردو به حضور خدا برده شود، و بر گناه هر کدام که خدا حکم کند، دو چندان به همسایه خود ردنماید.
Exod FarOPV 22:10  اگر کسی الاغی یا گاوی یا گوسفندی یاجانوری دیگر به همسایه خود امانت دهد، و آن بمیرد یا پایش شکسته شود یا دزدیده شود، وشاهدی نباشد،
Exod FarOPV 22:11  قسم خداوند در میان هر دونهاده شود، که دست خود را به مال همسایه خویش دراز نکرده است. پس مالکش قبول بکندو او عوض ندهد.
Exod FarOPV 22:12  لیکن اگر از او دزدیده شد، به صاحبش عوض باید داد.
Exod FarOPV 22:13  و اگر دریده شد، آن را برای شهادت بیاورد، و برای دریده شده، عوض ندهد.
Exod FarOPV 22:14  و اگر کسی حیوانی از همسایه خود عاریت گرفت، و پای آن شکست یا مرد، وصاحبش همراهش نبود، البته عوض باید داد.
Exod FarOPV 22:15  اما اگر صاحبش همراهش بود، عوض نباید داد، و اگر کرایه شد، برای کرایه آمده بود.
Exod FarOPV 22:16  «اگر کسی دختری را که نامزد نبود فریب داده، با او هم بستر شد، البته می‌باید او را زن منکوحه خویش سازد.
Exod FarOPV 22:17  و هرگاه پدرش راضی نباشد که او را بدو دهد، موافق مهر دوشیزگان نقدی بدو باید داد.
Exod FarOPV 22:19  هر‌که با حیوانی مقاربت کند، هرآینه کشته شود.
Exod FarOPV 22:20  هر‌که برای خدای غیر از یهوه و بس قربانی گذراند، البته هلاک گردد.
Exod FarOPV 22:21  غریبی رااذیت مرسانید. و بر او ظلم مکنید، زیرا که درزمین مصر غریب بودید.
Exod FarOPV 22:22  بر بیوه‌زنی یا یتیمی ظلم مکنید.
Exod FarOPV 22:23  و هر گاه بر او ظلم کردی، و او نزدمن فریاد برآورد، البته فریاد او را مستجاب خواهم فرمود.
Exod FarOPV 22:24  و خشم من مشتعل شود، و شمارا به شمشیر خواهم کشت، و زنان شما بیوه شوندو پسران شما یتیم.
Exod FarOPV 22:25  اگر نقدی به فقیری ازقوم من که همسایه تو باشد قرض دادی، مثل رباخوار با او رفتار مکن و هیچ سود بر اومگذار.
Exod FarOPV 22:26  اگر رخت همسایه خود را به گروگرفتی، آن را قبل از غروب آفتاب بدو رد کن.
Exod FarOPV 22:27  زیرا که آن فقط پوشش او و لباس برای بدن اوست، پس در چه چیز بخوابد، و اگر نزد من فریاد برآورد، هرآینه اجابت خواهم فرمود، زیرا که من کریم هستم.
Exod FarOPV 22:28  به خدا ناسزا مگو ورئیس قوم خود را لعنت مکن.
Exod FarOPV 22:29  درآوردن نوبرغله و عصیر رز خود تاخیر منما. و نخست زاده پسران خود را به من بده.
Exod FarOPV 22:30  با گاوان وگوسفندان خود چنین بکن. هفت روز نزد مادرخود بماند و در روز هشتمین آن را به من بده.
Exod FarOPV 22:31  وبرای من مردان مقدس باشید، و گوشتی را که در صحرا دریده شود مخورید؛ آن را نزد سگان بیندازید.
Chapter 23
Exod FarOPV 23:1  «خبر باطل را انتشار مده، و با شریران همداستان مشو، که شهادت دروغ دهی.
Exod FarOPV 23:2  پیروی بسیاری برای عمل بد مکن؛ و درمرافعه، محض متابعت کثیری، سخنی برای انحراف حق مگو.
Exod FarOPV 23:3  و در مرافعه فقیر نیزطرفداری او منما.
Exod FarOPV 23:4  اگر گاو یا الاغ دشمن خود رایافتی که گم شده باشد، البته آن را نزد او بازبیاور.
Exod FarOPV 23:5  اگر الاغ دشمن خود را زیر بارش خوابیده یافتی، و از گشادن او روگردان هستی، البته آن را همراه او باید بگشایی.
Exod FarOPV 23:6  حق فقیرخود را در دعوی او منحرف مساز.
Exod FarOPV 23:7  از امردروغ اجتناب نما و بی‌گناه و صالح را به قتل مرسان زیرا که ظالم را عادل نخواهم شمرد.
Exod FarOPV 23:8  ورشوت مخور زیرا که رشوت بینایان را کورمی کند و سخن صدیقان را کج می‌سازد.
Exod FarOPV 23:9  و برشخص غریب ظلم منما زیرا که از دل غریبان خبر دارید، چونکه در زمین مصر غریب بودید.
Exod FarOPV 23:10  «و شش سال مزرعه خود را بکار ومحصولش را جمع کن،
Exod FarOPV 23:11  لیکن در هفتمین آن رابگذار و ترک کن تا فقیران قوم تو از آن بخورند و آنچه از ایشان باقی ماند حیوانات صحرا بخورند. همچنین با تاکستان و درختان زیتون خود عمل نما.
Exod FarOPV 23:12  شش روز به شغل خود بپرداز و در روزهفتمین آرام کن تا گاوت و الاغت آرام گیرند وپسر کنیزت و مهمانت استراحت کنند.
Exod FarOPV 23:13  و آنچه را به شما گفته‌ام، نگاه دارید و نام خدایان غیر راذکر مکنید، از زبانت شنیده نشود.
Exod FarOPV 23:14  «در هر سال سه مرتبه عید برای من نگاه دار.
Exod FarOPV 23:15  عید فطیر را نگاه دار، و چنانکه تو را امرفرموده‌ام، هفت روز نان فطیر بخور در زمان معین در ماه ابیب، زیرا که در آن از مصر بیرون آمدی. وهیچ‌کس به حضور من تهی‌دست حاضر نشود.
Exod FarOPV 23:16  و عید حصاد نوبر غلات خود را که در مزرعه کاشته‌ای، و عید جمع را در آخر سال وقتی که حاصل خود را از صحرا جمع کرده‌ای.
Exod FarOPV 23:17  در هرسال سه مرتبه همه ذکورانت به حضور خداوندیهوه حاضر شوند.
Exod FarOPV 23:18  خون قربانی مرا با نان خمیرمایه دار مگذران و پیه عید من تا صبح باقی نماند.
Exod FarOPV 23:19  نوبر نخستین زمین خود را به خانه یهوه خدای خود بیاور و بزغاله را در شیر مادرش مپز.
Exod FarOPV 23:20  «اینک من فرشته‌ای پیش روی تومی فرستم تا تو را در راه محافظت نموده، بدان مکانی که مهیا کرده‌ام برساند.
Exod FarOPV 23:21  از او با حذر باش و آواز او را بشنو و از او تمرد منما زیرا گناهان شما را نخواهد آمرزید، چونکه نام من در اوست.
Exod FarOPV 23:22  و اگر قول او را شنیدی و به آنچه گفته‌ام عمل نمودی، هرآینه دشمن دشمنانت و مخالف مخالفانت خواهم بود،
Exod FarOPV 23:23  زیرا فرشته من پیش روی تو می‌رود و تو را به اموریان و حتیان وفرزیان و کنعانیان و حویان و یبوسیان خواهدرسانید و ایشان را هلاک خواهم ساخت.
Exod FarOPV 23:24  خدایان ایشان را سجده منما و آنها را عبادت مکن و موافق کارهای ایشان مکن، البته آنها رامنهدم ساز و بتهای ایشان را بشکن.
Exod FarOPV 23:25  و یهوه، خدای خود را عبادت نمایید تا نان و آب تو رابرکت دهد و بیماری را از میان تو دور خواهم کرد،
Exod FarOPV 23:26  و در زمینت سقط کننده و نازاد نخواهدبود و شماره روزهایت را تمام خواهم کرد.
Exod FarOPV 23:27  وخوف خود را پیش روی تو خواهم فرستاد و هرقومی را که بدیشان برسی متحیر خواهم ساخت و جمیع دشمنانت را پیش تو روگردان خواهم ساخت.
Exod FarOPV 23:28  و زنبورها پیش روی تو خواهم فرستاد تا حویان و کنعانیان و حتیان را ازحضورت برانند.
Exod FarOPV 23:29  ایشان را در یک سال ازحضور تو نخواهم راند، مبادا زمین ویران گردد وحیوانات صحرا بر تو زیاده شوند.
Exod FarOPV 23:30  ایشان را ازپیش روی تو به تدریج خواهم راند تا کثیر شوی و زمین را متصرف گردی.
Exod FarOPV 23:31  و حدود تو را از بحرقلزم تا بحر فلسطین، و از صحرا تا نهر فرات قراردهم زیرا ساکنان آن زمین را بدست شما خواهم سپرد و ایشان را از پیش روی خود خواهی راند.
Exod FarOPV 23:32  با ایشان و با خدایان ایشان عهد مبند.
Exod FarOPV 23:33  درزمین تو ساکن نشوند، مبادا تو را بر من عاصی گردانند و خدایان ایشان را عبادت کنی و دامی برای تو باشد.»
Chapter 24
Exod FarOPV 24:1  و به موسی گفت: «نزد خداوند بالابیا، تو و هارون و ناداب و ابیهو و هفتادنفر از مشایخ اسرائیل و از دور سجده کنید.
Exod FarOPV 24:2  وموسی تنها نزدیک خداوند بیاید و ایشان نزدیک نیایند و قوم همراه او بالا نیایند.»
Exod FarOPV 24:3  پس موسی آمده، همه سخنان خداوند و همه این احکام را به قوم باز‌گفت و تمامی قوم به یک زبان در جواب گفتند: «همه سخنانی که خداوند گفته است، بجاخواهیم آورد.»
Exod FarOPV 24:4  و موسی تمامی سخنان خداوند را نوشت و بامدادان برخاسته، مذبحی درپای کوه و دوازده ستون، موافق دوازده سبطاسرائیل بنا نهاد.
Exod FarOPV 24:5  و بعضی از جوانان بنی‌اسرائیل را فرستاد و قربانی های سوختنی گذرانیدند وقربانی های سلامتی از گاوان برای خداوند ذبح کردند.
Exod FarOPV 24:6  و موسی نصف خون را گرفته، در لگنهاریخت و نصف خون را بر مذبح پاشید،
Exod FarOPV 24:7  و کتاب عهد را گرفته، به سمع قوم خواند. پس گفتند: «هرآنچه خداوند گفته است، خواهیم کرد و گوش خواهیم گرفت.»
Exod FarOPV 24:8  و موسی خون را گرفت و بر قوم پاشیده، گفت: «اینک خون آن عهدی که خداوند بر جمیع این سخنان با شما بسته است.»
Exod FarOPV 24:9  و موسی با هارون و ناداب و ابیهو و هفتاد نفراز مشایخ اسرائیل بالا رفت.
Exod FarOPV 24:10  و خدای اسرائیل را دیدند، و زیر پایهایش مثل صنعتی از یاقوت کبود شفاف و مانند ذات آسمان در صفا.
Exod FarOPV 24:11  و برسروران بنی‌اسرائیل دست خود را نگذارد، پس خدا را دیدند و خوردند و آشامیدند.
Exod FarOPV 24:12  وخداوند به موسی گفت: «نزد من به کوه بالا بیا، وآنجا باش تا لوحهای سنگی و تورات و احکامی را که نوشته‌ام تا ایشان را تعلیم نمایی، به تو دهم.»
Exod FarOPV 24:13  پس موسی با خادم خود یوشع برخاست، وموسی به کوه خدا بالا آمد.
Exod FarOPV 24:14  و به مشایخ گفت: «برای ما در اینجا توقف کنید، تا نزد شمابرگردیم، همانا هارون و حور با شما می‌باشند. پس هر‌که امری دارد، نزد ایشان برود.»
Exod FarOPV 24:15  و چون موسی به فراز کوه برآمد، ابر کوه را فرو گرفت.
Exod FarOPV 24:16  و جلال خداوند بر کوه سینا قرار گرفت، وشش روز ابر آن را پوشانید، و روز هفتمین، موسی را از میان ابر ندا درداد.
Exod FarOPV 24:17  و منظر جلال خداوند، مثل آتش سوزنده در نظر بنی‌اسرائیل برقله کوه بود.
Exod FarOPV 24:18  و موسی به میان ابر داخل شده، به فراز کوه برآمد، و موسی چهل روز و چهل شب در کوه ماند.
Chapter 25
Exod FarOPV 25:1  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Exod FarOPV 25:2  «به بنی‌اسرائیل بگو که برای من هدایا بیاورند؛ از هر‌که به میل دل بیاورد، هدایای مرا بگیرید.
Exod FarOPV 25:3  و این است هدایا که از ایشان می‌گیرید: طلا و نقره و برنج،
Exod FarOPV 25:4  و لاجورد وارغوان و قرمز و کتان نازک و پشم بز،
Exod FarOPV 25:5  و پوست قوچ سرخ شده و پوست خز و چوب شطیم،
Exod FarOPV 25:6  وروغن برای چراغها، و ادویه برای روغن مسح، وبرای بخور معطر،
Exod FarOPV 25:7  و سنگهای عقیق و سنگهای مرصعی برای ایفود و سینه بند.
Exod FarOPV 25:8  و مقامی ومقدسی برای من بسازند تا در میان ایشان ساکن شوم.
Exod FarOPV 25:9  موافق هر‌آنچه به تو نشان دهم از نمونه مسکن و نمونه جمیع اسبابش، همچنین بسازید.
Exod FarOPV 25:10  «و تابوتی از چوب شطیم بسازند که طولش دو ذراع و نیم، و عرضش یک ذراع و نیم وبلندیش یک ذراع و نیم باشد.
