NUMBERS
Up
Chapter 1
| Numb | Dari | 1:1 | در روز اول ماه دوم سال دوم بعد از آنکه قوم اسرائیل از مصر خارج شدند و در حالیکه در بیابان سینا بسر می بردند، خداوند در خیمۀ عبادت به موسی فرمود: | |
| Numb | Dari | 1:5 | اینست نامهای سرکردگان هر قبیله: از قبیلۀ رؤبین: اَلیصور، پسر شَدیئور؛ از قبیلۀ شمعون: شلومی ئیل، پسر صوریشدای؛ از قبیلۀ یهودا: نحشون، پسر عمیناداب؛ از قبیلۀ ایسَسکار: نتنائیل، پسر صوغر؛ از قبیلۀ زبولون: اِلیاب، پسر حیلون؛ از قبیلۀ افرایم: الیشمع، پسر عمیهود؛ از قبیلۀ مَنَسّی: جَملی ئیل، پسر فَدَهسور؛ از قبیلۀ بنیامین: اَبیدان، پسر جِدعونی؛ از قبیلۀ دان: اَخیعَزَر، پسر عمیشدای؛ از قبیلۀ اَشیر: فَجعیئیل، پسر عُکران؛ از قبیلۀ جاد: اَلیاساف، پسر دعویل؛ از قبیلۀ نَفتالی: اَخیرَع، پسر عینان. | |
| Numb | Dari | 1:6 | اینست نامهای سرکردگان هر قبیله: از قبیلۀ رؤبین: اَلیصور، پسر شَدیئور؛ از قبیلۀ شمعون: شلومی ئیل، پسر صوریشدای؛ از قبیلۀ یهودا: نحشون، پسر عمیناداب؛ از قبیلۀ ایسَسکار: نتنائیل، پسر صوغر؛ از قبیلۀ زبولون: اِلیاب، پسر حیلون؛ از قبیلۀ افرایم: الیشمع، پسر عمیهود؛ از قبیلۀ مَنَسّی: جَملی ئیل، پسر فَدَهسور؛ از قبیلۀ بنیامین: اَبیدان، پسر جِدعونی؛ از قبیلۀ دان: اَخیعَزَر، پسر عمیشدای؛ از قبیلۀ اَشیر: فَجعیئیل، پسر عُکران؛ از قبیلۀ جاد: اَلیاساف، پسر دعویل؛ از قبیلۀ نَفتالی: اَخیرَع، پسر عینان. | |
| Numb | Dari | 1:7 | اینست نامهای سرکردگان هر قبیله: از قبیلۀ رؤبین: اَلیصور، پسر شَدیئور؛ از قبیلۀ شمعون: شلومی ئیل، پسر صوریشدای؛ از قبیلۀ یهودا: نحشون، پسر عمیناداب؛ از قبیلۀ ایسَسکار: نتنائیل، پسر صوغر؛ از قبیلۀ زبولون: اِلیاب، پسر حیلون؛ از قبیلۀ افرایم: الیشمع، پسر عمیهود؛ از قبیلۀ مَنَسّی: جَملی ئیل، پسر فَدَهسور؛ از قبیلۀ بنیامین: اَبیدان، پسر جِدعونی؛ از قبیلۀ دان: اَخیعَزَر، پسر عمیشدای؛ از قبیلۀ اَشیر: فَجعیئیل، پسر عُکران؛ از قبیلۀ جاد: اَلیاساف، پسر دعویل؛ از قبیلۀ نَفتالی: اَخیرَع، پسر عینان. | |
| Numb | Dari | 1:8 | اینست نامهای سرکردگان هر قبیله: از قبیلۀ رؤبین: اَلیصور، پسر شَدیئور؛ از قبیلۀ شمعون: شلومی ئیل، پسر صوریشدای؛ از قبیلۀ یهودا: نحشون، پسر عمیناداب؛ از قبیلۀ ایسَسکار: نتنائیل، پسر صوغر؛ از قبیلۀ زبولون: اِلیاب، پسر حیلون؛ از قبیلۀ افرایم: الیشمع، پسر عمیهود؛ از قبیلۀ مَنَسّی: جَملی ئیل، پسر فَدَهسور؛ از قبیلۀ بنیامین: اَبیدان، پسر جِدعونی؛ از قبیلۀ دان: اَخیعَزَر، پسر عمیشدای؛ از قبیلۀ اَشیر: فَجعیئیل، پسر عُکران؛ از قبیلۀ جاد: اَلیاساف، پسر دعویل؛ از قبیلۀ نَفتالی: اَخیرَع، پسر عینان. | |
| Numb | Dari | 1:9 | اینست نامهای سرکردگان هر قبیله: از قبیلۀ رؤبین: اَلیصور، پسر شَدیئور؛ از قبیلۀ شمعون: شلومی ئیل، پسر صوریشدای؛ از قبیلۀ یهودا: نحشون، پسر عمیناداب؛ از قبیلۀ ایسَسکار: نتنائیل، پسر صوغر؛ از قبیلۀ زبولون: اِلیاب، پسر حیلون؛ از قبیلۀ افرایم: الیشمع، پسر عمیهود؛ از قبیلۀ مَنَسّی: جَملی ئیل، پسر فَدَهسور؛ از قبیلۀ بنیامین: اَبیدان، پسر جِدعونی؛ از قبیلۀ دان: اَخیعَزَر، پسر عمیشدای؛ از قبیلۀ اَشیر: فَجعیئیل، پسر عُکران؛ از قبیلۀ جاد: اَلیاساف، پسر دعویل؛ از قبیلۀ نَفتالی: اَخیرَع، پسر عینان. | |
| Numb | Dari | 1:10 | اینست نامهای سرکردگان هر قبیله: از قبیلۀ رؤبین: اَلیصور، پسر شَدیئور؛ از قبیلۀ شمعون: شلومی ئیل، پسر صوریشدای؛ از قبیلۀ یهودا: نحشون، پسر عمیناداب؛ از قبیلۀ ایسَسکار: نتنائیل، پسر صوغر؛ از قبیلۀ زبولون: اِلیاب، پسر حیلون؛ از قبیلۀ افرایم: الیشمع، پسر عمیهود؛ از قبیلۀ مَنَسّی: جَملی ئیل، پسر فَدَهسور؛ از قبیلۀ بنیامین: اَبیدان، پسر جِدعونی؛ از قبیلۀ دان: اَخیعَزَر، پسر عمیشدای؛ از قبیلۀ اَشیر: فَجعیئیل، پسر عُکران؛ از قبیلۀ جاد: اَلیاساف، پسر دعویل؛ از قبیلۀ نَفتالی: اَخیرَع، پسر عینان. | |
| Numb | Dari | 1:11 | اینست نامهای سرکردگان هر قبیله: از قبیلۀ رؤبین: اَلیصور، پسر شَدیئور؛ از قبیلۀ شمعون: شلومی ئیل، پسر صوریشدای؛ از قبیلۀ یهودا: نحشون، پسر عمیناداب؛ از قبیلۀ ایسَسکار: نتنائیل، پسر صوغر؛ از قبیلۀ زبولون: اِلیاب، پسر حیلون؛ از قبیلۀ افرایم: الیشمع، پسر عمیهود؛ از قبیلۀ مَنَسّی: جَملی ئیل، پسر فَدَهسور؛ از قبیلۀ بنیامین: اَبیدان، پسر جِدعونی؛ از قبیلۀ دان: اَخیعَزَر، پسر عمیشدای؛ از قبیلۀ اَشیر: فَجعیئیل، پسر عُکران؛ از قبیلۀ جاد: اَلیاساف، پسر دعویل؛ از قبیلۀ نَفتالی: اَخیرَع، پسر عینان. | |
| Numb | Dari | 1:12 | اینست نامهای سرکردگان هر قبیله: از قبیلۀ رؤبین: اَلیصور، پسر شَدیئور؛ از قبیلۀ شمعون: شلومی ئیل، پسر صوریشدای؛ از قبیلۀ یهودا: نحشون، پسر عمیناداب؛ از قبیلۀ ایسَسکار: نتنائیل، پسر صوغر؛ از قبیلۀ زبولون: اِلیاب، پسر حیلون؛ از قبیلۀ افرایم: الیشمع، پسر عمیهود؛ از قبیلۀ مَنَسّی: جَملی ئیل، پسر فَدَهسور؛ از قبیلۀ بنیامین: اَبیدان، پسر جِدعونی؛ از قبیلۀ دان: اَخیعَزَر، پسر عمیشدای؛ از قبیلۀ اَشیر: فَجعیئیل، پسر عُکران؛ از قبیلۀ جاد: اَلیاساف، پسر دعویل؛ از قبیلۀ نَفتالی: اَخیرَع، پسر عینان. | |
| Numb | Dari | 1:13 | اینست نامهای سرکردگان هر قبیله: از قبیلۀ رؤبین: اَلیصور، پسر شَدیئور؛ از قبیلۀ شمعون: شلومی ئیل، پسر صوریشدای؛ از قبیلۀ یهودا: نحشون، پسر عمیناداب؛ از قبیلۀ ایسَسکار: نتنائیل، پسر صوغر؛ از قبیلۀ زبولون: اِلیاب، پسر حیلون؛ از قبیلۀ افرایم: الیشمع، پسر عمیهود؛ از قبیلۀ مَنَسّی: جَملی ئیل، پسر فَدَهسور؛ از قبیلۀ بنیامین: اَبیدان، پسر جِدعونی؛ از قبیلۀ دان: اَخیعَزَر، پسر عمیشدای؛ از قبیلۀ اَشیر: فَجعیئیل، پسر عُکران؛ از قبیلۀ جاد: اَلیاساف، پسر دعویل؛ از قبیلۀ نَفتالی: اَخیرَع، پسر عینان. | |
| Numb | Dari | 1:14 | اینست نامهای سرکردگان هر قبیله: از قبیلۀ رؤبین: اَلیصور، پسر شَدیئور؛ از قبیلۀ شمعون: شلومی ئیل، پسر صوریشدای؛ از قبیلۀ یهودا: نحشون، پسر عمیناداب؛ از قبیلۀ ایسَسکار: نتنائیل، پسر صوغر؛ از قبیلۀ زبولون: اِلیاب، پسر حیلون؛ از قبیلۀ افرایم: الیشمع، پسر عمیهود؛ از قبیلۀ مَنَسّی: جَملی ئیل، پسر فَدَهسور؛ از قبیلۀ بنیامین: اَبیدان، پسر جِدعونی؛ از قبیلۀ دان: اَخیعَزَر، پسر عمیشدای؛ از قبیلۀ اَشیر: فَجعیئیل، پسر عُکران؛ از قبیلۀ جاد: اَلیاساف، پسر دعویل؛ از قبیلۀ نَفتالی: اَخیرَع، پسر عینان. | |
| Numb | Dari | 1:15 | اینست نامهای سرکردگان هر قبیله: از قبیلۀ رؤبین: اَلیصور، پسر شَدیئور؛ از قبیلۀ شمعون: شلومی ئیل، پسر صوریشدای؛ از قبیلۀ یهودا: نحشون، پسر عمیناداب؛ از قبیلۀ ایسَسکار: نتنائیل، پسر صوغر؛ از قبیلۀ زبولون: اِلیاب، پسر حیلون؛ از قبیلۀ افرایم: الیشمع، پسر عمیهود؛ از قبیلۀ مَنَسّی: جَملی ئیل، پسر فَدَهسور؛ از قبیلۀ بنیامین: اَبیدان، پسر جِدعونی؛ از قبیلۀ دان: اَخیعَزَر، پسر عمیشدای؛ از قبیلۀ اَشیر: فَجعیئیل، پسر عُکران؛ از قبیلۀ جاد: اَلیاساف، پسر دعویل؛ از قبیلۀ نَفتالی: اَخیرَع، پسر عینان. | |
| Numb | Dari | 1:17 | در همان روز موسی، هارون و سرکردگان قبایل، تمام مردانی را که بیست ساله و بالا تر بودند برای ثبت نام در بیابان سینا احضار کرده قراریکه خداوند به موسی امر فرموده بود، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری نمود. | |
| Numb | Dari | 1:18 | در همان روز موسی، هارون و سرکردگان قبایل، تمام مردانی را که بیست ساله و بالا تر بودند برای ثبت نام در بیابان سینا احضار کرده قراریکه خداوند به موسی امر فرموده بود، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری نمود. | |
| Numb | Dari | 1:19 | در همان روز موسی، هارون و سرکردگان قبایل، تمام مردانی را که بیست ساله و بالا تر بودند برای ثبت نام در بیابان سینا احضار کرده قراریکه خداوند به موسی امر فرموده بود، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری نمود. | |
| Numb | Dari | 1:20 | نتیجۀ نهائی آن از این قرار است: از قبیلۀ رؤبین (پسر اول یعقوب): همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و آمادۀ خدمت نظامی بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان چهل و شش هزار و پنجصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:21 | نتیجۀ نهائی آن از این قرار است: از قبیلۀ رؤبین (پسر اول یعقوب): همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و آمادۀ خدمت نظامی بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان چهل و شش هزار و پنجصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:22 | از قبیلۀ شمعون: همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خانوادۀ شان سرشماری کرد، تعداد شان پنجاه و نُه هزار سیصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:23 | از قبیلۀ شمعون: همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خانوادۀ شان سرشماری کرد، تعداد شان پنجاه و نُه هزار سیصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:24 | از قبیلۀ جاد: همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان چهل و پنج هزار و ششصد و پنجاه نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:25 | از قبیلۀ جاد: همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان چهل و پنج هزار و ششصد و پنجاه نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:26 | از قبیلۀ یهودا: همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان هفتاد و چهار هزار و ششصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:27 | از قبیلۀ یهودا: همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان هفتاد و چهار هزار و ششصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:28 | از قبیلۀ ایسَسکار: همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان پنجاه و چهار هزار و چهارصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:29 | از قبیلۀ ایسَسکار: همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان پنجاه و چهار هزار و چهارصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:30 | از قبیلۀ زبولون: همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان پنجاه و هفت هزار و چهارصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:31 | از قبیلۀ زبولون: همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان پنجاه و هفت هزار و چهارصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:32 | از قبیلۀ افرایم (پسر یوسف): همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان چهل هزار و پنجصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:33 | از قبیلۀ افرایم (پسر یوسف): همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان چهل هزار و پنجصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:34 | از قبیلۀ مَنَسّی (پسر یوسف): همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان سی و دو هزار و دوصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:35 | از قبیلۀ مَنَسّی (پسر یوسف): همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان سی و دو هزار و دوصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:36 | از قبیلۀ بنیامین: همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، بر حسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان سی و پنج هزار و چهارصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:37 | از قبیلۀ بنیامین: همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، بر حسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان سی و پنج هزار و چهارصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:38 | از قبیلۀ دان: همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان شصت و دو هزار و هفتصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:39 | از قبیلۀ دان: همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان شصت و دو هزار و هفتصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:40 | از قبیلۀ اَشیر: همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان چهل و یکهزار و پنجصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:41 | از قبیلۀ اَشیر: همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان چهل و یکهزار و پنجصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:42 | از قبیلۀ نَفتالی: همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان پنجاه و سه هزار و چهارصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:43 | از قبیلۀ نَفتالی: همه مردانی را که بیست ساله و بالا تر و برای خدمت نظامی آماده بودند، برحسب قبیله و خاندان شان سرشماری کرد، تعداد شان پنجاه و سه هزار و چهارصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:44 | قرار شرح فوق، جمع کل اشخاصی که بیست ساله و بالا تر و قادر به جنگیدن بودند و برحسب قبیله و خاندان شان ذریعۀ موسی و هارون و با کمک دوازده نمایندۀ دوازده قبیلۀ اسرائیل سرشماری شدند، ششصد و سه هزار و پنجصد و پنجاه نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:45 | قرار شرح فوق، جمع کل اشخاصی که بیست ساله و بالا تر و قادر به جنگیدن بودند و برحسب قبیله و خاندان شان ذریعۀ موسی و هارون و با کمک دوازده نمایندۀ دوازده قبیلۀ اسرائیل سرشماری شدند، ششصد و سه هزار و پنجصد و پنجاه نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:46 | قرار شرح فوق، جمع کل اشخاصی که بیست ساله و بالا تر و قادر به جنگیدن بودند و برحسب قبیله و خاندان شان ذریعۀ موسی و هارون و با کمک دوازده نمایندۀ دوازده قبیلۀ اسرائیل سرشماری شدند، ششصد و سه هزار و پنجصد و پنجاه نفر بود. | |
| Numb | Dari | 1:48 | زیرا خداوند به موسی فرموده بود: «قبیلۀ لاوی باید از خدمت نظامی معاف بوده شامل سرشماری نباشند. | |
| Numb | Dari | 1:49 | زیرا خداوند به موسی فرموده بود: «قبیلۀ لاوی باید از خدمت نظامی معاف بوده شامل سرشماری نباشند. | |
| Numb | Dari | 1:50 | در عوض آن ها را به وظایف مربوط به خیمۀ حضور خداوند، اثاثیه و لوازم آن بگمار و آن ها باید در جوار خیمۀ حضور خداوند سکونت داشته باشند. | |
| Numb | Dari | 1:51 | هنگامی که خیمۀ حضور خداوند نقل داده می شود، لاویان باید آن را جمع کنند و در جای معینش دوباره برپا نمایند. اگر هر کس دیگر به آن نزدیک شود می میرد. | |
| Numb | Dari | 1:53 | لاویان باید بَدَور خیمۀ حضور خداوند، خیمۀ خود را برپا کنند تا غضب من بالای مردم اسرائیل نیاید و تنها لاویان باید مسئول امور خیمۀ حضور خداوند باشند.» | |
Chapter 2
| Numb | Dari | 2:1 | خداوند به موسی و هارون فرمود: قبایل اسرائیل باید بَدَور خیمۀ عبادت در مواضع معین و هر کدام زیر بیرق مخصوص قبیلۀ خود اردو بزنند. | |
| Numb | Dari | 2:2 | خداوند به موسی و هارون فرمود: قبایل اسرائیل باید بَدَور خیمۀ عبادت در مواضع معین و هر کدام زیر بیرق مخصوص قبیلۀ خود اردو بزنند. | |
| Numb | Dari | 2:3 | در سمت شرق: قبیلۀ یهودا، بسرکردگی نحشون، پسر عمیناداب، هفتاد و چهار هزار و ششصد نفر؛ قبیلۀ ایسَسکار، بسرکردگی نتنائیل، پسر صوغر، پنجاه و چهار هزار و چهارصد نفر؛ قبیلۀ زبولون، بسرکردگی اِلیاب، پسر حیلون، پنجاه و هفت هزار و چهارصد نفر؛ تعداد تمام افرادیکه در بخش یهودا سکونت داشتند یکصد و هشتاد و شش هزار و چهارصد نفر بود. هر وقتیکه قوم اسرائیل به جای دیگری می رفتند این سه قبیله پیشاپیش همه حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:4 | در سمت شرق: قبیلۀ یهودا، بسرکردگی نحشون، پسر عمیناداب، هفتاد و چهار هزار و ششصد نفر؛ قبیلۀ ایسَسکار، بسرکردگی نتنائیل، پسر صوغر، پنجاه و چهار هزار و چهارصد نفر؛ قبیلۀ زبولون، بسرکردگی اِلیاب، پسر حیلون، پنجاه و هفت هزار و چهارصد نفر؛ تعداد تمام افرادیکه در بخش یهودا سکونت داشتند یکصد و هشتاد و شش هزار و چهارصد نفر بود. هر وقتیکه قوم اسرائیل به جای دیگری می رفتند این سه قبیله پیشاپیش همه حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:5 | در سمت شرق: قبیلۀ یهودا، بسرکردگی نحشون، پسر عمیناداب، هفتاد و چهار هزار و ششصد نفر؛ قبیلۀ ایسَسکار، بسرکردگی نتنائیل، پسر صوغر، پنجاه و چهار هزار و چهارصد نفر؛ قبیلۀ زبولون، بسرکردگی اِلیاب، پسر حیلون، پنجاه و هفت هزار و چهارصد نفر؛ تعداد تمام افرادیکه در بخش یهودا سکونت داشتند یکصد و هشتاد و شش هزار و چهارصد نفر بود. هر وقتیکه قوم اسرائیل به جای دیگری می رفتند این سه قبیله پیشاپیش همه حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:6 | در سمت شرق: قبیلۀ یهودا، بسرکردگی نحشون، پسر عمیناداب، هفتاد و چهار هزار و ششصد نفر؛ قبیلۀ ایسَسکار، بسرکردگی نتنائیل، پسر صوغر، پنجاه و چهار هزار و چهارصد نفر؛ قبیلۀ زبولون، بسرکردگی اِلیاب، پسر حیلون، پنجاه و هفت هزار و چهارصد نفر؛ تعداد تمام افرادیکه در بخش یهودا سکونت داشتند یکصد و هشتاد و شش هزار و چهارصد نفر بود. هر وقتیکه قوم اسرائیل به جای دیگری می رفتند این سه قبیله پیشاپیش همه حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:7 | در سمت شرق: قبیلۀ یهودا، بسرکردگی نحشون، پسر عمیناداب، هفتاد و چهار هزار و ششصد نفر؛ قبیلۀ ایسَسکار، بسرکردگی نتنائیل، پسر صوغر، پنجاه و چهار هزار و چهارصد نفر؛ قبیلۀ زبولون، بسرکردگی اِلیاب، پسر حیلون، پنجاه و هفت هزار و چهارصد نفر؛ تعداد تمام افرادیکه در بخش یهودا سکونت داشتند یکصد و هشتاد و شش هزار و چهارصد نفر بود. هر وقتیکه قوم اسرائیل به جای دیگری می رفتند این سه قبیله پیشاپیش همه حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:8 | در سمت شرق: قبیلۀ یهودا، بسرکردگی نحشون، پسر عمیناداب، هفتاد و چهار هزار و ششصد نفر؛ قبیلۀ ایسَسکار، بسرکردگی نتنائیل، پسر صوغر، پنجاه و چهار هزار و چهارصد نفر؛ قبیلۀ زبولون، بسرکردگی اِلیاب، پسر حیلون، پنجاه و هفت هزار و چهارصد نفر؛ تعداد تمام افرادیکه در بخش یهودا سکونت داشتند یکصد و هشتاد و شش هزار و چهارصد نفر بود. هر وقتیکه قوم اسرائیل به جای دیگری می رفتند این سه قبیله پیشاپیش همه حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:9 | در سمت شرق: قبیلۀ یهودا، بسرکردگی نحشون، پسر عمیناداب، هفتاد و چهار هزار و ششصد نفر؛ قبیلۀ ایسَسکار، بسرکردگی نتنائیل، پسر صوغر، پنجاه و چهار هزار و چهارصد نفر؛ قبیلۀ زبولون، بسرکردگی اِلیاب، پسر حیلون، پنجاه و هفت هزار و چهارصد نفر؛ تعداد تمام افرادیکه در بخش یهودا سکونت داشتند یکصد و هشتاد و شش هزار و چهارصد نفر بود. هر وقتیکه قوم اسرائیل به جای دیگری می رفتند این سه قبیله پیشاپیش همه حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:10 | در سمت جنوب: قبیلۀ رؤبین، بسرکردگی اَلیصور، پسر شَدیئور، چهل و شش هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ شمعون، بسرکردگی شلومی ئیل، پسر صوریشدای، پنجاه و نُه هزار و سیصد نفر؛ قبیلۀ جاد، بسرکردگی اَلیاساف، پسر دعویل، چهل و پنج هزار و ششصد و پنجاه نفر؛ تعداد تمام افرادیکه در بخش رؤبین سکونت داشتند یکصد و پنجاه و یک هزار و چهارصد و پنجاه نفر بود. هنگام نقل مکان این سه قبیله در قطار دوم قرار می گرفتند. | |
| Numb | Dari | 2:11 | در سمت جنوب: قبیلۀ رؤبین، بسرکردگی اَلیصور، پسر شَدیئور، چهل و شش هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ شمعون، بسرکردگی شلومی ئیل، پسر صوریشدای، پنجاه و نُه هزار و سیصد نفر؛ قبیلۀ جاد، بسرکردگی اَلیاساف، پسر دعویل، چهل و پنج هزار و ششصد و پنجاه نفر؛ تعداد تمام افرادیکه در بخش رؤبین سکونت داشتند یکصد و پنجاه و یک هزار و چهارصد و پنجاه نفر بود. هنگام نقل مکان این سه قبیله در قطار دوم قرار می گرفتند. | |
| Numb | Dari | 2:12 | در سمت جنوب: قبیلۀ رؤبین، بسرکردگی اَلیصور، پسر شَدیئور، چهل و شش هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ شمعون، بسرکردگی شلومی ئیل، پسر صوریشدای، پنجاه و نُه هزار و سیصد نفر؛ قبیلۀ جاد، بسرکردگی اَلیاساف، پسر دعویل، چهل و پنج هزار و ششصد و پنجاه نفر؛ تعداد تمام افرادیکه در بخش رؤبین سکونت داشتند یکصد و پنجاه و یک هزار و چهارصد و پنجاه نفر بود. هنگام نقل مکان این سه قبیله در قطار دوم قرار می گرفتند. | |
| Numb | Dari | 2:13 | در سمت جنوب: قبیلۀ رؤبین، بسرکردگی اَلیصور، پسر شَدیئور، چهل و شش هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ شمعون، بسرکردگی شلومی ئیل، پسر صوریشدای، پنجاه و نُه هزار و سیصد نفر؛ قبیلۀ جاد، بسرکردگی اَلیاساف، پسر دعویل، چهل و پنج هزار و ششصد و پنجاه نفر؛ تعداد تمام افرادیکه در بخش رؤبین سکونت داشتند یکصد و پنجاه و یک هزار و چهارصد و پنجاه نفر بود. هنگام نقل مکان این سه قبیله در قطار دوم قرار می گرفتند. | |
| Numb | Dari | 2:14 | در سمت جنوب: قبیلۀ رؤبین، بسرکردگی اَلیصور، پسر شَدیئور، چهل و شش هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ شمعون، بسرکردگی شلومی ئیل، پسر صوریشدای، پنجاه و نُه هزار و سیصد نفر؛ قبیلۀ جاد، بسرکردگی اَلیاساف، پسر دعویل، چهل و پنج هزار و ششصد و پنجاه نفر؛ تعداد تمام افرادیکه در بخش رؤبین سکونت داشتند یکصد و پنجاه و یک هزار و چهارصد و پنجاه نفر بود. هنگام نقل مکان این سه قبیله در قطار دوم قرار می گرفتند. | |
| Numb | Dari | 2:15 | در سمت جنوب: قبیلۀ رؤبین، بسرکردگی اَلیصور، پسر شَدیئور، چهل و شش هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ شمعون، بسرکردگی شلومی ئیل، پسر صوریشدای، پنجاه و نُه هزار و سیصد نفر؛ قبیلۀ جاد، بسرکردگی اَلیاساف، پسر دعویل، چهل و پنج هزار و ششصد و پنجاه نفر؛ تعداد تمام افرادیکه در بخش رؤبین سکونت داشتند یکصد و پنجاه و یک هزار و چهارصد و پنجاه نفر بود. هنگام نقل مکان این سه قبیله در قطار دوم قرار می گرفتند. | |
| Numb | Dari | 2:16 | در سمت جنوب: قبیلۀ رؤبین، بسرکردگی اَلیصور، پسر شَدیئور، چهل و شش هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ شمعون، بسرکردگی شلومی ئیل، پسر صوریشدای، پنجاه و نُه هزار و سیصد نفر؛ قبیلۀ جاد، بسرکردگی اَلیاساف، پسر دعویل، چهل و پنج هزار و ششصد و پنجاه نفر؛ تعداد تمام افرادیکه در بخش رؤبین سکونت داشتند یکصد و پنجاه و یک هزار و چهارصد و پنجاه نفر بود. هنگام نقل مکان این سه قبیله در قطار دوم قرار می گرفتند. | |
| Numb | Dari | 2:17 | پشت سر این دو قطار، لاویان همراه خیمۀ حضور خداوند و همه قبایل دیگر زیر بیرق مخصوص خود حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:18 | در سمت غرب: قبیلۀ افرایم، بسرکردگی الیشمع، پسر عمیهود، چهل هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ مَنَسّی، بسرکردگی جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، سی و دو هزار و دوصد نفر؛ قبیلۀ بنیامین، بسرکردگی ابیدان، پسر جِدعونی، سی و پنج هزار و چهارصد نفر؛ تعداد کل افرادی که در بخش افرایم سکونت داشتند یکصد و هشت هزار و یکصد نفر بود. هنگام سفر این سه قبیله در ردیف سوم حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:19 | در سمت غرب: قبیلۀ افرایم، بسرکردگی الیشمع، پسر عمیهود، چهل هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ مَنَسّی، بسرکردگی جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، سی و دو هزار و دوصد نفر؛ قبیلۀ بنیامین، بسرکردگی ابیدان، پسر جِدعونی، سی و پنج هزار و چهارصد نفر؛ تعداد کل افرادی که در بخش افرایم سکونت داشتند یکصد و هشت هزار و یکصد نفر بود. هنگام سفر این سه قبیله در ردیف سوم حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:20 | در سمت غرب: قبیلۀ افرایم، بسرکردگی الیشمع، پسر عمیهود، چهل هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ مَنَسّی، بسرکردگی جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، سی و دو هزار و دوصد نفر؛ قبیلۀ بنیامین، بسرکردگی ابیدان، پسر جِدعونی، سی و پنج هزار و چهارصد نفر؛ تعداد کل افرادی که در بخش افرایم سکونت داشتند یکصد و هشت هزار و یکصد نفر بود. هنگام سفر این سه قبیله در ردیف سوم حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:21 | در سمت غرب: قبیلۀ افرایم، بسرکردگی الیشمع، پسر عمیهود، چهل هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ مَنَسّی، بسرکردگی جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، سی و دو هزار و دوصد نفر؛ قبیلۀ بنیامین، بسرکردگی ابیدان، پسر جِدعونی، سی و پنج هزار و چهارصد نفر؛ تعداد کل افرادی که در بخش افرایم سکونت داشتند یکصد و هشت هزار و یکصد نفر بود. هنگام سفر این سه قبیله در ردیف سوم حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:22 | در سمت غرب: قبیلۀ افرایم، بسرکردگی الیشمع، پسر عمیهود، چهل هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ مَنَسّی، بسرکردگی جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، سی و دو هزار و دوصد نفر؛ قبیلۀ بنیامین، بسرکردگی ابیدان، پسر جِدعونی، سی و پنج هزار و چهارصد نفر؛ تعداد کل افرادی که در بخش افرایم سکونت داشتند یکصد و هشت هزار و یکصد نفر بود. هنگام سفر این سه قبیله در ردیف سوم حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:23 | در سمت غرب: قبیلۀ افرایم، بسرکردگی الیشمع، پسر عمیهود، چهل هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ مَنَسّی، بسرکردگی جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، سی و دو هزار و دوصد نفر؛ قبیلۀ بنیامین، بسرکردگی ابیدان، پسر جِدعونی، سی و پنج هزار و چهارصد نفر؛ تعداد کل افرادی که در بخش افرایم سکونت داشتند یکصد و هشت هزار و یکصد نفر بود. هنگام سفر این سه قبیله در ردیف سوم حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:24 | در سمت غرب: قبیلۀ افرایم، بسرکردگی الیشمع، پسر عمیهود، چهل هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ مَنَسّی، بسرکردگی جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، سی و دو هزار و دوصد نفر؛ قبیلۀ بنیامین، بسرکردگی ابیدان، پسر جِدعونی، سی و پنج هزار و چهارصد نفر؛ تعداد کل افرادی که در بخش افرایم سکونت داشتند یکصد و هشت هزار و یکصد نفر بود. هنگام سفر این سه قبیله در ردیف سوم حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:25 | در سمت شمال: قبیلۀ دان، بسرکردگی اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، شصت و دو هزار و هفتصد نفر؛ قبیلۀ اَشیر، بسرکردگی فَجعیئیل، پسر عُکران، چهل و یک هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ نَفتالی، بسرکردگی اَخیرَع، پسر عینان، پنجاه و سه هزار و چهارصد نفر؛ تعداد کل افرادی که در بخش دان سکونت داشتند یکصد و پنجاه و هفت هزار و ششصد نفر بود. در وقت نقل مکان این سه قبیله در قطار آخری حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:26 | در سمت شمال: قبیلۀ دان، بسرکردگی اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، شصت و دو هزار و هفتصد نفر؛ قبیلۀ اَشیر، بسرکردگی فَجعیئیل، پسر عُکران، چهل و یک هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ نَفتالی، بسرکردگی اَخیرَع، پسر عینان، پنجاه و سه هزار و چهارصد نفر؛ تعداد کل افرادی که در بخش دان سکونت داشتند یکصد و پنجاه و هفت هزار و ششصد نفر بود. در وقت نقل مکان این سه قبیله در قطار آخری حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:27 | در سمت شمال: قبیلۀ دان، بسرکردگی اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، شصت و دو هزار و هفتصد نفر؛ قبیلۀ اَشیر، بسرکردگی فَجعیئیل، پسر عُکران، چهل و یک هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ نَفتالی، بسرکردگی اَخیرَع، پسر عینان، پنجاه و سه هزار و چهارصد نفر؛ تعداد کل افرادی که در بخش دان سکونت داشتند یکصد و پنجاه و هفت هزار و ششصد نفر بود. در وقت نقل مکان این سه قبیله در قطار آخری حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:28 | در سمت شمال: قبیلۀ دان، بسرکردگی اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، شصت و دو هزار و هفتصد نفر؛ قبیلۀ اَشیر، بسرکردگی فَجعیئیل، پسر عُکران، چهل و یک هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ نَفتالی، بسرکردگی اَخیرَع، پسر عینان، پنجاه و سه هزار و چهارصد نفر؛ تعداد کل افرادی که در بخش دان سکونت داشتند یکصد و پنجاه و هفت هزار و ششصد نفر بود. در وقت نقل مکان این سه قبیله در قطار آخری حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:29 | در سمت شمال: قبیلۀ دان، بسرکردگی اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، شصت و دو هزار و هفتصد نفر؛ قبیلۀ اَشیر، بسرکردگی فَجعیئیل، پسر عُکران، چهل و یک هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ نَفتالی، بسرکردگی اَخیرَع، پسر عینان، پنجاه و سه هزار و چهارصد نفر؛ تعداد کل افرادی که در بخش دان سکونت داشتند یکصد و پنجاه و هفت هزار و ششصد نفر بود. در وقت نقل مکان این سه قبیله در قطار آخری حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:30 | در سمت شمال: قبیلۀ دان، بسرکردگی اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، شصت و دو هزار و هفتصد نفر؛ قبیلۀ اَشیر، بسرکردگی فَجعیئیل، پسر عُکران، چهل و یک هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ نَفتالی، بسرکردگی اَخیرَع، پسر عینان، پنجاه و سه هزار و چهارصد نفر؛ تعداد کل افرادی که در بخش دان سکونت داشتند یکصد و پنجاه و هفت هزار و ششصد نفر بود. در وقت نقل مکان این سه قبیله در قطار آخری حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:31 | در سمت شمال: قبیلۀ دان، بسرکردگی اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، شصت و دو هزار و هفتصد نفر؛ قبیلۀ اَشیر، بسرکردگی فَجعیئیل، پسر عُکران، چهل و یک هزار و پنجصد نفر؛ قبیلۀ نَفتالی، بسرکردگی اَخیرَع، پسر عینان، پنجاه و سه هزار و چهارصد نفر؛ تعداد کل افرادی که در بخش دان سکونت داشتند یکصد و پنجاه و هفت هزار و ششصد نفر بود. در وقت نقل مکان این سه قبیله در قطار آخری حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 2:32 | پس مجموع تمام افراد جنگی اسرائیلی، به استثنای قبیلۀ لاوی که به امر خداوند در سرشماری شامل نبود، ششصد و سه هزار و پنجصد و پنجاه نفر بود. | |
