Site uses cookies to provide basic functionality.

OK
Chapter 1
Job FarTPV 1:1  در زمین عوص مردی بود به نام ایّوب. او شخصی بی‌عیب و درستکار بود. از خدا می‌ترسید و از گناه دوری می‌کرد.
Job FarTPV 1:3  هفت هزار گوسفند، سه هزار شتر، پانصد جفت گاو، پانصد الاغ و همچنین خادمان زیادی داشت. او ثروتمندترین مرد مشرق زمین بود.
Job FarTPV 1:4  هریک از پسران ایّوب به نوبت در خانهٔ خود مهمانی برپا می‌کردند و خواهران خود را هم دعوت می‌نمودند که در مهمانی آنها شرکت کنند.
Job FarTPV 1:5  بعد از پایان مهمانی، ایّوب صبح زود برمی‌خاست و برای طهارت فرزندان خود قربانی تقدیم می‌کرد. او این کار را به این سبب می‌کرد که اگر فرزندانش ندانسته در پیشگاه خدا گناهی کرده باشند، گناهشان بخشیده شود.
Job FarTPV 1:6  روزی که فرشتگان در حضور خداوند جمع شده بودند، شیطان هم همراه آنها بود.
Job FarTPV 1:7  خداوند از شیطان پرسید: «تو از کجا آمده‌ای؟» شیطان جواب داد: «به دور زمین می‌گشتم و سیاحت می‌کردم.»
Job FarTPV 1:8  خداوند از او پرسید: «آیا بندهٔ من ایّوب را دیدی؟ در تمام روی زمین کسی مانند او پیدا نمی‌شود. او از من می‌ترسد و از هرگونه کار بد، دوری می‌کند.»
Job FarTPV 1:9  شیطان گفت: «اگر خداترسی برای ایّوب فایده‌ای نمی‌داشت، آیا این کار را می‌کرد؟
Job FarTPV 1:10  تو همیشه از او و خانواده‌اش و اموالش پشتیبانی کرده‌ای و به هر کاری که می‌کند، برکت داد‌ه‌ای و آن‌قدر گلّه و رمه به او بخشیده‌ای که تمام سرزمین را پر کرده است.
Job FarTPV 1:11  دارایی‌اش را از او بگیر، آنگاه خواهی دید که آشکارا به تو کفر خواهد گفت!»
Job FarTPV 1:12  خداوند فرمود: «بسیار خوب، همهٔ دارایی‌اش را در اختیار تو می‌گذارم. برو و هر کاری که می‌خواهی بکن، امّا به خودش ضرری نرسان!» پس شیطان از حضور خداوند بیرون رفت.
Job FarTPV 1:13  روزی که پسران و دختران ایّوب در خانهٔ برادر بزرگشان مهمان بودند،
Job FarTPV 1:14  قاصدی پیش ایّوب آمد و به او گفت: «گاوهایت شخم می‌کردند و ماده الاغهایت در کنار آنها می‌چریدند.
Job FarTPV 1:15  ناگهان سابی‌ها حمله کردند. تمام حیوانات را با خود بردند و خادمان تو را کشتند. تنها من زنده مانده، فرار کردم و آمدم تا تو را از ماجرا آگاه سازم.»
Job FarTPV 1:16  حرف قاصد هنوز تمام نشده بود که شخص دیگری آمد و گفت: «آتش خدا از آسمان فرود آمد و گوسفندان و شبانانت را از بین برد. فقط من سالم ماندم و آمدم تا به تو خبر بدهم.»
Job FarTPV 1:17  این شخص هنوز حرف می‌زد که قاصد دیگری از راه رسید و گفت: «سه دستهٔ کلدانیان بر ما حمله آوردند و شترهایت را ربودند و خادمانت را با شمشیر کشتند. تنها من توانستم که فرار کنم و بیایم به تو بگویم.»
Job FarTPV 1:18  پیش از آن که این شخص سخنان خود را تمام کند، قاصد چهارم آمد و گفت: «پسران و دخترانت در خانهٔ برادر بزرگشان مهمان بودند
Job FarTPV 1:19  که ناگهان باد شدیدی از جانب بیابان وزید، خانه را بر سر فرزندانت خراب کرد و همه مردند. فقط من زنده ماندم و آمدم تا تو را آگاه کنم.»
Job FarTPV 1:20  آنگاه ایّوب برخاست، لباس خود را پاره کرد، سر خود را تراشید و روی زمین به سجده افتاد
Job FarTPV 1:21  و گفت: «از رحم مادر برهنه به دنیا آمدم و برهنه هم از دنیا می‌روم. خداوند داد و خداوند گرفت، نام خداوند متبارک باد!»
Job FarTPV 1:22  در تمام این احوال، ایّوب گناه نورزید و خدا را مقصّر ندانست.
Chapter 2
Job FarTPV 2:1  بار دیگر فرشتگان به حضور خداوند آمدند و شیطان هم همراه آنها بود.
Job FarTPV 2:2  خداوند از شیطان پرسید: «تو از کجا آمده‌ای؟» شیطان جواب داد: «به دور زمین می‌گشتم و سیاحت می‌کردم.»
Job FarTPV 2:3  خداوند پرسید: «آیا بندهٔ من ایّوب را دیدی؟ در تمام روی زمین کسی مانند او پیدا نمی‌شود. او شخصی درستکار و بی‌عیب است. از من می‌ترسد و هیچ خطایی از او سر نمی‌زند. با وجود اینکه مرا وادار ساختی تا به تو اجازه دهم، بدون سبب به او آسیب برسانی، او هنوز هم در ایمان خود نسبت به من وفادار مانده است.»
Job FarTPV 2:4  شیطان در جواب خداوند گفت: «انسان برای اینکه زنده بماند حاضر است از همه‌چیز خود دست بکشد.
Job FarTPV 2:5  به بدن او آسیب برسان و خواهی دید که آشکارا به تو کفر خواهد گفت.»
Job FarTPV 2:6  خداوند به شیطان فرمود: «بسیار خوب، او در اختیار توست، امّا او را نکش.»
Job FarTPV 2:7  پس شیطان از حضور خداوند بیرون رفت و ایّوب را از سر تا پا به دُمَلهای دردناک مبتلا کرد.
Job FarTPV 2:8  ایّوب در میان خاکستر نشست و با یک تکه سفال، بدن خود را می‌خارید.
Job FarTPV 2:9  زنش به او گفت: «تو هنوز هم نسبت به خدا وفادار هستی؟ خدا را لعنت کن و بمیر.»
Job FarTPV 2:10  امّا او در جواب گفت: «تو همچون یک زن ابله حرف می‌زنی. آیا تو می‌خواهی که ما چیزهای خوبِ خدا را قبول کنیم و چیزهای بد را نپذیریم؟» با همهٔ این مصیبتها که بر سر ایّوب آمد، او برضد خدا چیزی نگفت.
Job FarTPV 2:11  وقتی سه نفر از دوستان ایّوب به نامهای الیفاز تیمانی، بلدد شوحی و سوفر نعماتی، آگاه شدند که چه بلاهایی بر سر ایّوب آمده است، تصمیم گرفتند که باهم برای تسلّی و عیادت نزد او بروند.
Job FarTPV 2:12  وقتی آنها ایّوب را از دور دیدند، او را نشناختند. بعد با صدای بلند گریستند، لباس خود را دریدند و خاک بر سر خود پاشیدند.
Job FarTPV 2:13  آنها هفت شبانه‌روز در کنار او بر زمین نشستند و هیچ‌کدام با او حرفی نزدند، زیرا دیدند که درد او بسیار شدید است.
Chapter 3
Job FarTPV 3:1  بالاخره ایّوب لب به سخن گشود و روزی را که متولّد شده بود نفرین کرد: ایّوب
Job FarTPV 3:2  لعنت بر آن روزی که به دنیا آمدم و شبی که نطفه‌ام در رحم مادرم بسته شد.
Job FarTPV 3:3  لعنت بر آن روزی که به دنیا آمدم و شبی که نطفه‌ام در رحم مادرم بسته شد.
Job FarTPV 3:4  آن روز تاریک شود، خدا آن را به یاد نیاورد و نور در آن ندرخشد.
Job FarTPV 3:5  در ظلمت و تاریکی ابدی فرو رود؛ ابر تیره بر آن سایه افکند و کسوف آن را بپوشاند.
Job FarTPV 3:6  آن شب را تاریکی غلیظ فرا گیرد، در خوشی با روزهای سال شریک نشود، و جزء شبهای ماه به حساب نیاید.
Job FarTPV 3:7  آن شب، شبی خاموش باشد و صدای خوشی در آن شنیده نشود.
Job FarTPV 3:8  آنهایی که می‌توانند هیولای دریایی را رام سازند، آن شب را نفرین کنند.
Job FarTPV 3:9  در آن شب ستاره‌ای ندرخشد و به امید روشنایی باشد، امّا سپیدهٔ صبح را نبیند،
Job FarTPV 3:10  زیرا رحم مادرم را نبست و مرا به این بلاها دچار کرد.
Job FarTPV 3:11  چرا در وقت تولّدم نمردم و چرا زمانی که از رحم مادر به دنیا آمدم، جان ندادم؟
Job FarTPV 3:12  چرا مادرم مرا بر زانوان خود گذاشت و پستان به دهنم نهاد؟
Job FarTPV 3:13  اگر در آن وقت می‌مردم، اکنون آرام و آسوده با پادشاهان و رهبران جهان که قصرهای خرابه را دوباره آباد نمودند، و خانه‌های خود را با طلا و نقره پُر کردند، خوابیده بودم.
Job FarTPV 3:14  اگر در آن وقت می‌مردم، اکنون آرام و آسوده با پادشاهان و رهبران جهان که قصرهای خرابه را دوباره آباد نمودند، و خانه‌های خود را با طلا و نقره پُر کردند، خوابیده بودم.
Job FarTPV 3:15  اگر در آن وقت می‌مردم، اکنون آرام و آسوده با پادشاهان و رهبران جهان که قصرهای خرابه را دوباره آباد نمودند، و خانه‌های خود را با طلا و نقره پُر کردند، خوابیده بودم.
Job FarTPV 3:16  چرا مانند جنین سقط شده دفن نشدم؛ مانند طفلی که هرگز روشنایی را ندید.
Job FarTPV 3:17  زیرا در گور، مردمان شریر به کسی آسیب نمی‌رسانند و اشخاص خسته آرامش می‌یابند.
Job FarTPV 3:18  در آنجا حتّی زندانیان در صلح و صفا با هم به سر می‌برند و صدای زندانبان را نمی‌شنوند.
Job FarTPV 3:19  کوچک و بزرگ یکسان هستند و غلام از دست صاحب خود آزاد می‌باشد.
Job FarTPV 3:20  چرا کسانی‌که بدبخت و اندوهگین هستند در روشنی به سر می‌برند؟
Job FarTPV 3:21  آنها در آرزوی مرگ هستند، امّا مرگ به سراغشان نمی‌آید و بیشتر از گنج در جستجوی گور خود می‌باشند
Job FarTPV 3:22  و چقدر خوشحال می‌شوند، وقتی‌که می‌میرند و در گور می‌روند.
Job FarTPV 3:23  چرا نور بر کسانی بتابد که بیچاره هستند و راههای امید را از هر سو بسته می‌بینند؟
Job FarTPV 3:24  به جای غذا، غم می‌خورم و اشک و زاریم مانند آب جاری است.
Job FarTPV 3:25  از آنچه می‌ترسیدم و وحشت می‌کردم، به سرم آمد.
Job FarTPV 3:26  آرام و قرار ندارم و رنج و غم من روزافزون است.
Chapter 4
Job FarTPV 4:1  الیفاز ایّوب، اگر با تو چند کلمه حرف بزنم، آزرده نمی‌شوی؟ من دیگر نمی‌توانم ساکت بمانم.
Job FarTPV 4:2  الیفاز ایّوب، اگر با تو چند کلمه حرف بزنم، آزرده نمی‌شوی؟ من دیگر نمی‌توانم ساکت بمانم.
Job FarTPV 4:3  ببین، تو به افراد بسیاری تعلیم داد‌ه‌ای و به مردمان ضعیف دلگرمی و قوّت قلب بخشیده‌ای.
Job FarTPV 4:4  با سخنان تشویق کننده، مردم را از لغزش بازداشته‌ای و به زانوان لرزان نیرو داد‌ه‌ای.
Job FarTPV 4:5  امّا اکنون که خودت دچار مشکلات شده‌ای، پریشان گشته‌ای.
Job FarTPV 4:6  تو شخصی پرهیزکار بودی و زندگی بی‌عیبی داشتی، پس در این حال هم باید امید و اعتمادت را از دست ندهی.
Job FarTPV 4:7  فکر کن، آیا هرگز دیده‌ای که شخص بی‌گناهی هلاک شود و یا مرد درستکاری از بین برود؟
Job FarTPV 4:8  درحالی‌که من دیده‌ام، کسانی‌که شرارت و ظلم را می‌کارند، شرارت و ظلم را درو می‌کنند.
Job FarTPV 4:9  توفان غضب خدا آنها را از بین می‌برد و با آتش خشم خود آنها را می‌سوزاند.
Job FarTPV 4:10  مردم شریر مانند شیرِ درّنده می‌غرّند، امّا خدا آنها را خاموش می‌سازد و دندانهایشان را می‌شکند.
Job FarTPV 4:11  مانند شیر نر از بی‌غذایی و گرسنگی ضعیف می‌شوند و می‌میرند و فرزندانشان نیز پراکنده می‌شوند.
Job FarTPV 4:12  وقتی در خواب سنگینی رفته بودم، در رؤیا پیامی به صورت زمزمهٔ آهسته به گوش من رسید.
Job FarTPV 4:13  وقتی در خواب سنگینی رفته بودم، در رؤیا پیامی به صورت زمزمهٔ آهسته به گوش من رسید.
Job FarTPV 4:14  وحشت مرا فراگرفت، تنم به لرزه آمد.
Job FarTPV 4:15  شبحی از برابر من گذشت و از ترس، موی بر بدنم راست شد.
Job FarTPV 4:16  می‌دانستم که شبح در آنجا حضور دارد، امّا نمی‌توانستم آن را ببینم. در آن سکوت شب، این صدا به گوشم رسید:
Job FarTPV 4:17  «آیا انسان فانی می‌تواند در نظر خدا که خالق اوست، پاک و بی‌عیب باشد؟
Job FarTPV 4:18  او حتّی بر خادمان آسمانی خود اعتماد نمی‌کند و فرشتگانش هم در نظر او پاک نیستند،
Job FarTPV 4:19  چه رسد به آنهایی که از خاک آفریده شده‌اند و مانند بید از بین می‌روند.
Job FarTPV 4:20  ممکن است صبح زنده باشند، ولی بدون هیچ خبری، قبل از غروب می‌میرند.
Job FarTPV 4:21  رشتهٔ زندگی‌شان پاره می‌شود و در جهالت و نادانی از بین می‌روند.»
Chapter 5
Job FarTPV 5:1  فریاد برآور، ببین که آیا کسی به داد تو می‌رسد؟ دست به دامان کدام‌یک از مقدّسین خواهی شد؟
Job FarTPV 5:2  غصّه، نادانان را می‌کشد و حسادت، شخص ساده لوحان را.
Job FarTPV 5:3  آنها برای مدّتی موفّق هستند، امّا بلای ناگهانی بر خانهٔ‌شان نازل می‌شود.
Job FarTPV 5:4  فرزندانشان بی‌پناه می‌گردند؛ در امنیّت نیستند و کسی از آنها حمایت نمی‌کند.
Job FarTPV 5:5  مردمانِ گرسنه محصولات آنها را حتّی اگر در میان خارها باشد، خواهند خورد و اشخاص حریص، دارایی آنها را غارت خواهند نمود.
Job FarTPV 5:6  شرارت در خاک رشد نمی‌کند و مشکلات هیچ‌گاه از زمین نمی‌رویند،
Job FarTPV 5:7  بلکه همان‌طور که شعله از آتش بلند می‌شود، بدبختی هم از خود انسان سرچشمه می‌گیرد.
Job FarTPV 5:8  ولی اگر من به جای تو بودم، برای حل مشکل خود به سوی خدا باز می‌گشتم،
Job FarTPV 5:9  زیرا او کارهای عجیب و معجزات حیرت‌انگیز و بی‌‌شمار انجام می‌دهد.
Job FarTPV 5:10  باران را می‌فرستد و کشتزارها را آبیاری می‌کند.
Job FarTPV 5:11  فروتنان را سرفراز، و ماتمیان را شادمان می‌سازد.
Job FarTPV 5:12  نقشهٔ حیله‌گران را باطل می‌کند و آنها را در کارهایشان ناکام می‌سازد.
Job FarTPV 5:13  خودشان در دامی که برای دیگران گذاشته‌اند، گرفتار می‌شوند؛ و توطئهٔ آنها نقش برآب می‌گردد.
Job FarTPV 5:14  روزِ روشنِ آنها به شبِ تاریک مبدّل می‌شود و کورمال‌کورمال راه می‌روند.
Job FarTPV 5:15  امّا خدا نیازمندان و فقیران را از ظلمِ ظالم و از چنگِ زورمندان نجات می‌دهد.
Job FarTPV 5:16  به مسکینان امید می‌بخشد و دهان شریران را خواهد بست.
Job FarTPV 5:17  خوشا به حال کسی‌که خدا او را تنبیه می‌کند، پس تو نباید از تنبیه قادر مطلق آزرده شوی،
Job FarTPV 5:18  زیرا اگر خدا کسی را مجروح می‌کند، خودش هم جراحت او را می‌بندد، بیمار می‌سازد و شفا می‌دهد.
Job FarTPV 5:19  او بارها تو را از بلاهای گوناگون نجات خواهد داد.
Job FarTPV 5:20  در وقت قحطی تو را از مرگ رهایی می‌بخشد و هنگام جنگ از دَم شمشیر.
Job FarTPV 5:21  از زخمِ زبان در امان خواهی بود و از هلاکت، تو را خواهد رهانید.
Job FarTPV 5:22  به جنگ و قحطی خواهی خندید و از حیوانات وحشی نخواهی ترسید.
Job FarTPV 5:23  زمینی را که شخم می‌زنی بدون سنگ خواهد بود و با حیوانات وحشی در صلح و صفا زندگی خواهی کرد.
Job FarTPV 5:24  خانه‌ات محفوظ بوده و اموال تو دزدیده نخواهد شد.
Job FarTPV 5:25  فرزندانت همچون علف صحرا، زیاد خواهند شد.
Job FarTPV 5:26  مانند خوشهٔ رسیدهٔ گندم، که در موسمش درو می‌شود، در پیری و سالخوردگی از جهان خواهی رفت.
Job FarTPV 5:27  ما همه را تحقیق کردیم و تمام اینها حقیقت دارند. پس تو باید بپذیری.
Chapter 6
Job FarTPV 6:1  اگر غم و اندوهِ مرا در ترازو وزن کنید و مشکلات مرا بسنجید،
Job FarTPV 6:2  اگر غم و اندوهِ مرا در ترازو وزن کنید و مشکلات مرا بسنجید،
Job FarTPV 6:3  برایتان معلوم می‌شود که از ریگهای دریا هم سنگین‌ترند. از همین سبب است که سخنان من بی‌پرواست.
Job FarTPV 6:4  زیرا خدای قادر مطلق مرا هدف تیرهای خود قرار داده است، و زهر آنها در بدنم پخش شده‌اند و ترس خدا مرا به وحشت انداخته است.
Job FarTPV 6:5  الاغ اگر علف داشته باشد، عَرعَر نمی‌کند و گاو در وقت خوردن، بانگ نمی‌زند.
Job FarTPV 6:6  غذای بی‌نمک مزه‌ای ندارد و همچنین در سفیدهٔ تخم‌مرغ طعمی نیست.
Job FarTPV 6:7  برای خوردن این‌گونه غذاها اشتها ندارم و از هر چیزی که می‌خورم، حالم به هم می‌خورد.
Job FarTPV 6:8  ای کاش خدا آرزوی مرا برآورده سازد، خواهش مرا قبول فرماید و مرا بکشد و رشتهٔ زندگی مرا قطع کند.
Job FarTPV 6:9  ای کاش خدا آرزوی مرا برآورده سازد، خواهش مرا قبول فرماید و مرا بکشد و رشتهٔ زندگی مرا قطع کند.
Job FarTPV 6:10  اگر خواهش مرا بپذیرد، با همهٔ دردهایی که دارم، از خوشی ذوق خواهم کرد. من هرگز از احکام خدا نافرمانی نکرده‌ام، زیرا می‌دانم که او مقدّس است.