Exod FarOPV 25:11  و آن را به طلای خالص بپوشان. آن را از درون و بیرون بپوشان، وبر زبرش به هر طرف تاجی زرین بساز.
Exod FarOPV 25:12  وبرایش چهار حلقه زرین بریز، و آنها را بر چهارقایمه‌اش بگذار، دو حلقه بر یک طرفش و دوحلقه بر طرف دیگر.
Exod FarOPV 25:13  و دو عصا از چوب شطیم بساز، و آنها را به طلا بپوشان.
Exod FarOPV 25:14  و آن عصاها رادر حلقه هایی که بر طرفین تابوت باشد بگذران، تاتابوت را به آنها بردارند.
Exod FarOPV 25:15  و عصاها درحلقه های تابوت بماند و از آنها برداشته نشود.
Exod FarOPV 25:16  و آن شهادتی را که به تو می‌دهم، در تابوت بگذار.
Exod FarOPV 25:17  و تخت رحمت را از طلای خالص بساز. طولش دو ذراع و نیم، و عرضش یک ذراع ونیم.
Exod FarOPV 25:18  و دو کروبی از طلا بساز، آنها را ازچرخکاری از هر دو طرف تخت رحمت بساز.
Exod FarOPV 25:19  و یک کروبی در این سر و کروبی دیگر در آن سر بساز، کروبیان را از تخت رحمت بر هر دوطرفش بساز.
Exod FarOPV 25:20  و کروبیان بالهای خود را بر زبرآن پهن کنند، و تخت رحمت را به بالهای خودبپوشانند. و رویهای ایشان به سوی یکدیگرباشد، و رویهای کروبیان به طرف تخت رحمت باشد.
Exod FarOPV 25:21  و تخت رحمت را بر روی تابوت بگذارو شهادتی را که به تو می‌دهم در تابوت بنه.
Exod FarOPV 25:22  ودر آنجا با تو ملاقات خواهم کرد و از بالای تخت رحمت از میان دو کروبی که بر تابوت شهادت می‌باشند، با تو سخن خواهم گفت، درباره همه اموری که بجهت بنی‌اسرائیل تو را امر خواهم فرمود.
Exod FarOPV 25:23  «و خوانی از چوب شطیم بساز که طولش دو ذراع، و عرضش یک ذراع، و بلندیش یک ذراع و نیم باشد.
Exod FarOPV 25:24  و آن را به طلای خالص بپوشان، و تاجی از طلا به هر طرفش بساز.
Exod FarOPV 25:25  وحاشیه‌ای به قدر چهار انگشت به اطرافش بساز، و برای حاشیه‌اش تاجی زرین از هر طرف بساز.
Exod FarOPV 25:26  و چهار حلقه زرین برایش بساز، و حلقه‌ها را برچهار گوشه چهار قایمه‌اش بگذار.
Exod FarOPV 25:27  و حلقه هادر برابر حاشیه باشد، تا خانه‌ها باشد بجهت عصاها برای برداشتن خوان.
Exod FarOPV 25:28  و عصاها را ازچوب شطیم بساز، و آنها را به طلا بپوشان تاخوان را بدانها بردارند.
Exod FarOPV 25:29  و صحنها و کاسه‌ها وجامها و پیاله هایش را که به آنها هدایای ریختنی می‌ریزند بساز، آنها را از طلای خالص بساز.
Exod FarOPV 25:30  ونان تقدمه را بر خوان، همیشه به حضور من بگذار.
Exod FarOPV 25:31  «و چراغدانی از طلای خالص بساز، و ازچرخکاری چراغدان ساخته شود، قاعده‌اش وپایه‌اش و پیاله هایش و سیبهایش و گلهایش ازهمان باشد.
Exod FarOPV 25:32  و شش شاخه از طرفینش بیرون آید، یعنی سه شاخه چراغدان از یک طرف و سه شاخه چراغدان از طرف دیگر.
Exod FarOPV 25:33  سه پیاله بادامی با سیبی و گلی در یک شاخه و سه پیاله بادامی با سیبی و گلی در شاخه دیگر و هم چنین در شش شاخه‌ای که از چراغدان بیرون می‌آید.
Exod FarOPV 25:34  و درچراغدان چهار پیاله بادامی با سیبها و گلهای آنهاباشد.
Exod FarOPV 25:35  و سیبی زیر دو شاخه آن و سیبی زیر دوشاخه آن و سیبی زیر دو شاخه آن بر شش شاخه‌ای که از چراغدان بیرون می‌آید.
Exod FarOPV 25:36  وسیبها و شاخه هایش از همان باشد، یعنی از یک چرخکاری طلای خالص.
Exod FarOPV 25:37  و هفت چراغ برای آن بساز، و چراغهایش را بر بالای آن بگذار تاپیش روی آن را روشنایی دهند.
Exod FarOPV 25:38  و گل گیرها وسینیهایش از طلای خالص باشد.
Exod FarOPV 25:39  خودش باهمه اسبابش از یک وزنه طلای خالص ساخته شود.
Exod FarOPV 25:40  و آگاه باش که آنها را موافق نمونه آنها که در کوه به تو نشان داده شد بسازی.
Chapter 26
Exod FarOPV 26:1  «و مسکن را از ده پرده کتان نازک تابیده، و لاجورد و ارغوان و قرمز بساز. با کروبیان از صنعت نساج ماهر آنها را ترتیب نما.
Exod FarOPV 26:2  طول یک پرده بیست و هشت ذراع، و عرض یک پرده چهار ذراع، و همه پرده‌ها را یک اندازه باشد.
Exod FarOPV 26:3  پنج پرده با یکدیگر پیوسته باشد، و پنج پرده با یکدیگر پیوسته.
Exod FarOPV 26:4  و مادگیهای لاجورد برکنار هر پرده‌ای بر لب پیوستگی‌اش بساز، و برکنار پرده بیرونی در‌پیوستگی دوم چنین بساز.
Exod FarOPV 26:5  پنجاه مادگی در یک پرده بساز، و پنجاه مادگی در کنار پرده‌ای که در‌پیوستگی دوم است بساز، به قسمی که مادگیها مقابل یکدیگر باشد.
Exod FarOPV 26:6  و پنجاه تکمه زرین بساز و پرده‌ها را به تکمه‌ها با یکدیگرپیوسته ساز، تا مسکن یک باشد.
Exod FarOPV 26:7  و خیمه بالای مسکن را از پرده های پشم بز بساز، و برای آن یازده پرده درست کن.
Exod FarOPV 26:8  طول یک پرده سی ذراع، و عرض یک پرده چهار ذراع، و اندازه هر یازده پرده‌یک باشد.
Exod FarOPV 26:9  و پنج پرده را جدا و شش پرده راجدا، پیوسته ساز، و پرده ششم را پیش روی خیمه دولا کن.
Exod FarOPV 26:10  و پنجاه مادگی بر کنار پرده‌ای که در‌پیوستگی بیرون است بساز، و پنجاه مادگی بر کنار پرده‌ای که در‌پیوستگی دوم است.
Exod FarOPV 26:11  وپنجاه تکمه برنجین بساز، و تکمه‌ها را در مادگیهابگذران، و خیمه را با هم پیوسته ساز تا یک باشد.
Exod FarOPV 26:12  و زیادتی پرده های خیمه که باقی باشد، یعنی نصف پرده که زیاده است، از پشت خیمه آویزان شود.
Exod FarOPV 26:13  و ذراعی از این طرف و ذراعی از آن طرف که در طول پرده های خیمه زیاده باشد، برطرفین مسکن از هر دو جانب آویزان شود تا آن رابپوشد.
Exod FarOPV 26:14  و پوششی برای خیمه از پوست قوچ سرخ شده بساز، و پوششی از پوست خز بر زبرآن.
Exod FarOPV 26:15  «و تخته های قایم از چوب شطیم برای مسکن بساز.
Exod FarOPV 26:16  طول هر تخته ده ذراع، و عرض هر تخته یک ذراع و نیم.
Exod FarOPV 26:17  و در هر تخته دو زبانه قرینه یکدیگر باشد، و همه تخته های مسکن راچنین بساز.
Exod FarOPV 26:18  و تخته‌ها برای مسکن بساز، یعنی بیست تخته از طرف جنوب به سمت یمانی.
Exod FarOPV 26:19  وچهل پایه نقره در زیر آن بیست تخته بساز، یعنی دو پایه زیر یک تخته برای دو زبانه‌اش، و دو پایه زیر یک تخته برای دو زبانه‌اش.
Exod FarOPV 26:20  و برای جانب دیگر مسکن، از طرف شمال بیست تخته باشد.
Exod FarOPV 26:21  و چهل پایه نقره آنها، یعنی دو پایه زیر یک تخته و دو پایه زیر تخته دیگر.
Exod FarOPV 26:22  و برای موخر مسکن از جانب غربی شش تخته بساز.
Exod FarOPV 26:23  و برای گوشه های مسکن در موخرش دو تخته بساز.
Exod FarOPV 26:24  واز زیر وصل کرده شود، و تا بالا نیز در یک حلقه باهم پیوسته شود، و برای هر دو چنین بشود، در هردو گوشه باشد.
Exod FarOPV 26:25  و هشت تخته باشد و پایه های آنها از نقره شانزده پایه باشد، یعنی دو پایه زیریک تخته و دو پایه زیر تخته دیگر.
Exod FarOPV 26:26  «و پشت بندها از چوب شطیم بساز، پنج ازبرای تخته های یک طرف مسکن،
Exod FarOPV 26:27  و پنج پشت بند برای تخته های طرف دیگر مسکن، وپنج پشت بند برای تخته های طرف مسکن درموخرش به سمت مغرب.
Exod FarOPV 26:28  و پشت بند وسطی که میان تخته هاست، از این سر تا آن سر بگذرد.
Exod FarOPV 26:29  و تخته‌ها را به طلا بپوشان و حلقه های آنها رااز طلا بساز تا خانه های پشت بندها باشد وپشت بندها را به طلا بپوشان.
Exod FarOPV 26:30  «پس مسکن را برپا کن موافق نمونه‌ای که در کوه به تو نشان داده شد.
Exod FarOPV 26:31  و حجابی ازلاجورد و ارغوان و قرمز و کتان نازک تابیده شده بساز، از صنعت نساج ماهر با کروبیان ساخته شود.
Exod FarOPV 26:32  و آن را بر چهار ستون چوب شطیم پوشیده شده به طلا بگذار، و قلابهای آنها از طلاباشد و بر چهار پایه نقره قایم شود.
Exod FarOPV 26:33  و حجاب را زیر تکمه‌ها آویزان کن، و تابوت شهادت را درآنجا به اندرون حجاب بیاور، و حجاب، قدس رابرای شما از قدس‌الاقداس جدا خواهد کرد.
Exod FarOPV 26:34  وتخت رحمت را بر تابوت شهادت درقدس‌الاقداس بگذار.
Exod FarOPV 26:35  و خوان را بیرون حجاب و چراغدان را برابر خوان به طرف جنوبی مسکن بگذار، و خوان را به طرف شمالی آن برپا کن.
Exod FarOPV 26:36  و پرده‌ای برای دروازه مسکن از لاجورد و ارغوان وقرمز و کتان نازک تابیده شده از صنعت طرازبساز.
Exod FarOPV 26:37  و برای پرده پنج ستون از چوب شطیم بساز، و آنها را به طلا بپوشان، و قلابهای آنها ازطلا باشد، و برای آنها پنج پایه برنجین بریز.
Chapter 27
Exod FarOPV 27:1  «و مذبح را از چوب شطیم بساز، طولش پنج ذراع و عرضش پنج ذراع. ومذبح مربع باشد. و بلندی‌اش سه ذراع.
Exod FarOPV 27:2  وشاخه هایش را بر چهار گوشه‌اش بساز وشاخه هایش از همان باشد و آن را به برنج بپوشان.
Exod FarOPV 27:3  و لگنهایش را برای برداشتن خاکسترش بساز. وخاک اندازهایش و جامهایش و چنگالهایش ومجمرهایش و همه اسبابش را از برنج بساز.
Exod FarOPV 27:4  وبرایش آتش دانی مشبک برنجین بساز و بر آن شبکه چهار حلقه برنجین بر چهار گوشه‌اش بساز.
Exod FarOPV 27:5  و آن را در زیر، کنار مذبح بگذار تا شبکه به نصف مذبح برسد.
Exod FarOPV 27:6  و دو عصا برای مذبح بساز. عصاها از چوب شطیم باشد و آنها را به برنج بپوشان.
Exod FarOPV 27:7  و عصاها را در حلقه‌ها بگذرانند، وعصاها بر هر دو طرف مذبح باشد تا آن را بردارند.
Exod FarOPV 27:8  و آن را مجوف از تخته‌ها بساز، همچنانکه درکوه به تو نشان داده شد، به این طور ساخته شود.
Exod FarOPV 27:9  «و صحن مسکن را بساز به طرف جنوب به سمت یمانی. پرده های صحن از کتان نازک تابیده شده باشد، و طولش صد ذراع به یک طرف.
Exod FarOPV 27:10  وستونهایش بیست و پایه های آنها بیست، از برنج باشد و قلابهای ستونها و پشت بندهای آنها ازنقره باشد.
Exod FarOPV 27:11  و همچنین به طرف شمال، درطولش پرده‌ها باشد که طول آنها صد ذراع باشد وبیست ستون آن و بیست پایه آنها از برنج باشد وقلابهای ستونها و پشت بندهای آنها از نقره باشد.
Exod FarOPV 27:12  و برای عرض صحن به سمت مغرب، پرده های پنجاه ذراعی باشد. و ستونهای آنها ده وپایه های آنها ده.
Exod FarOPV 27:13  و عرض صحن به‌جانب مشرق از سمت طلوع پنجاه ذراع باشد.
Exod FarOPV 27:14  وپرده های یک طرف دروازه، پانزده ذراع وستونهای آنها سه و پایه های آنها سه.
Exod FarOPV 27:15  وپرده های طرف دیگر پانزده ذراعی و ستونهای آنها سه و پایه های آنها سه.