| Numb | Dari | 2:33 | پس مجموع تمام افراد جنگی اسرائیلی، به استثنای قبیلۀ لاوی که به امر خداوند در سرشماری شامل نبود، ششصد و سه هزار و پنجصد و پنجاه نفر بود. | |
Chapter 3
| Numb | Dari | 3:1 | اینست نسب نامۀ هارون و موسی، در زمانی که خداوند در کوه سینا با موسی صحبت کرد. هارون دارای چهار پسر بنامهای ناداب (پسر اول)، ابیهو، اَلِعازار و ایتامار بود. | |
| Numb | Dari | 3:2 | اینست نسب نامۀ هارون و موسی، در زمانی که خداوند در کوه سینا با موسی صحبت کرد. هارون دارای چهار پسر بنامهای ناداب (پسر اول)، ابیهو، اَلِعازار و ایتامار بود. | |
| Numb | Dari | 3:4 | اما ناداب و ابیهو بخاطری که در بیابان سینا آتش غیر مجاز بحضور خداوند تقدیم کردند، کشته شدند و فرزندی از آن ها باقی نماند. پس تنها اَلِعازار و ایتامار در دوران حیات پدر خود با او کمک می کردند. | |
| Numb | Dari | 3:5 | خداوند به موسی فرمود: «قبیلۀ لاوی را بیاور تا آن ها بحیث معاونین هارون او را در امور کاهنی یاری نمایند. | |
| Numb | Dari | 3:6 | خداوند به موسی فرمود: «قبیلۀ لاوی را بیاور تا آن ها بحیث معاونین هارون او را در امور کاهنی یاری نمایند. | |
| Numb | Dari | 3:7 | آن ها باید تحت ادارۀ او برای مردم اسرائیل در خیمۀ حضور خداوند امور مذهبی را انجام دهند و مسئول تهیه و مراقبت لوازم و اثاثیۀ آن باشند. | |
| Numb | Dari | 3:8 | آن ها باید تحت ادارۀ او برای مردم اسرائیل در خیمۀ حضور خداوند امور مذهبی را انجام دهند و مسئول تهیه و مراقبت لوازم و اثاثیۀ آن باشند. | |
| Numb | Dari | 3:9 | آن ها باید تحت ادارۀ او برای مردم اسرائیل در خیمۀ حضور خداوند امور مذهبی را انجام دهند و مسئول تهیه و مراقبت لوازم و اثاثیۀ آن باشند. | |
| Numb | Dari | 3:10 | و تنها هارون و پسرانش را به وظیفۀ کهانت بگماری و اگر هر کس دیگر به این وظیفه اقدام نماید، باید کشته شود.» | |
| Numb | Dari | 3:11 | خداوند به موسی فرمود: «من لاویان را بعوض تمام پسران اولباری قوم اسرائیل برای خود انتخاب کرده ام و آن ها متعلق به من هستند. | |
| Numb | Dari | 3:12 | خداوند به موسی فرمود: «من لاویان را بعوض تمام پسران اولباری قوم اسرائیل برای خود انتخاب کرده ام و آن ها متعلق به من هستند. | |
| Numb | Dari | 3:13 | زیرا بعد از آنکه تمام پسران اولباری مردم مصر را کشتم فرزند اولباری اسرائیل را، چه انسان و چه حیوان باشند، برای خود گرفتم. من خداوند هستم.» | |
| Numb | Dari | 3:14 | بار دیگر خداوند در بیابان سینا به موسی فرمود: «لاویان را بر حسب قبیله و خاندان شان بشمار و پسران یک ماهه و بالا تر آن ها را سرشماری کن.» | |
| Numb | Dari | 3:15 | بار دیگر خداوند در بیابان سینا به موسی فرمود: «لاویان را بر حسب قبیله و خاندان شان بشمار و پسران یک ماهه و بالا تر آن ها را سرشماری کن.» | |
| Numb | Dari | 3:21 | جرشون جد خانواده های لِبنی و شمعی بود. تعداد ذکور آن ها، از یک ماهه و بالا تر، به هفت هزار و پنجصد نفر می رسید. | |
| Numb | Dari | 3:22 | جرشون جد خانواده های لِبنی و شمعی بود. تعداد ذکور آن ها، از یک ماهه و بالا تر، به هفت هزار و پنجصد نفر می رسید. | |
| Numb | Dari | 3:26 | پرده های دیوار های دورادور خیمه و قربانگاه، پردۀ دروازۀ دخول حویلی و طنابها و خدمات مربوطۀ آن ها بود. | |
| Numb | Dari | 3:31 | وظیفۀ شان مراقبت از صندوق پیمان خداوند، میز نان مقدس، چراغدان ها، قربانگاه، ظروفی که کاهنان در خیمۀ عبادت از آن ها استفاده می کردند، پردۀ بین جایگاه مقدس و کارهای مربوطۀ آن ها بود. | |
| Numb | Dari | 3:32 | اَلِعازار، پسر هارون رئیس رهبران لاویان بود و بر امور مستخدمین جایگاه مقدس نظارت می کرد. | |
| Numb | Dari | 3:35 | سرکردۀ این دو خانواده صوری ئیل، پسر اَبِیحایَل بود. موضع اردوگاه آن ها در سمت شمال خیمۀ عبادت بود. | |
| Numb | Dari | 3:36 | آن ها مسئولیت چهار چوب خیمۀ عبادت، پشت بندها، ستونها، پایه های ستونها و غیره اجزا و امور مربوطۀ آن ها را بدوش داشتند. | |
| Numb | Dari | 3:37 | آن ها همچنین از ستونهای دورادور حویلی و پایه ها و میخها و طنابهای خیمه مراقبت می کردند. | |
| Numb | Dari | 3:38 | موسی، هارون و پسرانش می بایست در پیشروی خیمۀ حضور خداوند، یعنی در سمت شرق آن خیمۀ خود را برپا کنند. آن ها برای مردم اسرائیل مراسم دینی را در جایگاه مقدس اجراء می کردند. بغیر از آن ها، اگر هر کسی دیگر بداخل جایگاه مقدس قدم می گذاشت، جزایش مرگ بود. | |
| Numb | Dari | 3:39 | مجموع کل ذکور لاوی، از یک ماهه و بالا تر، که موسی و هارون قرار امر خداوند سرشماری کردند، بیست و دو هزار نفر بود. | |
| Numb | Dari | 3:40 | خداوند به موسی فرمود: «از تمام پسران اولباری یک ماهه و بالا تر قوم اسرائیل احصائیه بگیر و نامهای شان را در دفتر ثبت کن. بجای آن ها پسران اولباری یک ماهه و بالا تر لاویان را برای خود انتخاب می کنم. من خداوند هستم. حیوانات لاویان هم بعوض حیوانات اولباری قوم اسرائیل به من تعلق دارند.» | |
| Numb | Dari | 3:41 | خداوند به موسی فرمود: «از تمام پسران اولباری یک ماهه و بالا تر قوم اسرائیل احصائیه بگیر و نامهای شان را در دفتر ثبت کن. بجای آن ها پسران اولباری یک ماهه و بالا تر لاویان را برای خود انتخاب می کنم. من خداوند هستم. حیوانات لاویان هم بعوض حیوانات اولباری قوم اسرائیل به من تعلق دارند.» | |
| Numb | Dari | 3:44 | خداوند خطاب به موسی کرده فرمود: «حالا پسران اولباری لاویان را بجای پسران اولباری اسرائیل و حیوانات شان را بعوض حیوانات اولباری مردم اسرائیل برای من وقف کن. | |
| Numb | Dari | 3:45 | خداوند خطاب به موسی کرده فرمود: «حالا پسران اولباری لاویان را بجای پسران اولباری اسرائیل و حیوانات شان را بعوض حیوانات اولباری مردم اسرائیل برای من وقف کن. | |
| Numb | Dari | 3:46 | چون تعداد اولباری های قوم اسرائیل دوصد و هفتاد و سه نفر بیشتر از تعداد لاویان است، پس تو باید آن تعداد را باز خرید کنی | |
| Numb | Dari | 3:49 | موسی از امر خداوند اطاعت کرد و مبلغ بازخرید ایشان را که عبارت از یکهزار و سیصد و شصت و پنج مثقال نقره بود به هارون و پسرانش پرداخت. | |
| Numb | Dari | 3:50 | موسی از امر خداوند اطاعت کرد و مبلغ بازخرید ایشان را که عبارت از یکهزار و سیصد و شصت و پنج مثقال نقره بود به هارون و پسرانش پرداخت. | |
Chapter 4
| Numb | Dari | 4:1 | خداوند به موسی و هارون فرمود: «خانوادۀ قهات را که طایفه ای از قبیلۀ لاوی هستند، سرشماری کن. | |
| Numb | Dari | 4:2 | خداوند به موسی و هارون فرمود: «خانوادۀ قهات را که طایفه ای از قبیلۀ لاوی هستند، سرشماری کن. | |
| Numb | Dari | 4:3 | همه مردان سی ساله تا پنجاه ساله که بتوانند در خیمۀ حضور خداوند خدمت کنند باید ثبت نام نمایند. | |
| Numb | Dari | 4:5 | خداوند به موسی چنین هدایت داد: «وقتی اردو بخواهد به جای دیگری کوچ کند، هارون و پسرانش باید وارد خیمۀ حضور خداوند شوند. پرده را پائین آورده صندوق پیمان را با آن بپوشانند. | |
| Numb | Dari | 4:6 | بالای پرده پوست بز را بیندازند و سپس آنرا با یک پارچۀ لاجوردی پوشانده میله های حامل صندوق را در حلقه های آن قرار دهند. | |
| Numb | Dari | 4:7 | بعد روی میزی را که بالای آن نان مقدس گذاشته می شود با یک پارچۀ آبی بپوشانند و بشقاب ها، قاشق ها، کاسه ها، پیاله ها و نان مقدس را بر آن قرار دهند. | |
| Numb | Dari | 4:8 | آنگاه یک پارچۀ سرخ را بروی آن ها بیندازند و روی پارچۀ سرخ را با پوست بز بپوشانند و میله های حامل میز را در حلقه ها قرار دهند. | |
| Numb | Dari | 4:9 | بعد چراغدان ها، چراغها، آتشگیر ها، پطنوس ها و تمام ظروف روغن زیتون را با یک پارچۀ لاجوردی بپوشانند. | |
| Numb | Dari | 4:11 | بعد یک پارچۀ لاجوردی را بروی قربانگاه طلائی بیندازند و آنرا با پوست بز بپوشانند و میله های حامل را در حلقه های قربانگاه قرار دهند. | |
| Numb | Dari | 4:12 | تمام سامان و لوازم دیگر خیمۀ حضور خداوند را در یک پارچۀ لاجوردی پیچیده آن را با پوست بز بپوشانند و بالای چوکات حامل بگذارند. | |
| Numb | Dari | 4:14 | آنگاه همه وسایل قربانگاه را از قبیل منقل ها، چنگک ها، خاک اندازها، کاسه ها و ظروف دیگر را بروی پارچه گذاشته آن ها را با پوست بز بپوشانند و میله های حامل را در جاهای شان قرار دهند. | |
| Numb | Dari | 4:15 | پس از آنکه هارون و پسرانش از کار جمع کردن خیمه حضور خداوند و سامان و لوازم آن فارغ شدند، قُهاتی ها باید برای بردن آن ها بیایند، ولی حق ندارند که به آن چیزهای مقدس دست بزنند، مبادا کشته شوند. این بود وظایف خانوادۀ قهات در مورد حمل سامان و لوازم خیمۀ حضور خداوند. | |
| Numb | Dari | 4:16 | اَلِعازار، پسر هارون باید مسئول نظارت بر خیمۀ حضور خداوند و تهیۀ روغن برای چراغها، مواد خوشبوئی، هدیۀ آردی، روغن مسح و محتویات خیمه باشد.» | |
| Numb | Dari | 4:17 | بعد خداوند به موسی و هارون چنین هدایت داد: «شما نباید بگذارید که قُهاتی ها با دست زدن به اشیای مقدس از بین بروند. | |
| Numb | Dari | 4:18 | بعد خداوند به موسی و هارون چنین هدایت داد: «شما نباید بگذارید که قُهاتی ها با دست زدن به اشیای مقدس از بین بروند. | |
| Numb | Dari | 4:19 | برای جلوگیری از آن هارون و پسرانش باید با آن ها وارد قدس الاقداس شوند و وظیفۀ هر کدام شان را تعیین کنند. | |
| Numb | Dari | 4:20 | اما اگر آن ها حتی برای یک لحظه هم بداخل خیمه بروند و به چیزهای مقدس نگاه کنند، خواهند مرد.» | |
| Numb | Dari | 4:21 | خداوند به موسی فرمود: «تمام مردان سی ساله تا پنجاه سالۀ خاندان جرشونِ قبیلۀ لاوی را که بتوانند در خیمۀ حضور خداوند خدمت کنند بشمار. | |
| Numb | Dari | 4:22 | خداوند به موسی فرمود: «تمام مردان سی ساله تا پنجاه سالۀ خاندان جرشونِ قبیلۀ لاوی را که بتوانند در خیمۀ حضور خداوند خدمت کنند بشمار. | |
| Numb | Dari | 4:23 | خداوند به موسی فرمود: «تمام مردان سی ساله تا پنجاه سالۀ خاندان جرشونِ قبیلۀ لاوی را که بتوانند در خیمۀ حضور خداوند خدمت کنند بشمار. | |
| Numb | Dari | 4:26 | حمل پرده ها و طناب های دور حویلی و قربانگاه، پردۀ دروازۀ دخول حویلی و دیگر سامان مربوطۀ خیمه. | |
| Numb | Dari | 4:29 | خداوند به موسی فرمود: «تمام مردان سی ساله تا پنجاه سالۀ خاندان مراری را که بتوانند در خیمۀ حضور خداوند خدمت کنند، سرشماری کن. | |
| Numb | Dari | 4:30 | خداوند به موسی فرمود: «تمام مردان سی ساله تا پنجاه سالۀ خاندان مراری را که بتوانند در خیمۀ حضور خداوند خدمت کنند، سرشماری کن. | |
| Numb | Dari | 4:33 | این بود وظیفۀ مردان خاندان مراری که آن ها هم باید تحت نظر ایتامار، پسر هارون خدمت کنند.» | |
| Numb | Dari | 4:35 | تعداد مردان سی ساله تا پنجاه ساله که می توانستند در خیمۀ حضور خداوند خدمت کنند، دو هزار و هفتصد و پنجاه نفر بودند. | |
| Numb | Dari | 4:36 | تعداد مردان سی ساله تا پنجاه ساله که می توانستند در خیمۀ حضور خداوند خدمت کنند، دو هزار و هفتصد و پنجاه نفر بودند. | |
| Numb | Dari | 4:46 | به این ترتیب، موسی و هارون به اتفاق رهبران قوم اسرائیل، مردان سه خانوادۀ قبیلۀ لاوی را سرشماری کردند و مجموع مردان سی ساله تا پنجاه ساله که لیاقت کار را داشتند هشت هزار و پنجصد و هشتاد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 4:47 | به این ترتیب، موسی و هارون به اتفاق رهبران قوم اسرائیل، مردان سه خانوادۀ قبیلۀ لاوی را سرشماری کردند و مجموع مردان سی ساله تا پنجاه ساله که لیاقت کار را داشتند هشت هزار و پنجصد و هشتاد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 4:48 | به این ترتیب، موسی و هارون به اتفاق رهبران قوم اسرائیل، مردان سه خانوادۀ قبیلۀ لاوی را سرشماری کردند و مجموع مردان سی ساله تا پنجاه ساله که لیاقت کار را داشتند هشت هزار و پنجصد و هشتاد نفر بود. | |
Chapter 5
| Numb | Dari | 5:1 | خداوند به موسی فرمود: «به قوم اسرائیل هدایت بده که همه کسانی را که مرض جلدی دارند، اشخاصی که از بدن شان مایع ترشح می کند و آنهائی که در اثر تماس با جنازه ای شرعاً نجس شده اند، خواه مرد باشند خواه زن، باید از اردوگاه خارج کنند تا آنجا را که من با آن ها در آن ساکن هستم نجس نسازند.» | |
| Numb | Dari | 5:2 | خداوند به موسی فرمود: «به قوم اسرائیل هدایت بده که همه کسانی را که مرض جلدی دارند، اشخاصی که از بدن شان مایع ترشح می کند و آنهائی که در اثر تماس با جنازه ای شرعاً نجس شده اند، خواه مرد باشند خواه زن، باید از اردوگاه خارج کنند تا آنجا را که من با آن ها در آن ساکن هستم نجس نسازند.» | |
| Numb | Dari | 5:3 | خداوند به موسی فرمود: «به قوم اسرائیل هدایت بده که همه کسانی را که مرض جلدی دارند، اشخاصی که از بدن شان مایع ترشح می کند و آنهائی که در اثر تماس با جنازه ای شرعاً نجس شده اند، خواه مرد باشند خواه زن، باید از اردوگاه خارج کنند تا آنجا را که من با آن ها در آن ساکن هستم نجس نسازند.» | |
| Numb | Dari | 5:4 | مردم اسرائیل همانطوریکه خداوند هدایت فرموده بود عمل کردند و آن ها را از اردوگاه خارج نمودند. | |
| Numb | Dari | 5:5 | خداوند به موسی گفت: «به قوم اسرائیل بگو که هرگاه مرد یا زنی در برابر من مرتکب خطائی شود و به کسی خساره برساند، | |
| Numb | Dari | 5:6 | خداوند به موسی گفت: «به قوم اسرائیل بگو که هرگاه مرد یا زنی در برابر من مرتکب خطائی شود و به کسی خساره برساند، | |
| Numb | Dari | 5:7 | باید به گناه خود اقرار کرده برعلاوۀ جبران خسارۀ کامل بیست فیصد دیگر هم به شخص مقابل بپردازد. | |
| Numb | Dari | 5:8 | اما اگر شخص خساره دیده بمیرد، و خویش و قوم نزدیک نداشته باشد تا خساره را به او بپردازد، آنوقت خساره ای که به خداوند داده می شود همراه با یک قوچ برای کَفاره، به کاهن تعلق می گیرد. | |
| Numb | Dari | 5:9 | همچنین وقتی قوم اسرائیل هر هدیۀ مخصوصی را که برای خداوند می آورند، باید به کاهن بدهد و کاهن آن را برای خود نگهدارد. | |
| Numb | Dari | 5:11 | خداوند به موسی امر فرمود: «به قوم اسرائیل هدایت بده که اگر مردی گمان کند که زنش به او خیانت کرده با مرد دیگری همبستر شده است، اما بدون شواهدی بصورت کامل مطمئن نباشد، | |
| Numb | Dari | 5:12 | خداوند به موسی امر فرمود: «به قوم اسرائیل هدایت بده که اگر مردی گمان کند که زنش به او خیانت کرده با مرد دیگری همبستر شده است، اما بدون شواهدی بصورت کامل مطمئن نباشد، | |
| Numb | Dari | 5:13 | خداوند به موسی امر فرمود: «به قوم اسرائیل هدایت بده که اگر مردی گمان کند که زنش به او خیانت کرده با مرد دیگری همبستر شده است، اما بدون شواهدی بصورت کامل مطمئن نباشد، | |
| Numb | Dari | 5:14 | خداوند به موسی امر فرمود: «به قوم اسرائیل هدایت بده که اگر مردی گمان کند که زنش به او خیانت کرده با مرد دیگری همبستر شده است، اما بدون شواهدی بصورت کامل مطمئن نباشد، | |
| Numb | Dari | 5:15 | در هر صورت آن مرد باید زن خود را با یک کیلو آرد جو که با روغن زیتون یا کُندُر مخلوط نشده باشد پیش کاهن ببرد، چون این هدیه، هدیۀ بدگمانی است و برای روشن کردن حقیقت تقدیم می شود. | |
| Numb | Dari | 5:17 | و آنگاه کمی آب مقدس را در یک کاسۀ گِلی ریخته با قدری از خاک زمین خیمۀ حضور خداوند مخلوط کند. | |
| Numb | Dari | 5:18 | بعد موی سر آن زن را باز نموده و هدیۀ بدگمانی را در دستهای او بگذارد و کاهن با کاسۀ آب تلخ لعنت که در دست خود دارد در پیشروی زن بایستد. | |
| Numb | Dari | 5:19 | آنوقت کاهن از آن زن بخواهد که به بی گناهی خود قسم بخورد و به او بگوید: «اگر با مرد دیگری همبستر نشده باشی، این آب تلخ لعنت بتو آسیبی نمی رساند. | |
| Numb | Dari | 5:21 | خداوند در بین قومت به لعنت خود گرفتارت کند و این آب در شکمت داخل شده آن را متورم سازد و ترا نازا کند.» و زن بگوید: «آمین! آمین!» | |
| Numb | Dari | 5:22 | خداوند در بین قومت به لعنت خود گرفتارت کند و این آب در شکمت داخل شده آن را متورم سازد و ترا نازا کند.» و زن بگوید: «آمین! آمین!» | |
| Numb | Dari | 5:25 | بعد کاهن هدیۀ بدگمانی را از دست زن گرفته آن را در حضور خداوند تکان بدهد و بعد بالای قربانگاه بگذارد. | |
| Numb | Dari | 5:26 | آنگاه یک مشت آن را گرفته در بالای قربانگاه بسوزاند و بعد از زن بخواهد که آب را بنوشد. | |
| Numb | Dari | 5:27 | اگر آن زن به شوهر خود خیانت کرده باشد، آب در او اثر کرده شکمش را متورم می سازد و نازا می شود و در بین قوم خود ملعون می گردد. | |
| Numb | Dari | 5:29 | این بود قانون بدگمانی در بارۀ زنی که شوهرش به او بدگمان شده باشد و در آن صورت شوهرش او را بحضور خداوند بیاورد تا کاهن مراسم لازمه را بجا آورد. | |
| Numb | Dari | 5:30 | این بود قانون بدگمانی در بارۀ زنی که شوهرش به او بدگمان شده باشد و در آن صورت شوهرش او را بحضور خداوند بیاورد تا کاهن مراسم لازمه را بجا آورد. | |
Chapter 6
| Numb | Dari | 6:1 | خداوند به موسی فرمود: «به قوم اسرائیل این چنین هدایت بده: هر مرد یا زنی که بخواهد نذر بگیرد و خود را وقف خداوند کند، | |
| Numb | Dari | 6:2 | خداوند به موسی فرمود: «به قوم اسرائیل این چنین هدایت بده: هر مرد یا زنی که بخواهد نذر بگیرد و خود را وقف خداوند کند، | |
| Numb | Dari | 6:3 | و تا وقتیکه خود را وقف خداوند کرده است از نوشیدن مشروبات الکُلی، شراب، سرکۀ شراب، آب انگور و خوردن انگور و کشمش خودداری کند و هر چیزیکه از تاک انگور به دست آمده باشد و حتی دانه و پوست آن را هم نخورد. | |
| Numb | Dari | 6:4 | و تا وقتیکه خود را وقف خداوند کرده است از نوشیدن مشروبات الکُلی، شراب، سرکۀ شراب، آب انگور و خوردن انگور و کشمش خودداری کند و هر چیزیکه از تاک انگور به دست آمده باشد و حتی دانه و پوست آن را هم نخورد. | |
| Numb | Dari | 6:5 | همچنین در آن مدت نباید موی سر خود را بتراشد. چون خود را وقف خداوند کرده و مقدس شده است، پس باید بگذارد که موی سرش دراز شود. | |
| Numb | Dari | 6:6 | چونکه خود را وقف خداوند کرده است، در تمام عمر نباید به جنازه ای نزدیک شود و خود را نجس سازد، حتی اگر جنازۀ پدر، مادر، برادر و یا خواهرش باشد، | |
| Numb | Dari | 6:7 | چونکه خود را وقف خداوند کرده است، در تمام عمر نباید به جنازه ای نزدیک شود و خود را نجس سازد، حتی اگر جنازۀ پدر، مادر، برادر و یا خواهرش باشد، | |
| Numb | Dari | 6:9 | هرگاه کسی دفعتاً در پهلوی او بمیرد، شرعاً نجس می شود و باید پس از هفت روز موی سر خود را بتراشد تا از نجاست پاک شود. | |
| Numb | Dari | 6:10 | در روز هشتم یک جفت فاخته یا دو چوچۀ کبوتر را به دم دروازۀ دخول خیمۀ حضور خداوند آورده به کاهن بدهد | |
| Numb | Dari | 6:11 | کاهن یکی را بعنوان قربانی گناه و دیگری را برای قربانی سوختنی تقدیم کرده گناه او را بخاطر تماسش با جنازه، کَفاره نماید. | |
| Numb | Dari | 6:12 | در همان روز دوباره خود را وقف خداوند نموده و روزهای پیش از نجاستش را حساب نکنند. او باید یک بره را بعنوان قربانی جُرم تقدیم نماید. | |
| Numb | Dari | 6:14 | یک برۀ نر یکساله و بی عیب را برای قربانی سوختنی، یک برۀ میش یکساله و بی عیب را جهت قربانی گناه و همچنین یک قوچ بی عیب را بعنوان قربانی سلامتی | |
| Numb | Dari | 6:15 | با یک تکری نان فطیر که از آرد اعلی، مخلوط با روغن زیتون تهیه شده باشد و قرصهای روغنی و هدیۀ آردی و نوشیدنی بیاورد. | |
| Numb | Dari | 6:16 | کاهن این قربانی ها و هدیه ها را از او بگیرد و بحضور خداوند بعنوان قربانی گناه و قربانی سوختنی تقدیم کند. | |
| Numb | Dari | 6:18 | بعد، شخصی که خود را وقف خداوند کرده است موی سر خود را به دم دروازۀ خیمۀ عبادت بتراشد و در آتش قربانگاهِ سلامتی بیندازد. | |
| Numb | Dari | 6:20 | پس از آن کاهن همۀ آن ها را بگیرد و بعنوان هدیۀ مخصوص در حضور خداوند تکان بدهد. اینها و همچنین سینه و ران قوچ سهم مقدس کاهن است. بعد شخصی که خود را وقف خداوند کرده است می تواند شراب بنوشد.» | |
| Numb | Dari | 6:21 | این مقررات در مورد کسی تطبیق می شود که نذر می گیرد و خود را به خداوند وقف می کند و همچنین مربوط به قربانی هائی است که در ختم دوران نذر خود باید تقدیم کند. برعلاوۀ اینها او باید نذر های دیگری را که در شروع دوران وقف کردن خود به گردن گرفته است ادا نماید. | |
| Numb | Dari | 6:22 | خداوند به موسی فرمود: «به هارون و پسران او بگو که بنی اسرائیل را با این عبارات برکت بدهند و به ایشان بگویند: | |
| Numb | Dari | 6:23 | خداوند به موسی فرمود: «به هارون و پسران او بگو که بنی اسرائیل را با این عبارات برکت بدهند و به ایشان بگویند: | |
Chapter 7
| Numb | Dari | 7:1 | در همان روزی که موسی برافراشتن خیمۀ حضور خداوند را تمام کرد و تمام اثاثیه و لوازم آن را همراه با قربانگاه و ظروف آن مسح و تقدیس نمود، | |
| Numb | Dari | 7:3 | هدایای خود را که عبارت بودند از شش عراده - یک عراده از طرف دو رهبر - و دوازده گاو که هر عراده را دو گاو کش می کردند در پیشروی خیمه بحضور خداوند تقدیم کردند. | |
| Numb | Dari | 7:4 | خداوند به موسی فرمود: «هدایای شان را قبول کن و آن ها را به لاویان بده تا در وظایف خود از آن ها استفاده کنند.» | |
| Numb | Dari | 7:5 | خداوند به موسی فرمود: «هدایای شان را قبول کن و آن ها را به لاویان بده تا در وظایف خود از آن ها استفاده کنند.» | |
| Numb | Dari | 7:8 | چهار عراده و هشت گاو را در اختیار خانوادۀ مراری که زیر نظر ایتامار، پسر هارون خدمت می کردند، گذاشت تا در وظایف خود از آن ها کار بگیرند. | |
| Numb | Dari | 7:9 | اما به خانوادۀ قهات عراده یا گاوی داده نشد، زیرا آن ها مسئول مراقبت اشیای مقدس بودند و آن ها را بر دوش خود حمل می کردند. | |
| Numb | Dari | 7:10 | در همان روز، رهبران قوم هدایائی برای تقدیس قربانگاه هم آوردند. وقتیکه می خواستند هدایا را در پیشروی قربانگاه تقدیم کنند، | |
| Numb | Dari | 7:11 | خداوند به موسی فرمود: «هر روز یکی از رهبران، هدیۀ خود را برای تقدیس قربانگاه تقدیم کنند.» | |