Job FarTPV 6:11  چه نیرویی در من باقیمانده است که زنده باشم؟ به چه امیدی به زندگی ادامه بدهم؟
Job FarTPV 6:12  آیا من از سنگ ساخته شده‌ام؟ آیا بدن من از برنز است؟
Job FarTPV 6:13  قوّتی برای من باقی نمانده است تا خود را از وضعی که دارم، نجات بدهم و کسی هم نیست که به من کمک کند.
Job FarTPV 6:14  کسی‌که به دوست خود رحم و شفقت ندارد، در واقع از قادر مطلق نمی‌ترسد.
Job FarTPV 6:15  مثل نهری که در زمستان از یخ و برف پُر است و در تابستان آب آن در اثر حرارت بخار می‌شود و خشک می‌گردد، دوستان من هم قابل اعتماد نیستند.
Job FarTPV 6:16  مثل نهری که در زمستان از یخ و برف پُر است و در تابستان آب آن در اثر حرارت بخار می‌شود و خشک می‌گردد، دوستان من هم قابل اعتماد نیستند.
Job FarTPV 6:17  مثل نهری که در زمستان از یخ و برف پُر است و در تابستان آب آن در اثر حرارت بخار می‌شود و خشک می‌گردد، دوستان من هم قابل اعتماد نیستند.
Job FarTPV 6:18  کاروانیان برای آب به کنار جوی می‌روند، آن را خشک می‌یابند و در نتیجه از تشنگی هلاک می‌شوند.
Job FarTPV 6:19  وقتی کاروانهای تیما و سبا به سراغ آب می‌روند، با دیدن جوی خشک، ناامید می‌شوند.
Job FarTPV 6:20  وقتی کاروانهای تیما و سبا به سراغ آب می‌روند، با دیدن جوی خشک، ناامید می‌شوند.
Job FarTPV 6:21  شما هم مانند همان جوی هستید، زیرا رنج و مصیبت مرا می‌بینید و از ترس به نزدیک من نمی‌آیید.
Job FarTPV 6:22  آیا من از شما چیزی خواسته‌ام، یا گفته‌ام که هدیه‌ای به من بدهید
Job FarTPV 6:23  و یا مرا از دست دشمنان و از چنگ ظالمان نجات بدهید؟
Job FarTPV 6:24  به من راه چاره را نشان بدهید و بگویید که گناه من چیست، آنگاه خاموش می‌شوم و حرفی نمی‌زنم.
Job FarTPV 6:25  سخنِ راست، قانع کننده است، امّا ایراد شما بی‌جاست.
Job FarTPV 6:26  آیا گمان می‌برید که سخنان من بیهوده و مثل بادِ هواست؟ پس چرا به سخنان مأیوس کنندهٔ من جواب می‌دهید؟
Job FarTPV 6:27  شما حتّی به مال یتیم طمع دارید و از دوستانتان به نفع خود استفاده می‌کنید.
Job FarTPV 6:28  حال وضع مرا ببینید و بگویید که آیا من دروغ می‌گویم؟
Job FarTPV 6:29  دیگر بس است و بی‌انصافی نکنید. محکومم نسازید، زیرا گناهی ندارم.
Job FarTPV 6:30  آیا فکر می‌کنید که من حقیقت را نمی‌گویم، و خوب و بد را از هم تشخیص نمی‌دهم؟
Chapter 7
Job FarTPV 7:1  انسان در روی زمین مانند یک کارگر اجباری زحمت می‌کشد، دوران حیاتش همراه با سختی و مشکلات است.
Job FarTPV 7:2  مثل غلامی که در آرزوی یافتن سایه‌ای است و مانند مزدوری که منتظر مزد خود می‌باشد.
Job FarTPV 7:3  ماههای عمر من در بیهودگی می‌گذرند. شبهای طولانی و خسته کننده‌ای، نصیب من شده است.
Job FarTPV 7:4  وقتی دراز می‌کشم تا بخوابم می‌گویم که چه وقت صبح می‌شود. شب طولانی است و من تا صبح از این پهلو به آن پهلو می‌غلطم.
Job FarTPV 7:5  تن من پوشیده از کِرم و گرد و خاک است و پوست بدنم تَرَک خورده و چِرک گرفته است.
Job FarTPV 7:6  روزهایم تندتر از ماکوی بافندگان می‌گذرند و در ناامیدی به پایان می‌رسند.
Job FarTPV 7:7  فراموش نکنید که عمر من لحظه‌ای بیش نیست و چشم من، روز خوبی را نخواهد دید
Job FarTPV 7:8  و چشمانی که امروز به من می‌نگرند، دیگر به رویم نخواهند افتاد. مرا جستجو خواهید کرد، امّا اثری از من نخواهید یافت.
Job FarTPV 7:9  مثل ابری که پراکنده و ناپدید می‌شود، کسانی هم که می‌میرند دیگر بر نمی‌خیزند.
Job FarTPV 7:10  به خانه‌های خود باز نمی‌گردند و آشنایانشان برای همیشه آنها را از یاد می‌برند.
Job FarTPV 7:11  از همین سبب است که نمی‌توانم خاموش بمانم و می‌خواهم درد و رنج خود را بیان کنم.
Job FarTPV 7:12  مگر من هیولای دریایی هستم که مرا تحت نظر قرار داد‌ه‌ای؟
Job FarTPV 7:13  من دراز می‌کشم تا دَمی استراحت کنم و مصیبتهای خود را از یاد ببرم،
Job FarTPV 7:14  آنگاه تو مرا با خوابها می‌ترسانی و با کابوس‌ها به وحشت می‌اندازی.
Job FarTPV 7:15  بنابراین من چارهٔ دیگری ندارم، جز اینکه خفه شوم و بمیرم و به این زندگی پر از رنج خود خاتمه بدهم.
Job FarTPV 7:16  از زندگی بیزارم و دیگر نمی‌خواهم زندگی کنم، پس مرا به حال خود بگذار، زیرا از من نفسی بیش نمانده است.
Job FarTPV 7:17  انسان چه اهمیّتی دارد که به او این‌قدر توجّه نشان می‌دهی؟
Job FarTPV 7:18  هر روز از او بازجویی می‌‌کنی و هر لحظه او را می‌آزمایی.
Job FarTPV 7:19  آیا نمی‌خواهی دمی آرامم بگذاری تا آب دهان خود را فرو برم؟
Job FarTPV 7:20  اگر من گناهی بکنم، چه ضرری به تو می‌رسد، ای ناظر کارهای بشر؟ چرا مرا هدف تیرهای خود قرار دادی؟ آیا من باری بر دوش تو شده‌ام؟
Job FarTPV 7:21  چرا گناهان مرا نمی‌بخشی و از خطاهای من چشم نمی‌پوشی؟ زیرا بزودی به زیر خاک می‌روم و تو به سراغم خواهی آمد و من دیگر وجود نخواهم داشت.
Chapter 8
Job FarTPV 8:1  ایّوب، تا به کی این حرفها را می‌زنی؟ سخنان تو مثل باد هواست.
Job FarTPV 8:2  ایّوب، تا به کی این حرفها را می‌زنی؟ سخنان تو مثل باد هواست.
Job FarTPV 8:3  خدا هرگز بی‌عدالتی نمی‌کند. خدای قادر مطلق، همیشه راست و با انصاف است.
Job FarTPV 8:4  فرزندانت در برابر خدا گناه کردند و خدا آنها را طبق کارهایشان جزا داد.
Job FarTPV 8:5  اگر تو طالب خدای قادر مطلق باشی و با دعا و زاری به نزد او بازگردی،
Job FarTPV 8:6  و اگر در پاکی و درستکاری زندگی کنی، آن وقت خدا به یقین به کمک تو می‌شتابد و به عنوان پاداش، خانواده‌ات را به تو بر می‌گرداند
Job FarTPV 8:7  و بیشتر از آنچه که در ابتدا داشتی، به تو می‌دهد.
Job FarTPV 8:8  از بزرگان و موی سپیدان بپرس و از تجربهٔ آنها بیاموز.
Job FarTPV 8:9  زیرا ما مدّت کوتاهی زندگی کرده‌ایم، معلومات ما بسیار کم است و عمر ما بر زمین همچون سایه‌ای زودگذر است.
Job FarTPV 8:10  از حکمت گذشتگان تعلیم بگیر و سخنان حکیمانهٔ آنها را سرمشق خود قرار بده.
Job FarTPV 8:11  در جایی که آب نباشد، نی نمی‌روید و آن را در خارج از نیزار نمی‌توان یافت.
Job FarTPV 8:12  اگر آب خشک شود، حتّی پیش از آن که وقت بریدن آن برسد، پژمرده می‌گردد.
Job FarTPV 8:13  عاقبتِ کسانی‌که خدا را ترک می‌کنند، همین‌گونه است و دیگر امیدی برایشان باقی نمی‌ماند.
Job FarTPV 8:14  این مردم به کسانی می‌مانند که به تار عنکبوت اعتماد می‌کنند.
Job FarTPV 8:15  اگر به آن تکیه کنند، می‌افتند و اگر از آن آویزان شوند، آنها را نگاه نمی‌دارد.
Job FarTPV 8:16  شخص شریر مثل علفی است که در زیر تابش آفتاب تازه می‌گردد و شاخه‌هایش در باغ پهن می‌شوند.
Job FarTPV 8:17  در بین سنگها ریشه می‌دواند و ریشه‌هایش به دور آنها محکم می‌پیچند.
Job FarTPV 8:18  امّا اگر از بیخ کنده شود، دیگر کسی به یاد نمی‌آورد که آن علف در آنجا بوده است.
Job FarTPV 8:19  بلی، سرنوشت مردم بی‌خدا هم به همین طریق است؛ و دیگران می‌آیند و جایشان را می‌گیرند.
Job FarTPV 8:20  خدا هرگز مردم درستکار را ترک نمی‌کند و به شریران کمک نمی‌نماید.
Job FarTPV 8:21  لبانت را از خنده پُر می‌سازد تا از خوشی فریاد بزنی.
Job FarTPV 8:22  بدخواهانت را شرمنده و خانهٔ شریران را ویران می‌کند.
Chapter 9
Job FarTPV 9:1  همهٔ اینها را که گفتی می‌دانم و قبلاً هم شنیده‌ام. امّا انسان فانی چطور می‌تواند در برابر خدا راست و نیک باشد؟
Job FarTPV 9:2  همهٔ اینها را که گفتی می‌دانم و قبلاً هم شنیده‌ام. امّا انسان فانی چطور می‌تواند در برابر خدا راست و نیک باشد؟
Job FarTPV 9:3  چه کسی می‌تواند با خدا بحث کند؟ کسی قادر نیست از هزار سؤالی که می‌کند، یکی را هم جواب بدهد.
Job FarTPV 9:4  زیرا خدا دانا و تواناست و کسی نمی‌تواند در برابر او مقاومت کند.
Job FarTPV 9:5  بی‌خبر کوهها را منتقل می‌سازد و با خشم و غضب، آنها را واژگون می‌کند.
Job FarTPV 9:6  زمین را از جایش تکان می‌دهد و پایه‌های آن را به لرزه می‌آورد.
Job FarTPV 9:7  اگر به آفتاب فرمان بدهد، طلوع نمی‌کند و ستارگان در شب نمی‌درخشند.
Job FarTPV 9:8  به تنهایی آسمانها را گسترانید و بر امواج دریا خرامید.
Job FarTPV 9:9  دُب اکبر، جبار، ثریا و ستارگان جنوب را آفرید.
Job FarTPV 9:10  عقل ما از درک کارهای بزرگ و بی‌شمار او عاجز است.
Job FarTPV 9:11  از کنار من می‌گذرد و من نمی‌توانم او را ببینم. حرکت می‌کند و من احساس نمی‌کنم.
Job FarTPV 9:12  هرچه را بخواهد می‌برد و کسی نمی‌تواند مانع او شود و بگوید که چه می‌‌کنی؟
Job FarTPV 9:13  خدا از خشم خود دست نمی‌کشد و دشمنان خود را که به هیولای دریایی کمک کردند، پایمال می‌سازد.
Job FarTPV 9:14  پس من چطور می‌توانم با او بحث کنم؟
Job FarTPV 9:15  هر چند گناهی ندارم، ولی چیزی نمی‌توانم بگویم؛ جز اینکه از خدایی که داور من است، طلب رحمت کنم.
Job FarTPV 9:16  حتّی اگر مرا بگذارد که حرفی بزنم، یقین ندارم که به سخنان من گوش بدهد.
Job FarTPV 9:17  او تُندباد را می‌فرستد و مرا پراکنده می‌سازد و بدون جهت به زخمهایم می‌افزاید.
Job FarTPV 9:18  مرا نمی‌گذارد که نفس بکشم و زندگی مرا با تلخی پُر می‌سازد.
Job FarTPV 9:19  با او یارای مقابله ندارم، زیرا قادر و تواناست. اگر به دادگاه شکایت کنم، چه کسی می‌تواند او را احضار کند؟
Job FarTPV 9:20  اگر بی‌گناه هم باشم، سخنان زبانم مرا محکوم می‌سازد و هر چیزی که بگویم، مرا مجرم می‌کند.
Job FarTPV 9:21  گرچه گناهی ندارم، امّا برای من فرقی نمی‌کند، زیرا از زندگی سیر شده‌ام.
Job FarTPV 9:22  خدا بی‌گناه و گناهکار را یکسان از بین می‌برد.
Job FarTPV 9:23  وقتی مصیبتی برسد و بی‌گناهی را ناگهان هلاک کند، خدا می‌خندد.
Job FarTPV 9:24  اختیار زمین را به دست مردم شریر داده و چشمان قضات را کور کرده است. اگر خدا این کار را نکرده، چه کسی کرده است؟
Job FarTPV 9:25  زندگی من سریعتر از پیک تیزرو می‌گذرد، بدون آن که روی خوشی را ببینم.
Job FarTPV 9:26  سالهای عمرم مانند کشتیهای تندرو و همچون عقابی که بر شکار خود فرود می‌آید، به سرعت سپری می‌شوند.
Job FarTPV 9:27  اگر خندان باشم و سعی کنم که غمهای خود را از یاد ببرم، چه فایده؟
Job FarTPV 9:28  زیرا می‌ترسم که مبادا غم و رنج، دوباره به سراغ من بیایند و می‌دانم که خدا مرا خطاکار می‌شمارد.
Job FarTPV 9:29  پس اگر محکوم می‌شوم، چرا بی‌جهت تلاش کنم؟
Job FarTPV 9:30  هیچ شوینده‌ای نمی‌تواند گناهان مرا بشوید.
Job FarTPV 9:31  تو مرا در گل و لای و کثافت فرو می‌بری تا حتی لباس خودم از من نفرت کند.
Job FarTPV 9:32  تو مانند من، انسانی فانی نیستی که بتوانم به تو جواب بدهم و با تو به دادگاه بروم.
Job FarTPV 9:33  کسی نیست که بین ما داوری کند و ما را آشتی بدهد.
Job FarTPV 9:34  اگر از مجازات من دست برداری و هیبت تو مرا به وحشت نیاندازد،
Job FarTPV 9:35  آنگاه می‌توانم بدون ترس با تو حرف بزنم، امّا متأسفانه این‌طور نیست.
Chapter 10
Job FarTPV 10:1  از زندگی سیر شده‌ام، بنابراین می‌خواهم از زندگی تلخ و زار خود ناله و شکایت کنم.
Job FarTPV 10:2  خدایا محکومم مَکن. به من بگو چه گناهی کرده‌ام؟
Job FarTPV 10:3  آیا رواست که به من ظلم نمایی، از مخلوق خود نفرت کنی و طرفدار نقشه‌های گناهکاران باشی؟
Job FarTPV 10:4  آیا تو همه‌چیز را مانند ما می‌بینی؟
Job FarTPV 10:5  آیا زندگی تو مانند زندگی ما کوتاه است
Job FarTPV 10:6  پس چرا تمام گناهان مرا می‌شماری و تمام خطاهایم را رقم می‌زنی؟
Job FarTPV 10:7  خودت می‌دانی که من خطایی نکرده‌ام و کسی نمی‌تواند مرا از دست تو نجات بدهد.
Job FarTPV 10:8  تو مرا با دست خود آفریدی و شکل دادی و اکنون می‌خواهی با همان دست مرا هلاک سازی.
Job FarTPV 10:9  به‌خاطر داشته باش که تو مرا از گل ساختی و دوباره به خاک برمی‌گردانی.
Job FarTPV 10:10  تو به پدرم نیرو بخشیدی تا در رحم مادر تولیدم کند و در آنجا مرا نشو و نما دادی.
Job FarTPV 10:11  با پوست و گوشت پوشاندی و استخوانها و رگ و پی مرا به هم بافتی.
Job FarTPV 10:12  به من زندگی دادی و از محبّت بی‌پایانت برخوردارم کردی و از روی احسان زندگی مرا حفظ نمودی.
Job FarTPV 10:13  امّا اکنون می‌دانم که در تمام اوقات تو مخفیانه نقشه‌ می‌کشیدی تا به من صدمه بزنی.
Job FarTPV 10:14  تو مراقب من بودی تا گناهی بکنم و تو از بخشیدنم خودداری نمایی.
Job FarTPV 10:15  هرگاه گناهی از من سر بزند بلافاصله مرا جزا می‌دهی، امّا اگر کار درستی بکنم خیری نمی‌بینم. شخص بدبخت و بیچاره‌ای هستم.
Job FarTPV 10:16  اگر سرم را بلند کنم، مانند شیری به من حمله می‌کنی و با آزار دادن من قدرت خود را نشان می‌دهی.
Job FarTPV 10:17  تو همیشه علیه من شاهد می‌آوری و خشم تو بر من هر لحظه زیادتر می‌شود و ضربات پی‌درپی بر من وارد می‌‌کنی.
Job FarTPV 10:18  چرا مرا از رحم مادر به دنیا آوردی؟ ای کاش می‌مُردم و چشم کسی مرا نمی‌دید.
Job FarTPV 10:19  مثل اینکه هرگز به دنیا نیامده بودم، از رحم مادر مستقیم به گور می‌رفتم.
Job FarTPV 10:20  از زندگی من چیزی باقی نمانده است، پس مرا به حال خودم بگذار تا دمی آسوده باشم.
Job FarTPV 10:21  بزودی از دنیا می‌روم و راه بازگشت برایم نیست.
Job FarTPV 10:22  به جایی می‌روم که تاریکی و ظلمت و هرج و مرج حکم فرماست و خود روشنی هم تاریکی است.
Chapter 11
Job FarTPV 11:1  آیا کسی به این سخنان پوچ و بیهوده جواب نمی‌دهد؟ آیا گزافه‌گویی، حق را به تو می‌دهد؟
Job FarTPV 11:2  آیا کسی به این سخنان پوچ و بیهوده جواب نمی‌دهد؟ آیا گزافه‌گویی، حق را به تو می‌دهد؟
Job FarTPV 11:3  آیا با یاوه‌گویی می‌توانی دیگران را ساکت گردانی؟ آیا می‌خواهی وقتی‌که دیگران را مسخره می‌‌کنی، آنها ساکت بمانند؟
Job FarTPV 11:4  تو ادّعا می‌‌کنی که سخنانت حقیقت دارند و در حضور خدا پاک هستی.
Job FarTPV 11:5  امّا ای کاش خدا لب به سخن بگشاید و جواب تو را بدهد
Job FarTPV 11:6  و اسرار حکمت خود را برایت بیان کند، زیرا حکمت خدا جنبه‌های زیادی دارد که دانستن آنها برای انسان خیلی مشکل است. بدان که خدا تو را کمتر از آن چه که سزاوار هستی، جزا داده است.
Job FarTPV 11:7  کسی نمی‌تواند حد و اندازهٔ عظمت و قدرت خدای قادر مطلق را درک کند.
Job FarTPV 11:8  آسمان، خدا را محدود نمی‌کند، امّا فراتر از دسترس تو می‌باشد. خدا دنیای مردگان را می‌شناسد امّا تو نه.
Job FarTPV 11:9  عظمت خدا وسیع‌تر از زمین و عمیقتر از دریاست
Job FarTPV 11:10  اگر خدا تو را بگیرد و محاکمه کند، چه کسی می‌تواند مانع او شود؟
Job FarTPV 11:11  زیرا کارهای هیچ‌کسی از او پوشیده نیست و می‌داند چه کسی گناهکار کیست.
Job FarTPV 11:12  شخص احمق وقتی حکیم می‌شود که الاغ وحشی انسانی بزاید.