Exod FarOPV 27:16  و برای دروازه صحن، پرده بیست ذراعی از لاجورد و ارغوان وقرمز و کتان نازک تابیده شده از صنعت طرازباشد. و ستونهایش چهار و پایه هایش چهار.
Exod FarOPV 27:17  همه ستونهای گرداگرد صحن با پشت بندهای نقره پیوسته شود، و قلابهای آنها از نقره وپایه های آنها از برنج باشد.
Exod FarOPV 27:18  طول صحن صدذراع، و عرضش در هر جا پنجاه ذراع، وبلندی‌اش پنج ذراع از کتان نازک تابیده شده، وپایه هایش از برنج باشد.
Exod FarOPV 27:19  و همه اسباب مسکن برای هر خدمتی، و همه میخهایش، و همه میخهای صحن از برنج باشد.
Exod FarOPV 27:20  «و تو بنی‌اسرائیل را امر فرما که روغن زیتون مصفی و کوبیده شده برای روشنایی نزد توبیاورند تا چراغها دائم روشن شود.
Exod FarOPV 27:21  در خیمه اجتماع، بیرون پرده‌ای که در برابر شهادت است، هارون و پسرانش از شام تا صبح، به حضورخداوند آن را درست کنند. و این برای بنی‌اسرائیل نسلا بعد نسل فریضه ابدی باشد.
Chapter 28
Exod FarOPV 28:1  «و تو برادر خود، هارون و پسرانش را با وی از میان بنی‌اسرائیل نزد خودبیاور تا برای من کهانت بکند، یعنی هارون وناداب و ابیهو و العازار و ایتامار، پسران هارون.
Exod FarOPV 28:2  ورختهای مقدس برای برادرت، هارون، بجهت عزت و زینت بساز.
Exod FarOPV 28:3  و تو به جمیع دانادلانی که ایشان را به روح حکمت پر ساخته‌ام، بگو که رختهای هارون را بسازند برای تقدیس کردن او تابرای من کهانت کند.
Exod FarOPV 28:4  و رختهایی که می‌سازنداین است: سینه بند و ایفود و ردا و پیراهن مطرز وعمامه و کمربند. این رختهای مقدس را برای برادرت هارون و پسرانش بسازند تا بجهت من کهانت کند.
Exod FarOPV 28:5  و ایشان طلا و لاجورد و ارغوان وقرمز و کتان نازک را بگیرند،
Exod FarOPV 28:6  «و ایفود را از طلا و لاجورد و ارغوان و قرمزو کتان نازک تابیده شده، از صنعت نساج ماهربسازند.
Exod FarOPV 28:7  و دو کتفش را بر دو کناره‌اش بپیوندند تاپیوسته شود.
Exod FarOPV 28:8  و زنار ایفود که برآن است، ازهمان صنعت و از همان پارچه باشد، یعنی از طلاو لاجورد و ارغوان و قرمز و کتان نازک تابیده شده.
Exod FarOPV 28:9  و دو سنگ جزع بگیر و نامهای بنی‌اسرائیل را بر آنها نقش کن.
Exod FarOPV 28:10  شش نام ایشان را بر یک سنگ و شش نام باقی ایشان را بر سنگ دیگر موافق تولد ایشان.
Exod FarOPV 28:11  از صنعت نقاش سنگ مثل نقش خاتم نامهای بنی‌اسرائیل را بر هردو سنگ نقش نما و آنها را در طوقهای طلا نصب کن.
Exod FarOPV 28:12  و آن دو سنگ را بر کتفهای ایفود بگذار تاسنگهای یادگاری برای بنی‌اسرائیل باشد، وهارون نامهای ایشان را بر دو کتف خود، بحضور خداوند برای یادگاری بردارد.
Exod FarOPV 28:14  و دو زنجیر از طلای خالص بسازمثل طناب بهم پیچیده شده، و آن دو زنجیر بهم پیچیده شده را در طوقها بگذار.
Exod FarOPV 28:15  «و سینه بند عدالت را از صنعت نساج ماهر، موافق کار ایفود بساز و آن را از طلا و لاجورد وارغوان و قرمز و کتان نازک تابیده شده بساز.
Exod FarOPV 28:16  ومربع و دولا باشد، طولش یک وجب و عرضش یک وجب.
Exod FarOPV 28:17  و آن را به ترصیع سنگها، یعنی به چهار رسته از سنگها مرصع کن که رسته اول عقیق احمر و یاقوت اصفر و زمرد باشد،
Exod FarOPV 28:18  و رسته دوم بهرمان و یاقوت کبود و عقیق سفید،
Exod FarOPV 28:19  ورسته سوم عین الهر و یشم و جمشت،
Exod FarOPV 28:20  و رسته چهارم زبرجد و جزع و یشب. و آنها دررسته های خود با طلا نشانده شود.
Exod FarOPV 28:21  و سنگهاموافق نامهای بنی‌اسرائیل مطابق اسامی ایشان، دوازده باشد، مثل نقش خاتم، و هر یک برای دوازده سبط موافق اسمش باشد.
Exod FarOPV 28:22  و بر سینه بند، زنجیرهای بهم پیچیده شده، مثل طناب از طلای خالص بساز.
Exod FarOPV 28:23  و بر سینه بند، دو حلقه از طلابساز و آن دو حلقه را بر دو طرف سینه بند بگذار.
Exod FarOPV 28:24  و آن دو زنجیر طلا را بر آن دو حلقه‌ای که برسر سینه بند است بگذار.
Exod FarOPV 28:25  و دو سر دیگر آن دوزنجیر را در آن دو طوق ببند و بر دو کتف ایفودبطرف پیش بگذار.
Exod FarOPV 28:26  و دو حلقه زرین بساز و آنهارا بر دو سر سینه بند، به کنار آن که بطرف اندرون ایفود است، بگذار.
Exod FarOPV 28:27  و دو حلقه دیگر زرین بسازو آنها را بر دو کتف ایفود از پایین بجانب پیش، دربرابر پیوستگی آن، بر زبر زنار ایفود بگذار.
Exod FarOPV 28:28  وسینه بند را به حلقه هایش بر حلقه های ایفود به نوار لاجورد ببندند تا بالای زنار ایفود باشد و تاسینه بند از ایفود جدا نشود.
Exod FarOPV 28:29  و هارون نامهای بنی‌اسرائیل را بر سینه بند عدالت بر دل خود، وقتی که به قدس داخل شود، به حضور خداوندبجهت یادگاری دائم بردارد.
Exod FarOPV 28:30  و اوریم و تمیم را در سینه بند عدالت بگذار تا بر دل هارون باشد، وقتی که به حضور خداوند بیاید، و عدالت بنی‌اسرائیل را بر دل خود بحضور خداوند دائم متحمل شود.
Exod FarOPV 28:31  «و ردای ایفود را تمام از لاجورد بساز.
Exod FarOPV 28:32  و شکافی برای سر، در وسطش باشد. و حاشیه گرداگرد شکافش از کار نساج مثل گریبان زره، تادریده نشود.
Exod FarOPV 28:33  و در دامنش، انارها بساز ازلاجورد و ارغوان و قرمز، گرداگرد دامنش، وزنگوله های زرین در میان آنها به هر طرف.
Exod FarOPV 28:34  زنگوله زرین و اناری و زنگوله زرین و اناری گرداگرد دامن ردا.
Exod FarOPV 28:35  و در بر هارون باشد، هنگامی که خدمت می‌کند، تا آواز آنها شنیده شود، هنگامی که در قدس بحضور خداوند داخل می‌شود و هنگامی که بیرون می‌آید تا نمیرد.
Exod FarOPV 28:36  وتنکه از طلای خالص بساز و بر آن مثل نقش خاتم قدوسیت برای یهوه نقش کن.
Exod FarOPV 28:37  و آن را به نوارلاجوردی ببند تا بر عمامه باشد، بر پیشانی عمامه خواهد بود.
Exod FarOPV 28:38  و بر پیشانی هارون باشد تا هارون گناه موقوفاتی که بنی‌اسرائیل وقف می‌نمایند، درهمه هدایای مقدس ایشان متحمل شود. و آن دائم بر پیشانی او باشد تا بحضور خداوند مقبول شوند.
Exod FarOPV 28:39  و پیراهن کتان نازک را بباف و عمامه‌ای از کتان نازک بساز و کمربندی از صنعت طرازبساز.
Exod FarOPV 28:40  و برای پسران هارون پیراهنها بساز و بجهت ایشان کمربندها بساز و برای ایشان عمامه‌ها بساز بجهت عزت و زینت.
Exod FarOPV 28:41  و برادرخود هارون و پسرانش را همراه او به آنها آراسته کن، و ایشان را مسح کن و ایشان را تخصیص وتقدیس نما تا برای من کهانت کنند.
Exod FarOPV 28:42  و زیرجامه های کتان برای ستر عورت ایشان بساز که ازکمر تا ران برسد،
Exod FarOPV 28:43  و بر هارون و پسرانش باشد، هنگامی که به خیمه اجتماع داخل شوند یا نزدمذبح آیند تا در قدس خدمت نمایند، مبادامتحمل گناه شوند و بمیرند. این برای وی و بعد ازاو برای ذریتش فریضه ابدی است.
Chapter 29
Exod FarOPV 29:1  «و این است کاری که بدیشان می‌کنی، برای تقدیس نمودن ایشان تا بجهت من کهانت کنند: یک گوساله و دو قوچ بی‌عیب بگیر،
Exod FarOPV 29:2  و نان فطیر و قرصهای فطیر سرشته به روغن ورقیقهای فطیر مسح شده به روغن. آنها را از آردنرم گندم بساز.
Exod FarOPV 29:3  و آنها را در یک سبد بگذار و آنهارا در سبد با گوساله و دو قوچ بگذران.
Exod FarOPV 29:4  و هارون و پسرانش را نزد دروازه خیمه اجتماع آورده، ایشان را به آب غسل ده،
Exod FarOPV 29:5  و آن رختها را گرفته، هارون را به پیراهن و ردای ایفود و ایفود وسینه بند آراسته کن و زنار ایفود را بر وی ببند.
Exod FarOPV 29:6  وعمامه را بر سرش بنه و افسر قدوسیت را برعمامه بگذار،
Exod FarOPV 29:7  و روغن مسح را گرفته، برسرش بریز و او را مسح کن.
Exod FarOPV 29:8  و پسرانش را نزدیک آورده، ایشان را به پیراهنها بپوشان.
Exod FarOPV 29:9  و بر ایشان، یعنی هارون و پسرانش کمربندها ببند و عمامه هارا بر ایشان بگذار و کهانت برای ایشان فریضه ابدی خواهد بود. پس هارون و پسرانش راتخصیص نما.
Exod FarOPV 29:10  و گوساله را پیش خیمه اجتماع برسان، و هارون و پسرانش دستهای خود را بر سرگوساله بگذارند.
Exod FarOPV 29:11  و گوساله را به حضورخداوند نزد در خیمه اجتماع ذبح کن.
Exod FarOPV 29:12  و ازخون گوساله گرفته، بر شاخهای مذبح به انگشت خود بگذار، و باقی خون را بر بنیان مذبح بریز.
Exod FarOPV 29:13  و همه پیه را که احشا را می‌پوشاند، و سفیدی که بر جگر است، و دو گرده را با پیهی که برآنهاست، گرفته، بر مذبح بسوزان.
Exod FarOPV 29:14  اما گوشت گوساله را و پوست و سرگینش را بیرون از اردو به آتش بسوزان، زیرا قربانی گناه است.
Exod FarOPV 29:15  «و یک قوچ بگیر و هارون و پسران، دستهای خود را بر سر قوچ بگذارند.
Exod FarOPV 29:16  و قوچ راذبح کرده، خونش را بگیر و گرداگرد مذبح بپاش.
Exod FarOPV 29:17  و قوچ را به قطعه هایش ببر، و احشا وپاچه هایش را بشوی، و آنها را بر قطعه‌ها و سرش بنه.
Exod FarOPV 29:18  و تمام قوچ را بر مذبح بسوزان، زیرا برای خداوند قربانی سوختنی است، و عطر خوشبو، وقربانی آتشین برای خداوند است.
Exod FarOPV 29:19  پس قوچ دوم را بگیر و هارون و پسرانش دستهای خود رابر سر قوچ بگذارند.
Exod FarOPV 29:20  و قوچ را ذبح کرده، ازخونش بگیر و به نرمه گوش راست هارون، و به نرمه گوش پسرانش، و به شست دست راست ایشان، و به شست پای راست ایشان، بگذار، وباقی خون را گرداگرد مذبح بپاش.
Exod FarOPV 29:21  و از خونی که بر مذبح است، و از روغن مسح گرفته، آن را برهارون و رخت وی و بر پسرانش و رخت پسرانش با وی بپاش، تا او و رختش و پسرانش ورخت پسرانش با وی تقدیس شوند.
Exod FarOPV 29:22  پس پیه قوچ را، و دنبه و پیهی که احشا را می‌پوشاند، وسفیدی جگر، و دو گرده و پیهی که بر آنهاست، وساق راست را بگیر، زیرا که قوچ، قربانی تخصیص است.
Exod FarOPV 29:23  و یک گرده نان و یک قرص نان روغنی، و یک رقیق از سبد نان فطیر را که به حضور خداوند است،
Exod FarOPV 29:24  و این همه را به‌دست هارون و به‌دست پسرانش بنه، و آنها را برای هدیه جنبانیدنی به حضور خداوند بجنبان.
Exod FarOPV 29:25  وآنها را از دست ایشان گرفته، برای قربانی سوختنی بر مذبح بسوزان، تا برای خداوند عطرخوشبو باشد، زیرا که این قربانی آتشین خداونداست.
Exod FarOPV 29:26  و سینه قوچ قربانی تخصیص را که برای هارون است گرفته، آن را برای هدیه جنبانیدنی به حضور خداوند بجنبان. و آن حصه تو می‌باشد.
Exod FarOPV 29:27  و سینه جنبانیدنی و ساق رفیعه را که از قوچ قربانی تخصیص هارون و پسرانش جنبانیده، وبرداشته شد، تقدیس نمای.
