Site uses cookies to provide basic functionality.

OK
NUMBERS
Up
Toggle notes
Chapter 1
Numb FarOPV 1:1  و در روز اول ماه دوم از سال دوم از بیرون آمدن ایشان از زمین مصر، خداوند دربیابان سینا در خیمه اجتماع موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 1:2  «حساب تمامی جماعت بنی‌اسرائیل را برحسب قبایل و خاندان آبای ایشان، به شماره اسم های همه ذکوران موافق سرهای ایشان بگیرید.
Numb FarOPV 1:3  از بیست ساله و زیاده، هر‌که از اسرائیل به جنگ بیرون می‌رود، تو وهارون ایشان را برحسب افواج ایشان بشمارید.
Numb FarOPV 1:4  و همراه شما یک نفر از هر سبط باشد که هر یک رئیس خاندان آبایش باشد.
Numb FarOPV 1:5  و اسم های کسانی که با شما باید بایستند، این است: از روبین، الیصوربن شدیئور.
Numb FarOPV 1:6  و از شمعون، شلومیئیل بن صوریشدای.
Numb FarOPV 1:7  و از یهودا، نحشون بن عمیناداب.
Numb FarOPV 1:8  و از یساکار، نتنائیل بن صوغر.
Numb FarOPV 1:9  و از زبولون، الیاب بن حیلون.
Numb FarOPV 1:10  و از بنی یوسف: از افرایم، الیشمع بن عمیهود. و از منسی، جملیئیل بن فدهصور.
Numb FarOPV 1:11  از بنیامین، ابیدان بن جدعونی.
Numb FarOPV 1:12  و از دان، اخیعزر بن عمیشدای.
Numb FarOPV 1:13  و از اشیر، فجعیئیل بن عکران.
Numb FarOPV 1:14  و از جاد، الیاساف بن دعوئیل.
Numb FarOPV 1:15  و از نفتالی، اخیرع بن عینان.»
Numb FarOPV 1:16  اینانند دعوت‌شدگان جماعت و سروران اسباط آبای ایشان، و روسای هزاره های اسرائیل.
Numb FarOPV 1:17  و موسی و هارون این کسان را که به نام، معین شدند، گرفتند.
Numb FarOPV 1:18  و در روز اول ماه دوم، تمامی جماعت را جمع کرده، نسب نامه های ایشان را برحسب قبایل و خاندان آبای ایشان، به شماره اسم‌ها از بیست ساله و بالاتر موافق سرهای ایشان خواندند.
Numb FarOPV 1:19  چنانکه خداوندموسی را امر فرموده بود، ایشان را در بیابان سینابشمرد.
Numb FarOPV 1:20  و اما انساب بنی روبین نخست زاده اسرائیل، برحسب قبایل و خاندان آبای ایشان، موافق نامها و سرهای ایشان این بود: هر ذکور ازبیست ساله و بالاتر، جمیع کسانی که برای جنگ بیرون می‌رفتند.
Numb FarOPV 1:21  شمرده شدگان ایشان از سبطروبین، چهل و شش هزار و پانصد نفر بودند.
Numb FarOPV 1:22  و انساب بنی شمعون برحسب قبایل وخاندان آبای ایشان، کسانی که از ایشان شمرده شدند، موافق شماره اسم‌ها و سرهای ایشان این بود: هر ذکور از بیست ساله و بالاتر، هر‌که برای جنگ بیرون می‌رفت.
Numb FarOPV 1:23  شمرده شدگان ایشان ازسبط شمعون، پنجاه و نه هزار و سیصد نفر بودند.
Numb FarOPV 1:24  و انساب بنی جاد برحسب قبایل و خاندان آبای ایشان، موافق شماره اسم‌ها، از بیست ساله وبالاتر، هر‌که برای جنگ بیرون می‌رفت.
Numb FarOPV 1:25  شمرده شدگان ایشان از سبط جاد، چهل و پنج هزار و ششصد و پنجاه نفر بودند.
Numb FarOPV 1:26  و انساب بنی یهودا برحسب قبایل وخاندان آبای ایشان، موافق شماره اسم‌ها ازبیست ساله و بالاتر، هر‌که برای جنگ بیرون می‌رفت.
Numb FarOPV 1:27  شمرده شدگان ایشان از سبط یهودا، هفتاد و چهار هزار و شش صد نفر بودند.
Numb FarOPV 1:28  و انساب بنی یساکار برحسب قبایل وخاندان آبای ایشان، موافق شماره اسم‌ها ازبیست ساله و بالاتر، هر‌که برای جنگ بیرون می‌رفت.
Numb FarOPV 1:29  شمرده شدگان ایشان از سبط یساکار، پنجاه و چهار هزار و چهارصد نفر بودند.
Numb FarOPV 1:30  و انساب بنی زبولون برحسب قبایل وخاندان آبای ایشان، موافق شماره اسم‌ها ازبیست ساله و بالاتر، هر‌که برای جنگ بیرون می‌رفت.
Numb FarOPV 1:31  شمرده شدگان ایشان از سبط زبولون پنجاه و هفت هزار و چهارصد نفر بودند.
Numb FarOPV 1:32  و انساب بنی یوسف از بنی افرایم برحسب قبایل و خاندان آبای ایشان، موافق شماره اسم هااز بیست ساله و بالاتر، هر‌که برای جنگ بیرون می‌رفت.
Numb FarOPV 1:33  شمرده شدگان ایشان از سبط افرایم، چهل هزار و پانصد نفر بودند.
Numb FarOPV 1:34  و انساب بنی منسی برحسب قبایل وخاندان آبای ایشان، موافق شماره اسم‌ها، ازبیست ساله و بالاتر، هر‌که برای جنگ بیرون می‌رفت.
Numb FarOPV 1:35  شمرده شدگان ایشان از سبط منسی، سی و دو هزار و دویست نفر بودند.
Numb FarOPV 1:36  و انساب بنی بنیامین برحسب قبایل وخاندان آبای ایشان، موافق شماره اسم‌ها، ازبیست ساله بالاتر، هر‌که برای جنگ بیرون می‌رفت.
Numb FarOPV 1:37  شمرده شدگان ایشان از سبط بنیامین، سی و پنج هزار و چهارصد نفر بودند.
Numb FarOPV 1:38  و انساب بنی دان برحسب قبایل و خاندان آبای ایشان، موافق شماره اسم‌ها از بیست ساله وبالاتر، هر‌که برای جنگ می‌رفت.
Numb FarOPV 1:39  شمرده شدگان ایشان از سبط دان، شصت و دو هزار و هفتصد نفر بودند.
Numb FarOPV 1:40  و انساب بنی اشیر برحسب قبایل و خاندان آبای ایشان، موافق شماره اسم‌ها از بیست ساله وبالاتر، هر‌که برای جنگ بیرون می‌رفت.
Numb FarOPV 1:41  شمرده شدگان ایشان از سبط اشیر، چهل ویک هزار و پانصد نفر بودند.
Numb FarOPV 1:42  و انساب بنی نفتالی برحسب قبایل وخاندان آبای ایشان، موافق شماره اسم‌ها ازبیست ساله و بالاتر، هر‌که برای جنگ بیرون می‌رفت.
Numb FarOPV 1:43  شمرده شدگان ایشان از سبط نفتالی، پنجاه و سه هزار و پانصد نفر بودند.
Numb FarOPV 1:44  اینانند شمرده شدگانی که موسی و هارون با دوازده نفر از سروران اسرائیل، که یک نفر برای هر خاندان آبای ایشان بود، شمردند.
Numb FarOPV 1:45  و تمامی شمرده شدگان بنی‌اسرائیل برحسب خاندان آبای ایشان، از بیست ساله و بالاتر، هر کس از اسرائیل که برای جنگ بیرون می‌رفت.
Numb FarOPV 1:46  همه شمرده شدگان، ششصد و سه هزار و پانصد وپنجاه نفر بودند.
Numb FarOPV 1:47  اما لاویان برحسب سبط آبای ایشان در میان آنها شمرده نشدند.
Numb FarOPV 1:48  زیرا خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 1:49  «اما سبط لاوی را مشمار و حساب ایشان را درمیان بنی‌اسرائیل مگیر.
Numb FarOPV 1:50  لیکن لاویان را برمسکن شهادت و تمامی اسبابش و بر هرچه علاقه به آن دارد بگمار، و ایشان مسکن و تمامی اسبابش را بردارند، و ایشان آن را خدمت نمایندو به اطراف مسکن خیمه زنند.
Numb FarOPV 1:51  و چون مسکن روانه شود لاویان آن را پایین بیاورند، و چون مسکن افراشته شود لاویان آن را برپا نمایند، وغریبی که نزدیک آن آید، کشته شود.
Numb FarOPV 1:52  و بنی‌اسرائیل هر کس در محله خود و هر کس نزدعلم خویش برحسب افواج خود، خیمه زنند.
Numb FarOPV 1:53  و لاویان به اطراف مسکن شهادت خیمه زنند، مبادا غضب بر جماعت بنی‌اسرائیل بشود، ولاویان شعائر مسکن شهادت را نگاه دارند.»
Numb FarOPV 1:54  پس بنی‌اسرائیل چنین کردند، و برحسب آنچه خداوند موسی را امر فرموده بود، به عمل آوردند.
Chapter 2
Numb FarOPV 2:1  و خداوند موسی و هارون را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 2:2  «هر کس از بنی‌اسرائیل نزد علم ونشان خاندان آبای خویش خیمه زند، در برابر واطراف خیمه اجتماع خیمه زنند.
Numb FarOPV 2:3  و به‌جانب مشرق به سوی طلوع آفتاب اهل علم محله یهودابرحسب افواج خود خیمه زنند، و رئیس بنی یهودا نحشون بن عمیناداب باشد.
Numb FarOPV 2:4  و فوج اوکه از ایشان شمرده شدند هفتاد و چهار هزار وششصد نفر بودند.
Numb FarOPV 2:5  و سبط یساکار در پهلوی اوخیمه زنند، و رئیس بنی یساکار نتنائیل بن صوغرباشد.
Numb FarOPV 2:6  و فوج او که از ایشان شمرده شدند پنجاه و چهار هزار و چهارصد نفر بودند.
Numb FarOPV 2:7  و سبطزبولون و رئیس بنی زبولون الیاب بن حیلون باشد.
Numb FarOPV 2:8  و فوج او که از ایشان شمرده شدند، پنجاه وهفت هزار و چهارصد نفر بودند.
Numb FarOPV 2:9  جمیع شمرده شدگان محله یهودا برحسب افواج ایشان صد و هشتاد و شش هزار و چهارصد نفر بودند. وایشان اول کوچ کنند.
Numb FarOPV 2:10  و بر جانب جنوب، علم محله روبین برحسب افواج ایشان باشد، و رئیس بنی روبین الیصور بن شدیئور باشد.
Numb FarOPV 2:11  و فوج او که از ایشان شمرده شدند چهل و شش هزار و پانصد نفر بودند.
Numb FarOPV 2:12  و در پهلوی او سبط شمعون خیمه زنندو رئیس بنی شمعون شلومیئیل بن صوریشدای باشد.
Numb FarOPV 2:13  و فوج او که از ایشان شمرده شدند، پنجاه و نه هزار و سیصد نفر بودند.
Numb FarOPV 2:14  و سبط جادو رئیس بنی جاد الیاساف بن رعوئیل باشد.
Numb FarOPV 2:15  وفوج او که از ایشان شمرده شدند، چهل و پنج هزار و ششصد و پنجاه نفر بودند.
Numb FarOPV 2:16  جمیع شمرده شدگان محله روبین برحسب افواج ایشان صد و پنجاه و یک هزار و چهارصد و پنجاه نفربودند و ایشان دوم کوچ کنند.
Numb FarOPV 2:17  و بعد از آن خیمه اجتماع با محله لاویان درمیان محله‌ها کوچ کند، چنانکه خیمه می‌زنند، همچنان هر کس در جای خود نزد علمهای خویش کوچ کنند.
Numb FarOPV 2:18  و به طرف مغرب، علم محله افرایم برحسب افواج ایشان و رئیس بنی افرایم، الیشمع بن عمیهود باشد.
Numb FarOPV 2:19  و فوج او که از ایشان شمرده شدند، چهل هزار و پانصد نفر بودند.
Numb FarOPV 2:20  و درپهلوی او سبط منسی، و رئیس بنی منسی جملیئیل بن فدهصور باشد.
Numb FarOPV 2:21  و فوج او که ازایشان شمرده شدند، سی و دو هزار و دویست نفربودند.
Numb FarOPV 2:22  و سبط بنیامین و رئیس بنی بنیامین، ابیدان بن جدعونی باشد.
Numb FarOPV 2:23  و فوج او که از ایشان شمرده شدند، سی و پنج هزار و چهارصد نفربودند.
Numb FarOPV 2:24  جمیع شمرده شدگان محله افرایم برحسب افواج ایشان، صد و هشت هزار و یکصدنفر بودند، و ایشان سوم کوچ کنند.
Numb FarOPV 2:25  و به طرف شمال، علم محله دان، برحسب افواج ایشان، و رئیس بنی دان اخیعزر بن عمیشدای باشد.
Numb FarOPV 2:26  و فوج او که از ایشان شمرده شدند، شصت و دو هزاروهفت صد نفر بودند.
Numb FarOPV 2:27  ودر پهلوی ایشان سبط اشیر خیمه زنند، و رئیس بنی اشیر فجعیئیل بن عکران باشد.
Numb FarOPV 2:28  و فوج او که از ایشان شمرده شدند، چهل و یک هزار و پانصدنفر بودند.
Numb FarOPV 2:29  و سبط نفتالی و رئیس بنی نفتالی اخیرع بن عینان باشد.
Numb FarOPV 2:30  و فوج او که از ایشان شمرده شدند، پنجاه و سه هزار و چهارصد نفربودند.
Numb FarOPV 2:31  جمیع شمرده شدگان محله دان، صد وپنجاه و هفت هزار و ششصد نفر بودند. ایشان نزدعلمهای خود در عقب کوچ کنند.
Numb FarOPV 2:32  اینانند شمرده شدگان بنی‌اسرائیل برحسب خاندان آبای ایشان، جمیع شمرده شدگان محله‌ها موافق افواج ایشان شش صد و سه هزار وپانصد و پنجاه نفر بودند.
Numb FarOPV 2:33  اما لاویان چنانکه خداوند به موسی‌امر فرموده بود، در میان بنی‌اسرائیل شمرده نشدند.
Numb FarOPV 2:34  و بنی‌اسرائیل موافق هرچه خداوند به موسی‌امر فرموده بود، عمل نمودند، به اینطورنزد علمهای خود خیمه می‌زدند و به اینطور هرکس برحسب قبایل خود با خاندان آبای خودکوچ می‌کردند.
Chapter 3
Numb FarOPV 3:1  این است انساب هارون و موسی در روزی که خداوند در کوه سینا با موسی متکلم شد.
Numb FarOPV 3:2  و نامهای پسران هارون این است: نخست زاده‌اش ناداب و ابیهو و العازار و ایتامار.
Numb FarOPV 3:3  این است نامهای پسران هارون کهنه که مسح شده بودند که ایشان را برای کهانت تخصیص نمود.
Numb FarOPV 3:4  اما ناداب و ابیهو در حضور خداوندمردند، هنگامی که ایشان در بیابان سینا آتش غریب به حضور خداوند گذرانیدند، و ایشان را پسری نبود و العازار و ایتامار به حضور پدر خودهارون، کهانت می‌نمودند.
Numb FarOPV 3:5  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 3:6  «سبط لاوی را نزدیک آورده، ایشان را پیش هارون کاهن حاضر کن تا او را خدمت نمایند.
Numb FarOPV 3:7  وایشان شعائر او و شعائر تمامی جماعت را پیش خیمه اجتماع نگاه داشته، خدمت مسکن را بجاآورند.
Numb FarOPV 3:8  و جمیع اسباب خیمه اجتماع و شعائربنی‌اسرائیل را نگاه داشته، خدمت مسکن را بجاآورند.
Numb FarOPV 3:9  و لاویان را به هارون و پسرانش بده، زیراکه ایشان از جانب بنی‌اسرائیل بالکل به وی داده شده‌اند.
Numb FarOPV 3:10  و هارون و پسرانش را تعیین نما تاکهانت خود را بجا بیاورند، و غریبی که نزدیک آید، کشته شود.»
Numb FarOPV 3:11  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 3:12  «که اینک من لاویان را از میان بنی‌اسرائیل، به عوض هر نخست زاده‌ای از بنی‌اسرائیل که رحم را بگشاید گرفته‌ام، پس لاویان از آن من می‌باشند.
Numb FarOPV 3:13  زیرا جمیع نخست زادگان از آن منند، و درروزی که همه نخست زادگان زمین مصر را کشتم، جمیع نخست زادگان اسرائیل را خواه از انسان وخواه از بهایم برای خود تقدیس نمودم، پس ازآن من می‌باشند. من یهوه هستم.»
Numb FarOPV 3:14  و خداوند موسی را در بیابان سینا خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 3:15  «بنی لاوی را برحسب خاندان آباو قبایل ایشان بشمار، هر ذکور ایشان را از یک ماهه و زیاده بشمار.»
Numb FarOPV 3:16  پس موسی برحسب قول خداوند چنانکه مامور شد، ایشان را شمرد.
Numb FarOPV 3:17  وپسران لاوی موافق نامهای ایشان اینانند: جرشون و قهات و مراری.
Numb FarOPV 3:18  و نامهای بنی جرشون برحسب قبایل ایشان این است: لبنی و شمعی.
Numb FarOPV 3:19  و پسران قهات برحسب قبایل ایشان: عمرام ویصهار و حبرون و عزیئیل.
Numb FarOPV 3:20  و پسران مراری برحسب قبایل ایشان: محلی و موشی بودند. اینانند قبایل لاویان برحسب خاندان آبای ایشان.
Numb FarOPV 3:21  و از جرشون، قبیله لبنی و قبیله شمعی. اینانند قبایل جرشونیان.
Numb FarOPV 3:22  و شمرده شدگان ایشان به شماره همه ذکوران از یک ماهه و بالاتر، شمرده شدگان ایشان هفت هزار و پانصد نفربودند.
Numb FarOPV 3:23  و قبایل جرشونیان در عقب مسکن، به طرف مغرب خیمه زنند.
Numb FarOPV 3:24  و سرور خاندان آبای جرشونیان، الیاساف بن لایل باشد.
Numb FarOPV 3:25  و ودیعت بنی جرشون در خیمه اجتماع، مسکن و خیمه وپوشش آن و پرده دروازه خیمه اجتماع باشد.
Numb FarOPV 3:26  و تجیرهای صحن و پرده دروازه صحن که پیش روی مسکن و به اطراف مذبح است وطنابهایش با هر خدمت آنها.
Numb FarOPV 3:27  و از قهات، قبیله عمرامیان و قبیله یصهاریان و قبیله حبرونیان و قبیله عزیئیلیان، اینانند قبایل قهاتیان.
Numb FarOPV 3:28  به شماره همه ذکوران ازیک ماهه و بالاتر، هشت هزار و شش صد نفربودند که ودیعت قدس را نگاه می‌داشتند.
Numb FarOPV 3:29  وقبایل بنی قهات به طرف جنوب مسکن، خیمه بزنند.
Numb FarOPV 3:30  و سرور خاندان آبای قبایل قهاتیان، الیاصافان بن عزیئیل باشد.
Numb FarOPV 3:31  و ودیعت ایشان تابوت و میز و شمعدان و مذبح‌ها و اسباب قدس که با آنها خدمت می‌کنند، و حجاب و هر خدمت آن باشد.
Numb FarOPV 3:32  و سرور سروران لاویان، العازار بن هارون کاهن باشد، و نظارت نگهبانان خدمت قدس، او را خواهد بود.
Numb FarOPV 3:33  و از مراری، قبیله محلیان و قبیله موشیان؛ اینانند قبایل مراری.
Numb FarOPV 3:34  و شمرده شدگان ایشان وشماره همه ذکوران از یک ماهه و بالاتر، شش هزار و دویست نفر بودند.
Numb FarOPV 3:35  و سرور خاندان آبای قبایل مراری، صوریئیل بن ابیحایل باشد وایشان به طرف شمالی مسکن، خیمه بزنند.
Numb FarOPV 3:36  وودیعت معین بنی مراری، تختهای مسکن وپشت بندهایش و ستونهایش و پایه هایش وتمامی اسبابش با تمامی خدمتش باشد.
Numb FarOPV 3:37  وستونهای اطراف صحن و پایه های آنها و میخها وطنابهای آنها.