| Numb | Dari | 7:12 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:13 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:14 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:15 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:16 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:17 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:18 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:19 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:20 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:21 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:22 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:23 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:24 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:25 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:26 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:27 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:28 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:29 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:30 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:31 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:32 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:33 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:34 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:35 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:36 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:37 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:38 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:39 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:40 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:41 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:42 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:43 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:44 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:45 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:46 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:47 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:48 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:49 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:50 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:51 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:52 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:53 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:54 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:55 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:56 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:57 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:58 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:59 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:60 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:61 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:62 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:63 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:64 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:65 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:66 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:67 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:68 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:69 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:70 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:71 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:72 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:73 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:74 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:75 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:76 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:77 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:78 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:79 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:80 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:81 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:82 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:83 | رهبران هدیه های خود را به این ترتیب آوردند. روز اول، نحشون، پسر عمیناداب، از قبیلۀ یهودا؛ روز دوم، نتنائیل، پسر صوغر، از قبیلۀ ایسَسکار؛ روز سوم اِلیاب، پسر حیلون، از قبیله زبولون؛ روز چهارم، اَلیصور، پسر شَدَینور، از قبیلۀ رؤبین؛ روز پنجم، شلومی ئیل، پسر صوریشدای، از قبیلۀ شمعون؛ روز ششم، اَلیاساف، پسر دعویل، از قبیلۀ جاد؛ روز هفتم، الیشمع، پسر عمیهود، از قبیلۀ افرایم؛ روز هشتم، جَملی ئیل، پسر فَدَهسور، از قبیلۀ مَنَسّی؛ روز نهم، اَبیدان، پسر جِدعونی، از قبیلۀ بنیامین؛ روز دهم، اَخیعَزَر، پسر عمیشدای، از قبیلۀ دان؛ روز یازدهم، فَجعیئیل، پسر عُکران، از قبیلۀ اَشیر؛ روز دوازدهم، اَخیرَع، پسر عینان، از قبیلۀ نفتالی. هدیه های هر یک از رهبران مشابه یکدیگر بودند و آن ها این اشیا را تقدیم کردند: یک پطنوس نقره ای به وزن یک و نیم کیلوگرام، یک کاسۀ نقره ای به وزن هشتصد گرام، هردو ظرف پُر از آرد اعلی مخلوط با روغن برای هدیۀ آردی بودند. یک ظرف طلائی به وزن یکصد و ده گرام پُر از مواد خوشبوئی، یک نرگاو جوان، یک قوچ و یک برۀ نر یکساله برای قربانی سوختنی؛ یک بز نر برای قربانی گناه؛ دو نرگاو، پنج قوچ، پنج بز نر و پنج برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:84 | بنابرین در روزی که قربانگاه مسح شد، آنرا بوسیلۀ هدایای که رهبران قبایل آورده بودند تبرک کردند. این هدایا عبارت بودند از: دوازده عدد پطنوس نقره ای، هر کدام به وزن یک و نیم کیلوگرام؛ دوازده عدد کاسۀ نقره ای، هر کدام به وزن هشتصد گرام (وزن تمام ظروف نقره ای در حدود بیست و هفت کیلو و ششصد گرام بود)؛ دوازده عدد ظرف طلائی، هرکدام به وزن یکصد و ده گرام، وزن مجموعی آن ها یک کیلو و سیصد و بیست گرام؛ دوازده نرگاو، دوازده قوچ، دوازده بز نر یکساله (با هدیه های آردی آن ها) برای قربانی سوختنی؛ دوازده بز نر برای قربانی گناه؛ بیست و چهار نرگاو جوان، شصت قوچ، شصت بز نر و شصت برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:85 | بنابرین در روزی که قربانگاه مسح شد، آنرا بوسیلۀ هدایای که رهبران قبایل آورده بودند تبرک کردند. این هدایا عبارت بودند از: دوازده عدد پطنوس نقره ای، هر کدام به وزن یک و نیم کیلوگرام؛ دوازده عدد کاسۀ نقره ای، هر کدام به وزن هشتصد گرام (وزن تمام ظروف نقره ای در حدود بیست و هفت کیلو و ششصد گرام بود)؛ دوازده عدد ظرف طلائی، هرکدام به وزن یکصد و ده گرام، وزن مجموعی آن ها یک کیلو و سیصد و بیست گرام؛ دوازده نرگاو، دوازده قوچ، دوازده بز نر یکساله (با هدیه های آردی آن ها) برای قربانی سوختنی؛ دوازده بز نر برای قربانی گناه؛ بیست و چهار نرگاو جوان، شصت قوچ، شصت بز نر و شصت برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:86 | بنابرین در روزی که قربانگاه مسح شد، آنرا بوسیلۀ هدایای که رهبران قبایل آورده بودند تبرک کردند. این هدایا عبارت بودند از: دوازده عدد پطنوس نقره ای، هر کدام به وزن یک و نیم کیلوگرام؛ دوازده عدد کاسۀ نقره ای، هر کدام به وزن هشتصد گرام (وزن تمام ظروف نقره ای در حدود بیست و هفت کیلو و ششصد گرام بود)؛ دوازده عدد ظرف طلائی، هرکدام به وزن یکصد و ده گرام، وزن مجموعی آن ها یک کیلو و سیصد و بیست گرام؛ دوازده نرگاو، دوازده قوچ، دوازده بز نر یکساله (با هدیه های آردی آن ها) برای قربانی سوختنی؛ دوازده بز نر برای قربانی گناه؛ بیست و چهار نرگاو جوان، شصت قوچ، شصت بز نر و شصت برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:87 | بنابرین در روزی که قربانگاه مسح شد، آنرا بوسیلۀ هدایای که رهبران قبایل آورده بودند تبرک کردند. این هدایا عبارت بودند از: دوازده عدد پطنوس نقره ای، هر کدام به وزن یک و نیم کیلوگرام؛ دوازده عدد کاسۀ نقره ای، هر کدام به وزن هشتصد گرام (وزن تمام ظروف نقره ای در حدود بیست و هفت کیلو و ششصد گرام بود)؛ دوازده عدد ظرف طلائی، هرکدام به وزن یکصد و ده گرام، وزن مجموعی آن ها یک کیلو و سیصد و بیست گرام؛ دوازده نرگاو، دوازده قوچ، دوازده بز نر یکساله (با هدیه های آردی آن ها) برای قربانی سوختنی؛ دوازده بز نر برای قربانی گناه؛ بیست و چهار نرگاو جوان، شصت قوچ، شصت بز نر و شصت برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
| Numb | Dari | 7:88 | بنابرین در روزی که قربانگاه مسح شد، آنرا بوسیلۀ هدایای که رهبران قبایل آورده بودند تبرک کردند. این هدایا عبارت بودند از: دوازده عدد پطنوس نقره ای، هر کدام به وزن یک و نیم کیلوگرام؛ دوازده عدد کاسۀ نقره ای، هر کدام به وزن هشتصد گرام (وزن تمام ظروف نقره ای در حدود بیست و هفت کیلو و ششصد گرام بود)؛ دوازده عدد ظرف طلائی، هرکدام به وزن یکصد و ده گرام، وزن مجموعی آن ها یک کیلو و سیصد و بیست گرام؛ دوازده نرگاو، دوازده قوچ، دوازده بز نر یکساله (با هدیه های آردی آن ها) برای قربانی سوختنی؛ دوازده بز نر برای قربانی گناه؛ بیست و چهار نرگاو جوان، شصت قوچ، شصت بز نر و شصت برۀ نر یکساله برای قربانی سلامتی. | |
Chapter 8
| Numb | Dari | 8:1 | خداوند به موسی فرمود: «به هارون بگو که چراغها را در چراغدان ها طوری قرار دهد که نور هر هفت چراغ در پیشروی چراغدان ها بتابد.» | |
| Numb | Dari | 8:2 | خداوند به موسی فرمود: «به هارون بگو که چراغها را در چراغدان ها طوری قرار دهد که نور هر هفت چراغ در پیشروی چراغدان ها بتابد.» | |
| Numb | Dari | 8:3 | هارون امر خداوند را بجا آورد و چراغها را به قسمی قرار داد که پیشروی چراغدان ها را روشن کنند. | |
| Numb | Dari | 8:4 | چراغدان ها، از سر تا پایه، از طلا و مطابق همان نقشه ای که خداوند به موسی نشان داده بود، ساخته شده بودند. | |
| Numb | Dari | 8:5 | بعد خداوند به موسی هدایت داد: «لاویان را از سایر قوم اسرائیل جدا و آن ها را به این ترتیب تطهیر کن: | |
| Numb | Dari | 8:6 | بعد خداوند به موسی هدایت داد: «لاویان را از سایر قوم اسرائیل جدا و آن ها را به این ترتیب تطهیر کن: | |
| Numb | Dari | 8:7 | آب طهارت را بر آن ها بپاش. بعد به آن ها بگو که تمام موهای بدن خود را بتراشند و لباسهای خود را بشویند و غسل کنند. | |
| Numb | Dari | 8:8 | بعد آن ها یک گاو جوان را با هدیۀ آردی که از آرد اعلی و با روغن تهیه شده باشد و یک گاو جوان دیگر را هم برای قربانی گناه بیاورند. | |
| Numb | Dari | 8:9 | آنگاه همۀ لاویان را پیش روی مردم نزد خیمۀ حضور خداوند بیاور، تمام جماعت قوم اسرائیل را جمع کن | |
| Numb | Dari | 8:11 | و هارون آن ها را بعوض تمام قوم اسرائیل بعنوان هدیۀ مخصوص، وقف خداوند کند و لاویان بجای آن ها برای خداوند خدمت نمایند. | |
| Numb | Dari | 8:12 | سپس لاویان دست خود را بر سر گاوها بگذارند و آن ها را بحضور خداوند تقدیم کنند تا یکی جهت قربانی گناه و دیگری برای لاویان کَفاره شود. | |
| Numb | Dari | 8:13 | آنگاه لاویان بعنوان هدیۀ مخصوص به خداوند تقدیم شوند و هارون و پسرانش وظایف آن ها را تعیین کنند. | |
| Numb | Dari | 8:16 | آن ها از بین تمام قبایل اسرائیل به من تعلق دارند، و من آن ها را بعوض پسران اولباری قوم اسرائیل برای خود تخصیص داده ام. | |
| Numb | Dari | 8:17 | زیرا همه اولباری ها در بین قوم اسرائیل، خواه انسان باشند خواه حیوان، از آن من هستند و همان روزی که پسران اول مصریان را کشتم اینها را برای خود برگزیدم. | |
| Numb | Dari | 8:19 | من لاویان را بعنوان یک هدیه به هارون و پسرانش بخشیده ام تا در خیمۀ حضور خداوند بعوض قوم اسرائیل خدمت کنند و از قوم اسرائیل محافظت نمایند که اگر به جایگاه مقدس نزدیک شوند آسیبی به آن ها نرسد.» | |
| Numb | Dari | 8:20 | پس موسی، هارون و تمام مردم اسرائیل همه هدایاتی را که خداوند به موسی داده بود، موبمو اجراء کردند. | |
| Numb | Dari | 8:21 | لاویان خود را تطهیر کردند، لباسهای خود را شستند و هارون آن ها را بعنوان هدیۀ مخصوص به خداوند وقف نمود. او همچنان برای تطهیر شان مراسم کَفاره اجراء کرد. | |
| Numb | Dari | 8:22 | بعد از آن لاویان همانطوری که خداوند به موسی امر فرموده بود به خیمۀ حضور خداوند رفتند و زیر نظر هارون و پسرانش به وظایف خود شروع نمودند. | |
| Numb | Dari | 8:23 | خداوند به موسی فرمود: «لاویان باید به وظیفۀ خود در خیمۀ حضور خداوند از سن بیست و پنج ساله و یا بالا تر شروع کنند. | |
| Numb | Dari | 8:24 | خداوند به موسی فرمود: «لاویان باید به وظیفۀ خود در خیمۀ حضور خداوند از سن بیست و پنج ساله و یا بالا تر شروع کنند. | |
Chapter 9
| Numb | Dari | 9:1 | در ماه اول سال دوم، پس از آنکه قوم اسرائیل کشور مصر را ترک کردند، خداوند در بیابان سینا به موسی فرمود: | |
| Numb | Dari | 9:2 | «قوم اسرائیل هنگام شام روز چهاردهم همین ماه مراسم عید فِصَح را برگزار کنند. برای تجلیل این مراسم از هدایاتی که من داده ام پیروی نمایند.» | |
| Numb | Dari | 9:3 | «قوم اسرائیل هنگام شام روز چهاردهم همین ماه مراسم عید فِصَح را برگزار کنند. برای تجلیل این مراسم از هدایاتی که من داده ام پیروی نمایند.» | |
| Numb | Dari | 9:4 | پس موسی قراریکه خداوند هدایت فرموده بود، به مردم اسرائیل گفت که عید فِصَح را برگزار کنند | |
| Numb | Dari | 9:5 | و در شام روز چهاردهم ماه اول سال دوم مراسم عید را طبق هدایت خداوند در بیابان سینا برپا نمودند. | |
| Numb | Dari | 9:6 | اما یک تعداد از مردان نتوانستند که در این مراسم شرکت کنند، زیرا در اثر تماس با جسد مُرده شرعاً نجس شده بودند. آن ها پیش موسی و هارون رفته | |
| Numb | Dari | 9:7 | گفتند: «ما در اثر تماس با جنازه نجس شده ایم. چرا ما نباید مثل سایر مردم در این عید، قربانی های خود را به خداوند تقدیم کنیم؟» | |
| Numb | Dari | 9:9 | خداوند به موسی فرمود: «اگر یکی از شما و یا اولادۀ شما در اثر تماس با جسد مرده نجس شود یا در سفر باشد و نتواند در مراسم عید اشتراک نماید، بازهم می تواند عید فِصَح را تجلیل کند. | |
| Numb | Dari | 9:10 | خداوند به موسی فرمود: «اگر یکی از شما و یا اولادۀ شما در اثر تماس با جسد مرده نجس شود یا در سفر باشد و نتواند در مراسم عید اشتراک نماید، بازهم می تواند عید فِصَح را تجلیل کند. | |
| Numb | Dari | 9:11 | یک ماه بعد از عید، یعنی در شام ماه دوم می تواند عید را با خوردن برۀ فِصَح، نان بدون خمیرمایه و سبزیجات تلخ تجلیل کند. | |
| Numb | Dari | 9:12 | او نباید چیزی را باقی بگذارد یا استخوانِ از آن را بشکند و باید از تمام هدایاتی که در این مورد داده ام پیروی کند. | |
| Numb | Dari | 9:13 | اما کسی که نجس و یا مسافر نباشد و از اجرای مراسم عید فِصَح خودداری کند باید از بین قوم طرد شود، زیرا قربانی خود را به خداوند در وقت معینش تقدیم نکرده است و آن شخص گناهکار شمرده می شود. | |
| Numb | Dari | 9:14 | اگر یک نفر بیگانه در بین شما سکونت دارد او هم می تواند مراسم عید فِصَح را با پیروی از مقررات آن برای خداوند تجلیل کند. پیروی از این مقررات هم برای بیگانگان و هم برای قوم اسرائیل لازم است.» | |
| Numb | Dari | 9:15 | در روزیکه خیمۀ حضور خداوند را برپا کردند، ابری خیمه را پوشاند. و در شام همان روز، آن ابر به شکل آتش درآمد و تا صبح بالای خیمه باقی ماند. | |
| Numb | Dari | 9:17 | هر وقتی که ابر از بالای خیمه حرکت می کرد مردم اسرائیل هم براه می افتادند. و در هر جائی که ابر توقف می کرد مردم هم در همانجا اردو می زدند. | |
| Numb | Dari | 9:18 | قوم اسرائیل به امر خداوند به سفر خود ادامه می دادند و به امر او هم توقف کرده اردو می زدند. | |
| Numb | Dari | 9:19 | حتی اگر ابر بالای خیمه مدت زیادی هم توقف می کرد قوم اسرائیل قرار امر خداوند در همانجا می ماندند. | |
| Numb | Dari | 9:20 | بعضی اوقات ابر بالای خیمه برای چند روز توقف می کرد، آن ها هم به پیروی از حکم خداوند در خیمه های خود باقی می ماندند. و بعد هم به امر خداوند حرکت می کردند. | |
| Numb | Dari | 9:21 | گاهی ابر تا صبح توقف می کرد و صبح روز دیگر براه می افتاد، اما خواه شب می بود خواه روز، وقتی که ابر حرکت می کرد، قوم اسرائیل هم با راهنمائی ابر کوچ می کردند. | |
| Numb | Dari | 9:22 | اگر ابر دو روز، یک ماه و یا تا یک وقت طولانی بالای خیمۀ حضور خداوند توقف می نمود، مردم اسرائیل هم از جای خود حرکت نمی کردند و بمجردی که ابر براه می افتاد، آن ها هم بدنبالش می رفتند. | |
Chapter 10
| Numb | Dari | 10:1 | خداوند به موسی فرمود: «دو شیپور از نقره بساز و از آن ها برای جمع کردن و کوچ دادن قوم اسرائیل کار بگیر. | |
| Numb | Dari | 10:2 | خداوند به موسی فرمود: «دو شیپور از نقره بساز و از آن ها برای جمع کردن و کوچ دادن قوم اسرائیل کار بگیر. | |
| Numb | Dari | 10:3 | هرگاهی که هر دو شیپور نواخته شوند همۀ مردم اسرائیل باید در پیشروی دروازۀ دخول خیمۀ حضور خداوند اجتماع کنند. | |
| Numb | Dari | 10:7 | شیپورها باید با آواز های مختلف نواخته شوند تا مردم بتوانند تشخیص بدهند که جمع شوند و یا کوچ کنند. | |
| Numb | Dari | 10:8 | و تنها پسران هارون که کاهن هستند باید شیپورها را بنوازند و این یک قانون همیشگی است که باید شما و نسلهای آیندۀ شما آنرا رعایت کنید. | |
| Numb | Dari | 10:9 | وقتی در سرزمين خود، برای جنگ علیه دشمنانی که بر شما حمله می کنند، بروید، آنوقت باید شیپورها را بنوازید و خداوند، خدای شما به داد شما رسیده از دست دشمنان نجات تان می بخشد. | |
| Numb | Dari | 10:10 | همچنین در روزهای خوشی، یعنی در مراسم تجلیل عید، اول هر ماه و در وقت تقدیم کردن قربانی های سوختنی و قربانی های سلامتی هم این شیپورها را بنوازید تا شما را بیاد من بیاورند. من خداوند، خدای شما هستم.» | |
| Numb | Dari | 10:12 | قوم اسرائیل هم به ترتیب از بیابان سینا بدنبال آن براه افتادند تا اینکه ابر در بیابان فاران توقف نمود. | |
| Numb | Dari | 10:13 | بعد از آنکه خداوند هدایات لازمه را دربارۀ کوچ کردن به موسی داد، این اولین سفر آن ها بود. | |
| Numb | Dari | 10:17 | وقتی که خیمۀ حضور خداوند را پائین کردند، جرشونی ها و مِراری ها، از قبیلۀ لاوی، که مسئول حمل آن بودند خیمه را برداشتند و براه افتادند. | |
| Numb | Dari | 10:21 | آنگاه قُهاتی ها آمادۀ حرکت شدند و سامان و لوازم مقدس را برداشته براه افتادند. (خیمۀ حضور خداوند می بایست پیش از رسیدن آن ها برپا شود.) | |
| Numb | Dari | 10:29 | موسی به خسربُرۀ خود، حوباب، پسر رعوئیل مدیانی گفت: «ما می خواهیم به آن جائی سفر کنیم که خداوند وعدۀ ملکیت آن را به ما داده است. تو هم با ما برو و از تو بخوبی نگهداری می کنیم، خداوند به قوم اسرائیل وعده های بسیار خوب داده است.» | |
| Numb | Dari | 10:30 | اما او در جواب موسی گفت: «من نمی روم و میخواهم به وطن خود و پیش خویشاوندان خود برگردم.» | |
| Numb | Dari | 10:31 | موسی گفت: «خواهش می کنم ما را ترک مکن. تو در این بیابان بلدیت داری و برای ما راهنمای خوبی هستی. | |
| Numb | Dari | 10:33 | پس آن ها در حالیکه صندوق پیمان خداوند پیشاپیش شان حرکت می کرد از کوه خداوند مدت سه روز راه پیمودند تا به جائی رسیدند که برای توقف شان تعیین شده بود. | |
| Numb | Dari | 10:35 | هرگاه صندوق پیمان حرکت می کرد موسی می گفت: «ای خداوند، برخیز، دشمنانت پراگنده شوند و بدخواهانت از حضورت فرار کنند.» | |
Chapter 11
| Numb | Dari | 11:1 | بزودی قوم اسرائیل بخاطر زحمات خود دست به شکایت زدند. وقتی خداوند آواز شکایت شان را شنید، غضبناک شد و آتش خداوند اطراف اردو را از بین برد. | |
| Numb | Dari | 11:2 | آنگاه مردم پیش موسی گریه و زاری نمودند و موسی بحضور خداوند برای شان دعا کرد و آتش خاموش گردید. | |
| Numb | Dari | 11:3 | پس آنجا را تعبیره، (یعنی سوختن) نامیدند، زیرا در آنجا آتش خداوند در بین شان مشتعل شده بود. | |
| Numb | Dari | 11:4 | در بین قوم اسرائیل گروه مختلفی بودند که آرزوی خوردن چیزهای بهتری را داشتند و مردم اسرائیل هم دوباره شروع به گریه و شکایت نموده می گفتند: «ای کاش کسی به ما کمی گوشت می داد! | |
| Numb | Dari | 11:5 | بخاطر داریم که در مصر ماهی را رایگان می خوردیم و همچنان بادرنگ، خربوزه، تره، پیاز و سیر داشتیم. | |
| Numb | Dari | 11:6 | اما حالا اشتهای خود را از دست داده ایم و بغیر از این مَنّا چیز دیگری نیست که بخوریم.» | |
| Numb | Dari | 11:8 | مردم اسرائیل می رفتند و آن را از روی زمین جمع می کردند و در هاوَن می کوبیدند و آرد می کردند و بعد از آن آرد نان می پختند. و مزۀ نان روغنی را داشت. | |
| Numb | Dari | 11:10 | موسی دید که خانواده های قوم اسرائیل پیش دروازۀ خیمه های خود نشسته گریه می کردند، و خشم خداوند به شدت افروخته گردید. موسی نیز از این موضوع بسیار ناراحت شد | |
| Numb | Dari | 11:11 | و به خداوند گفت: «چرا با این بنده ات چنین رفتار می کنی؟ من چه کرده ام که از من ناراضی هستی؟ چرا بار این قوم را بدوش من گذاشته ای؟ | |
| Numb | Dari | 11:12 | آیا من آن ها را پیدا کرده ام و یا بدنیا آورده ام که می گوئی مانند دایه ای که طفل را در آغوش می گیرد آن ها را گرفته به سرزمینی ببرم که وعدۀ ملکیت آن را به اجداد شان داده بودی؟ | |
| Numb | Dari | 11:13 | برای اینهمه مردم از کجا گوشت تهیه کنم؟ زیرا آن ها پیش من گریه می کنند و می گویند: «برای ما گوشت بده که بخوریم.» | |
| Numb | Dari | 11:14 | من به تنهائی نمی توانم بار مسئولیت تمام این مردم را بدوش بگیرم. این بار برای من بسیار سنگین است. | |
| Numb | Dari | 11:15 | اگر با من این چنین رفتار می نمائی، پس خواهش می کنم که مرا بکش تا از این بدبختی نجات یابم.» | |
| Numb | Dari | 11:16 | خداوند به موسی فرمود: «هفتاد نفر از رهبران محترم قوم اسرائیل را جمع کن و پیش دروازۀ خیمۀ حضور خداوند بحضور من بیاور و در آنجا همراه تو بایستند. | |
| Numb | Dari | 11:17 | آنگاه من نزول می کنم و با تو حرف می زنم و از روحی که به تو داده ام می گیرم و به آن ها می دهم تا در مسئولیت امور قوم با تو سهیم بوده تو تنها نباشی. | |
| Numb | Dari | 11:18 | به مردم اسرائیل بگو: «خود را برای فردا پاک و تقدیس کنید و به شما گوشت داده می شود که بخورید.» به آن ها بگو که خداوند نالۀ شما را شنید که می گفتید: «ای کاش کسی به ما گوشت می داد که می خوردیم. وقتی که در مصر بودیم وضع بهتری داشتیم.» بنابران خداوند به شما گوشت می دهد. | |
| Numb | Dari | 11:20 | بلکه برای یک ماهِ کامل آنقدر گوشت خواهید خورد که از دماغهای تان سر کند و از خوردن بیزار شوید، زیرا خدائی را که بین شما است رد کردید و افسوس خوردید که چرا از مصر خارج شدید.» | |
| Numb | Dari | 11:21 | اما موسی گفت: «تنها تعداد مردمی که پیاده هستند ششصد هزار است، باز هم تو می گوئی که برای یک ماه کامل به آن ها گوشت می دهی. | |
| Numb | Dari | 11:22 | اگر ما همه رمه و گلۀ خود را بکشیم برای اینهمه مردم کفایت نمی کنند. یا اگر تمام ماهی های بحر را هم بگیریم امکان ندارد که همۀ این مردم را سیر کنیم.» | |
| Numb | Dari | 11:23 | خداوند به موسی گفت: «آیا دست خداوند کوتاه است. حالا خواهی دید که حرف من راست است یا خیر؟» | |
| Numb | Dari | 11:24 | پس موسی از خیمۀ حضور خداوند خارج شد و آنچه را که خداوند فرموده بود به مردم گفت. بعد هفتاد نفر از رهبران قوم را جمع کرد و آن ها را در اطراف خیمۀ حضور خداوند قرار داد. | |
| Numb | Dari | 11:25 | آنگاه خداوند در ابر نازل شد و با موسی به سخن گفتن پرداخت و از روحی که بر موسی قرار داشت گرفت و بر آن هفتاد نفر رهبر گذاشت. بمجردیکه روح بر آن ها قرار گرفت به نبوت آغاز نمودند، اما بار دیگر نبوت نکردند. | |
| Numb | Dari | 11:26 | دو نفر از آن ها بنامهای الداد و میداد در اردوگاه ماندند و به خیمۀ حضور خداوند نرفته بودند، اما روح بر آن ها هم قرار گرفت و در اردوگاه نبوت کردند. | |
| Numb | Dari | 11:27 | یک مرد جوان دویده پیش موسی رفت و به او گفت: «الداد و میداد در اردوگاه نبوت می کنند.» | |
| Numb | Dari | 11:29 | اما موسی به او گفت: «آیا تو بجای من حسادت می ورزی؟ ای کاش خداوند روح خود را بر همۀ قوم برگزیدۀ خود قرار میداد تا همۀ آن ها نبی می شدند.» | |
| Numb | Dari | 11:31 | به حکم خداوند بادی وزید و خیل های بودنه را از بحر با خود آورد و این پرنده ها اطراف اردوگاه را از هر طرف به مسافۀ یک روزه راه پیمائی و بلندی یک متر، زمین را پوشاند. | |
| Numb | Dari | 11:32 | قوم اسرائیل تمام شب و روز و فردای آن، این پرنده ها را می گرفتند. هیچکسی کمتر از ده حومر جمع نکرده بود و مردم گوشت این پرندگان را در اطراف اردوگاه پهن کردند تا خشک شود. | |
| Numb | Dari | 11:33 | اما هنوز گوشت در زیر دندان شان بود که آتش خشم خداوند بر قوم اسرائیل شعله ور شد و بلای مدهشی را بر آن ها نازل کرد و یک عدۀ آن ها را از بین بُرد. | |
| Numb | Dari | 11:34 | بنابران، آنجا را «قِبروت هتاوه»، یعنی قبرستان حرص و طمع نامیدند، زیرا افرادی را که هوس گوشت کرده بودند در آنجا دفن نمودند. | |
Chapter 12
| Numb | Dari | 12:2 | و گفتند: «آیا خداوند تنها بوسیلۀ موسی سخن گفته است؟ آیا بوسیلۀ ما هم سخن نگفته است؟» و خداوند حرف آن ها را شنید. | |
| Numb | Dari | 12:4 | خداوند به آن ها فرمود که هر سه نفرِ شان فوراً در خیمۀ حضور خداوند حاضر شوند. پس هر سه آن ها بحضور خداوند رفتند. | |
| Numb | Dari | 12:5 | آنگاه خداوند در یک ستون ابر نازل شد و در پیش دروازۀ خیمه ایستاد و فرمود: «هارون و مریم پیش بیایند.» و آن ها پیش رفتند. | |
| Numb | Dari | 12:6 | خداوند فرمود: «حرف مرا بشنوید؛ اگر بخواهم با یک نبی حرف بزنم با او در رؤیا و خواب صحبت می کنم، | |
| Numb | Dari | 12:7 | اما چون موسی بندۀ وفادار من است و با کمال صداقت خدمت قوم برگزیدۀ مرا می کند، با او روبرو و آشکارا حرف می زنم نه با رمز. او تجلی مرا می بیند. پس چطور جرأت کردید و بندۀ من، موسی را سرزنش نمودید؟» | |
| Numb | Dari | 12:8 | اما چون موسی بندۀ وفادار من است و با کمال صداقت خدمت قوم برگزیدۀ مرا می کند، با او روبرو و آشکارا حرف می زنم نه با رمز. او تجلی مرا می بیند. پس چطور جرأت کردید و بندۀ من، موسی را سرزنش نمودید؟» | |
| Numb | Dari | 12:10 | و وقتی که ابر از بالای خیمه برخاست، تمام بدن مریم از مرض بَرَص سفید شد. چون هارون مریم را به آن وضع دید، | |
| Numb | Dari | 12:13 | پس موسی بحضور خداوند زاری و دعا کرد و گفت: «خدایا، از دربار تو التجا می کنم که او را شفا بدهی.» | |
| Numb | Dari | 12:14 | خداوند به موسی فرمود: «اگر پدرش بروی او تف می انداخت آیا برای هفت روز خجل نمی بود؟ پس برای هفت روز در بیرون اردوگاه تنها بماند و بعد از آن می تواند برگردد.» | |
| Numb | Dari | 12:15 | بنابران مریم مدت هفت روز در بیرون اردوگاه بسر برد و قوم اسرائیل تا زمان بازگشت مریم از سفر دست کشیدند. | |
Chapter 13
| Numb | Dari | 13:1 | خداوند به موسی فرمود: «چند نفر را به کنعان، یعنی سرزمینی که می خواهم آن را به قوم اسرائیل ببخشم، بفرست تا آنجا را بررسی و مطالعه کنند. برای این منظور از هر قبیله یک رهبر را بفرست.» | |