Exod FarOPV 29:28  و آن از آن هارون و پسرانش از جانب بنی‌اسرائیل به فریضه ابدی خواهد بود، زیرا که هدیه رفیعه است و هدیه رفیعه از جانب بنی‌اسرائیل از قربانی های سلامتی ایشان برای خداوند خواهد بود.
Exod FarOPV 29:29  ورخت مقدس هارون بعد از او، از آن پسرانش خواهد بود، تا در آنها مسح و تخصیص شوند.
Exod FarOPV 29:30  هفت روز، آن کاهن که جانشین او می‌باشد ازپسرانش و به خیمه اجتماع داخل شده، خدمت قدس را می‌کند، آنها را بپوشد.
Exod FarOPV 29:31  و قوچ قربانی تخصیص را گرفته، گوشتش را در قدس آب پزکن.
Exod FarOPV 29:32  و هارون و پسرانش گوشت قوچ را با نانی که در سبد است، به در خیمه اجتماع بخورند.
Exod FarOPV 29:33  و آنانی که برای تخصیص و تقدیس خود بدین چیزها کفاره کرده شدند، آنها را بخورند، لیکن شخص اجنبی نخورد زیرا که مقدس است.
Exod FarOPV 29:34  و اگر چیزی از گوشت هدیه تخصیص و از نان، تاصبح باقی ماند، آن باقی را به آتش بسوزان، و آن را نخورند، زیرا که مقدس است.
Exod FarOPV 29:35  «همچنان به هارون و پسرانش عمل نما، موافق آنچه به تو امر فرموده‌ام، هفت روز ایشان را تخصیص نما.
Exod FarOPV 29:36  و گوساله قربانی گناه را هرروز بجهت کفاره ذبح کن.
Exod FarOPV 29:37  و مذبح را طاهر سازبه کفاره‌ای که بر آن می‌کنی، و آن را مسح کن تامقدس شود.
Exod FarOPV 29:38  هفت روز برای مذبح کفاره کن، وآن را مقدس ساز، و مذبح، قدس اقداس خواهدبود. هر‌که مذبح را لمس کند، مقدس باشد.
Exod FarOPV 29:39  واین است قربانی هایی که بر مذبح باید گذرانید: دوبره یکساله. هر روز پیوسته
Exod FarOPV 29:40  یک بره را در صبح ذبح کن، و بره دیگر را در عصر ذبح نما.
Exod FarOPV 29:41  و ده‌یک از آرد نرم سرشته شده با یک ربع هین روغن کوبیده، و برای هدیه ریختنی، یک ربع هین شراب برای هر بره خواهد بود.
Exod FarOPV 29:42  و بره دیگر رادر عصر ذبح کن و برای آن موافق هدیه صبح وموافق هدیه ریختنی آن بگذران، تا عطر خوشبوو قربانی آتشین برای خداوند باشد.
Exod FarOPV 29:43  این قربانی سوختنی دائمی، در نسلهای شما نزد دروازه خیمه اجتماع خواهد بود، به حضور خداوند، درجایی که با شما ملاقات می‌کنم تا آنجا به تو سخن گویم.
Exod FarOPV 29:44  و در آنجا با بنی‌اسرائیل ملاقات می‌کنم، تا از جلال من مقدس شود.
Exod FarOPV 29:45  و خیمه اجتماع و مذبح را مقدس می‌کنم، و هارون وپسرانش را تقدیس می‌کنم تا برای من کهانت کنند.
Exod FarOPV 29:46  و در میان بنی‌اسرائیل ساکن شده، خدای ایشان می‌باشم.
Chapter 30
Exod FarOPV 30:1  «و مذبحی برای سوزانیدن بخوربساز. آن را از چوب شطیم بساز.
Exod FarOPV 30:2  طولش ذراعی باشد، و عرضش ذراعی، یعنی مربع باشد، و بلندی‌اش دو ذراع، و شاخهایش ازخودش باشد.
Exod FarOPV 30:3  و آن را به طلای خالص بپوشان. سطحش و جانبهایش به هر طرف و شاخهایش راو تاجی از طلا گرداگردش بساز.
Exod FarOPV 30:4  و دو حلقه زرین برایش در زیر تاجش بساز، بر دو گوشه‌اش، بر هر دو طرفش، آنها را بساز. و آنها خانه‌ها باشدبرای عصاها، تا آن را بدانها بردارند.
Exod FarOPV 30:5  و عصاها رااز چوب شطیم بساز و آنها را به طلا بپوشان.
Exod FarOPV 30:6  وآن را پیش حجابی که روبروی تابوت شهادت است، در مقابل کرسی رحمت که بر زبر شهادت است، در جایی که با تو ملاقات می‌کنم، بگذار.
Exod FarOPV 30:7  و هر بامداد هارون بخور معطر بر روی آن بسوزاند، وقتی که چراغها را می‌آراید، آن رابسوزاند.
Exod FarOPV 30:8  و در عصر چون هارون چراغها راروشن می‌کند، آن را بسوزاند تا بخور دائمی به حضور خداوند در نسلهای شما باشد.
Exod FarOPV 30:9  هیچ بخور غریب و قربانی سوختنی و هدیه‌ای بر آن مگذرانید، و هدیه ریختنی بر آن مریزید.
Exod FarOPV 30:10  وهارون سالی یک مرتبه بر شاخهایش کفاره کند، به خون قربانی گناه که برای کفاره است، سالی یک مرتبه بر آن کفاره کند در نسلهای شما، زیرا که آن برای خداوند قدس اقداس است.»
Exod FarOPV 30:11  و خداوند به موسی خطاب کرده، گفت:
Exod FarOPV 30:12  «وقتی که شماره بنی‌اسرائیل را برحسب شمرده شدگان ایشان می‌گیری، آنگاه هرکس فدیه جان خود را به خداوند دهد، هنگامی که ایشان را می‌شماری، مبادا در حین شمردن ایشان، وبایی در ایشان حادث شود.
Exod FarOPV 30:13  هر‌که به سوی شمرده شدگان می‌گذرد، این را بدهد، یعنی نیم مثقال موافق مثقال قدس، که یک مثقال بیست قیراط است، و این نیم مثقال هدیه خداوند است.
Exod FarOPV 30:14  هرکس از بیست ساله و بالاتر که به سوی شمرده شدگان بگذرد، هدیه خداوند را بدهد.
Exod FarOPV 30:15  دولتمند از نیم مثقال زیاده ندهد، و فقیر کمترندهد، هنگامی که هدیه‌ای برای کفاره جانهای خود به خداوند می‌دهند.
Exod FarOPV 30:16  و نقد کفاره را ازبنی‌اسرائیل گرفته، آن را برای خدمت خیمه اجتماع بده، تا برای بنی‌اسرائیل یادگاری به حضور خداوند باشد، و بجهت جانهای ایشان کفاره کند.»
Exod FarOPV 30:17  و خداوند به موسی خطاب کرده، گفت:
Exod FarOPV 30:18  «حوضی نیز برای شستن از برنج بساز، وپایه‌اش از برنج و آن را در میان خیمه اجتماع ومذبح بگذار، و آب در آن بریز.
Exod FarOPV 30:19  و هارون وپسرانش دست و پای خود را از آن بشویند.
Exod FarOPV 30:20  هنگامی که به خیمه اجتماع داخل شوند، به آب بشویند، مبادا بمیرند. و وقتی که برای خدمت کردن و سوزانیدن قربانی های آتشین بجهت خداوند به مذبح نزدیک آیند،
Exod FarOPV 30:21  آنگاه دست و پای خود را بشویند، مبادا بمیرند. و این برای ایشان، یعنی برای او و ذریتش، نسلا بعدنسل فریضه ابدی باشد.»
Exod FarOPV 30:22  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Exod FarOPV 30:23  «و تو عطریات خاص بگیر، از مر چکیده پانصد مثقال، و از دارچینی معطر، نصف آن، دویست و پنجاه مثقال، و از قصب الذریره، دویست و پنجاه مثقال.
Exod FarOPV 30:24  و از سلیخه پانصدمثقال موافق مثقال قدس، و از روغن زیتون یک هین.
Exod FarOPV 30:25  و از آنها روغن مسح مقدس را بساز، عطری که از صنعت عطار ساخته شود، تا روغن مسح مقدس باشد.
Exod FarOPV 30:26  و خیمه اجتماع و تابوت شهادت را بدان مسح کن.
Exod FarOPV 30:27  و خوان را با تمامی اسبابش، و چراغدان را با اسبابش، و مذبح بخوررا،
Exod FarOPV 30:28  و مذبح قربانی سوختنی را با همه اسبابش، و حوض را با پایه‌اش.
Exod FarOPV 30:29  و آنها را تقدیس نما، تاقدس اقداس باشد. هر‌که آنها را لمس نمایدمقدس باشد.
Exod FarOPV 30:30  و هارون و پسرانش را مسح نموده، ایشان را تقدیس نما، تا برای من کهانت کنند.
Exod FarOPV 30:31  و بنی‌اسرائیل را خطاب کرده، بگو: این است روغن مسح مقدس برای من در نسلهای شما.
Exod FarOPV 30:32  و بر بدن انسان ریخته نشود، و مثل آن موافق ترکیبش مسازید، زیرا که مقدس است ونزد شما مقدس خواهد بود.
Exod FarOPV 30:33  هر‌که مثل آن ترکیب نماید، و هر‌که چیزی از آن بر شخصی بیگانه بمالد، از قوم خود منقطع شود.»
Exod FarOPV 30:34  و خداوند به موسی گفت: «عطریات بگیر، یعنی میعه و اظفار و قنه و از این عطریات با کندرصاف حصه‌ها مساوی باشد.
Exod FarOPV 30:35  و از اینها بخوربساز، عطری از صنعت عطار نمکین و مصفی و مقدس.
Exod FarOPV 30:36  و قدری از آن را نرم بکوب، و آن راپیش شهادت در خیمه اجتماع، جایی که با توملاقات می‌کنم بگذار، و نزد شما قدس اقداس باشد.
Exod FarOPV 30:37  و موافق ترکیب این بخور که می‌سازی، دیگری برای خود مسازید؛ نزد توبرای خداوند مقدس باشد.
Exod FarOPV 30:38  هر‌که مثل آن رابرای بوییدن بسازد، از قوم خود منقطع شود.»
Chapter 31
Exod FarOPV 31:1  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Exod FarOPV 31:2  «آگاه باش بصلئیل بن اوری بن حور را از سبط یهودا به نام خوانده‌ام.
Exod FarOPV 31:3  و او را به روح خدا پر ساخته‌ام، و به حکمت و فهم ومعرفت و هر هنری،
Exod FarOPV 31:4  برای اختراع مخترعات، تادر طلا و نقره و برنج کار کند.
Exod FarOPV 31:5  و برای تراشیدن سنگ و ترصیع آن و درودگری چوب، تا در هرصنعتی اشتغال نماید.
Exod FarOPV 31:6  و اینک من، اهولیاب بن اخیسامک را از سبط دان، انباز او ساخته‌ام، و دردل همه دانادلان حکمت بخشیده‌ام، تا آنچه را به تو امر فرموده‌ام، بسازند.
Exod FarOPV 31:7  خیمه اجتماع و تابوت شهادت و کرسی رحمت که بر آن است، و تمامی اسباب خیمه،
Exod FarOPV 31:8  و خوان و اسبابش و چراغدان طاهر و همه اسبابش و مذبح بخور،
Exod FarOPV 31:9  و مذبح قربانی سوختنی و همه اسبابش، و حوض وپایه‌اش،
Exod FarOPV 31:10  و لباس خدمت و لباس مقدس برای هارون کاهن، و لباس پسرانش بجهت کهانت،
Exod FarOPV 31:11  و روغن و مسح و بخور معطر بجهت قدس، موافق آنچه به تو امر فرموده‌ام، بسازند.»
Exod FarOPV 31:12  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Exod FarOPV 31:13  «و تو بنی‌اسرائیل را مخاطب ساخته، بگو: البته سبت های مرا نگاه دارید. زیرا که این در میان من وشما در نسلهای شما آیتی خواهد بود تا بدانید که من یهوه هستم که شما را تقدیس می‌کنم.
Exod FarOPV 31:14  پس سبت را نگاه دارید، زیرا که برای شما مقدس است، هر‌که آن را بی‌حرمت کند، هرآینه کشته شود، و هر‌که در آن کار کند، آن شخص از میان قوم خود منقطع شود.
Exod FarOPV 31:15  شش روز کار کرده شود، و در روز هفتم سبت آرام و مقدس خداونداست. هر‌که در روز سبت کار کند، هرآینه کشته شود.
Exod FarOPV 31:16  پس بنی‌اسرائیل سبت را نگاه بدارند، نسلا بعد نسل سبت را به عهد ابدی مرعی دارند.
Exod FarOPV 31:17  این در میان من و بنی‌اسرائیل آیتی ابدی است، زیرا که در شش روز، خداوند آسمان و زمین راساخت و در روز هفتمین آرام فرموده، استراحت یافت.»
Exod FarOPV 31:18  و چون گفتگو را با موسی در کوه سینابپایان برد، دو لوح شهادت، یعنی دو لوح سنگ مرقوم به انگشت خدا را به وی داد.
Chapter 32
Exod FarOPV 32:1  و چون قوم دیدند که موسی در فرودآمدن از کوه تاخیر نمود، قوم نزدهارون جمع شده، وی را گفتند: «برخیز و برای ماخدایان بساز که پیش روی ما بخرامند، زیرا این مرد، موسی، که ما را از زمین مصر بیرون آورد، نمی دانیم او را چه شده است.»
Exod FarOPV 32:2  هارون بدیشان گفت: «گوشواره های طلا را که در گوش زنان و پسران و دختران شماست، بیرون کرده، نزد من بیاورید.»
Exod FarOPV 32:3  پس تمامی گوشواره های زرین را که در گوشهای ایشان بودبیرون کرده، نزد هارون آوردند.