Numb FarOPV 3:38  و پیش مسکن به طرف مشرق و پیش روی خیمه اجتماع به طرف طلوع شمس، موسی وهارون و پسرانش خیمه بزنند و نگاهبانی قدس راو نگاهبانی بنی‌اسرائیل را بدارند. و هر غریبی که نزدیک آید، کشته شود.
Numb FarOPV 3:39  و جمع شمرده شدگان لاویان که موسی و هارون ایشان را برحسب قبایل ایشان و فرمان خداوند شمردند، همه ذکوران ازیک ماهه و بالاتر، بیست و دو هزار نفر بودند.
Numb FarOPV 3:40  و خداوند به موسی گفت: «جمیع نخست زادگان نرینه بنی‌اسرائیل را از یک ماهه وبالاتر بشمار، و حساب نامهای ایشان را بگیر.
Numb FarOPV 3:41  ولاویان را به عوض همه نخست زادگان بنی‌اسرائیل برای من که یهوه هستم بگیر، و بهایم لاویان را به عوض همه نخست زادگان بهایم بنی‌اسرائیل.»
Numb FarOPV 3:42  پس موسی چنانکه خداوند او را امرفرموده بود، همه نخست زادگان بنی‌اسرائیل راشمرد.
Numb FarOPV 3:43  و جمیع نخست زادگان نرینه، برحسب شماره اسم های شمرده شدگان ایشان از یک ماهه و بالاتر، بیست و دو هزار و دویست و هفتاد و سه نفر بودند.
Numb FarOPV 3:44  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 3:45  «لاویان را به عوض جمیع نخست زادگان بنی‌اسرائیل، و بهایم لاویان را به عوض بهایم ایشان بگیر، و لاویان از آن من خواهند بود. من یهوه هستم.
Numb FarOPV 3:46  و اما درباره فدیه دویست و هفتادو سه نفر از نخست زادگان بنی‌اسرائیل که برلاویان زیاده‌اند،
Numb FarOPV 3:47  پنج مثقال برای هر سری بگیر، آن را موافق مثقال قدس که بیست جیره یک مثقال باشد، بگیر.
Numb FarOPV 3:48  و نقد فدیه آنانی که از ایشان زیاده‌اند به هارون و پسرانش بده.»
Numb FarOPV 3:49  پس موسی نقد فدیه را از آنانی که زیاده بودند، بر کسانی که لاویان فدیه آنها شده بودند، گرفت.
Numb FarOPV 3:50  و از نخست زادگان بنی‌اسرائیل نقد راکه هزار و سیصد و شصت و پنج مثقال موافق مثقال قدس باشد، گرفت.
Numb FarOPV 3:51  و موسی نقد فدیه رابرحسب قول خداوند چنانکه خداوند موسی راامر فرموده بود، به هارون و پسرانش داد.
Chapter 4
Numb FarOPV 4:1  و خداوند موسی و هارون را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 4:2  «حساب بنی قهات را از میان بنی لاوی برحسب قبایل و خاندان آبای ایشان بگیر.
Numb FarOPV 4:3  از سی ساله و بالاتر تا پنجاه ساله، هر‌که داخل خدمت شود تا در خیمه اجتماع کار کند.
Numb FarOPV 4:4  «و خدمت بنی قهات در خیمه اجتماع، کارقدس‌الاقداس باشد.
Numb FarOPV 4:5  و هنگامی که اردو کوچ می‌کند هارون وپسرانش داخل شده، پوشش حجاب را پایین بیاورند، و تابوت شهادت را به آن بپوشانند.
Numb FarOPV 4:6  و برآن پوشش پوست خز آبی بگذارند و جامه‌ای که تمام آن لاجوردی باشد بالای آن پهن نموده، چوب دستهایش را بگذرانند.
Numb FarOPV 4:7  «و بر میز نان تقدمه، جامه لاجوردی بگسترانند و بر آن، بشقابها و قاشقها و کاسه‌ها وپیاله های ریختنی را بگذرانند و نان دائمی بر آن باشد.
Numb FarOPV 4:8  و جامه قرمز بر آنها گسترانیده، آن را به پوشش پوست خز بپوشانند و چوبدستهایش رابگذرانند.
Numb FarOPV 4:9  «و جامه لاجوردی گرفته، شمعدان روشنایی و چراغهایش و گلگیرهایش وسینی هایش و تمامی ظروف روغنش را که به آنهاخدمتش می‌کنند بپوشانند،
Numb FarOPV 4:10  و آن را و همه اسبابش را در پوشش پوست خز گذارده، برچوب دستی بگذارند.
Numb FarOPV 4:11  «و بر مذبح زرین، جامه لاجوردی گسترانیده، آن را به پوشش پوست خز بپوشانند، و چوب دستهایش را بگذرانند.
Numb FarOPV 4:12  «و تمامی اسباب خدمت را که به آنها درقدس خدمت می‌کنند گرفته، آنها را در جامه لاجوردی بگذرانند، و آنها را به پوشش پوست خز پوشانیده، بر چوب دست بنهند.
Numb FarOPV 4:13  «و مذبح را از خاکستر خالی کرده، جامه ارغوانی بر آن بگسترانند.
Numb FarOPV 4:14  و جمیع اسبابش راکه به آنها خدمت آن را می‌کنند یعنی مجمرها وچنگالها و خاک اندازها و کاسه‌ها، همه اسباب مذبح را بر روی آن بنهند، و بر آن پوشش، پوست خز گسترانیده، چوب دستهایش را بگذرانند.
Numb FarOPV 4:15  «و چون هارون و پسرانش در هنگام کوچ کردن اردو، از پوشانیدن قدس و تمامی اسباب قدس فارغ شوند، بعد از آن پسران قهات برای برداشتن آن بیایند، اما قدس را لمس ننمایند مبادابمیرند، این چیزها از خیمه اجتماع حمل بنی قهات می‌باشد.
Numb FarOPV 4:16  «و ودیعت العازار بن هارون کاهن، روغن بجهت روشنایی و بخور خوشبو و هدیه آردی دائمی و روغن مسح و نظارت تمامی مسکن می‌باشد، با هرآنچه در آن است، خواه از قدس وخواه از اسبابش.»
Numb FarOPV 4:17  و خداوند موسی و هارون را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 4:18  «سبط قبایل قهاتیان را از میان لاویان منقطع مسازید.
Numb FarOPV 4:19  بلکه با ایشان چنین رفتارنمایید تا چون به قدس‌الاقداس نزدیک آیند، زنده بمانند و نمیرند. هارون و پسرانش داخل آن بشوند، و هریک از ایشان را به خدمت و حمل خود بگمارند.
Numb FarOPV 4:20  و اما ایشان بجهت دیدن قدس لحظه‌ای هم داخل نشوند، مبادا بمیرند.»
Numb FarOPV 4:21  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 4:22  «حساب بنی جرشون را نیز برحسب خاندان آباو قبایل ایشان بگیر.
Numb FarOPV 4:23  از سی ساله و بالاتر تاپنجاه ساله ایشان را بشمار، هر‌که داخل شود تادر خیمه اجتماع به شغل بپردازد و خدمت بنماید.
Numb FarOPV 4:24  «این است خدمت قبایل بنی جرشون درخدمت گذاری و حمل،
Numb FarOPV 4:25  که تجیرهای مسکن وخیمه اجتماع را با پوشش آن و پوشش پوست خز که بر بالای آن است، و پرده دروازه خیمه اجتماع را بردارند.
Numb FarOPV 4:26  و تجیرهای صحن و پرده مدخل دروازه صحن، که پیش مسکن و به اطراف مذبح است، و طنابهای آنها و همه اسباب خدمت آنها و هرچه به آنها باید کرده شود، ایشان بکنند.
Numb FarOPV 4:27  و تمامی خدمت بنی جرشون در هر حمل وخدمت ایشان، به فرمان هارون و پسران او بشود، و جمیع حملهای ایشان را بر ایشان ودیعت گذارید.
Numb FarOPV 4:28  این است خدمت قبایل بنی جرشون در خیمه اجتماع. و نظارت ایشان به‌دست ایتامار بن هارون کاهن باشد.
Numb FarOPV 4:29  «و بنی مراری را برحسب قبایل و خاندان آبای ایشان بشمار.
Numb FarOPV 4:30  از سی ساله و بالاتر تاپنجاه ساله هرکه به خدمت داخل شود، تا کارخیمه اجتماع را بنماید. ایشان را بشمار.
Numb FarOPV 4:31  این است ودیعت حمل ایشان، در تمامی خدمت ایشان در خیمه اجتماع، تختهای مسکن وپشت بندهایش و ستونهایش و پایه هایش
Numb FarOPV 4:32  وستونهای اطراف صحن و پایه های آنها و میخهای آنها و طنابهای آنها با همه اسباب آنها، و تمامی خدمت آنها، پس اسباب ودیعت حمل ایشان رابه نامها حساب کنید.
Numb FarOPV 4:33  این است خدمت قبایل بنی مراری در تمامی خدمت ایشان در خیمه اجتماع، زیردست ایتامار بن هارون کاهن.»
Numb FarOPV 4:34  و موسی و هارون و سروران جماعت، بنی قهات را برحسب قبایل و خاندان آبای ایشان شمردند.
Numb FarOPV 4:35  از سی ساله و بالاتر تا پنجاه ساله هرکه به خدمت داخل می‌شد تا در خیمه اجتماع مشغول شود.
Numb FarOPV 4:36  و شمرده شدگان ایشان برحسب قبایل ایشان، دو هزار و هفتصد و پنجاه نفر بودند.
Numb FarOPV 4:37  اینانند شمرده شدگان قبایل قهاتیان، هرکه درخیمه اجتماع کار می‌کرد که موسی و هارون ایشان را برحسب آنچه خداوند به واسطه موسی فرموده بود، شمردند.
Numb FarOPV 4:38  و شمرده شدگان بنی جرشون برحسب قبایل و خاندان آبای ایشان،
Numb FarOPV 4:39  از سی ساله وبالاتر تا پنجاه ساله، هرکه به خدمت داخل می‌شدتا در خیمه اجتماع کار کند.
Numb FarOPV 4:40  و شمرده شدگان ایشان برحسب قبایل و خاندان آبای ایشان، دوهزار و ششصد و سی نفر بودند.
Numb FarOPV 4:41  اینانند شمرده شدگان قبایل بنی جرشون، هرکه در خیمه اجتماع کار می‌کرد که موسی و هارون ایشان رابرحسب فرمان خداوند شمردند.
Numb FarOPV 4:42  و شمرده شدگان قبایل بنی مراری برحسب قبایل و خاندان آبای ایشان،
Numb FarOPV 4:43  از سی ساله وبالاتر تا پنجاه ساله، هرکه به خدمت داخل می‌شدتا در خیمه اجتماع کار کند.
Numb FarOPV 4:44  و شمرده شدگان ایشان برحسب قبایل ایشان سه هزار و دویست نفر بودند.
Numb FarOPV 4:45  اینانند شمرده شدگان قبایل بنی مراری که موسی و هارون ایشان را برحسب آنچه خداوند به واسطه موسی فرموده بود، شمردند.
Numb FarOPV 4:46  جمیع شمرده شدگان لاویان که موسی وهارون و سروران اسرائیل ایشان را برحسب قبایل و خاندان آبای ایشان شمردند،
Numb FarOPV 4:47  از سی ساله و بالاتر تا پنجاه ساله هرکه داخل می‌شد تاکار خدمت و کار حملها را در خیمه اجتماع بکند.
Numb FarOPV 4:48  شمرده شدگان ایشان هشت هزار وپانصد و هشتاد نفر بودند،
Numb FarOPV 4:49  برحسب فرمان خداوند به توسط موسی، هرکس موافق خدمتش و حملش شمرده شد. و چنانکه خداوند موسی را امر فرموده بود، اوایشان را شمرد.
Chapter 5
Numb FarOPV 5:1  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 5:2  «بنی‌اسرائیل را امر فرما که مبروص را وهرکه جریان دارد و هرکه از میته نجس شود، ازاردو اخراج کنند.
Numb FarOPV 5:3  خواه مرد و خواه زن، ایشان رااخراج نمایید؛ بیرون از اردو ایشان را اخراج نمایید، تا اردوی خود را جایی که من در میان ایشان ساکن هستم، نجس نسازند.»
Numb FarOPV 5:4  وبنی‌اسرائیل چنین کردند، و آن کسان را بیرون ازاردو اخراج کردند. چنانکه خداوند به موسی گفته بود، بنی‌اسرائیل به آن طور عمل نمودند.
Numb FarOPV 5:5  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 5:6  «بنی‌اسرائیل را بگو: هرگاه مردی یا زنی به هرکدام از جمیع گناهان انسان مرتکب شده، به خداوند خیانت ورزد، و آن شخص مجرم شود،
Numb FarOPV 5:7  آنگاه گناهی را که کرده است اعتراف بنماید، واصل جرم خود را رد نماید، و خمس آن را برآن مزید کرده، به کسی‌که بر او جرم نموده است، بدهد.
Numb FarOPV 5:8  و اگر آن کس را ولی‌ای نباشد که دیه جرم به او داده شود، آنگاه دیه جرمی که برای خداوندداده می‌شود، از آن کاهن خواهد بود، علاوه برقوچ کفاره که به آن درباره وی کفاره می‌شود.
Numb FarOPV 5:9  وهر هدیه افراشتنی از همه موقوفات بنی‌اسرائیل که نزد کاهن می‌آورند، از آن او باشد.
Numb FarOPV 5:10  وموقوفات هر کس از آن او خواهد بود، و هرچه که کسی به کاهن بدهد، از آن او باشد.»
Numb FarOPV 5:11  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 5:12  «بنی‌اسرائیل را خطاب کرده، به ایشان بگو: هرگاه زن کسی از او برگشته، به وی خیانت ورزد،
Numb FarOPV 5:13  و مردی دیگر با او همبستر شود، و این ازچشمان شوهرش پوشیده و مستور باشد، آن زن نجس می‌باشد، و اگر بر او شاهدی نباشد و در عین فعل گرفتار نشود،
Numb FarOPV 5:14  و روح غیرت بر او بیایدو به زن خود غیور شود، و آن زن نجس شده باشد، یا روح غیرت بر او بیاید و به زن خود غیورشود، و آن زن نجس نشده باشد،
Numb FarOPV 5:15  پس آن مردزن خود را نزد کاهن بیاورد، و بجهت او برای هدیه، یک عشر ایفه آرد جوین بیاورد، و روغن برآن نریزد، و کندر بر آن ننهد، زیرا که هدیه غیرت است و هدیه یادگار، که گناه را بیاد می‌آورد.
Numb FarOPV 5:16  «و کاهن او را نزدیک آورده، به حضورخداوند برپا دارد.
Numb FarOPV 5:17  و کاهن آب مقدس در ظرف سفالین بگیرد، و کاهن قدری از غباری که بر زمین مسکن باشد گرفته، بر آب بپاشد.
Numb FarOPV 5:18  و کاهن زن رابه حضور خداوند برپا داشته، موی سر او را بازکند و هدیه یادگار را که هدیه غیرت باشد بردست آن زن بگذارد، و آب تلخ لعنت بر دست کاهن باشد.
Numb FarOPV 5:19  و کاهن به زن قسم داده، به وی بگوید: اگر کسی با تو همبستر نشده، و اگر بسوی نجاست به کسی غیر از شوهر خود برنگشته‌ای، پس از این آب تلخ لعنت مبرا شوی.
Numb FarOPV 5:20  و لیکن اگر به غیر از شوهر خود برگشته، نجس شده‌ای، وکسی غیر از شوهرت با تو همبستر شده است،
Numb FarOPV 5:21  آنگاه کاهن زن را قسم لعنت بدهد و کاهن به زن بگوید: خداوند تو را در میان قومت موردلعنت و قسم بسازد به اینکه خداوند ران تو راساقط و شکم تو را منتفخ گرداند.
Numb FarOPV 5:22  و این آب لعنت در احشای تو داخل شده، شکم تو را منتفخ و ران تو را ساقط بسازد. و آن زن بگوید: آمین آمین.
Numb FarOPV 5:23  «و کاهن این لعنتها را در طوماری بنویسد، و آنها را در آب تلخ محو کند.
Numb FarOPV 5:24  و آن آب لعنت تلخ را به زن بنوشاند، و آن آب لعنت در او داخل شده، تلخ خواهد شد.
Numb FarOPV 5:25  و کاهن هدیه غیرت رااز دست زن گرفته، آن هدیه را به حضور خداوندبجنباند، و آن را نزد مذبح بیاورد.
Numb FarOPV 5:26  و کاهن مشتی از هدیه برای یادگاری آن گرفته، آن را برمذبح بسوزاند و بعد از آن، آن آب را به زن بنوشاند.
Numb FarOPV 5:27  و چون آب را به او نوشانید، اگرنجس شده و به شوهر خود خیانت ورزیده باشد، آن آب لعنت داخل او شده، تلخ خواهد شد، وشکم او منتفخ و ران او ساقط خواهد گردید، و آن زن در میان قوم خود مورد لعنت خواهدبود.
Numb FarOPV 5:28  واگر آن زن نجس نشده، طاهر باشد، آنگاه مبراشده، اولاد خواهد زایید.
Numb FarOPV 5:29  «این است قانون غیرت، هنگامی که زن ازشوهر خود برگشته، نجس شده باشد.
Numb FarOPV 5:30  یاهنگامی که روح غیرت بر مرد بیاید، و بر زنش غیور شود، آنگاه زن را به حضور خداوند برپابدارد، و کاهن تمامی این قانون را درباره او اجرادارد.
Numb FarOPV 5:31  پس آن مرد از گناه مبرا شود، و زن گناه خود را متحمل خواهد بود.»
Chapter 6
Numb FarOPV 6:1  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 6:2  «بنی‌اسرائیل را خطاب کرده، به ایشان بگو: چون مرد یا زن نذر خاص، یعنی نذر نذیره بکند، و خود را برای خداوند تخصیص نماید،
Numb FarOPV 6:3  آنگاه از شراب و مسکرات بپرهیزد و سرکه شراب و سرکه مسکرات را ننوشد، و هیچ عصیرانگور ننوشد، و انگور تازه یا خشک نخورد.
Numb FarOPV 6:4  وتمام ایام تخصیصش از هر چیزی که از تاک انگور ساخته شود، از هسته تا پوست نخورد.
Numb FarOPV 6:5  «و تمام ایام نذر تخصیص او، استره بر سر اونیاید، و تا انقضای روزهایی که خود را برای خداوند تخصیص نموده است، مقدس شده، گیسهای موی سر خود را بلند دارد.
Numb FarOPV 6:6  و تمام روزهایی که خود را برای خداوندتخصیص نموده است، نزدیک بدن میت نیاید.
Numb FarOPV 6:7  برای پدر و مادر و برادر و خواهر خود، هنگامی که بمیرند خویشتن را نجس نسازد، زیرا که تخصیص خدایش بر سر وی می‌باشد.
Numb FarOPV 6:8  تمامی روزهای تخصیصش برای خداوند مقدس خواهد بود.
Numb FarOPV 6:9  «و اگر کسی دفعت ناگهان نزد او بمیرد، پس سر خود را در روز طهارت خویش بتراشد، یعنی در روز هفتم آن را بتراشد.
Numb FarOPV 6:10  و در روز هشتم دوفاخته یا دو جوجه کبوتر نزد کاهن به در خیمه اجتماع بیاورد.
Numb FarOPV 6:11  و کاهن یکی را برای قربانی گناه و دیگری را برای قربانی سوختنی گذرانیده، برای وی کفاره نماید، از آنچه به‌سبب میت، گناه کرده است و سر او را در آن روز تقدیس نماید.
Numb FarOPV 6:12  و روزهای تخصیص خود را برای خداوند (ازنو) تخصیص نماید، و بره نرینه یک ساله برای قربانی جرم بیاورد، لیکن روزهای اول ساقطخواهد بود، چونکه تخصیصش نجس شده است.
Numb FarOPV 6:13  «این است قانون نذیره، چون روزهای تخصیص او تمام شود، آنگاه او را نزد دروازه خیمه اجتماع بیاورند.
Numb FarOPV 6:14  و قربانی خود را برای خداوند بگذراند، یعنی یک بره نرینه یک ساله بی‌عیب بجهت قربانی سوختنی، و یک بره ماده‌یک ساله بی‌عیب، بجهت قربانی گناه، و یک قوچ بی عیب بجهت ذبیحه سلامتی.
Numb FarOPV 6:15  و یک سبد نان فطیر یعنی گرده های آرد نرم سرشته شده باروغن، و قرصهای فطیر مسح شده با روغن، وهدیه آردی آنها و هدیه ریختنی آنها.