Job FarTPV 11:13  اکنون اگر با قلب صاف و پاک، دست دعا به سوی خدا بلند کنی،
Job FarTPV 11:14  از بدی و گناه بپرهیزی و شرارت را به خانه‌ات راه ندهی،
Job FarTPV 11:15  آن وقت می‌توانی با سربلندی و با اطمینان کامل و بدون ترس، با دنیا روبه‌رو شوی.
Job FarTPV 11:16  همهٔ مصیبتها را فراموش می‌‌کنی و آنها همچون آبِ رفته به‌خاطر نمی‌آیند.
Job FarTPV 11:17  زندگی‌ات درخشانتر از آفتاب نیمروز و تاریکی آن مثل صبح روشن می‌شود.
Job FarTPV 11:18  با امید و اطمینان خاطر زندگی می‌‌کنی و در راحت و آسایش به سر می‌بری.
Job FarTPV 11:19  از دشمنانت نخواهی ترسید؛ مردم بسیاری از تو کمک خواهند خواست.
Job FarTPV 11:20  امّا چشمان بدکاران کور و راه گریز از هر سو به رویشان بسته می‌شود و تنها امیدشان مرگ می‌باشد.
Chapter 12
Job FarTPV 12:1  آیا فکر می‌کنید که شما صدای همهٔ مردم هستید؟ و اگر بمیرید، حکمت هم با شما می‌میرد؟
Job FarTPV 12:2  آیا فکر می‌کنید که شما صدای همهٔ مردم هستید؟ و اگر بمیرید، حکمت هم با شما می‌میرد؟
Job FarTPV 12:3  امّا بدانید که من هم به اندازهٔ شما عقل دارم و از شما کمتر نیستم. چیزهایی را که گفتید هرکسی می‌داند.
Job FarTPV 12:4  در گذشته، هرگاه پیش خدا دعا می‌کردم، او دعای مرا اجابت می‌فرمود، امّا اکنون، درحالی‌که گناهی ندارم، حتّی دوستانم به من می‌خندند و مسخره‌ام می‌کنند.
Job FarTPV 12:5  آنهایی که آسوده و آرامند به مصیبت‌زدگان توهین می‌کنند و به افتادگان لگد می‌زنند.
Job FarTPV 12:6  امّا خانهٔ دزدان و کسانی‌که خدا را خشمگین می‌سازند، در امان می‌باشند. آنها به قدرت خود متّکی هستند نه به خدا.
Job FarTPV 12:7  چیزهایی را که شما می‌گویید، اگر از حیوانات بپرسید، به شما می‌آموزند. اگر از پرندگان سؤال کنید، به شما جواب می‌دهند. نباتات زمین برایتان بیان می‌کنند؛ و حتّی ماهیان به شما می‌گویند که دست پُر قدرت خدا همه‌چیز را آفریده است.
Job FarTPV 12:8  چیزهایی را که شما می‌گویید، اگر از حیوانات بپرسید، به شما می‌آموزند. اگر از پرندگان سؤال کنید، به شما جواب می‌دهند. نباتات زمین برایتان بیان می‌کنند؛ و حتّی ماهیان به شما می‌گویند که دست پُر قدرت خدا همه‌چیز را آفریده است.
Job FarTPV 12:9  چیزهایی را که شما می‌گویید، اگر از حیوانات بپرسید، به شما می‌آموزند. اگر از پرندگان سؤال کنید، به شما جواب می‌دهند. نباتات زمین برایتان بیان می‌کنند؛ و حتّی ماهیان به شما می‌گویند که دست پُر قدرت خدا همه‌چیز را آفریده است.
Job FarTPV 12:10  زندگی هر موجود زنده و نَفَس تمام بشر در دست اوست.
Job FarTPV 12:11  همان‌طور که با زبان مزهٔ غذاهای خوب را می‌چشیم با گوش هم کلام حقیقت را تشخیص می‌دهیم.
Job FarTPV 12:12  اشخاص پیر دانا هستند، امّا خدا دانا و تواناست. اشخاص پیر بصیرت دارند، ولی خدا دارای بصیرت و قدرت است.
Job FarTPV 12:13  اشخاص پیر دانا هستند، امّا خدا دانا و تواناست. اشخاص پیر بصیرت دارند، ولی خدا دارای بصیرت و قدرت است.
Job FarTPV 12:14  آنچه را که خدا خراب کند، هیچ‌کسی نمی‌تواند آباد نماید. اگر خدا کسی را به زندان بیاندازد، کسی نمی‌تواند او را آزاد کند.
Job FarTPV 12:15  هرگاه باران را متوقّف سازد، زمین خشک می‌شود و اگر توفان را بفرستد، زمین را زیر آب غرق می‌کند.
Job FarTPV 12:16  بلی، خدا دانا و تواناست و اختیار فریب‌دهندگان و فریب‌خوردگان در دست اوست.
Job FarTPV 12:17  او حکمت حاکمان را از ایشان می‌گیرد و کارهای رهبران را مانند احمقان می‌سازد.
Job FarTPV 12:18  پادشاهان را خلع و اسیر خود می‌کند.
Job FarTPV 12:19  کاهنان را حقیر و زورمندان را سرنگون می‌سازد.
Job FarTPV 12:20  قدرت سخن معتمدان و فهم اشخاص پیر را از بین می‌برد.
Job FarTPV 12:21  حاکمان را ذلیل و زورمندان را حقیر می‌کند.
Job FarTPV 12:22  چیزهایی را که تاریک و مبهم هستند روشن می‌سازد.
Job FarTPV 12:23  به ملّتها قوّت و نیرو می‌بخشد و سپس آنها را از بین می‌برد. به تعدادشان می‌افزاید و سپس آنها را به دست دشمن می‌سپارد.
Job FarTPV 12:24  حکمت رهبران را از آنها می‌گیرد و آنها را در بیابان آواره می‌سازد.
Job FarTPV 12:25  در تاریکی، کورمال‌کورمال راه می‌روند و مانند مستان، افتان و خیزان قدم می‌زنند.
Chapter 13
Job FarTPV 13:1  چیزهایی را که بیان کردید، من قبلاً دیده و شنیده بودم.
Job FarTPV 13:2  هر چیزی را که شما می‌دانید، من هم می‌دانم و از شما کمتر نیستم.
Job FarTPV 13:3  امّا می‌خواهم که با قادر مطلق صحبت کنم و با او بحث نمایم.
Job FarTPV 13:4  ولی شما حقیقت را با دروغ می‌پوشانید و طبیبان بی‌کفایتی هستید.
Job FarTPV 13:5  اگر به راستی عاقل می‌بودید، حرفی نمی‌زدید.
Job FarTPV 13:6  حالا به دلایل من توجّه کنید و به سخن من گوش بدهید.
Job FarTPV 13:7  چرا دروغ می‌گویید فکر می‌کنید که دروغ شما منفعتی برای خدا دارد؟
Job FarTPV 13:8  می‌خواهید به بهانهٔ طرفداری از او، حقیقت را بپوشانید و ادّعای خود را ارائه نمایید.
Job FarTPV 13:9  اگر خدا از نزدیک به شما نگاه کند، آیا چیز خوبی در شما پیدا می‌کند؟ آیا می‌توانید او را هم مثل انسانها فریب بدهید؟
Job FarTPV 13:10  بدانید که اگر از این کار دست نکشید، خدا شما را جزا خواهد می‌دهد.
Job FarTPV 13:11  و قدرت او شما را به وحشت می‌اندازد.
Job FarTPV 13:12  دلایل شما بی‌معنی و ادّعایتان مانند دیوارهای گِلی سُست و بی‌اساس است.
Job FarTPV 13:13  پس خاموش باشید و به من فرصت بدهید که حرف خود را بزنم و بعد هرچه می‌خواهد بشود!
Job FarTPV 13:14  با این کار، جان خود را به خطر می‌اندازم.
Job FarTPV 13:15  هیچ امیدی ندارم. گرچه خدا مرا بکشد، در حضور او از خود دفاع خواهم کرد.
Job FarTPV 13:16  ممکن است با راستگویی خود نجات یابم، چون شخص بی‌گناهی هستم، با جرأت در پیشگاه خدا می‌ایستم.
Job FarTPV 13:17  اکنون به سخنان من گوش بدهید و به توضیحات من توجّه کنید.
Job FarTPV 13:18  ادّعای من این است: من می‌دانم که تبرئه می‌شوم.
Job FarTPV 13:19  خدایا آیا برای متّهم کردن من می‌آیی؟ اگر چنین است، من آماده‌ام تا ساکت شوم و بمیرم.
Job FarTPV 13:20  خدایا، از تو فقط دو تقاضا دارم و اگر آنها را اجابت فرمایی، آنگاه می‌توانم با تو روبه‌رو شوم.
Job FarTPV 13:21  از مجازات من دست بردار و با هیبت خود مرا به وحشت نینداز.
Job FarTPV 13:22  خدایا اول تو حرف بزن و من پاسخ خواهم داد، یا اجازه بده حرف خود را بزنم و آن وقت جواب مرا بده.
Job FarTPV 13:23  به من بگو که گناه و تقصیر من چیست و خطاهای مرا نشان بده.
Job FarTPV 13:24  چرا روی خود را از من می‌پوشانی؟ چرا با من مثل دشمن خودت برخورد می‌کنی؟
Job FarTPV 13:25  آیا تو سعی می‌کنی مرا بترسانی؟ من چیزی بیشتر از یک برگ نیستم؛ آیا به یک پَر‌ِ کاه حمله می‌کنی؟
Job FarTPV 13:26  تو اتّهامات تلخی را علیه من می‌آوری، حتّی برای گناهانی که در جوانی مرتکب شدم.
Job FarTPV 13:27  پاهایم را در زنجیر می‌گذاری و هر قدمی که برمی‌دارم مراقب من هستی.
Job FarTPV 13:28  در نتیجه مانند چوبِ پوسیده و لباسِ بید خورده نابود می‌شوم.
Chapter 14
Job FarTPV 14:1  انسان که از زن زاییده می‌شود، عمرش کوتاه و سراسر زحمت است.
Job FarTPV 14:2  همچون گُل می‌شکفد و بزودی پژمرده می‌شود و مانند سایه‌ای زودگذر و ناپایدار است.
Job FarTPV 14:3  پس ای خدا، چرا بر چنین موجودی این‌قدر سخت می‌گیری و از او بازخواست می‌‌کنی؟
Job FarTPV 14:4  هیچ‌کس نمی‌تواند از یک چیز ناپاک چیزی پاک به دست آورد.
Job FarTPV 14:5  طول عمر و شمارهٔ ماههای عمرش را تو از پیش تعیین نموده‌ای و کسی نمی‌تواند آن را تغییر بدهد.
Job FarTPV 14:6  پس از خطای او چشم بپوش و او را به حال خودش بگذار تا پیش از اینکه با زندگی وداع کند، لحظه‌ای آسوده باشد.
Job FarTPV 14:7  برای یک درخت این امید هست که اگر قطع گردد، دوباره سبز شود و شاخه‌های تازهٔ دیگری بیاورد.
Job FarTPV 14:8  هرچند ریشه‌اش در زمین کهنه شود و تنه‌اش در خاک بپوسد،
Job FarTPV 14:9  بازهم وقتی‌که آب به آن برسد، مثل یک نهال تازه جوانه می‌زند و شکوفه می‌آورد.
Job FarTPV 14:10  امّا انسان وقتی‌که مُرد فاسد می‌شود و از بین می‌رود و کجایند آنها؟
Job FarTPV 14:11  مانند آب دریا که بخار می‌شود و رودخانه‌ای که خشک می‌گردد،
Job FarTPV 14:12  انسان هم به خواب ابدی فرو می‌رود و تا نیست شدن آسمانها برنمی‌خیزد و کسی او را بیدار نمی‌کند.
Job FarTPV 14:13  ای کاش مرا تا وقتی‌که غضبت فرو نشیند در زیر خاک پنهان می‌کردی؛ و باز مرا در یک زمان معیّن دوباره به یاد می‌آوردی.
Job FarTPV 14:14  وقتی انسان می‌میرد، آیا دوباره زنده می‌شود؟ امّا من در انتظار آن هستم که روزهای سخت زندگی‌ام پایان یابد و دوران شادکامی فرا رسد.
Job FarTPV 14:15  آن وقت تو مرا صدا می‌زنی و من جواب می‌دهم و تو از دیدن این مخلوقت خوشحال می‌شوی.
Job FarTPV 14:16  تو مراقب هر قدم من می‌باشی و گناهانم را در نظر نمی‌گیری.
Job FarTPV 14:17  مرا از گناه پاک می‌سازی و خطاهایم را می‌پوشانی.
Job FarTPV 14:18  زمانی می‌رسد که کوهها فرو می‌ریزند و از بین می‌روند. سنگها از جایشان کنده می‌شوند،
Job FarTPV 14:19  آب، سنگها را می‌ساید و سیلابها خاک زمین را می‌شوید. به همین ترتیب تمام امیدهای انسان را نقش برآب می‌سازی.
Job FarTPV 14:20  تو بر او غالب می‌شوی، و او را به چنگ مرگ می‌فرستی و برای ابد از بین می‌بری.
Job FarTPV 14:21  اگر فرزندانش به جاه و جلال برسند، او آگاه نمی‌شود و هرگاه خوار و حقیر گردند، بازهم بی‌اطّلاع می‌ماند.
Job FarTPV 14:22  او فقط درد خود را احساس می‌کند و برای خود ماتم می‌گیرد.
Chapter 15
Job FarTPV 15:1  الیفاز: ایّوب، آیا شخص عاقلی مانند تو، باید سخنان احمقانه بگوید! کلام تو پوچ و مثل باد هواست.
Job FarTPV 15:2  الیفاز: ایّوب، آیا شخص عاقلی مانند تو، باید سخنان احمقانه بگوید! کلام تو پوچ و مثل باد هواست.
Job FarTPV 15:3  با این‌گونه سخنان بی‌معنی، نمی‌توانی از خود دفاع کنی.
Job FarTPV 15:4  تو از خدا نمی‌ترسی و به او احترام نمی‌گذاری.
Job FarTPV 15:5  حرفهایی که می‌زنی گناهانت را آشکار می‌کند؛ و با حیله و نیرنگ صحبت می‌‌کنی.
Job FarTPV 15:6  هر سخن زبانت تو را محکوم می‌کند و برضد تو شهادت می‌دهد.
Job FarTPV 15:7  آیا فکر می‌‌کنی اولین انسانی که به دنیا آمد، تو بودی؟ آیا تو پیش از کوهها به وجود آمده‌ای؟
Job FarTPV 15:8  آیا تو از نقشهٔ مخفی خدا آگاه بوده‌ای؟ آیا تو عاقلترین مرد روی زمین هستی؟
Job FarTPV 15:9  چیزی نیست که تو بدانی و ما ندانیم.
Job FarTPV 15:10  ما حکمت و دانش را از اشخاص مو سفید و سالخورده که سنشان زیادتر از سن پدر توست، آموختیم.
Job FarTPV 15:11  خدا به تو تسلّی می‌بخشد و تو آن را رد می‌‌کنی. ما از طرف خدا با نرمی با تو حرف زدیم،
Job FarTPV 15:12  امّا تو مضطرب شده‌ای و از چشمانت خشم و غضب می‌بارد.
Job FarTPV 15:13  تو با این حرفهایت نشان می‌دهی که برضد خدا هستی.
Job FarTPV 15:14  آیا انسان می‌تواند، واقعاً پاک باشد و یا کسی می‌تواند با خدا راست باشد؟
Job FarTPV 15:15  خدا حتّی به فرشتگان خود هم اعتماد نمی‌کند و آسمانها نیز در نظر او پاک نیستند،
Job FarTPV 15:16  چه رسد به انسان فاسد و ناچیز که شرارت را مثل آب می‌نوشد.
Job FarTPV 15:17  اکنون به من گوش بده تا آنچه را که می‌دانم به تو بگویم.
Job FarTPV 15:18  اینها حقایقی هستند که من از اشخاص دانشمند و حکیم آموختم که نیاکانشان آنها را مخفی نکردند.
Job FarTPV 15:19  در آن وقت بیگانه‌ای در سرزمینشان نبود که آنها را از راه راست منحرف کند.
Job FarTPV 15:20  اشخاص شریر که به دیگران ظلم می‌کنند در سراسر عمر خود در عذاب هستند.
Job FarTPV 15:21  صداهای ترسناک در گوششان می‌پیچد. در وقتی‌که فکر می‌کنند آسوده و آرام است، ناگهان مورد حملهٔ غارتگران قرار می‌گیرند.
Job FarTPV 15:22  امید فرار از تاریکی برایشان نیست و عاقبت با شمشیر هلاک می‌شوند.
Job FarTPV 15:23  برای یک لقمهٔ نان آواره می‌شوند و می‌دانند آینده‌ای تاریک در پیش‌رو دارند.
Job FarTPV 15:24  مصیبت و بدبختی مثل پادشاهی که برای جنگ آماده باشد آنها را به وحشت می‌اندازد.
Job FarTPV 15:25  زیرا دست خود را برضد خدا دراز کرده‌اند و با او می‌جنگند.
Job FarTPV 15:26  با گستاخی سپر خود را به دست گرفته، به او حمله می‌کنند.
Job FarTPV 15:27  آنها هرچند از مال دنیا بی‌نیاز باشند،
Job FarTPV 15:28  امّا سرانجام در شهرهای ویران و خانه‌های غیر مسکون که در حال فروریختن هستند، به سر خواهند برد.
Job FarTPV 15:29  ثروتشان برباد می‌رود و چیزی برایشان باقی نمی‌ماند.
Job FarTPV 15:30  نمی‌توانند از تاریکی فرار کنند و مانند درختی که آتش بگیرد و شاخه‌هایش بسوزد و شکوفه‌هایش دستخوش باد شود، دار و ندار خود را از دست می‌دهند.
Job FarTPV 15:31  ایشان نباید با چیزهای بیهوده و ناپایدار خود را فریب دهند، زیرا نصیب ایشان بیهودگی خواهد بود.
Job FarTPV 15:32  و پیش از آن که چشم از جهان بپوشد، برایش معلوم می‌شود که تکیه کردن به چیزهای فانی بیهوده است.
Job FarTPV 15:33  مانند تاک که غوره‌هایش پیش از رسیدن بریزند و مانند درخت زیتون که شکوفه‌هایش ریخته‌اند، بی‌ثمر می‌گردد.
Job FarTPV 15:34  اشخاص بی‌خدا، بی‌کس خواهند ماند و خانهٔ رشوه‌خواران در آتش می‌سوزد.
Job FarTPV 15:35  آنها برای شرارت نقشه می‌کشند و دلهایشان پُر از مکر و حیله است.
Chapter 16
Job FarTPV 16:1  من این سخنان را بسیار شنیده‌ام. تسلّی شما مرا زیادتر عذاب می‌دهد.
Job FarTPV 16:2  من این سخنان را بسیار شنیده‌ام. تسلّی شما مرا زیادتر عذاب می‌دهد.
Job FarTPV 16:3  تا به کی به این حرفهای بیهوده ادامه می‌دهید؟ آیا شما باید همیشه حرف آخر را بزنید؟
Job FarTPV 16:4  اگر من هم به جای شما بودم می‌توانستم چنین سخنانی بگویم و به عنوان اعتراض سر خود را تکان بدهم.
Job FarTPV 16:5  امّا من شما را نصیحت می‌کردم و با سخنان گرم، شما را تسلّی می‌دادم.
Job FarTPV 16:6  هرچه بگویم، از درد و رنج من کاسته نمی‌شود و اگر هم ساکت بمانم، دردم دوا نخواهد شد.
Job FarTPV 16:7  زیرا تو ای خدا، مرا از زندگی خسته کرده‌ای و خانواده‌ام را از بین برده‌ای.
Job FarTPV 16:8  تو عرصه را بر من تنگ کردی و دشمن من شدی. من لاغر و استخوانی شده‌ام و مردم این را نتیجهٔ گناهان من می‌دانند.
Job FarTPV 16:9  تو با خشم خود، گوشت بدنم را پاره کرده‌ای، با دیدهٔ نفرت به من نگاه می‌کنی و مرا دشمن خود می‌پنداری.
Job FarTPV 16:10  مردم مرا مسخره می‌کنند و به دور من جمع شده به روی من سیلی می‌زنند.
Job FarTPV 16:11  خدا مرا به دست مردم ظالم و شریر سپرده است.
Job FarTPV 16:12  من زندگی آرام و آسوده‌ای داشتم، امّا او گلوی مرا گرفت و مرا تکه‌تکه کرد. حالا هم مرا هدف خود قرار داده،
Job FarTPV 16:13  تیرهای خود را از هر سو به سوی من پرتاب می‌کند، مرا زخمی می‌کند و رحمی نشان نمی‌دهد.