Exod FarOPV 32:4  و آنها را ازدست ایشان گرفته، آن را با قلم نقش کرد، و از آن گوساله ریخته شده ساخت، و ایشان گفتند: «ای اسرائیل این خدایان تو می‌باشند، که تو را از زمین مصر بیرون آوردند.»
Exod FarOPV 32:5  و چون هارون این را بدید، مذبحی پیش آن بنا کرد و هارون ندا درداده، گفت: «فردا عید یهوه می‌باشد.»
Exod FarOPV 32:6  و بامدادان برخاسته، قربانی های سوختنی گذرانیدند، و هدایای سلامتی آوردند، و قوم برای خوردن و نوشیدن نشستند، و بجهت لعب برپا شدند.
Exod FarOPV 32:7  و خداوند به موسی گفت: «روانه شده، بزیر برو، زیرا که این قوم تو که از زمین مصر بیرون آورده‌ای، فاسدشده‌اند.
Exod FarOPV 32:8  و به زودی از آن طریقی که بدیشان امرفرموده‌ام، انحراف ورزیده، گوساله ریخته شده برای خویشتن ساخته‌اند، و نزد آن سجده کرده، وقربانی گذرانیده، می‌گویند که‌ای اسرائیل این خدایان تو می‌باشند که تو را از زمین مصر بیرون آورده‌اند.»
Exod FarOPV 32:9  و خداوند به موسی گفت: «این قوم را دیده‌ام و اینک قوم گردنکش می‌باشند.
Exod FarOPV 32:10  واکنون مرا بگذار تا خشم من بر ایشان مشتعل شده، ایشان را هلاک کنم و تو را قوم عظیم خواهم ساخت.»
Exod FarOPV 32:11  پس موسی نزد یهوه، خدای خود تضرع کرده، گفت: «ای خداوند چرا خشم تو بر قوم خود که با قوت عظیم و دست زورآور اززمین مصر بیرون آورده‌ای، مشتعل شده است؟
Exod FarOPV 32:12  چرا مصریان این سخن گویند که ایشان را برای بدی بیرون آورد، تا ایشان را در کوهها بکشد، و ازروی زمین تلف کند؟ پس از شدت خشم خودبرگرد، و از این قصد بدی قوم خویش رجوع فرما.
Exod FarOPV 32:13  بندگان خود ابراهیم و اسحاق و اسرائیل را بیادآور، که برای ایشان به ذات خود قسم خورده، بدیشان گفتی که ذریت شما را مثل ستارگان آسمان کثیر گردانم، و تمامی این زمین را که درباره آن سخن گفته‌ام به ذریت شما بخشم، تا آن را متصرف شوند تا ابدالاباد.»
Exod FarOPV 32:14  پس خداوند ازآن بدی که گفته بود که به قوم خود برساند، رجوع فرمود.
Exod FarOPV 32:15  آنگاه موسی برگشته، از کوه به زیر آمد، ودو لوح شهادت به‌دست وی بود، و لوحها به هردو طرف نوشته بود، بدین طرف و بدان طرف مرقوم بود.
Exod FarOPV 32:16  و لوح‌ها صنعت خدا بود، و نوشته، نوشته خدا بود، منقوش بر لوح‌ها.
Exod FarOPV 32:17  و چون یوشع آواز قوم را که می‌خروشیدند شنید، به موسی گفت: «در اردو صدای جنگ است.»
Exod FarOPV 32:18  گفت: «صدای خروش ظفر نیست، و صدای خروش شکست نیست، بلکه آواز مغنیان را من می‌شنوم.»
Exod FarOPV 32:19  و واقع شد که چون نزدیک به اردو رسید، وگوساله و رقص کنندگان را دید، خشم موسی مشتعل شد، و لوحها را از دست خود افکنده، آنها را زیر کوه شکست.
Exod FarOPV 32:20  و گوساله‌ای را که ساخته بودند گرفته، به آتش سوزانید، و آن راخرد کرده، نرم ساخت، و بر روی آب پاشیده، بنی‌اسرائیل را نوشانید.
Exod FarOPV 32:21  و موسی به هارون گفت: «این قوم به تو چه کرده بودند که گناه عظیمی بر ایشان آوردی؟»
Exod FarOPV 32:22  هارون گفت: «خشم آقایم افروخته نشود، تو این قوم رامی شناسی که مایل به بدی می‌باشند.
Exod FarOPV 32:23  و به من گفتند، برای ما خدایان بساز که پیش روی مابخرامند، زیرا که این مرد، موسی، که ما را از زمین مصر بیرون آورده است، نمی دانیم او را چه شده.
Exod FarOPV 32:24  بدیشان گفتم هر‌که را طلا باشد آن را بیرون کند، پس به من دادند، و آن را در آتش انداختم واین گوساله بیرون آمد.»
Exod FarOPV 32:25  و چون موسی قوم رادید که بی‌لگام شده‌اند، زیرا که هارون ایشان رابرای رسوایی ایشان در میان دشمنان ایشان بی‌لگام ساخته بود،
Exod FarOPV 32:26  آنگاه موسی به دروازه اردو ایستاده، گفت: «هر‌که به طرف خداوندباشد، نزد من آید.» پس جمیع بنی لاوی نزد وی جمع شدند.
Exod FarOPV 32:27  او بدیشان گفت: «یهوه، خدای اسرائیل، چنین می‌گوید: هر کس شمشیر خود رابر ران خویش بگذارد، و از دروازه تا دروازه اردوآمد و رفت کند، و هر کس برادر خود و دوست خویش و همسایه خود را بکشد.»
Exod FarOPV 32:28  و بنی لاوی موافق سخن موسی کردند. و در آن روز قریب سه هزار نفر از قوم افتادند.
Exod FarOPV 32:29  و موسی گفت: «امروزخویشتن را برای خداوند تخصیص نمایید. حتی هر کس به پسر خود و به برادر خویش، تا امروزشما را برکت دهد.»
Exod FarOPV 32:30  و بامدادان واقع شد که موسی به قوم گفت: «شما گناهی عظیم کرده‌اید. اکنون نزد خداوندبالا می‌روم، شاید گناه شما را کفاره کنم.»
Exod FarOPV 32:31  پس موسی به حضور خداوند برگشت و گفت: «آه، این قوم گناهی عظیم کرده، و خدایان طلا برای خویشتن ساخته‌اند.
Exod FarOPV 32:32  الان هرگاه گناه ایشان رامی آمرزی و اگرنه مرا از دفترت که نوشته‌ای، محو ساز.»
Exod FarOPV 32:33  خداوند به موسی گفت: «هر‌که گناه کرده است، او را از دفتر خود محو سازم.
Exod FarOPV 32:34  واکنون برو و این قوم را بدانجایی که به تو گفته‌ام، راهنمایی کن. اینک فرشته من پیش روی توخواهد خرامید، لیکن در یوم تفقد من، گناه ایشان را از ایشان بازخواست خواهم کرد.»
Exod FarOPV 32:35  وخداوند قوم را مبتلا ساخت زیرا گوساله‌ای را که هارون ساخته بود، ساخته بودند.
Chapter 33
Exod FarOPV 33:1  و خداوند به موسی گفت: «روانه شده، از اینجا کوچ کن، تو و این قوم که اززمین مصر برآورده‌ای، بدان زمینی که برای ابراهیم، اسحاق و یعقوب قسم خورده، گفته‌ام آن را به ذریت تو عطا خواهم کرد.
Exod FarOPV 33:2  و فرشته‌ای پیش روی تو می‌فرستم، و کنعانیان و اموریان و حتیان و فرزیان و حویان و یبوسیان را بیرون خواهم کرد.
Exod FarOPV 33:3  به زمینی که به شیر و شهد جاری است، زیرا که در میان شما نمی آیم، چونکه قوم گردن کش هستی، مبادا تو را در بین راه هلاک سازم.»
Exod FarOPV 33:4  وچون قوم این سخنان بد را شنیدند، ماتم گرفتند، و هیچکس زیور خود را برخود ننهاد.
Exod FarOPV 33:5  وخداوند به موسی گفت: «بنی‌اسرائیل را بگو: شماقوم گردن کش هستید؛ اگر لحظه‌ای در میان توآیم، همانا تو را هلاک سازم. پس اکنون زیورخود را از خود بیرون کن تا بدانم با تو چه کنم.»
Exod FarOPV 33:6  پس بنی‌اسرائیل زیورهای خود را از جبل حوریب از خود بیرون کردند.
Exod FarOPV 33:7  و موسی خیمه خود را برداشته، آن را بیرون لشکرگاه، دور از اردو زد، و آن را «خیمه اجتماع» نامید. و واقع شد که هر‌که طالب یهوه می‌بود، به خیمه اجتماع که خارج لشکرگاه بود، بیرون می‌رفت.
Exod FarOPV 33:8  و هنگامی که موسی به سوی خیمه بیرون می‌رفت، تمامی قوم برخاسته، هر یکی به در خیمه خود می‌ایستاد، و در عقب موسی می‌نگریست تا داخل خیمه می‌شد.
Exod FarOPV 33:9  و چون موسی به خیمه داخل می‌شد، ستون ابر نازل شده، به در خیمه می‌ایستاد، و خدا با موسی سخن می‌گفت.
Exod FarOPV 33:10  و چون تمامی قوم، ستون ابر رابر در خیمه ایستاده می‌دیدند، همه قوم برخاسته، هر کس به در خیمه خود سجده می‌کرد.
Exod FarOPV 33:11  وخداوند با موسی روبرو سخن می‌گفت، مثل شخصی که با دوست خود سخن گوید. پس به اردو بر می‌گشت. اما خادم او یوشع بن نون جوان، از میان خیمه بیرون نمی آمد.
Exod FarOPV 33:12  و موسی به خداوند گفت: «اینک تو به من می‌گویی: این قوم را ببر. و تو مرا خبر نمی دهی که همراه من که را می‌فرستی. و تو گفته‌ای، تو را به نام می‌شناسم، و ایض در حضور من فیض یافته‌ای.
Exod FarOPV 33:13  الان اگر فی الحقیقه منظور نظر توشده‌ام، طریق خود را به من بیاموز تا تو رابشناسم، و در حضور تو فیض یابم، و ملاحظه بفرما که این طایفه، قوم تو می‌باشند.»
Exod FarOPV 33:14  گفت: «روی من خواهد آمد و تو را آرامی خواهم بخشید.»
Exod FarOPV 33:15  به وی عرض کرد: «هر گاه روی تونیاید، ما را از اینجا مبر.
Exod FarOPV 33:16  زیرا به چه چیز معلوم می‌شود که من و قوم تو منظور نظر تو شده‌ایم، آیانه از آمدن تو با ما؟ پس من و قوم تو از جمیع قومهایی که بر روی زمینند، ممتاز خواهیم شد.»
Exod FarOPV 33:17  خداوند به موسی گفت: «این کار را نیز که گفته‌ای خواهم کرد، زیرا که در نظر من فیض یافته‌ای و تو را بنام می‌شناسم.»
Exod FarOPV 33:18  عرض کرد: «مستدعی آنکه جلال خود را به من بنمایی.»
Exod FarOPV 33:19  گفت: «من تمامی احسان خود را پیش روی تومی گذرانم و نام یهوه را پیش روی تو ندا می‌کنم، و رافت می‌کنم بر هر‌که رئوف هستم و رحمت خواهم کرد بر هر‌که رحیم هستم.
Exod FarOPV 33:20  و گفت روی مرا نمی توانی دید، زیرا انسان نمی تواند مرا ببیندو زنده بماند.»
Exod FarOPV 33:21  و خداوند گفت: «اینک مقامی نزد من است. پس بر صخره بایست.
Exod FarOPV 33:22  و واقع می‌شود که چون جلال من می‌گذرد، تو را درشکاف صخره می‌گذارم، و تو را به‌دست خودخواهم پوشانید تا عبور کنم.
Exod FarOPV 33:23  پس دست خودرا خواهم برداشت تا قفای مرا ببینی، اما روی من دیده نمی شود.»
Chapter 34
Exod FarOPV 34:1  و خداوند به موسی گفت: «دو لوح سنگی مثل اولین برای خود بتراش، وسخنانی را که بر لوح های اول بود و شکستی براین لوح‌ها خواهم نوشت.
Exod FarOPV 34:2  و بامدادان حاضر شوو صبحگاهان به کوه سینا بالا بیا، و در آنجا نزد من بر قله کوه بایست.
Exod FarOPV 34:3  و هیچکس با تو بالا نیاید، وهیچکس نیز در تمامی کوه دیده نشود، و گله ورمه نیز به طرف این کوه چرا نکند.»
Exod FarOPV 34:4  پس موسی دو لوح سنگی مثل اولین تراشید و بامدادان برخاسته، به کوه سینا بالا آمد، چنانکه خداوند اورا امر فرموده بود، و دو لوح سنگی را به‌دست خود برداشت.
Exod FarOPV 34:5  و خداوند در ابر نازل شده، درآنجا با وی بایستاد، و به نام خداوند ندا درداد.
Exod FarOPV 34:6  وخداوند پیش روی وی عبور کرده، ندا درداد که «یهوه، یهوه، خدای رحیم و رئوف و دیرخشم وکثیر احسان و وفا،
Exod FarOPV 34:7  نگاه دارنده رحمت برای هزاران، و آمرزنده خطا و عصیان و گناه، لکن گناه را هرگز بی‌سزا نخواهد گذاشت، بلکه خطایای پدران را بر پسران و پسران پسران ایشان تا پشت سوم و چهارم خواهد گرفت.»
Exod FarOPV 34:8  و موسی به زودی رو به زمین نهاده، سجده کرد.
Exod FarOPV 34:9  و گفت: «ای خداوند اگر فی الحقیقه منظور نظر تو شده‌ام، مستدعی آنکه خداوند در میان ما بیاید، زیرا که این قوم گردنکش می‌باشند، پس خطا و گناه ما رابیامرز و ما را میراث خود بساز.»
Exod FarOPV 34:10  گفت: «اینک عهدی می‌بندم و در نظرتمامی قوم تو کارهای عجیب می‌کنم، که درتمامی جهان و در جمیع امتها کرده نشده باشد، وتمامی این قومی که تو در میان ایشان هستی، کارخداوند را خواهند دید، زیراکه این کاری که با توخواهم کرد، کاری هولناک است.