Numb FarOPV 6:16  «و کاهن آنها را به حضور خداوند نزدیک آورده، قربانی گناه و قربانی سوختنی او رابگذراند.
Numb FarOPV 6:17  و قوچ را با سبد نان فطیر بجهت ذبیحه سلامتی برای خداوند بگذراند، و کاهن هدیه آردی و هدیه ریختنی او را بگذراند.
Numb FarOPV 6:18  «و آن نذیره سر تخصیص خود را نزد درخیمه اجتماع بتراشد، و موی سر تخصیص خودرا گرفته، آن را بر آتشی که زیر ذبیحه سلامتی است بگذراند.
Numb FarOPV 6:19  «و کاهن سردست بریان شده قوچ را با یک گرده فطیر از سبد و یک قرص فطیر گرفته، آن رابر دست نذیره، بعد از تراشیدن سر تخصیصش بگذارد.
Numb FarOPV 6:20  و کاهن آنها را بجهت هدیه جنبانیدنی به حضور خداوند بجنباند، این با سینه جنبانیدنی و ران افراشتنی برای کاهن، مقدس است. و بعد ازآن نذیره شراب بنوشد.
Numb FarOPV 6:21  «این است قانون نذیره‌ای که نذر بکند وقانون قربانی که بجهت تخصیص خود برای خداوند باید بگذراند، علاوه بر آنچه دستش به آن می‌رسد موافق نذری که کرده باشد، همچنین برحسب قانون تخصیص خود، باید بکند.»
Numb FarOPV 6:22  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 6:23  «هارون و پسرانش را خطاب کرده، بگو: به اینطور بنی‌اسرائیل را برکت دهید و به ایشان بگویید:
Numb FarOPV 6:24  «یهوه تو را برکت دهد و تو را محافظت نماید.
Numb FarOPV 6:25  یهوه روی خود را بر تو تابان سازد و برتو رحمت کند.
Numb FarOPV 6:26  یهوه روی خود را بر توبرافرازد و تو را سلامتی بخشد،
Numb FarOPV 6:27  و نام مرابنی‌اسرائیل بگذارند، و من ایشان را برکت خواهم داد.»
Chapter 7
Numb FarOPV 7:1  و در روزی که موسی از برپا داشتن مسکن فارغ شده و آن را مسح نموده و تقدیس کرده و تمامی اسبابش را و مذبح را با تمامی اسبابش مسح کرده و تقدیس نموده بود،
Numb FarOPV 7:2  سروران اسرائیل و روسای خاندان آبای ایشان هدیه گذرانیدند. و اینها روسای اسباط بودند که برشمرده شدگان گماشته شدند.
Numb FarOPV 7:3  پس ایشان بجهت هدیه خود، به حضور خداوند شش ارابه‌سرپوشیده و دوازده گاو آوردند، یعنی یک ارابه برای دو سرور، و برای هر نفری یک گاو، و آنها راپیش روی مسکن آوردند.
Numb FarOPV 7:4  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 7:5  «اینها را از ایشان بگیر تا برای بجا آوردن خدمت خیمه اجتماع به‌کار آید، و به لاویان به هرکس به اندازه خدمتش تسلیم نما.»
Numb FarOPV 7:6  پس موسی ارابه‌ها و گاوها را گرفته، آنها را به لاویان تسلیم نمود.
Numb FarOPV 7:7  دو ارابه و چهار گاو به بنی جرشون، به اندازه خدمت ایشان تسلیم نمود.
Numb FarOPV 7:8  و چهار ارابه و هشت گاو به بنی مراری، به اندازه خدمت ایشان، به‌دست ایتامار بن هارون کاهن تسلیم نمود.
Numb FarOPV 7:9  اما به بنی قهات هیچ نداد، زیراخدمت قدس متعلق به ایشان بود و آن را بر دوش خود برمی داشتند.
Numb FarOPV 7:10  و سروران بجهت تبرک مذبح، در روز مسح کردن آن، هدیه گذرانیدند. وسروران هدیه خود را پیش مذبح آوردند.
Numb FarOPV 7:11  وخداوند به موسی گفت که هر سرور در روز نوبه خود هدیه خویش را بجهت تبرک مذبح بگذراند.
Numb FarOPV 7:12  و در روز اول، نحشون بن عمیناداب ازسبط یهودا هدیه خود را گذرانید.
Numb FarOPV 7:13  و هدیه اویک طبق نقره بود که وزنش صد و سی مثقال بود، و یک لگن نقره، هفتاد مثقال به مثقال قدس که هردوی آنها پر از آرد نرم مخلوط شده با روغن بودبجهت هدیه آردی.
Numb FarOPV 7:14  و یک قاشق طلا ده مثقال پر از بخور.
Numb FarOPV 7:15  و یک گاو جوان و یک قوچ و یک بره نرینه یک ساله بجهت قربانی سوختنی.
Numb FarOPV 7:16  ویک بز نر بجهت قربانی گناه.
Numb FarOPV 7:17  و بجهت ذبیحه سلامتی، دو گاو و پنج قوچ و پنج بز نر و پنج بره نرینه یک ساله، این بود هدیه نحشون بن عمیناداب.
Numb FarOPV 7:18  و در روز دوم، نتنائیل بن صوغر، سروریساکار هدیه گذرانید.
Numb FarOPV 7:19  و هدیه‌ای که او گذرانیدیک طبق نقره بود که وزنش صد و سی مثقال بود، و یک لگن نقره هفتاد مثقال، موافق مثقال قدس، هر دوی آنها پر از آرد نرم مخلوط با روغن بجهت هدیه آردی.
Numb FarOPV 7:20  و یک قاشق طلا ده مثقال پر ازبخور.
Numb FarOPV 7:21  و یک گاو جوان و یک قوچ و یک بره نرینه یک ساله، بجهت قربانی سوختنی.
Numb FarOPV 7:22  و یک بز نر بجهت قربانی گناه.
Numb FarOPV 7:23  و بجهت ذبیحه سلامتی، دو گاو و پنج قوچ و پنج بز نر و پنج بره نرینه یک ساله، این بود هدیه نتنائیل بن صوغر.
Numb FarOPV 7:24  و در روز سوم، الیاب بن حیلون سروربنی زبولون،
Numb FarOPV 7:25  هدیه او یک طبق نقره که وزنش صد و سی مثقال بود، و یک لگن نقره هفتاد مثقال، موافق مثقال قدس، هر دوی آنها پر از آرد نرم مخلوط با روغن بجهت هدیه آردی.
Numb FarOPV 7:26  و یک قاشق طلا ده مثقال پر از بخور،
Numb FarOPV 7:27  و یک گاوجوان و یک قوچ بره نرینه یک ساله بجهت قربانی سوختنی.
Numb FarOPV 7:28  و یک بز نر بجهت قربانی گناه.
Numb FarOPV 7:29  وبجهت ذبیحه سلامتی، دو گاو و پنج قوچ و پنج بزنر و پنج بره نرینه یک ساله. این بود هدیه الیاب بن حیلون.
Numb FarOPV 7:30  و در روز چهارم، الیصور بن شدیئور سروربنی روبین.
Numb FarOPV 7:31  هدیه او یک طبق نقره که وزنش صدو سی مثقال بود، و یک لگن نقره هفتاد مثقال، موافق مثقال قدس، هر دوی آنها پر از آرد نرم مخلوط با روغن بجهت هدیه آردی.
Numb FarOPV 7:32  و یک قاشق طلا ده مثقال پر از بخور.
Numb FarOPV 7:33  و یک گاو جوان و یک قوچ و یک بره نرینه یک ساله بجهت قربانی سوختنی.
Numb FarOPV 7:34  و یک بز نر بجهت قربانی گناه.
Numb FarOPV 7:35  وبجهت ذبیحه سلامتی، دو گاو و پنج قوچ و پنج بزنر و پنج بره نرینه یک ساله. این بود هدیه الیصوربن شدیئور.
Numb FarOPV 7:36  و در روز پنجم، شلومیئیل بن صوریشدای سرور بنی شمعون.
Numb FarOPV 7:37  هدیه او یک طبق نقره که وزنش صد و سی مثقال بود، و یک لگن نقره هفتادمثقال، موافق مثقال قدس، هر دوی آنها پر از آردنرم مخلوط با روغن بجهت هدیه آردی.
Numb FarOPV 7:38  و یک قاشق طلا ده مثقال پر از بخور.
Numb FarOPV 7:39  و یک گاو جوان و یک قوچ و یک بره نرینه یک ساله بجهت قربانی سوختنی.
Numb FarOPV 7:40  و یک بز نر بجهت قربانی گناه.
Numb FarOPV 7:41  وبجهت ذبیحه سلامتی، دو گاو و پنج قوچ و پنج بزنر و پنج بره نرینه یک ساله. این بود هدیه شلومیئیل بن صوریشدای.
Numb FarOPV 7:42  و در روز ششم، الیاساف بن دعوئیل سروربنی جاد.
Numb FarOPV 7:43  هدیه او یک طبق نقره که وزنش صدو سی مثقال بود، و یک لگن نقره هفتاد مثقال، موافق مثقال قدس، هر دوی آنها پر از آرد نرم مخلوط با روغن بجهت هدیه آردی.
Numb FarOPV 7:44  و یک قاشق طلا ده مثقال پر از بخور.
Numb FarOPV 7:45  و یک گاو جوان و یک قوچ و یک بره نرینه یک ساله بجهت قربانی سوختنی.
Numb FarOPV 7:46  و یک بز نر بجهت قربانی گناه.
Numb FarOPV 7:47  وبجهت ذبیحه سلامتی، دو گاو و پنج قوچ و پنج بزنر و پنج بره نرینه یک ساله. این بود هدیه الیاساف بن دعوئیل.
Numb FarOPV 7:48  و در روز هفتم، الیشمع بن عمیهود سروربنی افرایم.
Numb FarOPV 7:49  هدیه او یک طبق نقره که وزنش صد و سی مثقال بود، و یک لگن نقره هفتاد مثقال، موافق مثقال قدس، هر دوی آنها پر از آرد نرم مخلوط با روغن بجهت هدیه آردی.
Numb FarOPV 7:50  و یک قاشق طلا ده مثقال پر از بخور.
Numb FarOPV 7:51  و یک گاو جوان و یک قوچ و یک بره نرینه یک ساله بجهت قربانی سوختنی.
Numb FarOPV 7:52  و یک بز نر بجهت قربانی گناه.
Numb FarOPV 7:53  وبجهت ذبیحه سلامتی، دو گاو و پنج قوچ و پنج بزنر و پنج بره نرینه یک ساله. این بود هدیه الیشمع بن عمیهود.
Numb FarOPV 7:54  و در روز هشتم، جملیئیل بن فدهصورسرور بنی منسی.
Numb FarOPV 7:55  هدیه او یک طبق نقره که وزنش صد و سی مثقال بود، و یک لگن نقره هفتادمثقال، موافق مثقال قدس، هر دوی آنها پر از آردنرم مخلوط با روغن بجهت هدیه آردی.
Numb FarOPV 7:56  و یک قاشق طلا ده مثقال پر از بخور.
Numb FarOPV 7:57  و یک گاوجوان و یک قوچ و یک بره نرینه یک ساله بجهت قربانی سوختنی.
Numb FarOPV 7:58  و یک بز نر بجهت قربانی گناه.
Numb FarOPV 7:59  و بجهت ذبیحه سلامتی، دو گاو و پنج قوچ و پنج بز نر و پنج بره نرینه یک ساله. این بودهدیه جملیئیل بن فدهصور.
Numb FarOPV 7:60  و در روز نهم، ابیدان بن جدعونی سروربنی بنیامین.
Numb FarOPV 7:61  هدیه او یک طبق نقره که وزنش صد و سی مثقال بود و یک لگن نقره هفتاد مثقال موافق مثقال قدس، هر دوی آنها پر از آرد نرم مخلوط با روغن، بجهت هدیه آردی.
Numb FarOPV 7:62  و یک قاشق طلا ده مثقال پر از بخور.
Numb FarOPV 7:63  و یک گاو جوان و یک قوچ و یک بره نرینه یک ساله بجهت قربانی سوختنی.
Numb FarOPV 7:64  و یک بز نر به جهت قربانی گناه
Numb FarOPV 7:65  به جهت ذبیحه سلامتی دو گاو و پنج قوچ و پنج بره نرینه یک ساله. این بود هدیه ابیدان بن جدعونی.
Numb FarOPV 7:66  و در روز دهم، اخیعزربن عمیشدای سروربنی دان.
Numb FarOPV 7:67  هدیه او یک طبق نقره که وزنش صد وسی مثقال بود، و یک لگن نقره، هفتاد مثقال موافق مثقال قدس، هر دوی آنها پر از آرد نرم مخلوط باروغن بجهت هدیه آردی.
Numb FarOPV 7:68  و یک قاشق طلا، ده مثقال پر از بخور.
Numb FarOPV 7:69  و یک گاو جوان و یک قوچ ویک بره نرینه یک ساله بجهت قربانی سوختنی.
Numb FarOPV 7:70  و یک بز نر بجهت قربانی گناه.
Numb FarOPV 7:71  و بجهت ذبیحه سلامتی، دو گاو و پنج قوچ و پنج بز نر وپنج بره نرینه یک ساله. این بود هدیه اخیعزر بن عمیشدای.
Numb FarOPV 7:72  و در روز یازدهم، فجعیئیل بن عکران سرور بنی اشیر.
Numb FarOPV 7:73  هدیه او یک طبق نقره که وزنش صد و سی مثقال بود، و یک لگن نقره، هفتاد مثقال موافق مثقال قدس؛ هردوی آنها پر ازآرد نرم مخلوط با روغن بجهت هدیه آردی.
Numb FarOPV 7:74  ویک قاشق طلا ده مثقال پر از بخور.
Numb FarOPV 7:75  و یک گاوجوان و یک قوچ و بره نرینه یک ساله بجهت قربانی سوختنی.
Numb FarOPV 7:76  و یک بز نر بجهت قربانی گناه.
Numb FarOPV 7:77  و بجهت ذبیحه سلامتی، دو گاو و پنج قوچ و پنج بز نر و پنج بره نرینه یک ساله. این بودهدیه فجعیئیل بن عکران.
Numb FarOPV 7:78  و در روز دوازدهم، اخیرع بن عینان، سروربنی نفتالی.
Numb FarOPV 7:79  هدیه او یک طبق نقره که وزنش صد و سی مثقال بود، و یک لگن نقره هفتاد مثقال موافق مثقال قدس، هردوی آنها پر از آرد نرم مخلوط با روغن بجهت هدیه آردی.
Numb FarOPV 7:80  و یک قاشق طلا، ده مثقال پر از بخور.
Numb FarOPV 7:81  و یک گاوجوان و یک قوچ و یک بره نرینه یک ساله بجهت قربانی سوختنی.
Numb FarOPV 7:82  و یک بز نر بجهت قربانی گناه.
Numb FarOPV 7:83  و بجهت ذبیحه سلامتی، دو گاو و پنج قوچ و پنج بز نر و پنج بره نرینه یک ساله. این بودهدیه اخیرع بن عینان.
Numb FarOPV 7:84  این بود تبرک مذبح در روزی که مسح شده بود، از جانب سروران اسرائیل دوازده طبق نقره و دوازده لگن نقره و دوازده قاشق طلا.
Numb FarOPV 7:85  هرطبق نقره صد و سی مثقال و هر لگن هفتاد، که تمامی نقره ظروف، دوهزار و چهارصد مثقال موافق مثقال قدس بود.
Numb FarOPV 7:86  و دوازده قاشق طلا پراز بخور هر کدام ده مثقال موافق مثقال قدس، که تمامی طلای قاشقها صد و بیست مثقال بود.
Numb FarOPV 7:87  تمامی گاوان بجهت قربانی سوختنی، دوازده گاو و دوازده قوچ و دوازده بره نرینه یک ساله. باهدیه آردی آنها و دوازده بز نر بجهت قربانی گناه.
Numb FarOPV 7:88  و تمامی گاوان بجهت ذبیحه سلامتی، بیست وچهار گاو و شصت قوچ و شصت بز نر و شصت بره نرینه یک ساله. این بود تبرک مذبح بعد از آنکه مسح شده بود.
Numb FarOPV 7:89  و چون موسی به خیمه اجتماع داخل شدتا با وی سخن گوید، آنگاه قول را می‌شنید که ازبالای کرسی رحمت که بر تابوت شهادت بود، ازمیان دو کروبی به وی سخن می‌گفت، پس با اوتکلم می‌نمود.
Chapter 8
Numb FarOPV 8:1  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 8:2  «هارون را خطاب کرده، به وی بگو: هنگامی که چراغها را برافرازی، هفت چراغ پیش شمعدان روشنایی بدهد.»
Numb FarOPV 8:3  پس هارون چنین کرد، و چراغها را برافراشت تا پیش شمعدان روشنایی بدهد، چنانکه خداوند موسی را امرفرموده بود.
Numb FarOPV 8:4  و صنعت شمعدان این بود: ازچرخکاری طلا از ساق تا گلهایش چرخکاری بود، موافق نمونه‌ای که خداوند به موسی نشان داده بود، به همین طور شمعدان را ساخت.
Numb FarOPV 8:5  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 8:6  «لاویان را از میان بنی‌اسرائیل گرفته، ایشان راتطهیر نما.
Numb FarOPV 8:7  و بجهت تطهیر ایشان، به ایشان چنین عمل نما، آن کفاره گناه را بر ایشان بپاش و بر تمام بدن خود استره بگذرانند، و رخت خود را شسته، خود را تطهیر نمایند.
Numb FarOPV 8:8  و گاوی جوان و هدیه آردی آن، یعنی آرد نرم مخلوط با روغن بگیرند، وگاو جوان دیگر بجهت قربانی گناه بگیر.
Numb FarOPV 8:9  ولاویان را پیش خیمه اجتماع نزدیک بیاور، وتمامی جماعت بنی‌اسرائیل را جمع کن.
Numb FarOPV 8:10  ولاویان را به حضور خداوند نزدیک بیاور، وبنی‌اسرائیل دستهای خود را بر لاویان بگذارند.
Numb FarOPV 8:11  و هارون لاویان را از جانب بنی‌اسرائیل به حضور خداوند هدیه بگذراند، تا خدمت خداوندرا بجا بیاورند.
Numb FarOPV 8:12  و لاویان دستهای خود را بر سرگاوان بنهند، و تو یکی را بجهت قربانی گناه ودیگری را بجهت قربانی سوختنی برای خداوندبگذران، تا بجهت لاویان کفاره شود.
Numb FarOPV 8:13  و لاویان را پیش هارون و پسرانش برپا بدار، و ایشان رابرای خداوند هدیه بگذران.
Numb FarOPV 8:14  و لاویان را از میان بنی‌اسرائیل جدا نما و لاویان از آن من خواهندبود.
Numb FarOPV 8:15  «و بعد از آن لاویان داخل شوند تا خدمت خیمه اجتماع را بجا آورند، و تو ایشان را تطهیرکرده، ایشان را هدیه بگذران.
Numb FarOPV 8:16  زیراکه ایشان ازمیان بنی‌اسرائیل به من بالکل داده شده‌اند، و به عوض هر گشاینده رحم، یعنی به عوض همه نخست زادگان بنی‌اسرائیل، ایشان را برای خودگرفته‌ام.
Numb FarOPV 8:17  زیرا که جمیع نخست زادگان بنی‌اسرائیل خواه از انسان و خواه از بهایم، از آن من‌اند، در روزی که جمیع نخست زادگان را درزمین مصر زدم، ایشان را برای خود تقدیس نمودم.
Numb FarOPV 8:18  پس لاویان را به عوض همه نخست زادگان بنی‌اسرائیل گرفتم.
Numb FarOPV 8:19  و لاویان رااز میان بنی‌اسرائیل به هارون و پسرانش پیشکش دادم تا خدمت بنی‌اسرائیل را در خیمه اجتماع بجا آورند، و بجهت بنی‌اسرائیل کفاره نمایند، وچون بنی‌اسرائیل به قدس نزدیک آیند، وبا به بنی‌اسرائیل عارض نشود.»
Numb FarOPV 8:20  پس موسی و هارون و تمامی جماعت بنی‌اسرائیل به لاویان چنین کردند، برحسب هرآنچه خداوند موسی را درباره لاویان امرفرمود، همچنان بنی‌اسرائیل به ایشان عمل نمودند.
Numb FarOPV 8:21  و لاویان برای گناه خود کفاره کرده، رخت خود را شستند، و هارون ایشان را به حضور خداوند هدیه گذرانید، و هارون برای ایشان کفاره نموده، ایشان را تطهیر کرد.