Job FarTPV 16:14  او مانند یک جنگجو حمله می‌کند و پی‌در‌پی مرا زخمی می‌کند.
Job FarTPV 16:15  لباس سوگواری پوشیده و در خاک ذلّت نشسته‌ام.
Job FarTPV 16:16  از بس گریه کرده‌ام، چشمانم سرخ شده و دیدگانم را تاریکی فراگرفته است.
Job FarTPV 16:17  امّا من شخص شریری نیستم و دعای من از صمیم قلب است.
Job FarTPV 16:18  ای زمین، خون مرا مپوشان و مگذار فریاد عدالت‌خواهی من خاموش گردد.
Job FarTPV 16:19  شاهد من در آسمان است و برای من شفاعت می‌کند.
Job FarTPV 16:20  دوستان من مسخره‌ام می‌کنند، امّا من سیل اشک را در حضور خدا جاری می‌سازم
Job FarTPV 16:21  و پیش او التماس می‌کنم که به عنوان یک دوست به من گوش بدهد و حرفهای مرا بشنود.
Job FarTPV 16:22  زیرا بزودی می‌میرم و به جایی می‌روم که از آنجا امید بازگشت نیست.
Chapter 17
Job FarTPV 17:1  روح من شکسته و عمر من به پایان رسیده و پایم به لب گور رسیده است.
Job FarTPV 17:2  در همه‌جا می‌بینم که چگونه مردم مرا مسخره می‌کنند.
Job FarTPV 17:3  خدایا، تو خودت شاهد من باش، زیرا هیچ‌کس از من حمایت نمی‌کند، همه مرا گناهکار می‌دانند، تو هم آنها را کور کرده‌ای و نمی‌توانند حقیقت را درک کنند. نگذار که آنها بر من پیروز شوند.
Job FarTPV 17:4  خدایا، تو خودت شاهد من باش، زیرا هیچ‌کس از من حمایت نمی‌کند، همه مرا گناهکار می‌دانند، تو هم آنها را کور کرده‌ای و نمی‌توانند حقیقت را درک کنند. نگذار که آنها بر من پیروز شوند.
Job FarTPV 17:5  کسی‌که برای کسب منفعت از دوستان خود بدگویی کند، فرزندانش کور می‌شوند.
Job FarTPV 17:6  خدا مرا مایهٔ تمسخر مردم ساخته و آنها به رویم تف می‌کنند.
Job FarTPV 17:7  چشمانم از غم تار گشته‌اند و از من سایه‌ای بیش باقی نمانده است.
Job FarTPV 17:8  آنانی که خود را درستکار می‌دانند، تعجّب می‌کنند؛ و آنها همگی مرا به بی‌خدایی متّهم کرده‌اند.
Job FarTPV 17:9  اشخاص نیک در کارهای خوب پیشرفت می‌نمایند و روز‌به‌روز قویتر می‌گردند.
Job FarTPV 17:10  اگر همه بیایید و در برابر من بایستید، گمان نمی‌کنم که بتوانم شخص فهمیده‌ای در بین شما پیدا کنم.
Job FarTPV 17:11  عمر من به پایان رسیده است و آرزوهایم همه نقش بر آب شده‌اند.
Job FarTPV 17:12  دوستانم می‌گویند: «از پی شامِ تاریک، روز روشن می‌آید.» امّا خودم می‌دانم که من همیشه در تاریکی باقی خواهم ماند.
Job FarTPV 17:13  یگانه آرزوی من این است که به دنیای مردگان بروم و آنجا خانهٔ ابدی من باشد.
Job FarTPV 17:14  گور را پدر و کِرمی را که مرا می‌خورد، مادر و خواهر خود خواهم خواند.
Job FarTPV 17:15  امید من کجاست؟ چه کسی آن را برایم پیدا می‌کند؟
Job FarTPV 17:16  امید من با من به گور نمی‌رود و با هم یک‌‌جا خاک نمی‌شویم.
Chapter 18
Job FarTPV 18:1  تا به کی می‌خواهی به این حرفها ادامه دهی؟ لحظه‌ای خاموش باش و به ما گوش بده تا بتوانیم درست با هم صحبت کنیم.
Job FarTPV 18:2  تا به کی می‌خواهی به این حرفها ادامه دهی؟ لحظه‌ای خاموش باش و به ما گوش بده تا بتوانیم درست با هم صحبت کنیم.
Job FarTPV 18:3  آیا تو فکر می‌‌کنی که ما مثل حیوانات، احمق و بی‌شعور هستیم؟
Job FarTPV 18:4  تو با خشمت به خودت صدمه می‌رسانی. انتظار داری به‌خاطر اینکه تو خشمگین هستی، زمین بلرزد و کوهها جابه‌جا شوند؟
Job FarTPV 18:5  چراغ شخص بدکار، خاموش می‌شود و شعلهٔ آتش او نوری نخواهد داشت.
Job FarTPV 18:6  نور خانهٔ مرد شریر، به تاریکی تبدیل و چراغش خاموش می‌شود.
Job FarTPV 18:7  قدمهایش سست می‌شود و او قربانی نقشه‌های خود می‌گردد.
Job FarTPV 18:8  به سوی دام گام برمی‌دارد و پایش در تله می‌افتد و رها نمی‌شود.
Job FarTPV 18:9  به سوی دام گام برمی‌دارد و پایش در تله می‌افتد و رها نمی‌شود.
Job FarTPV 18:10  در سر راه او دام و تله پنهان شده است.
Job FarTPV 18:11  ترس و وحشت از هر سو بر او هجوم می‌آورد و قدم به قدم او را تعقیب می‌کند.
Job FarTPV 18:12  قحطی و گرسنگی نیروی او را از بین می‌برد و مصیبت در سر راهش کمین می‌کند.
Job FarTPV 18:13  به مرض کشنده گرفتار می‌شود و در کام مرگ فرو می‌رود.
Job FarTPV 18:14  از خانه‌ای که در آن آسوده بود، جدا می‌شود و به دست جلاّد سپرده می‌شود.
Job FarTPV 18:15  مسکنش با آتش گوگرد از بین می‌رود و خانه‌اش خالی می‌شود.
Job FarTPV 18:16  ریشه و شاخه‌هایش پژمرده و خشک شده، نابود می‌گردند.
Job FarTPV 18:17  خاطره‌اش از روی زمین محو می‌شود و هیچ‌کس نام او را به یاد نمی‌آورد.
Job FarTPV 18:18  از دنیای زندگان رانده شده، به تاریکی انداخته می‌شود.
Job FarTPV 18:19  در بین قومش نسلی از او باقی نمی‌ماند.
Job FarTPV 18:20  مردم از غرب تا شرق از دیدن وضع او حیران می‌شوند و وحشت می‌کنند.
Job FarTPV 18:21  بلی، مردم گناهکار و کسانی‌که خدا را نمی‌شناسند به این مصیبتها گرفتار می‌شوند.
Chapter 19
Job FarTPV 19:1  تا به کی می‌خواهید با سخنانتان مرا عذاب بدهید و دلم را بشکنید؟
Job FarTPV 19:2  تا به کی می‌خواهید با سخنانتان مرا عذاب بدهید و دلم را بشکنید؟
Job FarTPV 19:3  بارها به من اهانت کرده‌اید و از رفتار خود با من خجالت نمی‌کشید.
Job FarTPV 19:4  اگر من گناهی کرده باشم، ضرر آن به خودم می‌رسد و به شما آسیبی نمی‌رساند.
Job FarTPV 19:5  شما خود را بهتر و برتر از من می‌دانید و مصیبتهای مرا نتیجهٔ گناه من می‌پندارید.
Job FarTPV 19:6  درحالی‌که خدا این روز بد را بر سر من آورده و به دام خود گرفتارم کرده است.
Job FarTPV 19:7  حتّی وقتی از ظلمی که به من شده است، فریاد می‌زنم و کمک می‌طلبم، کسی به داد من نمی‌رسد.
Job FarTPV 19:8  خدا راه مرا بسته و آن را تاریک کرده است و امید رهایی از این وضع برای من نیست.
Job FarTPV 19:9  او عزّت و اعتبار مرا از بین برد و هرچه که داشتم از من گرفته.
Job FarTPV 19:10  از هر طرف مرا خُرد نموده و نهال آرزوهای مرا از ریشه کنده است.
Job FarTPV 19:11  آتش غضب خود را بر من افروخته و مرا دشمن خود می‌شمارد.
Job FarTPV 19:12  لشکر خود را می‌فرستد تا چادر مرا محاصره کنند.
Job FarTPV 19:13  او خانواده‌ام را از من جدا کرد و آشنایانم را با من بیگانه ساخت.
Job FarTPV 19:14  خویشاوندان و دوستانِ نزدیک من، فراموشم کرده‌اند
Job FarTPV 19:15  و مهمان خانه‌ام مرا از یاد برده است. کنیزان خانه‌ام مرا نمی‌شناسند و برای آنها بیگانه شده‌ام.
Job FarTPV 19:16  خدمتکار خود را با زاری و التماس صدا می‌کنم، امّا او جوابم را نمی‌دهد.
Job FarTPV 19:17  زن من طاقت بوی دهان مرا ندارد و برادرانم از من بیزار هستند.
Job FarTPV 19:18  حتّی بچّه‌ها با حقارت به من می‌نگرند و مسخره‌ام می‌کنند.
Job FarTPV 19:19  دوستان صمیمی‌ام از من نفرت دارند و کسانی را که دوست می‌داشتم، از من روی‌گردان شده‌اند.
Job FarTPV 19:20  از من فقط پوست و استخوان باقیمانده است و به سختی از مرگ گریخته‌ام.
Job FarTPV 19:21  شما دوستان من هستید، بر من رحم کنید، زیرا دست خدا مرا به این روز انداخته است.
Job FarTPV 19:22  چرا شما هم مانند خدا مرا عذاب می‌دهید؟ چرا مرا به حال خودم نمی‌گذارید؟
Job FarTPV 19:23  ای کاش سخنان مرا کسی به یاد می‌آورد و در کتابی می‌نوشت
Job FarTPV 19:24  و یا با قلم آهنین آنها را بر سنگی حک می‌کرد، تا برای همیشه باقی بمانند.
Job FarTPV 19:25  امّا می‌دانم که نجات‌دهندهٔ من در آسمان است و روزی برای دفاع من به زمین خواهد آمد.
Job FarTPV 19:26  یقین دارم که حتّی پس از آن که گوشت و پوست بدنم بپوسند، خدا را می‌بینم.
Job FarTPV 19:27  او برای من بیگانه نیست. او را با همین چشمان خود خواهم دید.
Job FarTPV 19:28  وقتی گفتید: «چگونه او را عذاب دهیم؟» از حال رفتم. شما می‌خواستید با بهانه‌ای مرا متّهم سازید.
Job FarTPV 19:29  پس از شمشیر مجازات خدا بترسید و بدانید که روز داوری خدا در انتظار شماست.
Chapter 20
Job FarTPV 20:1  ایّوب، سخنان تو مرا متأسف ساخته و دیگر نمی‌توانم صبر کنم، مجبورم که جوابت را بدهم.
Job FarTPV 20:2  ایّوب، سخنان تو مرا متأسف ساخته و دیگر نمی‌توانم صبر کنم، مجبورم که جوابت را بدهم.
Job FarTPV 20:3  سخنان تو توهین‌آمیز بودند، امّا من می‌دانم که چگونه به تو جواب بدهم.
Job FarTPV 20:4  می‌دانی که از زمان قدیم از وقتی‌که انسان برای اولین بار بر زمین نهاده شد،
Job FarTPV 20:5  سعادت و خوشی مردم بدکار، همیشه ناپایدار بوده است.
Job FarTPV 20:6  آنها هرقدر در زندگی پیشرفت کنند و جاه و جلالشان سر به فلک بکشد،
Job FarTPV 20:7  سرانجام مانند فضلهٔ خود دور انداخته شده، برای همیشه نابود می‌گردند و آشنایانشان می‌گویند: «آنها کجا هستند؟»
Job FarTPV 20:8  همچون خواب و خیال محو می‌شوند، و دیگر دیده نخواهند شد
Job FarTPV 20:9  بدکاران دیگر دیده نخواهند شد و از جایی که زندگی می‌کردند برای همیشه ناپدید می‌گردند.
Job FarTPV 20:10  فرزندانشان از مردم فقیر گدایی می‌کنند و همهٔ آنچه را که از مردم بزور گرفته بودند، پس می‌دهند.
Job FarTPV 20:11  بدنهایشان که زمانی جوان و نیرومند بود، به گور می‌رود و خاک می‌شود.
Job FarTPV 20:12  آنها از شرارت لذّت می‌برند و طعم آن، دهانشان را شیرین نگاه می‌دارد،
Job FarTPV 20:13  آنها از شرارت لذّت می‌برند و طعم آن، دهانشان را شیرین نگاه می‌دارد،
Job FarTPV 20:14  امّا آنچه را که خورده‌اند، در شکمشان ترش کرده، به زهرمار تبدیل می‌شود
Job FarTPV 20:15  و ثروتی را که بلعیده‌اند، قی می‌کنند. خدا همه را از شکمشان بیرون می‌کشد.
Job FarTPV 20:16  آنچه را که خورده‌اند، مانند زهر مار آنها را مسموم کرده، هلاک می‌سازد.
Job FarTPV 20:17  آن‌قدر زنده نمی‌مانند که از نعمات روغن زیتون، شیر و عسل بهره‌ای ببرند
Job FarTPV 20:18  و از دارایی و اموال خود استفاده کنند و لذّت ببرند.
Job FarTPV 20:19  زیرا آنها به مردم مسکین ظلم نموده، مال ایشان را غصب کردند و خانه‌ای را که خودشان نساخته بودند، بزور گرفتند.
Job FarTPV 20:20  در اندوختن ثروت، حریص هستند و قناعت ندارند.
Job FarTPV 20:21  از مالی که دزدیده‌اند، چیزی برایشان باقی نمی‌ماند و خوشبختی آنها از بین خواهد رفت.
Job FarTPV 20:22  در اوج سعادت، ناگهان مصیبت و بدبختی بر سرشان می‌آید و رنج و مصیبت دامنگیرشان می‌شود.
Job FarTPV 20:23  در وقتی‌که همه‌چیز دارند و شکمشان سیر است، به غضب خدا گرفتار می‌شوند.
Job FarTPV 20:24  از شمشیر آهنین فرار می‌کنند، امّا هدف تیر برنزی قرار می‌گیرند.
Job FarTPV 20:25  وقتی تیر را از بدنشان بیرون می‌کشند، نوک برّاق آن جگرشان را پاره می‌کند و وحشت مرگ آنها را فرا می‌گیرد.
Job FarTPV 20:26  همهٔ مال و ثروتی را که اندوخته‌اند، نابود می‌شود و آتش ناگهانی، باقیماندهٔ دارایی آنها را از بین می‌برد.
Job FarTPV 20:27  آسمانها گناهانشان را آشکار می‌سازند و زمین برضد آنها گواهی می‌دهد.
Job FarTPV 20:28  در اثر خشم خدا همهٔ اموالشان تاراج می‌شود.
Job FarTPV 20:29  این است سرنوشت مردم بدکار که خدا برایشان تعیین کرده است.
Chapter 21
Job FarTPV 21:1  لطفاً به حرفهای من به دقّت گوش بدهید تا دل من تسلّی یابد.
Job FarTPV 21:2  لطفاً به حرفهای من به دقّت گوش بدهید تا دل من تسلّی یابد.
Job FarTPV 21:3  به من فرصت بدهید تا حرفهای خود را بزنم و بعد اگر خواستید، مسخره‌ام کنید.
Job FarTPV 21:4  من از خدا شکایت دارم نه از انسان، به همین دلیل صبر و طاقتم را از دست داده‌ام.
Job FarTPV 21:5  به من نگاه کنید و از تعجّب دست بر دهان بگذارید و ساکت باشید.
Job FarTPV 21:6  وقتی مصیبت‌هایی را که بر سر من آمده است، به یاد می‌آ‌ورم، تمام بدنم از وحشت به لرزه می‌افتد.
Job FarTPV 21:7  چرا مردم بدکار تا سن پیری زنده می‌مانند و به قدرت و جلال می‌رسند؟
Job FarTPV 21:8  ایشان دارای فرزندان و نوه‌ها خواهند شد، و شاهد رشد ایشان خواهند بود.
Job FarTPV 21:9  خانه‌هایشان از هرگونه ترس و خطر در امان است و خدا آنها را جزا نمی‌دهد.
Job FarTPV 21:10  تعداد گلّه‌هایشان افزایش می‌یابد و هیچ‌کدام آنها تلف نمی‌شود.
Job FarTPV 21:11  کودکانشان بیرون می‌روند و مانند گوسفندان رقص و پایکوبی می‌کنند.
Job FarTPV 21:12  با آواز دایره و رباب و نی، از خوشحالی سرود می‌خوانند.
Job FarTPV 21:13  بدکاران، عمر خود را در خوشبختی و کامرانی می‌گذرانند و با آسودگی و خاطرِ جمع از دنیا می‌روند.
Job FarTPV 21:14  از خدا می‌خواهند که کاری به کارشان نداشته باشد و مایل نیستند که راه راست خدا را بشناسند.
Job FarTPV 21:15  می‌گویند: «قادر مطلق کیست که او را بندگی نماییم؟ چه فایده که پیش او دعا کنیم؟»
Job FarTPV 21:16  آنها ادّعا می‌کنند که سعادتشان نتیجهٔ سعی و کوشش خود آنهاست، امّا من با طرز فکرشان موافق نیستم.
Job FarTPV 21:17  آیا تا به حال چراغ شریران خاموش شده یا بلایی بر سرشان آمده است؟ آیا گاهی خدا آنها را از روی غضب خود جزا داده است؟
Job FarTPV 21:18  یا مثل کاهی در برابر باد یا مانند خاک در برابر توفان پراکنده کرده است؟
Job FarTPV 21:19  شما می‌گویید که خدا فرزندان گناهکاران را به عوض آنها مجازات می‌کند، امّا من می‌گویم که خدا باید خود گناهکار را جزا بدهد، تا بداند که خدا از گناه چشم نمی‌پوشد.
Job FarTPV 21:20  خودشان باید نابودی خود را ببینند و از جام غضب قادر مطلق بنوشند.
Job FarTPV 21:21  آیا انسان پس از مرگ، زمانی که شمارهٔ ماههایش به سر آیند، نگران خانواده‌اش خواهد بود؟
Job FarTPV 21:22  آیا کسی می‌تواند به خدایی که داور عالم است، چیزی بیاموزد؟
Job FarTPV 21:23  برخی از انسانها تا روز آخر زندگیشان از سلامتی برخوردارند؛ آنها با خوشحالی در آسودگی می‌میرند. آنها خوب تغذیه شده‌اند.
Job FarTPV 21:24  برخی از انسانها تا روز آخر زندگیشان از سلامتی برخوردارند؛ آنها با خوشحالی در آسودگی می‌میرند. آنها خوب تغذیه شده‌اند.
Job FarTPV 21:25  برخی هم در بدبختی، درحالی‌که لذّتی از زندگی نبرده‌اند، می‌میرند.
Job FarTPV 21:26  امّا همه یکسان به خاک می‌روند و خوراک کرمها می‌شوند.
Job FarTPV 21:27  من افکار شما را می‌دانم و نقشه‌های کینه‌توزانه‌ای که برای من می‌کشید.
Job FarTPV 21:28  می‌گویید: «خانهٔ بزرگان و امیران چه شد و آنهایی که کارشان همیشه شرارت بود، کجا هستند؟»
Job FarTPV 21:29  بروید از کسانی‌که دنیا را دیده‌اند بپرسید و شرح سفر آنها را بخوانید.
Job FarTPV 21:30  آنگاه خواهید دانست که عموماً اشخاص بدکار در روز بد و مصیبت در امان می‌مانند و از غضب خدا نجات می‌یابند.
Job FarTPV 21:31  کسی نیست که شرایران را متّهم کند و به سزای کارهایشان برساند.
Job FarTPV 21:32  وقتی می‌میرند با احترام خاصی به خاک سپرده می‌شوند و در آرامگاهشان نگهبان می‌گمارند.
Job FarTPV 21:33  مردمِ بسیار جنازهٔ آنها را مشایعت می‌کنند، حتّی خاک هم آنها را با خوشی می‌پذیرد.
Job FarTPV 21:34  پس شما چطور می‌توانید با سخنان پوچ و بی‌معنی‌تان مرا تسلّی بدهید؟ همهٔ جوابهای شما غلط و از حقیقت دورند.
Chapter 22
Job FarTPV 22:1  الیفاز: آیا انسان فانی می‌تواند فایده‌ای به خدا برساند؟ حتّی عاقلترین انسان، نمی‌تواند برای او مفید باشد.