| Numb | Dari | 13:2 | خداوند به موسی فرمود: «چند نفر را به کنعان، یعنی سرزمینی که می خواهم آن را به قوم اسرائیل ببخشم، بفرست تا آنجا را بررسی و مطالعه کنند. برای این منظور از هر قبیله یک رهبر را بفرست.» | |
| Numb | Dari | 13:3 | پس موسی قرار فرمودۀ خداوند اشخاص ذیل را از اردوگاه خود، یعنی بیابان فاران، به سرزمین کنعان فرستاد: شَموع، پسر زَکور، از قبیلۀ رؤبین؛ شافاط، پسر حوری، از قبیلۀ شمعون؛ کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ یهودا؛ یجال، پسر یوسف، از قبیلۀ ایسَسکار؛ هوشع، پسر نون، از قبیلۀ افرایم؛ فِلتی، پسر رافو، از قبیلۀ بنیامین؛ جَدی ئیل، پسر سودی، از قبیلۀ زبولون؛ جَدی، پسر سوسی، از قبیلۀ مَنَسّی؛ عَمیئیل، پسر جَملی، از قبیلۀ دان؛ سَتور، پسر میکائیل، از قبیلۀ اَشیر؛ نَحبی، پسر وَفسی، از قبیلۀ نفتالی؛ جاویل، پسر ماکی، از قبیلۀ جاد. | |
| Numb | Dari | 13:4 | پس موسی قرار فرمودۀ خداوند اشخاص ذیل را از اردوگاه خود، یعنی بیابان فاران، به سرزمین کنعان فرستاد: شَموع، پسر زَکور، از قبیلۀ رؤبین؛ شافاط، پسر حوری، از قبیلۀ شمعون؛ کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ یهودا؛ یجال، پسر یوسف، از قبیلۀ ایسَسکار؛ هوشع، پسر نون، از قبیلۀ افرایم؛ فِلتی، پسر رافو، از قبیلۀ بنیامین؛ جَدی ئیل، پسر سودی، از قبیلۀ زبولون؛ جَدی، پسر سوسی، از قبیلۀ مَنَسّی؛ عَمیئیل، پسر جَملی، از قبیلۀ دان؛ سَتور، پسر میکائیل، از قبیلۀ اَشیر؛ نَحبی، پسر وَفسی، از قبیلۀ نفتالی؛ جاویل، پسر ماکی، از قبیلۀ جاد. | |
| Numb | Dari | 13:5 | پس موسی قرار فرمودۀ خداوند اشخاص ذیل را از اردوگاه خود، یعنی بیابان فاران، به سرزمین کنعان فرستاد: شَموع، پسر زَکور، از قبیلۀ رؤبین؛ شافاط، پسر حوری، از قبیلۀ شمعون؛ کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ یهودا؛ یجال، پسر یوسف، از قبیلۀ ایسَسکار؛ هوشع، پسر نون، از قبیلۀ افرایم؛ فِلتی، پسر رافو، از قبیلۀ بنیامین؛ جَدی ئیل، پسر سودی، از قبیلۀ زبولون؛ جَدی، پسر سوسی، از قبیلۀ مَنَسّی؛ عَمیئیل، پسر جَملی، از قبیلۀ دان؛ سَتور، پسر میکائیل، از قبیلۀ اَشیر؛ نَحبی، پسر وَفسی، از قبیلۀ نفتالی؛ جاویل، پسر ماکی، از قبیلۀ جاد. | |
| Numb | Dari | 13:6 | پس موسی قرار فرمودۀ خداوند اشخاص ذیل را از اردوگاه خود، یعنی بیابان فاران، به سرزمین کنعان فرستاد: شَموع، پسر زَکور، از قبیلۀ رؤبین؛ شافاط، پسر حوری، از قبیلۀ شمعون؛ کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ یهودا؛ یجال، پسر یوسف، از قبیلۀ ایسَسکار؛ هوشع، پسر نون، از قبیلۀ افرایم؛ فِلتی، پسر رافو، از قبیلۀ بنیامین؛ جَدی ئیل، پسر سودی، از قبیلۀ زبولون؛ جَدی، پسر سوسی، از قبیلۀ مَنَسّی؛ عَمیئیل، پسر جَملی، از قبیلۀ دان؛ سَتور، پسر میکائیل، از قبیلۀ اَشیر؛ نَحبی، پسر وَفسی، از قبیلۀ نفتالی؛ جاویل، پسر ماکی، از قبیلۀ جاد. | |
| Numb | Dari | 13:7 | پس موسی قرار فرمودۀ خداوند اشخاص ذیل را از اردوگاه خود، یعنی بیابان فاران، به سرزمین کنعان فرستاد: شَموع، پسر زَکور، از قبیلۀ رؤبین؛ شافاط، پسر حوری، از قبیلۀ شمعون؛ کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ یهودا؛ یجال، پسر یوسف، از قبیلۀ ایسَسکار؛ هوشع، پسر نون، از قبیلۀ افرایم؛ فِلتی، پسر رافو، از قبیلۀ بنیامین؛ جَدی ئیل، پسر سودی، از قبیلۀ زبولون؛ جَدی، پسر سوسی، از قبیلۀ مَنَسّی؛ عَمیئیل، پسر جَملی، از قبیلۀ دان؛ سَتور، پسر میکائیل، از قبیلۀ اَشیر؛ نَحبی، پسر وَفسی، از قبیلۀ نفتالی؛ جاویل، پسر ماکی، از قبیلۀ جاد. | |
| Numb | Dari | 13:8 | پس موسی قرار فرمودۀ خداوند اشخاص ذیل را از اردوگاه خود، یعنی بیابان فاران، به سرزمین کنعان فرستاد: شَموع، پسر زَکور، از قبیلۀ رؤبین؛ شافاط، پسر حوری، از قبیلۀ شمعون؛ کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ یهودا؛ یجال، پسر یوسف، از قبیلۀ ایسَسکار؛ هوشع، پسر نون، از قبیلۀ افرایم؛ فِلتی، پسر رافو، از قبیلۀ بنیامین؛ جَدی ئیل، پسر سودی، از قبیلۀ زبولون؛ جَدی، پسر سوسی، از قبیلۀ مَنَسّی؛ عَمیئیل، پسر جَملی، از قبیلۀ دان؛ سَتور، پسر میکائیل، از قبیلۀ اَشیر؛ نَحبی، پسر وَفسی، از قبیلۀ نفتالی؛ جاویل، پسر ماکی، از قبیلۀ جاد. | |
| Numb | Dari | 13:9 | پس موسی قرار فرمودۀ خداوند اشخاص ذیل را از اردوگاه خود، یعنی بیابان فاران، به سرزمین کنعان فرستاد: شَموع، پسر زَکور، از قبیلۀ رؤبین؛ شافاط، پسر حوری، از قبیلۀ شمعون؛ کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ یهودا؛ یجال، پسر یوسف، از قبیلۀ ایسَسکار؛ هوشع، پسر نون، از قبیلۀ افرایم؛ فِلتی، پسر رافو، از قبیلۀ بنیامین؛ جَدی ئیل، پسر سودی، از قبیلۀ زبولون؛ جَدی، پسر سوسی، از قبیلۀ مَنَسّی؛ عَمیئیل، پسر جَملی، از قبیلۀ دان؛ سَتور، پسر میکائیل، از قبیلۀ اَشیر؛ نَحبی، پسر وَفسی، از قبیلۀ نفتالی؛ جاویل، پسر ماکی، از قبیلۀ جاد. | |
| Numb | Dari | 13:10 | پس موسی قرار فرمودۀ خداوند اشخاص ذیل را از اردوگاه خود، یعنی بیابان فاران، به سرزمین کنعان فرستاد: شَموع، پسر زَکور، از قبیلۀ رؤبین؛ شافاط، پسر حوری، از قبیلۀ شمعون؛ کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ یهودا؛ یجال، پسر یوسف، از قبیلۀ ایسَسکار؛ هوشع، پسر نون، از قبیلۀ افرایم؛ فِلتی، پسر رافو، از قبیلۀ بنیامین؛ جَدی ئیل، پسر سودی، از قبیلۀ زبولون؛ جَدی، پسر سوسی، از قبیلۀ مَنَسّی؛ عَمیئیل، پسر جَملی، از قبیلۀ دان؛ سَتور، پسر میکائیل، از قبیلۀ اَشیر؛ نَحبی، پسر وَفسی، از قبیلۀ نفتالی؛ جاویل، پسر ماکی، از قبیلۀ جاد. | |
| Numb | Dari | 13:11 | پس موسی قرار فرمودۀ خداوند اشخاص ذیل را از اردوگاه خود، یعنی بیابان فاران، به سرزمین کنعان فرستاد: شَموع، پسر زَکور، از قبیلۀ رؤبین؛ شافاط، پسر حوری، از قبیلۀ شمعون؛ کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ یهودا؛ یجال، پسر یوسف، از قبیلۀ ایسَسکار؛ هوشع، پسر نون، از قبیلۀ افرایم؛ فِلتی، پسر رافو، از قبیلۀ بنیامین؛ جَدی ئیل، پسر سودی، از قبیلۀ زبولون؛ جَدی، پسر سوسی، از قبیلۀ مَنَسّی؛ عَمیئیل، پسر جَملی، از قبیلۀ دان؛ سَتور، پسر میکائیل، از قبیلۀ اَشیر؛ نَحبی، پسر وَفسی، از قبیلۀ نفتالی؛ جاویل، پسر ماکی، از قبیلۀ جاد. | |
| Numb | Dari | 13:12 | پس موسی قرار فرمودۀ خداوند اشخاص ذیل را از اردوگاه خود، یعنی بیابان فاران، به سرزمین کنعان فرستاد: شَموع، پسر زَکور، از قبیلۀ رؤبین؛ شافاط، پسر حوری، از قبیلۀ شمعون؛ کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ یهودا؛ یجال، پسر یوسف، از قبیلۀ ایسَسکار؛ هوشع، پسر نون، از قبیلۀ افرایم؛ فِلتی، پسر رافو، از قبیلۀ بنیامین؛ جَدی ئیل، پسر سودی، از قبیلۀ زبولون؛ جَدی، پسر سوسی، از قبیلۀ مَنَسّی؛ عَمیئیل، پسر جَملی، از قبیلۀ دان؛ سَتور، پسر میکائیل، از قبیلۀ اَشیر؛ نَحبی، پسر وَفسی، از قبیلۀ نفتالی؛ جاویل، پسر ماکی، از قبیلۀ جاد. | |
| Numb | Dari | 13:13 | پس موسی قرار فرمودۀ خداوند اشخاص ذیل را از اردوگاه خود، یعنی بیابان فاران، به سرزمین کنعان فرستاد: شَموع، پسر زَکور، از قبیلۀ رؤبین؛ شافاط، پسر حوری، از قبیلۀ شمعون؛ کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ یهودا؛ یجال، پسر یوسف، از قبیلۀ ایسَسکار؛ هوشع، پسر نون، از قبیلۀ افرایم؛ فِلتی، پسر رافو، از قبیلۀ بنیامین؛ جَدی ئیل، پسر سودی، از قبیلۀ زبولون؛ جَدی، پسر سوسی، از قبیلۀ مَنَسّی؛ عَمیئیل، پسر جَملی، از قبیلۀ دان؛ سَتور، پسر میکائیل، از قبیلۀ اَشیر؛ نَحبی، پسر وَفسی، از قبیلۀ نفتالی؛ جاویل، پسر ماکی، از قبیلۀ جاد. | |
| Numb | Dari | 13:14 | پس موسی قرار فرمودۀ خداوند اشخاص ذیل را از اردوگاه خود، یعنی بیابان فاران، به سرزمین کنعان فرستاد: شَموع، پسر زَکور، از قبیلۀ رؤبین؛ شافاط، پسر حوری، از قبیلۀ شمعون؛ کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ یهودا؛ یجال، پسر یوسف، از قبیلۀ ایسَسکار؛ هوشع، پسر نون، از قبیلۀ افرایم؛ فِلتی، پسر رافو، از قبیلۀ بنیامین؛ جَدی ئیل، پسر سودی، از قبیلۀ زبولون؛ جَدی، پسر سوسی، از قبیلۀ مَنَسّی؛ عَمیئیل، پسر جَملی، از قبیلۀ دان؛ سَتور، پسر میکائیل، از قبیلۀ اَشیر؛ نَحبی، پسر وَفسی، از قبیلۀ نفتالی؛ جاویل، پسر ماکی، از قبیلۀ جاد. | |
| Numb | Dari | 13:15 | پس موسی قرار فرمودۀ خداوند اشخاص ذیل را از اردوگاه خود، یعنی بیابان فاران، به سرزمین کنعان فرستاد: شَموع، پسر زَکور، از قبیلۀ رؤبین؛ شافاط، پسر حوری، از قبیلۀ شمعون؛ کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ یهودا؛ یجال، پسر یوسف، از قبیلۀ ایسَسکار؛ هوشع، پسر نون، از قبیلۀ افرایم؛ فِلتی، پسر رافو، از قبیلۀ بنیامین؛ جَدی ئیل، پسر سودی، از قبیلۀ زبولون؛ جَدی، پسر سوسی، از قبیلۀ مَنَسّی؛ عَمیئیل، پسر جَملی، از قبیلۀ دان؛ سَتور، پسر میکائیل، از قبیلۀ اَشیر؛ نَحبی، پسر وَفسی، از قبیلۀ نفتالی؛ جاویل، پسر ماکی، از قبیلۀ جاد. | |
| Numb | Dari | 13:16 | اینها نامهای کسانی بودند که موسی برای جاسوسی به آن سرزمین فرستاد. در همین موقع بود که موسی نام هوشع پسر نون را (که معنی آن «نجات» است)، به یوشع (یعنی «خداوند نجات می دهد») تبدیل کرد. | |
| Numb | Dari | 13:17 | پس موسی آن ها را برای بررسی سرزمین کنعان با این هدایات فرستاد: «از اینجا بطرف شمال، به قسمت جنوب سرزمین کنعان و به سرزمین کوهستانی بروید | |
| Numb | Dari | 13:18 | و وضع آنجا را مطالعه کرده معلوم کنید که آیا مردم آنجا قوی هستند یا ضعیف؟ تعداد شان کم است یا زیاد؟ | |
| Numb | Dari | 13:19 | زمین آن ها حاصلخیز است یا خیر؟ مردم آنجا در جلگه ها زندگی می کنند یا در شهرهای مستحکم؟ | |
| Numb | Dari | 13:20 | خاک زمین شان با ثمر است یا بائر؟ آنجا درختان زیاد دارد یا نه؟ سعی کنید که از میوه و محصول آنجا مقداری را بطور نمونه با خود بیاورید.» (آن موقع موسم انگور بود.) | |
| Numb | Dari | 13:21 | پس آن ها رفتند و وضع زمین را از بیابان سین تا رِحوب در نزدیکی گذرگاه حمات مطالعه نمودند. | |
| Numb | Dari | 13:22 | و از قسمت جنوب آنجا عبور کرده به حبرون رسیدند. در آنجا قبایل اخیمان، شیشای و تَلمَی که از سلسلۀ عناق بودند، زندگی می کردند. (حبرون هفت سال قبل از صوعَن مصر بنا یافته بود.) | |
| Numb | Dari | 13:23 | سپس به درۀ اشکول وارد شدند و از آنجا یک خوشه انگور چیدند و با خود بردند. این خوشۀ انگور آنقدر سنگین بود که آن را به چوبی بسته دو نفر بر شانه های خود حمل می کردند. آن ها همچنین مقداری انار و انجیر هم بعنوان نمونه با خود بردند. | |
| Numb | Dari | 13:26 | و پیش موسی، هارون و تمام قوم اسرائیل که در قادِش واقع در بیابان فاران اردو زده بودند، رفتند و چگونگی سفر خود را به اطلاع آن ها رساندند و میوه هائی را که با خود آورده بودند به آن ها نشان دادند. | |
| Numb | Dari | 13:27 | به آن ها گفتند: «به سرزمینی که ما را فرستادید رفتیم و آن را مطالعه کردیم. آنجا را سرزمینی یافتیم حاصلخیز که شیر و عسل در آن جاری است. اینها میوه های آنجا هستند که بطور نمونه با خود آوردیم. | |
| Numb | Dari | 13:28 | اما باشندگان آنجا مردم بسیار قوی هستند و در شهرهای بزرگ و مستحکم زندگی می کنند. برعلاوه ما اولادۀ عناق (غول پیکر) را هم در آنجا دیدیم. | |
| Numb | Dari | 13:29 | مردم عمالیق در جنوب، حِتیان، یبوسیان و اموریان در مناطق کوهستانی و کنعانیان در سواحل بحر مدیترانه و دریای اُردن زندگی می کنند.» | |
| Numb | Dari | 13:30 | اما کالیب مردم را در حضور موسی خاموش ساخت و گفت: «فوری برویم آنجا را تصرف کنیم چون یقین داریم بر آن ها غالب می شویم.» | |
| Numb | Dari | 13:31 | آنگاه مردانی که به آنجا رفته بودند گفتند: «ما نمی توانیم با آن مردم مقابله کنیم، زیرا آن ها قویتر از ما هستند.» | |
| Numb | Dari | 13:32 | به این ترتیب، آن ها خبرهای بد و منفی را در مورد مردم آن سرزمین در بین قوم شایع کردند و اظهار داشتند: «مردم آنجا همه قوی هیکل هستند و ساکنین آنجا را می خورند. | |
Chapter 14
| Numb | Dari | 14:2 | و از دست موسی و هارون شکایت کرده گفتند: «ای کاش در مصر می مردیم یا در همین بیابان از بین می رفتیم. | |
| Numb | Dari | 14:3 | خداوند ما را به این سرزمین آورد تا ما را با شمشیر دشمن بقتل برساند و زنان و فرزندان ما اسیر شوند، پس بهتر است که به مصر برگردیم.» | |
| Numb | Dari | 14:6 | یوشع، پسر نون و کالیب، پسر یَفُنه که با چند نفر دیگر برای تحقیق و مطالعه به سرزمین کنعان رفته بودند، یخن خود را پاره کردند | |
| Numb | Dari | 14:8 | اگر خداوند از ما خوشنود باشد، ما را به آنجا می برد و آن سرزمین را که شیر و عسل در آن جاری است، به ما می دهد. | |
| Numb | Dari | 14:9 | پس شما نباید علیه خداوند تمرد کنید و از مردم کنعان بترسید، زیرا شکست دادن آن ها مثل نان خوردن برای ما آسان است. آن ها پُشت و پناهی ندارند، اما خداوند همراه ما است. از ایشان نترسید!» | |
| Numb | Dari | 14:10 | مردم اسرائیل بعوض اینکه به حرف آن ها گوش بدهند، خواستند که آن ها را سنگسار کنند. ناگاه جلال با شکوه خداوند در خیمۀ حضور خداوند بر تمام قوم اسرائیل ظاهر شد. | |
| Numb | Dari | 14:11 | خداوند به موسی فرمود: «تا بکی این قوم به من اهانت می کنند؟ با وجود اینهمه معجزاتی که من در بین شان نشان دادم باز هم به من ایمان نمی آورند. | |
| Numb | Dari | 14:12 | پس می خواهم که آن ها را به مرض مهلکی مبتلا و از میراث محروم کنم و از تو یک قومی که بزرگتر و قویتر از اینها باشد بوجود آورم.» | |
| Numb | Dari | 14:13 | اما موسی به خداوند گفت: «اگر این خبر بگوش مردم مصر برسد چه خواهند گفت؟ تو این قوم را با قدرت خود از دست آن مردم نجات دادی. | |
| Numb | Dari | 14:14 | مردم مصر از این موضوع به باشندگان سرزمین کنعان خبر خواهند داد. مردم کنعان می دانند که تو ای خداوند، با این قوم هستی و خود را در ابری که بالای سر آن ها است نشان می دهی و با ستون ابر و آتش شب و روز آن ها را راهنمائی می کنی. | |
| Numb | Dari | 14:16 | «چون خداوند نتوانست این قوم را به این سرزمین که وعدۀ مالکیت آن را به آن ها داده بود برساند، مجبور شد که آن ها را در بیابان بکشد.» | |
| Numb | Dari | 14:17 | بدربار تو زاری می کنم که قدرت خود را با بخشیدن گناهان ما نشان بدهی، زیرا تو به ما وعده دادی و فرمودی: | |
| Numb | Dari | 14:18 | «بزودی خشم نمی گیرم و محبت من بی پایان است. گناه و خطای شما را می بخشم، اما به هیچوجه گناهکار را بدون سزا نمی گذارم. بخاطر گناه پدران، فرزندان شان را تا نسل سوم و چهارم جزا می دهم.» | |
| Numb | Dari | 14:19 | پس از حضور تو التماس می کنم که از روی رحمت بی پایانت گناهان این مردم را ببخشی، چنانچه از همان زمانی که مصر را ترک کردند و تا حال بارها گناهان شان را بخشیده ای.» | |
| Numb | Dari | 14:21 | اما به حیات خود و بحضور پُرجلالم که زمین را پُر کرده است قسم می خورم که هیچکدام از آنهائی را که جلال و معجزات مرا در مصر و همچنین در بیابان دیده اند و بازهم از من بی اطاعتی کردند و مرا مورد آزمایش قرار دادند، | |
| Numb | Dari | 14:22 | اما به حیات خود و بحضور پُرجلالم که زمین را پُر کرده است قسم می خورم که هیچکدام از آنهائی را که جلال و معجزات مرا در مصر و همچنین در بیابان دیده اند و بازهم از من بی اطاعتی کردند و مرا مورد آزمایش قرار دادند، | |
| Numb | Dari | 14:24 | ولی بندۀ من، کالیب با آن ها فرق دارد. او همیشه و از صمیم دل فرمان مرا بجا آورده است، بنابران، او را به همان سرزمینی که برای مطالعه اش رفته بود، می برم و اولادۀ او را مالک آن می سازم. | |
| Numb | Dari | 14:25 | حالا چون عمالیقیان و کنعانیان در دره ها سکونت دارند، پس بهتر است که برگردید و از راه بحیرۀ احمر به بیابان بروید.» | |
| Numb | Dari | 14:26 | بعد خداوند به موسی و هارون فرمود: «تا بکی این مردم شریر از من شکایت می کنند؟ من بارها شکایت این قوم را شنیده ام. | |
| Numb | Dari | 14:27 | بعد خداوند به موسی و هارون فرمود: «تا بکی این مردم شریر از من شکایت می کنند؟ من بارها شکایت این قوم را شنیده ام. | |
| Numb | Dari | 14:28 | پس به آن ها بگو: خداوند به حیات خود قسم می خورد که همان بلا را که از آن می ترسیدید بر سر تان می آورم. | |
| Numb | Dari | 14:29 | اجساد تان در این بیابان پوسیده می شوند. از تمام اشخاص بیست ساله و بالا تر تان یکنفر هم زنده نمی ماند، زیرا که از من شکایت کردید. | |
| Numb | Dari | 14:30 | بغیر از کالیب، پسر یَفُنه و یوشع، پسر نون هیچکدام شان به آن سرزمین موعود قدم نمی گذارد. | |
| Numb | Dari | 14:31 | همچنان کودکان تان را که شما گفتید اسیر ساکنین آن سرزمین می شوند، بسلامتی به آنجائی که شما آن را رد کردید، می رسانم. | |
| Numb | Dari | 14:33 | فرزندان تان بخاطر بی ایمانی شان برای چهل سال چوپانی می کنند تا که آخرین نفر تان در بیابان بمیرد. | |
| Numb | Dari | 14:34 | در مقابل هر روزی که نمایندگان شما در آن سرزمین مطالعه کردند یکسال جزا می بینید، یعنی مدت چهل سال در بیابان سرگردان می باشید. و به این ترتیب، جزای نافرمانی خود را می بینید تا بدانید که بی اطاعتی از من چه نتیجه ای دارد. | |
| Numb | Dari | 14:35 | و شما ای قوم شریر، که به مخالفت من برخاسته اید، در بیابان می میرید. این گفتار من که خداوند هستم می باشد.» | |
| Numb | Dari | 14:36 | آن کسانی که برای بررسی به کنعان رفته بودند و با شایعات بد مردم را به وحشت انداخته آن ها را برضد خداوند تحریک نمودند، در اثر بلائی که خداوند بر سر شان آورد همه هلاک شدند. | |
| Numb | Dari | 14:37 | آن کسانی که برای بررسی به کنعان رفته بودند و با شایعات بد مردم را به وحشت انداخته آن ها را برضد خداوند تحریک نمودند، در اثر بلائی که خداوند بر سر شان آورد همه هلاک شدند. | |
| Numb | Dari | 14:40 | روز دیگر، صبح وقت برخاستند و بسر کوه رفتند و گفتند: «ما حاضر و آماده هستیم که به سرزمین موعود برویم. ما به گناه خود اعتراف می کنیم.» | |
| Numb | Dari | 14:41 | موسی به آن ها گفت: «شما با این کار تان از فرمان خداوند سرپیچی می کنید، اما موفق نمی شوید. | |
| Numb | Dari | 14:43 | وقتی با عمالیقیان و کنعانیان روبرو شوید با شمشیر آن ها بقتل می رسید. چون شما از پیروی خداوند دست کشیده اید، بنابران خداوند با شما نیست.» | |
| Numb | Dari | 14:44 | اما آن ها به حرف موسی گوش ندادند و باوجودیکه صندوق پیمان خداوند و موسی از اردوگاه حرکت نکرده بودند، آن ها رهسپار سرزمین موعود شدند. | |
Chapter 15
| Numb | Dari | 15:1 | خداوند به موسی فرمود: «به قوم اسرائیل بگو که وقتی بسرزمین موعود می رسند، این مقررات را رعایت کنند: | |
| Numb | Dari | 15:2 | خداوند به موسی فرمود: «به قوم اسرائیل بگو که وقتی بسرزمین موعود می رسند، این مقررات را رعایت کنند: | |
| Numb | Dari | 15:3 | هرگاه بخواهند قربانی سوختنی یا هر قربانی دیگری که بر آتش تقدیم می شود و خداوند آن را می پسندد، بیاورند. قربانی باید گاو، قوچ، گوسفند یا بُز باشد. آن قربانی، خواه قربانی سوختنی، خواه نذری، خواه دلخواه، خواه قربانی مخصوص یکی از عیدها باشد، در هر صورت باید با هدیۀ آردی تقدیم شود. اگر کسی بخواهد که بره ای را قربانی کند، همراه آن باید یک کیلو آرد اعلی مخلوط با یک لیتر روغن بعنوان هدیۀ آردی و یک لیتر شراب بعنوان هدیۀ نوشیدنی تقدیم کند. | |
| Numb | Dari | 15:4 | هرگاه بخواهند قربانی سوختنی یا هر قربانی دیگری که بر آتش تقدیم می شود و خداوند آن را می پسندد، بیاورند. قربانی باید گاو، قوچ، گوسفند یا بُز باشد. آن قربانی، خواه قربانی سوختنی، خواه نذری، خواه دلخواه، خواه قربانی مخصوص یکی از عیدها باشد، در هر صورت باید با هدیۀ آردی تقدیم شود. اگر کسی بخواهد که بره ای را قربانی کند، همراه آن باید یک کیلو آرد اعلی مخلوط با یک لیتر روغن بعنوان هدیۀ آردی و یک لیتر شراب بعنوان هدیۀ نوشیدنی تقدیم کند. | |
| Numb | Dari | 15:5 | هرگاه بخواهند قربانی سوختنی یا هر قربانی دیگری که بر آتش تقدیم می شود و خداوند آن را می پسندد، بیاورند. قربانی باید گاو، قوچ، گوسفند یا بُز باشد. آن قربانی، خواه قربانی سوختنی، خواه نذری، خواه دلخواه، خواه قربانی مخصوص یکی از عیدها باشد، در هر صورت باید با هدیۀ آردی تقدیم شود. اگر کسی بخواهد که بره ای را قربانی کند، همراه آن باید یک کیلو آرد اعلی مخلوط با یک لیتر روغن بعنوان هدیۀ آردی و یک لیتر شراب بعنوان هدیۀ نوشیدنی تقدیم کند. | |
| Numb | Dari | 15:6 | هرگاه بخواهد یک قوچ را قربانی کند، همراه آن باید دو کیلو آرد اعلی مخلوط با یک و نیم لیتر روغن بعنوان هدیۀ آردی و همچنین یک و نیم لیتر شراب بعنوان هدیۀ نوشیدنی تقدیم کند. این نوع قربانی خداوند را راضی می کند. | |
| Numb | Dari | 15:7 | هرگاه بخواهد یک قوچ را قربانی کند، همراه آن باید دو کیلو آرد اعلی مخلوط با یک و نیم لیتر روغن بعنوان هدیۀ آردی و همچنین یک و نیم لیتر شراب بعنوان هدیۀ نوشیدنی تقدیم کند. این نوع قربانی خداوند را راضی می کند. | |
| Numb | Dari | 15:8 | اگر کسی بخواهد یک گاو را جهت قربانی نذری یا سلامتی بیاورد، همراه آن باید سه کیلو آرد اعلی مخلوط با دو لیتر روغن بعنوان هدیۀ آردی و نیز دو لیتر شراب بعنوان هدیۀ نوشیدنی تقدیم کند. بوی این قربانی که بر آتش به خداوند هدیه می شود برای او گوارا است. | |
| Numb | Dari | 15:9 | اگر کسی بخواهد یک گاو را جهت قربانی نذری یا سلامتی بیاورد، همراه آن باید سه کیلو آرد اعلی مخلوط با دو لیتر روغن بعنوان هدیۀ آردی و نیز دو لیتر شراب بعنوان هدیۀ نوشیدنی تقدیم کند. بوی این قربانی که بر آتش به خداوند هدیه می شود برای او گوارا است. | |
| Numb | Dari | 15:10 | اگر کسی بخواهد یک گاو را جهت قربانی نذری یا سلامتی بیاورد، همراه آن باید سه کیلو آرد اعلی مخلوط با دو لیتر روغن بعنوان هدیۀ آردی و نیز دو لیتر شراب بعنوان هدیۀ نوشیدنی تقدیم کند. بوی این قربانی که بر آتش به خداوند هدیه می شود برای او گوارا است. | |
| Numb | Dari | 15:11 | این چیزهائی بود که باید همراه هر یک از قربانی های گاو، قوچ، بره یا بزغاله تقدیم شود. | |
| Numb | Dari | 15:12 | این چیزهائی بود که باید همراه هر یک از قربانی های گاو، قوچ، بره یا بزغاله تقدیم شود. | |
| Numb | Dari | 15:13 | هر کسی، خواه اسرائیلی باشد خواه بیگانه ای که در بین قوم اسرائیل سکونت دارد، بخواهد قربانی مورد پسند خداوند را بر آتش تقدیم کند، باید همین مقررات را رعایت نماید. | |
| Numb | Dari | 15:14 | هر کسی، خواه اسرائیلی باشد خواه بیگانه ای که در بین قوم اسرائیل سکونت دارد، بخواهد قربانی مورد پسند خداوند را بر آتش تقدیم کند، باید همین مقررات را رعایت نماید. | |
| Numb | Dari | 15:15 | از آنجائی که این مقررات برای اسرائیلی ها و همچنین بیگانگان یکسان است، باید بعنوان یک فریضۀ ابدی باقی بماند و همگی از این قانون پیروی کنند.» | |
| Numb | Dari | 15:16 | از آنجائی که این مقررات برای اسرائیلی ها و همچنین بیگانگان یکسان است، باید بعنوان یک فریضۀ ابدی باقی بماند و همگی از این قانون پیروی کنند.» | |
| Numb | Dari | 15:17 | خداوند به موسی فرمود: «به قوم اسرائیل بگو که وقتی به سرزمینی که من آن ها را می آورم، وارد شدند، | |
| Numb | Dari | 15:18 | خداوند به موسی فرمود: «به قوم اسرائیل بگو که وقتی به سرزمینی که من آن ها را می آورم، وارد شدند، | |
| Numb | Dari | 15:19 | و هر وقتیکه از میوۀ زمین بخورند، باید یک حصۀ آن را بعنوان هدیۀ مخصوص به من تقدیم کنند. | |
| Numb | Dari | 15:20 | هرگاه نان بپزند باید اولین قرص نان را که از اولین خرمن خود به دست می آورند، بعنوان هدیۀ مخصوص به من تقدیم نمایند. | |
| Numb | Dari | 15:22 | هرگاه شما یا نسل آیندۀ تان ندانسته از انجام هدایاتی که خداوند به موسی داد غفلت کنید، | |
| Numb | Dari | 15:23 | هرگاه شما یا نسل آیندۀ تان ندانسته از انجام هدایاتی که خداوند به موسی داد غفلت کنید، | |
| Numb | Dari | 15:24 | و بعد جماعت متوجه اشتباه خود شود، آن وقت باید یک گاو را بعنوان قربانی سوختنی تقدیم کند. تمام جماعت، این قربانی را که بوی آن مورد پسند خداوند است باید طبق مقررات همراه هدیۀ آردی و هدیۀ نوشیدنی و یک بز نر جهت قربانی گناه تقدیم کنند. | |
| Numb | Dari | 15:25 | کاهن برای تمام قوم اسرائیل کَفاره کند و گناه شان بخشیده می شود، زیرا که گناه شان قصداً نبوده است و همچنین بخاطر همین اشتباه خود قربانی سوختنی و نیز قربانی گناه تقدیم کرده اند. | |
| Numb | Dari | 15:26 | تمام قوم اسرائیل و هم بیگانگانی که در بین شان سکونت دارند بخشیده می شوند، زیرا تمام مردم در این اشتباه شامل بوده اند. | |
| Numb | Dari | 15:27 | اگر تنها یک نفر ندانسته گناهی کند، آنوقت باید یک بز مادۀ یکساله را بعنوان قربانی گناه تقدیم کند | |
| Numb | Dari | 15:30 | اما اگر کسی قصداً مرتکب گناهی شود، خواه اسرائیلی باشد خواه بیگانه، آن شخص در برابر خداوند گناه ورزیده است و باید از اجتماع طرد شود، | |
| Numb | Dari | 15:31 | زیرا که او فرمان خداوند را ناچیز شمرده از او نافرمانی کرده است. او باید به جزای عملش برسد.» | |
| Numb | Dari | 15:32 | هنگامی که قوم اسرائیل در بیابان بودند، مردی را دیدند که در روز سَبَت هیزم جمع می کند. | |
| Numb | Dari | 15:35 | خداوند به موسی فرمود: «سزای این شخص مرگ است. تمام قوم اسرائیل او را در بیرون اردوگاه برده سنگسارش کنند تا که بمیرد.» | |
| Numb | Dari | 15:37 | خداوند به موسی فرمود: «به قوم اسرائیل بگو که بر گوشه های لباس خود پوپکها بسازند و آن ها را با تارهای آبی وصل کنند. | |
| Numb | Dari | 15:38 | خداوند به موسی فرمود: «به قوم اسرائیل بگو که بر گوشه های لباس خود پوپکها بسازند و آن ها را با تارهای آبی وصل کنند. | |
| Numb | Dari | 15:39 | منظور از ساختن پوپکها اینست که هر وقت آن ها را ببینید احکام خداوند را بخاطر آورده از آن ها اطاعت نمائید، از من روگردان نشوید و پیرو امیال و خواهشهای نفسانی خود نباشید. | |
Chapter 16
| Numb | Dari | 16:1 | روزی قورح پسر یزهار نواسۀ قهات، از قبیلۀ لاوی با داتان و ابیرام پسران اِلیاب و اون پسر فالت که هر سه از قبیلۀ رؤبین بودند همدست شده علیه موسی شورش کردند. در این شورش دوصد و پنجاه نفر از رهبران مشهور هم که از طرف مردم انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. | |
| Numb | Dari | 16:2 | روزی قورح پسر یزهار نواسۀ قهات، از قبیلۀ لاوی با داتان و ابیرام پسران اِلیاب و اون پسر فالت که هر سه از قبیلۀ رؤبین بودند همدست شده علیه موسی شورش کردند. در این شورش دوصد و پنجاه نفر از رهبران مشهور هم که از طرف مردم انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. | |