Numb FarOPV 8:22  و بعداز آن لاویان داخل شدند تا در خیمه اجتماع به حضور هارون و پسرانش به خدمت خودبپردازند، و چنانکه خداوند موسی را درباره لاویان امر فرمود، همچنان به ایشان عمل نمودند.
Numb FarOPV 8:23  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 8:24  «این است قانون لاویان که از بیست و پنج ساله و بالاتر داخل شوند تا در کار خیمه اجتماع مشغول خدمت بشوند.
Numb FarOPV 8:25  و از پنجاه ساله از کارخدمت بازایستند، و بعد از آن خدمت نکنند.
Numb FarOPV 8:26  لیکن با برادران خود در خیمه اجتماع به نگاهبانی نمودن مشغول شوند، و خدمتی دیگرنکنند. بدین طور با لاویان درباره ودیعت ایشان عمل نما.»
Chapter 9
Numb FarOPV 9:1  و در ماه اول سال دوم بعد از بیرون آمدن ایشان از زمین مصر، خداوند موسی را درصحرای سینا خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 9:2  «بنی‌اسرائیل عید فصح را در موسمش بجا آورند.
Numb FarOPV 9:3  در روزچهاردهم این ماه آن را در وقت عصر در موسمش بجا آورید، برحسب همه فرایضش و همه احکامش آن را معمول دارید.»
Numb FarOPV 9:4  پس موسی به بنی‌اسرائیل گفت که فصح رابجا آورند.
Numb FarOPV 9:5  و فصح را در روز چهاردهم ماه اول، در وقت عصر در صحرای سینا بجا آوردند، برحسب هرچه خداوند به موسی‌امر فرموده بودبنی‌اسرائیل چنان عمل نمودند.
Numb FarOPV 9:6  اما بعضی اشخاص بودند که از میت آدمی نجس شده، فصح را در آن روز نتوانستند بجا آورند، پس درآن روز نزد موسی و هارون آمدند.
Numb FarOPV 9:7  و آن اشخاص وی را گفتند که «ما از میت آدمی نجس هستیم؛ پس چرا از گذرانیدن قربانی خداوند در موسمش در میان بنی‌اسرائیل ممنوع شویم؟»
Numb FarOPV 9:8  موسی ایشان را گفت: «بایستید تا آنچه خداوند در حق شما امر فرماید، بشنوم.»
Numb FarOPV 9:9  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 9:10  «بنی‌اسرائیل را خطاب کرده، بگو: اگر کسی ازشما یا از اعقاب شما از میت نجس شود، یا درسفر دور باشد، مع هذا فصح را برای خداوند بجاآورد.
Numb FarOPV 9:11  در روز چهاردهم ماه دوم، آن را دروقت عصر بجا آورند، و آن را با نان فطیر و سبزی تلخ بخورند.
Numb FarOPV 9:12  چیزی از آن تا صبح نگذارند و ازآن استخوانی نشکنند؛ برحسب جمیع فرایض فصح آن را معمول دارند.
Numb FarOPV 9:13  اما کسی‌که طاهرباشد و در سفر نباشد و از بجا آوردن فصح بازایستد، آن کس از قوم خود منقطع شود، چونکه قربانی خداوند را در موسمش نگذرانیده است، آن شخص گناه خود را متحمل خواهدشد.
Numb FarOPV 9:14  و اگر غریبی در میان شما ماوا گزیند وبخواهد که فصح را برای خداوند بجا آورد، برحسب فریضه و حکم فصح عمل نماید، برای شما یک فریضه می‌باشد خواه برای غریب وخواه برای متوطن.»
Numb FarOPV 9:15  و در روزی که مسکن برپا شد، ابر مسکن خیمه شهادت را پوشانید، و از شب تا صبح مثل منظر آتش بر مسکن می‌بود.
Numb FarOPV 9:16  همیشه چنین بودکه ابر آن را می‌پوشانید و منظر آتش در شب.
Numb FarOPV 9:17  وهرگاه ابر از خیمه برمی خاست بعد از آن بنی‌اسرائیل کوچ می‌کردند و در هر جایی که ابرساکن می‌شد آنجا بنی‌اسرائیل اردو می‌زدند.
Numb FarOPV 9:18  به فرمان خداوند بنی‌اسرائیل کوچ می‌کردند وبه فرمان خداوند اردو می‌زدند، همه روزهایی که ابر بر مسکن ساکن می‌بود، در اردو می‌ماندند.
Numb FarOPV 9:19  وچون ابر، روزهای بسیار برمسکن توقف می‌نمود، بنی‌اسرائیل ودیعت خداوند را نگاه می‌داشتند وکوچ نمی کردند.
Numb FarOPV 9:20  و بعضی اوقات ابر ایام قلیلی بر مسکن می‌ماند، آنگاه به فرمان خداوند در اردومی ماندند و به فرمان خداوند کوچ می‌کردند.
Numb FarOPV 9:21  وبعضی اوقات، ابر از شام تا صبح می‌ماند و دروقت صبح ابر برمی خاست، آنگاه کوچ می‌کردند، یا اگر روز و شب می‌ماند چون ابر برمی خاست، می‌کوچیدند.
Numb FarOPV 9:22  خواه دو روز و خواه یک ماه وخواه یک سال، هر قدر ابر بر مسکن توقف نموده، بر آن ساکن می‌بود، بنی‌اسرائیل در اردومی ماندند، و کوچ نمی کردند و چون برمی خاست، می‌کوچیدند.
Numb FarOPV 9:23  به فرمان خداونداردو می‌زدند، و به فرمان خداوند کوچ می‌کردند، و ودیعت خداوند را برحسب آنچه خداوند به واسطه موسی فرموده بود، نگاه می‌داشتند.
Chapter 10
Numb FarOPV 10:1  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 10:2  «برای خود دو کرنای نقره بساز، آنهارا از چرخکاری درست کن، و آنها را بجهت خواندن جماعت و کوچیدن اردو بکار ببر.
Numb FarOPV 10:3  وچون آنها را بنوازند تمامی جماعت نزد تو به درخیمه اجتماع جمع شوند.
Numb FarOPV 10:4  و چون یکی رابنوازند، سروران و روسای هزاره های اسرائیل نزد تو جمع شوند.
Numb FarOPV 10:5  و چون تیز آهنگ بنوازیدمحله هایی که به طرف مشرق جا دارند، کوچ بکنند.
Numb FarOPV 10:6  و چون مرتبه دوم تیز آهنگ بنوازید، محله هایی که به طرف جنوب جا دارند کوچ کنند؛ بجهت کوچ دادن ایشان تیز آهنگ بنوازند.
Numb FarOPV 10:7  و بجهت جمع کردن جماعت بنوازید، لیکن تیزآهنگ منوازید.
Numb FarOPV 10:8  «و بنی هارون کهنه، کرناها را بنوازند. این برای شما در نسلهای شما فریضه ابدی باشد.
Numb FarOPV 10:9  وچون در زمین خود برای مقاتله با دشمنی که برشما تعدی می‌نمایند می‌روید، کرناها را تیزآهنگ بنوازید، پس به حضور یهوه خدای خودبیاد آورده خواهید شد، و از دشمنان خود نجات خواهید یافت.
Numb FarOPV 10:10  و در روز شادی خود و درعیدها و در اول ماه های خود کرناها را برقربانی های سوختنی و ذبایح سلامتی خودبنوازید، تا برای شما به حضور خدای شمایادگاری باشد. من یهوه خدای شما هستم.»
Numb FarOPV 10:11  و واقع شد در روز بیستم ماه دوم سال دوم که ابر از بالای خیمه شهادت برداشته شد،
Numb FarOPV 10:12  وبنی‌اسرائیل به مراحل خود از صحرای سینا کوچ کردند، و ابر در صحرای فاران ساکن شد،
Numb FarOPV 10:13  وایشان اول به فرمان خداوند به واسطه موسی کوچ کردند.
Numb FarOPV 10:14  و علم محله بنی یهودا، اول با افواج ایشان روانه شد، و بر فوج او نحشون بن عمیناداب بود.
Numb FarOPV 10:15  و بر فوج سبط بنی یساکار، نتنائیل بن صوغر.
Numb FarOPV 10:16  و بر فوج سبط بنی زبولون، الیاب بن حیلون.
Numb FarOPV 10:17  پس مسکن را پایین آوردند و بنی جرشون وبنی مراری که حاملان مسکن بودند، کوچ کردند.
Numb FarOPV 10:18  و علم محله روبین با افواج ایشان روانه شد، و بر فوج او الیصور بن شدیئور بود.
Numb FarOPV 10:19  و بر فوج سبط بنی شمعون، شلومیئیل بن صوریشدای.
Numb FarOPV 10:20  و بر فوج سبط بنی جاد، الیاساف بن دعوئیل.
Numb FarOPV 10:21  پس قهاتیان که حاملان قدس بودند، کوچ کردند و پیش از رسیدن ایشان، آنها مسکن را برپاداشتند.
Numb FarOPV 10:22  پس علم محله بنی افرایم با افواج ایشان روانه شد، و بر فوج او الیشمع بن عمیهود بود.
Numb FarOPV 10:23  و بر فوج سبط بنی منسی، جملیئیل بن فدهصور.
Numb FarOPV 10:24  و بر فوج سبط بنی بنیامین، ابیدان بن جدعونی.
Numb FarOPV 10:25  پس علم محله بنی دان که موخر همه محله‌ها بود با افواج ایشان روانه شد، و بر فوج اواخیعزر بن عمیشدای بود.
Numb FarOPV 10:26  و بر فوج سبطبنی اشیر، فجعیئیل بن عکران.
Numb FarOPV 10:27  و بر فوج سبطبنی نفتالی، اخیرع بن عینان.
Numb FarOPV 10:28  این بود مراحل بنی‌اسرائیل با افواج ایشان. پس کوچ کردند.
Numb FarOPV 10:29  و موسی به حوباب بن رعوئیل مدیانی که برادرزن موسی بود، گفت: «ما به مکانی که خداوند درباره آن گفته است که آن را به شماخواهم بخشید کوچ می‌کنیم، همراه ما بیا و بتواحسان خواهیم نمود، چونکه خداوند درباره اسرائیل نیکو گفته است.»
Numb FarOPV 10:30  او وی را گفت: «نمی آیم، بلکه به زمین و به خاندان خود خواهم رفت.»
Numb FarOPV 10:31  گفت: «ما را ترک مکن زیرا چونکه تو منازل ما را در صحرا می‌دانی، بجهت ما مثل چشم خواهی بود.
Numb FarOPV 10:32  و اگر همراه ما بیایی، هر احسانی که خداوند بر ما بنماید، همان را بر تو خواهیم نمود.»
Numb FarOPV 10:33  و از کوه خداوند سفر سه روزه کوچ کردند، و تابوت عهد خداوند سفر سه روزه پیش روی ایشان رفت تا آرامگاهی برای ایشان بطلبد.
Numb FarOPV 10:34  و ابر خداوند در روز بالای سر ایشان بود، و وقتی که از لشکرگاه روانه می‌شدند.
Numb FarOPV 10:35  و چون تابوت روانه می‌شد، موسی می‌گفت: «ای خداوند برخیز و دشمنانت پراکنده شوند و مبغضانت از حضور تو منهزم گردند.»
Numb FarOPV 10:36  و چون فرود می‌آمد، می‌گفت: «ای خداوند نزد هزاران هزار اسرائیل رجوع نما.»
Chapter 11
Numb FarOPV 11:1  و قوم شکایت‌کنان در گوش خداوند بدگفتند، و خداوند این را شنیده، غضبش افروخته شد، و آتش خداوند در میان ایشان مشتعل شده، در اطراف اردو بسوخت.
Numb FarOPV 11:2  و قوم نزد موسی فریاد برآورده، موسی نزد خداوند دعانمود و آتش خاموش شد.
Numb FarOPV 11:3  پس آن مکان راتبعیره نام نهادند، زیرا که آتش خداوند در میان ایشان مشتعل شد.
Numb FarOPV 11:4  و گروه مختلف که در میان ایشان بودند، شهوت‌پرست شدند، و بنی‌اسرائیل باز گریان شده، گفتند: «کیست که ما را گوشت بخوراند!
Numb FarOPV 11:5  ماهی‌ای را که در مصر مفت می‌خوردیم و خیارو خربوزه و تره و پیاز و سیر را بیاد می‌آوریم.
Numb FarOPV 11:6  والان جان ما خشک شده، و چیزی نیست و غیر ازاین من، در نظر ما هیچ نمی آید!»
Numb FarOPV 11:7  و من مثل تخم گشنیز بود و شکل آن مثل مقل.
Numb FarOPV 11:8  و قوم گردش کرده، آن را جمع می‌نمودند، و آن را در آسیا خرد می‌کردند یا در هاون می‌کوبیدند، و در دیگها پخته، گرده‌ها از آن می‌ساختند. و طعم آن مثل طعم قرصهای روغنی بود.
Numb FarOPV 11:9  و چون شبنم در وقت شب بر اردو می بارید، من نیز بر آن می‌ریخت.
Numb FarOPV 11:10  و موسی قوم را شنید که با اهل خانه خودهر یک به در خیمه خویش می‌گریستند، و خشم خداوند به شدت افروخته شد، و در نظر موسی نیز قبیح آمد.
Numb FarOPV 11:11  و موسی به خداوند گفت: «چرابه بنده خود بدی نمودی؟ و چرا در نظر تو التفات نیافتم که بار جمیع این قوم را بر من نهادی؟
Numb FarOPV 11:12  آیامن به تمامی این قوم حامله شده، یا من ایشان رازاییده‌ام که به من می‌گویی ایشان را در آغوش خود بردار، به زمینی که برای پدران ایشان قسم خوردی مثل لالا که طفل شیرخواره رابرمی دارد؟
Numb FarOPV 11:13  گوشت از کجا پیدا کنم تا به همه این قوم بدهم؟ زیرا نزد من گریان شده، می‌گویندما را گوشت بده تا بخوریم.
Numb FarOPV 11:14  من به تنهایی نمی توانم تحمل تمامی این قوم را بنمایم زیرا برمن زیاد سنگین است.
Numb FarOPV 11:15  و اگر با من چنین رفتارنمایی، پس هرگاه در نظر تو التفات یافتم مراکشته، نابود ساز تا بدبختی خود را نبینم.»
Numb FarOPV 11:16  پس خداوند موسی را خطاب کرده، گفت: «هفتاد نفر از مشایخ بنی‌اسرائیل که ایشان رامی دانی که مشایخ قوم و سروران آنها می‌باشندنزد من جمع کن، و ایشان را به خیمه اجتماع بیاورتا در آنجا با تو بایستند.
Numb FarOPV 11:17  و من نازل شده، درآنجا با تو سخن خواهم گفت، و از روحی که برتوست گرفته، بر ایشان خواهم نهاد تا با تومتحمل بار این قوم باشند و تو به تنهایی متحمل آن نباشی.
Numb FarOPV 11:18  «و قوم را بگو که برای فردا خود را تقدیس نمایید تا گوشت بخورید، چونکه در گوش خداوند گریان شده، گفتید، کیست که ما را گوشت بخوراند! زیرا که در مصر ما را خوش می‌گذشت! پس خداوند شما را گوشت خواهد داد تا بخورید.
Numb FarOPV 11:19  نه یک روز و نه دو روز خواهیدخورد، و نه پنج روز و نه ده روز و نه بیست روز،
Numb FarOPV 11:20  بلکه یک ماه تمام تا از بینی شما بیرون آید ونزد شما مکروه شود، چونکه خداوند را که درمیان شماست رد نمودید، و به حضور وی گریان شده، گفتید، چرا از مصر بیرون آمدیم.»
Numb FarOPV 11:21  موسی گفت: «قومی که من در میان ایشانم، ششصد هزار پیاده‌اند و تو گفتی ایشان را گوشت خواهم داد تا یک ماه تمام بخورند.
Numb FarOPV 11:22  آیا گله‌ها ورمه‌ها برای ایشان کشته شود تا برای ایشان کفایت کند؟ یا همه ماهیان دریا برای ایشان جمع شوند تا برای ایشان کفایت کند؟»
Numb FarOPV 11:23  خداوند موسی را گفت: «آیا دست خداوندکوتاه شده است؟ الان خواهی دید که کلام من برتو واقع می‌شود یا نه.»
Numb FarOPV 11:24  پس موسی بیرون آمده، سخنان خداوند رابه قوم گفت، و هفتاد نفر از مشایخ قوم را جمع کرده، ایشان را به اطراف خیمه برپا داشت.
Numb FarOPV 11:25  وخداوند در ابر نازل شده، با وی تکلم نمود، و ازروحی که بر وی بود، گرفته، بر آن هفتاد نفرمشایخ نهاد و چون روح بر ایشان قرار گرفت، نبوت کردند، لیکن مزید نکردند.
Numb FarOPV 11:26  اما دو نفر در لشکرگاه باقی ماندند که نام یکی الداد بود و نام دیگری میداد، و روح بر ایشان نازل شد و نامهای ایشان در ثبت بود، لیکن نزدخیمه نیامده، در لشکرگاه نبوت کردند.
Numb FarOPV 11:27  آنگاه جوانی دوید و به موسی خبر داده، گفت: «الداد ومیداد در لشکرگاه نبوت می‌کنند.»
Numb FarOPV 11:28  و یوشع بن نون خادم موسی که ازبرگزیدگان او بود، در جواب گفت: «ای آقایم موسی ایشان را منع نما!»
Numb FarOPV 11:29  موسی وی را گفت: «آیا تو برای من حسد می بری؟ کاشکه تمامی قوم خداوند نبی می‌بودندو خداوند روح خود را بر ایشان افاضه می‌نمود!»
Numb FarOPV 11:30  پس موسی با مشایخ اسرائیل به لشکرگاه آمدند.
Numb FarOPV 11:31  و بادی از جانب خداوند وزیده، سلوی رااز دریا برآورد و آنها را به اطراف لشکرگاه تخمین یک روز راه به این طرف و یک روز راه به آن طرف پراکنده ساخت، و قریب به دو ذراع از روی زمین بالا بودند.
Numb FarOPV 11:32  و قوم برخاسته تمام آن روز و تمام آن شب و تمام روز دیگر سلوی را جمع کردند وآنکه کمتر یافته بود، ده حومر جمع کرده بود، وآنها را به اطراف اردو برای خود پهن کردند.
Numb FarOPV 11:33  وگوشت هنوز در میان دندان ایشان می‌بود پیش ازآنکه خاییده شود، که غضب خداوند بر ایشان افروخته شده خداوند قوم را به بلای بسیارسخت مبتلا ساخت.
Numb FarOPV 11:34  و آن مکان را قبروت هتاوه نامیدند، زیرا قومی را که شهوت‌پرست شدند، در آنجا دفن کردند.
Numb FarOPV 11:35  و قوم از قبروت هتاوه به حضیروت کوچ کرده، در حضیروت توقف نمودند.
Chapter 12
Numb FarOPV 12:1  و مریم و هارون درباره زن حبشی که موسی گرفته بود، بر او شکایت آوردند، زیرا زن حبشی گرفته بود.
Numb FarOPV 12:2  و گفتند: «آیا خداوندبا موسی به تنهایی تکلم نموده است، مگر به ما نیزتکلم ننموده؟» و خداوند این را شنید.
Numb FarOPV 12:3  و موسی مرد بسیار حلیم بود، بیشتر از جمیع مردمانی که در روی زمینند.
Numb FarOPV 12:4  در ساعت خداوند به موسی و هارون و مریم گفت: «شما هر سه نزد خیمه اجتماع بیرون آیید.» و هر سه بیرون آمدند.
Numb FarOPV 12:5  و خداوند در ستون ابرنازل شده، به در خیمه ایستاد، و هارون و مریم راخوانده، ایشان هر دو بیرون آمدند.
Numb FarOPV 12:6  و او گفت: «الان سخنان مرا بشنوید: اگر در میان شما نبی‌ای باشد، من که یهوه هستم، خود را در رویا بر اوظاهر می‌کنم و در خواب به او سخن می‌گویم.
Numb FarOPV 12:7  اما بنده من موسی چنین نیست. او در تمامی خانه من امین است.
Numb FarOPV 12:8  با وی روبرو و آشکارا و نه در رمزها سخن می‌گویم، و شبیه خداوند رامعاینه می‌بیند، پس چرا نترسیدید که بر بنده من موسی شکایت آوردید؟»
Numb FarOPV 12:9  و غضب خداوند برایشان افروخته شده، برفت.