Job FarTPV 22:2  الیفاز: آیا انسان فانی می‌تواند فایده‌ای به خدا برساند؟ حتّی عاقلترین انسان، نمی‌تواند برای او مفید باشد.
Job FarTPV 22:3  هرقدر که صالح و درستکار باشی، باز هم برای خدا مفید نیستی و بی‌عیب بودن تو برای او سودی ندارد.
Job FarTPV 22:4  او تو را به‌خاطر تقوی و خداترسی تو، مجازات نمی‌کند.
Job FarTPV 22:5  گناهان تو بی‌شمار و شرارت تو بسیار زیاد است،
Job FarTPV 22:6  زیرا لباسهای دوستانت را که به تو بدهکار بودند، گرو گرفتی و آنها را برهنه گذاشتی.
Job FarTPV 22:7  به تشنگانِ خسته آب ندادی و نان را از گرسنگان دریغ کردی.
Job FarTPV 22:8  با استفاده از قدرت و مقامت صاحب زمین شدی.
Job FarTPV 22:9  تو نه تنها به بیوه زنان کمک نکردی، بلکه مال یتیمان را هم خوردی و به آنها رحم ننمودی.
Job FarTPV 22:10  بنابراین در دامهای وحشت گرفتار شده‌ای و بلای ناگهانی بر سرت آمده است.
Job FarTPV 22:11  در ظلمت و ترس به سر می‌بری و بزودی سیلاب فنا تو را در خود فرو می‌برد.
Job FarTPV 22:12  خدا بالاتر از آسمانهاست. ستارگان را بنگر که چقدر دور و بلند هستند.
Job FarTPV 22:13  با این‌همه تو می‌گویی که خدا چطور می‌تواند، از پس ابرهای تیره و غلیظ شاهد کارهای من باشد و مرا داوری کند.
Job FarTPV 22:14  ابرهای ضخیم او را احاطه کرده است و از بالای گنبد آسمان که بر آن می‌خرامد، نمی‌تواند مرا ببیند.
Job FarTPV 22:15  آیا می‌خواهی راهی را دنبال کنی که گناهکاران در گذشته از آن پیروی می‌کردند؟
Job FarTPV 22:16  آنها به مرگ نابه‌هنگام گرفتار شدند و اساس و بنیادشان را سیلاب فنا ویران کرد.
Job FarTPV 22:17  زیرا آنها به قادر مطلق گفتند: «با ما کاری نداشته باش. تو نمی‌توانی به ما کمک کنی.»
Job FarTPV 22:18  درحالی‌که خدا خانه‌هایشان را از هرگونه نعمت پر کرده بود. به همین جهت، من خود را از راه ایشان دور می‌کنم.
Job FarTPV 22:19  وقتی شریران هلاک می‌شوند، اشخاص صالح و بی‌گناه شادی می‌کنند و می‌خندند
Job FarTPV 22:20  و می‌گویند: «بدخواهان ما از بین رفتند و دارایی و مالشان در آتش سوخت.»
Job FarTPV 22:21  پس ای ایّوب، با خدا آشتی کن و از دشمنی با او دست بردار؛ تا از برکات او برخوردار شوی.
Job FarTPV 22:22  تعالیم او را بپذیر و کلام او را در دلت حفظ کن.
Job FarTPV 22:23  اگر به سوی خدا بازگردی و بدی و شرارت را در خانه‌ات راه ندهی، آنگاه زندگی گذشته‌ات به تو بازمی‌گردد.
Job FarTPV 22:24  طلایت را دور بینداز، طلای نابت را در بستر خشک رودخانه بینداز.
Job FarTPV 22:25  آن وقت خود خداوند طلای خالص و نقرهٔ تو خواهد بود.
Job FarTPV 22:26  آنگاه پیوسته به او اعتماد خواهی نمود و از وجود او لذّت خواهی برد.
Job FarTPV 22:27  وقتی به حضور او دعا کنی، دعایت را می‌پذیرد و می‌توانی نذرهایت را بجا آوری.
Job FarTPV 22:28  هر تصمیمی که بگیری، در انجام آن موفّق می‌شوی و راههایت همیشه روشن می‌باشند.
Job FarTPV 22:29  خدا مردمان حلیم و فروتن را سرفراز و اشخاص متکبّر را خوار و ذلیل می‌سازد.
Job FarTPV 22:30  پس اگر درستکار بمانی و گناه نکنی، او تو را نجات خواهد داد.
Chapter 23
Job FarTPV 23:1  من هنوز هم از خدا شکایت دارم و پیش او ناله می‌کنم، امّا با این‌همه او از آزار من دست بردار نیست.
Job FarTPV 23:2  من هنوز هم از خدا شکایت دارم و پیش او ناله می‌کنم، امّا با این‌همه او از آزار من دست بردار نیست.
Job FarTPV 23:3  ای کاش می‌دانستم که خدا را در کجا می‌توانم بیابم تا پیش تخت او بروم.
Job FarTPV 23:4  دعوای خود را به پیشگاه او عرضه می‌کردم و دلایل خود را به او می‌گفتم.
Job FarTPV 23:5  آنگاه می‌دانستم به من چه جواب می‌دهد و چه می‌گوید.
Job FarTPV 23:6  آیا از قدرت و عظمت خود علیه من استفاده می‌کند؟ نه، یقین دارم که به سخنان من گوش می‌دهد.
Job FarTPV 23:7  چون من شخص درستکاری هستم، می‌توانم با او گفت‌وگو کنم و او که داور من است، مرا برای همیشه تبرئه خواهد کرد.
Job FarTPV 23:8  امّا جستجوی من بی‌فایده است، او را نه در شرق پیدا می‌کنم و نه در غرب.
Job FarTPV 23:9  کارهای دست او را در شمال و جنوب می‌بینم، امّا خودش دیده نمی‌شود.
Job FarTPV 23:10  او هر قدمی که برمی‌دارم می‌بیند و وقتی‌که مرا آزمایش کند، مانند طلای ناب بیرون می‌آیم.
Job FarTPV 23:11  من با ایمان کامل راه او را دنبال نموده و از راه او انحراف نورزیده‌ام.
Job FarTPV 23:12  اوامر او را بجا آورده و کلام او را چون گنجی در دل خود نگاه داشته‌ام.
Job FarTPV 23:13  او تغییر نمی‌پذیرد و هیچ‌کس نمی‌تواند او را از تصمیمی که می‌گیرد، باز دارد.
Job FarTPV 23:14  او نقشه‌ای را که برای من کشیده است، عملی می‌سازد و این تنها یکی از نقشه‌های اوست.
Job FarTPV 23:15  وقتی به این چیزها فکر می‌کنم، از حضور او وحشت می‌کنم.
Job FarTPV 23:16  خدای قادر مطلق جرأت مرا از بین برده و مرا هراسان ساخته است.
Job FarTPV 23:17  ای‌کاش فقط می‌توانستم در تاریکی ناپدید شوم و ظلمت غلیظ رویم را بپوشاند.
Chapter 24
Job FarTPV 24:1  چرا خدا وقتی را برای داوری تعیین نمی‌کند؟ تا به کی بندگان او انتظار بکشند؟
Job FarTPV 24:2  مردم شریر حدودِ زمین را تغییر می‌دهند تا زمین زیادتری به دست آورند. گلّهٔ مردم را می‌دزدند و به چراگاهِ خود می‌برند.
Job FarTPV 24:3  الاغانِ یتیمان را می‌ربایند و گاو بیوه زنان را گرو می‌گیرند.
Job FarTPV 24:4  مردم مسکین را از حق خود محروم می‌سازند و نیازمندان از ترس آنها خود را مخفی می‌کنند.
Job FarTPV 24:5  مردم فقیر، مانند الاغهای وحشی به‌خاطر به دست آوردن خوراک برای خود و فرزندان خود، در بیابان زحمت می‌کشند.
Job FarTPV 24:6  در کشتزاری که مال خودشان نیست درو می‌کنند و در تاکستان شریران خوشه می‌چینند.
Job FarTPV 24:7  شبها برهنه و بدون لباس در سرما می‌خوابند.
Job FarTPV 24:8  در زیر بارانِ کوهستان خیس می‌شوند و در بین صخره‌‌ها پناه می‌برند.
Job FarTPV 24:9  اشخاص ظالم، کودکان یتیم را از آغوش مادرانشان می‌ربایند و اطفال فقیران را در مقابل قرض خود گرو می‌گیرند.
Job FarTPV 24:10  این مردم مسکین، برهنه و با شکم گرسنه محصول دیگران را حمل می‌کنند.
Job FarTPV 24:11  در کارخانه‌ها روغنِ زیتون می‌کشند و شراب می‌سازند، بدون آن که خودشان مزهٔ آن را بچشند.
Job FarTPV 24:12  صدای ناله و فریاد ستمدیدگان و زخمیانِ در حال مرگ، از شهر به گوش می‌رسد که کمک می‌طلبند، امّا خدا به نالهٔ آنها توجّه نمی‌کند.
Job FarTPV 24:13  کسانی هستند که برضد نور طغیان می‌کنند! راه آن را نمی‌شناسند و در آن راه نمی‌روند.
Job FarTPV 24:14  آدمکشان، صبح زود برمی‌خیزند تا مردم فقیر و محتاج را به قتل برسانند، و در شب دزدی می‌کنند
Job FarTPV 24:15  زانیان منتظر سپیده‌دَم هستند و صورت خود را می‌پوشانند، بنابراین هیچ‌کس نمی‌تواند آنها را ببیند.
Job FarTPV 24:16  شبها برای دزدی به خانه‌های مردم نقب می‌زنند و هنگام روز خود را پنهان می‌کنند و روی روشنی را نمی‌بینند.
Job FarTPV 24:17  شب تاریک برای آنها همچون روشنی صبح است، زیرا سر و کارشان با وحشتِ تاریکی است. صوفر
Job FarTPV 24:18  شخص شریر دستخوش سیل و توفان می‌شود و زمین او مورد لعنت خدا قرار می‌گیرد و بی‌ثمر می‌ماند.
Job FarTPV 24:19  خشکی و گرما، آب برف را تبخیر می‌کند و گناهکاران در کام مرگ فرو می‌روند.
Job FarTPV 24:20  حتّی مادرانشان هم آنها را از یاد می‌برند و فراموش می‌کنند؛ و آنها همچون درختی شکسته، توسط کرمها خورده می‌شوند.
Job FarTPV 24:21  به زنان بدون فرزند آزار می‌رسانند و به بیوه زنان احسان نمی‌کنند.
Job FarTPV 24:22  خدا با قدرت خود ظالمان را نابود می‌سازد. آنها ظاهراً موفّق به نظر می‌رسند، امّا در واقع امیدی در زندگی ندارند.
Job FarTPV 24:23  شاید خدا به آنها در زندگی امنیّت ببخشد و از آنها حمایت کند، ولی همیشه مراقب رفتار آنهاست.
Job FarTPV 24:24  برای مدّتی موفّق می‌شوند، لیکن بزودی مثل علف، پژمرده می‌شوند و مانند خوشه‌های گندم، قطع می‌گردند.
Job FarTPV 24:25  چه کسی می‌تواند سخنان مرا تکذیب کند؟
Chapter 25
Job FarTPV 25:2  «سلطنت و هیبت از آن خداست و او صلح را در آسمانها برقرار می‌کند.
Job FarTPV 25:3  کسی نمی‌تواند شمارهٔ فرشتگانی را که در خدمت او هستند، بداند. نور خدا بر همه‌کس و در همه‌جا می‌تابد.
Job FarTPV 25:4  آیا انسان فانی می‌تواند در نظر خدا پاک و بی‌عیب باشد؟
Job FarTPV 25:5  حتّی مهتاب و ستارگان در نظر او درخشنده و پاک نیستند،
Job FarTPV 25:6  چه رسد به انسان خاکی که کِرمی بیش نیست. زندگی انسان چه ارزشی در نظر خدا دارد؟»
Chapter 26
Job FarTPV 26:1  شما چه مددکاران خوبی برای منِ مسکین و بیچاره هستید!
Job FarTPV 26:2  شما چه مددکاران خوبی برای منِ مسکین و بیچاره هستید!
Job FarTPV 26:3  و با پندهای عالی و گفتار حکیمانه مرا متوجّه حماقتم ساختید!
Job FarTPV 26:4  چه کسی به این سخنان شما گوش می‌دهد و چه کسی این حرفها را به شما الهام کرده است؟ بلدد
Job FarTPV 26:5  ارواح مردگان، آبها و موجوداتی که در آنها زندگی می‌کنند، در حضور خدا می‌لرزند.
Job FarTPV 26:6  در دنیای مردگان، همه‌چیز برای او آشکار است و هیچ چیزی از نظر او پوشیده نیست.
Job FarTPV 26:7  خدا آسمان را در فضا پهن کرد و زمین را بی‌ستون، معلّق نگه داشته است.
Job FarTPV 26:8  او ابرها را از آب پُر می‌سازد و ابرها از سنگینی آن نمی‌شکافد.
Job FarTPV 26:9  روی ماهِ بدر را با ابر می‌پوشاند و از نظرها پنهان می‌کند.
Job FarTPV 26:10  او افق را بر روی اقیانوسها کشید و با آن تاریکی را از روشنایی جدا کرد.
Job FarTPV 26:11  وقتی او تهدید می‌کند، ستونهایی که آسمان را نگه می‌دارند می‌لرزند و به ارتعاش درمی‌آیند.
Job FarTPV 26:12  با قدرت خود، دریای متلاطم را آرام می‌سازد و با حکمت خود، هیولای دریایی را رام می‌کند.
Job FarTPV 26:13  روح او آسمانها را زینت داده است و دست او مار تیزرو را هلاک کرده است.
Job FarTPV 26:14  اینها فقط قسمتی از کارهای بزرگ اوست؛ ما فقط زمزمه‌ای شنیده‌ایم. چه کسی می‌تواند، در برابر قدرت عظیم او بایستد.»
Chapter 27
Job FarTPV 27:1  به حیات خدای قادر مطلق که حق مرا پایمال کرده و زندگی را به من تلخ نموده است، قسم می‌خوردم
Job FarTPV 27:2  به حیات خدای قادر مطلق که حق مرا پایمال کرده و زندگی را به من تلخ نموده است، قسم می‌خوردم
Job FarTPV 27:3  که تا جان به تن دارم و تا زمانی که خدا به من نَفَس ‌دهد،
Job FarTPV 27:4  دهان من هیچ چیز شریرانه‌ای نخواهد گفت و زبانم هرگز دروغ نخواهد گفت.
Job FarTPV 27:5  من هیچ‌گاه حرف شما را تصدیق نمی‌کنم و تا زمانی که بمیرم، ادّعای بی‌گناهی می‌کنم
Job FarTPV 27:6  من هرگز از برحق بودن ادّعایم صرف‌نظر نخواهم کرد، وجدان من پاک است.
Job FarTPV 27:7  باشد تا کسانی‌که با من مخالفند و علیه من می‌جنگندند، مانند شریران و خطاکاران جزا ببینند.
Job FarTPV 27:8  اگر خدا شخص بی‌خدا را هلاک کند و به زندگی‌اش خاتمه بدهد، چه امیدی برایش باقی می‌ماند؟
Job FarTPV 27:9  آیا خدا فریادشان را در وقت سختی و مشکلات می‌شنود؟
Job FarTPV 27:10  آنها باید از وجود قادر مطلق لذّت ببرند و در همهٔ اوقات از او کمک بخواهند.
Job FarTPV 27:11  بگذارید که دربارهٔ قدرت خدا شما را تعلیم دهم، و نقشه‌های قادر مطلق را برایتان توضیح دهم.
Job FarTPV 27:12  یقین دارم که خود شما هم تا اندازه‌ای از کارهای او آگاه هستید، پس چرا بیهوده سخن می‌گویید؟ صوفر
Job FarTPV 27:13  این است سرنوشت مردم خطاکار و ظالم، که خدای قادر مطلق برایشان تعیین فرموده است:
Job FarTPV 27:14  این مردم دارای فرزندان زیادی می‌شوند، امّا آنها یا با شمشیر به قتل می‌رسند و یا از گرسنگی می‌میرند.
Job FarTPV 27:15  کسانی هم که باقی بمانند، در اثر مرض و بلا به زیر خاک می‌روند که حتّی بیوه‌های آنها هم برای آنها گریه و ماتم نمی‌کنند.
Job FarTPV 27:16  مردم خطاکار هرچند مثل ریگ دریا پول جمع کنند و صندوقهای پُر از لباس داشته باشند،
Job FarTPV 27:17  امّا عاقبت، اشخاصِ نیک پول آنها را مصرف می‌کنند و لباس ایشان را می‌پوشند.
Job FarTPV 27:18  آنها خانه‌هایی می‌سازند که مانند تار عنکبوت و سایبانِ نگهبانان، دوامی ندارد.
Job FarTPV 27:19  آنها ثروتمند به بستر می‌روند، امّا وقتی بیدار می‌شوند و چشم باز می‌کنند، می‌بینند که ثروتشان از دست رفته است.
Job FarTPV 27:20  سیلاب وحشت آنها را فرا می‌گیرد و توفانِ نیستی در شب آنها را با خود می‌برد.
Job FarTPV 27:21  باد شرقی آنها را به هوا بلند می‌کند و از خانه‌هایشان دور می‌سازد.
Job FarTPV 27:22  با بی‌رحمی بر آنها که در حال فرار هستند می‌وزد.
Job FarTPV 27:23  به‌خاطر مصیبتی که بر سر آنها آمده است، دست می‌زنند و آنها را مسخره می‌کنند.
Chapter 28
Job FarTPV 28:1  نقره از معدن استخراج می‌شود و طلا را در کوره تصفیه می‌کنند.
Job FarTPV 28:2  آهن را از زمین به دست می‌آورند و مس را از ذوب کردن سنگها.
Job FarTPV 28:3  مردم در اعماق تاریکی جستجو می‌کنند و برای سنگهای معدنی تا دورترین نقطهٔ زمین به جستجو می‌پردازند.
Job FarTPV 28:4  فراتر از جایی که کسی زندگی کند یا پای بشری به آنجا رسیده باشد و از طنابها خود را آویزان کرده به درون می‌روند.
Job FarTPV 28:5  سطح زمین خوراک به بار می‌آورد، درحالی‌که در زیر هستهٔ همین زمین، آتش مذاب نهفته است.
Job FarTPV 28:6  سنگهای زمین دارای یاقوت و خاک آن دارای طلا می‌باشد.
Job FarTPV 28:7  نه پرندگان شکاری راه آن معادن را می‌دانند و نه لاشخورها در بالای آنها پرواز کرده‌اند.
Job FarTPV 28:8  شیر و حیوان درندهٔ دیگری در آن جاها قدم نزده‌ است.
Job FarTPV 28:9  امّا مردم، سنگ خارا را می‌شکنند و کوهها را از بیخ می‌کنند،
Job FarTPV 28:10  صخره‌‌ها را می‌شکافند و سنگهای نفیس به دست می‌آورند.
Job FarTPV 28:11  سرچشمهٔ دریاها را می‌کاوند و چیزهای نهفته را بیرون می‌آورند.
Job FarTPV 28:12  امّا حکمت را در کجا می‌توان یافت و دانش در کجا پیدا می‌شود؟
Job FarTPV 28:13  انسان فانی راه آن را نمی‌داند و در دنیای زندگان پیدا نمی‌شود.
Job FarTPV 28:14  اعماق اقیانوس‌ها می‌گویند که حکمت پیش ما نیست و در اینجا پیدا نمی‌شود.
Job FarTPV 28:15  حکمت را نمی‌توان با طلا خرید و ارزش آن بیشتر از نقره است،
Job FarTPV 28:16  گرانبهاتر است از طلا و جواهرات نفیس.
Job FarTPV 28:17  طلا و الماس را نمی‌توان با حکمت برابر کرد و با جواهر و طلای نفیس مبادله نمی‌شود.
Job FarTPV 28:18  ارزش حکمت بمراتب بالاتر از مرجان و بلور و گرانتر از لعل است.
Job FarTPV 28:19  یاقوت کبود و طلای خالص را نمی‌توان با حکمت مقایسه کرد.
Job FarTPV 28:20  پس حکمت را از کجا می‌توان به دست آورد و منشأ دانش کجاست؟
Job FarTPV 28:21  حکمت از نظر تمام موجودات زنده پوشیده است و حتّی پرندگان هوا نیز آن را نمی‌بینند.
Job FarTPV 28:22  مرگ و نیستی ادّعا می‌کنند که فقط شایعه‌ای از آن شنیده‌اند.