| Numb | Dari | 16:3 | آن ها پیش موسی و هارون رفته گفتند: «شما از هیچ کدام ما بهتر نیستید. همۀ قوم اسرائیل مقدس اند و خداوند با همۀ ما است. پس چرا شما خود را برتر از قوم برگزیدۀ خداوند می شمارید؟» | |
| Numb | Dari | 16:5 | و به قورح و همراهانش گفت: «فردا صبح خداوند به شما نشان می دهد که چه کسی به او تعلق دارد و چه کسی مقدس است و چه کسی را برگزیده است که بحضور او نزدیک شود. | |
| Numb | Dari | 16:6 | پس ای قورح، تو و همراهانت فردا صبح با منقل های پُر از آتش بیائید و در حضور خداوند در آن ها خوشبوئی دود کنید. آنوقت معلوم می شود که خداوند چه کسی را انتخاب کرده است. ای پسران لاوی، این شما هستید که حد تان را نمی شناسید.» | |
| Numb | Dari | 16:7 | پس ای قورح، تو و همراهانت فردا صبح با منقل های پُر از آتش بیائید و در حضور خداوند در آن ها خوشبوئی دود کنید. آنوقت معلوم می شود که خداوند چه کسی را انتخاب کرده است. ای پسران لاوی، این شما هستید که حد تان را نمی شناسید.» | |
| Numb | Dari | 16:8 | موسی به قورح و همراهانش گفت: «ای لاویان بشنوید. آیا بنظر شما این امر کوچک است که خدای اسرائیل شما را از بین تمام قوم اسرائیل برگزیده است و در خیمۀ حضور خداوند موظف ساخت تا به او نزدیک و برای خدمت به مردم آماده باشید؟ | |
| Numb | Dari | 16:9 | موسی به قورح و همراهانش گفت: «ای لاویان بشنوید. آیا بنظر شما این امر کوچک است که خدای اسرائیل شما را از بین تمام قوم اسرائیل برگزیده است و در خیمۀ حضور خداوند موظف ساخت تا به او نزدیک و برای خدمت به مردم آماده باشید؟ | |
| Numb | Dari | 16:11 | شما با این عمل تان با خداوند مخالفت می نمائید. گناه هارون چیست که شما از او شکایت می کنید؟» | |
| Numb | Dari | 16:12 | سپس موسی به داتان و ابیرام، پسران اِلیاب پیام فرستاد که بیایند، اما آن ها در جواب گفتند: «ما نمی آئیم. | |
| Numb | Dari | 16:13 | آیا این یک امر کوچکی است که تو ما را از یک کشوری که در آن شیر و عسل جاری بود آوردی تا در این بیابان از بین ببری و حالا هم می خواهی که بر ما حاکم شوی؟ | |
| Numb | Dari | 16:14 | برعلاوه، تو هنوز ما را به آن سرزمین حاصلخیزی که وعده داده بودی نبرده ای و مزرعه و تاکستانی به ما نداده ای. تو ما را فریب می دهی؟ ما نمی خواهیم که بیائیم.» | |
| Numb | Dari | 16:15 | موسی بسیار قهر شد به خداوند گفت: «قربانی های شان را قبول مکن. من حتی یک الاغ هم از آن ها نگرفته ام و به هیچکدام آن ها آسیبی نرسانده ام.» | |
| Numb | Dari | 16:16 | موسی به قورح گفت: «تو و دوصد و پنجاه نفر همراهانت فردا صبح بحضور خداوند بیائید. هارون هم می آید. | |
| Numb | Dari | 16:17 | هر کدام یک منقل با خود بیاورد و خوشبوئی در آن گذاشته و بر قربانگاه تقدیم کند. هارون هم با منقل خود حاضر می شود.» | |
| Numb | Dari | 16:18 | پس همگی منقلهای خود را آورده آتش روشن کردند و خوشبوئی بر آن ها گذاشتند و با موسی و هارون پیش دروازۀ دخول خیمۀ عبادت ایستادند. | |
| Numb | Dari | 16:19 | بعد قورح تمام قوم اسرائیل را برضد موسی و هارون تحریک نمود و همه را در پیش دروازۀ خیمۀ حضور خداوند جمع کرد. ناگهان حضور پُر شکوه خداوند بر تمام قوم اسرائیل ظاهر شد. | |
| Numb | Dari | 16:20 | خداوند به موسی و هارون فرمود: «از این مردم خود را جدا کنید، زیرا می خواهم همۀ آن ها را فوراً هلاک کنم.» | |
| Numb | Dari | 16:21 | خداوند به موسی و هارون فرمود: «از این مردم خود را جدا کنید، زیرا می خواهم همۀ آن ها را فوراً هلاک کنم.» | |
| Numb | Dari | 16:22 | اما موسی و هارون رو به خاک افتادند و گفتند: «ای خدائی که سرچشمۀ زندگی هستی، آیا بخاطر گناه یک نفر بر تمام قوم غضبناک می شوی؟» | |
| Numb | Dari | 16:23 | خداوند به موسی فرمود: «پس به قوم اسرائیل بگو که از خیمه های قورح و داتان و ابیرام دور شوند.» | |
| Numb | Dari | 16:24 | خداوند به موسی فرمود: «پس به قوم اسرائیل بگو که از خیمه های قورح و داتان و ابیرام دور شوند.» | |
| Numb | Dari | 16:26 | و به مردم گفت: «خواهش می کنم که از اطراف خیمه های این مردان شریر دور شوید و به چیزی که متعلق به آن ها است دست نزنید، مبادا بخاطر گناهان آن ها شما هم هلاک شوید.» | |
| Numb | Dari | 16:27 | پس آن ها از اطراف خیمه های قورح و داتان و ابیرام دور شدند و داتان و ابیرام با زنان و فرزندان خود از خیمه بیرون آمده دم دروازه ایستادند. | |
| Numb | Dari | 16:28 | موسی گفت: «حالا یقین خواهید کرد که خداوند مرا فرستاده تا تمام این کارها را انجام بدهم و آن ها را به ارادۀ خود نکرده ام. | |
| Numb | Dari | 16:29 | اگر این مردم به مرگ طبیعی یا در اثر تصادف و یا مریضی بمیرند، در آنصورت خداوند مرا نفرستاده است. | |
| Numb | Dari | 16:30 | اما اگر خداوند چیز تازه ای بعمل آورد زمین چاک شود و اینها را با همه مال و دارائی شان در خود فرو بَرَد و زنده به گور بروند. آنوقت می دانید که این مردان به خدا اهانت کرده اند.» | |
| Numb | Dari | 16:32 | و آن ها را همراه با خانواده ها و همدستان و همه چیزهائی که به آن ها متعلق بودند در خود فروبرد. | |
| Numb | Dari | 16:33 | به این ترتیب، چاکِ زمین بر آن ها بسته شد و همگی با همه چیزی که داشتند، زنده بگور شدند و از بین رفتند. | |
| Numb | Dari | 16:34 | سایر مردم اسرائیل که در نزدیک آن ها ایستاده بودند، فریاد برآورده فرار کردند که مبادا زمین آن ها را هم ببلعد. | |
| Numb | Dari | 16:35 | بعد آتشی از جانب خداوند فرود آمد و آن دوصد و پنجاه نفری را که خوشبوئی تقدیم می کردند، سوختاند. | |
| Numb | Dari | 16:36 | سپس خداوند به موسی فرمود: «به اَلِعازار، پسر هارون کاهن بگو که منقل ها را از بین شعله های آتش بیرون کند که چون وقف من شده اند مقدس می باشند و خاکستر منقلهای این مردان را که گناه کردند و به قیمت جان شان تمام شد دور و در یک جای وسیع بریزد. بعد از منقلها ورقهای نازک ساخته آن ها را برای پوشش قربانگاه به کار برند. به این ترتیب، این پوشش برای مردم اسرائیل یک خاطرۀ عبرت انگیز خواهد بود.» | |
| Numb | Dari | 16:37 | سپس خداوند به موسی فرمود: «به اَلِعازار، پسر هارون کاهن بگو که منقل ها را از بین شعله های آتش بیرون کند که چون وقف من شده اند مقدس می باشند و خاکستر منقلهای این مردان را که گناه کردند و به قیمت جان شان تمام شد دور و در یک جای وسیع بریزد. بعد از منقلها ورقهای نازک ساخته آن ها را برای پوشش قربانگاه به کار برند. به این ترتیب، این پوشش برای مردم اسرائیل یک خاطرۀ عبرت انگیز خواهد بود.» | |
| Numb | Dari | 16:38 | سپس خداوند به موسی فرمود: «به اَلِعازار، پسر هارون کاهن بگو که منقل ها را از بین شعله های آتش بیرون کند که چون وقف من شده اند مقدس می باشند و خاکستر منقلهای این مردان را که گناه کردند و به قیمت جان شان تمام شد دور و در یک جای وسیع بریزد. بعد از منقلها ورقهای نازک ساخته آن ها را برای پوشش قربانگاه به کار برند. به این ترتیب، این پوشش برای مردم اسرائیل یک خاطرۀ عبرت انگیز خواهد بود.» | |
| Numb | Dari | 16:40 | تا قوم اسرائیل عبرت بگیرند و هیچ کسی بغیر از اولادۀ هارون، جرأت نکند که در حضور خداوند خوشبوئی دود کند و به همان بلائی گرفتار شود که بر سر قورح و پیروانش آمد. به این ترتیب، هدایاتی که خداوند به موسی داد موبمو اجراء شد. | |
| Numb | Dari | 16:41 | ولی فردای آن، قوم اسرائیل بار دیگر علیه موسی و هارون لب به شکایت گشودند و گفتند: «شما قوم برگزیدۀ خداوند را کشتید.» | |
| Numb | Dari | 16:42 | اما وقتیکه مردم برضد موسی و هارون جمع شدند، ناگهان دیدند که ابر، خیمۀ عبادت را پوشاند و حضور پُر شکوه خداوند ظاهر شد. | |
| Numb | Dari | 16:45 | «از پیش این مردم دور شوید تا آن ها را فوراً هلاک سازم.» اما موسی و هارون در حضور خداوند رو به خاک افتادند. | |
| Numb | Dari | 16:46 | موسی به هارون گفت: «منقل خود را بگیر و از سر قربانگاه در آن آتش بریز و بر آن خوشبوئی دود کن و فوراً در بین مردم برو و برای شان کَفاره کن تا گناهان شان بخشیده شود، زیرا آتش خشم خداوند بر آن ها شعله ور گردیده و بلا شروع شده است.» | |
| Numb | Dari | 16:47 | پس هارون طوریکه موسی هدایت داده بود عمل کرد و فوری در بین مردم رفت و دید که بلا شروع شده بود، بنابران، خوشبوئی را بر آتش انداخت و برای آن ها کَفاره کرد. | |
| Numb | Dari | 16:49 | با آنهم، علاوه بر آنهائی که روز پیش با قورح از بین رفته بودند، چهارده هزار و هفتصد نفر دیگر هم کشته شدند. | |
Chapter 17
| Numb | Dari | 17:1 | خداوند به موسی فرمود: «به قوم اسرائیل بگو که هر یک از رهبران دوازده قبیلۀ شان یک عصا برای تو بیاورد. تو نام هر کدام آن ها را بر عصای او بنویس. | |
| Numb | Dari | 17:2 | خداوند به موسی فرمود: «به قوم اسرائیل بگو که هر یک از رهبران دوازده قبیلۀ شان یک عصا برای تو بیاورد. تو نام هر کدام آن ها را بر عصای او بنویس. | |
| Numb | Dari | 17:4 | بعد آن عصاها را در خیمۀ حضور خداوند برده پیشروی صندوق پیمان، یعنی جائی که با شما ملاقات می کنم، بگذار. | |
| Numb | Dari | 17:5 | آنگاه عصای شخصی را که من انتخاب کرده ام شگوفه می کند. به این ترتیب، به شکایات همیشگی قوم که برضد تو می کنند خاتمه می دهم.» | |
| Numb | Dari | 17:7 | و موسی آن ها را گرفته با عصای هارون در خیمۀ عبادت برد و پیشروی صندوق پیمان خداوند گذاشت. | |
| Numb | Dari | 17:8 | فردای آن موسی به خیمه داخل شد و دید که عصای هارون که نام قبیلۀ لاوی بر آن نوشته شده بود شگفته و شگوفه کرده و بادام پخته بار آورده است. | |
| Numb | Dari | 17:9 | موسی عصاها را بیرون آورد و به قوم اسرائیل نشان داد. بعد از آنکه آن ها عصاها را دیدند، هر یک از رهبران عصای خود را پس گرفت. | |
| Numb | Dari | 17:10 | خداوند به موسی فرمود که عصای هارون را دوباره در پیشروی صندوق پیمان بگذارد تا اخطاریه ای برای این مردم سرکش باشد و بدانند که اگر از شکایت دست نکشند، از بین می روند. | |
| Numb | Dari | 17:12 | سپس قوم اسرائیل به موسی شکایت کرده گفتند: «برای ما دیگر امیدی باقی نمانده است. حالا هر کسی که نزدیک خیمۀ حضور خداوند برود کشته می شود، پس همۀ ما هلاک می گردیم.» | |
Chapter 18
| Numb | Dari | 18:1 | خداوند به هارون فرمود: «تو، پسرانت و سایر لاویان در مقابل هر نوع بی حرمتی که به خیمۀ حضور خداوند شود، مسئول هستید. فقط تو و پسرانت برای هر خطائی که در خدمت این جایگاه مقدس سر بزند، مقصر می باشید. | |
| Numb | Dari | 18:2 | خویشاوندان تو، یعنی قبیلۀ لاوی باید در امور مربوط به خیمۀ حضور خداوند با شما کمک کنند. | |
| Numb | Dari | 18:3 | اما انجام کارهای مقدس در داخل خیمۀ حضور خداوند فقط بدوش تو و پسرانت می باشد. لاویان نباید به اشیای مقدس و یا قربانگاه دست بزنند، زیرا در آنصورت هم تو و هم آن ها هلاک می شوید. | |
| Numb | Dari | 18:4 | فقط آن ها با تو همکاری کنند و وظایف محولۀ خود را در خیمۀ حضور خداوند اجراء نمایند و کسی که از قبیلۀ لاوی نباشد حق ندارد همراه تو کار کند. | |
| Numb | Dari | 18:5 | تنها تو و پسرانت باید امور مربوط به این جایگاه مقدس و قربانگاه را اجراء نمائید، تا مبادا خشم من در مقابل قوم اسرائیل برانگیخته شود. | |
| Numb | Dari | 18:6 | من خودم لاویان را که بستگان تو هستند از بین تمام قبایل اسرائیل برگزیدم و بعنوان هدیه به تو دادم. آن ها وقف من شده اند تا به وظایف مقدس خود در خیمۀ حضور خداوند مصروف باشند. | |
| Numb | Dari | 18:7 | اما وظیفۀ کاهنی تنها بدوش تو و پسرانت می باشد و فقط شما باید امور مربوط به قربانگاه و قدس الاقداس را اجراء کنید. مقام کاهنی هدیۀ خاصی است که به شما داده ام و اگر هر کس دیگری که به جایگاه مقدس نزدیک شود، کشته خواهد شد.» | |
| Numb | Dari | 18:8 | خداوند به هارون فرمود: «تمام هدایائی را که قوم اسرائیل برای من می آورند و همچنین همه اشیائی را که وقف من می کنند، مسئولیت آن ها را به دست تو و پسرانت می گذارم. و این یک فریضۀ ابدی است. | |
| Numb | Dari | 18:9 | از بین تمام هدایای مقدسی که بر قربانگاه سوختانده نمی شوند، این چیزها متعلق به شماست: هدیه های آردی، قربانی های گناه و قربانی های جبران خطا. هر چیزی که به من تقدیم می شود، مقدس است و به تو و پسرانت تعلق می گیرد. | |
| Numb | Dari | 18:11 | برعلاوه، همه هدایای مخصوص دیگری که قوم اسرائیل به من تقدیم می کنند، من آن ها را به شما و پسران و دختران تان بعنوان سهم دایمی می دهم و همه اعضای خانوادۀ تان در صورتی که شرعاً نجس نباشند می توانند آن ها را بخورند. | |
| Numb | Dari | 18:12 | من بهترین میوۀ نو محصولاتی را که بنی اسرائیل به من تقدیم کرده است، به تو می بخشم، یعنی بهترین روغن زیتون، شراب و غله | |
| Numb | Dari | 18:13 | و هر نوع محصول دیگر زمین متعلق به تو است. و هر نفر از اعضای خانواده ات که شرعاً نجس نباشد می تواند از آن ها بخورد. | |
| Numb | Dari | 18:14 | خلاصه هر چیزی که وقف من شده است، به شمول پسران اولباری قوم اسرائیل و اولباری های حیوانات آن ها، به شما تعلق دارد. اما پسران اولباری و اولباری های حیواناتی که گوشت آن ها حرام است باید بازخرید شوند. و هر کسی که صاحب اولین پسر شود، از برای او پنج مثقال نقره بدهد و وقتیکه طفل یک ماهه شد باید آن مبلغ را بپردازد. | |
| Numb | Dari | 18:15 | خلاصه هر چیزی که وقف من شده است، به شمول پسران اولباری قوم اسرائیل و اولباری های حیوانات آن ها، به شما تعلق دارد. اما پسران اولباری و اولباری های حیواناتی که گوشت آن ها حرام است باید بازخرید شوند. و هر کسی که صاحب اولین پسر شود، از برای او پنج مثقال نقره بدهد و وقتیکه طفل یک ماهه شد باید آن مبلغ را بپردازد. | |
| Numb | Dari | 18:16 | خلاصه هر چیزی که وقف من شده است، به شمول پسران اولباری قوم اسرائیل و اولباری های حیوانات آن ها، به شما تعلق دارد. اما پسران اولباری و اولباری های حیواناتی که گوشت آن ها حرام است باید بازخرید شوند. و هر کسی که صاحب اولین پسر شود، از برای او پنج مثقال نقره بدهد و وقتیکه طفل یک ماهه شد باید آن مبلغ را بپردازد. | |
| Numb | Dari | 18:17 | ولی اولباری گاو، گوسفند و بز را نمی توان بازخرید کرد، زیرا آن ها متعلق به من هستند و باید برای من قربانی شوند. خون آن ها را باید بر قربانگاه پاشید و چربی آن ها بعنوان هدیه بر آتش به من تقدیم شود و بوی این قربانی مورد پسند خداوند واقع می گردد. | |
| Numb | Dari | 18:19 | من به تو و خانواده ات همۀ این هدیه های مخصوصی را که قوم اسرائیل برای من می آورند، داده ام و این پیمانی است ابدی که من با شما و اولادۀ تان بسته ام.» | |
| Numb | Dari | 18:20 | خداوند به هارون فرمود: «شما نباید هیچ مُلک و دارائی در سرزمین اسرائیل داشته باشید، زیرا که من، خداوند همه دارائی و ثروت شما هستم. | |
| Numb | Dari | 18:21 | ده فیصد هر چیزی را که قوم اسرائیل به من تقدیم می کنند، من به قبیلۀ لاوی در بدل خدمت شان در خیمۀ حضور خداوند، بخشیده ام. | |
| Numb | Dari | 18:22 | از این ببعد سایر اسرائیلی ها حق ندارند که به خیمۀ حضور خداوند نزدیک شوند، مبادا مجرم شناخته شده بمیرند. | |
| Numb | Dari | 18:23 | تنها لاویان می توانند وظایف خیمۀ حضور خداوند را اجراء نمایند. و اگر در اجرای وظایف خود کوتاهی کنند مجرم شناخته می شوند و این قانونی است دایمی که نسلهای آیندۀ شان هم باید آن را رعایت کنند، | |
| Numb | Dari | 18:24 | زیرا ده فیصد همه چیزهائی را که قوم اسرائیل بعنوان هدیۀ مخصوص به من تقدیم می کنند به لاویان داده ام، بنابران، آن ها نباید مُلک و دارائی در سرزمین اسرائیل داشته باشند.» | |
| Numb | Dari | 18:25 | خداوند به موسی فرمود که به لاویان بگوید: «ده فیصد چیزهائی را که از قوم اسرائیل می گیرید، بعنوان هدیۀ مخصوص به من تقدیم کنید. | |
| Numb | Dari | 18:26 | خداوند به موسی فرمود که به لاویان بگوید: «ده فیصد چیزهائی را که از قوم اسرائیل می گیرید، بعنوان هدیۀ مخصوص به من تقدیم کنید. | |
| Numb | Dari | 18:27 | این هدیۀ مخصوص را که برای من بعنوان هدیۀ میوۀ نوِ محصولات غله و شراب به من می دهید، قبول می کنم. | |
| Numb | Dari | 18:28 | لهذا این ده فیصدی ها که به من تقدیم می شوند باید از بهترین حصۀ فیصدی ها باشند و باید آن ها را به هارون کاهن بدهید. | |
| Numb | Dari | 18:29 | لهذا این ده فیصدی ها که به من تقدیم می شوند باید از بهترین حصۀ فیصدی ها باشند و باید آن ها را به هارون کاهن بدهید. | |
| Numb | Dari | 18:30 | پس از آنکه بهترین حصه را تقدیم کردید، بقیۀ آن ها را برای خود بگیرید، مثلیکه مردم بعد از تقدیم هدیه ها، باقیماندۀ محصول را برای خود نگه می دارند. | |
| Numb | Dari | 18:31 | شما و فامیل تان می توانید در هر جائی که بخواهید بخورید، زیرا آن مزد خدمتی است که شما در خیمۀ عبادت اجراء می کنید. | |
Chapter 19
| Numb | Dari | 19:1 | خداوند به موسی و هارون فرمود که این هدایات را به قوم اسرائیل بدهند: یک گاو سرخ و بی عیب را که هیچ یوغی بر گردنش گذاشته نشده باشد بیاورند | |
| Numb | Dari | 19:2 | خداوند به موسی و هارون فرمود که این هدایات را به قوم اسرائیل بدهند: یک گاو سرخ و بی عیب را که هیچ یوغی بر گردنش گذاشته نشده باشد بیاورند | |
| Numb | Dari | 19:3 | و آن را به اَلِعازار کاهن بدهند. او آنرا از اردوگاه بیرون برده و یکنفر در حضور او آنرا ذبح کند. | |
| Numb | Dari | 19:4 | آنگاه اَلِعازار قدری از خون گاو را گرفته با انگشت خود هفت بار بطرف پیشروی خیمۀ حضور خداوند بپاشد. | |
| Numb | Dari | 19:7 | پس از آن باید لباسهای خود را شسته غسل کند و بعد به اردوگاه برگردد، اما تا شام شرعاً نجس خواهد بود. | |
| Numb | Dari | 19:8 | شخصی که گاو را سوختانده است باید لباسهای خود را بشوید و غسل کند و او هم تا شام شرعاً نجس خواهد بود. | |
| Numb | Dari | 19:9 | بعد یک کسی که شرعاً نجس نباشد خاکستر گاو را جمع کرده در یک جای پاک در بیرون اردوگاه بیندازد تا قوم اسرائیل آن را برای آب طهارت که بخاطر رفع گناه است، به کار برند. | |
| Numb | Dari | 19:10 | کسی که خاکستر گاو را جمع کرده است، لباسهای خود را بشوید و او هم تا شام نجس خواهد بود. این مقررات را هم مردم اسرائیل و هم بیگانگانی که در بین آن ها سکونت دارند باید همیشه رعایت کنند. | |
| Numb | Dari | 19:12 | او باید در روز سوم و هفتم خود را با آب طهارت بشوید، پاک می شود، اما اگر در آن دو روز خود را با آن آب پاک نکند، همانطور نجس باقی می ماند. | |
| Numb | Dari | 19:13 | اگر کسی جنازه ای را لمس کند و خود را با آب طهارت نشوید، نجس باقی می ماند، زیرا که آب طهارت بر او پاشیده نشده است. آن شخص باید از بین قوم رانده شود، زیرا او خیمۀ حضور خداوند را نجس کرده است. | |
| Numb | Dari | 19:14 | اگر کسی در خیمه ای بمیرد، این مقررات باید رعایت شود: هر کسیکه در آن خیمه ساکن است و یا در آن داخل می شود تا هفت روز شرعاً نجس خواهد بود. | |
| Numb | Dari | 19:16 | هرگاه شخصی به جسد کسی که کشته شده یا بمرگ طبیعی مرده باشد دست بزند، یا استخوان انسان و یا قبری را لمس کند تا هفت روز نجس خواهد بود. | |
| Numb | Dari | 19:17 | برای اینکه شخص نجس پاک شود، باید خاکستر گاو سرخ را که برای رفع گناه قربانی شده است در یک ظرف بیندازد و آب روان بر آن بریزد. | |
| Numb | Dari | 19:18 | بعد یک نفری که نجس نباشد شاخه های از بتۀ زوفا را گرفته در آن آب فروبَرَد و با آن شاخه ها آب را بر خیمه و همۀ ظروفی که در خیمه هستند و همچنین بر همه کسانی که در آن خیمه بوده اند یا به استخوان انسان، یا به جسد و یا به قبری دست زده باشند، بپاشد. | |
| Numb | Dari | 19:19 | آب طهارت باید در روز سوم و هفتم بر شخص نجس ریخته شود. در روز هفتم شخص نجس باید لباسهای خود را شسته غسل کند. او در شام همان روز پاک می شود. | |
| Numb | Dari | 19:20 | ولی اگر کسی نجس شود و خود را پاک نسازد، نجس باقی می ماند، زیرا که آب طهارت بر او پاشیده نشده است. آن شخص باید از بین قوم اسرائیل رانده شود، زیرا خیمۀ حضور خداوند را نجس کرده است. | |
| Numb | Dari | 19:21 | این یک قانون دایمی است. شخصی که آب طهارت را می پاشد باید لباسهای خود را بشوید و هر کسی که به آن آب دست بزند، تا شام نجس باقی می ماند. | |
Chapter 20
| Numb | Dari | 20:1 | در ماه اول سال، قوم اسرائیل به بیابان صین رسیدند و در قادِش خیمه زدند. در آنجا مریم فوت کرد و دفن شد. | |
| Numb | Dari | 20:3 | لب به شکایت گشوده گفتند: «ای کاش ما هم با خویشاوندان اسرائیلی خود در حضور خداوند می مردیم. | |
| Numb | Dari | 20:5 | چرا ما را از مصر به این بیابان خراب و بی علف آوردید؟ در اینجا نه غله است، نه انجیر، نه تاک و نه انار. در اینجا حتی آب هم برای نوشیدن نداریم.» | |
| Numb | Dari | 20:6 | موسی و هارون از مردم دور شدند و به پیش دروازۀ خیمۀ عبادت رفتند و در آنجا رو به خاک افتادند و حضور با شکوه خداوند بر آن ها ظاهر شد | |
| Numb | Dari | 20:7 | و به موسی فرمود: «عصا را از پیشروی صندوق پیمان بگیر. بعد تو و برادرت، هارون، قوم اسرائیل را جمع کنید و در پیش چشمان آن ها به این صخره بگو که آب خود را جاری سازد. آنوقت می توانید از آن صخره به مردم و حیوانات شان آب بدهید.» | |
| Numb | Dari | 20:8 | و به موسی فرمود: «عصا را از پیشروی صندوق پیمان بگیر. بعد تو و برادرت، هارون، قوم اسرائیل را جمع کنید و در پیش چشمان آن ها به این صخره بگو که آب خود را جاری سازد. آنوقت می توانید از آن صخره به مردم و حیوانات شان آب بدهید.» | |
| Numb | Dari | 20:10 | بعد او و هارون همۀ مردم را در پیش آن صخره جمع کردند و به آن ها گفت: «ای مردم مفسد بشنوید. آیا می خواهید که از این صخره برای تان آب بیرون بیاوریم؟» | |
| Numb | Dari | 20:11 | آنگاه موسی عصا را بلند کرد و دو مرتبه به صخره زد. دفعتاً آب فراوان جاری شد و همه مردم و حیوانات شان از آن نوشیدند. | |
| Numb | Dari | 20:12 | خداوند به موسی و هارون فرمود: «چون شما به من اعتماد نکردید و در پیش قوم اسرائیل به قدوسیت من احترام نگذاشتید، بنابران شما آن ها را به آن سرزمین موعود راهنمائی نمی کنید.» | |
| Numb | Dari | 20:13 | پس آنجا را مریبه، (یعنی مشاجره) نامیدند، زیرا در آنجا بود که بنی اسرائیل با خداوند مشاجره کردند و در همانجا خداوند قدوسیت خود را به مردم ظاهر ساخت. | |
| Numb | Dari | 20:14 | موسی قاصدانی را از قادِش با این پیام پیش پادشاه ادوم فرستاد: «ما خویشاوندان تو و اولادۀ اسرائیل هستیم. تو می دانی که ما چقدر زحمات و مشقات را متحمل شدیم. | |
| Numb | Dari | 20:15 | چطور پدران ما به مصر رفتند و سالیان درازی در آنجا زندگی کردند و مردم مصر با پدران ما رفتار ظالمانه ای داشتند. | |
| Numb | Dari | 20:16 | وقتی بحضور خداوند فریاد و زاری نمودیم، او فریاد ما را شنید و فرشته ای را فرستاد و ما را از مصر بیرون آورد. حالا در قادِش که در نزدیکی سرحد کشور تو است خیمه زده ایم. | |
| Numb | Dari | 20:17 | پس از تو خواهش می کنیم به ما اجازه بدهی که از داخل کشورت عبور کنیم. ما در کشتزارها و تاکستان های شما داخل نمی شویم و از چاه های تان آب نمی نوشیم، بلکه از شاهراه به سفر خود ادامه می دهیم و تا از قلمرو تو خارج نشویم از شاهراه پای بیرون نمی گذاریم.» | |
| Numb | Dari | 20:18 | اما پادشاه ادوم گفت: «شما نمی توانید از اینجا عبور کنید و اگر بخواهید که به کشور ما داخل شوید با شمشیر به مقابلۀ تان می آئیم.» | |
| Numb | Dari | 20:19 | قاصدان اسرائیلی به او گفتند: «ما فقط از شاهراه می رویم و اگر ما یا حیوانات ما از آب شما بنوشیم قیمت آب را می پردازیم. تنها چیزی که از تو می خواهیم اینست که به ما اجازۀ عبور را بدهی.» | |
| Numb | Dari | 20:20 | پادشاه ادوم گفت: «شما حق عبور از خاک ما را ندارید.» آنگاه ادوم با لشکر عظیم خود به مقابلۀ بنی اسرائیل آمد. | |
| Numb | Dari | 20:21 | وقتی قوم اسرائیل دیدند که ادومیان به آن ها اجازۀ عبور را ندادند، ناچار از راه دیگری به سفر خود ادامه دادند. | |
| Numb | Dari | 20:22 | بنی اسرائیل از قادِش حرکت کردند و به کوه هور در سرحد ادوم رسیدند. در آنجا خداوند به هارون و موسی فرمود: | |
| Numb | Dari | 20:23 | بنی اسرائیل از قادِش حرکت کردند و به کوه هور در سرحد ادوم رسیدند. در آنجا خداوند به هارون و موسی فرمود: | |
| Numb | Dari | 20:24 | «هارون با اجداد خود می پیوندد و به سرزمین موعود داخل نمی شود، زیرا که هردوی شما در پیش چشمۀ مریبه از امر من اطاعت نکردید. | |
| Numb | Dari | 20:26 | در آنجا لباس کاهنی را از تن هارون برآور و به تن پسرش، اَلِعازار کن. هارون در همانجا می میرد و با اجداد خود می پیوندد.» | |
| Numb | Dari | 20:27 | موسی مطابق امر خداوند رفتار کرد و در حالیکه همۀ مردم اسرائیل تماشا می کردند آن سه نفر به بالای کوه هور رفتند. | |
| Numb | Dari | 20:28 | در آنجا موسی لباس کاهنی را از تن هارون بیرون کرد و به پسرش، اَلِعازار پوشاند. هارون در بالای همان کوه جان سپرد و موسی و اَلِعازار از کوه پائین شدند. | |
Chapter 21
| Numb | Dari | 21:1 | وقتی پادشاه کنعانی سرزمین عَراد، واقع در جنوب کنعان، شنید که بنی اسرائیل از راه اتاریم می آیند بر آن ها حمله کرد و یک تعداد آن ها را اسیر گرفت. | |
| Numb | Dari | 21:2 | قوم اسرائیل نذر گرفتند که اگر خداوند به آن ها کمک فرماید که بر این قوم غالب شوند، تمام شهرهای آن ها را بکلی نابود می کنند. | |
| Numb | Dari | 21:3 | خداوند دعای آن ها را شنید و کنعانیان را شکست داد و مردم اسرائیل آن ها را با شهرهای شان بکلی نابود کردند، بنابران، آنجا را حُرمه، (یعنی نابودی) نامیدند. | |
| Numb | Dari | 21:4 | بعد از آن قوم اسرائیل از کوه هور حرکت کرده تا از راهی که به بحیرۀ احمر می رفت، کشور ادوم را دَور بزنند. اما بنی اسرائیل از این سفر طولانی بتنگ آمدند | |
| Numb | Dari | 21:5 | و از خدا و موسی شکایت کردند و گفتند: «چرا ما را از مصر آوردید تا در این بیابان بمیریم؟ نه چیزی است که بخوریم و نه آب است که بنوشیم. ما از خوردن این خوراک بی مزه خسته شده ایم.» | |
| Numb | Dari | 21:6 | آنگاه خداوند مارهای سمی را در بین شان فرستاد و آن ها را گزیدند و یک تعداد زیاد آن ها هلاک شدند. | |
| Numb | Dari | 21:7 | مردم اسرائیل پیش موسی آمدند و گفتند: «ما گناه کرده ایم، زیرا علیه خداوند و علیه تو شکایت نموده ایم. پس بحضور خداوند دعا کن که ما را از شر این مارها نجات بدهد.» پس موسی برای آن ها دعا کرد. | |
| Numb | Dari | 21:8 | خداوند به موسی فرمود: «یک مار برنجی بساز و بر پایه ای بیاویز، و هر گزیده شده ای که به آن نگاه کند، زنده می ماند.» | |
| Numb | Dari | 21:9 | پس موسی یک مار برنجی ساخت و آن را بر سر پایه ای آویخت و به مجردیکه مار گزیده ای به آن نگاه می کرد، شفا می یافت. | |