Numb FarOPV 12:10  و چون ابر از روی خیمه برخاست، اینک مریم مثل برف مبروص بود، و هارون بر مریم نگاه کرد و اینک مبروص بود.
Numb FarOPV 12:11  و هارون به موسی گفت: «وای‌ای آقایم بار این گناه را بر ما مگذار زیرا که حماقت کرده، گناه ورزیده‌ایم.
Numb FarOPV 12:12  و او مثل میته‌ای نباشد که چون از رحم مادرش بیرون آید، نصف بدنش پوسیده باشد.»
Numb FarOPV 12:13  پس موسی نزد خداوند استغاثه کرده، گفت: «ای خدا او را شفا بده!»
Numb FarOPV 12:14  خداوند به موسی گفت: «اگر پدرش به روی وی فقط آب دهان می‌انداخت، آیا هفت روز خجل نمی شد؟ پس هفت روز بیرون لشکرگاه محبوس بشود، وبعد از آن داخل شود.»
Numb FarOPV 12:15  پس مریم هفت روزبیرون لشکرگاه محبوس ماند، و تا داخل شدن مریم، قوم کوچ نکردند.
Numb FarOPV 12:16  و بعد از آن، قوم از حضیروت کوچ کرده، در صحرای فاران اردو زدند.
Chapter 13
Numb FarOPV 13:1  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 13:2  «کسان بفرست تا زمین کنعان را که به بنی‌اسرائیل دادم، جاسوسی کنند؛ یک نفر را ازهر سبط آبای ایشان که هرکدام در میان ایشان سرور باشد، بفرستید.»
Numb FarOPV 13:3  پس موسی به فرمان خداوند، ایشان را ازصحرای فاران فرستاد، و همه ایشان از روسای بنی‌اسرائیل بودند.
Numb FarOPV 13:4  و نامهای ایشان اینهاست: ازسبط روبین، شموع بن زکور.
Numb FarOPV 13:5  از سبط شمعون، شافاط بن حوری.
Numb FarOPV 13:6  از سبط یهودا، کالیب بن یفنه.
Numb FarOPV 13:7  از سبط یساکار، یجال بن یوسف.
Numb FarOPV 13:8  از سبطافرایم، هوشع بن نون.
Numb FarOPV 13:9  از سبط بنیامین، فلطی بن رافو.
Numb FarOPV 13:10  از سبط زبولون، جدیئیل بن سودی.
Numb FarOPV 13:11  ازسبط یوسف از سبط بنی منسی، جدی بن سوسی.
Numb FarOPV 13:12  از سبط دان، عمیئیل بن جملی.
Numb FarOPV 13:13  از سبطاشیر، ستور بن میکائیل.
Numb FarOPV 13:14  از سبط نفتالی، نحبی بن وفسی.
Numb FarOPV 13:15  از سبط جاد، جاوئیل بن ماکی.
Numb FarOPV 13:16  این است نامهای کسانی که موسی برای جاسوسی زمین فرستاد، و موسی هوشع بن نون رایهوشوع نام نهاد.
Numb FarOPV 13:17  و موسی ایشان را برای جاسوسی زمین کنعان فرستاده، به ایشان گفت: «از اینجا به جنوب رفته، به کوهستان برآیید.
Numb FarOPV 13:18  و زمین را ببینید که چگونه است و مردم را که در آن ساکنند که قوی‌اند یا ضعیف، قلیل‌اند یا کثیر.
Numb FarOPV 13:19  و زمینی که در آن ساکنند چگونه است، نیک یا بد؟ و در چه قسم شهرها ساکنند، در چادرها یا در قلعه‌ها؟
Numb FarOPV 13:20  و چگونه است زمین، چرب یا لاغر؟ درخت دارد یا نه؟ پس قوی‌دل شده، از میوه زمین بیاورید.» و آن وقت موسم نوبر انگور بود.
Numb FarOPV 13:21  پس رفته زمین را از بیابان سین تا رحوب، نزد مدخل حمات جاسوسی کردند.
Numb FarOPV 13:22  و به جنوب رفته، به حبرون رسیدند، و اخیمان وشیشای و تلمای بنی عناق در آنجا بودند، اماحبرون هفت سال قبل از صوعن مصر بنا شده بود.
Numb FarOPV 13:23  و به وادی اشکول آمدند، و شاخه‌ای با یک خوشه انگور بریده، آن را بر چوب دستی، میان دونفر با قدری از انار و انجیر برداشته، آوردند.
Numb FarOPV 13:24  وآن مکان به‌سبب خوشه انگور که بنی‌اسرائیل ازآنجا بریده بودند، به وادی اشکول نامیده شد.
Numb FarOPV 13:25  و بعد از چهل روز، از جاسوسی زمین برگشتند.
Numb FarOPV 13:26  و روانه شده، نزد موسی و هارون وتمامی جماعت بنی‌اسرائیل به قادش در بیابان فاران رسیدند، و برای ایشان و برای تمامی جماعت خبر‌آوردند، و میوه زمین را به ایشان نشان دادند.
Numb FarOPV 13:27  و برای او حکایت کرده، گفتند: «به زمینی که ما را فرستادی رفتیم، و به درستی که به شیر و شهد جاریست، و میوه‌اش این است.
Numb FarOPV 13:28  لیکن مردمانی که در زمین ساکنند زورآورند، وشهرهایش حصاردار و بسیار عظیم، و بنی عناق رانیز در آنجا دیدیم.
Numb FarOPV 13:29  و عمالقه در زمین جنوب ساکنند، و حتیان و یبوسیان و اموریان درکوهستان سکونت دارند. و کنعانیان نزد دریا و برکناره اردن ساکنند.»
Numb FarOPV 13:30  و کالیب قوم را پیش موسی خاموش ساخته، گفت: «فی الفور برویم و آن را در تصرف آریم، زیرا که می‌توانیم بر آن غالب شویم.»
Numb FarOPV 13:31  اماآن کسانی که با وی رفته بودند، گفتند: «نمی توانیم با این قوم مقابله نماییم زیرا که ایشان از ماقوی ترند.»
Numb FarOPV 13:32  و درباره زمینی که آن را جاسوسی کرده بودند، خبر بد نزد بنی‌اسرائیل آورده، گفتند: «زمینی که برای جاسوسی آن از آن گذشتیم زمینی است که ساکنان خود را می‌خورد، و تمامی قومی که در آن دیدیم، مردان بلند قدبودند.
Numb FarOPV 13:33  و در آنجا جباران بنی عناق را دیدیم که اولاد جبارانند، و ما در نظر خود مثل ملخ بودیم وهمچنین در نظر ایشان می‌نمودیم.»
Chapter 14
Numb FarOPV 14:1  و تمامی جماعت آواز خود را بلندکرده، فریاد نمودند. و قوم در آن شب می‌گریستند.
Numb FarOPV 14:2  و جمیع بنی‌اسرائیل بر موسی وهارون همهمه کردند، و تمامی جماعت به ایشان گفتند: «کاش که در زمین مصر می‌مردیم یا در این صحرا وفات می‌یافتیم!
Numb FarOPV 14:3  و چرا خداوند ما را به این زمین می‌آورد تا به دم شمشیر بیفتیم، و زنان واطفال ما به یغما برده شوند، آیا برگشتن به مصربرای ما بهتر نیست؟»
Numb FarOPV 14:4  و به یکدیگر گفتند: «سرداری برای خود مقرر کرده، به مصربرگردیم.»
Numb FarOPV 14:5  پس موسی و هارون به حضور تمامی گروه جماعت بنی‌اسرائیل به رو افتادند.
Numb FarOPV 14:6  و یوشع بن نون و کالیب بن یفنه که از جاسوسان زمین بودند، رخت خود را دریدند.
Numb FarOPV 14:7  و تمامی جماعت بنی‌اسرائیل را خطاب کرده، گفتند: «زمینی که برای جاسوسی آن از آن عبور نمودیم، زمین بسیار بسیار خوبیست.
Numb FarOPV 14:8  اگر خداوند از ما راضی است ما را به این زمین آورده، آن را به ما خواهدبخشید، زمینی که به شیر و شهد جاری است.
Numb FarOPV 14:9  زنهار از خداوند متمرد نشوید، و از اهل زمین ترسان مباشید، زیراکه ایشان خوراک ما هستند، سایه ایشان از ایشان گذشته است، و خداوند با ماست، از ایشان مترسید.»
Numb FarOPV 14:10  لیکن تمامی جماعت گفتند که باید ایشان را سنگسار کنند. آنگاه جلال خداوند در خیمه اجتماع بر تمامی بنی‌اسرائیل ظاهر شد.
Numb FarOPV 14:11  وخداوند به موسی گفت: «تا به کی این قوم مرااهانت نمایند؟ و تا به کی با وجود همه آیاتی که در میان ایشان نمودم، به من ایمان نیاورند؟
Numb FarOPV 14:12  ایشان را به وبا مبتلا ساخته، هلاک می‌کنم و ازتو قومی بزرگ و عظیم تر از ایشان خواهم ساخت.»
Numb FarOPV 14:13  موسی به خداوند گفت: «آنگاه مصریان خواهند شنید، زیراکه این قوم را به قدرت خود ازمیان ایشان بیرون آوردی.
Numb FarOPV 14:14  و به ساکنان این زمین خبر خواهند داد و ایشان شنیده‌اند که تو‌ای خداوند، در میان این قوم هستی، زیراکه تو‌ای خداوند، معاینه دیده می‌شوی، و ابر تو بر ایشان قایم است، و تو پیش روی ایشان روز در ستون ابرو شب در ستون آتش می‌خرامی.
Numb FarOPV 14:15  پس اگر این قوم را مثل شخص واحد بکشی، طوایفی که آوازه تو را شنیده‌اند، خواهند گفت:
Numb FarOPV 14:16  چون که خداوند نتوانست این قوم را به زمینی که برای ایشان قسم خورده بود درآورد از این سبب ایشان را در صحرا کشت.
Numb FarOPV 14:17  پس الان قدرت خداوندعظیم بشود، چنانکه گفته بودی
Numb FarOPV 14:18  که یهوه دیرخشم و بسیار رحیم و آمرزنده گناه و عصیان است، لیکن مجرم را هرگز بی‌سزا نخواهدگذاشت بلکه عقوبت گناه پدران را بر پسران تاپشت سوم و چهارم می‌رساند.
Numb FarOPV 14:19  پس گناه این قوم را برحسب عظمت رحمت خود بیامرز، چنانکه این قوم را از مصر تا اینجا آمرزیده‌ای.»
Numb FarOPV 14:20  و خداوند گفت: «برحسب کلام توآمرزیدم.
Numb FarOPV 14:21  لیکن به حیات خودم قسم که تمامی زمین از جلال یهوه پر خواهد شد.
Numb FarOPV 14:22  چونکه جمیع مردانی که جلال و آیات مرا که در مصر وبیابان نمودم دیدند، مرا ده مرتبه امتحان کرده، آواز مرا نشنیدند.
Numb FarOPV 14:23  به درستی که ایشان زمینی راکه برای پدران ایشان قسم خوردم، نخواهند دید، و هرکه مرا اهانت کرده باشد، آن را نخواهد دید.
Numb FarOPV 14:24  لیکن بنده من کالیب چونکه روح دیگر داشت ومرا تمام اطاعت نمود، او را به زمینی که رفته بودداخل خواهم ساخت، و ذریت او وارث آن خواهند شد.
Numb FarOPV 14:25  و چونکه عمالیقیان و کنعانیان دروادی ساکنند، فردا رو گردانیده، از راه بحر قلزم به صحرا کوچ کنید.»
Numb FarOPV 14:26  و خداوند موسی و هارون را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 14:27  «تا به کی این جماعت شریر را که بر من همهمه می‌کنند متحمل بشوم؟ همهمه بنی‌اسرائیل را که بر من همهمه می‌کنند، شنیدم.
Numb FarOPV 14:28  به ایشان بگو خداوند می‌گوید: به حیات خودم قسم که چنانکه شما در گوش من گفتید، همچنان با شما عمل خواهم نمود.
Numb FarOPV 14:29  لاشه های شما دراین صحرا خواهد افتاد، و جمیع شمرده شدگان شما برحسب تمامی عدد شما، از بیست ساله وبالاتر که بر من همهمه کرده‌اید.
Numb FarOPV 14:30  شما به زمینی که درباره آن دست خود را بلند کردم که شما را درآن ساکن گردانم، هرگز داخل نخواهید شد، مگرکالیب بن یفنه و یوشع بن نون.
Numb FarOPV 14:31  اما اطفال شما که درباره آنها گفتید که به یغما برده خواهند شد، ایشان را داخل خواهم کرد و ایشان زمینی را که شما رد کردید، خواهند دانست.
Numb FarOPV 14:32  لیکن لاشه های شما در این صحرا خواهد افتاد.
Numb FarOPV 14:33  وپسران شما در این صحرا چهل سال آواره بوده، بار زناکاری شما را متحمل خواهند شد، تالاشه های شما در صحرا تلف شود.
Numb FarOPV 14:34  برحسب شماره روزهایی که زمین را جاسوسی می‌کردید، یعنی چهل روز. یک سال به عوض هر روز، بارگناهان خود را چهل سال متحمل خواهید شد، ومخالفت مرا خواهید دانست.
Numb FarOPV 14:35  من که یهوه هستم، گفتم که البته این را به تمامی این جماعت شریر که به ضد من جمع شده‌اند خواهم کرد، ودر این صحرا تلف شده، در اینجا خواهند مرد.»
Numb FarOPV 14:36  و اما آن کسانی که موسی برای جاسوسی زمین فرستاده بود. و ایشان چون برگشتند خبر بددرباره زمین آورده، تمام جماعت را از او گله‌مندساختند.
Numb FarOPV 14:37  آن کسانی که این خبر بد را درباره زمین آورده بودند، به حضور خداوند از وبامردند.
Numb FarOPV 14:38  اما یوشع بن نون و کالیب بن یفنه ازجمله آنانی که برای جاسوسی زمین رفته بودند، زنده ماندند.
Numb FarOPV 14:39  و چون موسی این سخنان را به جمیع بنی‌اسرائیل گفت، قوم بسیار گریستند.
Numb FarOPV 14:40  وبامدادان به زودی برخاسته، به‌سر کوه برآمده، گفتند: «اینک حاضریم و به مکانی که خداوندوعده داده است می‌رویم، زیرا گناه کرده‌ایم.»
Numb FarOPV 14:41  موسی گفت: «چرا از فرمان خداوند تجاوزمی نمایید؟ لیکن این کار به کام نخواهد شد!
Numb FarOPV 14:42  مروید زیرا خداوند در میان شما نیست، مبادااز پیش دشمنان خود منهزم شوید.
Numb FarOPV 14:43  زیراعمالیقیان و کنعانیان آنجا پیش روی شما هستند، پس به شمشیر خواهید افتاد، و چونکه از پیروی خداوند روگردانیده‌اید، لهذا خداوند با شمانخواهد بود.»
Numb FarOPV 14:44  لیکن ایشان از راه تکبر به‌سر کوه رفتند، اماتابوت عهد خداوند و موسی از میان لشکرگاه بیرون نرفتند.
Numb FarOPV 14:45  آنگاه عمالیقیان و کنعانیان که درآن کوهستان ساکن بودند فرودآمده، ایشان رازدند و تا حرما منهزم ساختند.
Chapter 15
Numb FarOPV 15:1  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 15:2  «بنی‌اسرائیل را خطاب کرده، به ایشان بگو: چون به زمین سکونت خود که من آن را به شما می‌دهم داخل شوید،
Numb FarOPV 15:3  و می‌خواهیدهدیه آتشین برای خداوند بگذرانید، چه قربانی سوختنی و چه ذبیحه وفای نذر، یا برای نافله یادر عیدهای خود، برای گذرانیدن هدیه خوشبوبجهت خداوند، خواه از رمه و خواه از گله،
Numb FarOPV 15:4  آنگاه کسی‌که هدیه خود را می‌گذراند، برای هدیه آردی یک عشر ایفه آرد نرم مخلوط شده بایک ربع هین روغن بجهت خداوند بگذراند.
Numb FarOPV 15:5  وبرای هدیه ریختنی یک ربع هین شراب با قربانی سوختنی یا برای ذبیحه بجهت هر بره حاضرکن.
Numb FarOPV 15:6  «یا بجهت قوچ برای هدیه آردی دو عشرایفه آرد نرم مخلوط شده با یک ثلث هین روغن حاضرکن.
Numb FarOPV 15:7  و بجهت هدیه ریختنی یک ثلث هین شراب برای خوشبویی بجهت خداوندحاضرکن.
Numb FarOPV 15:8  «و چون گاوی برای قربانی سوختنی یاذبیحه‌ای برای ادای نذر یا برای ذبیحه سلامتی بجهت خداوند حاضر می‌کنی،
Numb FarOPV 15:9  آنگاه بجهت هدیه آردی، سه عشر آرد نرم مخلوط شده بانصف هین روغن با گاو بگذراند.
Numb FarOPV 15:10  و برای هدیه ریختنی نصف هین شراب بگذران تا هدیه آتشین خوشبو برای خداوند بشود.
Numb FarOPV 15:11  «همچنین برای هر گاو و برای هر قوچ وبرای هر بره نرینه و هر بزغاله کرده شود.
Numb FarOPV 15:12  برحسب شماره‌ای که حاضر کنید بدین قسم برای هریک، موافق شماره آنها عمل نمایید.
Numb FarOPV 15:13  «هر متوطن چون هدیه آتشین خوشبو برای خداوند می‌گذراند، این اوامر را به اینطور بجابیاورد.
Numb FarOPV 15:14  و اگر غریبی که در میان شما ماواگزیند، هرکه در قرنهای شما در میان شما باشد، می‌خواهد هدیه آتشین خوشبو برای خداوندبگذراند، به نوعی که شما عمل می‌نمایید، او نیزعمل نماید.
Numb FarOPV 15:15  برای شما که اهل جماعت هستیدو برای غریبی که نزد شما ماوا گزیند یک فریضه باشد، فریضه ابدی در نسلهای شما؛ مثل شما به حضور خداوند مثل غریب است.
Numb FarOPV 15:16  یک قانون ویک حکم برای شما و برای غریبی که در میان شما ماوا گزیند، خواهد بود.»
Numb FarOPV 15:17  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 15:18  «بنی‌اسرائیل را خطاب کرده، به ایشان بگو: چون به زمینی که من شما را در آن درمی آورم داخل شوید،
Numb FarOPV 15:19  و از محصول زمین بخورید، آنگاه هدیه افراشتنی برای خداوند بگذرانید.
Numb FarOPV 15:20  از خمیر اول خود گرده‌ای بجهت هدیه افراشتنی بگذرانید؛ مثل هدیه افراشتنی خرمن، همچنان آن را بگذرانید.
Numb FarOPV 15:21  از خمیر اول خود، هدیه افراشتنی در قرنهای خود برای خداوند بگذرانید.
Numb FarOPV 15:22  «و هرگاه سهو خطا کرده، جمیع این اوامررا که خداوند به موسی گفته است، بجا نیاورده باشید،
Numb FarOPV 15:23  یعنی هرچه خداوند به واسطه موسی شما را امر فرمود، از روزی که خداوند امر فرمودو از آن به بعد در قرنهای شما.
Numb FarOPV 15:24  پس اگر این کارسهو و بدون اطلاع جماعت کرده شد، آنگاه تمامی جماعت یک گاو جوان برای قربانی سوختنی و خوشبویی بجهت خداوند با هدیه آردی و هدیه ریختنی آن، موافق رسم بگذرانند، و یک بز نر بجهت قربانی گناه.
Numb FarOPV 15:25  و کاهن برای تمامی جماعت بنی‌اسرائیل کفاره نماید، و ایشان آمرزیده خواهندشد، زیراکه آن کار سهو شده است، و ایشان قربانی خود را بجهت هدیه آتشین خداوند و قربانی گناه خود را بجهت سهوخویش، به حضور خداوند گذرانیده‌اند.
Numb FarOPV 15:26  وتمامی جماعت بنی‌اسرائیل و غریبی که در میان ایشان ساکن باشد، آمرزیده خواهند شد، زیراکه به تمامی جماعت سهو شده بود.
Numb FarOPV 15:27  «و اگر یک نفر سهو خطا کرده باشد، آنگاه بز ماده‌یک ساله برای قربانی گناه بگذراند.
Numb FarOPV 15:28  وکاهن بجهت آن کسی‌که سهو کرده است چونکه خطای او از نادانستگی بود، به حضور خداوندکفاره کند تا بجهت وی کفاره بشود و آمرزیده خواهد شد.