Job FarTPV 28:23  تنها خدا راه حکمت را می‌شناسد و می‌داند آن را در کجا می‌توان یافت.
Job FarTPV 28:24  زیرا هیچ گوشهٔ زمین از او پوشیده نیست، و هر چیزی را که در زیر آسمان است می‌بیند.
Job FarTPV 28:25  خدا، به باد قدرت وزیدن می‌دهد و حدود و اندازهٔ دریاها را تعیین می‌کند.
Job FarTPV 28:26  به باران فرمان می‌دهد که در کجا ببارد و برق و صاعقه در کدام مسیر تولید شوند.
Job FarTPV 28:27  پس او می‌داند که حکمت در کجاست. او آن را امتحان کرد، ارزش آن را دیده تأیید فرمود.
Job FarTPV 28:28  آنگاه به بشر گفت: «به یقین بدانید که ترس از خداوند، حکمت واقعی و پرهیزکردن از شرارت، دانش حقیقی است.»
Chapter 29
Job FarTPV 29:1  ایّوب به کلام خود ادامه داده گفت:
Job FarTPV 29:2  ای کاش دوران سابق و آن روزهایی که خدا مراقب و مواظب من بود، دوباره می‌آمد.
Job FarTPV 29:3  در آن روزها نور او بر من می‌تابید و راه تاریک مرا روشن می‌کرد.
Job FarTPV 29:4  آن وقت دوران کامرانی من بود و از دوستی خدا برخوردار بودم.
Job FarTPV 29:5  خدای قادر مطلق با من بود و فرزندانم دور من جمع بودند.
Job FarTPV 29:6  پاهای خود را با شیر می‌شستم و از صخره‌‌ها برای من روغن زیتون جاری می‌شد.
Job FarTPV 29:7  وقتی به دروازهٔ شهر می‌رفتم و بر کرسی خود می‌نشستم،
Job FarTPV 29:8  جوانان برای من راه باز می‌کردند و ریش‌سفیدان به احترام من برمی‌خاستند.
Job FarTPV 29:9  رهبران شهر از حرف زدن باز می‌ایستادند و سکوت می‌کردند.
Job FarTPV 29:10  حتّی شخصیّت‌های مهم با دیدن من ساکت می‌شدند.
Job FarTPV 29:11  هرکسی که مرا می‌دید و سخنان مرا می‌شنید، مرا ستایش می‌نمود.
Job FarTPV 29:12  زیرا من به داد مردم فقیر می‌رسیدم و به یتیمانِ بی‌کس کمک می‌کردم.
Job FarTPV 29:13  کسانی‌که در حال مرگ بودند، برایم دعا می‌کردند و با کار نیک، دل بیوه زنان را شاد می‌ساختم.
Job FarTPV 29:14  کارهای خود را از روی عدل و انصاف انجام می‌دادم.
Job FarTPV 29:15  برای کورها چشم و برای مردم لَنگ، پا بودم.
Job FarTPV 29:16  از نیازمندان مثل یک پدر دستگیری می‌کردم و از حق غریبان دفاع می‌نمودم.
Job FarTPV 29:17  دندانهای نیش ظالمان را می‌شکستم و شکار را از دهنشان می‌گرفتم.
Job FarTPV 29:18  آرزو داشتم که بعد از یک عمر شاد و طولانی، به آسودگی در خانهٔ خود بمیرم.
Job FarTPV 29:19  مثل درختی بودم که ریشه‌اش به آب می‌رسید و شاخه‌هایش با شبنم شاداب می‌شدند.
Job FarTPV 29:20  همه از من تمجید می‌کردند و قدرت و نیروی من روزافزون بود.
Job FarTPV 29:21  همه به سخنان من گوش می‌دادند و از پندهای من استفاده می‌کردند.
Job FarTPV 29:22  وقتی من سخنانم را تمام می‌کردم، کسی حرفی نمی‌زد. کلام من مانند قطرات شبنم بر آنها می‌چکید.
Job FarTPV 29:23  آنها همچون دهقانی که چشم به راه باران باشد، با شوق تمام منتظر شنیدن کلام من می‌بودند.
Job FarTPV 29:24  وقتی دلسرد می‌شدند، با یک تبسم آنها را دلگرم می‌ساختم و با روی خوش، آنها را تشویق می‌نمودم.
Job FarTPV 29:25  در میان آنها، مانند پادشاه حکومت می‌کردم و در هنگام غم، آنها را تسلّی می‌دادم.
Chapter 30
Job FarTPV 30:1  امّا اکنون آنهایی که از من جوانتر هستند، و من عار داشتم که پدرانشان با سگهای من از گلّه‌ام نگهبانی نمایند، مسخره‌ام می‌کنند.
Job FarTPV 30:2  آنها یک عدّه اشخاص تنبل بودند که کاری از دستشان ساخته نبود.
Job FarTPV 30:3  آن‌قدر فقیر بودند که از گرسنگی به بیابان می‌رفتند و ریشه و برگ گیاه می‌خوردند.
Job FarTPV 30:4  آن‌قدر فقیر بودند که از گرسنگی به بیابان می‌رفتند و ریشه و برگ گیاه می‌خوردند.
Job FarTPV 30:5  از اجتماع رانده شده بودند و مردم با آنها مانند دزدان رفتار می‌کردند.
Job FarTPV 30:6  در غارها و حفره‌ها زندگی می‌کردند و در بین صخره‌ها پناه می‌بردند.
Job FarTPV 30:7  مثل حیوان زوزه می‌کشیدند و در زیر بوته‌ها با هم جمع می‌شدند.
Job FarTPV 30:8  گروهی بیکاره و بی‌نام و نشان هستند که از اجتماع طرد شده‌اند.
Job FarTPV 30:9  اکنون آنها می‌آیند و به من می‌خندند و مرا بازیچهٔ دست خود ساخته‌اند.
Job FarTPV 30:10  آنها با نفرت با من رفتار می‌کنند و فکر می‌کنند برای من خیلی خوب هستند، آنها حتّی به صورتم آب دهان می‌اندازند.
Job FarTPV 30:11  چون خدا مرا درمانده و بیچاره ساخته است، آنها به مخالفت من برخاسته‌اند.
Job FarTPV 30:12  فتنه‌گران از هر سو به من حمله می‌کنند و اسباب هلاکت مرا مهیّا کرده‌اند.
Job FarTPV 30:13  راه مرا می‌بندند و به من آزار می‌رسانند و کسی نیست که آنها را باز دارد.
Job FarTPV 30:14  ناگهان از هر طرف بر من هجوم می‌آورند و بر سر من می‌ریزند.
Job FarTPV 30:15  ترس و وحشت مرا فراگرفته و عزّت و آبرویم بر باد رفته، و سعادتم مانند ابر از بین رفته است.
Job FarTPV 30:16  اکنون جانم به لب رسیده و رنجهای من پایانی ندارد.
Job FarTPV 30:17  شبها استخوانهایم درد می‌کنند و لحظه‌ای آرام و قرار ندارم.
Job FarTPV 30:18  خداوند یقهٔ مرا می‌گیرد و لباسم را دور من می‌پیچاند
Job FarTPV 30:19  خدا مرا در گل ولای افکنده و در خاک و خاکستر پایمالم کرده است.
Job FarTPV 30:20  پیش تو ای خدا، زاری و فریاد می‌کنم، امّا تو به من جواب نمی‌دهی. در حضورت می‌ایستم، ولی تو به من توجّه نمی‌نمایی.
Job FarTPV 30:21  تو بر من رحم نمی‌کنی و با قدرت بر من جفا می‌‌کنی.
Job FarTPV 30:22  مرا در میان تندباد می‌اندازی و در مسیر توفان قرار می‌دهی.
Job FarTPV 30:23  می‌دانم که مرا به دست مرگ، یعنی به سرنوشتی که برای همهٔ موجودات تعیین کرده‌ای، می‌سپاری.
Job FarTPV 30:24  چرا به کسی‌که از پا افتاده و برای کمک التماس می‌نماید، حمله می‌‌کنی؟
Job FarTPV 30:25  آیا من برای کسانی‌که در زحمت بودند، گریه نکردم و آیا به‌خاطر مردم مسکین و نیازمند، غصّه نخوردم؟
Job FarTPV 30:26  امّا به عوض خوبی، بدی دیدم و به عوض نور، تاریکی نصیبم شد.
Job FarTPV 30:27  دلم پریشان است و آرام ندارم و به روز بد گرفتار شده‌ام.
Job FarTPV 30:28  ماتم‌کنان در عالم تاریکی، سرگردان هستم. در میان جماعت می‌ایستم و برای کمک فریاد می‌زنم.
Job FarTPV 30:29  همنشین من شغال و شترمرغ دوست من شده است.
Job FarTPV 30:30  پوست بدنم سیاه شده، به زمین می‌ریزد و استخوانهایم از شدّت تب می‌سوزند.
Job FarTPV 30:31  آواز چنگ من به ساز غم تبدیل شده و از نی من، نوای ناله و صدای گریه می‌آید.
Chapter 31
Job FarTPV 31:1  با چشمان خود پیمان بستم که به هیچ دختری با نظر شهوت نگاه نکنم.
Job FarTPV 31:2  چون می‌دانم که خدای قادر مطلق چه بلایی بر سر چنین افرادی می‌آورد.
Job FarTPV 31:3  او بر سر مردم شریر و بدکار از آسمان بلا و مصیبت نازل می‌کند.
Job FarTPV 31:4  او هر کاری که می‌کنم و هر قدمی که برمی‌دارم، می‌بیند.
Job FarTPV 31:5  من هرگز به راه غلط نرفته‌ام و کسی را فریب نداده‌ام.
Job FarTPV 31:6  می‌خواهم خدا خودش مرا با ترازوی عدالت بسنجد تا بی‌گناهی من ثابت شود.
Job FarTPV 31:7  اگر از راه راست منحرف شده باشم، یا دلم دنبال آنچه که چشمم خواسته است، رفته باشد و یا دستم به گناه آلوده شده باشد،
Job FarTPV 31:8  آن وقت چیزی را که کاشته‌ام، دیگران بخورند و همهٔ محصولات من از ریشه کنده شوند.
Job FarTPV 31:9  اگر دلم فریفتهٔ زن مرد دیگری شده باشد، یا در کمین زن همسایه باشم،
Job FarTPV 31:10  پس زن من هم، کنیز مرد دیگری شود. دیگران با او همبستر شوند.
Job FarTPV 31:11  زیرا این کار جنایت است و عامل آن سزاوار مجازات می‌باشد
Job FarTPV 31:12  و مثل آتشِ سوزانِ دنیای مردگان می‌تواند همه‌چیز مرا از بین ببرد و محصول مرا ریشه‌کن سازد.
Job FarTPV 31:13  اگر شکایت کنیز و غلام خود را علیه خود نشنیده و با آنها از روی انصاف رفتار نکرده باشم،
Job FarTPV 31:14  چطور می‌توانم با خدا روبه‌رو شوم و وقتی‌که از من بازخواست کند، چه جوابی می‌توانم به او بدهم.
Job FarTPV 31:15  زیرا همان خدایی که مرا آفریده، کنیز و غلام مرا هم خلق کرده است.
Job FarTPV 31:16  از کمک به مردم مسکین خودداری نکرده‌ام، بیوه زنی را در حال بیچارگی ترک نکرده‌ام،
Job FarTPV 31:17  نان خود را به تنهایی نخورده‌ام و آن را همیشه با یتیمان گرسنه قسمت کرده
Job FarTPV 31:18  و در سراسر عمر خود برای آنها مثل پدری غمخوار بودم و از کودکی، راهنمای بیوه‌زنان بوده‌ام.
Job FarTPV 31:19  اگر می‌دیدم که کسی لباس ندارد و از سرما در خطر است و یا شخص مسکینی برهنه به سر می‌برد،
Job FarTPV 31:20  از پشم گوسفندانم لباس می‌دوختم و به او می‌دادم تا از سردی هوا در امان بوده، از صمیم دل برای من دعا کند و من برکت ببینم.
Job FarTPV 31:21  اگر به‌خاطر اینکه در دادگاه نفوذ دارم، حق یتیمی را پایمال کرده باشم،
Job FarTPV 31:22  بازوی من از شانه قطع شود و دستم بشکند.
Job FarTPV 31:23  چون من از مجازات و عظمت خدا می‌ترسیدم هرگز جرأت نمی‌کردم که به چنین کاری دست بزنم.
Job FarTPV 31:24  به طلا و نقره اعتماد و اتّکا نداشته‌ام
Job FarTPV 31:25  و ثروت زیاد مایهٔ خوشی من نبوده است.
Job FarTPV 31:26  به آفتاب تابان و مهتاب درخشان دل نبسته‌ام.
Job FarTPV 31:27  آنها را نپرستیده و از دور نبوسیده‌ام.
Job FarTPV 31:28  زیرا این کار هم گناه است و اگر آن کار را می‌کردم، مستوجب مجازات می‌بودم، چون با این کار، خدای متعال را منکر می‌شدم.
Job FarTPV 31:29  هرگز از مصیبت دشمنان شاد نشده‌ام و از بلایی که بر سرشان آمده است، خوشحال نبوده‌ام.
Job FarTPV 31:30  زبان خود را از گناه بازداشته و برای آنها دعای بد نکرده‌ام.
Job FarTPV 31:31  آنهایی که برای من کار می‌کنند هرگز گرسنه نبوده‌اند.
Job FarTPV 31:32  هیچ غریبه‌ای را نگذاشته‌ام که شب در کوچه بخوابد، بلکه درِ خانهٔ من، همیشه به روی مسافران باز بوده است.
Job FarTPV 31:33  هیچ‌گاه مثل دیگران سعی نکرده‌ام که از ترسِ سرزنش مردم، گناهان خود را پنهان کنم و خاموش در خانه مانده و بیرون نروم.
Job FarTPV 31:34  هیچ‌گاه مثل دیگران سعی نکرده‌ام که از ترسِ سرزنش مردم، گناهان خود را پنهان کنم و خاموش در خانه مانده و بیرون نروم.
Job FarTPV 31:35  آیا کسی هست که به سخنان من گوش بدهد؟ من قسم می‌خورم که حقیقت را می‌گویم. بگذارید قادر مطلق جواب مرا بگوید، و اتّهاماتی را که علیه من وارد کرده‌اند، نشان بدهد.
Job FarTPV 31:36  من آنها را به گردن می‌گیرم و تاج سر خود می‌سازم.
Job FarTPV 31:37  همهٔ کارهایی را که کرده‌ام، برای او بیان می‌کنم و با سرفرازی در حضور او می‌ایستم.
Job FarTPV 31:38  اگر زمینی را که در آن کشت می‌کنم از مالک اصلی‌اش بزور گرفته باشم،
Job FarTPV 31:39  و از محصول آن بدون قیمت خورده و باعث قتل مالک آن شده باشم،
Job FarTPV 31:40  در آن زمین به عوض گندم، خار و به جای جو، علف هرزه بروید. سخنان ایّوب پایان گرفت.
Chapter 32
Job FarTPV 32:1  آن سه دوست ایّوب دیگر جوابی نداشتند که به او بدهند، زیرا او خودش را بی‌گناه می‌دانست.
Job FarTPV 32:2  آنگاه شخصی به نام الیهو، پسر برکئیل بوزی، از خاندان رام، که در آنجا حاضر بود خشمگین شد، چون ایّوب خود را بی‌گناه می‌دانست و خدا را متّهم می‌کرد.
Job FarTPV 32:3  او همچنین بر آن سه دوست ایّوب خشمگین بود؛ زیرا هرچند جواب درستی نداشتند تا ایّوب را قانع کنند که گناهکار است، او را محکوم می‌ساختند.
Job FarTPV 32:4  الیهو تا آن لحظه صبر کرده و به ایّوب جوابی نداده بود، چون دیگران از او بزرگتر بودند.
Job FarTPV 32:5  ولی وقتی دید که آنها ساکت مانده‌اند، خشمگین شد.
Job FarTPV 32:6  پس الیهو رشتهٔ سخن را به دست گرفته گفت: چون من جوانتر از شما هستم، بنابراین ترسیدم که اظهار عقیده کنم.
Job FarTPV 32:7  به خود گفتم که شما پیرترید و باید از روی تجربهٔ سالهای عمر خود با حکمت سخن بگویید.
Job FarTPV 32:8  امّا این روح خدای قادر مطلق است که به انسان حکمت می‌بخشد،
Job FarTPV 32:9  سن و سال نیست که به ما حکمت می‌آموزد یا کمک می‌کند که بفهمیم چه چیزی درست است.
Job FarTPV 32:10  پس حالا به من گوش بدهید، تا نظر خود را برای شما بیان کنم.
Job FarTPV 32:11  من با صبر و دقّت به سخنان و دلایل شما گوش دادم، امّا هیچ‌کدام شما نتوانستید جواب قانع کننده‌ای به ایّوب بدهید و ثابت کنید که او گناهکار است.
Job FarTPV 32:12  من با صبر و دقّت به سخنان و دلایل شما گوش دادم، امّا هیچ‌کدام شما نتوانستید جواب قانع کننده‌ای به ایّوب بدهید و ثابت کنید که او گناهکار است.
Job FarTPV 32:13  نگویید که ما حکیم هستیم و تنها خدا می‌تواند گناهکار را به‌خاطر گناهش مقصّر بداند.
Job FarTPV 32:14  ایّوب با شما صحبت می‌کرد نه با من. اگر با من صحبت می‌کرد، طور دیگری به او جواب می‌دادم.
Job FarTPV 32:15  شما دیگر جرأت ندارید که جوابی بدهید یا حرفی بزنید.
Job FarTPV 32:16  اکنون چون شما سکوت کرده‌اید، من نمی‌توانم خاموش بنشینم و چیزی نگویم.
Job FarTPV 32:17  من می‌خواهم حرف خود را بزنم و عقیدهٔ خود را بیان کنم،
Job FarTPV 32:18  زیرا حرفهای زیادی برای گفتن دارم و دیگر نمی‌توانم صبر کنم.
Job FarTPV 32:19  دل من مثل مَشکِ شراب پُر و نزدیک به ترکیدن است.
Job FarTPV 32:20  تا حرف نزنم آرام نمی‌گیرم، پس باید حرف بزنم.
Job FarTPV 32:21  من از کسی طرفداری نمی‌کنم و از روی چاپلوسی حرف نمی‌زنم،
Job FarTPV 32:22  زیرا اگر تملّق و چاپلوسی کنم، خالقم به حیات من خاتمه می‌دهد.
Chapter 33
Job FarTPV 33:1  حال ای ایّوب با دقّت به سخنان من گوش بده.
Job FarTPV 33:2  می‌خواهم آنچه را که در نظر دارم به تو بگویم.
Job FarTPV 33:3  حرفهای من از صمیم دل، صادقانه و حقیقت است.
Job FarTPV 33:4  زیرا روح خدا مرا سرشته و نَفَس قادر متعال به من زندگی بخشیده است.
Job FarTPV 33:5  اگر می‌توانی جواب مرا بدهی، درنگ نکن.
Job FarTPV 33:6  من و تو در نظر خدا فرقی نداریم. او هردوی ما را از گِل سرشته است.
Job FarTPV 33:7  پس تو نباید از من ترس و وحشت داشته باشی و من بر تو فشار نمی‌آورم.
Job FarTPV 33:9  «من پاک هستم و خطایی نکرده‌ام. بی‌عیب هستم و گناهی ندارم.
Job FarTPV 33:10  خدا بهانه می‌جوید تا گناهی در من بیابد و مرا دشمن خود می‌شمارد.
Job FarTPV 33:11  پاهایم را به زنجیر می‌بندد و در هر قدم مراقب من است.»
Job FarTPV 33:12  امّا ایّوب، من تو را قانع می‌سازم که تو اشتباه می‌‌کنی. خدا بزرگتر از همهٔ انسانهاست.
Job FarTPV 33:13  چرا خدا را متّهم می‌‌کنی و می‌گویی که او برای کارهایی که می‌کند به انسان توضیح نمی‌دهد.
Job FarTPV 33:14  خدا به راههای مختلف با انسان صحبت می‌کند، امّا کسی به کلام او توجّه نمی‌نماید.
Job FarTPV 33:15  در شب، وقتی انسان در خواب عمیق فرو می‌رود، در رؤیا با او حرف می‌زند.
Job FarTPV 33:16  گوشهای او را باز می‌کند. او را می‌ترساند و اخطار می‌دهد
Job FarTPV 33:17  خدا سخن می‌گوید تا او را از گناه کردن باز دارد و از مغرور شدن رهایی‌اش‌‌ بخشد،
Job FarTPV 33:18  تا از مرگ و هلاکت نجات یابد.