| Numb | Dari | 21:13 | بعد بطرف شمال دریای ارنون در نزدیکی سرحدات اموریان کوچ کردند. (دریای ارنون خط سرحدی بین موآبیان و اموریان است.) | |
| Numb | Dari | 21:14 | در «کتاب جنگهای خداوند» در این زمینه اشاره شده است که شهر واهیب در سوفه و دره های ارنون | |
| Numb | Dari | 21:16 | سپس بنی اسرائیل سفر خود را به طرف بئر، یعنی چاه ادامه دادند. این همان جائی است که خداوند به موسی فرمود: «قوم اسرائیل را جمع کن و من به آن ها آب می دهم.» | |
| Numb | Dari | 21:18 | این چاهی است که حاکمان کندند. با عصای شاهی و با عصای بزرگان کنده شد.» قوم اسرائیل از بیابان به متانه حرکت کردند | |
| Numb | Dari | 21:21 | قوم اسرائیل نمایندگان خود را پیش سیحون، پادشاه اموریان فرستادند که این پیام را به او برسانند: | |
| Numb | Dari | 21:22 | «به ما اجازه بدهید که از کشور تان عبور کنیم. ما وعده می دهیم که فقط از شاهراه برویم، به تاکستان های تان داخل نشویم و تا که در خاک شما باشیم حتی از آب شما هم ننوشیم.» | |
| Numb | Dari | 21:23 | اما سیحون به آن ها اجازه نداد که از خاک او عبور کنند. در عوض سپاه خود را جمع کرد و به مقابلۀ اسرائیل به بیابان رفت و در ناحیۀ یاهص با آن ها جنگید. | |
| Numb | Dari | 21:24 | مردم اسرائیل بر آن ها غالب شدند؛ سیحون را کشتند و کشور شان را از دریای ارنون تا دریای یبوق و تا سرحد عمونیان تصرف کردند. از آنجا پیشتر رفته نتوانستند، زیرا که سرحد عمونیان از نگاه دفاعی بسیار مستحکم بود. | |
| Numb | Dari | 21:25 | بنی اسرائیل همه شهرهای اموریان را همراه با شهر حِشبون و دهات اطراف آن به دست آوردند و در آن ها ساکن شدند. | |
| Numb | Dari | 21:26 | حِشبون پایتخت اموریان بود که سیحون قبلاً در جنگ با پادشاه سابق موآب آن را با تمام سرزمین آن ها تا دریای ارنون تصرف کرده بود. | |
| Numb | Dari | 21:27 | خوانندگان این قصیدۀ را برای حِشبون می سرودند: «به حِشبون بیائید و آنرا آباد کنید، پایتخت سیحون را بنا نمائید، | |
| Numb | Dari | 21:29 | وای بر تو ای موآب! ای قوم کموش هلاک شدید. پسرانش را فراری و دخترانش را به دست سیحون، پادشاه اموری اسیر ساخت. | |
| Numb | Dari | 21:30 | سعادت و کامرانی شان از حِشبون تا به دیبون ذوال شد و ما آن ها را تا نوفح که نزدیک میدِبا است از بین بردیم.» | |
| Numb | Dari | 21:32 | موسی چند نفر را به یعزیر فرستاد تا وضع آنجا را مطالعه کنند. بعد قوم اسرائیل به آنجا حمله بردند و آن شهر را با دهات اطراف آن به دست آوردند و باشندگان آنجا را بیرون راندند. | |
| Numb | Dari | 21:33 | بعد برگشتند و بطرف باشان رفتند. اما عوج، پادشاه باشان با سپاه خود به مقابلۀ آن ها به اَدرَعی آمد. | |
| Numb | Dari | 21:34 | خداوند به موسی فرمود: «از عوج نترس، زیرا من او را با مردم و سرزمین شان به دست تو تسلیم کرده ام و تو همان معامله ای را که با سیحون، پادشاه اموری در حِشبون کردی، با او هم بکن.» | |
Chapter 22
| Numb | Dari | 22:1 | بعد از آن قوم اسرائیل به دشت موآب حرکت کردند و در شرق دریای اُردن، مقابل شهر اریحا خیمه زدند. | |
| Numb | Dari | 22:2 | چون بالاق، پسر صفور، پادشاهِ موآب خبر شد که تعداد بنی اسرائیل بسیار زیاد است و چه بلائی را بر سر اموریان آوردند، او و موآبیان بسیار ترسیدند. | |
| Numb | Dari | 22:3 | چون بالاق، پسر صفور، پادشاهِ موآب خبر شد که تعداد بنی اسرائیل بسیار زیاد است و چه بلائی را بر سر اموریان آوردند، او و موآبیان بسیار ترسیدند. | |
| Numb | Dari | 22:4 | موآبیان به سرکردگان مدیان پیام فرستاده گفتند: «این گروه بزرگ مثل گاوی که سبزه را می جود، ما را خواهد خورد.» پس بالاق، پادشاه موآب پیامی به بِلعام، پسر بِعور در فتور که در کنار دریای فرات واقع است، فرستاده گفت: «یک گروه بزرگی از کشور مصر آمده اند و در همه جا پراگنده شده و در نزدیکی ما جا گرفته اند. | |
| Numb | Dari | 22:5 | موآبیان به سرکردگان مدیان پیام فرستاده گفتند: «این گروه بزرگ مثل گاوی که سبزه را می جود، ما را خواهد خورد.» پس بالاق، پادشاه موآب پیامی به بِلعام، پسر بِعور در فتور که در کنار دریای فرات واقع است، فرستاده گفت: «یک گروه بزرگی از کشور مصر آمده اند و در همه جا پراگنده شده و در نزدیکی ما جا گرفته اند. | |
| Numb | Dari | 22:6 | حالا ما از تو خواهش می کنیم که بیائی و این قوم را لعنت کنی، زیرا آن ها از ما قویتر هستند. شاید به این ترتیب من بتوانم آن ها را شکست بدهم و از این سرزمین بیرون برانم. ما می دانیم کسی را که برکت بدهی، برکت می بیند و هر کسی را که تو نفرین کنی، نفرین می شود.» | |
| Numb | Dari | 22:7 | پس رهبران موآب و مدیان با یک مبلغ پول بعنوان مزد فالبینی، پیش بِلعام رفتند و پیام بالاق را به او رساندند. | |
| Numb | Dari | 22:8 | بِلعام به آن ها گفت: «امشب همینجا بمانید و فردا آنچه را که خداوند به من بفرماید، به شما می گویم.» پس نمایندگان موآب شب را با بِلعام بسر بردند. | |
| Numb | Dari | 22:10 | بِلعام جواب داد: «اینها نمایندگان بالاق، پادشاه موآب هستند. او آن ها را فرستاده است و می گوید | |
| Numb | Dari | 22:11 | که یک گروه کثیر مردم از مصر آمده و در همه جا پراگنده شده اند و از من خواهش کرده است که بروم و آن ها را نفرین کنم تا او بتواند با آن ها بجنگد و آن ها را از آنجا براند.» | |
| Numb | Dari | 22:12 | خدا به او فرمود: «تو نباید با آن ها بروی و آن قوم را نفرین کنی، زیرا من آن ها را برکت داده ام.» | |
| Numb | Dari | 22:13 | پس بِلعام صبح روز دیگر برخاسته پیش فرستادگان بالاق رفت و به آن ها گفت: «به وطن تان برگردید، زیرا خداوند اجازه نداد که با شما بروم.» | |
| Numb | Dari | 22:14 | نمایندگان بالاق دوباره به وطن خود عودت کردند و به او گفتند: «بِلعام نخواست که بیاید.» | |
| Numb | Dari | 22:17 | او از تو با احترام پذیرائی می کند و هر امری که تو بفرمائی بجا می آورد. لطفاً بیا و این قوم را نفرین کن.» | |
| Numb | Dari | 22:18 | بِلعام به آن ها گفت: «اگر بالاق قصر خود را پُر از طلا و نقره کند و به من ببخشد، از امر خداوند، خدای خود سرپیچی نمی کنم. | |
| Numb | Dari | 22:20 | خدا همان شب به بِلعام گفت: «حالا که این مردان دوباره آمده اند، برخیز و با آن ها برو، اما فقط آنچه که من به تو می گویم بکنی.» | |
| Numb | Dari | 22:22 | اما خداوند از رفتن بِلعام قهر شد و فرشتۀ خود را بسر راه او فرستاد و راه را بر او بست. بِلعام در حالیکه بر الاغ خود سوار بود و دو نوکرش همراه او بودند، به پیش می رفتند. | |
| Numb | Dari | 22:23 | در همین اثنا الاغ بِلعام فرشتۀ خداوند را دید که شمشیری در دست دارد و بسر راه ایستاده است. آنگاه الاغ از جاده رم کرد و به مزرعه ای رفت. بِلعام الاغ را زد و آن را دوباره به جاده برگرداند. | |
| Numb | Dari | 22:24 | بعد فرشتۀ خدا در یک جائیکه جاده تنگ می شد و در دو طرف آن دیوارهای دو تاکستان قرار داشتند، ایستاد. | |
| Numb | Dari | 22:25 | چون الاغ دید که فرشتۀ خداوند آنجا ایستاده است، خود را به دیوار چسپاند و پای بِلعام را به آن فشرد. بِلعام دوباره الاغ را زد. | |
| Numb | Dari | 22:26 | آنوقت فرشته پیش رفت و در یک جای تنگتر ایستاد که الاغ به هیچوجه نمی توانست از آنجا عبور کند. | |
| Numb | Dari | 22:28 | آنگاه خداوند، الاغ را به حرف زدن آورد و الاغ به بِلعام گفت: «گناه من چیست که مرا سه بار زدی؟» | |
| Numb | Dari | 22:29 | بِلعام جواب داد: «تو مرا مسخره کردی. ای کاش یک شمشیر می داشتم که ترا در همینجا می کشتم.» | |
| Numb | Dari | 22:30 | الاغ به بِلعام گفت: «آیا من همان الاغی نیستم که تمام عمر بر آن سوار شده ای؟ آیا هرگز چنین کاری کرده ام؟» بِلعام جواب داد: «نی.» | |
| Numb | Dari | 22:31 | آنوقت خداوند چشمان بِلعام را باز کرد و بِلعام فرشتۀ خداوند را دید که شمشیر به دست سر راه ایستاده است و او پیشروی او رو به خاک افتاد. | |
| Numb | Dari | 22:32 | فرشته به او گفت: «چرا الاغت را سه مرتبه زدی؟ من به خاطری آمده ام تا ترا از رفتن باز دارم، زیرا این سفر تو از روی بی اطاعتی است. | |
| Numb | Dari | 22:33 | این الاغ سه مرتبه مرا دید و از سر راه من دور شد. اگر این الاغ این کار را نمی کرد، ترا می کشتم و آن را زنده می گذاشتم.» | |
| Numb | Dari | 22:34 | بِلعام به فرشته گفت: «من گناه کرده ام. من متوجه نشدم که در سر راه ایستاده بودی. حالا اگر با رفتن من موافق نیستی، من به خانۀ خود بر می گردم.» | |
| Numb | Dari | 22:35 | فرشتۀ خداوند به او فرمود: «با این مردان برو، اما فقط چیزی را که من به تو می گویم، بگو.» پس بِلعام با فرستادگان بالاق حرکت کرد. | |
| Numb | Dari | 22:36 | چون بالاق خبر شد که بِلعام می آید، به استقبال او به شهر موآب، در کنار دریای ارنون واقع در سرحد کشور رفت. | |
| Numb | Dari | 22:37 | بالاق از بِلعام پرسید: «چرا بار اولیکه قاصدانم را فرستادم نیامدی؟ آیا فکر می کردی که من به عزت تو رسیده نمی توانم؟» | |
| Numb | Dari | 22:38 | بِلعام جواب داد: «حالا پیش تو آمده ام، اما قدرت آن را ندارم که چیزی بگویم و من فقط چیزی را که خداوند به من بفرماید می گویم.» | |
| Numb | Dari | 22:40 | در آنجا بالاق گاو و گوسفند را قربانی کرد و گوشت آن ها را برای بِلعام و رهبرانی که با او بودند فرستاد. | |
Chapter 23
| Numb | Dari | 23:1 | بِلعام به بالاق گفت: «در اینجا هفت قربانگاه بساز و برای من هفت گاو و هفت قوچ آماده کن.» | |
| Numb | Dari | 23:3 | بعد بِلعام به بالاق گفت: «در کنار قربانی سوختنی خود بایست و من می روم تا ببینم که آیا خداوند به ملاقات من می آید یا نه. هر چه که او به من بفرماید ترا آگاه می سازم.» پس بِلعام تنها بالای تپه ای رفت | |
| Numb | Dari | 23:4 | و در آنجا خدا او را ملاقات کرد. بِلعام به او گفت: «من هفت قربانگاه تهیه کردم و بر هر کدام آن ها یک گاو و یک قوچ را قربانی کردم.» | |
| Numb | Dari | 23:5 | خداوند به بِلعام فرمود که چه بگوید و او را دوباره پیش بالاق فرستاد تا پیام او را برساند. | |
| Numb | Dari | 23:6 | پس بِلعام پیش بالاق که با تمام بزرگان موآب در کنار قربانی سوختنی خود ایستاده بود برگشت | |
| Numb | Dari | 23:7 | و خطابۀ خود را این چنین ایراد کرد: «بالاق مرا از کشور ارام، از کوههای مشرق آورد. به من گفت: «بیا و یعقوب را بخاطر من نفرین کن. بیا و قوم اسرائیل را لعنت بفرست.» | |
| Numb | Dari | 23:8 | چطور می توانم قومی را نفرین کنم که خدا نفرین نکرده است؟ چگونه می توانم مردمی را لعنت کنم که خدا لعنت نکرده است؟ | |
| Numb | Dari | 23:9 | از فراز کوهها آن ها را می بینم، از بالای تپه ها آن ها را تماشا می کنم. آن ها مردمی هستند که تنها زندگی می کنند، خود را در جملۀ اقوام دیگر بشمار نمی آورند. | |
| Numb | Dari | 23:10 | آن ها مانند غبار اند، بی شمار و بی حساب. ای کاش این سعادت را می داشتم که مثل یکی از افراد قوم برگزیدۀ خدا بمیرم. ای کاش عاقبت من مثل عاقبت آن ها باشد.» | |
| Numb | Dari | 23:11 | بالاق از بِلعام پرسید: «این چه کاری بود که تو به من کردی؟ من به تو گفتم که دشمنانم را نفرین کنی، اما تو آن ها را برکت دادی.» | |
| Numb | Dari | 23:13 | بعد بالاق به او گفت: «بیا که ترا به یک جای دیگر ببرم. از آنجا تنها یک قسمت قوم اسرائیل را می بینی. از همانجا آن ها را برای من نفرین کن.» | |
| Numb | Dari | 23:14 | پس بالاق او را به مزرعۀ صوفیم که بر کوه فِسجه واقع است بُرد. در آنجا هفت قربانگاه ساخت و بر هر کدام آن ها یک گاو و یک قوچ را قربانی کرد. | |
| Numb | Dari | 23:15 | بِلعام به پادشاه گفت: «تو در همینجا کنار قربانی سوختنی ات بایست. من در آنجا برای ملاقات خداوند می روم.» | |
| Numb | Dari | 23:17 | بِلعام پیش بالاق که با بزرگان موآب کنار قربانی سوختنی ایستاده بود، برگشت. بالاق از او پرسید: «خداوند چه فرمود؟» | |
| Numb | Dari | 23:19 | خدا بشر نیست که دروغ بگوید، یا بنی آدم نیست که عقیدۀ خود را تغییر بدهد. به وعده ای که می دهد، وفا می کند. | |
| Numb | Dari | 23:20 | به من امر فرموده است که آن ها را برکت بدهم. او به آن ها برکت داده است و من آن را تغییر داده نمی توانم. | |
| Numb | Dari | 23:21 | او در آیندۀ اسرائیل بدبختی و مشکلاتی نمی بیند خداوند، خدای شان با آن ها است. آن ها او را به عنوان پادشاه خویش اعلام می کنند. | |
| Numb | Dari | 23:23 | کسی نمی تواند اسرائیل را جادو کند و افسون کسی بر آن ها کارگر نیست. دربارۀ اسرائیل می گویند: «خدا چه کارهائی برای آن ها کرده است.» | |
| Numb | Dari | 23:24 | این قوم را ببینید که مثل شیر ماده بر می خیزند و مانند شیر نر بپا می ایستند. تا وقتی که شکار خود را نخورند و خون کشته شدگان خود را ننوشند، نمی خوابند.» | |
| Numb | Dari | 23:26 | بِلعام در جوابش گفت: «من برایت گفتم که آنچه را خداوند به من الهام کند، آن را می گویم.» | |
| Numb | Dari | 23:27 | آنگاه بالاق به او گفت: «حالا بیا که به یک جای دیگر برویم، شاید مورد پسند خدا باشد و به تو اجازه بدهد که قوم اسرائیل را نفرین کنی.» | |
| Numb | Dari | 23:29 | بِلعام به او گفت که هفت قربانگاه بسازد و هفت گاو و هفت قوچ را برای قربانی آماده کند. | |
Chapter 24
| Numb | Dari | 24:1 | وقتی بِلعام دید که خداوند از برکت دادن به اسرائیل خوشنود شده است، مثل دفعات پیش به فال و افسون متوصل نشد، بلکه رو بطرف بیابان کرد | |
| Numb | Dari | 24:2 | و قوم اسرائیل را دید که قبیله قبیله در آنجا خیمه زده اند. آنگاه روح خدا بر او نازل شد | |
| Numb | Dari | 24:4 | وحی کسی که سخنان خدا را شنید، و رؤیائی را دید که خدای قادر مطلق نشان داد؛ رو به خاک افتاد و چشمانش باز شد. | |
| Numb | Dari | 24:5 | ای بنی اسرائیل، خیمه های تان چقدر زیبا هستند! مساکن شما چقدر قشنگ اند. مانند باغهای کنار دریا، | |
| Numb | Dari | 24:6 | همچون درختان عود که خداوند به دست خود غرس کرده باشد، و چون درختان سرو کنار جویهای آب، در برابر چشمان من قرار دارند. | |
| Numb | Dari | 24:7 | دلوهای شان از آب لبریز می گردند. بذرهای شان با آب فراوان آبیاری می شوند. پادشاه آن ها بزرگتر از اَجاج می باشد و سلطنت شان مترقی می شود. | |
| Numb | Dari | 24:8 | خدا آن ها را از مصر بیرون آورد. آن ها قدرتی مانند گاو وحشی دارند، و دشمنان خود را می بلعند. استخوان های شان را می شکنند و خُرد می کنند. با تیرهای خود آن ها را به زمین می دوزند. | |
| Numb | Dari | 24:9 | مانند شیر می خوابند و کسی جرأت آن را ندارد که آن ها را بیدار کند. کسی که ترا برکت بدهد، برکت ببیند و لعنت باد بر کسی که ترا لعنت کند.» | |
| Numb | Dari | 24:10 | آتش خشم بالاق بر بِلعام افروخته شد و در حالیکه دستهای خود را بهم می زد به بِلعام گفت: «من ترا فراخواندم که دشمن مرا نفرین کنی، اما تو برعکس، سه بار آن ها را برکت دادی. | |
| Numb | Dari | 24:11 | از اینجا زود برو و به خانه ات برگرد. من گفتم که به تو پاداش خوبی بدهم، اما خدا ترا از آن محروم ساخت.» | |
| Numb | Dari | 24:13 | که اگر تو قصر خود را پُر از طلا و نقره کنی و به من بدهی، من نمی توانم از فرمان خداوند سرکشی نمایم و یا به دل خود کاری کنم. من هر چه را که خداوند بفرماید می گویم. | |
| Numb | Dari | 24:14 | حالا پیش قوم خود می روم، اما باید بدانی که در آینده قوم اسرائیل چه بلائی بر سر مردم تو می آورند.» | |
| Numb | Dari | 24:15 | آنگاه بِلعام چنین پیشگوئی کرد: «این است وحی بِلعام پسر بِعور، وحی مردی که چشمانش باز شد، وحی آن کسی که سخنان خدا را شنید | |
| Numb | Dari | 24:16 | و خدای متعال به او حکمت آموخت و رؤیائی را دید که خدای قادر مطلق به او نشان داد. او رو به خاک افتاد و چشمانش باز شد. | |
| Numb | Dari | 24:17 | او را خواهم دید، اما نه حالا، او را تماشا خواهم کرد، ولی نه از نزدیک. پادشاهی همچون ستارۀ درخشانی در اسرائیل ظهور می کند. او سرکردگان موآب را شکست می دهد. مردم آشوبگر را سرکوب می کند، | |
| Numb | Dari | 24:19 | اسرائیل به فتوحات خود ادامه می دهد، دشمنان را پایمال می سازد و یکنفر را هم زنده نمی گذارد.» | |
| Numb | Dari | 24:20 | بعد بِلعام رو بطرف عمالیقیان نموده و این چنین پیشگوئی کرد: «عمالیقیان مقتدرترین همه اقوام بودند، اما سرانجام همه هلاک می شوند.» | |
| Numb | Dari | 24:21 | سپس به قَینی ها نظر انداخت و این چنین پیشگوئی کرد: «جای سکونت شما مستحکم است و آشیانۀ تان بر صخره ای قرار دارد. | |
| Numb | Dari | 24:23 | بِلعام با این سخنان به پیشگوئی خود پایان بخشید: «افسوس که وقتی خدا این کار را انجام بدهد، هیچ کسی زنده نخواهد بود. | |
| Numb | Dari | 24:24 | کشتی ها از سواحل قبرس می آیند آشور و عِبِر را سرکوب می سازند، اما خود آن ها هم نابود می شوند.» | |
Chapter 25
| Numb | Dari | 25:2 | این دخترها آن ها را دعوت می کردند تا در مراسم قربانی که برای بتهای شان برگزار می شد شرکت کنند. مردان اسرائیلی گوشت قربانی را می خوردند و بتهای شان را می پرستیدند. | |
| Numb | Dari | 25:3 | به مرور زمان تمام قوم اسرائیل به پرستش بت بعل فغور شروع کردند. بنابران، خشم خداوند بشدت بر قوم اسرائیل افروخته شد | |
| Numb | Dari | 25:4 | و به موسی فرمود: «همۀ سرکردگان قبایل اسرائیل را در روز روشن در حضور من اعدام کنید تا خشم سهمگین من از سر قوم اسرائیل دور شود.» | |
| Numb | Dari | 25:5 | موسی به قضات اسرائیل گفت: «تمام کسانی را که بت بعل فغور را پرستش کرده اند اعدام کنید.» | |
| Numb | Dari | 25:6 | سپس یکی از مردان اسرائیلی در برابر چشمان موسی و تمام مردمی که در پیشروی خیمۀ عبادت گریه می کردند، یک زن مدیانی را با خود به اردوگاه آورد. | |
| Numb | Dari | 25:8 | و بدنبال آن مرد بدرون خیمه رفت و نیزه را در بدن هردوی آن ها فروبُرد و به این ترتیب بلا از سر مردم اسرائیل رفع شد. | |
| Numb | Dari | 25:10 | خداوند به موسی فرمود: «فینِحاس، پسر اَلِعازار، نواسۀ هارون کاهن، قهر مرا فرونشاند. او نخواست که بغیر از من خدای دیگری را پرستش کند، بنابران، من هم قوم اسرائیل را تلف نکردم. | |
| Numb | Dari | 25:11 | خداوند به موسی فرمود: «فینِحاس، پسر اَلِعازار، نواسۀ هارون کاهن، قهر مرا فرونشاند. او نخواست که بغیر از من خدای دیگری را پرستش کند، بنابران، من هم قوم اسرائیل را تلف نکردم. | |
| Numb | Dari | 25:12 | پس به او بگو که چون او حرمت مرا حفظ کرد و باعث شد که من گناه قوم اسرائیل را ببخشم، من با او یک پیمان ابدی می بندم که او و اولاده اش برای همیشه کاهن باشند.» | |
| Numb | Dari | 25:13 | پس به او بگو که چون او حرمت مرا حفظ کرد و باعث شد که من گناه قوم اسرائیل را ببخشم، من با او یک پیمان ابدی می بندم که او و اولاده اش برای همیشه کاهن باشند.» | |
| Numb | Dari | 25:14 | نام مرد اسرائیلی که با آن زن مدیانی کشته شد زِمری بود. او پسر سالو، یکی از رؤسای قبیلۀ شمعون بود. | |
Chapter 26
| Numb | Dari | 26:2 | «تمام مردان اسرائیلی را، از بیست ساله به بالا سرشماری کنید تا معلوم شود که از هر قبیله چند نفر به جنگ رفته می توانند.» | |
| Numb | Dari | 26:3 | پس موسی و اَلِعازار کاهن به رؤسای قبایل اسرائیل که در دشت موآب در کنار دریای اُردن، مقابل اریحا اردو زده بودند فرمان داد که سرشماری را شروع کنند. نتیجۀ سرشماری مردان اسرائیل که از مصر آمدند به این قرار بود: | |
| Numb | Dari | 26:4 | پس موسی و اَلِعازار کاهن به رؤسای قبایل اسرائیل که در دشت موآب در کنار دریای اُردن، مقابل اریحا اردو زده بودند فرمان داد که سرشماری را شروع کنند. نتیجۀ سرشماری مردان اسرائیل که از مصر آمدند به این قرار بود: | |
| Numb | Dari | 26:5 | از قبیلۀ رؤبین (پسر اول یعقوب): خانواده های حنوک، فَلو، حِزرون و کَرمی جزو این قبیله بودند و تعداد شان چهل و سه هزار و هفتصد و سی نفر بود. یکی از اولادۀ فَلو اِلیاب نام داشت که پدر نموئیل، داتان و ابیرام بود. داتان و ابیرام، دو نفر از رهبران، با همدستی قورح علیه موسی و هارون شورش نمودند و با این کار خود به خداوند اهانت کردند. | |
| Numb | Dari | 26:6 | از قبیلۀ رؤبین (پسر اول یعقوب): خانواده های حنوک، فَلو، حِزرون و کَرمی جزو این قبیله بودند و تعداد شان چهل و سه هزار و هفتصد و سی نفر بود. یکی از اولادۀ فَلو اِلیاب نام داشت که پدر نموئیل، داتان و ابیرام بود. داتان و ابیرام، دو نفر از رهبران، با همدستی قورح علیه موسی و هارون شورش نمودند و با این کار خود به خداوند اهانت کردند. | |
| Numb | Dari | 26:7 | از قبیلۀ رؤبین (پسر اول یعقوب): خانواده های حنوک، فَلو، حِزرون و کَرمی جزو این قبیله بودند و تعداد شان چهل و سه هزار و هفتصد و سی نفر بود. یکی از اولادۀ فَلو اِلیاب نام داشت که پدر نموئیل، داتان و ابیرام بود. داتان و ابیرام، دو نفر از رهبران، با همدستی قورح علیه موسی و هارون شورش نمودند و با این کار خود به خداوند اهانت کردند. | |
| Numb | Dari | 26:8 | از قبیلۀ رؤبین (پسر اول یعقوب): خانواده های حنوک، فَلو، حِزرون و کَرمی جزو این قبیله بودند و تعداد شان چهل و سه هزار و هفتصد و سی نفر بود. یکی از اولادۀ فَلو اِلیاب نام داشت که پدر نموئیل، داتان و ابیرام بود. داتان و ابیرام، دو نفر از رهبران، با همدستی قورح علیه موسی و هارون شورش نمودند و با این کار خود به خداوند اهانت کردند. | |
| Numb | Dari | 26:9 | از قبیلۀ رؤبین (پسر اول یعقوب): خانواده های حنوک، فَلو، حِزرون و کَرمی جزو این قبیله بودند و تعداد شان چهل و سه هزار و هفتصد و سی نفر بود. یکی از اولادۀ فَلو اِلیاب نام داشت که پدر نموئیل، داتان و ابیرام بود. داتان و ابیرام، دو نفر از رهبران، با همدستی قورح علیه موسی و هارون شورش نمودند و با این کار خود به خداوند اهانت کردند. | |
| Numb | Dari | 26:10 | همان بود که زمین چاک شد و آن ها را در خود فروبُرد و همچنین آتشی از جانب خداوند آمد و دو صد پنجاه نفر را خاکستر ساخت. این اخطاری بود به سایر قوم اسرائیل. | |
| Numb | Dari | 26:12 | خانواده های نموئیل، یامین، یاکین، زِرَح و شائول مربوط قبیلۀ شمعون بودند و تعداد شان به بیست و دو هزار و دوصد نفر می رسید. | |
| Numb | Dari | 26:13 | خانواده های نموئیل، یامین، یاکین، زِرَح و شائول مربوط قبیلۀ شمعون بودند و تعداد شان به بیست و دو هزار و دوصد نفر می رسید. | |
| Numb | Dari | 26:14 | خانواده های نموئیل، یامین، یاکین، زِرَح و شائول مربوط قبیلۀ شمعون بودند و تعداد شان به بیست و دو هزار و دوصد نفر می رسید. | |
| Numb | Dari | 26:15 | خانواده های صَفون، حجی، شونی، اُزنی، عیری، ارودی و ارئیلی جزو قبیلۀ جاد بشمار می رفتند و تعداد شان چهل هزار و پنجصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 26:16 | خانواده های صَفون، حجی، شونی، اُزنی، عیری، ارودی و ارئیلی جزو قبیلۀ جاد بشمار می رفتند و تعداد شان چهل هزار و پنجصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 26:17 | خانواده های صَفون، حجی، شونی، اُزنی، عیری، ارودی و ارئیلی جزو قبیلۀ جاد بشمار می رفتند و تعداد شان چهل هزار و پنجصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 26:18 | خانواده های صَفون، حجی، شونی، اُزنی، عیری، ارودی و ارئیلی جزو قبیلۀ جاد بشمار می رفتند و تعداد شان چهل هزار و پنجصد نفر بود. | |
| Numb | Dari | 26:19 | خانواده های شیله، فارَص، زِرَح، حِزرون و حامول جزو قبیلۀ یهودا بودند. (دو پسر یهودا، عیر و اونان در سرزمین کنعان مردند و شامل آن ها نبودند.) تعداد این خانواده ها به هفتاد و شش هزار و پنجصد نفر می رسید. | |
| Numb | Dari | 26:20 | خانواده های شیله، فارَص، زِرَح، حِزرون و حامول جزو قبیلۀ یهودا بودند. (دو پسر یهودا، عیر و اونان در سرزمین کنعان مردند و شامل آن ها نبودند.) تعداد این خانواده ها به هفتاد و شش هزار و پنجصد نفر می رسید. | |
| Numb | Dari | 26:21 | خانواده های شیله، فارَص، زِرَح، حِزرون و حامول جزو قبیلۀ یهودا بودند. (دو پسر یهودا، عیر و اونان در سرزمین کنعان مردند و شامل آن ها نبودند.) تعداد این خانواده ها به هفتاد و شش هزار و پنجصد نفر می رسید. | |
| Numb | Dari | 26:22 | خانواده های شیله، فارَص، زِرَح، حِزرون و حامول جزو قبیلۀ یهودا بودند. (دو پسر یهودا، عیر و اونان در سرزمین کنعان مردند و شامل آن ها نبودند.) تعداد این خانواده ها به هفتاد و شش هزار و پنجصد نفر می رسید. | |
| Numb | Dari | 26:23 | خانواده های تولَع، فُوَه، یاشوب و شِمرون مربوط قبیلۀ ایسَسکار بودند و تعداد شان به شصت و چهار هزار و سیصد نفر می رسید. | |
| Numb | Dari | 26:24 | خانواده های تولَع، فُوَه، یاشوب و شِمرون مربوط قبیلۀ ایسَسکار بودند و تعداد شان به شصت و چهار هزار و سیصد نفر می رسید. | |
| Numb | Dari | 26:25 | خانواده های تولَع، فُوَه، یاشوب و شِمرون مربوط قبیلۀ ایسَسکار بودند و تعداد شان به شصت و چهار هزار و سیصد نفر می رسید. | |
| Numb | Dari | 26:26 | خانواده های سارَد، ایلون و یحلی ئیل جزو قبیلۀ زبولون بودند و تعداد شان به شصت هزار و پنجصد نفر بالغ می شد. | |
| Numb | Dari | 26:27 | خانواده های سارَد، ایلون و یحلی ئیل جزو قبیلۀ زبولون بودند و تعداد شان به شصت هزار و پنجصد نفر بالغ می شد. | |
| Numb | Dari | 26:33 | صَلفُحاد، پسر حافر پسری نداشت، اما دارای پنج دختر بنامهای محله، نوعه، حُجله، ملکه و تِرزه بود. | |
| Numb | Dari | 26:35 | خانواده های شوتالح، باکَر و تاحَن مربوط قبیلۀ افرایم بودند. یکی از خانواده های شوتالح عیرانی ها بودند. تعداد این خانواده ها به سی و دو هزار و پنجصد نفر بالغ می شد. | |
| Numb | Dari | 26:36 | خانواده های شوتالح، باکَر و تاحَن مربوط قبیلۀ افرایم بودند. یکی از خانواده های شوتالح عیرانی ها بودند. تعداد این خانواده ها به سی و دو هزار و پنجصد نفر بالغ می شد. | |
| Numb | Dari | 26:37 | خانواده های شوتالح، باکَر و تاحَن مربوط قبیلۀ افرایم بودند. یکی از خانواده های شوتالح عیرانی ها بودند. تعداد این خانواده ها به سی و دو هزار و پنجصد نفر بالغ می شد. | |
| Numb | Dari | 26:38 | خانواده های باِلَع، اشبیل، اَحیرام، شَفوفام و حوفام مربوط قبیلۀ بنیامین بودند. خانواده های اَرد و نعمان اولادۀ باِلَع بودند. تعداد افراد این خانواده ها به چهل و پنج هزار و ششصد نفر می رسید. | |
| Numb | Dari | 26:39 | خانواده های باِلَع، اشبیل، اَحیرام، شَفوفام و حوفام مربوط قبیلۀ بنیامین بودند. خانواده های اَرد و نعمان اولادۀ باِلَع بودند. تعداد افراد این خانواده ها به چهل و پنج هزار و ششصد نفر می رسید. | |
| Numb | Dari | 26:40 | خانواده های باِلَع، اشبیل، اَحیرام، شَفوفام و حوفام مربوط قبیلۀ بنیامین بودند. خانواده های اَرد و نعمان اولادۀ باِلَع بودند. تعداد افراد این خانواده ها به چهل و پنج هزار و ششصد نفر می رسید. | |