Numb FarOPV 15:29  بجهت کسی‌که سهو خطا کند، خواه متوطنی از بنی‌اسرائیل و خواه غریبی که در میان ایشان ساکن باشد، یک قانون خواهدبود.
Numb FarOPV 15:30  «و اما کسی‌که به‌دست بلند عمل نماید، چه متوطن و چه غریب، او به خداوند کفر کرده باشد، پس آن شخص از میان قوم خود منقطع خواهد شد.
Numb FarOPV 15:31  چونکه کلام خداوند را حقیرشمرده، حکم او را شکسته است، آن کس البته منقطع شود و گناهش بر وی خواهد بود.»
Numb FarOPV 15:32  و چون بنی‌اسرائیل در صحرا بودند، کسی را یافتند که در روز سبت هیزم جمع می‌کرد.
Numb FarOPV 15:33  وکسانی که او را یافتند که هیزم جمع می‌کرد، او رانزد موسی و هارون و تمامی جماعت آوردند.
Numb FarOPV 15:34  و او را در حبس نگاه داشتند، زیراکه اعلام نشده بود که با وی چه باید کرد.
Numb FarOPV 15:35  و خداوند به موسی گفت: «این شخص البته کشته شود، تمامی جماعت او را بیرون از لشکرگاه با سنگها سنگسارکنند.»
Numb FarOPV 15:36  پس تمامی جماعت او را بیرون ازلشکرگاه آورده، او را سنگسار کردند و بمرد، چنانکه خداوند به موسی‌امر کرده بود.
Numb FarOPV 15:37  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 15:38  «بنی‌اسرائیل را خطاب کرده، به ایشان بگو که: برای خود بر گوشه های رخت خویش در قرنهای خود صیصیت بسازند و رشته لاجوردی بر هرگوشه صیصیت بگذارند.
Numb FarOPV 15:39  و بجهت شماصیصیت خواهد بود تا برآن بنگرید و تمام اوامرخداوند را بیاد آورده، بجا آورید، و در‌پی دلها وچشمان خود که شما در‌پی آنها زنا می‌کنید، منحرف نشوید.
Numb FarOPV 15:40  تا تمامی اوامر مرا بیاد آورده، بجا آورید، و بجهت خدای خود مقدس باشید.
Numb FarOPV 15:41  من یهوه خدای شما هستم که شما را از زمین مصر بیرون آوردم تا خدای شما باشم. من یهوه خدای شما هستم.»
Chapter 16
Numb FarOPV 16:1  و قورح بن یصهار بن قهات بن لاوی وداتان و ابیرام پسران الیاب و اون بن فالت پسران روبین (کسان ) گرفته،
Numb FarOPV 16:2  با بعضی ازبنی‌اسرائیل، یعنی دویست و پنجاه نفر ازسروران جماعت که برگزیدگان شورا و مردان معروف بودند، به حضور موسی برخاستند.
Numb FarOPV 16:3  و به مقابل موسی و هارون جمع شده، به ایشان گفتند: «شما از حد خود تجاوز می‌نمایید، زیرا تمامی جماعت هریک از ایشان مقدس‌اند، و خداوند درمیان ایشان است. پس چرا خویشتن را بر جماعت خداوند برمی افرازید؟»
Numb FarOPV 16:4  و چون موسی این راشنید به روی خود درافتاد.
Numb FarOPV 16:5  و قورح و تمامی جمعیت او را خطاب کرده، گفت: «بامدادان خداوند نشان خواهد داد که چه کس از آن وی وچه کس مقدس است، و او را نزد خود خواهدآورد، و هرکه را برای خود برگزیده است، او رانزد خود خواهد آورد.
Numb FarOPV 16:6  این را بکنید که مجمرهابرای خود بگیرید، ای قورح و تمامی جمعیت تو.
Numb FarOPV 16:7  و آتش در آنها گذارده، فردا به حضورخداوند بخور در آنها بریزید، و آن کس که خداوند برگزیده است، مقدس خواهد شد. ای پسران لاوی شما از حد خود تجاوز می‌نمایید!»
Numb FarOPV 16:8  و موسی به قورح گفت: «ای بنی لاوی بشنوید!
Numb FarOPV 16:9  آیا نزد شما کم است که خدای اسرائیل شما رااز جماعت اسرائیل ممتاز کرده است، تا شما رانزد خود بیاورد تا در مسکن خداوندخدمت نمایید، و به حضور جماعت برای خدمت ایشان بایستید؟
Numb FarOPV 16:10  و تو را و جمیع برادرانت بنی لاوی رابا تو نزدیک آورد، و آیا کهانت را نیز می‌طلبید؟
Numb FarOPV 16:11  از این جهت تو و تمامی جمعیت تو به ضدخداوند جمع شده‌اید، و اما هارون چیست که براو همهمه می‌کنید؟»
Numb FarOPV 16:12  و موسی فرستاد تا داتان و ابیرام پسران الیاب را بخواند، و ایشان گفتند: «نمی آییم!
Numb FarOPV 16:13  آیاکم است که ما را از زمینی که به شیر و شهد جاری است، بیرون آوردی تا ما را در صحرا نیز هلاک سازی که می‌خواهی خود را بر ما حکمران سازی؟
Numb FarOPV 16:14  و ما را هم به زمینی که به شیر و شهدجاری است درنیاوردی و ملکیتی از مزرعه‌ها وتاکستانها به ما ندادی. آیا چشمان این مردمان رامی کنی؟ نخواهیم آمد!»
Numb FarOPV 16:15  و موسی بسیار خشمناک شده، به خداوندگفت: «هدیه ایشان را منظور منما، یک خر ازایشان نگرفتم، و به یکی از ایشان زیان نرساندم.»
Numb FarOPV 16:16  و موسی به قورح گفت: «تو با تمامی جمعیت خود فردا به حضور خداوند حاضر شوید، تو وایشان و هارون.
Numb FarOPV 16:17  و هر کس مجمر خود راگرفته، بخور بر آنها بگذارد و شما هر کس مجمرخود، یعنی دویست و پنجاه مجمر به حضورخداوند بیاورید، تو نیز و هارون هر یک مجمرخود را بیاورید.»
Numb FarOPV 16:18  پس هر کس مجمر خود راگرفته، و آتش در آنها نهاده، و بخور بر آنهاگذارده، نزد دروازه خیمه اجتماع، با موسی وهارون ایستادند.
Numb FarOPV 16:19  و قورح تمامی جماعت را به مقابل ایشان نزد در خیمه اجتماع جمع کرد، وجلال خداوند بر تمامی جماعت ظاهرشد.
Numb FarOPV 16:20  و خداوند موسی و هارون را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 16:21  «خود را از این جماعت دور کنید تاایشان را در لحظه‌ای هلاک کنم.»
Numb FarOPV 16:22  پس ایشان به روی در‌افتاده، گفتند: «ای خدا که خدای روحهای تمام بشر هستی، آیا یک نفر گناه ورزد وبر تمام جماعت غضبناک شوی؟»
Numb FarOPV 16:23  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 16:24  «جماعت را خطاب کرده، بگو از اطراف مسکن قورح و داتان و ابیرام دور شوید.»
Numb FarOPV 16:25  پس موسی برخاسته، نزد داتان و ابیرام رفت و مشایخ اسرائیل در عقب وی رفتند.
Numb FarOPV 16:26  و جماعت راخطاب کرده، گفت: «از نزد خیمه های این مردمان شریر دور شوید، و چیزی را که از آن ایشان است لمس منمایید، مبادا در همه گناهان ایشان هلاک شوید.»
Numb FarOPV 16:27  پس از اطراف مسکن قورح و داتان وابیرام دور شدند، و داتان و ابیرام بیرون آمده، بازنان و پسران و اطفال خود به در خیمه های خودایستادند.
Numb FarOPV 16:28  و موسی گفت: «از این خواهیددانست که خداوند مرا فرستاده است تا همه این کارها را بکنم و به اراده من نبوده است.
Numb FarOPV 16:29  اگر این کسان مثل موت سایر بنی آدم بمیرند و اگر مثل وقایع جمیع بنی آدم بر ایشان واقع شود، خداوندمرا نفرستاده است.
Numb FarOPV 16:30  و اما اگر خداوند چیزتازه‌ای بنماید و زمین دهان خود را گشاده، ایشان را با جمیع مایملک ایشان ببلعد که به گور زنده فرود روند، آنگاه بدانید که این مردمان خداوند رااهانت نموده‌اند.»
Numb FarOPV 16:31  و چون از گفتن همه این سخنان فارغ شد، زمینی که زیر ایشان بود، شکافته شد.
Numb FarOPV 16:32  و زمین دهان خود را گشوده، ایشان را و خانه های ایشان و همه کسان را که تعلق به قورح داشتند، با تمامی اموال ایشان بلعید.
Numb FarOPV 16:33  و ایشان با هرچه به ایشان تعلق داشت، زنده به گور فرورفتند، و زمین برایشان به هم آمد که از میان جماعت هلاک شدند.
Numb FarOPV 16:34  و جمیع اسرائیلیان که به اطراف ایشان بودند، از نعره ایشان گریختند، زیرا گفتند مبادا زمین ما رانیز ببلعد.
Numb FarOPV 16:35  و آتش از حضور خداوند بدر‌آمده، دویست و پنجاه نفر را که بخور می‌گذرانیدند، سوزانید.
Numb FarOPV 16:36  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 16:37  «به العازار بن هارون کاهن بگو که مجمرها را ازمیان آتش بردار، و آتش را به آن طرف بپاش زیراکه آنها مقدس است.
Numb FarOPV 16:38  یعنی مجمرهای این گناهکاران را به ضد جان ایشان و از آنها تختهای پهن برای پوشش مذبح بسازند، زیرا چونکه آنهارا به حضور خداوند گذرانیده‌اند مقدس شده است، تا برای بنی‌اسرائیل آیتی باشد.»
Numb FarOPV 16:39  پس العازار کاهن مجمرهای برنجین را که سوخته شدگان گذرانیده بودند گرفته، از آنها پوشش مذبح ساختند.
Numb FarOPV 16:40  تا برای بنی‌اسرائیل یادگارباشد تا هیچ غریبی که از اولاد هارون نباشدبجهت سوزانیدن بخور به حضور خداوند نزدیک نیاید، مبادا مثل قورح و جمعیتش بشود، چنانکه خداوند به واسطه موسی او را امر فرموده بود.
Numb FarOPV 16:41  و در فردای آن روز تمامی جماعت بنی‌اسرائیل بر موسی و هارون همهمه کرده، گفتند که شما قوم خداوند را کشتید.
Numb FarOPV 16:42  و چون جماعت بر موسی و هارون جمع شدند، به سوی خیمه اجتماع نگریستند، و اینک ابر آن راپوشانید و جلال خداوند ظاهر شد.
Numb FarOPV 16:43  و موسی وهارون پیش خیمه اجتماع آمدند.
Numb FarOPV 16:44  و خداوندموسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 16:45  «از میان این جماعت دور شوید تا ایشان را ناگهان هلاک سازم.» و ایشان به روی خود درافتادند.
Numb FarOPV 16:46  و موسی به هارون گفت: «مجمر خود راگرفته، آتش از روی مذبح در آن بگذار، و بخور برآن بریز، و به زودی به سوی جماعت رفته، برای ایشان کفاره کن، زیرا غضب از حضور خداوندبرآمده، و وبا شروع شده است.»
Numb FarOPV 16:47  پس هارون به نحوی که موسی گفته بود آن را گرفته، در میان جماعت دوید و اینک وبا در میان قوم شروع شده بود، پس بخور را بریخت و بجهت قوم کفاره نمود.
Numb FarOPV 16:48  و او در میان مردگان و زندگان ایستاد ووبا بازداشته شد.
Numb FarOPV 16:49  و عدد کسانی که از وبا مردندچهارده هزار و هفتصد بود، سوای آنانی که درحادثه قورح هلاک شدند.
Numb FarOPV 16:50  پس هارون نزدموسی به در خیمه اجتماع برگشت و وبا رفع شد.
Chapter 17
Numb FarOPV 17:1  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 17:2  «به بنی‌اسرائیل سخن بگو و از ایشان عصاها بگیر، یک عصا از هر خاندان آبا، از جمیع سروران ایشان دوازده عصا برحسب خاندان آبای ایشان. و نام هرکس را بر عصای او بنویس.
Numb FarOPV 17:3  واسم هارون را بر عصای لاوی بنویس، زیراکه برای هر سرور خاندان آبای ایشان یک عصاخواهد بود.
Numb FarOPV 17:4  و آنها را در خیمه اجتماع پیش شهادت، جایی که من با شما ملاقات می‌کنم بگذار.
Numb FarOPV 17:5  و شخصی را که من اختیار می‌کنم عصای او شکوفه خواهدآورد، پس همهمه بنی‌اسرائیل را که بر شما می‌کنند از خود ساکت خواهم نمود.»
Numb FarOPV 17:6  و موسی این را به بنی‌اسرائیل گفت، پس جمیع سروران ایشان او را عصاها دادند، یک عصابرای هر سرور، یعنی دوازده عصا برحسب خاندان آبای ایشان، و عصاهای هارون در میان عصاهای آنها بود.
Numb FarOPV 17:7  و موسی عصاها را به حضور خداوند در خیمه شهادت گذارد.
Numb FarOPV 17:8  و در فردای آن روز چون موسی به خیمه شهادت داخل شد، اینک عصای هارون که بجهت خاندان لاوی بودشکفته بود، و شکوفه آورده و گل داده، و بادام رسانیده بود.
Numb FarOPV 17:9  و موسی همه عصاها را از حضورخداوند نزد جمیع بنی‌اسرائیل بیرون آورده، هریک نگاه کرده، عصای خود را گرفتند.
Numb FarOPV 17:10  و خداوند به موسی گفت: «عصای هارون را پیش روی شهادت باز بگذار تا بجهت علامت برای ابنای تمرد نگاه داشته شود، و همهمه ایشان را از من رفع نمایی تا نمیرند.»
Numb FarOPV 17:11  پس موسی چنان کرد، و به نحوی که خداوند او را امر فرموده بود، عمل نمود.
Numb FarOPV 17:12  وبنی‌اسرائیل به موسی عرض کرده، گفتند: «اینک فانی و هلاک می‌شویم. جمیع ما هلاک شده‌ایم!
Numb FarOPV 17:13  هرکه نزدیک می‌آید که به مسکن خداوندنزدیک می‌آید می‌میرد. آیا تمام فانی شویم؟»
Chapter 18
Numb FarOPV 18:1  و خداوند به هارون گفت: «تو و پسرانت و خاندان آبایت با تو، گناه مقدس رامتحمل شوید، و تو و پسرانت با تو، گناه کهانت خود را متحمل شوید.
Numb FarOPV 18:2  و هم برادران خود یعنی سبط لاوی راکه سبط آبای توباشند باخود نزدیک بیاور تا با تو متفق شده، تو را خدمت نمایند، و اماتو با پسرانت پیش خیمه شهادت باشید.
Numb FarOPV 18:3  وایشان ودیعت تو را و ودیعت تمامی مسکن رانگاه دارند، لیکن به اسباب قدس و به مذبح نزدیک نیایند مبادا بمیرند، ایشان و شما نیز.
Numb FarOPV 18:4  و ایشان باتو متفق شده، ودیعت خیمه اجتماع را با تمامی خدمت خیمه بجا آورند و غریبی به شما نزدیک نیاید.
Numb FarOPV 18:5  و ودیعت قدس و ودیعت مذبح را نگاه دارید تا غضب بر بنی‌اسرائیل دیگر مستولی نشود.
Numb FarOPV 18:6  و اما من اینک برادران شما لاویان را ازمیان بنی‌اسرائیل گرفتم، و برای شما پیشکش می‌باشند که به خداوند داده شده‌اند، تا خدمت خیمه اجتماع را بجا آورند.
Numb FarOPV 18:7  و اما تو با پسرانت، کهانت خود را بجهت هر کار مذبح و برای آنچه اندرون حجاب است نگاه دارید، و خدمت بکنید. کهانت را به شما دادم تا خدمت از راه بخشش باشد، و غریبی که نزدیک آید، کشته شود.»
Numb FarOPV 18:8  و خداوند به هارون گفت: «اینک من ودیعت هدایای افراشتنی خود را با همه‌چیزهای مقدس بنی‌اسرائیل به تو بخشیدم. آنها را به تو و پسرانت به‌سبب مسح شدن به فریضه ابدی دادم.
Numb FarOPV 18:9  ازقدس اقداس که از آتش نگاه داشته شود این از آن تو خواهد بود، هر هدیه ایشان یعنی هر هدیه آردی و هر قربانی گناه و هر قربانی جرم ایشان که نزد من بگذرانند، اینها برای تو و پسرانت قدس اقداس باشد.
Numb FarOPV 18:10  مثل قدس اقداس آنها را بخور. هر ذکور از آن بخورد، برای تو مقدس باشد.
Numb FarOPV 18:11  واین هم از آن تو باشد، هدیه افراشتنی از عطایای ایشان با هر هدیه جنبانیدنی بنی‌اسرائیل را به تو وبه پسرانت و دخترانت به فریضه ابدی دادم، هرکه در خانه تو طاهر باشد، از آن بخورد.
Numb FarOPV 18:12  تمامی بهترین روغن و تمامی بهترین حاصل مو و غله یعنی نوبرهای آنها را که به خداوند می‌دهند، به تو بخشیدم.
Numb FarOPV 18:13  و نوبرهای هرچه در زمین ایشان است که نزد خداوند می‌آورند از آن تو باشد، هرکه در خانه تو طاهر باشد، از آن بخورد.
Numb FarOPV 18:14  و هرچه در اسرائیل وقف بشود، از آن تو باشد.
Numb FarOPV 18:15  وهرچه رحم را گشاید از هر ذی جسدی که برای خداوند می‌گذرانند چه از انسان و چه از بهایم ازآن تو باشد، اما نخست زاده انسان را البته فدیه دهی، و نخست زاده بهایم ناپاک را فدیه‌ای بده.
Numb FarOPV 18:16  «و اما درباره فدیه آنها، آنها را از یک ماهه به حساب خود به پنج مثقال نقره، موافق مثقال قدس که بیست جیره باشد فدیه بده.
Numb FarOPV 18:17  ولی نخست زاده گاو یا نخست زاده گوسفند یانخست زاده بز را فدیه ندهی؛ آنها مقدسند، خون آنها را بر مذبح بپاش و پیه آنها را بجهت هدیه آتشین و عطر خوشبو برای خداوند بسوزان.
Numb FarOPV 18:18  وگوشت آنها مثل سینه جنبانیدنی، از آن تو باشد وران راست، از آن تو باشد.
Numb FarOPV 18:19  جمیع هدایای افراشتنی را از چیزهای مقدس که بنی‌اسرائیل برای خداوند می‌گذرانند به تو و پسرانت ودخترانت با تو به فریضه ابدی دادم، این به حضورخداوند برای تو و ذریت تو با تو عهد نمک تا به ابد خواهد بود.»
Numb FarOPV 18:20  و خداوند به هارون گفت: «تو در زمین ایشان هیچ ملک نخواهی یافت، و در میان ایشان برای تو نصیبی نخواهد بود، نصیب تو و ملک تودر میان بنی‌اسرائیل من هستم.
Numb FarOPV 18:21  «و به بنی لاوی‌اینک تمامی عشر اسرائیل را برای ملکیت دادم، به عوض خدمتی که می‌کنند یعنی خدمت خیمه اجتماع.
Numb FarOPV 18:22  و بعد ازاین بنی‌اسرائیل به خیمه اجتماع نزدیک نیایند، مبادا گناه را متحمل شده، بمیرند.
Numb FarOPV 18:23  اما لاویان خدمت خیمه اجتماع را بکنند و متحمل گناه ایشان بشوند، این در قرنهای شما فریضه‌ای ابدی خواهد بود، و ایشان در میان بنی‌اسرائیل ملک نخواهندیافت.
Numb FarOPV 18:24  زیراکه عشر بنی‌اسرائیل را که آن را نزد خداوند برای هدیه افراشتنی بگذرانندبه لاویان بجهت ملک بخشیدم، بنابراین به ایشان گفتم که در میان بنی‌اسرائیل ملک نخواهندیافت.»
Numb FarOPV 18:25  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 18:26  «که لاویان را نیز خطاب کرده، به ایشان بگو: چون عشری را که از بنی‌اسرائیل به شما برای ملکیت دادم از ایشان بگیرید، آنگاه هدیه افراشتنی خداوند را از آن، یعنی عشری از عشربگذرانید.
Numb FarOPV 18:27  و هدیه افراشتنی شما برای شما، مثل غله خرمن و پری چرخشت حساب می‌شود.