Exod FarOPV 34:11  آنچه را من امروز به تو امر می‌فرمایم، نگاه دار. اینک من ازپیش روی تو اموریان و کنعانیان و حتیان و فرزیان و حویان و یبوسیان را خواهم راند.
Exod FarOPV 34:12  با حذرباش که با ساکنان آن زمین که تو بدانجا می‌روی، عهد نبندی، مبادا در میان شما دامی باشد.
Exod FarOPV 34:13  بلکه مذبحهای ایشان را منهدم سازید، و بتهای ایشان را بشکنید و اشیریم ایشان را قطع نمایید.
Exod FarOPV 34:14  زنهارخدای غیر را عبادت منما، زیرا یهوه که نام اوغیور است، خدای غیور است.
Exod FarOPV 34:15  زنهار با ساکنان آن زمین عهد مبند، والا از عقب خدایان ایشان زنا می کنند، و نزد خدایان ایشان قربانی می‌گذرانند، و تو را دعوت می‌نمایند و از قربانی های ایشان می‌خوری.
Exod FarOPV 34:16  و از دختران ایشان برای پسران خود می‌گیری، و چون دختران ایشان از عقب خدایان خود زنا کنند، آنگاه پسران شما را درپیروی خدایان خود مرتکب زنا خواهند نمود.
Exod FarOPV 34:17  خدایان ریخته شده برای خویشتن مساز.
Exod FarOPV 34:18  عید فطیر را نگاه دار، و هفت روز نان فطیرچنانکه تو را امر فرمودم، در وقت معین در ماه ابیب بخور، زیراکه در ماه ابیب از مصر بیرون آمدی.
Exod FarOPV 34:19  هر‌که رحم را گشاید، از آن من است وهر‌که نخست زاده ذکور از مواشی تو، چه از گاوچه از گوسفند،
Exod FarOPV 34:20  و برای نخست زاده الاغ، بره‌ای فدیه بده، و اگر فدیه ندهی، گردنش را بشکن و هرنخست زاده‌ای از پسرانت را فدیه بده. و هیچکس به حضور من تهی‌دست حاضر نشود.
Exod FarOPV 34:21  شش روز مشغول باش، و روز هفتمین، سبت را نگاه دار. در وقت شیار و در حصاد، سبت را نگاه دار.
Exod FarOPV 34:22  و عید هفته‌ها را نگاه دار، یعنی عید نوبر حصادگندم و عید جمع در تحویل سال.
Exod FarOPV 34:23  سالی سه مرتبه همه ذکورانت به حضور خداوند یهوه، خدای اسرائیل، حاضر شوند.
Exod FarOPV 34:24  زیرا که امتها رااز پیش روی تو خواهم راند، و حدود تو را وسیع خواهم گردانید، و هنگامی که در هر سال سه مرتبه می‌آیی تا به حضور یهوه، خدای خودحاضر شوی، هیچکس زمین تو را طمع نخواهدکرد.
Exod FarOPV 34:25  خون قربانی مرا با خمیرمایه مگذران، و قربانی عید فصح تا صبح نماند.
Exod FarOPV 34:26  نخستین نوبرزمین خود را به خانه یهوه، خدای خود، بیاور. وبزغاله را در شیر مادرش مپز.»
Exod FarOPV 34:27  و خداوند به موسی گفت: «این سخنان را تو بنویس، زیرا که به حسب این سخنان، عهد با تو و با اسرائیل بسته‌ام.»
Exod FarOPV 34:28  و چهل روز و چهل شب آنجا نزدخداوند بوده، نان نخورد و آب ننوشید و اوسخنان عهد، یعنی ده کلام را بر لوحها نوشت.
Exod FarOPV 34:29  و چون موسی از کوه سینا بزیر می‌آمد، ودو لوح سنگی در دست موسی بود، هنگامی که ازکوه بزیر می‌آمد، واقع شد که موسی ندانست که به‌سبب گفتگوی با او پوست چهره وی می‌درخشید.
Exod FarOPV 34:30  اما هارون و جمیع بنی‌اسرائیل موسی را دیدند که اینک پوست چهره اومی درخشد. پس ترسیدند که نزدیک او بیایند.
Exod FarOPV 34:31  و موسی ایشان را خواند، و هارون و همه سرداران جماعت نزد او برگشتند، و موسی بدیشان سخن گفت.
Exod FarOPV 34:32  و بعد از آن همه بنی‌اسرائیل نزدیک آمدند، و آنچه خداوند درکوه سینا بدو گفته بود، بدیشان امر فرمود.
Exod FarOPV 34:33  وچون موسی از سخن‌گفتن با ایشان فارغ شد، نقابی بر روی خود کشید.
Exod FarOPV 34:34  و چون موسی به حضورخداوند داخل می‌شد که با وی گفتگو کند، نقاب را برمی داشت تا بیرون آمدن او. پس بیرون آمده، آنچه به وی امر شده بود، به بنی‌اسرائیل می‌گفت.
Exod FarOPV 34:35  و بنی‌اسرائیل روی موسی را می‌دیدند که پوست چهره او می‌درخشد. پس موسی نقاب را به روی خود باز می‌کشید، تا وقتی که برای گفتگوی او می‌رفت.
Chapter 35
Exod FarOPV 35:1  و موسی تمام جماعت بنی‌اسرائیل را جمع کرده، بدیشان گفت: «این است سخنانی که خداوند امر فرموده است که آنها رابکنی:
Exod FarOPV 35:2  شش روز کار کرده شود، و در روزهفتمین، سبت آرامی مقدس خداوند برای شماست؛ هر‌که در آن کاری کند، کشته شود.
Exod FarOPV 35:3  درروز سبت آتش در همه مسکنهای خودمیفروزید.»
Exod FarOPV 35:4  و موسی تمامی جماعت بنی‌اسرائیل راخطاب کرده، گفت: «این است امری که خداوندفرموده، و گفته است:
Exod FarOPV 35:5  از خودتان هدیه‌ای برای خداوند بگیرید. هر‌که از دل راغب است، هدیه خداوند را از طلا و نقره و برنج بیاورد،
Exod FarOPV 35:6  و ازلاجورد و ارغوان و قرمز و کتان نازک و پشم بز،
Exod FarOPV 35:7  و پوست قوچ سرخ شده و پوست خز و چوب شطیم،
Exod FarOPV 35:8  و روغن برای روشنایی، و عطریات برای روغن مسح و برای بخور معطر،
Exod FarOPV 35:9  وسنگهای جزع و سنگهای ترصیع برای ایفود وسینه بند.»
Exod FarOPV 35:10  و همه دانادلان از شما بیایند و آنچه را خداوند امر فرموده است، بسازند.
Exod FarOPV 35:11  مسکن وخیمه‌اش و پوشش آن و تکمه هایش وتخته هایش و پشت بندهایش و ستونهایش وپایه هایش،
Exod FarOPV 35:12  و تابوت و عصاهایش و کرسی رحمت و حجاب ستر،
Exod FarOPV 35:13  و خوان و عصاهایش و کل اسبابش و نان تقدمه،
Exod FarOPV 35:14  و چراغدان برای روشنایی و اسبابش و چراغهایش و روغن برای روشنایی،
Exod FarOPV 35:15  و مذبح بخور و عصاهایش و روغن مسح و بخور معطر، و پرده دروازه برای درگاه مسکن،
Exod FarOPV 35:16  و مذبح قربانی سوختنی و شبکه برنجین آن، و عصاهایش و کل اسبابش و حوض و پایه‌اش،
Exod FarOPV 35:17  و پرده های صحن و ستونهایش وپایه های آنها و پرده دروازه صحن،
Exod FarOPV 35:18  و میخهای مسکن و میخهای صحن و طنابهای آنها،
Exod FarOPV 35:19  ورختهای بافته شده برای خدمت قدس، یعنی رخت مقدس هارون کاهن، و رختهای پسرانش راتا کهانت نمایند.»
Exod FarOPV 35:20  پس تمامی جماعت بنی‌اسرائیل از حضورموسی بیرون شدند.
Exod FarOPV 35:21  و هر‌که دلش او را ترغیب کرد، و هر‌که روحش او را با اراده گردانید، آمدندو هدیه خداوند را برای کار خیمه اجتماع، و برای تمام خدمتش و برای رختهای مقدس آوردند.
Exod FarOPV 35:22  مردان و زنان آمدند، هر‌که از دل راغب بود، وحلقه های بینی و گوشواره‌ها و انگشتریها وگردن بندها و هر قسم آلات طلا آوردند، و هر‌که هدیه طلا برای خداوند گذرانیده بود.
Exod FarOPV 35:23  و هرکسی‌که لاجورد و ارغوان و قرمز و کتان نازک وپشم بز و پوست قوچ سرخ شده و پوست خز نزداو یافت شد، آنها را آورد.
Exod FarOPV 35:24  هر‌که خواست هدیه نقره و برنج بیاورد، هدیه خداوند را آورد، وهر‌که چوب شطیم برای هر کار خدمت نزد اویافت شد، آن را آورد.
Exod FarOPV 35:25  و همه زنان دانادل به‌دستهای خود می‌رشتند، و رشته شده را ازلاجورد و ارغوان و قرمز و کتان نازک، آوردند.
Exod FarOPV 35:26  و همه زنانی که دل ایشان به حکمت مایل بود، پشم بز را می‌رشتند.
Exod FarOPV 35:27  و سروران، سنگهای جزع و سنگهای ترصیع برای ایفود و سینه بندآوردند.
Exod FarOPV 35:28  و عطریات و روغن برای روشنایی وبرای روغن مسح و برای بخور معطر.
Exod FarOPV 35:29  و همه مردان و زنان بنی‌اسرائیل که دل ایشان، ایشان راراغب ساخت که چیزی برای هر کاری که خداوند امر فرموده بود که به وسیله موسی ساخته شود، برای خداوند به اراده دل آوردند.
Exod FarOPV 35:30  و موسی بنی‌اسرائیل را گفت: «آگاه باشیدکه خداوند بصلئیل بن اوری بن حور را از سبطیهودا به نام دعوت کرده است.
Exod FarOPV 35:31  و او را به روح خدا از حکمت و فطانت و علم و هر هنری پرساخته،
Exod FarOPV 35:32  و برای اختراع مخترعات و برای کارکردن در طلا و نقره و برنج،
Exod FarOPV 35:33  و برای تراشیدن ومرصع ساختن سنگها، و برای درودگری چوب تاهر صنعت هنری را بکند.
Exod FarOPV 35:34  و در دل او تعلیم دادن را القا نمود، و همچنین اهولیاب بن اخیسامک را از سبط دان،
Exod FarOPV 35:35  و ایشان را به حکمت دلی پر ساخت، برای هر عمل نقاش ونساج ماهر و طراز در لاجورد و ارغوان و قرمز وکتان نازک، و در هر کار نساج تا صانع هر صنعتی ومخترع مخترعات بشوند.
Chapter 36
Exod FarOPV 36:1  «و بصلئیل و اهولیاب و همه دانادلانی که خداوند حکمت و فطانت بدیشان داده است، تا برای کردن هر صنعت خدمت قدس، ماهر باشند، موافق آنچه خداوند امرفرموده است، کار بکنند.»
Exod FarOPV 36:2  پس موسی، بصلئیل واهولیاب و همه دانادلانی را که خداوند در دل ایشان حکمت داده بود، و آنانی را که دل ایشان، ایشان را راغب ساخته بود که برای کردن کارنزدیک بیایند، دعوت کرد.
Exod FarOPV 36:3  و همه هدایایی را که بنی‌اسرائیل برای بجا آوردن کار خدمت قدس آورده بودند، از حضور موسی برداشتند، و هربامداد هدایای تبرعی دیگر نزد وی می‌آوردند.
Exod FarOPV 36:4  و همه دانایانی که هر گونه کار قدس رامی ساختند، هر یک از کار خود که در آن مشغول می‌بود، آمدند.
Exod FarOPV 36:5  و موسی را عرض کرده، گفتند: «قوم زیاده از آنچه لازم است برای عمل آن کاری که خداوند فرموده است که ساخته شود، می‌آورند.»
Exod FarOPV 36:6  و موسی فرمود تا در اردو ندا کرده، گویند که «مردان و زنان هیچ کاری دیگر برای هدایای قدس نکنند.» پس قوم از آوردن بازداشته شدند.
Exod FarOPV 36:7  و اسباب برای انجام تمام کار، کافی، بلکه زیاده بود.
Exod FarOPV 36:8  پس همه دانادلانی که در کار اشتغال داشتند، ده پرده مسکن را ساختند، از کتان نازک تابیده شده و لاجورد و ارغوان و قرمز، و آنها را باکروبیان از صنعت نساج ماهر ترتیب دادند.
Exod FarOPV 36:9  طول هر پرده بیست و هشت ذراع، و عرض هر پرده چهار ذراع. همه پرده‌ها را یک اندازه بود.
Exod FarOPV 36:10  وپنج پرده را با یکدیگر بپیوست، و پنج پرده را بایکدیگر بپیوست،
Exod FarOPV 36:11  و بر لب یک پرده در کنارپیوستگی‌اش مادگیهای لاجورد ساخت، وهمچنین در لب پرده بیرونی در‌پیوستگی دوم ساخت.
Exod FarOPV 36:12  و در یک پرده، پنجاه مادگی ساخت، و در کنار پرده‌ای که در‌پیوستگی دومین بود، پنجاه مادگی ساخت. و مادگیها مقابل یکدیگربود.
Exod FarOPV 36:13  و پنجاه تکمه زرین ساخت، و پرده‌ها را به تکمه‌ها با یکدیگر بپیوست، تا مسکن یک باشد.
Exod FarOPV 36:14  و پرده‌ها از پشم بز ساخت بجهت خیمه‌ای که بالای مسکن بود؛ آنها را پانزده پرده ساخت.