| Numb | Dari | 26:41 | خانواده های باِلَع، اشبیل، اَحیرام، شَفوفام و حوفام مربوط قبیلۀ بنیامین بودند. خانواده های اَرد و نعمان اولادۀ باِلَع بودند. تعداد افراد این خانواده ها به چهل و پنج هزار و ششصد نفر می رسید. | |
| Numb | Dari | 26:42 | خانوادۀ شوحام که تعداد شان به شصت و چهار هزار و چهارصد نفر بالغ می رسید، مربوط قبیلۀ دان بود. | |
| Numb | Dari | 26:43 | خانوادۀ شوحام که تعداد شان به شصت و چهار هزار و چهارصد نفر بالغ می رسید، مربوط قبیلۀ دان بود. | |
| Numb | Dari | 26:44 | خانواده های یِمنَه، یشوی، بَریعه، حابر و ملکی ئیل جزو قبیلۀ اَشیر بودند. (اَشیر دختری هم بنام ساره داشت.) تعداد آن ها پنجاه و سه هزار و چهارصد بود. | |
| Numb | Dari | 26:45 | خانواده های یِمنَه، یشوی، بَریعه، حابر و ملکی ئیل جزو قبیلۀ اَشیر بودند. (اَشیر دختری هم بنام ساره داشت.) تعداد آن ها پنجاه و سه هزار و چهارصد بود. | |
| Numb | Dari | 26:46 | خانواده های یِمنَه، یشوی، بَریعه، حابر و ملکی ئیل جزو قبیلۀ اَشیر بودند. (اَشیر دختری هم بنام ساره داشت.) تعداد آن ها پنجاه و سه هزار و چهارصد بود. | |
| Numb | Dari | 26:47 | خانواده های یِمنَه، یشوی، بَریعه، حابر و ملکی ئیل جزو قبیلۀ اَشیر بودند. (اَشیر دختری هم بنام ساره داشت.) تعداد آن ها پنجاه و سه هزار و چهارصد بود. | |
| Numb | Dari | 26:48 | خانواده های یاهز ئیل، جونی، یزر و شِلیم مربوط قبیلۀ نفتالی بود و تعداد شان به چهل و پنج هزار و چهارصد نفر می رسید. | |
| Numb | Dari | 26:49 | خانواده های یاهز ئیل، جونی، یزر و شِلیم مربوط قبیلۀ نفتالی بود و تعداد شان به چهل و پنج هزار و چهارصد نفر می رسید. | |
| Numb | Dari | 26:50 | خانواده های یاهز ئیل، جونی، یزر و شِلیم مربوط قبیلۀ نفتالی بود و تعداد شان به چهل و پنج هزار و چهارصد نفر می رسید. | |
| Numb | Dari | 26:54 | تقسیمات زمین باید بقید قرعه صورت بگیرد و به قبیلۀ بزرگتر زمین زیادتر و به قبیلۀ کوچکتر زمین کمتر داده شود.» | |
| Numb | Dari | 26:55 | تقسیمات زمین باید بقید قرعه صورت بگیرد و به قبیلۀ بزرگتر زمین زیادتر و به قبیلۀ کوچکتر زمین کمتر داده شود.» | |
| Numb | Dari | 26:56 | تقسیمات زمین باید بقید قرعه صورت بگیرد و به قبیلۀ بزرگتر زمین زیادتر و به قبیلۀ کوچکتر زمین کمتر داده شود.» | |
| Numb | Dari | 26:58 | خانواده های لِبنی، حبرون، مَحلی، موشی و قورَح هم جزو قبیلۀ لاوی بودند. قَهات پدر عمرام بود. | |
| Numb | Dari | 26:59 | عمرام با یوکابد، دختر لاوی که در مصر تولد شده بود ازدواج کرد. او برای عمرام دو پسر بنامهای موسی و هارون و همچنین یک دختر بنام مریم بدنیا آورد. | |
| Numb | Dari | 26:62 | تعداد افراد ذکور لاوی، از یک ماهه به بالا بیست و سه هزار نفر بود. اما لاویان جدا از قبایل دیگر اسرائیل سرشماری شدند، زیرا به آن ها مُلک و دارائی در سرزمین اسرائیل داده نشد. | |
| Numb | Dari | 26:63 | این بود نتیجۀ سرشماری که توسط موسی و اَلِعازار در دشت موآب در کنار دریای اُردن، مقابل اریحا صورت گرفت. | |
| Numb | Dari | 26:64 | در تمام این سرشماری حتی یک نفر هم از آن اشخاصی که قبلاً توسط موسی و هارون کاهن در صحرای سینا سرشماری شده بودند وجود نداشت، | |
Chapter 27
| Numb | Dari | 27:1 | محله، نوعه، حُجله، مِلکه و تِرزه دختران صَلفُحاد بودند. صَلفُحاد پسر حافر بود و حافر پسر جلعاد، نواسۀ ماخیر و کواسۀ مَنَسّی و مَنَسّی یکی از پسران یوسف بود. | |
| Numb | Dari | 27:2 | یک روز این دخترها به دروازۀ خیمۀ حضور خداوند رفتند در برابر موسی، اَلِعازار کاهن، رؤسای قبایل و سایر مردمی که در آنجا حضور داشتند، ایستادند و عرض کردند: | |
| Numb | Dari | 27:3 | «پدر ما در بیابان مُرد و پسری نداشت. او در جملۀ پیروان قورَح نبود که برضد خداوند تمرد کردند. او بخاطر گناه خودش مُرد. | |
| Numb | Dari | 27:4 | پس چرا نام پدر ما فقط برای اینکه پسری نداشت از بین قبیله اش محو شود؟ ما خواهش می کنیم که برای ما هم مثل خویشاوندان پدر ما مُلک و دارائی داده شود.» | |
| Numb | Dari | 27:7 | «دختران صَلفُحاد حق بجانب هستند. به آن ها هم در بین اقوام شان ملک و دارائی بده. همان حقی را که پدر شان داشت تسلیم آن ها بکن. | |
| Numb | Dari | 27:8 | به قوم اسرائیل بگو که هرگاه مردی می میرد و پسری از خود بجا نمی گذارد، باید میراث او به دخترش برسد. | |
| Numb | Dari | 27:11 | و اگر کاکا یا برادر هم نداشته باشد، پس دارائی اش به نزدیکترین خویشاوندان او سپرده شود. من خداوند، به تو امر می کنم تا به مردم اسرائیل بگوئی که باید این قانون را رعایت کنند.» | |
| Numb | Dari | 27:12 | خداوند به موسی فرمود: «بر سر کوه عباریم برو و از آنجا سرزمینی را که به قوم اسرائیل داده ام ببین. | |
| Numb | Dari | 27:14 | زیرا که هر دوی تان در بیابان صین امر مرا بجا نیاوردید و وقتی که قوم اسرائیل علیه من در مریبه شورش کردند، در حضور آن ها به تقدس و پاکی من احترام نکردید.» (مریبه چشمه ساری است در قادِش واقع در بیابان صین.) | |
| Numb | Dari | 27:15 | موسی بحضور خداوند عرض کرد: «ای خداوند، خدائی که سرچشمۀ حیات تمام بشر هستی، از تو استدعا می کنم که شخصی را بعنوان هادی و راهنمای این قوم انتخاب کنی، | |
| Numb | Dari | 27:16 | موسی بحضور خداوند عرض کرد: «ای خداوند، خدائی که سرچشمۀ حیات تمام بشر هستی، از تو استدعا می کنم که شخصی را بعنوان هادی و راهنمای این قوم انتخاب کنی، | |
| Numb | Dari | 27:17 | تا بتواند آن ها را در همه امور هدایت کند، از آن ها مراقبت نماید و قوم برگزیدۀ تو مانند گوسفندانِ بی چوپان نماند.» | |
| Numb | Dari | 27:18 | خداوند به او فرمود: «برو دست خود را بر یوشع، پسر نون که روح من در او قرار دارد، بگذار. | |
| Numb | Dari | 27:19 | بعد او را پیش اَلِعازار کاهن و تمام قوم ببر و در حضور همگی به عنوان پیشوای قوم تعیین کن. | |
| Numb | Dari | 27:21 | او باید برای گرفتن هدایت از من پیش اَلِعازار برود. من بوسیلۀ اوریم با اَلِعازار صحبت می کنم و العازار اوامر مرا به یوشع می رساند و به این ترتیب، من آن ها را هدایت می کنم.» | |
| Numb | Dari | 27:22 | موسی طبق فرمان خداوند عمل کرد. او یوشع را در حضور اَلِعازار کاهن و تمام قوم اسرائیل آورد. | |
Chapter 28
| Numb | Dari | 28:1 | خداوند به موسی فرمود که به قوم اسرائیل این چنین هدایت بدهد: قربانی هائی که بر آتش به خدا تقدیم می کنید خوراک من است و مرا خوشنود می سازند، پس باید در موقع معین و مطابق هدایت خداوند تقدیم شوند. | |
| Numb | Dari | 28:2 | خداوند به موسی فرمود که به قوم اسرائیل این چنین هدایت بدهد: قربانی هائی که بر آتش به خدا تقدیم می کنید خوراک من است و مرا خوشنود می سازند، پس باید در موقع معین و مطابق هدایت خداوند تقدیم شوند. | |
| Numb | Dari | 28:3 | این قربانی باید دو برۀ نر یکساله و بی عیب باشد و هر روز بعنوان قربانی سوختنی تقدیم شود. | |
| Numb | Dari | 28:5 | با هر کدام آن ها یک کیلو آرد اعلی مخلوط با یک لیتر روغن زیتون بعنوان هدیۀ آردی تقدیم شود. | |
| Numb | Dari | 28:6 | این قربانی سوختنی است که در کوه سینا تعیین شد تا هر روز بعنوان عطر خوشبو به خداوند تقدیم گردد. | |
| Numb | Dari | 28:7 | برعلاوه با بره ای که در صبح قربانی می شود هدیۀ نوشیدنی هم باید تقدیم گردد و آن عبارت است از یک لیتر شراب و باید در جایگاه مقدس در حضور من ریخته شود. | |
| Numb | Dari | 28:8 | همچنین با برۀ قربانی شام هم هدیۀ آردی و نوشیدنی تقدیم گردد. بوی این قربانی که بر آتش تقدیم می شود برای خداوند گوارا است. | |
| Numb | Dari | 28:9 | در روز سَبَت دو برۀ یکساله و بی عیب قربانی شود. ضمیمۀ این قربانی هدیۀ آردی نیز باشد که عبارت است از دو کیلو آرد مخلوط با یک لیتر روغن زیتون و همچنین یک لیتر شراب بعنوان هدیۀ نوشیدنی تقدیم گردد. | |
| Numb | Dari | 28:11 | در روز اول هر ماه باید قربانی سوختنی دیگر هم به خداوند تقدیم گردد که عبارت است از دو گاو جوان، یک قوچ و هفت برۀ نر یکساله و همه باید سالم و بی عیب باشند. | |
| Numb | Dari | 28:13 | و برای هر بره یک کیلو آرد مخلوط با روغن زیتون بعنوان هدیۀ آردی تقدیم شود. بوی این قربانی که بر آتش تقدیم می گردد برای خداوند گوارا می باشد. | |
| Numb | Dari | 28:14 | با هر گاو دو لیتر شراب، با قوچ یک و نیم لیتر و با هر بره یک لیتر بعنوان هدیۀ نوشیدنی تقدیم شود. این قربانی سوختنی است که باید هر ماه در طول سال تقدیم شود. | |
| Numb | Dari | 28:15 | برعلاوۀ قربانی سوختنی روزانه و هدیۀ نوشیدنی آن یک بز نر هم در روز اول هر ماه بعنوان قربانی گناه تقدیم شود. | |
| Numb | Dari | 28:17 | از روز پانزدهم برای هفت روز مراسم عید را جشن بگیرید و در این ایام تنها نان بدون خمیرمایه خورده شود. | |
| Numb | Dari | 28:19 | در این روز دو گاو جوان، یک قوچ و هفت برۀ نر یکساله که همه سالم و بی عیب باشند، بعنوان قربانی سوختنی بر آتش به خداوند تقدیم شود. | |
| Numb | Dari | 28:24 | در ظرف این هفت روز بغیر از قربانی سوختنی روزانه و هدیۀ نوشیدنی آن، قربانی مخصوص فِصَح را نیز تقدیم کنید. بوی این قربانی که بر آتش تقدیم می شود مورد پسند خداوند می باشد. | |
| Numb | Dari | 28:26 | در روز عید میوۀ نو محصولات، که اولین ثمر غلۀ تان را به خداوند تقدیم می کنید، همگی باید برای عبادت جمع شوید و به هیچ کار دیگری دست نزنید. | |
| Numb | Dari | 28:27 | در این روز دو گاو جوان، یک قوچ و هفت برۀ نر یکساله را بعنوان قربانی سوختنی به خداوند تقدیم کنید. بوی این قربانی برای خداوند گوارا می باشد. | |
Chapter 29
| Numb | Dari | 29:1 | در روز اول ماه هفتم همگی باید برای عبادت جمع شوید و هیچ کار دیگری نکنید. در این روز شیپورها را بنوازید | |
| Numb | Dari | 29:2 | و یک گاو جوان، یک قوچ و هفت برۀ نر یکساله، که همه سالم و بی عیب باشند، بعنوان قربانی سوختنی به خداوند تقدیم شوند. بوی این قربانی مورد پسند خداوند واقع می شود. | |
| Numb | Dari | 29:3 | با گاو سه کیلو، با قوچ دو کیلو و با هر بره یک کیلو آرد مخلوط با روغن زیتون بعنوان هدیۀ آردی تقدیم گردد. | |
| Numb | Dari | 29:4 | با گاو سه کیلو، با قوچ دو کیلو و با هر بره یک کیلو آرد مخلوط با روغن زیتون بعنوان هدیۀ آردی تقدیم گردد. | |
| Numb | Dari | 29:6 | اینها برعلاوۀ قربانی سوختنی ماهانه با هدیۀ آردی آن و بغیر از قربانی سوختنی روزانه با هدایای آردی نوشیدنی آن است که مطابق مقررات مربوطه تقدیم می شوند. بوی این قربانی سوختنی مورد پسند خداوند واقع می شود. | |
| Numb | Dari | 29:7 | در روز دهم ماه هفتم باز برای عبادت جمع شوید، روزه بگیرید و به هیچ کار دیگری دست نزنید. | |
| Numb | Dari | 29:8 | در این روز یک گاو جوان، یک قوچ و هفت برۀ نر یکساله را که همه سالم و بی عیب باشند بعنوان قربانی سوختنی به خداوند تقدیم کنید. بوی این قربانی مورد خوشنودی خداوند واقع می شود. | |
| Numb | Dari | 29:9 | همچنین با گاو سه کیلو، با قوچ دو کیلو و با هر بره یک کیلو آرد مخلوط با روغن زیتون بعنوان هدیۀ آردی تقدیم شود. | |
| Numb | Dari | 29:10 | همچنین با گاو سه کیلو، با قوچ دو کیلو و با هر بره یک کیلو آرد مخلوط با روغن زیتون بعنوان هدیۀ آردی تقدیم شود. | |
| Numb | Dari | 29:11 | یک بز نر را هم برای کفارۀ گناهان تان قربانی کنید. این قربانی باید برعلاوۀ قربانی سوختنی روزانه با هدایای آردی و نوشیدنی آن تقدیم شود. | |
| Numb | Dari | 29:12 | در روز پانزدهم ماه هفتم یک بار دیگر برای عبادت یکجا شوید و هیچ کار دیگری نکنید. این عید را به افتخار خداوند برای هفت روز جشن بگیرید. | |
| Numb | Dari | 29:13 | در روز اول عید سیزده گاو جوان، دو قوچ و چهارده برۀ نر یکساله را که همگی سالم و بی عیب باشند بعنوان قربانی سوختنی که از بوی آن خداوند خوشنود می شود، به او تقدیم کنید. | |
| Numb | Dari | 29:14 | با هر گاو سه کیلو، با هر قوچ دو کیلو و با هر بره یک کیلو آرد مخلوط با روغن زیتون بعنوان هدیۀ آردی تقدیم شود. | |
| Numb | Dari | 29:15 | با هر گاو سه کیلو، با هر قوچ دو کیلو و با هر بره یک کیلو آرد مخلوط با روغن زیتون بعنوان هدیۀ آردی تقدیم شود. | |
| Numb | Dari | 29:16 | همچنین یک بز نر را جهت کَفارۀ گناهان تان قربانی کنید. اینها باید برعلاوۀ قربانی سوختنی روزانه با هدایای آردی و نوشیدنی آن تقدیم شوند. | |
| Numb | Dari | 29:17 | در روز دوم عید دوازده گاو جوان، دو قوچ و چهارده برۀ نر یکساله را که همگی سالم و بی عیب باشند قربانی کنید. | |
| Numb | Dari | 29:20 | در روز سوم عید یازده گاو جوان، دو قوچ و چهارده برۀ نر یکساله را که همگی سالم و بی عیب باشند قربانی کنید. | |
| Numb | Dari | 29:23 | در روز چهارم عید ده گاو جوان، دو قوچ و چهارده برۀ نر یکساله را که همگی سالم و بی عیب باشند، قربانی کنید. | |
| Numb | Dari | 29:26 | در روز پنجم عید نُه گاو جوان، دو قوچ و چهارده برۀ نر یکساله را که همگی سالم و بی عیب باشند قربانی کنید. | |
| Numb | Dari | 29:29 | در روز ششم عید هشت گاو جوان، دو قوچ و چهارده برۀ نر یکساله را که همگی سالم و بی عیب باشند قربانی کنید. | |
| Numb | Dari | 29:32 | در روز هفتم عید هفت گاو جوان، دو قوچ و چهارده برۀ نر یکساله را که همگی سالم و بی عیب باشند قربانی کنید. | |
| Numb | Dari | 29:36 | در این روز یک گاو جوان، یک قوچ و هفت برۀ نر یکساله را که همگی سالم و بی عیب باشند بعنوان قربانی سوختنی تقدیم کنید. بوی این قربانی مورد خوشنودی خداوند واقع می شود. | |
| Numb | Dari | 29:39 | این بود مقررات مربوط به قربانی سوختنی، هدایای آردی و نوشیدنی و قربانی سلامتی که باید در روزهای مخصوص به خداوند تقدیم کنید. اینها برعلاوۀ قربانی های نذری و قربانی های دلخواه می باشند. | |
Chapter 30
| Numb | Dari | 30:2 | «وقتی کسی برای خداوند نذر کند و یا تعهدی نماید، نمی تواند عهد خود را بشکند و باید به قولی که داده است وفا کند. | |
| Numb | Dari | 30:5 | مگر اینکه وقتی پدرش بشنود و او را باز دارد، در اینصورت مجبور نیست که نذر خود را ادا نماید و خداوند او را می بخشد، چونکه پدرش او را منع کرده است. و اگر پدرش در روزی که از نذری او خبر شود و چیزی نگوید، آنگاه دختر باید نذر خود را ادا نماید. | |
| Numb | Dari | 30:7 | و شوهرش از نذر او آگاه شود و در همان روزی که شنید به زن چیزی نگوید، نذر او بگردنش باقی می ماند. | |
| Numb | Dari | 30:8 | اما اگر شوهرش زن خود را از نذر و یا قولی که داده است منع کند، آنگاه مجبور نیست که نذر خود را ادا نماید و خداوند او را می بخشد، زیرا شوهرش با نذر او مخالفت کرده است. | |
| Numb | Dari | 30:9 | اگر زنی که بیوه و یا طلاق شده باشد، نذر بگیرد و یا تعهدی نماید، باید به عهد خود وفا کند. | |
| Numb | Dari | 30:11 | و شوهرش آگاه شود و چیزی نگوید، باید نذر خود را ادا کند و هر تعهدی که کرده است باید آنرا اجراء نماید. | |
| Numb | Dari | 30:12 | ولی اگر شوهرش از نذر او خبر شود و مخالفت کند، در آنصورت نذر یا وعدۀ او باطل می شود و خداوند او را می بخشد، زیرا که شوهرش با نذر او مخالفت کرده است. | |
| Numb | Dari | 30:14 | اما اگر شوهرش در روزی که از نذر او خبر شود و چیزی نگوید، آنوقت باید به عهد و پیمان خود وفا کند. | |
| Numb | Dari | 30:15 | اگر شوهرش در اول چیزی نگوید و بعداً نذر او را باطل سازد، شوهرش مقصر گناه زن خود می باشد.» | |
Chapter 31
| Numb | Dari | 31:1 | خداوند به موسی فرمود: «انتقام قوم اسرائیل را از مدیان بگیر. و بعد از آنکه آن کار را تمام کردی می میری.» | |
| Numb | Dari | 31:2 | خداوند به موسی فرمود: «انتقام قوم اسرائیل را از مدیان بگیر. و بعد از آنکه آن کار را تمام کردی می میری.» | |
| Numb | Dari | 31:3 | آنگاه موسی به مردم گفت: «عده ای را از بین خود انتخاب کرده مسلح نمائید تا بجنگ مدیان بروند و انتقام خداوند را از آن ها بگیرند. | |
| Numb | Dari | 31:5 | پس آن ها از هر قبیله یکهزار نفر را که جملۀ آن ها به دوازده هزار می رسید برای جنگ آماده و مسلح ساختند | |
| Numb | Dari | 31:6 | و موسی آن ها را تحت فرماندهی فینِحاس، پسر اَلِعازار کاهن همراه با اشیای مقدس و شیپور برای نواختن اعلان جنگ به میدان نبرد فرستاد. | |
| Numb | Dari | 31:7 | سپاه اسرائیل قراریکه خداوند به موسی امر فرموده بود، بر مدیان حمله بردند و همه مردان مدیان کشته شدند. | |
| Numb | Dari | 31:8 | در جمله کشته شدگان پنج پادشاه مدیان بنامهای اَوی، راقَم، صور، حور و رابَع بودند. بِلعام، پسر بِعور را هم کشتند. | |
| Numb | Dari | 31:9 | سپاه اسرائیل همه زنها و کودکان مدیان را اسیر گرفتند. گله، رمه و دارائی آن ها را تاراج کردند. | |
| Numb | Dari | 31:11 | اسیران و غنایم جنگی را با حیوانات شان پیش موسی، اَلِعازار و سایر قوم که در دشت موآب، در کنار دریای اُردن مقابل شهر اریحا اردو زده بودند، بردند. | |
| Numb | Dari | 31:12 | اسیران و غنایم جنگی را با حیوانات شان پیش موسی، اَلِعازار و سایر قوم که در دشت موآب، در کنار دریای اُردن مقابل شهر اریحا اردو زده بودند، بردند. | |
| Numb | Dari | 31:16 | همین زنها بودند که به نصایح بِلعام گوش دادند و قوم ما را در فغور به بت پرستی تشویق کردند و در نتیجه قوم برگزیدۀ خداوند دچار بلای مدهشی شدند. | |
| Numb | Dari | 31:19 | بعد هر شخصی که کسی را کشته و یا به جسدی دست زده باشد تا هفت روز در بیرون اردوگاه بماند. بعد در روزهای سوم و هفتم همین هفت روز، شما و اسیران تان طهارت کنید. | |
| Numb | Dari | 31:20 | همچنین تمام لباسها و اشیائی را که از چرم یا موی بز و یا چوب ساخته شده باشد پاک سازید.» | |
| Numb | Dari | 31:21 | اَلِعازار کاهن به سپاه اسرائیل که از جنگ برگشته بودند گفت: «اینها هدایاتی اند که خداوند به موسی داد: | |
| Numb | Dari | 31:22 | هر چیزیکه در آتش نمی سوزد، از قبیل طلا، نقره، برنج، آهن، حلبی و سرب را باید از آتش بگذرانید و هر چیز دیگری که با آتش پاک نمی شود باید با آب طهارت، آن را پاک سازید. | |
| Numb | Dari | 31:23 | هر چیزیکه در آتش نمی سوزد، از قبیل طلا، نقره، برنج، آهن، حلبی و سرب را باید از آتش بگذرانید و هر چیز دیگری که با آتش پاک نمی شود باید با آب طهارت، آن را پاک سازید. | |
| Numb | Dari | 31:24 | در روز هفتم لباسهای تان را بشوئید. آنگاه شرعاً پاک می شوید و می توانید به اردوگاه برگردید.» | |
| Numb | Dari | 31:25 | خداوند به موسی فرمود: «تو و اَلِعازار با سایر رهبران قوم همه چیزهائی را که به غنیمت گرفته اید، چه انسان و چه حیوان، حساب کرده به دو حصه تقسیم کنید. یک حصه را به مردان جنگی که به جنگ رفته بودند بدهید و حصۀ دیگر را به بقیۀ قوم اسرائیل. | |
| Numb | Dari | 31:26 | خداوند به موسی فرمود: «تو و اَلِعازار با سایر رهبران قوم همه چیزهائی را که به غنیمت گرفته اید، چه انسان و چه حیوان، حساب کرده به دو حصه تقسیم کنید. یک حصه را به مردان جنگی که به جنگ رفته بودند بدهید و حصۀ دیگر را به بقیۀ قوم اسرائیل. | |
| Numb | Dari | 31:27 | خداوند به موسی فرمود: «تو و اَلِعازار با سایر رهبران قوم همه چیزهائی را که به غنیمت گرفته اید، چه انسان و چه حیوان، حساب کرده به دو حصه تقسیم کنید. یک حصه را به مردان جنگی که به جنگ رفته بودند بدهید و حصۀ دیگر را به بقیۀ قوم اسرائیل. | |
| Numb | Dari | 31:28 | از همه اسیران و گاو، الاغ، گوسفند و بز که سهم مردان جنگی است یک بر پنجصدم آن را به خداوند بدهید. | |
| Numb | Dari | 31:30 | از حصه ای که به بقیۀ قوم می دهید یک بر پنجاهم همه اسیران و گاو، الاغ، گوسفند و بز را به لاویانی که در خیمۀ حضور خداوند خدمت می کنند، بدهید.» | |
| Numb | Dari | 31:32 | غنایمی را که به دست آوردند (بغیر از جواهرات، لباس و اشیای دیگر که مردان جنگی برای خود گرفتند) عبارت بودند از: ششصد و هفتاد و پنج هزار رأس گوسفند، هفتاد و دو هزار رأس گاو، شصت و یک هزار رأس الاغ و سی و دو هزار دختر باکره. | |
| Numb | Dari | 31:33 | غنایمی را که به دست آوردند (بغیر از جواهرات، لباس و اشیای دیگر که مردان جنگی برای خود گرفتند) عبارت بودند از: ششصد و هفتاد و پنج هزار رأس گوسفند، هفتاد و دو هزار رأس گاو، شصت و یک هزار رأس الاغ و سی و دو هزار دختر باکره. | |
| Numb | Dari | 31:34 | غنایمی را که به دست آوردند (بغیر از جواهرات، لباس و اشیای دیگر که مردان جنگی برای خود گرفتند) عبارت بودند از: ششصد و هفتاد و پنج هزار رأس گوسفند، هفتاد و دو هزار رأس گاو، شصت و یک هزار رأس الاغ و سی و دو هزار دختر باکره. | |
| Numb | Dari | 31:35 | غنایمی را که به دست آوردند (بغیر از جواهرات، لباس و اشیای دیگر که مردان جنگی برای خود گرفتند) عبارت بودند از: ششصد و هفتاد و پنج هزار رأس گوسفند، هفتاد و دو هزار رأس گاو، شصت و یک هزار رأس الاغ و سی و دو هزار دختر باکره. | |
| Numb | Dari | 31:36 | نیم تمام غنیمتی که به سپاهیان داده شد اینها بودند: سیصد و سی و هفت هزار و پنجصد رأس گوسفند (ششصد و هفتاد و پنج رأس آن به خداوند تقدیم شد)، سی و شش هزار رأس گاو (هفتاد و دو رأس آن به خداوند تقدیم شد)، سی هزار و پنجصد رأس الاغ (شصت و یک رأس آن به خداوند تقدیم شد) و شانزده هزار دختر (سی و دویِ آن ها به خداوند تقدیم شد). | |
| Numb | Dari | 31:37 | نیم تمام غنیمتی که به سپاهیان داده شد اینها بودند: سیصد و سی و هفت هزار و پنجصد رأس گوسفند (ششصد و هفتاد و پنج رأس آن به خداوند تقدیم شد)، سی و شش هزار رأس گاو (هفتاد و دو رأس آن به خداوند تقدیم شد)، سی هزار و پنجصد رأس الاغ (شصت و یک رأس آن به خداوند تقدیم شد) و شانزده هزار دختر (سی و دویِ آن ها به خداوند تقدیم شد). | |
| Numb | Dari | 31:38 | نیم تمام غنیمتی که به سپاهیان داده شد اینها بودند: سیصد و سی و هفت هزار و پنجصد رأس گوسفند (ششصد و هفتاد و پنج رأس آن به خداوند تقدیم شد)، سی و شش هزار رأس گاو (هفتاد و دو رأس آن به خداوند تقدیم شد)، سی هزار و پنجصد رأس الاغ (شصت و یک رأس آن به خداوند تقدیم شد) و شانزده هزار دختر (سی و دویِ آن ها به خداوند تقدیم شد). | |
| Numb | Dari | 31:39 | نیم تمام غنیمتی که به سپاهیان داده شد اینها بودند: سیصد و سی و هفت هزار و پنجصد رأس گوسفند (ششصد و هفتاد و پنج رأس آن به خداوند تقدیم شد)، سی و شش هزار رأس گاو (هفتاد و دو رأس آن به خداوند تقدیم شد)، سی هزار و پنجصد رأس الاغ (شصت و یک رأس آن به خداوند تقدیم شد) و شانزده هزار دختر (سی و دویِ آن ها به خداوند تقدیم شد). | |
| Numb | Dari | 31:40 | نیم تمام غنیمتی که به سپاهیان داده شد اینها بودند: سیصد و سی و هفت هزار و پنجصد رأس گوسفند (ششصد و هفتاد و پنج رأس آن به خداوند تقدیم شد)، سی و شش هزار رأس گاو (هفتاد و دو رأس آن به خداوند تقدیم شد)، سی هزار و پنجصد رأس الاغ (شصت و یک رأس آن به خداوند تقدیم شد) و شانزده هزار دختر (سی و دویِ آن ها به خداوند تقدیم شد). | |
| Numb | Dari | 31:42 | سهم بقیۀ قوم اسرائیل مساوی با سهم سپاهیان و قرار ذیل بود: سیصد و سی و هفت هزار و پنجصد رأس گوسفند، سی و شش هزار رأس گاو، سی هزار و پنجصد رأس الاغ و شانزده هزار دختر. | |
| Numb | Dari | 31:43 | سهم بقیۀ قوم اسرائیل مساوی با سهم سپاهیان و قرار ذیل بود: سیصد و سی و هفت هزار و پنجصد رأس گوسفند، سی و شش هزار رأس گاو، سی هزار و پنجصد رأس الاغ و شانزده هزار دختر. | |
| Numb | Dari | 31:44 | سهم بقیۀ قوم اسرائیل مساوی با سهم سپاهیان و قرار ذیل بود: سیصد و سی و هفت هزار و پنجصد رأس گوسفند، سی و شش هزار رأس گاو، سی هزار و پنجصد رأس الاغ و شانزده هزار دختر. | |
| Numb | Dari | 31:45 | سهم بقیۀ قوم اسرائیل مساوی با سهم سپاهیان و قرار ذیل بود: سیصد و سی و هفت هزار و پنجصد رأس گوسفند، سی و شش هزار رأس گاو، سی هزار و پنجصد رأس الاغ و شانزده هزار دختر. | |
| Numb | Dari | 31:46 | سهم بقیۀ قوم اسرائیل مساوی با سهم سپاهیان و قرار ذیل بود: سیصد و سی و هفت هزار و پنجصد رأس گوسفند، سی و شش هزار رأس گاو، سی هزار و پنجصد رأس الاغ و شانزده هزار دختر. | |
| Numb | Dari | 31:49 | گفتند: «ما مردان جنگی را که تحت فرمان ما بودند شمردیم، حتی یک نفر شان هم در جنگ کشته نشده است. | |
| Numb | Dari | 31:50 | پس ما همه زیورهای طلا، بازوبند، دستبند، انگشتر، گوشواره و گلوبند را که به غنیمت گرفته ایم بحضور خداوند بعنوان کَفاره تقدیم می کنیم، تا زندگی ما را از خطر حفظ فرماید.» | |
Chapter 32
| Numb | Dari | 32:1 | قبایل رؤبین و جاد که دارای گله های زیاد بودند، چون دیدند که سرزمین یعزیر و جلعاد برای نگهداری گله های شان جای مناسبی است، | |
| Numb | Dari | 32:3 | «این ساحه ای که شامل شهرهای عتاروت، دیبون، یعزیر، نِمرَه، حِشبون، اَلِعالَه، شَبام، نِبو و بَعون است و قوم اسرائیل به کمک خداوند آن را متصرف شد، جای خوبی برای گله های ما است. | |
| Numb | Dari | 32:4 | «این ساحه ای که شامل شهرهای عتاروت، دیبون، یعزیر، نِمرَه، حِشبون، اَلِعالَه، شَبام، نِبو و بَعون است و قوم اسرائیل به کمک خداوند آن را متصرف شد، جای خوبی برای گله های ما است. | |
| Numb | Dari | 32:5 | بنابرین، از شما خواهش می کنیم ما را مجبور نکنید که به آن طرف دریای اردن برویم، این جا را به ما بدهید.» | |
| Numb | Dari | 32:6 | موسی به آن ها گفت: «آیا شما می خواهید که در همینجا بمانید و سایر برادران تان به جنگ بروند؟ | |
| Numb | Dari | 32:7 | به چه جرأت می خواهید قوم اسرائیل را از رفتن به سرزمین آن سوی دریای اُردن که خداوند آن را به آن ها داده است دلسرد بسازید؟ | |
| Numb | Dari | 32:8 | پدران شما هم همین کار را کردند وقتی که آن ها را از قادِش بَرنیع فرستادم تا سرزمین موعود را مطالعه و بررسی کنند. | |
| Numb | Dari | 32:9 | اما وقتی به وادی اشکول رسیدند و آن سرزمین را دیدند، دوباره برگشتند و قوم اسرائیل را از رفتن به آنجا دلسرد ساختند. | |
| Numb | Dari | 32:10 | بنابران خداوند قهر شد و قسم خورد که از همه کسانی که از مصر بیرون آمدند و از بیست ساله بالا تر هستند، هیچکدام شان به این سرزمینی که وعدۀ ملکیتش را به ابراهیم، اسحاق و یعقوب داده بود، داخل شده نمی تواند، زیرا آن ها از دل و جان از خداوند پیروی نکردند. | |
| Numb | Dari | 32:11 | بنابران خداوند قهر شد و قسم خورد که از همه کسانی که از مصر بیرون آمدند و از بیست ساله بالا تر هستند، هیچکدام شان به این سرزمینی که وعدۀ ملکیتش را به ابراهیم، اسحاق و یعقوب داده بود، داخل شده نمی تواند، زیرا آن ها از دل و جان از خداوند پیروی نکردند. | |
| Numb | Dari | 32:12 | از آن جمله تنها کالیب، پسر یَفُنه و یوشَع، پسر نون بودند که به خداوند وفادار ماندند. | |