Numb FarOPV 18:28  بدینطور شما نیز از همه عشرهایی که ازبنی‌اسرائیل می‌گیرید، هدیه افراشتنی برای خداوند بگذرانید، و از آنها هدیه افراشتنی خداوند را به هارون کاهن بدهید.
Numb FarOPV 18:29  از جمیع هدایای خود هر هدیه خداوند را از تمامی پیه آنها و از قسمت مقدس آنها بگذرانید.
Numb FarOPV 18:30  و ایشان را بگو هنگامی که پیه آنها را از آنها گذرانیده باشید، آنگاه برای لاویان مثل محصول خرمن وحاصل چرخشت حساب خواهد شد.
Numb FarOPV 18:31  و شماو خاندان شما آن را در هرجا بخورید زیراکه این مزد شما است، به عوض خدمتی که در خیمه اجتماع می‌کنید.
Numb FarOPV 18:32  و چون پیه آنها را از آنهاگذرانیده باشید، پس به‌سبب آنها متحمل گناه نخواهید بود، و چیزهای مقدس بنی‌اسرائیل راناپاک نکنید، مبادا بمیرند.»
Chapter 19
Numb FarOPV 19:1  و خداوند موسی و هارون را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 19:2  «این است فریضه شریعتی که خداوند آن را امر فرموده، گفت: به بنی‌اسرائیل بگو که گاو سرخ پاک که در آن عیب نباشد و یوغ بر گردنش نیامده باشد، نزد توبیاورند.
Numb FarOPV 19:3  و آن را به العازار کاهن بدهید، و آن رابیرون از لشکرگاه برده، پیش روی وی کشته شود.
Numb FarOPV 19:4  و العازار کاهن به انگشت خود از خون آن بگیرد، و به سوی پیشگاه خیمه اجتماع آن خون را هفت مرتبه بپاشد.
Numb FarOPV 19:5  و گاو در نظر او سوخته شود، پوست و گوشت و خون با سرگین آن سوخته شود.
Numb FarOPV 19:6  و کاهن چوب سرو با زوفا و قرمز گرفته، آنها را در میان آتش گاو بیندازد.
Numb FarOPV 19:7  پس کاهن رخت خود را بشوید و بدن خود را به آب غسل دهد، و بعد از آن در لشکرگاه داخل شود و کاهن تا شام نجس باشد.
Numb FarOPV 19:8  و کسی‌که آن را سوزانید، رخت خود را به آب بشوید و بدن خود را به آب غسل دهد، و تا شام نجس باشد.
Numb FarOPV 19:9  «و شخص طاهر، خاکستر گاو را جمع کرده، بیرون از لشکرگاه در جای پاک بگذارد. و آن بجهت جماعت بنی‌اسرائیل برای آب تنزیه نگاه داشته شود. آن قربانی گناه است.
Numb FarOPV 19:10  و کسی‌که خاکستر گاو را جمع کند، رخت خود را بشوید وتا شام نجس باشد. این برای بنی‌اسرائیل و غریبی که در میان ایشان ساکن باشد، فریضه‌ای ابدی خواهد بود.
Numb FarOPV 19:11  «هرکه میته هر آدمی را لمس نماید هفت روز نجس باشد.
Numb FarOPV 19:12  و آن شخص در روز سوم خویشتن را به آن پاک کند، و در روز هفتم طاهرباشد، و اگر خویشتن را در روز سوم پاک نکرده باشد، در روز هفتم طاهر نخواهد بود.
Numb FarOPV 19:13  و هرکه میته هر آدمی را که مرده باشد لمس نموده، و خود را به آن پاک نکرده باشد، او مسکن خداوندرا ملوث کرده است. و آن شخص از اسرائیل منقطع شود، چونکه آب تنزیه بر او پاشیده نشده است، نجس خواهد بود، و نجاستش بر وی باقی است.
Numb FarOPV 19:14  «این است قانون برای کسی‌که در خیمه‌ای بمیرد، هرکه داخل آن خیمه شود و هرکه در آن خیمه باشد هفت روز نجس خواهد بود.
Numb FarOPV 19:15  و هرظرف گشاده که سرپوش برآن بسته نباشد، نجس خواهد بود.
Numb FarOPV 19:16  و هرکه در بیابان کشته شمشیر یامیته یا استخوان آدمی یا قبری را لمس نماید، هفت روز نجس باشد.
Numb FarOPV 19:17  و برای شخص نجس ازخاکستر آتش آن قربانی گناه بگیرند و آب روان برآن در ظرفی بریزند.
Numb FarOPV 19:18  و شخص طاهر زوفاگرفته، درآن آب فرو برد و بر خیمه بر همه اسباب و کسانی که در آن بودند و بر شخصی که استخوان یا مقتول یا میته یا قبر را لمس کرده باشد، بپاشد.
Numb FarOPV 19:19  و آن شخص طاهر، آب را بر آن شخص نجس در روز سوم و در روز هفتم بپاشد، و در روزهفتم خویشتن را تطهیر کرده، رخت خود رابشوید و به آب غسل کند و در شام طاهرخواهد بود.
Numb FarOPV 19:20  و اما کسی‌که نجس شده، خویشتن را تطهیر نکند. آن شخص از میان جماعت منقطع شود، چونکه مقدس خداوند راملوث نموده، و آب تنزیه بر او پاشیده نشده است. او نجس است.
Numb FarOPV 19:21  «و برای ایشان فریضه ابدی خواهد بود. وکسی‌که آب تنزیه را بپاشد، رخت خود را بشویدو کسی‌که آب تنزیه را لمس کند تا شام نجس باشد.
Numb FarOPV 19:22  و هر چیزی را که شخص نجس لمس نماید نجس خواهد بود، و هر کسی‌که آن را لمس نماید تا شام نجس خواهد بود.»
Chapter 20
Numb FarOPV 20:1  و تمامی جماعت بنی‌اسرائیل در ماه اول به بیابان صین رسیدند، و قوم درقادش اقامت کردند، و مریم در آنجا وفات یافته، دفن شد.
Numb FarOPV 20:2  و برای جماعت آب نبود. پس بر موسی وهارون جمع شدند.
Numb FarOPV 20:3  و قوم با موسی منازعت کرده، گفتند: «کاش که می‌مردیم وقتی که برادران ما در حضور خداوند مردند!
Numb FarOPV 20:4  و چرا جماعت خداوند را به این بیابان آوردید تا ما و بهایم ما، دراینجا بمیریم؟
Numb FarOPV 20:5  و ما را از مصر چرا برآوردید تا مارا به این‌جای بد بیاورید که جای زراعت و انجیرو مو و انار نیست؟ و آب هم نیست که بنوشیم!»
Numb FarOPV 20:6  و موسی و هارون از حضور جماعت نزد درخیمه اجتماع آمدند، و به روی خود درافتادند، وجلال خداوند بر ایشان ظاهر شد.
Numb FarOPV 20:7  و خداوندموسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 20:8  «عصا را بگیر و توو برادرت هارون جماعت را جمع کرده، در نظرایشان به این صخره بگویید که آب خود را بدهد، پس آب را برای ایشان از صخره بیرون آورده، جماعت و بهایم ایشان را خواهی نوشانید.»
Numb FarOPV 20:9  پس موسی عصا را از حضور خداوند، چنانکه او را فرموده بود، گرفت.
Numb FarOPV 20:10  و موسی وهارون، جماعت را پیش صخره جمع کردند، و به ایشان گفت: «ای مفسدان بشنوید، آیا از این صخره آب برای شما بیرون آوریم؟»
Numb FarOPV 20:11  و موسی دست خود را بلند کرده، صخره را دو مرتبه باعصای خود زد و آب بسیار بیرون آمد که جماعت و بهایم ایشان نوشیدند.
Numb FarOPV 20:12  و خداوند به موسی و هارون گفت: «چونکه مرا تصدیق ننمودید تا مرا در نظر بنی‌اسرائیل تقدیس نمایید، لهذا شما این جماعت را به زمینی که به ایشان داده‌ام داخل نخواهید ساخت.»
Numb FarOPV 20:13  این است آب مریبه‌جایی که بنی‌اسرائیل با خداوندمخاصمه کردند، و او خود را در میان ایشان تقدیس نمود.
Numb FarOPV 20:14  و موسی، رسولان از قادش نزد ملک ادوم فرستاد که «برادر تو اسرائیل چنین می‌گوید: که تمامی مشقتی را که بر ما واقع شده است، تومی دانی.
Numb FarOPV 20:15  که پدران ما به مصر فرود آمدند ومدت مدیدی در مصر ساکن می‌بودیم، و مصریان با ما و با پدران ما، بد سلوکی نمودند.
Numb FarOPV 20:16  و چون نزد خداوند فریاد برآوردیم، او آواز ما را شنیده، فرشته‌ای فرستاد و ما را از مصر بیرون آورد. واینک ما در قادش هستیم، شهری که در آخرحدود توست.
Numb FarOPV 20:17  تمنا اینکه از زمین تو بگذریم، از مزرعه و تاکستان نخواهیم گذشت، و آب ازچاهها نخواهیم نوشید، بلکه از شاهراه‌ها خواهیم رفت، و تا از حدود تو نگذشته باشیم، به طرف راست یا چپ انحراف نخواهیم کرد.»
Numb FarOPV 20:18  ادوم وی را گفت: «از من نخواهی گذشت والا به مقابله تو با شمشیر بیرون خواهم آمد.»
Numb FarOPV 20:19  بنی‌اسرائیل در جواب وی گفتند: «از راههای عام خواهیم رفت و هرگاه من و مواشیم از آب توبنوشیم قیمت آن را خواهم داد، فقط بر پایهای خود می‌گذرم و بس.»
Numb FarOPV 20:20  گفت: «نخواهی گذشت.» و ادوم با خلق بسیار و دست قوی به مقابله ایشان بیرون آمد.
Numb FarOPV 20:21  بدینطور ادوم راضی نشد که اسرائیل را از حدود خود راه دهد، پس اسرائیل از طرف او رو گردانید.
Numb FarOPV 20:22  پس تمامی جماعت بنی‌اسرائیل از قادش کوچ کرده، به کوه هور رسیدند.
Numb FarOPV 20:23  و خداوندموسی و هارون را در کوه هور نزد سرحد زمین ادوم خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 20:24  «هارون به قوم خودخواهد پیوست، زیرا چونکه شما نزد آب مریبه از قول من عصیان ورزیدید، از این جهت او به زمینی که به بنی‌اسرائیل دادم، داخل نخواهد شد.
Numb FarOPV 20:25  پس هارون و پسرش العازار را برداشته، ایشان را به فراز کوه هور بیاور.
Numb FarOPV 20:26  و لباس هارون رابیرون کرده، بر پسرش العازار بپوشان، و هارون درآنجا وفات یافته، به قوم خود خواهد پیوست.»
Numb FarOPV 20:27  پس موسی به طوری که خداوند او را امرفرموده بود، عمل نموده، ایشان درنظر تمامی جماعت به فراز کوه هور برآمدند.
Numb FarOPV 20:28  و موسی لباس هارون را بیرون کرده، به پسرش العازارپوشانید. و هارون در آنجا بر قله کوه وفات یافت، و موسی و العازار از کوه فرود آمدند.
Numb FarOPV 20:29  و چون تمامی جماعت دیدند که هارون مرد، جمیع خاندان اسرائیل برای هارون سی روز ماتم گرفتند.
Chapter 21
Numb FarOPV 21:1  و چون کنعانی که ملک عراد و درجنوب ساکن بود، شنید که اسرائیل ازراه اتاریم می‌آید، با اسرائیل جنگ کرد و بعضی از ایشان را به اسیری برد.
Numb FarOPV 21:2  و اسرائیل برای خداوند نذر کرده گفت: «اگر این قوم را به‌دست من تسلیم نمایی، شهرهای ایشان را بالکل هلاک خواهم ساخت.»
Numb FarOPV 21:3  پس خداوند دعای اسرائیل را مستجاب فرموده، کنعانیان را تسلیم کرد، و ایشان و شهرهای ایشان را بالکل هلاک ساختند، و آن مکان حرمه نامیده شد.
Numb FarOPV 21:4  و از کوه هور به راه بحر قلزم کوچ کردند تازمین ادوم را دور زنند، و دل قوم به‌سبب راه، تنگ شد.
Numb FarOPV 21:5  و قوم بر خدا و موسی شکایت آورده، گفتند: «که ما را از مصر چرا برآوردید تا در بیابان بمیریم؟ زیرا که نان نیست و آب هم نیست! و دل ما از این خوراک سخیف کراهت دارد!»
Numb FarOPV 21:6  پس خداوند، مارهای آتشی در میان قوم فرستاده، قوم را گزیدند، و گروهی کثیر ازاسرائیل مردند.
Numb FarOPV 21:7  و قوم نزد موسی آمده، گفتند: «گناه کرده‌ایم زیرا که بر خداوند و بر تو شکایت آورده‌ایم، پس نزد خداوند دعا کن تا مارها را از مادور کند.» و موسی بجهت قوم استغاثه نمود.
Numb FarOPV 21:8  وخداوند به موسی گفت: «مار آتشینی بساز و آن رابر نیزه‌ای بردار، و هر گزیده شده‌ای که بر آن نظرکند، خواهد زیست.»
Numb FarOPV 21:9  پس موسی مار برنجینی ساخته، و بر سر نیزه‌ای بلند کرد، و چنین شد که اگر مار کسی را گزیده بود، به مجرد نگاه کردن برآن مار برنجین، زنده می‌شد.
Numb FarOPV 21:10  و بنی‌اسرائیل کوچ کرده، در اوبوت اردوزدند.
Numb FarOPV 21:11  و از اوبوت کوچ کرده، در عیی عباریم، در بیابانی که در مقابل موآب به طرف طلوع آفتاب است، اردو زدند.
Numb FarOPV 21:12  و از آنجا کوچ کرده، به وادی زارد اردو زدند.
Numb FarOPV 21:13  و از آنجا کوچ کرده، به آن طرف ارنون که در بیابان خارج از حدوداموریان می‌باشد اردو زدند، زیرا که ارنون حدموآب در میان موآب و اموریان است.
Numb FarOPV 21:14  از این جهت، در کتاب جنگهای خداوند گفته می‌شود: «واهیب در سوفه و وادیهای ارنون،
Numb FarOPV 21:15  و رودخانه وادیهایی که بسوی مسکن عار متوجه است، و برحدود موآب تکیه می‌زند.»
Numb FarOPV 21:16  و از آنجا به بئر کوچ کردند. این آن چاهی است که خداوند درباره‌اش به موسی گفت: «قوم را جمع کن تا به ایشان آب دهم.»
Numb FarOPV 21:17  آنگاه اسرائیل این سرود را سراییدند: «ای چاه بجوش آی، شما برایش سرودبخوانید،
Numb FarOPV 21:18  «چاهی که سروران حفره زدند، و نجبای قوم آن را کندند. به صولجان حاکم، به عصاهای خود آن را کندند.»
Numb FarOPV 21:19  و ازمتانه به نحلیئیل و از نحلیئیل به باموت.
Numb FarOPV 21:20  و ازباموت به دره‌ای که در صحرای موآب نزد قله فسجه که به سوی بیابان متوجه است.
Numb FarOPV 21:21  و اسرائیل، رسولان نزد سیحون ملک اموریان فرستاده، گفت:
Numb FarOPV 21:22  «مرا اجازت بده تا اززمین تو بگذرم، به سوی مزرعه یا تاکستان انحراف نخواهیم ورزید، و از آب چاه نخواهیم نوشید، و به شاهراه خواهیم رفت تا از سرحد توبگذریم.»
Numb FarOPV 21:23  اما سیحون، اسرائیل را از حدودخود راه نداد. و سیحون تمامی قوم خود را جمع نموده، به مقابله اسرائیل به بیابان بیرون آمد. و چون به یاهص رسید با اسرائیل جنگ کرد.
Numb FarOPV 21:24  واسرائیل او را به دم شمشیر زده، زمینش را ازارنون تا یبوق و تا حد بنی عمون به تصرف آورد، زیرا که حد بنی عمون مستحکم بود.
Numb FarOPV 21:25  واسرائیل تمامی آن شهرها را گرفت و اسرائیل درتمامی شهرهای اموریان در حشبون و در تمامی دهاتش ساکن شد.
Numb FarOPV 21:26  زیرا که حشبون، شهرسیحون، ملک اموریان بود، و او با ملک سابق موآب جنگ کرده، تمامی زمینش را تا ارنون ازدستش گرفته بود.
Numb FarOPV 21:27  بنابراین مثل آورندگان می‌گویند: «به حشبون بیایید تا شهر سیحون بنا کرده، و استوارشود.
Numb FarOPV 21:28  زیرا آتشی از حشبون برآمد و شعله‌ای از قریه سیحون. و عار، موآب را سوزانید وصاحبان بلندیهای ارنون را.
Numb FarOPV 21:29  وای بر تو‌ای موآب! ای قوم کموش، هلاک شدید! پسران خود را مثل گریزندگان تسلیم نمود، و دختران خود را به سیحون ملک اموریان به اسیری داد.
Numb FarOPV 21:30  به ایشان تیر انداختیم. حشبون تا به دیبون هلاک شد. و آن را تا نوفح که نزد میدباست ویران ساختیم.»
Numb FarOPV 21:31  و اسرائیل در زمین اموریان اقامت کردند.
Numb FarOPV 21:32  و موسی برای جاسوسی یعزیر فرستاد ودهات آن را گرفته، اموریان را که در آنجا بودند، بیرون کردند.
Numb FarOPV 21:33  پس برگشته، از راه باشان برآمدند. و عوج ملک باشان با تمامی قوم خود به مقابله ایشان ازبرای جنگ به ادرعی بیرون آمد.
Numb FarOPV 21:34  و خداوند به موسی گفت: «از او مترس زیرا که او را با تمامی قومش و زمینش به‌دست تو تسلیم نموده‌ام، و به نحوی که با سیحون ملک اموریان که در حشبون ساکن بود، عمل نمودی، با او نیز عمل خواهی نمود.»
Numb FarOPV 21:35  پس او را با پسرانش و تمامی قومش زدند، به حدی که کسی از برایش باقی نماند وزمینش را به تصرف آوردند.
Chapter 22
Numb FarOPV 22:1  و بنی‌اسرائیل کوچ کرده، در عربات موآب به آنطرف اردن، در مقابل اریحااردو زدند.
Numb FarOPV 22:2  و چون بالاق بن صفور هر‌چه اسرائیل به اموریان کرده بودند دید،
Numb FarOPV 22:3  موآب ازقوم بسیار ترسید، زیرا که کثیر بودند. و موآب ازبنی‌اسرائیل مضطرب گردیدند.
Numb FarOPV 22:4  و موآب به مشایخ مدیان گفتند: «الان این گروه هر‌چه به اطراف ما هست خواهند لیسید، به نوعی که گاوسبزه صحرا را می‌لیسد.» و در آن زمان بالاق بن صفور، ملک موآب بود.
Numb FarOPV 22:5  پس رسولان به فتور که برکنار وادی است، نزد بلعام بن بعور، به زمین پسران قوم او فرستاد تااو را طلبیده، بگویند: «اینک قومی از مصر بیرون آمده‌اند و هان روی زمین را مستور می‌سازند، ودر مقابل من مقیم می‌باشند.
Numb FarOPV 22:6  پس الان بیا و این قوم را برای من لعنت کن، زیرا که از من قوی ترند، شاید توانایی یابم تا بر ایشان غالب آییم، و ایشان را از زمین خود بیرون کنم، زیرا می‌دانم هر‌که راتو برکت دهی مبارک است و هر‌که را لعنت نمایی، ملعون است.»
Numb FarOPV 22:7  پس مشایخ موآب و مشایخ مدیان، مزد فالگیری را به‌دست گرفته، روانه شدند، و نزدبلعام رسیده، سخنان بالاق را به وی گفتند.
Numb FarOPV 22:8  او به ایشان گفت: «این شب را در اینجا بمانید، تاچنانکه خداوند به من گوید، به شما باز گویم.» وسروران موآب نزد بلعام ماندند.
Numb FarOPV 22:9  و خدا نزد بلعام آمده، گفت: «این کسانی که نزد تو هستند، کیستند؟»
Numb FarOPV 22:10  بلعام به خدا گفت: «بالاق بن صفورملک موآب نزد من فرستاده است،
Numb FarOPV 22:11  که اینک این قومی که از مصر بیرون آمده‌اند روی زمین راپوشانیده‌اند. الان آمده، ایشان را برای من لعنت کن شاید که توانایی یابم تا با ایشان جنگ نموده، ایشان را دور سازم.»