Job FarTPV 33:19  خدا انسان را با درد و بیماری سرزنش می‌کند.
Job FarTPV 33:20  در اثر مرض، انسان اشتهای خود را از دست می‌دهد به طوری که حتّی از لذیذترین غذاها هم بدش می‌آید.
Job FarTPV 33:21  آن‌قدر لاغر می‌شود که از او فقط پوست و استخوان بجا می‌ماند.
Job FarTPV 33:22  پایش به لب گور می‌رسد و به دنیای مردگان نزدیک می‌شود.
Job FarTPV 33:23  امّا اگر یکی از هزاران فرشتهٔ خدا حاضر باشد و از او شفاعت نموده و بگوید که بی‌گناه است،
Job FarTPV 33:24  آنگاه بر او رحم کرده، می‌فرماید: «آزادش کنید و نگذارید که هلاک شود، زیرا کفّاره‌ای برایش یافته‌ام.»
Job FarTPV 33:25  بدن او دوباره جوان و قوی می‌گردد.
Job FarTPV 33:26  هر وقت به حضور خدا دعا کند، خدا دعایش را می‌پذیرد و او با شادمانی در پیشگاه او حضور می‌یابد و خدا سعادت گذشته‌اش را به او بازمی‌گرداند.
Job FarTPV 33:27  بعد او سرود می‌خواند و به مردم می‌گوید: «من گناه کردم و از راه راست منحرف شدم،
Job FarTPV 33:28  امّا خدا گناهان مرا بخشید و مرا از مرگ و هلاکت نجات داد.»
Job FarTPV 33:29  خدا بارها این کارها را برای انسان انجام می‌دهد،
Job FarTPV 33:30  تا جان او را از هلاکت برهاند و از نور حیات برخوردارش سازد.
Job FarTPV 33:31  ایّوب، سخنان مرا بشنو و خاموش باش و به آنچه می‌گویم توجّه کن.
Job FarTPV 33:32  امّا اگر چیزی برای گفتن داری، بگو. من می‌خواهم بشنوم و اگر گفتارت درست باشد، قبول می‌کنم.
Job FarTPV 33:33  وگرنه ساکت باش و به من گوش بده تا به تو حکمت بیاموزم.
Chapter 34
Job FarTPV 34:1  الیهو به کلام خود ادامه داده گفت:
Job FarTPV 34:2  ای مردان دانا، به سخنان من گوش بدهید و ای عاقلان بشنوید!
Job FarTPV 34:3  همان‌طور که زبان مزهٔ غذای خوب را می‌فهمد، گوش هم سخنان خوب را تشخیص می‌دهد.
Job FarTPV 34:4  پس ما باید چیزهای درست خوب را اختیار نماییم.
Job FarTPV 34:5  ایّوب ادّعا کرد: «من بی‌گناه هستم و خدا مرا از حق من محروم کرده است.
Job FarTPV 34:6  با وجود اینکه تقصیری ندارم، دروغگو ‌شمرده می‌شوم. هرچند خطایی از من سر نزده، ولی زخمهای علاج ناپذیر در بدن خود دارم.»
Job FarTPV 34:7  آیا کسی را دیده‌اید که مثل ایّوب حرفهای مسخره بزند؟
Job FarTPV 34:8  او همنشین مردم شریر است و با اشخاص گناهکار سر و کار دارد.
Job FarTPV 34:9  او می‌گوید: «چه فایده که انسان دنبال رضای خدا باشد؟»
Job FarTPV 34:10  ای کسانی‌که دارای عقل و شعور هستید، سخنان مرا بشنوید. خدا هرگز ظلم و بدی نمی‌کند.
Job FarTPV 34:11  او هرکسی را مطابق کارهایش مکافات می‌دهد و به طوری که سزاوار است، مجازات می‌کند.
Job FarTPV 34:12  خدای قادر مطلق بدی را نمی‌پسندد و بی‌عدالتی نمی‌کند.
Job FarTPV 34:13  اختیار تمام دنیا در دست اوست و با قدرت خود جهان را اداره می‌کند.
Job FarTPV 34:14  اگر خدا اراده کند و روح و نَفَس خود را از انسان پس بگیرد،
Job FarTPV 34:15  همهٔ انسانها هلاک می‌شوند و به خاک برمی‌گردند.
Job FarTPV 34:16  اگر شعور داری به آنچه می‌گویم گوش کن.
Job FarTPV 34:17  آیا کسی‌که از عدالت نفرت دارد، می‌تواند حکمرانی کند؟ آیا می‌خواهی خدای عادل و با عظمت را محکوم کنی؟
Job FarTPV 34:18  خدا پادشاهان و حاکمان را اگر بدکار و شریر باشند محکوم می‌سازد.
Job FarTPV 34:19  او از فرمانروایان طرفداری نمی‌کند و ثروتمندان را بر فقرا ترجیح نمی‌دهد، زیرا همگی را دست توانای او خلق کرده است.
Job FarTPV 34:20  انسان ناگهان در نیمهٔ شب می‌میرد و خدا در یک لحظه جان او را می‌گیرد و به راحتی قدرتمندترین انسانها را به دیار نیستی می‌فرستد.
Job FarTPV 34:21  چشمان تیزبین او همهٔ کارهای بشر را می‌بیند و هر قدم او را زیر نظر دارد.
Job FarTPV 34:22  هیچ تاریکی نمی‌تواند اشخاص گناهکار را از نظر خدا پنهان کند.
Job FarTPV 34:23  لازم نیست خدا برای داوری انسان زمانی را تعیین کند.
Job FarTPV 34:24  زورمندان را بدون تحقیق از بین می‌برد و دیگران را جانشین آنها می‌سازد.
Job FarTPV 34:25  زیرا او از تمام کارهایشان آگاه است و شبانگاه آنها را سرنگون می‌کند.
Job FarTPV 34:26  آنها را در حضور همهٔ مردم به‌خاطر کارهای بدشان مجازات می‌کند،
Job FarTPV 34:27  چون آنها از راه خدا منحرف شده و از دستورات او پیروی نمی‌کنند.
Job FarTPV 34:28  آنها چنان ظلمی در حق مردم مسکین و فقیر نمودند که خدا فریاد نالهٔ آنها را شنید.
Job FarTPV 34:29  اگر خدا نخواهد به کمک آنها برسد، چه کسی می‌تواند از او ایراد بگیرد؟ اگر او روی خود را بپوشاند، چه کسی یا قومی می‌تواند او را ببیند؟
Job FarTPV 34:30  ملّتها هیچ‌کاری نمی‌توانند بکنند که بی‌خدایان بر آنها حکومت کنند.
Job FarTPV 34:31  ایّوب، تو باید به گناهان خود در حضور خدا اعتراف نمایی و قول بدهی که دیگر گناه نکنی.
Job FarTPV 34:32  از خدا بخواه که گناهانت را به تو نشان بدهد و باید از کارهای بدی که کرده‌ای، دست بکشی.
Job FarTPV 34:33  تو با کارهای خدا مخالفت می‌‌کنی و بازهم انتظار داری که او آنچه را که می‌خواهی برایت انجام بدهد. حالا خودت تصمیم بگیر نه من، و بگو که چه فکر می‌کنی.
Job FarTPV 34:34  کسی‌که عاقل است و شعور دارد و حرف مرا می‌شنود، تصدیق می‌کند
Job FarTPV 34:35  که حرفهای تو همه احمقانه و بی‌معنی هستند.
Job FarTPV 34:36  تو مانند اشخاص شریر حرف می‌زنی و باید جزا ببینی.
Job FarTPV 34:37  تو با نافرمانی خود بر گناهانت می‌افزایی و در حضور همگی به خدا اهانت می‌کنی.
Chapter 35
Job FarTPV 35:1  الیهو در ادامهٔ سخنان خود گفت:
Job FarTPV 35:2  ایّوب، آیا صحیح است که ادّعا می‌‌کنی در نظر خدا بی‌عیب هستی؟
Job FarTPV 35:3  یا از خدا بپرسی، اگر گناه کنم به تو چه تأثیر می‌کند و چه فایده اگر گناه نکنم؟
Job FarTPV 35:4  من به تو و به دوستانت که همراه تو هستند، جواب می‌دهم.
Job FarTPV 35:5  به آسمان بنگر و ببین که ابرها چقدر بلند هستند.
Job FarTPV 35:6  اگر گناه کنی، گناه تو چه صدمه‌ای به خدا می‌رساند؟ اگر خطاهای تو زیاد شوند، به او چه تأثیر می‌کند؟
Job FarTPV 35:7  یا اگر پاک باشی چه فایده‌ای به او می‌رسانی و چه چیزی به او می‌بخشی؟
Job FarTPV 35:8  بدی و خوبی تو در انسانها تأثیر می‌کند.
Job FarTPV 35:9  وقتی مردم ظلم می‌بینند، فریاد برمی‌آورند و می‌نالند و می‌خواهند که کسی به آنها کمک کند.
Job FarTPV 35:10  امّا آنها برای کمک به سوی خدایی که خالق آنهاست و در تاریکترین روزهای زندگی به آنها امید می‌بخشد
Job FarTPV 35:11  و آنها را داناتر از حیوانات و پرندگان هوا ساخته است، به خدا روی نمی‌آورند.
Job FarTPV 35:12  آنها فریاد می‌زنند، امّا خدا فریادشان را نمی‌شنود، زیرا اشخاصی مغرور و شریر هستند.
Job FarTPV 35:13  فریادشان سودی ندارد، چرا که خدای قادر مطلق نه فریاد پوچ آنها را می‌شنود و نه به آن توجّه می‌کند.
Job FarTPV 35:14  تو می‌گویی نمی‌توانی خدا را ببینی، امّا صبر کن، او به دعوی تو رسیدگی می‌کند.
Job FarTPV 35:15  تو فکر می‌‌کنی که خدا بدکاران را جزا نمی‌دهد و به گناهشان توجّه نمی‌کند.
Job FarTPV 35:16  این حرفها همه پوچ و بی‌معنی می‌باشند و تو از روی نادانی حرف می‌زنی.
Chapter 36
Job FarTPV 36:1  صبور باش و قدری بیشتر گوش بده که از طرف خدا چه می‌گویم.
Job FarTPV 36:2  صبور باش و قدری بیشتر گوش بده که از طرف خدا چه می‌گویم.
Job FarTPV 36:3  معلومات خود را به کار می‌گیرم تا نشان بدهم که خالق من، خدا عادل است.
Job FarTPV 36:4  من که در برابر تو ایستاده‌ام دروغ نمی‌گویم و دانش من کامل است.
Job FarTPV 36:5  خدا در واقع با عظمت و داناست و کسی را ذلیل و خوار نمی‌شمارد.
Job FarTPV 36:6  اشخاص شریر را زنده نمی‌گذارد و به داد مردم مظلوم می‌رسد.
Job FarTPV 36:7  به مردمان نیک توجّه دارد و آنها را به تخت پادشاهی می‌نشاند و تا به ابد سرفراز می‌سازد.
Job FarTPV 36:8  امّا اگر با زنجیرها بسته شوند و به‌خاطر آنچه که انجام داده‌اند به مصیبتی گرفتار شوند،
Job FarTPV 36:9  خدا خطاها و گناهشان را که از روی غرور مرتکب شده‌اند، به رخ آنها می‌کشد.
Job FarTPV 36:10  گوشهایشان را باز می‌کند تا دستورات او را بشنوند و از کارهای خطا دست بکشند.
Job FarTPV 36:11  هرگاه سخنان او را شنیده، از او اطاعت کنند، در تمام عمر خود سعادتمند و خوشحال خواهند شد.
Job FarTPV 36:12  امّا اگر نافرمانی کنند، با شمشیر کشته می‌شوند و در نادانی خواهند مرد.
Job FarTPV 36:13  آنانی که بی‌خدا می‌باشند، همیشه خشمگین هستند و حتّی در وقت هلاکت هم از خدا کمک نمی‌طلبند.
Job FarTPV 36:14  در جوانی می‌میرند و عمرشان با ننگ و رسوایی به پایان می‌رسد.
Job FarTPV 36:15  امّا خدا رنجدیدگان را از سختی و زحمت نجات می‌دهد و در حقیقت وقتی‌که رنج می‌بینند، گوشهایشان را باز می‌کنند.
Job FarTPV 36:16  خدا تو را از رنج و مصیبت می‌رهاند و به جایی می‌آورد که خوشبخت و آرام باشی و سفرهٔ تو را با نعمات خود پُر می‌کند.
Job FarTPV 36:17  امّا اکنون به‌خاطر شرارت خود سزاوار مجازات هستی.
Job FarTPV 36:18  پس احتیاط کن، مبادا کسی تو را با رشوه و ثروت از راه راست منحرف سازد.
Job FarTPV 36:19  ناله و فریاد تو سودی ندارد و با قدرت خود نمی‌توانی از مصیبت رهایی یابی.
Job FarTPV 36:20  در آرزوی فرا رسیدن شب نباش، چرا که شب وقت هلاکت ملّتهاست.
Job FarTPV 36:21  به راه گناه مرو، زیرا به‌خاطر گناه بود که تو به این مصیبتها گرفتار شدی.
Job FarTPV 36:22  به یادآور که قدرت خدا چقدر عظیم است؛ او معلّمی است که همتا ندارد.
Job FarTPV 36:23  چه کسی می‌تواند به او بگوید که چه کند و یا او را متّهم به بی‌عدالتی نماید؟
Job FarTPV 36:24  مردم همیشه کارهای خدا را ستایش کرده‌اند، تو هم باید او را به‌خاطر کارهایش ستایش کنی.
Job FarTPV 36:25  همهٔ مردم کارهای او را دیده‌اند و از دور مشاهده کرده‌اند.
Job FarTPV 36:26  ما نمی‌توانیم عظمت خدا را بکلّی درک کنیم و به ازلی بودن او پی ببریم.
Job FarTPV 36:27  او آب را به صورت بخار به هوا می‌فرستد و از آن قطرات باران را می‌سازد.
Job FarTPV 36:28  بعد ابرها باران را به فراوانی برای انسان می‌ریزند.
Job FarTPV 36:29  کسی نمی‌داند که ابرها چگونه در آسمان حرکت می‌کنند و غرّش رعد از آسمان خدا چگونه برمی‌خیزد!
Job FarTPV 36:30  می‌بینید که چگونه آسمان را با برق روشن می‌سازد، امّا اعماق دریا همچنان تاریک می‌ماند.
Job FarTPV 36:31  خدا روزیِ مردم را آماده کرده، به فراوانی به آنها می‌دهد.
Job FarTPV 36:32  برق را با دستهای خود می‌گیرد و به هدف می‌زند.
Job FarTPV 36:33  رعد، فرا رسیدن توفان را اعلام می‌کند و حیوانات هم از آمدن آن باخبر می‌شوند.
Chapter 37
Job FarTPV 37:1  از این سبب دل من به لرزه می‌آید و بشدّت تکان می‌خورد.
Job FarTPV 37:2  غرّش صدای خدا را بشنوید و به زمزمه‌ای که از دهان او خارج می‌شود گوش بدهید.
Job FarTPV 37:3  او برق را به سراسر آسمان می‌فرستد و هر گوشهٔ زمین را روشن می‌کند.
Job FarTPV 37:4  بعد غرّش صدای او همچون آواز با هیبت رعد به گوش می‌رسد و با صدای او تیرهای برق پیاپی رها می‌شوند.
Job FarTPV 37:5  به فرمان خدا کارهای عجیبی رخ می‌دهد که عقل ما از درک آنها عاجز است.
Job FarTPV 37:6  به برف امر می‌کند که بر زمین ببارد و وقتی‌که بارش باران بر زمین شروع می‌شود،
Job FarTPV 37:7  مردم دست از کار می‌کشند و متوجّه قدرت او می‌شوند.
Job FarTPV 37:8  حیوانات وحشی به بیشهٔ خود می‌شتابند و در آنجا پناه می‌برند.
Job FarTPV 37:9  توفان از جنوب می‌آید و باد سرد از شمال.
Job FarTPV 37:10  خدا بر آب دریاهای وسیع می‌دمد و آن را منجمد می‌سازد.
Job FarTPV 37:11  ابرها را از رطوبت پُر می‌کند و برق خود را به وسیلهٔ آنها به هر سو می‌فرستد.
Job FarTPV 37:12  به فرمان او به همه‌جا حرکت می‌کنند و آنچه را که خدا اراده می‌فرماید، بجا می‌آورند.
Job FarTPV 37:13  او باران را برای مجازات مردم، یا به عنوان رحمت برای انسان و آبیاری زمین می‌فرستد.
Job FarTPV 37:14  لحظه‌ای صبر کن و گوش بده و لحظه‌ای دربارهٔ کارهای عجیب خدا تأمل کن.
Job FarTPV 37:15  آیا می‌دانی که خدا چگونه ارادهٔ خود را عملی می‌سازد و برق را در بین ابرها تولید می‌کند؟
Job FarTPV 37:16  آیا می‌دانی که چطور ابرها در هوا معلّق می‌مانند؟ اینها همه کارهای شگفت‌آور خدایی است که در دانش و حکمت کامل است.
Job FarTPV 37:17  وقتی زمین در اثر باد جنوب داغ می‌شود و لباسهایت از گرمی به تنت می‌چسبند،
Job FarTPV 37:18  آیا می‌توانی خدا را کمک کنی که آسمان را گسترش بدهد و آن را مثل آهن صیقل داده شده، سخت بگرداند؟
Job FarTPV 37:19  به ما یاد بده که به او چه بگوییم، زیرا فکر ما نارساست و نمی‌دانیم که چگونه با او صحبت کنیم.
Job FarTPV 37:20  من جرأت آن را ندارم که با خدا حرف بزنم، زیرا می‌ترسم که کشته شوم.
Job FarTPV 37:21  همان‌طور که نمی‌توانیم در آسمان صاف و بی‌ابر، به نور خورشید نگاه کنیم،
Job FarTPV 37:22  همچنین نیز نمی‌توانیم به جلال با هیبت خدا، که با شکوه تمام بر ما می‌درخشد، خیره شویم.
Job FarTPV 37:23  خدای قادر مطلق آن‌قدر با عظمت است که ما حتّی نمی‌توانیم تصوّر کنیم. او در قدرت و عدالت بزرگ است و نسبت به همه از روی انصاف رفتار می‌کند و بر کسی ظلم نمی‌کند.
Job FarTPV 37:24  بنابراین همهٔ انسانها از او می‌ترسند و او به کسانی‌که ادّعای حکمت می‌کنند، توجّهی ندارد.
Chapter 38
Job FarTPV 38:1  آنگاه خداوند از میان گِردباد به ایّوب جواب داد:
Job FarTPV 38:2  «این کیست که با سخنان پوچ و بی‌معنی خود حکمت مرا انکار می‌کند؟
Job FarTPV 38:3  اکنون مثل یک مرد آماده شو و به سؤالات من جواب بده.
Job FarTPV 38:4  وقتی‌که اساس زمین را بنا نهادم تو کجا بودی؟ اگر می‌دانی بگو.
Job FarTPV 38:5  آیا می‌دانی که چه کسی حد و وسعت آن را تعیین نمود؟ چه کسی و به چه ترتیب آن را اندازه کرد؟
Job FarTPV 38:6  ستونهای آن بر چه چیزی قرار دارند و چه کسی بنیاد آن را گذاشت؟
Job FarTPV 38:7  در هنگام وقوع این چیزها ستارگانِ صبحگاهی، سرود شادی را با هم زمزمه کردند و فرشتگان آسمان فریاد شادمانی سر دادند.
Job FarTPV 38:8  وقتی‌که آب دریا از دل زمین فوران کرد، چه کسی دروازه‌های آن را بست؟
Job FarTPV 38:9  این من بودم که روی دریا را با ابر پوشاندم و با تاریکی غلیظ پیچیدم.
Job FarTPV 38:10  کناره‌های آن را تعیین نمودم و با سواحل احاطه‌اش کردم.
Job FarTPV 38:11  به دریا گفتم: «از اینجا جلوتر نرو و موجهای سرکش تو از این نقطه تجاوز نکنند.»
Job FarTPV 38:12  آیا در سراسر عمرت هرگز به صبح فرمان داد‌ه‌ای که بدمد یا به شفق گفته‌ای که در جای خود پدید آید
Job FarTPV 38:13  و کرانه‌های زمین را فرا گیرد تا روشنی صبح، شرارت شب را از میان بردارد؟
Job FarTPV 38:14  شفق، رنگ زمین را لاله‌گون می‌سازد و همچون لباس رنگ شده درمی‌آورد
Job FarTPV 38:15  و روشنی روز نمایان شده دست شریران را از شرارت کوتاه می‌سازد.