| Numb | Dari | 32:13 | پس خشم خداوند بر قوم اسرائیل برافروخته شد و آن ها را مدت چهل سال در بیابان سرگردان ساخت تا اینکه همۀ آنهائی که در مقابل خداوند گناه کرده بودند هلاک شدند. | |
| Numb | Dari | 32:14 | حالا شما نسل گناهکار، جای پدران تان را گرفته اید و می خواهید که غضبِ بیشتر خداوند را بر سر قوم بیاورید. | |
| Numb | Dari | 32:15 | اگر شما بازهم از امر خداوند پیروی نکنید، او دوباره شما را در بیابان ترک می کند و آنوقت خود شما مسئول تباهی خویش خواهید بود.» | |
| Numb | Dari | 32:16 | پس آن ها گفتند: «اول به ما اجازه بدهید که در اینجا برای گله های خود طویله و برای اطفال خود شهرها بسازیم، | |
| Numb | Dari | 32:17 | بعد خود را آماده و مسلح می سازیم و پیشاپیش برادران خود به آن طرف دریای اُردن می رویم تا آن ها را به مُلک و جای شان برسانیم. اما اطفال ما باید در این شهرهای مستحکم که می خواهیم بسازیم بمانند تا از خطر دشمن در امان باشند. | |
| Numb | Dari | 32:19 | ما در آن طرف دریای اُردن زمین نمی خواهیم، زیرا ما سهم خود را در این طرف، یعنی در شرق دریای اُردن گرفته ایم.» | |
| Numb | Dari | 32:20 | موسی گفت: «اگر براستی می خواهید این کار را بکنید، پس در حضور خداوند برای جنگ آماده شوید. | |
| Numb | Dari | 32:21 | تمام مردان جنگی شما از دریای اُردن عبور کنند و تا که خداوند همه دشمنان را تار و مار سازد در همانجا بمانند. | |
| Numb | Dari | 32:22 | و بعد از آنکه آن سرزمین را در حضور خداوند متصرف شدید، می توانید که برگردید، زیرا وظیفۀ خود را در مقابل خداوند و قوم اسرائیل انجام داده اید و آنوقت زمینهای شرق اُردن را از جانب خداوند مالک می شوید. | |
| Numb | Dari | 32:23 | اما اگر به وعدۀ تان وفا نکنید، در برابر خداوند گناهکار شمرده می شوید و بخاطر گناه تان جزا می بینید. | |
| Numb | Dari | 32:24 | حالا بروید و برای کودکان تان شهرها و برای گله های خود طویله بسازید، اما به آنچه که گفتید باید عمل کنید!» | |
| Numb | Dari | 32:29 | «اگر مردان قبایل جاد و رؤبین آماده شدند و همراه شما به آن طرف دریای اُردن برای خداوند به جنگ رفتند، آنوقت، پس از آنکه آن سرزمین را تصرف کردند، باید سرزمین جلعاد را به آن ها بدهید. | |
| Numb | Dari | 32:32 | بفرمان او ما از دریای اُردن عبور کرده به سرزمین کنعان داخل می شویم و می جنگیم، اما زمینهای این طرف دریای اُردن باید به ما تعلق گیرند.» | |
| Numb | Dari | 32:33 | موسی تمامی ساحۀ کشور سیحون، پادشاه اموریان و عوج پادشاه باشان را با شهرها و دهات آن ها به قبایل جاد و رؤبین و نیم قبیلۀ مَنَسّی (پسر یوسف) تعیین کرد. | |
| Numb | Dari | 32:34 | مردان قبیلۀ جاد شهرهای دیبون، عتاروت، عروعیر، عتروت، شوفان، یعزیر، یُجبَها، بیت نِمرَه و بیت هاران را آباد کردند. همۀ این شهرها دارای حصار و طویله برای گوسفندها بودند. | |
| Numb | Dari | 32:35 | مردان قبیلۀ جاد شهرهای دیبون، عتاروت، عروعیر، عتروت، شوفان، یعزیر، یُجبَها، بیت نِمرَه و بیت هاران را آباد کردند. همۀ این شهرها دارای حصار و طویله برای گوسفندها بودند. | |
| Numb | Dari | 32:36 | مردان قبیلۀ جاد شهرهای دیبون، عتاروت، عروعیر، عتروت، شوفان، یعزیر، یُجبَها، بیت نِمرَه و بیت هاران را آباد کردند. همۀ این شهرها دارای حصار و طویله برای گوسفندها بودند. | |
| Numb | Dari | 32:37 | مردم قبیلۀ رؤبین شهرهای حِشبون، اَلِیعالَه، قِریَتایم، نِبو و بَعل معون و سِبمه را ساختند و نام بعضی از این شهرها را که متصرف شده و از سر آباد کرده بودند، تغییر دادند. | |
| Numb | Dari | 32:38 | مردم قبیلۀ رؤبین شهرهای حِشبون، اَلِیعالَه، قِریَتایم، نِبو و بَعل معون و سِبمه را ساختند و نام بعضی از این شهرها را که متصرف شده و از سر آباد کرده بودند، تغییر دادند. | |
| Numb | Dari | 32:39 | خانوادۀ ماخیر، از قبیلۀ مَنَسّی به جلعاد رفتند و آن شهر را متصرف شدند و باشندگان آن را که اموریان بودند از آنجا بیرون راندند. | |
| Numb | Dari | 32:41 | مردم یایر، که آن ها هم مربوط قبیلۀ مَنَسّی بودند، دهات اطراف جلعاد را اشغال کردند و آن ساحه را حووت یایر نامیدند. | |
Chapter 33
| Numb | Dari | 33:3 | آن ها در روز پانزدهم ماه اول، یعنی یک روز بعد از فِصَح از رعمسیسِ مصر، در حالیکه مصریان پسران اولباری خود را که خداوند شب قبل آن ها را کشته بود دفن می کردند، با سربلندی خارج شدند. با این کار خود خداوند نشان داد که از همه خدایان مصر قویتر است. | |
| Numb | Dari | 33:4 | آن ها در روز پانزدهم ماه اول، یعنی یک روز بعد از فِصَح از رعمسیسِ مصر، در حالیکه مصریان پسران اولباری خود را که خداوند شب قبل آن ها را کشته بود دفن می کردند، با سربلندی خارج شدند. با این کار خود خداوند نشان داد که از همه خدایان مصر قویتر است. | |
| Numb | Dari | 33:7 | از آنجا کوچ کرده رهسپار فَمُ الحِیروت شدند که در شرق بَعل صَفون واقع بود و در دامنۀ کوه مِجدَل خیمه های خود را برافراشتند. | |
| Numb | Dari | 33:8 | سپس فَمُ الحِیروت را به عزم بیابان ایتام ترک کردند و از بحیرۀ احمر عبور نموده به آنجا رسیدند. پس از طی یک مسافۀ سه روزه در بیابان ایتام به ماره آمدند و در آنجا اردو زدند. | |
| Numb | Dari | 33:15 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:16 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:17 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:18 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:19 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:20 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:21 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:22 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:23 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:24 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:25 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:26 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:27 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:28 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:29 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:30 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:31 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:32 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:33 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:34 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:35 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:36 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:37 | از رفیدیم کوچ کردند و از آنجا به بیابان سینا و بعد به قِبروت هتاوه، سپس بسوی حزیروت رفتند. بقیۀ مراحل سفر شان بدینقرار بودند: از حزیروت به رِتمه، از رِتمه به رِمون فارَص، از رِمون فارَص به لِبنَه، از لِبنَه به رِسه، از رِسه به قِهیلاتَه، از قِهیلاتَه به کوه شافِر، از کوه شافِر به حَراده، از حَراده به مَقهیلوت، از مَقهیلوت به تاحَت، از تاحَت به تارح، از تارح به مِتقَه، از مِتقَه به حَشمونه، از حَشمونه به مُسیروت، از مُسیروت به بنی یَعقان، از بنی یَعقان به حورالجِدجاد، از حورالجِدجاد به یُطبات، از یُطبات به عَبرونه، از عَبرونه به عَصیون جابَر، از عَصیون جابَر به قادِش (در بیابان صین)، از قادِش به کوه هور (در سرحد ادوم). | |
| Numb | Dari | 33:38 | در اینجا بود که خداوند به هارون کاهن فرمود که به بالای کوه هور برود و او در روز اول ماه پنجم سال چهلم، بعد از آنکه قوم اسرائیل از کشور مصر خارج شدند، به سن یکصد و بیست و سه سالگی وفات یافت. | |
| Numb | Dari | 33:39 | در اینجا بود که خداوند به هارون کاهن فرمود که به بالای کوه هور برود و او در روز اول ماه پنجم سال چهلم، بعد از آنکه قوم اسرائیل از کشور مصر خارج شدند، به سن یکصد و بیست و سه سالگی وفات یافت. | |
| Numb | Dari | 33:41 | سپس قوم اسرائیل از کوه هور حرکت کرده رهسپار صَلمونع شدند. از صَلمونع به فونون، بعد به اوبوت، عَیی عباریم (در سرحد موآب)، دیبون جاد، عَلمون دِبلاتایِم و سپس در کوهستان عباریم، در نزدیکی کوه نِبو خیمه زدند. بالاخره به دشت موآب رسیدند که در کنار دریای اُردن، مقابل شهر اریحا بود. و در آنجا در کنار دریای اُردن از بیت یَشیموت تا آبل شِطیم، در دشت موآب اردو زدند. | |
| Numb | Dari | 33:42 | سپس قوم اسرائیل از کوه هور حرکت کرده رهسپار صَلمونع شدند. از صَلمونع به فونون، بعد به اوبوت، عَیی عباریم (در سرحد موآب)، دیبون جاد، عَلمون دِبلاتایِم و سپس در کوهستان عباریم، در نزدیکی کوه نِبو خیمه زدند. بالاخره به دشت موآب رسیدند که در کنار دریای اُردن، مقابل شهر اریحا بود. و در آنجا در کنار دریای اُردن از بیت یَشیموت تا آبل شِطیم، در دشت موآب اردو زدند. | |
| Numb | Dari | 33:43 | سپس قوم اسرائیل از کوه هور حرکت کرده رهسپار صَلمونع شدند. از صَلمونع به فونون، بعد به اوبوت، عَیی عباریم (در سرحد موآب)، دیبون جاد، عَلمون دِبلاتایِم و سپس در کوهستان عباریم، در نزدیکی کوه نِبو خیمه زدند. بالاخره به دشت موآب رسیدند که در کنار دریای اُردن، مقابل شهر اریحا بود. و در آنجا در کنار دریای اُردن از بیت یَشیموت تا آبل شِطیم، در دشت موآب اردو زدند. | |
| Numb | Dari | 33:44 | سپس قوم اسرائیل از کوه هور حرکت کرده رهسپار صَلمونع شدند. از صَلمونع به فونون، بعد به اوبوت، عَیی عباریم (در سرحد موآب)، دیبون جاد، عَلمون دِبلاتایِم و سپس در کوهستان عباریم، در نزدیکی کوه نِبو خیمه زدند. بالاخره به دشت موآب رسیدند که در کنار دریای اُردن، مقابل شهر اریحا بود. و در آنجا در کنار دریای اُردن از بیت یَشیموت تا آبل شِطیم، در دشت موآب اردو زدند. | |
| Numb | Dari | 33:45 | سپس قوم اسرائیل از کوه هور حرکت کرده رهسپار صَلمونع شدند. از صَلمونع به فونون، بعد به اوبوت، عَیی عباریم (در سرحد موآب)، دیبون جاد، عَلمون دِبلاتایِم و سپس در کوهستان عباریم، در نزدیکی کوه نِبو خیمه زدند. بالاخره به دشت موآب رسیدند که در کنار دریای اُردن، مقابل شهر اریحا بود. و در آنجا در کنار دریای اُردن از بیت یَشیموت تا آبل شِطیم، در دشت موآب اردو زدند. | |
| Numb | Dari | 33:46 | سپس قوم اسرائیل از کوه هور حرکت کرده رهسپار صَلمونع شدند. از صَلمونع به فونون، بعد به اوبوت، عَیی عباریم (در سرحد موآب)، دیبون جاد، عَلمون دِبلاتایِم و سپس در کوهستان عباریم، در نزدیکی کوه نِبو خیمه زدند. بالاخره به دشت موآب رسیدند که در کنار دریای اُردن، مقابل شهر اریحا بود. و در آنجا در کنار دریای اُردن از بیت یَشیموت تا آبل شِطیم، در دشت موآب اردو زدند. | |
| Numb | Dari | 33:47 | سپس قوم اسرائیل از کوه هور حرکت کرده رهسپار صَلمونع شدند. از صَلمونع به فونون، بعد به اوبوت، عَیی عباریم (در سرحد موآب)، دیبون جاد، عَلمون دِبلاتایِم و سپس در کوهستان عباریم، در نزدیکی کوه نِبو خیمه زدند. بالاخره به دشت موآب رسیدند که در کنار دریای اُردن، مقابل شهر اریحا بود. و در آنجا در کنار دریای اُردن از بیت یَشیموت تا آبل شِطیم، در دشت موآب اردو زدند. | |
| Numb | Dari | 33:48 | سپس قوم اسرائیل از کوه هور حرکت کرده رهسپار صَلمونع شدند. از صَلمونع به فونون، بعد به اوبوت، عَیی عباریم (در سرحد موآب)، دیبون جاد، عَلمون دِبلاتایِم و سپس در کوهستان عباریم، در نزدیکی کوه نِبو خیمه زدند. بالاخره به دشت موآب رسیدند که در کنار دریای اُردن، مقابل شهر اریحا بود. و در آنجا در کنار دریای اُردن از بیت یَشیموت تا آبل شِطیم، در دشت موآب اردو زدند. | |
| Numb | Dari | 33:49 | سپس قوم اسرائیل از کوه هور حرکت کرده رهسپار صَلمونع شدند. از صَلمونع به فونون، بعد به اوبوت، عَیی عباریم (در سرحد موآب)، دیبون جاد، عَلمون دِبلاتایِم و سپس در کوهستان عباریم، در نزدیکی کوه نِبو خیمه زدند. بالاخره به دشت موآب رسیدند که در کنار دریای اُردن، مقابل شهر اریحا بود. و در آنجا در کنار دریای اُردن از بیت یَشیموت تا آبل شِطیم، در دشت موآب اردو زدند. | |
| Numb | Dari | 33:50 | در همینجا، یعنی در کنار دریای اُردن، مقابل شهر اریحا بود که خداوند این هدایات را به موسی داد: «وقتی از دریای اُردن عبور کردید به سرزمین کنعان رسیدید، | |
| Numb | Dari | 33:51 | در همینجا، یعنی در کنار دریای اُردن، مقابل شهر اریحا بود که خداوند این هدایات را به موسی داد: «وقتی از دریای اُردن عبور کردید به سرزمین کنعان رسیدید، | |
| Numb | Dari | 33:52 | باید تمام باشندگان آنجا را بیرون برانید. همۀ بتهای سنگی و فلزی آن ها را از بین ببرید و معابد شان را ویران کنید. | |
| Numb | Dari | 33:53 | مُلک شان را متصرف شوید و در آنجا سکونت اختیار نمائید، زیرا من آن سرزمین را به شما داده ام. | |
| Numb | Dari | 33:54 | زمین آنجا را بین قبایل اسرائیل بقید قرعه تقسیم کنید. به قبیلۀ بزرگتر زمین زیادتر و به قبیلۀ کوچکتر زمین کمتر داده شود. | |
| Numb | Dari | 33:55 | اگر شما ساکنین آنجا را نرانید، کسانی که باقی بمانند مثل خار در چشم شما و مانند تیغ در پهلوی تان بوده موجب آزار تان می شوند. | |
Chapter 34
| Numb | Dari | 34:1 | خداوند به موسی فرمود که به قوم اسرائیل این چنین هدایت بدهد: «هنگامی که به سرزمین کنعان که من آنرا به شما می دهم، داخل شدید، سرحدات تان از اینقرار خواهد بود: | |
| Numb | Dari | 34:2 | خداوند به موسی فرمود که به قوم اسرائیل این چنین هدایت بدهد: «هنگامی که به سرزمین کنعان که من آنرا به شما می دهم، داخل شدید، سرحدات تان از اینقرار خواهد بود: | |
| Numb | Dari | 34:4 | بطرف جنوب از گردنۀ عَقرَبیم بسوی بیابان صین ادامه می یابد. دورترین نقطۀ سرحد جنوبی، قادِش بَرنیع می باشد. از آنجا بطرف حَزرادار و عَصمون | |
| Numb | Dari | 34:11 | بعد به طرف جنوب به رِبله، در سمت شرقی عین ادامه می یابد. از آنجا دور خورده بطرف جنوب و بعد بجانب غرب ادامه داشته تا دورترین نقطۀ جنوبی جهیل جلیل می رسد. | |
| Numb | Dari | 34:13 | موسی به قوم اسرائیل گفت: «این سرزمینی است که شما بقید قرعه به دست می آورید و طبق فرمان خداوند بین نُه و نیم قبیله تقسیم شود. | |
| Numb | Dari | 34:14 | سهم قبایل رؤبین و جاد و نیم قبیلۀ مَنَسّی در سمت شرقی دریای اُردن و در مقابل شهر اریحا تعیین شده است.» | |
| Numb | Dari | 34:15 | سهم قبایل رؤبین و جاد و نیم قبیلۀ مَنَسّی در سمت شرقی دریای اُردن و در مقابل شهر اریحا تعیین شده است.» | |
| Numb | Dari | 34:16 | خداوند به موسی فرمود: «اَلِعازار کاهن و یوشع، پسر نون و همچنین یک رهبر از هر قبیله تعیین شوند تا زمین را بین قبایل اسرائیل تقسیم کنند.» | |
| Numb | Dari | 34:17 | خداوند به موسی فرمود: «اَلِعازار کاهن و یوشع، پسر نون و همچنین یک رهبر از هر قبیله تعیین شوند تا زمین را بین قبایل اسرائیل تقسیم کنند.» | |
| Numb | Dari | 34:18 | خداوند به موسی فرمود: «اَلِعازار کاهن و یوشع، پسر نون و همچنین یک رهبر از هر قبیله تعیین شوند تا زمین را بین قبایل اسرائیل تقسیم کنند.» | |
| Numb | Dari | 34:19 | نامهای آن ها قرار ذیل اند: از قبیلۀ یهودا، کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ شمعون، شموئیل، پسر عمیهود، از قبیلۀ بنیامین، الیداد، پسر کسلون، از قبیلۀ دان، بُقی، پسر یُجلی، از قبیلۀ مَنَسّی، حنی ئیل، پسر ایفود، از قبیلۀ افرایم، قموئیل، پسر شِفطان، از قبیلۀ زبولون، الیصافان، پسر فَرناک، از قبیلۀ ایسَسکار، فلتیئیل، پسر عزان، از قبیلۀ اَشیر، اخیهود، پسر شلومی، از قبیلۀ نفتالی، فده ئیل، پسر عمیهود. | |
| Numb | Dari | 34:20 | نامهای آن ها قرار ذیل اند: از قبیلۀ یهودا، کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ شمعون، شموئیل، پسر عمیهود، از قبیلۀ بنیامین، الیداد، پسر کسلون، از قبیلۀ دان، بُقی، پسر یُجلی، از قبیلۀ مَنَسّی، حنی ئیل، پسر ایفود، از قبیلۀ افرایم، قموئیل، پسر شِفطان، از قبیلۀ زبولون، الیصافان، پسر فَرناک، از قبیلۀ ایسَسکار، فلتیئیل، پسر عزان، از قبیلۀ اَشیر، اخیهود، پسر شلومی، از قبیلۀ نفتالی، فده ئیل، پسر عمیهود. | |
| Numb | Dari | 34:21 | نامهای آن ها قرار ذیل اند: از قبیلۀ یهودا، کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ شمعون، شموئیل، پسر عمیهود، از قبیلۀ بنیامین، الیداد، پسر کسلون، از قبیلۀ دان، بُقی، پسر یُجلی، از قبیلۀ مَنَسّی، حنی ئیل، پسر ایفود، از قبیلۀ افرایم، قموئیل، پسر شِفطان، از قبیلۀ زبولون، الیصافان، پسر فَرناک، از قبیلۀ ایسَسکار، فلتیئیل، پسر عزان، از قبیلۀ اَشیر، اخیهود، پسر شلومی، از قبیلۀ نفتالی، فده ئیل، پسر عمیهود. | |
| Numb | Dari | 34:22 | نامهای آن ها قرار ذیل اند: از قبیلۀ یهودا، کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ شمعون، شموئیل، پسر عمیهود، از قبیلۀ بنیامین، الیداد، پسر کسلون، از قبیلۀ دان، بُقی، پسر یُجلی، از قبیلۀ مَنَسّی، حنی ئیل، پسر ایفود، از قبیلۀ افرایم، قموئیل، پسر شِفطان، از قبیلۀ زبولون، الیصافان، پسر فَرناک، از قبیلۀ ایسَسکار، فلتیئیل، پسر عزان، از قبیلۀ اَشیر، اخیهود، پسر شلومی، از قبیلۀ نفتالی، فده ئیل، پسر عمیهود. | |
| Numb | Dari | 34:23 | نامهای آن ها قرار ذیل اند: از قبیلۀ یهودا، کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ شمعون، شموئیل، پسر عمیهود، از قبیلۀ بنیامین، الیداد، پسر کسلون، از قبیلۀ دان، بُقی، پسر یُجلی، از قبیلۀ مَنَسّی، حنی ئیل، پسر ایفود، از قبیلۀ افرایم، قموئیل، پسر شِفطان، از قبیلۀ زبولون، الیصافان، پسر فَرناک، از قبیلۀ ایسَسکار، فلتیئیل، پسر عزان، از قبیلۀ اَشیر، اخیهود، پسر شلومی، از قبیلۀ نفتالی، فده ئیل، پسر عمیهود. | |
| Numb | Dari | 34:24 | نامهای آن ها قرار ذیل اند: از قبیلۀ یهودا، کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ شمعون، شموئیل، پسر عمیهود، از قبیلۀ بنیامین، الیداد، پسر کسلون، از قبیلۀ دان، بُقی، پسر یُجلی، از قبیلۀ مَنَسّی، حنی ئیل، پسر ایفود، از قبیلۀ افرایم، قموئیل، پسر شِفطان، از قبیلۀ زبولون، الیصافان، پسر فَرناک، از قبیلۀ ایسَسکار، فلتیئیل، پسر عزان، از قبیلۀ اَشیر، اخیهود، پسر شلومی، از قبیلۀ نفتالی، فده ئیل، پسر عمیهود. | |
| Numb | Dari | 34:25 | نامهای آن ها قرار ذیل اند: از قبیلۀ یهودا، کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ شمعون، شموئیل، پسر عمیهود، از قبیلۀ بنیامین، الیداد، پسر کسلون، از قبیلۀ دان، بُقی، پسر یُجلی، از قبیلۀ مَنَسّی، حنی ئیل، پسر ایفود، از قبیلۀ افرایم، قموئیل، پسر شِفطان، از قبیلۀ زبولون، الیصافان، پسر فَرناک، از قبیلۀ ایسَسکار، فلتیئیل، پسر عزان، از قبیلۀ اَشیر، اخیهود، پسر شلومی، از قبیلۀ نفتالی، فده ئیل، پسر عمیهود. | |
| Numb | Dari | 34:26 | نامهای آن ها قرار ذیل اند: از قبیلۀ یهودا، کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ شمعون، شموئیل، پسر عمیهود، از قبیلۀ بنیامین، الیداد، پسر کسلون، از قبیلۀ دان، بُقی، پسر یُجلی، از قبیلۀ مَنَسّی، حنی ئیل، پسر ایفود، از قبیلۀ افرایم، قموئیل، پسر شِفطان، از قبیلۀ زبولون، الیصافان، پسر فَرناک، از قبیلۀ ایسَسکار، فلتیئیل، پسر عزان، از قبیلۀ اَشیر، اخیهود، پسر شلومی، از قبیلۀ نفتالی، فده ئیل، پسر عمیهود. | |
| Numb | Dari | 34:27 | نامهای آن ها قرار ذیل اند: از قبیلۀ یهودا، کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ شمعون، شموئیل، پسر عمیهود، از قبیلۀ بنیامین، الیداد، پسر کسلون، از قبیلۀ دان، بُقی، پسر یُجلی، از قبیلۀ مَنَسّی، حنی ئیل، پسر ایفود، از قبیلۀ افرایم، قموئیل، پسر شِفطان، از قبیلۀ زبولون، الیصافان، پسر فَرناک، از قبیلۀ ایسَسکار، فلتیئیل، پسر عزان، از قبیلۀ اَشیر، اخیهود، پسر شلومی، از قبیلۀ نفتالی، فده ئیل، پسر عمیهود. | |
| Numb | Dari | 34:28 | نامهای آن ها قرار ذیل اند: از قبیلۀ یهودا، کالیب، پسر یَفُنه، از قبیلۀ شمعون، شموئیل، پسر عمیهود، از قبیلۀ بنیامین، الیداد، پسر کسلون، از قبیلۀ دان، بُقی، پسر یُجلی، از قبیلۀ مَنَسّی، حنی ئیل، پسر ایفود، از قبیلۀ افرایم، قموئیل، پسر شِفطان، از قبیلۀ زبولون، الیصافان، پسر فَرناک، از قبیلۀ ایسَسکار، فلتیئیل، پسر عزان، از قبیلۀ اَشیر، اخیهود، پسر شلومی، از قبیلۀ نفتالی، فده ئیل، پسر عمیهود. | |
Chapter 35
| Numb | Dari | 35:1 | در دشت موآب، کنار دریای اُردن و در مقابل شهر اریحا خداوند به موسی فرمود: «به قوم اسرائیل امر کن که از سهم خود شهرهائی را با چراگاههای اطراف شان به لاویان بدهند. | |
| Numb | Dari | 35:2 | در دشت موآب، کنار دریای اُردن و در مقابل شهر اریحا خداوند به موسی فرمود: «به قوم اسرائیل امر کن که از سهم خود شهرهائی را با چراگاههای اطراف شان به لاویان بدهند. | |
| Numb | Dari | 35:3 | در آن شهرها خود شان زندگی کنند و چراگاهها برای استفادۀ رمه و گله و سایر حیوانات شان باشند. | |
| Numb | Dari | 35:5 | به این ترتیب یک ساحۀ مربع شکل را تشکیل می دهد که هر ضلع آن یک کیلومتر بوده شهر در وسط قرار می گیرد. | |
| Numb | Dari | 35:6 | چهل و هشت شهر با چراگاههای اطراف آن ها به لاویان داده شود. از آن جمله شش شهر را بعنوان پناهگاه به آن ها بدهید تا اگر کسی تصادفاً مرتکب قتل شود بتواند به آن پناه ببرد. | |
| Numb | Dari | 35:7 | چهل و هشت شهر با چراگاههای اطراف آن ها به لاویان داده شود. از آن جمله شش شهر را بعنوان پناهگاه به آن ها بدهید تا اگر کسی تصادفاً مرتکب قتل شود بتواند به آن پناه ببرد. | |
| Numb | Dari | 35:8 | تعداد شهرهائی که هر قبیله به لاویان می دهد باید به تناسب ساحۀ آن قبیله باشد، یعنی قبیله ای که شهرهای زیادتر دارد، شهرهای زیادتر به لاویان بدهد و قبیله ای که شهرهای کمتر دارد شهرهای کمتر بدهد.» | |
| Numb | Dari | 35:9 | خداوند به موسی فرمود که به قوم اسرائیل بگوید: «وقتی از دریای اُردن عبور کردید و وارد سرزمین کنعان شدید، | |
| Numb | Dari | 35:10 | خداوند به موسی فرمود که به قوم اسرائیل بگوید: «وقتی از دریای اُردن عبور کردید و وارد سرزمین کنعان شدید، | |
| Numb | Dari | 35:11 | شهرهائی را بعنوان پناهگاه تعیین کنید که هرگاه کسی سهواً شخصی را کشته باشد به آنجا فرار کند، | |
| Numb | Dari | 35:12 | تا او در آنجا از انتقام جوئی وابستگان مقتول در امان باشد. زیرا شخص قاتل تا زمانی که در محکمه جرمش ثابت نگردد نباید کشته شود. | |
| Numb | Dari | 35:15 | این شهرها نه تنها برای قوم اسرائیل، بلکه برای بیگانگانی که بصورت موقت یا دایمی در بین شان سکونت دارند پناهگاه باشند که اگر کسی تصادفاً مرتکب قتل شده باشد به یکی از آن شهرها فرار کند. | |
| Numb | Dari | 35:21 | و یا از روی عداوت با مشت بزند و آن شخص بمیرد، انتقام گیرندۀ خون مقتول وقتی با قاتل روبرو شود او را بکشد. | |
| Numb | Dari | 35:22 | اما اگر قتل سهواً بوده از روی دشمنی نباشد، مثلاً کسی را بدون قصد با تیغ بزند، یا با پرتاب چیزی، یا با سنگ بزند و یا نادیده چیزی را بر او پرتاب کند و او را بکشد و بدون آنکه با او عداوتی داشته باشد یا بخواهد صدمه ای به او برساند، | |
| Numb | Dari | 35:23 | اما اگر قتل سهواً بوده از روی دشمنی نباشد، مثلاً کسی را بدون قصد با تیغ بزند، یا با پرتاب چیزی، یا با سنگ بزند و یا نادیده چیزی را بر او پرتاب کند و او را بکشد و بدون آنکه با او عداوتی داشته باشد یا بخواهد صدمه ای به او برساند، | |
| Numb | Dari | 35:24 | آنوقت قوم باید در مورد اینکه آیا قتل سهواً بوده است یا قصداً، و اینکه قاتل باید به دست انتقام گیرندۀ خون مقتول سپرده شود یا نه، قضاوت کنند. | |
| Numb | Dari | 35:25 | وقتی معلوم شود که قتل سهواً صورت گرفته است، پس قوم باید متهم را از دست مدعی برهاند و به شهر پناهگاهی که فرار کرده بود بازگردانند. او تا هنگام مرگ کاهن اعظم وقت، در آنجا بماند. | |
| Numb | Dari | 35:27 | و وابستگان مقتول او را در خارج شهر بیابد و او را بکشد، این عمل انتقام، قتل شمرده نمی شود، | |
| Numb | Dari | 35:28 | زیرا که آن شخص می بایست تا مرگ کاهن اعظم در شهر پناهگاه می ماند و بعد از آن به وطن و خانۀ خود بر می گشت. | |
| Numb | Dari | 35:30 | هر کسیکه مرتکب قتل شود به موجب شهادت چند نفر شاهد، قاتل شناخته می شود و باید اعدام گردد. شهادت یکنفر قابل قبول نیست. | |
| Numb | Dari | 35:31 | وقتی کسی قاتل شناخته شد، باید کشته شود و خونبهائی آزادی او را تضمین کرده نمی توانید. | |
| Numb | Dari | 35:32 | از شخصی که به شهر پناهگاه فرار کرده است برای اینکه به او اجازه داده شود پیش از مرگ کاهن اعظم بخانۀ خود برگردد پولی گرفته نشود. | |
| Numb | Dari | 35:33 | سرزمینی را که در آن سکونت دارید آلوده نسازید. قتل و خونریزی مُلک را آلوده می کند و بدون کشتن قاتل کَفارۀ دیگری پذیرفته نشود. | |
Chapter 36
| Numb | Dari | 36:1 | رؤسای خانواده های جلعاد، پسر ماخیر، نواسۀ مَنَسّی، کواسۀ یوسف، پیش موسی و رهبران اسرائیل آمده به موسی گفتند: | |
| Numb | Dari | 36:2 | «خداوند به تو فرمود که زمین را قرار قرعه بین قوم اسرائیل تقسیم کنی و سهم برادر ما، صَلفُحاد را به دخترانش بدهی. | |
| Numb | Dari | 36:3 | حالا اگر آن ها با مردان قبیلۀ دیگری ازدواج کند مُلک و دارائی آن ها به همان قبیله انتقال می یابد و در نتیجه به دارائی آن قبیله اضافه می گردد و از مُلک ما کاسته می شود. | |
| Numb | Dari | 36:4 | و وقتیکه سال یوبیل (یعنی سال تجلیل) برسد، زمین شان به قبیله ای که با مردان آن ازدواج کرده اند، انتقال می یابد و از زمین قبیلۀ پدری ما کاسته می شود.» | |
| Numb | Dari | 36:5 | پس موسی این هدایات را از جانب خداوند به مردم اسرائیل داد: «مردان قبیلۀ یوسف حق بجانب هستند. | |
| Numb | Dari | 36:6 | چیزیکه خداوند در مورد دختران صَلفُحاد فرمود اینست: به آن ها اجازه بدهید با هر مردی که می خواهند ازدواج کنند، اما این مردان باید از قبیلۀ خود شان باشند. | |
| Numb | Dari | 36:7 | در آن صورت هیچ میراث یک قبیلۀ به قبیلۀ دیگری منتقل نمی شود، زیرا سهم هر قبیله باید مثلیکه در اول توزیع شده بود، باقی بماند. | |
| Numb | Dari | 36:8 | دخترانی که در قبایل اسرائیل وارث زمین هستند باید فقط با مردان قبیلۀ خود شان ازدواج کنند تا از زمین آن قبیله چیزی کاسته نشود. | |
| Numb | Dari | 36:10 | پس دختران صَلفُحاد، یعنی محله، تِرزه، حُجله، ملکه و نوعه، فرمان خداوند را که به موسی داده بود بجا آوردند. | |
| Numb | Dari | 36:11 | پس دختران صَلفُحاد، یعنی محله، تِرزه، حُجله، ملکه و نوعه، فرمان خداوند را که به موسی داده بود بجا آوردند. | |
| Numb | Dari | 36:12 | آن ها با مردان قبیلۀ مَنَسّی (پسر یوسف) ازدواج کردند و بنابران میراث آن ها در قبیلۀ خود شان باقی ماند. | |