Exod FarOPV 36:15  طول هر پرده سی ذراع، و عرض هر پرده چهار ذراع؛ و یازده پرده را یک اندازه بود.
Exod FarOPV 36:16  وپنج پرده را جدا پیوست، و شش پرده را جدا.
Exod FarOPV 36:17  وپنجاه مادگی بر کنار پرده‌ای که در‌پیوستگی بیرونی بود ساخت، و پنجاه مادگی در کنار پرده در‌پیوستگی دوم.
Exod FarOPV 36:18  و پنجاه تکمه برنجین برای پیوستن خیمه بساخت تا یک باشد.
Exod FarOPV 36:19  و پوششی از پوست قوچ سرخ شده برای خیمه ساخت، وپوششی بر زبر آن از پوست خز.
Exod FarOPV 36:20  و تخته های قایم از چوب شطیم برای مسکن ساخت.
Exod FarOPV 36:21  طول هر تخته ده ذراع، وعرض هر تخته یک ذراع و نیم.
Exod FarOPV 36:22  هر تخته را دوزبانه بود مقرون یکدیگر، و بدین ترکیب همه تخته های مسکن را ساخت.
Exod FarOPV 36:23  و تخته های مسکن را ساخت، بیست تخته به‌جانب جنوب به طرف یمانی،
Exod FarOPV 36:24  و چهل پایه نقره زیر بیست تخته ساخت، یعنی دو پایه زیر تخته‌ای برای دوزبانه‌اش، و دو پایه زیر تخته دیگر برای دوزبانه‌اش.
Exod FarOPV 36:25  و برای جانب دیگر مسکن به طرف شمال، بیست تخته ساخت.
Exod FarOPV 36:26  و چهل پایه نقره آنها را یعنی دو پایه زیر یک تخته‌ای و دو پایه زیرتخته دیگر.
Exod FarOPV 36:27  و برای موخر مسکن به طرف مغرب، شش تخته ساخت.
Exod FarOPV 36:28  و دو تخته برای گوشه های مسکن در هر دو جانبش ساخت.
Exod FarOPV 36:29  واز زیر با یکدیگر پیوسته شد، و تا سر آن با هم دریک حلقه تمام شد. و همچنین برای هر دو در هردو گوشه کرد.
Exod FarOPV 36:30  پس هشت تخته بود، و پایه های آنها از نقره شانزده پایه، یعنی دو پایه زیر هرتخته.
Exod FarOPV 36:31  و پشت بندها از چوب شطیم ساخت، یعنی پنج برای تخته های یک جانب مسکن،
Exod FarOPV 36:32  و پنج پشت بند برای تخته های جانب دیگر مسکن، وپنج پشت بند برای تخته های موخر جانب غربی مسکن.
Exod FarOPV 36:33  و پشت بند وسطی را ساخت تا در میان تخته‌ها از سر تا سر بگذرد.
Exod FarOPV 36:34  تخته‌ها را به طلاپوشانید، و حلقه های آنها را از طلا ساخت تابرای پشت بندها، خانه‌ها باشد، و پشت بندها را به طلا پوشانید.
Exod FarOPV 36:35  و حجاب را از لاجورد و ارغوان و قرمز و کتان نازک تابیده شده ساخت، و آن را باکروبیان از صنعت نساج ماهر ترتیب داد.
Exod FarOPV 36:36  وچهار ستون از چوب شطیم برایش ساخت، و آنهارا به طلا پوشانید و قلابهای آنها از طلا بود، وبرای آنها چهار پایه نقره ریخت.
Exod FarOPV 36:37  و پرده‌ای برای دروازه خیمه از لاجورد و ارغوان و قرمز وکتان نازک تابیده شده از صنعت طراز بساخت.
Exod FarOPV 36:38  و پنج ستون آن و قلابهای آنها را ساخت وسرها و عصاهای آنها را به طلا پوشانید و پنج پایه آنها از برنج بود.
Chapter 37
Exod FarOPV 37:1  و بصلئیل، تابوت را از چوب شطیم ساخت، طولش دو ذراع و نیم، وعرضش یک ذراع و نیم، و بلندیش یک ذراع ونیم.
Exod FarOPV 37:2  و آن را به طلای خالص از درون و بیرون پوشانید. و برای آن تاجی از طلا بر طرفش ساخت.
Exod FarOPV 37:3  و چهار حلقه زرین برای چهارقایمه‌اش بریخت، یعنی دو حلقه بر یک طرفش ودو حلقه بر طرف دیگر.
Exod FarOPV 37:4  و دو عصا از چوب شطیم ساخته، آنها را به طلا پوشانید.
Exod FarOPV 37:5  و عصاهارا در حلقه‌ها بر دو جانب تابوت گذرانید، برای برداشتن تابوت.
Exod FarOPV 37:6  و کرسی رحمت را از طلای خالص ساخت. طولش دو ذراع و نیم، و عرضش یک ذراع و نیم.
Exod FarOPV 37:7  و دو کروبی از طلا ساخت. وآنها را بر هر دو طرف کرسی رحمت ازچرخکاری ساخت.
Exod FarOPV 37:8  یک کروبی بر این طرف و کروبی دیگر بر آن طرف، و از کرسی رحمت، کروبیان را بر هر دو طرفش ساخت.
Exod FarOPV 37:9  و کروبیان بالهای خود را بر زبر آن پهن می‌کردند، و به بالهای خویش کرسی رحمت را می‌پوشانیدند، ورویهای ایشان به سوی یکدیگر می‌بود، یعنی رویهای کروبیان به‌جانب کرسی رحمت می‌بود.
Exod FarOPV 37:10  و خوان را از چوب شطیم ساخت. طولش دو ذراع، و عرضش یک ذراع، و بلندیش یک ذراع و نیم.
Exod FarOPV 37:11  و آن را به طلای خالص پوشانید، وتاجی زرین گرداگردش ساخت.
Exod FarOPV 37:12  و حاشیه‌ای به مقدار چهار انگشت گرداگردش ساخت، و تاجی زرین گرداگرد حاشیه ساخت.
Exod FarOPV 37:13  و چهار حلقه زرین برایش ریخت، و حلقه‌ها را بر چهارگوشه‌ای که بر چهار قایمه‌اش بود گذاشت.
Exod FarOPV 37:14  وحلقه‌ها مقابل حاشیه بود، تا خانه های عصاهاباشد، برای برداشتن خوان.
Exod FarOPV 37:15  و دو عصا را ازچوب شطیم ساخته، آنها را به طلا پوشانید، برای برداشتن خوان.
Exod FarOPV 37:16  و ظروفی را که بر خوان می‌بوداز صحنها و کاسه‌ها و پیاله‌ها و جامهایش که بدانها هدایای ریختنی می‌ریختند، از طلای خالص ساخت.
Exod FarOPV 37:17  و چراغدان را از طلای خالص ساخت. ازچرخکاری، چراغدان را ساخت، و پایه‌اش وشاخه هایش و پیاله هایش و سیبهایش و گلهایش از همین بود.
Exod FarOPV 37:18  و از دو طرفش شش شاخه بیرون آمد، یعنی سه شاخه چراغدان از یک طرف، و سه شاخه چراغدان از طرف دیگر.
Exod FarOPV 37:19  و سه پیاله بادامی با سیبی و گلی در یک شاخه، و سه پیاله بادامی و سیبی و گلی بر شاخه دیگر، و همچنین برای شش شاخه‌ای که از چراغدان بیرون می‌آمد.
Exod FarOPV 37:20  و بر چراغدان چهار پیاله بادامی باسیبها و گلهای آن.
Exod FarOPV 37:21  و سیبی زیر دو شاخه آن، وسیبی زیر دو شاخه آن، و سیبی زیر دو شاخه آن، برای شش شاخه‌ای که از آن بیرون می‌آمد.
Exod FarOPV 37:22  سیبهای آنها و شاخه های آنها از همین بود، یعنی همه از یک چرخکاری طلای خالص.
Exod FarOPV 37:23  وهفت چراغش و گلگیرهایش و سینیهایش را ازطلای خالص ساخت.
Exod FarOPV 37:24  از یک وزنه طلای خالص آن را با همه اسبابش ساخت.
Exod FarOPV 37:25  و مذبح بخور را از چوب شطیم ساخت، طولش یک ذراع، و عرضش یک ذراع مربع، وبلندیش دو ذراع، و شاخهایش از همان بود.
Exod FarOPV 37:26  وآن را به طلای خالص پوشانید، یعنی سطحش وطرفهای گرداگردش، و شاخهایش، و تاجی گرداگردش از طلای خالص ساخت.
Exod FarOPV 37:27  و دوحلقه زرین برایش زیر تاج بر دو گوشه‌اش بر دوطرفش ساخت، تا خانه های عصاها باشد برای برداشتنش به آنها.
Exod FarOPV 37:28  و عصاها را از چوب شطیم ساخته، آنها را به طلا پوشانید.
Exod FarOPV 37:29  و روغن مسح مقدس و بخور معطر طاهر را از صنعت عطارساخت.
Chapter 38
Exod FarOPV 38:1  و مذبح قربانی سوختنی را از چوب شطیم ساخت. طولش پنج ذراع، وعرضش پنج ذراع مربع، و بلندیش سه ذراع.
Exod FarOPV 38:2  وشاخهایش را بر چهار گوشه‌اش ساخت. شاخهایش از همان بود و آن را از برنج پوشانید.
Exod FarOPV 38:3  و همه اسباب مذبح را ساخت، یعنی: دیگها وخاک اندازها و کاسه‌ها و چنگالها و مجمرها وهمه ظروفش را از برنج ساخت.
Exod FarOPV 38:4  و برای مذبح، آتش دانی مشبک از برنج ساخت، که زیرحاشیه‌اش بطرف پایین تا نصفش برسد.
Exod FarOPV 38:5  و چهارحلقه برای چهار سر آتش دان برنجین ریخت، تاخانه های عصاها باشد.
Exod FarOPV 38:6  و عصاها را از چوب شطیم ساخته، آنها را به برنج بپوشانید.
Exod FarOPV 38:7  و عصاهارا در حلقه‌ها بر دو طرف مذبح گذرانید، برای برداشتنش به آنها، و مذبح را از چوبها مجوف ساخت.
Exod FarOPV 38:8  و حوض را از برنج ساخت، و پایه‌اش را از برنج از آینه های زنانی که نزد دروازه خیمه اجتماع برای خدمت جمع می‌شدند.
Exod FarOPV 38:9  و صحن را ساخت که برای طرف جنوبی به سمت یمانی. پرده های صحن از کتان نازک تابیده شده صد ذراعی بود.
Exod FarOPV 38:10  ستونهای آنها بیست بود، و پایه های آنها بیست بود، از برنج و قلابهای آنهاو پشت بندهای آنها از نقره.
Exod FarOPV 38:11  و برای طرف شمالی صد ذراعی بود، و ستونهای آنها بیست ازبرنج، و قلابهای ستونها و پشت بندهای آنها ازنقره بود.
Exod FarOPV 38:12  و برای طرف غربی، پرده های پنجاه ذراعی بود، و ستونهای آنها ده و پایه های آنها ده، و قلابها و پشت بندهای ستونها از نقره بود.
Exod FarOPV 38:13  وبرای طرف شرقی به سمت طلوع، پنجاه ذراعی بود.
Exod FarOPV 38:14  و پرده های یک طرف دروازه پانزده ذراعی بود، ستونهای آنها سه و پایه های آنها سه.
Exod FarOPV 38:15  و برای طرف دیگر دروازه صحن از این طرف واز آن طرف پرده‌ها پانزده ذراعی بود، ستونهای آنها سه و پایه های آنها سه.
Exod FarOPV 38:16  همه پرده های صحن به هر طرف از کتان نازک تابیده شده بود.
Exod FarOPV 38:17  و پایه های ستونها از برنج بود، و قلابها وپشت بندهای ستونها از نقره، و پوشش سرهای آنها از نقره، و جمیع ستونهای صحن به پشت بندهای نقره پیوسته شده بود.
Exod FarOPV 38:18  و پرده دروازه صحن از صنعت طراز از لاجورد و ارغوان و قرمز و کتان نازک تابیده شده بود. طولش بیست ذراع، و بلندیش به عرض پنج ذراع موافق پرده های صحن.
Exod FarOPV 38:19  و ستونهای آنها چهار، وپایه های برنجین آنها چهار، و قلابهای آنها ازنقره، و پوشش سرهای آنها و پشت بندهای آنهااز نقره بود.
Exod FarOPV 38:20  و همه میخهای مسکن و صحن، به هر طرف از برنج بود.
Exod FarOPV 38:21  این است حساب مسکن، یعنی مسکن شهادت، چنانکه حسب فرمان موسی به خدمت لاویان، به توسط ایتاماربن هارون کاهن حساب آن گرفته شد.
Exod FarOPV 38:22  و بصلئیل بن اوری بن حور از سبطیهودا، آنچه را که خداوند به موسی‌امر فرموده بود بساخت.
Exod FarOPV 38:23  و با وی اهولیاب بن اخیسامک ازسبط دان بود، نقاش و مخترع و طراز در لاجورد وارغوان و قرمز و کتان نازک.
Exod FarOPV 38:24  و تمام طلایی که در کار صرف شد، یعنی در همه کار قدس، ازطلای هدایا بیست و نه وزنه و هفتصد و سی مثقال موافق مثقال قدس بود.
Exod FarOPV 38:25  و نقره شمرده شدگان جماعت صد وزنه و هزار و هفتصد وهفتاد و پنج مثقال بود، موافق مثقال قدس.
Exod FarOPV 38:26  یک درهم یعنی نیم مثقال موافق مثقال قدس، برای هر نفری از آنانی که به سوی شمرده شدگان گذشتند، از بیست ساله و بالاتر، که ششصد و سه هزار وپانصد و پنجاه نفر بودند.
Exod FarOPV 38:27  و اما آن صد وزنه نقره برای ریختن پایه های قدس و پایه های پرده بود. صد پایه از صد وزنه یعنی یک وزنه برای یک پایه.