Job FarTPV 38:16  آیا چشمه‌های دریا را دیده‌ای یا به اعماق دریاها قدم گذاشته‌ای؟
Job FarTPV 38:17  آیا تا به حال کسی دروازه‌ای را که از دنیای مردگان محافظت می‌کند، به تو نشان داده است؟
Job FarTPV 38:18  آیا می‌دانی که زمین چقدر وسعت دارد؟ اگر می‌دانی به من جواب بده.
Job FarTPV 38:19  آیا می‌دانی که سرچشمهٔ نور در کجاست و تاریکی از کجا می‌آید؟
Job FarTPV 38:20  آیا می‌توانی حدود آنها را بیابی و راهی را که به منشاء آنها می‌رود، پیدا کنی؟
Job FarTPV 38:21  تو باید بدانی! زیرا سن تو بسیار زیاد است و در وقت پیدایش دنیا وجود داشتی!
Job FarTPV 38:22  آیا در مخزنهای برف داخل شده‌ای و می‌دانی که تگرگ در کجا ذخیره می‌شود؟
Job FarTPV 38:23  من آنها را برای روز مصیبت و جنگ انبار کرده‌ام.
Job FarTPV 38:24  آیا می‌دانی که روشنی از کجا می‌تابد و باد شرقی از کجا می‌وزد؟
Job FarTPV 38:25  چه کسی درّه‌‌ها را برای سیل کَنده و مسیر رعد و برق را ساخته است؟
Job FarTPV 38:26  چه کسی باران را به بیابانها و جاهای خشک و غیرمسکون می‌فرستد
Job FarTPV 38:27  تا زمینهای متروک و بایر آبیاری شوند و علف به بار آورند؟
Job FarTPV 38:28  آیا باران و شبنم پدر دارند؟
Job FarTPV 38:29  یخ را چه کسی تولید می‌کند و شبنم از کجا به وجود می‌آید؟
Job FarTPV 38:30  چه کسی آب را مثل سنگ به یخ تبدیل می‌کند و سطح دریا را منجمد می‌سازد؟
Job FarTPV 38:31  آیا می‌توانی ستارگان پروین را به هم ببندی و رشتهٔ منظومهٔ جبار را بگشایی؟
Job FarTPV 38:32  آیا می‌توانی حرکت ستارگان را در فصلهای مختلف اداره کنی و دُب اکبر را با اقمار آن هدایت نمایی؟
Job FarTPV 38:33  آیا از قوانین آسمانها اطّلاع داری و می‌توانی آنها را در روی زمین تطبیق دهی؟
Job FarTPV 38:34  آیا می‌توانی به ابرها فرمان بدهی که سیل باران را بر سرت ببارند؟
Job FarTPV 38:35  آیا می‌توانی به برق امر کنی که در مسیر خود حرکت کند و برق به تو بگوید، اطاعت می‌کنم؟
Job FarTPV 38:36  چه کسی به انسان عقل و حکمت داد؟
Job FarTPV 38:37  چه کسی آن‌قدر دانش دارد که بتواند ابرها را بشمارد و مشکهای آسمان را بر روی زمین خالی کند
Job FarTPV 38:38  و خاک را به هم آمیخته از آن کلوخ بسازد؟
Job FarTPV 38:39  آیا می‌توانی برای شیر، شکار تهیّه کنی و به او و بچّه‌هایش که در بیشهٔ خود در کمین نشسته‌اند، خوراک بدهی؟
Job FarTPV 38:40  آیا می‌توانی برای شیر، شکار تهیّه کنی و به او و بچّه‌هایش که در بیشهٔ خود در کمین نشسته‌اند، خوراک بدهی؟
Job FarTPV 38:41  چه کسی برای زاغها که با شکم گرسنه به هر سو پرواز می‌کنند و جوجه‌هایشان که در آشیانه برای غذا فریاد می‌زنند، خوراک آماده می‌نماید؟
Chapter 39
Job FarTPV 39:1  «آیا می‌دانی که بُز کوهی چه وقت می‌زاید؟ آیا وضع حمل آهو را مشاهده کرده‌ای؟
Job FarTPV 39:2  آیا مدّت حاملگی و زمان زاییدن او را می‌دانی؟
Job FarTPV 39:3  آیا مدّت حاملگی و زمان زاییدن او را می‌دانی؟
Job FarTPV 39:4  بچّه‌هایش در صحرا بزرگ و قوی می‌شوند، بعد از پدر و مادر جدا شده، دیگر برنمی‌گردند.
Job FarTPV 39:5  چه کسی به الاغ وحشی آزادی داد و آن را رها کرد؟
Job FarTPV 39:6  من بیابان را خانه‌اش و شوره زارها را مسکنش ساختم.
Job FarTPV 39:7  شور و غوغای شهر را دوست ندارد و صدای چوپان به گوشش نمی‌رسد.
Job FarTPV 39:8  دامنهٔ کوهها چراگاه آن است و آنجا در جستجوی علف می‌باشد.
Job FarTPV 39:9  آیا گاو وحشی می‌خواهد تو را خدمت کند؟ آیا در کنار آخور تو می‌خوابد؟
Job FarTPV 39:10  آیا می‌توانی آن گاو را با ریسمان ببندی تا زمینت را شخم بزند؟
Job FarTPV 39:11  آیا به قوّت زیادش اعتماد داری که کارهایت را به او بسپاری؟
Job FarTPV 39:12  آیا باور می‌‌کنی که اگر او را بفرستی محصولت را می‌آورد و در خرمنگاه جمع می‌کند؟
Job FarTPV 39:13  شترمرغ با غرور بال می‌زند، امّا پر و بال آن طوری نیست که بتواند پرواز کند.
Job FarTPV 39:14  شترمرغ به روی زمین تخم می‌گذارد، تا خاک آن را گرم نگه دارد.
Job FarTPV 39:15  غافل از اینکه ممکن است کسی آن را زیر پا له کند یا حیوانی وحشی آن را پایمال کند.
Job FarTPV 39:16  با جوجه‌های خود با چنان خشونتی رفتار می‌کند که گویی مال خودش نیستند و به زحمتی که کشیده بی‌تفاوت است و اگر جوجه‌هایش بمیرند، اعتنا نمی‌کند.
Job FarTPV 39:17  زیرا خدا به او شعور نداده و او را از عقل محروم کرده است.
Job FarTPV 39:18  امّا هرگاه بالهای خود را باز کند و بدود، هیچ اسب و سوارکاری به او نمی‌رسد.
Job FarTPV 39:19  آیا این تو بودی که اسب را قدرتمند ساختی؟ و به آن یال دادی؟
Job FarTPV 39:20  آیا تو او را وادار می‌سازی که مثل ملخ جست و خیز کند و شیههٔ ترسناک بکشد؟
Job FarTPV 39:21  می‌بینی که چگونه با غرور سُم خود را بر زمین می‌کوبد و از نیروی خود لذّت می‌برد و به جنگ می‌رود.
Job FarTPV 39:22  ترس در دلش راه ندارد و بدون هراس با شمشیر مقابله می‌کند.
Job FarTPV 39:23  از سر و صدای اسلحه و برق نیزه و گُرز نمی‌ترسد.
Job FarTPV 39:24  با شنیدن صدای نعرهٔ جنگ، دیگر آرام نمی‌گیرد و با خشم و هیجان به میدان جنگ می‌تازد.
Job FarTPV 39:25  با شنیدن صدای شیپور شیهه می‌کشد و از دور بوی جنگ به مشامش می‌رسد و فریاد و خروش فرماندهان، او را به هیجان می‌آورد.
Job FarTPV 39:26  آیا تو به شاهین آموخته‌ای که چگونه پرواز کند و بالهای خود را به سوی جنوب بگشاید؟
Job FarTPV 39:27  آیا عقاب به فرمان تو آشیانهٔ خود را بر فراز قلّهٔ بلند می‌سازد؟
Job FarTPV 39:28  ببین ‌که چطور بالای صخره‌‌ها خانه می‌سازد و بر سنگهای تیز می‌نشیند.
Job FarTPV 39:29  از آنجا شکار خود را زیر نظر می‌گیرد و چشمان تیزبینش، از دور آن را می‌بیند.
Job FarTPV 39:30  جایی که لاشه باشد، حاضر می‌شود و جوجه‌هایش خون آن را می‌مکند.
Chapter 40
Job FarTPV 40:1  ایّوب، آیا هنوز هم می‌خواهی با من که خدای قادر مطلق هستم مباحثه کنی؟ تو که از کارهای من ایراد می‌گیری، باید به من جواب بدهی.» ایّوب:
Job FarTPV 40:2  ایّوب، آیا هنوز هم می‌خواهی با من که خدای قادر مطلق هستم مباحثه کنی؟ تو که از کارهای من ایراد می‌گیری، باید به من جواب بدهی.» ایّوب:
Job FarTPV 40:3  خداوندا من احمقانه حرف می‌زنم. حال دهان خود را می‌بندم،
Job FarTPV 40:4  خداوندا من احمقانه حرف می‌زنم. حال دهان خود را می‌بندم،
Job FarTPV 40:5  زیرا من حرفهای خود را زده‌ام و بار دیگر تکرار نمی‌کنم.
Job FarTPV 40:6  آنگاه خداوند از میان گِردباد به ایّوب چنین جواب داد: خداوند
Job FarTPV 40:7  اکنون مثل یک مرد آماده شو و به سؤالاتی که از تو می‌کنم جواب بده.
Job FarTPV 40:8  آیا می‌خواهی مرا به بی‌عدالتی متّهم سازی؟ تو مرا مقصّر می‌دانی و خود را حق به جانب می‌دانی.
Job FarTPV 40:9  آیا تو مثل من قدرت داری؟ آیا صدای تو مانند آواز رعدآسای من است؟
Job FarTPV 40:10  اگر چنین است، خود را با جلال و شکوه زینت بده و با عزّت و شوکت ملبّس شو.
Job FarTPV 40:11  بر مردم متکبّر بنگر؛ خشم خود را بر آنها بریز و فروتنشان بگردان.
Job FarTPV 40:12  به آنها نظر کن و با یک نگاه آنها را خوار و ذلیل ساز و بدکاران را در جایی که ایستاده‌اند پایمال کن.
Job FarTPV 40:13  تا در زیر خاک بروند و در دنیای مردگان زندانی شوند.
Job FarTPV 40:14  آن وقت من تصدیق می‌کنم که تو با زور بازوی خود می‌توانی پیروز گردی.
Job FarTPV 40:15  به کرگدن نگاه کن. همان‌طور که تو را آفریدم او را هم آفریده‌ام. او مثل گاو علف می‌خورد.
Job FarTPV 40:16  امّا اندامی نیرومند دارد و چه قدرتی در ماهیچه‌هایش می‌باشد!
Job FarTPV 40:17  دُمش مانند درخت سرو، راست است و رگ و پِی‌ رانش به هم بافته شده‌اند.
Job FarTPV 40:18  استخوانهایش مثل لوله‌های برنزی و پاهایش مانند میله‌های آهنی می‌باشند.
Job FarTPV 40:19  این حیوان یکی از عجیبترین مخلوقات من است. تنها من که آفرینندهٔ او هستم، می‌توانم مغلوبش کنم.
Job FarTPV 40:20  کوهها برایش سبزه می‌رویاند در جایی که حیوانات وحشی‌بازی می‌کنند.
Job FarTPV 40:21  در زیر بوته‌های خاردار دراز می‌کشد و در میان درختان سایه‌دار، مخفی می‌شود.
Job FarTPV 40:22  سایهٔ درختان او را می‌پوشاند و بیدهای کنار جویبار او را احاطه می‌کند.
Job FarTPV 40:23  از طغیان دریا نمی‌ترسد و اگر رود اردن بر سرش بریزد، نمی‌تواند آرامش او را بر هم بزند.
Job FarTPV 40:24  چه کسی می‌تواند چشمان او را کور کند و او را به بند بکشد؟ هیچ‌کسی نمی‌تواند به بینی او حلقه بیندازد و گرفتارش کند.
Chapter 41
Job FarTPV 41:1  آیا می‌توانی تمساح را با چنگک شکار کنی یا زبانش را با ریسمان ببندی؟
Job FarTPV 41:2  آیا می‌توانی پوزهٔ او را مهار و لاشه‌اش را با چنگک سوراخ کنی؟
Job FarTPV 41:3  آیا پیش تو زاری می‌کند که به او آزار نرسانی؟
Job FarTPV 41:4  آیا با تو پیمان می‌بندد که همیشه خدمتکار تو باشد؟
Job FarTPV 41:5  آیا می‌توانی با او مثل یک پرنده، بازی کنی یا به گردنش قلّاده انداخته به کنیزانت ببخشی؟
Job FarTPV 41:6  آیا ماهیگیران می‌توانند او را تکه‌تکه کنند و به تاجران بفروشند؟
Job FarTPV 41:7  آیا تیر در پوست او فرو می‌رود یا نیزهٔ ماهیگیری سر او را سوراخ می‌کند؟
Job FarTPV 41:8  اگر به او دست بزنی چنان غوغایی برپا می‌کند که تا یادت باشد دیگر این کار را نکنی.
Job FarTPV 41:9  هرکسی که بخواهد او را شکار کند از دیدنش خود را می‌بازد و جرأت خود را از دست می‌دهد.
Job FarTPV 41:10  اگر تحریک شود، آن‌قدر خشمگین می‌گردد که کسی جرأت نمی‌کند، در برابر او بایستد.
Job FarTPV 41:11  در تمام روی زمین کسی نیست که به او حمله کند و زنده بماند.
Job FarTPV 41:12  بگذار تا دربارهٔ پاهای هیولا برایت بگویم که چقدر قدرتمند است.
Job FarTPV 41:13  کسی نمی‌تواند پوست او را بشکافد یا زرهی را که می‌پوشد، سوراخ نماید یا جرأت کند که به دندانهای ترسناک او نزدیک شود و یا دهان او را باز کند.
Job FarTPV 41:14  کسی نمی‌تواند پوست او را بشکافد یا زرهی را که می‌پوشد، سوراخ نماید یا جرأت کند که به دندانهای ترسناک او نزدیک شود و یا دهان او را باز کند.
Job FarTPV 41:15  پشت او از پره‌های زره مانند تشکیل شده
Job FarTPV 41:16  و این پره‌‌ها آن‌چنان نزدیک و محکم به هم بافته شده‌اند که هیچ چیزی قادر نیست، آنها را از هم جدا نماید و حتّی هوا هم نمی‌تواند در آنها نفوذ کند.
Job FarTPV 41:17  و این پره‌‌ها آن‌چنان نزدیک و محکم به هم بافته شده‌اند که هیچ چیزی قادر نیست، آنها را از هم جدا نماید و حتّی هوا هم نمی‌تواند در آنها نفوذ کند.
Job FarTPV 41:18  وقتی عطسه می‌زند، بخار آن در پرتو نور آفتاب می‌درخشد و چشمانش به آفتابی می‌مانند که هنگام صبح طلوع می‌کند.
Job FarTPV 41:19  از دهانش شعله‌ها و جرّقه‌های آتش برمی‌خیزد.
Job FarTPV 41:20  از سوراخهای بینی‌اش مثل بخاری که از دیگ جوشان برمی‌خیزد، دود خارج می‌شود.
Job FarTPV 41:21  نَفَس او آتش می‌افروزد و از دهانش شعلهٔ آتش زبانه می‌کشد.
Job FarTPV 41:22  نیروی او در گردنش جا دارد و هر که با او روبه‌رو شود، وحشت می‌کند.
Job FarTPV 41:23  طبقات گوشت بدنش سخت و محکم به هم چسبیده‌اند.
Job FarTPV 41:24  دلش مانند سنگ زیرین آسیاب سخت است.
Job FarTPV 41:25  وقتی از جا برمی‌خیزد، نیرومندان به وحشت افتاده، از ترس بیهوش می‌شوند.
Job FarTPV 41:26  شمشیر، نیزه، تیر یا گُرز در او اثر نمی‌کند.
Job FarTPV 41:27  آهن برایش مثل کاه است و برنز مانند چوب پوسیده.
Job FarTPV 41:28  تیر نمی‌تواند او را بگریزاند، سنگ فلاخن مثل پَر کاه در او اثر نمی‌کند.
Job FarTPV 41:29  گرز برای او مانند کاه است و به نیزه‌هایی که به سویش پرتاب می‌شوند، می‌خندد.
Job FarTPV 41:30  پوست شکمش مثل تکه‌های ناهموار سفال است و مانند پنجهٔ خرمنکوب بر زمین شیار می‌زند.
Job FarTPV 41:31  او دریا را مثل آب جوشان به حرکت در می‌آورد و آن را مثل ظرفی از روغن به حباب تبدیل می‌کند.
Job FarTPV 41:32  خط درخشانی پشت سر خود بر جای می‌گذارد و دریا از کف، سفید می‌شود.
Job FarTPV 41:33  در روی زمین هیچ حیوانی مانند او بی‌باک نیست.
Job FarTPV 41:34  او پادشاه حیوانات وحشی است و از همهٔ جانوران برتر است.»
Chapter 42
Job FarTPV 42:1  آنگاه ایّوب به خداوند چنین جواب داد. ایّوب
Job FarTPV 42:2  من می‌دانم که تو قادر به هر کاری هستی و هیچ‌کسی نمی‌تواند، تو را از اراده‌ات باز دارد.
Job FarTPV 42:3  تو پرسیدی: 'چرا با سخنان بی‌معنی خود حکمت مرا انکار می‌‌کنی؟' من به راستی از روی نادانی حرف زدم و نمی‌دانستم چه می‌گویم. دربارهٔ چیزهایی سخن گفتم که بالاتر از فهم من بودند.
Job FarTPV 42:4  به من گفتی که سخنانت را گوش کنم و به سؤالهایی که از من می‌‌کنی، جواب بدهم.
Job FarTPV 42:5  قبل از این گوش من دربارهٔ تو چیزهایی شنیده بود، امّا اکنون چشم من تو را می‌بیند،
Job FarTPV 42:6  بنابراین از خودم بدم می‌آید و در خاک و خاکستر می‌نشینم و توبه می‌کنم.
Job FarTPV 42:7  بعد از آن که خداوند سخنان خود را با ایّوب تمام کرد، به الیفاز تیمانی فرمود: «من از تو و دو دوستت خشمگین هستم، زیرا شما مانند بنده‌ام، ایّوب دربارهٔ من حرف درست نزدید.
Job FarTPV 42:8  پس حالا هفت گوساله و هفت قوچ گرفته پیش بنده‌ام، ایّوب بروید و آنها را به‌خاطر گناه خود به عنوان قربانی سوختنی تقدیم کنید. آنگاه بندهٔ من، ایّوب برای شما دعا می‌کند و من دعایش را می‌پذیرم و گناه شما را می‌بخشم، چرا که دربارهٔ من مانند ایّوب حقیقت را در مورد من بیان نکرده‌اید.»
Job FarTPV 42:9  پس الیفاز تیمانی، بلدد شوحی و صوفر نعماتی رفتند و همان‌طور که خداوند فرموده بود عمل کردند و خداوند دعای ایّوب را در حق آنها مستجاب نمود.
Job FarTPV 42:10  پس از آن که ایّوب برای دوستان خود دعا کرد، خداوند باز ایّوب را کامیاب ساخت و دو برابر همهٔ چیزهایی را که در گذشته داشت، به او بازگردانید.
Job FarTPV 42:11  سپس همهٔ برادران، خواهران و آشنایانش به‌خاطر مصیبتی که بر سر او آمده بود، برای تسلّی پیش او آمدند و در خانه‌اش جشن گرفتند. هر کدام آنها پول و انگشتر طلا به او هدیه دادند.
Job FarTPV 42:12  خداوند در سالهای آخر عمر ایّوب، بیشتر از اول به او برکت داد. او دارای چهارده هزار گوسفند، شش هزار شتر، هفت هزار جفت گاو و هزار الاغ ماده شد.
Job FarTPV 42:13  او همچنین هفت پسر و سه دختر به نامهای یمیمه، قصیعه و قَرَن هفوک داشت.
Job FarTPV 42:14  او همچنین هفت پسر و سه دختر به نامهای یمیمه، قصیعه و قَرَن هفوک داشت.
Job FarTPV 42:15  در تمام آن سرزمین هیچ زنی، زیبایی دختران ایّوب را نداشت و پدرشان به آنها هم مانند برادرانشان ارث داد.
Job FarTPV 42:16  بعد از آن ایّوب یکصد و چهل سال دیگر زندگی کرد و فرزندان و نوه‌های خود را تا نسل چهارم دید.
Job FarTPV 42:17  او پس از یک عمر طولانی در سن پیری و سالخوردگی چشم از جهان فرو بست.