Exod FarOPV 38:28  و از آن هزار و هفتصد و هفتاد و پنج مثقال قلابها برای ستونها ساخت، و سرهای آنهارا پوشانید، و پشت بندها برای آنها ساخت.
Exod FarOPV 38:29  وبرنج هدایا هفتاد وزنه و دو هزار و چهارصد مثقال بود.
Exod FarOPV 38:30  و از آن پایه های دروازه خیمه اجتماع، ومذبح برنجین، و شبکه برنجین آن و همه اسباب مذبح را ساخت.
Exod FarOPV 38:31  و پایه های صحن را به هرطرف، و پایه های دروازه صحن و همه میخهای مسکن و همه میخهای گرداگرد صحن را.
Chapter 39
Exod FarOPV 39:1  و از لاجورد و ارغوان و قرمز رختهای بافته شده ساختند، برای خدمت کردن در قدس، و رختهای مقدس برای هارون ساختند، چنانکه خداوند به موسی‌امر نموده بود.
Exod FarOPV 39:2  و ایفود را از طلا و لاجورد و ارغوان و قرمزو کتان نازک تابیده شده، ساخت.
Exod FarOPV 39:3  و تنگه های نازک از طلا ساختند و تارها کشیدند تا آنها را درمیان لاجورد و ارغوان و قرمز و کتان نازک به صنعت نساج ماهر ببافند.
Exod FarOPV 39:4  و کتفهای پیوسته شده برایش ساختند، که بر دو کنار پیوسته شد.
Exod FarOPV 39:5  و زنار بسته شده‌ای که بر آن بود از همان پارچه واز همان صنعت بود، از طلا و لاجورد و ارغوان وقرمز و کتان نازک تابیده شده، چنانکه خداوند به موسی‌امر فرموده بود.
Exod FarOPV 39:6  و سنگهای جزع مرصع در دو طوق طلا، و منقوش به نقش خاتم، موافق نامهای بنی‌اسرائیل درست کردند.
Exod FarOPV 39:7  آنها را بر کتفهای ایفود نصب کرد، تا سنگهای یادگاری برای بنی‌اسرائیل باشد، چنانکه خداوند به موسی‌امر فرموده بود.
Exod FarOPV 39:8  و سینه بند را موافق کار ایفود از صنعت نساج ماهر ساخت، از طلا و لاجورد و ارغوان وقرمز و کتان نازک تابیده شده.
Exod FarOPV 39:9  و آن مربع بود وسینه بند را دولا ساختند طولش یک وجب وعرضش یک وجب دولا.
Exod FarOPV 39:10  و در آن چهار رسته سنگ نصب کردند، رسته‌ای از عقیق سرخ ویاقوت زرد و زمرد. این بود رسته اول.
Exod FarOPV 39:11  و رسته دوم از بهرمان و یاقوت کبود و عقیق سفید.
Exod FarOPV 39:12  ورسته سوم از عین الهر و یشم و جمست.
Exod FarOPV 39:13  ورسته چهارم از زبرجد و جزع و یشب در ترصیعه خود که به دیوارهای طلا احاطه شده بود.
Exod FarOPV 39:14  وسنگها موافق نامهای بنی‌اسرائیل دوازده بود، مطابق اسامی ایشان، مثل نقش خاتم، هر یکی به اسم خود برای دوازده سبط.
Exod FarOPV 39:15  و بر سینه بندزنجیرهای تابیده شده، مثل کار طنابها از طلای خالص ساختند.
Exod FarOPV 39:16  و دو طوق زرین و دو حلقه زرین ساختند و دو حلقه را بر دو سر سینه بندگذاشتند.
Exod FarOPV 39:17  و آن دو زنجیر تابیده شده زرین رادر دو حلقه‌ای که بر سرهای سینه بند بود، گذاشتند.
Exod FarOPV 39:18  و دو سر دیگر آن دو زنجیر را بر دوطوق گذاشتند، و آنها را بر دو کتف ایفود در‌پیش نصب کردند.
Exod FarOPV 39:19  و دو حلقه زرین ساختند، آنها رابر دو سر سینه بند گذاشتند، بر کناری که بر طرف اندرونی‌ایفود بود.
Exod FarOPV 39:20  و دو حلقه زرین دیگرساختند، و آنها را بر دو کتف ایفود، به طرف پایین، از جانب پیش، مقابل پیوستگیش بالای زنار ایفود گذاشتند.
Exod FarOPV 39:21  و سینه بند را به حلقه هایش با حلقه های ایفود به نوار لاجوردی بستند، تا بالای زنار ایفود باشد. و سینه بند از ایفود جدا نشود، چنانکه خداوند به موسی‌امرفرموده بود.
Exod FarOPV 39:22  و ردای ایفود را از صنعت نساج، تمام لاجوردی ساخت.
Exod FarOPV 39:23  و دهنه‌ای در وسط ردابود، مثل دهنه زره با حاشیه‌ای گرداگرد دهنه تادریده نشود.
Exod FarOPV 39:24  و بر دامن ردا، انارها از لاجورد وارغوان و قرمز و کتان تابیده شده ساختند.
Exod FarOPV 39:25  وزنگوله‌ها از طلای خالص ساختند. و زنگوله‌ها رادر میان انارها بر دامن ردا گذاشتند، گرداگردش درمیان انارها.
Exod FarOPV 39:26  و زنگوله‌ای و اناری، و زنگوله‌ای واناری گرداگرد دامن ردا برای خدمت کردن، چنانکه خداوند به موسی‌امر فرموده بود.
Exod FarOPV 39:27  وپیراهنها را برای هارون و پسرانش از کتان نازک ازصنعت نساج ساختند.
Exod FarOPV 39:28  و عمامه را از کتان نازک و دستارهای زیبا را از کتان نازک، و زیرجامهای کتانی را از کتان نازک تابیده شده.
Exod FarOPV 39:29  و کمربند رااز کتان نازک تابیده شده، و لاجورد و ارغوان وقرمز از صنعت طراز، چنانکه خداوند به موسی‌امر فرموده بود.
Exod FarOPV 39:30  و تنگه افسر مقدس را ازطلای خالص ساختند، و بر آن کتابتی مثل نقش خاتم مرقوم داشتند: قدوسیت برای یهوه.
Exod FarOPV 39:31  و برآن نواری لاجوردی بستند تا آن را بالای عمامه ببندند، چنانکه خداوند به موسی‌امر فرموده بود.
Exod FarOPV 39:32  پس همه کار مسکن خیمه اجتماع تمام شد، و بنی‌اسرائیل ساختند. موافق آنچه خداوندبه موسی‌امر فرموده بود، عمل نمودند.
Exod FarOPV 39:33  ومسکن خیمه را نزد موسی آوردند، با همه اسبابش و تکمه‌ها و تخته‌ها و پشت بندها وستونها و پایه هایش.
Exod FarOPV 39:34  و پوشش از پوست قوچ سرخ شده و پوشش از پوست خز و حجاب ستر.
Exod FarOPV 39:35  و تابوت شهادت و عصاهایش و کرسی رحمت.
Exod FarOPV 39:36  و خوان و همه اسبابش و نان تقدمه.
Exod FarOPV 39:37  و چراغدان طاهر و چراغهایش، چراغهای آراسته شده و همه اسبابش، و روغن برای روشنایی.
Exod FarOPV 39:38  و مذبح زرین و روغن مسح و بخورمعطر و پرده برای دروازه خیمه.
Exod FarOPV 39:39  و مذبح برنجین و شبکه برنجین آن، و عصاهایش و همه اسبابش و حوض و پایه‌اش.
Exod FarOPV 39:40  و پرده های صحن و ستونها و پایه هایش و پرده دروازه صحن، وطنابهایش و میخهایش و همه اسباب خدمت مسکن برای خیمه اجتماع.
Exod FarOPV 39:41  و رختهای بافته شده برای خدمت قدس، و رخت مقدس برای هارون کاهن، و رختها برای پسرانش تا کهانت نمایند.
Exod FarOPV 39:42  موافق آنچه خداوند به موسی‌امرفرموده بود، بنی‌اسرائیل همچنین تمام کار راساختند.
Exod FarOPV 39:43  و موسی تمام کارها را ملاحظه کرد، و اینک موافق آنچه خداوند امر فرموده بودساخته بودند، همچنین کرده بودند. و موسی ایشان را برکت داد.
Chapter 40
Exod FarOPV 40:1  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Exod FarOPV 40:2  «در غره ماه اول مسکن خیمه اجتماع را برپا نما.
Exod FarOPV 40:3  و تابوت شهادت را در آن بگذار. وحجاب را پیش تابوت پهن کن.
Exod FarOPV 40:4  و خوان رادرآورده، چیزهایی را که می‌باید، بر آن ترتیب نما. و چراغدان را درآور و چراغهایش را آراسته کن.
Exod FarOPV 40:5  و مذبح زرین را برای بخور پیش تابوت شهادت بگذار، و پرده دروازه را بر مسکن بیاویز.
Exod FarOPV 40:6  و مذبح قربانی سوختنی را پیش دروازه مسکن خیمه اجتماع بگذار.
Exod FarOPV 40:7  و حوض را در میان خیمه اجتماع و مذبح بگذار، و آب در آن بریز.
Exod FarOPV 40:8  و صحن را گرداگرد برپا کن. و پرده دروازه صحن رابیاویز.
Exod FarOPV 40:9  و روغن مسح را گرفته، مسکن را با آنچه در آن است مسح کن، و آن را با همه اسبابش تقدیس نما تا مقدس شود.
Exod FarOPV 40:10  و مذبح قربانی سوختنی را با همه اسبابش مسح کرده، مذبح راتقدیس نما. و مذبح، قدس اقداس خواهد بود.
Exod FarOPV 40:11  و حوض را با پایه‌اش مسح نموده، تقدیس کن.
Exod FarOPV 40:12  و هارون و پسرانش را نزد دروازه خیمه اجتماع آورده، ایشان را به آب غسل ده.
Exod FarOPV 40:13  وهارون را به رخت مقدس بپوشان، و او را مسح کرده، تقدیس نما، تا برای من کهانت کند.
Exod FarOPV 40:14  وپسرانش را نزدیک آورده، ایشان را به پیراهنهابپوشان.
Exod FarOPV 40:15  و ایشان را مسح کن، چنانکه پدرایشان را مسح کردی تا برای من کهانت نماید. ومسح ایشان هر آینه برای کهانت ابدی در نسلهای ایشان خواهد بود.»
Exod FarOPV 40:16  پس موسی موافق آنچه خداوند او را امر فرموده بود کرد، و همچنین به عمل آورد.
Exod FarOPV 40:17  و واقع شد در غره ماه اول از سال دوم که مسکن برپا شد،
Exod FarOPV 40:18  و موسی مسکن را برپا نمود، وپایه هایش را بنهاد و تخته هایش را قایم کرد، وپشت بندهایش را گذاشت، و ستونهایش را برپانمود،
Exod FarOPV 40:19  و خیمه را بالای مسکن کشید، و پوشش خیمه را بر زبر آن گسترانید، چنانکه خداوند به موسی‌امر نموده بود.
Exod FarOPV 40:20  و شهادت را گرفته، آن رادر تابوت نهاد، و عصاها را بر تابوت گذارد، وکرسی رحمت را بالای تابوت گذاشت.
Exod FarOPV 40:21  وتابوت را به مسکن درآورد، و حجاب ستر راآویخته، آن را پیش تابوت شهادت کشید. چنانکه خداوند به موسی‌امر فرموده بود.
Exod FarOPV 40:22  و خوان را در خیمه اجتماع به طرف شمالی مسکن، بیرون حجاب نهاد.
Exod FarOPV 40:23  و نان را به حضور خداوند بر آن ترتیب داد، چنانکه خداوند به موسی‌امر فرموده بود.
Exod FarOPV 40:24  و چراغدان را در خیمه اجتماع، مقابل خوان به طرف جنوبی مسکن نهاد.
Exod FarOPV 40:25  و چراغها رابه حضور خداوند گذاشت، چنانکه خداوند به موسی‌امر فرموده بود.
Exod FarOPV 40:26  و مذبح زرین را درخیمه اجتماع، پیش حجاب نهاد.
Exod FarOPV 40:27  و بخورمعطر بر آن سوزانید، چنانکه خداوند به موسی‌امر فرموده بود.
Exod FarOPV 40:28  و پرده دروازه مسکن راآویخت.
Exod FarOPV 40:29  و مذبح قربانی سوختنی را پیش دروازه مسکن خیمه اجتماع وضع کرد، و قربانی سوختنی و هدیه را بر آن گذرانید، چنانکه خداوند به موسی‌امر فرموده بود.
Exod FarOPV 40:30  و حوض رادر میان خیمه اجتماع و مذبح وضع کرده، آب برای شستن در آن بریخت.
Exod FarOPV 40:31  و موسی و هارون وپسرانش دست و پای خود را در آن شستند.
Exod FarOPV 40:32  وقتی که به خیمه اجتماع داخل شدند ونزد مذبح آمدند شست و شو کردند، چنانکه خداوند به موسی‌امر فرموده بود.
Exod FarOPV 40:33  و صحن راگرداگرد مسکن و مذبح برپا نمود، و پرده دروازه صحن را آویخت. پس موسی کار را به انجام رسانید.
Exod FarOPV 40:34  آنگاه ابر، خیمه اجتماع را پوشانید و جلال خداوند مسکن را پر ساخت.
Exod FarOPV 40:35  و موسی نتوانست به خیمه اجتماع داخل شود، زیراکه ابربر آن ساکن بود، و جلال خداوند مسکن را پرساخته بود.
Exod FarOPV 40:36  و چون ابر از بالای مسکن برمی خاست، بنی‌اسرائیل در همه مراحل خودکوچ می‌کردند.
Exod FarOPV 40:37  و هرگاه ابر برنمی خاست، تاروز برخاستن آن، نمی کوچیدند.
Exod FarOPV 40:38  زیرا که در روز، ابر خداوند بر مسکن و در شب، آتش بر آن می‌بود، در نظر تمامی خاندان اسرائیل، در همه منازل ایشان.