Numb FarOPV 22:12  خدا به بلعام گفت: «باایشان مرو و قوم را لعنت مکن زیرا مبارک هستند.»
Numb FarOPV 22:13  پس بلعام بامدادان برخاسته، به‌سروران بالاق گفت: «به زمین خود بروید، زیراخداوند مرا اجازت نمی دهد که با شما بیایم.»
Numb FarOPV 22:14  و سروران موآب برخاسته، نزد بالاق برگشته، گفتند که «بلعام از آمدن با ما انکار نمود.»
Numb FarOPV 22:15  و بالاق بار دیگر سروران زیاده و بزرگتر ازآنان فرستاد.
Numb FarOPV 22:16  و ایشان نزد بلعام آمده، و وی راگفتند: «بالاق بن صفور چنین می‌گوید: تمنا اینکه از آمدن نزد من انکار نکنی.
Numb FarOPV 22:17  زیرا که البته تو رابسیار تکریم خواهم نمود، و هر‌آنچه به من بگویی بجا خواهم آورد، پس بیا و این قوم را برای من لعنت کن.»
Numb FarOPV 22:18  بلعام در جواب نوکران بالاق گفت: اگر بالاق خانه خود را پر از نقره و طلا به من بخشد، نمی توانم از فرمان یهوه خدای خودتجاوز نموده، کم یا زیاد به عمل آورم.
Numb FarOPV 22:19  پس الان شما نیز امشب در اینجا بمانید تا بدانم که خداوند به من دیگر‌چه خواهد گفت.»
Numb FarOPV 22:20  و خدادر شب نزد بلعام آمده، وی را گفت: «اگر این مردمان برای طلبیدن تو بیایند برخاسته، همراه ایشان برو، اما کلامی را که من به تو گویم به همان عمل نما.»
Numb FarOPV 22:21  پس بلعام بامدادان برخاسته، الاغ خود را بیاراست و همراه سروران موآب روانه شد.
Numb FarOPV 22:22  و غضب خدا به‌سبب رفتن او افروخته شده، فرشته خداوند در راه به مقاومت وی ایستاد، و او بر الاغ خود سوار بود، و دو نوکرش همراهش بودند.
Numb FarOPV 22:23  و الاغ، فرشته خداوند را باشمشیر برهنه به‌دستش، بر سر راه ایستاده دید. پس الاغ از راه به یک سو شده، به مزرعه‌ای رفت و بلعام الاغ را زد تا او را به راه برگرداند.
Numb FarOPV 22:24  پس فرشته خداوند در جای گود در میان تاکستان بایستاد، و به هر دو طرفش دیوار بود.
Numb FarOPV 22:25  و الاغ فرشته خداوند را دیده، خود را به دیوار چسبانید، و پای بلعام را به دیوار فشرد. پس او را بار دیگرزد.
Numb FarOPV 22:26  و فرشته خداوند پیش رفته، در مکانی تنگ بایستاد، که جایی بجهت برگشتن به طرف راست یا چپ نبود.
Numb FarOPV 22:27  و چون الاغ، فرشته خداوند رادید، در زیر بلعام خوابید. و خشم بلعام افروخته شده، الاغ را به عصای خود زد.
Numb FarOPV 22:28  آنگاه خداونددهان الاغ را باز کرد که بلعام را گفت: به تو چه کرده‌ام که مرا این سه مرتبه زدی.
Numb FarOPV 22:29  بلعام به الاغ گفت: «از این جهت که تو مرا استهزا نمودی! کاش که شمشیر در دست من می‌بود که الان تو رامی کشتم.»
Numb FarOPV 22:30  الاغ به بلعام گفت: «آیا من الاغ تونیستم که از وقتی که مال تو شده‌ام تا امروز بر من سوار شده‌ای، آیا هرگز عادت می‌داشتم که به اینطور با تو رفتار نمایم؟» او گفت: «نی»
Numb FarOPV 22:31  و خداوند چشمان بلعام را باز کرد تا فرشته خداوند را دید که با شمشیر برهنه در دستش، به‌سر راه ایستاده است پس خم شده، به روی درافتاد.
Numb FarOPV 22:32  و فرشته خداوند وی را گفت: «الاغ خود را این سه مرتبه چرا زدی؟ اینک من به مقاومت تو بیرون آمدم، زیرا که این سفر تو در نظرمن از روی تمرد است.
Numb FarOPV 22:33  و الاغ مرا دیده، این سه مرتبه از من کناره جست، و اگر از من کناره نمی جست یقین الان تو را می‌کشتم و او را زنده نگاه می‌داشتم.»
Numb FarOPV 22:34  بلعام به فرشته خداوند گفت: «گناه کردم زیرا ندانستم که تو به مقابل من در راه ایستاده‌ای. پس الان اگر در نظر تو ناپسند است برمی گردم.»
Numb FarOPV 22:35  فرشته خداوند به بلعام گفت: «همراه این اشخاص برو لیکن سخنی را که من به تو گویم، همان را فقط بگو». پس بلعام همراه سروران بالاق رفت.
Numb FarOPV 22:36  و چون بالاق شنید که بلعام آمده است، به استقبال وی تا شهر موآب که برحد ارنون و براقصای حدود وی بود، بیرون آمد.
Numb FarOPV 22:37  و بالاق به بلعام گفت: «آیا برای طلبیدن تو نزد تو نفرستادم، پس چرا نزد من نیامدی، آیا حقیقت قادر نیستم که تو را به عزت رسانم؟»
Numb FarOPV 22:38  بلعام به بالاق گفت: «اینک نزد تو آمده‌ام، آیا الان هیچ قدرتی دارم که چیزی بگویم؟ آنچه خدا به دهانم می‌گذارد همان را خواهم گفت.»
Numb FarOPV 22:39  پس بلعام همرا بالاق رفته، به قریت حصوت رسیدند.
Numb FarOPV 22:40  و بالاق گاوان وگوسفندان ذبح کرده، نزد بلعام و سرورانی که باوی بودند، فرستاد.
Numb FarOPV 22:41  و بامدادان بالاق بلعام رابرداشته، او را به بلندیهای بعل آورد، تا از آنجااقصای قوم خود را ملاحظه کند.
Chapter 23
Numb FarOPV 23:1  و بلعام به بالاق گفت: «در اینجا برای من هفت مذبح بساز، و هفت گاو و هفت قوچ در اینجا برایم حاضر کن.»
Numb FarOPV 23:2  و بالاق به نحوی که بلعام گفته بود به عمل آورد، و بالاق و بلعام، گاوی و قوچی بر هر مذبح گذرانیدند.
Numb FarOPV 23:3  و بلعام به بالاق گفت: «نزد قربانی سوختنی خود بایست، تا من بروم؛ شاید خداوند برای ملاقات من بیاید، وهر‌چه او به من نشان دهد آن را به تو باز خواهم گفت.» پس به تلی برآمد.
Numb FarOPV 23:4  و خدا بلعام را ملاقات کرد، و او وی را گفت: «هفت مذبح برپا داشتم و گاوی و قوچی بر هرمذبح قربانی کردم.»
Numb FarOPV 23:5  خداوند سخنی به دهان بلعام گذاشته، گفت: «نزد بالاق برگشته چنین بگو.»
Numb FarOPV 23:6  پس نزد او برگشت، و اینک او با جمیع سروران موآب نزد قربانی سوختنی خود ایستاده بود.
Numb FarOPV 23:7  و مثل خود را آورده، گفت: «بالاق ملک موآب مرا از ارام از کوههای مشرق آورد، که بیایعقوب را برای من لعنت کن، و بیا اسرائیل رانفرین نما.
Numb FarOPV 23:8  چگونه لعنت کنم آن را که خدا لعنت نکرده است؟ و چگونه نفرین نمایم آن را که خداوند نفرین ننموده است؟
Numb FarOPV 23:9  زیرا از سرصخره‌ها او را می‌بینم. و از کوهها او را مشاهده می‌نمایم. اینک قومی است که به تنهایی ساکن می‌شود، و در میان امتها حساب نخواهد شد.
Numb FarOPV 23:10  کیست که غبار یعقوب را تواند شمرد یا ربع اسرائیل را حساب نماید؟ کاش که من به وفات عادلان بمیرم و عاقبت من مثل عاقبت ایشان باشد.»
Numb FarOPV 23:11  پس بالاق به بلعام گفت: «به من چه کردی؟ تو را آوردم تا دشمنانم را لعنت کنی، و هان برکت تمام دادی!»
Numb FarOPV 23:12  او در جواب گفت: «آیا نمی بایدباحذر باشم تا آنچه را که خداوند به دهانم گذاردبگویم؟»
Numb FarOPV 23:13  بالاق وی را گفت: «بیا الان همراه من به‌جای دیگر که از آنجا ایشان را توانی دید، فقطاقصای ایشان را خواهی دید، و جمیع ایشان رانخواهی دید و از آنجا ایشان را برای من لعنت کن.»
Numb FarOPV 23:14  پس او را به صحرای صوفیم، نزد قله فسجه برد و هفت مذبح بنا نموده، گاوی و قوچی بر هر مذبح قربانی کرد.
Numb FarOPV 23:15  و او به بالاق گفت: «نزدقربانی سوختنی خود، اینجا بایست تا من در آنجا(خداوند را) ملاقات نمایم.»
Numb FarOPV 23:16  و خداوند بلعام را ملاقات نموده، و سخنی در زبانش گذاشته، گفت: «نزد بالاق برگشته، چنین بگو.»
Numb FarOPV 23:17  پس نزدوی آمد، و اینک نزد قربانی سوختنی خود باسروران موآب ایستاده بود، و بالاق از او پرسیدکه «خداوند چه گفت؟»
Numb FarOPV 23:18  آنگاه مثل خود راآورده، گفت: «ای بالاق برخیز و بشنو. و‌ای پسرصفور مرا گوش بگیر.
Numb FarOPV 23:19  خدا انسان نیست که دروغ بگوید. و از بنی آدم نیست که به اراده خودتغییر بدهد. آیا او سخنی گفته باشد و نکند؟ یاچیزی فرموده باشد و استوار ننماید؟
Numb FarOPV 23:20  اینک مامور شده‌ام که برکت بدهم. و او برکت داده است و آن را رد نمی توانم نمود.
Numb FarOPV 23:21  او گناهی دریعقوب ندیده، و خطایی در اسرائیل مشاهده ننموده است. یهوه خدای او با وی است. و نعره پادشاه در میان ایشان است.
Numb FarOPV 23:22  خدا ایشان را ازمصر بیرون آورد. او را شاخها مثل گاو وحشی است.
Numb FarOPV 23:23  به درستی که بر یعقوب افسون نیست وبر اسرائیل فالگیری نی. درباره یعقوب و درباره اسرائیل در وقتش گفته خواهد شد، که خدا چه کرده است.
Numb FarOPV 23:24  اینک قوم مثل شیر ماده خواهندبرخاست. و مثل شیر نر خویشتن را خواهندبرانگیخت، و تا شکار را نخورد، و خون کشتگان را ننوشد، نخواهد خوابید.»
Numb FarOPV 23:25  بالاق به بلعام گفت: «نه ایشان را لعنت کن ونه برکت ده.»
Numb FarOPV 23:26  بلعام در جواب بالاق گفت: «آیاتو را نگفتم که هر‌آنچه خداوند به من گوید، آن را باید بکنم؟»
Numb FarOPV 23:27  بالاق به بلعام گفت: «بیا تا تو را به‌جای دیگر ببرم، شاید در نظر خدا پسند آید که ایشان را برای من از آنجا لعنت نمایی.»
Numb FarOPV 23:28  پس بالاق بلعام را بر قله فغور که مشرف بر بیابان است، برد.
Numb FarOPV 23:29  بلعام به بالاق گفت: «در اینجا برای من هفت مذبح بساز و هفت گاو و هفت قوچ از برایم دراینجا حاضر کن.»
Numb FarOPV 23:30  و بالاق به طوری که بلعام گفته بود، عمل نموده، گاوی و قوچی بر هر مذبح قربانی کرد.
Chapter 24
Numb FarOPV 24:1  و چون بلعام دید که اسرائیل را برکت دادن به نظر خداوند پسند می‌آید، مثل دفعه های پیش برای طلبیدن افسون نرفت، بلکه به سوی صحرا توجه نمود.
Numb FarOPV 24:2  و بلعام چشمان خودرا بلند کرده، اسرائیل را دید که موافق اسباط خودساکن می‌بودند. و روح خدا بر او نازل شد.
Numb FarOPV 24:3  پس مثل خود را آورده، گفت: «وحی بلعام بن بعور. وحی آن مردی که چشمانش باز شد.
Numb FarOPV 24:4  وحی آن کسی‌که سخنان خدا را شنید. و رویای قادرمطلق را مشاهده نمود. آنکه بیفتاد و چشمان اوگشاده گردید.
Numb FarOPV 24:5  چه زیباست خیمه های تو‌ای یعقوب! و مسکنهای تو‌ای اسرائیل!
Numb FarOPV 24:6  مثل وادیهای کشیده شده، مثل باغها بر کنار رودخانه، مثل درختان عود که خداوند غرس نموده باشد، ومثل سروهای آزاد نزد جویهای آب.
Numb FarOPV 24:7  آب ازدلوهایش ریخته خواهد شد. و بذر او در آبهای بسیار خواهد بود. و پادشاه او از اجاج بلندتر، ومملکت او برافراشته خواهد شد.
Numb FarOPV 24:8  خدا او را ازمصر بیرون آورد. او را شاخها مثل گاو وحشی است. امتهای دشمنان خود را خواهد بلعید و استخوانهای ایشان را خواهد شکست و ایشان رابه تیرهای خود خواهد دوخت.
Numb FarOPV 24:9  مثل شیر نرخود را جمع کرده، خوابید. و مثل شیر ماده کیست که او را برانگیزاند؟ مبارک باد هر‌که تو رابرکت دهد. و ملعون باد هر‌که تو را لعنت نماید!»
Numb FarOPV 24:10  پس خشم بالاق بر بلعام افروخته شده، هردو دست خود را بر هم زد و بالاق به بلعام گفت: «تو را خواندم تا دشمنانم را لعنت کنی و اینک این سه مرتبه ایشان را برکت تمام دادی.
Numb FarOPV 24:11  پس الان به‌جای خود فرار کن! گفتم که تو را احترام تمام نمایم. همانا خداوند تو را از احترام بازداشته است.»
Numb FarOPV 24:12  بلعام به بالاق گفت آیا به رسولانی که نزد من فرستاده بودی نیز نگفتم:
Numb FarOPV 24:13  که اگر بالاق خانه خود را پر از نقره و طلا به من بدهد، نمی توانم از فرمان خداوند تجاوز نموده، از دل خود نیک یا بد بکنم بلکه آنچه خداوند به من گوید آن را خواهم گفت؟
Numb FarOPV 24:14  و الان اینک نزدقوم خود می‌روم. بیا تا تو را اعلام نمایم که این قوم با قوم تو در ایام آخر چه خواهند کرد.
Numb FarOPV 24:15  پس مثل خود را آورده، گفت: «وحی بلعام بن بعور. وحی آن مردی که چشمانش بازشد.
Numb FarOPV 24:16  وحی آن کسی‌که سخنان خدا را شنید. ومعرفت حضرت اعلی را دانست. و رویای قادرمطلق را مشاهده نمود. آنکه بیفتاد و چشمان اوگشوده گردید.
Numb FarOPV 24:17  او را خواهم دید لیکن نه الان. اورا مشاهده خواهم نمود اما نزدیک نی. ستاره‌ای از یعقوب طلوع خواهد کرد و عصایی از اسرائیل خواهد برخاست و اطراف موآب را خواهدشکست. و جمیع ابنای فتنه را هلاک خواهدساخت.
Numb FarOPV 24:18  و ادوم ملک او خواهد شد ودشمنانش (اهل ) سعیر، مملوک او خواهندگردید. و اسرائیل به شجاعت عمل خواهد نمود.
Numb FarOPV 24:19  و کسی‌که از یعقوب ظاهر می‌شود، سلطنت خواهد نمود. و بقیه اهل شهر را هلاک خواهدساخت.»
Numb FarOPV 24:20  و به عمالقه نظر انداخته، مثل خود راآورده، گفت: «عمالیق اول امتها بود، اما آخر اومنتهی به هلاکت است.»
Numb FarOPV 24:21  و بر قینیان نظر انداخته، مثل خود را آورد وگفت: «مسکن تو مستحکم و آشیانه تو بر صخره نهاده (شده است ).
Numb FarOPV 24:22  لیکن قاین تباه خواهد شد، تا وقتی که آشور تو را به اسیری ببرد.»
Numb FarOPV 24:23  پس مثل خود را آورده، گفت: «وای! چون خدا این را می‌کند، کیست که زنده بماند؟
Numb FarOPV 24:24  وکشتیها از جانب کتیم آمده، آشور را ذلیل خواهند ساخت، و عابر را ذلیل خواهند گردانید، و او نیز به هلاکت خواهد رسید.»
Numb FarOPV 24:25  و بلعام برخاسته، روانه شده، به‌جای خودرفت و بالاق نیز راه خود را پیش گرفت.
Chapter 25
Numb FarOPV 25:1  و اسرائیل در شطیم اقامت نمودند، وقوم با دختران موآب زنا کردن گرفتند.
Numb FarOPV 25:2  زیرا که ایشان قوم را به قربانی های خدایان خوددعوت نمودند، پس قوم می‌خوردند و به خدایان ایشان سجده می‌نمودند.
Numb FarOPV 25:3  و اسرائیل به بعل فغورملحق شدند، و غضب خداوند بر اسرائیل افروخته شد.
Numb FarOPV 25:4  و خداوند به موسی گفت که: «تمامی روسای قوم را گرفته، ایشان را برای خداوند پیش آفتاب به دار بکش، تا شدت خشم خداوند از اسرائیل برگردد.»
Numb FarOPV 25:5  و موسی به داوران اسرائیل گفت که «هر یکی از شما کسان خود راکه به بعل فغور ملحق شدند، بکشید.»
Numb FarOPV 25:6  و اینک مردی از بنی‌اسرائیل آمده، زن مدیانی‌ای را در نظر موسی و در نظر تمامی جماعت بنی‌اسرائیل نزد برادران خود آورد، وایشان به دروازه خیمه اجتماع گریه می‌کردند.
Numb FarOPV 25:7  وچون فینحاس بن العازار بن هارون کاهن، این رادید، از میان جماعت برخاسته، نیزه‌ای به‌دست خود گرفت،
Numb FarOPV 25:8  و از عقب آن مرد اسرائیلی به قبه داخل شده، هر دوی ایشان یعنی آن مرداسرائیلی و زن را به شکمش فرو برد، و وبا ازبنی‌اسرائیل رفع شد.
Numb FarOPV 25:9  و آنانی که از وبا مردند، بیست و چهار هزار نفر بودند.
Numb FarOPV 25:10  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 25:11  «فینحاس بن العازار بن هارون کاهن، غضب مرااز بنی‌اسرائیل برگردانید، چونکه باغیرت من درمیان ایشان غیور شد، تا بنی‌اسرائیل را در غیرت خود هلاک نسازم.
Numb FarOPV 25:12  لهذا بگو اینک عهدسلامتی خود را به او می‌بخشم.
Numb FarOPV 25:13  و برای او وبرای ذریتش بعد از او این عهد کهانت جاودانی خواهد بود، زیرا که برای خدای خود غیور شد، وبجهت بنی‌اسرائیل کفاره نمود.»
Numb FarOPV 25:14  و اسم آن مرد اسرائیلی مقتول که با زن مدیانی کشته گردید، زمری ابن سالو رئیس خاندان آبای سبط شمعون بود.
Numb FarOPV 25:15  و اسم زن مدیانی که کشته شد، کزبی دختر صور بود و اورئیس قوم خاندان آبا در مدیان بود.
Numb FarOPV 25:16  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 25:17  «مدیانیان را ذلیل ساخته، مغلوب سازید.
Numb FarOPV 25:18  زیرا که ایشان شما را به مکاید خود ذلیل ساختند، چونکه شما را در واقعه فغور و در امرخواهر خود کزبی، دختر رئیس مدیان، که در روزوبا در واقعه فغور کشته شد، فریب دادند.»
Chapter 26
Numb FarOPV 26:1  و بعد از وبا، خداوند موسی و العازاربن هارون کاهن را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 26:2  «شماره تمامی بنی‌اسرائیل را برحسب خاندان آبای ایشان، از بیست ساله و بالاتر، یعنی جمیع کسانی را که از اسرائیل به جنگ بیرون می‌روند، بگیرید.»
Numb FarOPV 26:3  پس موسی و العازار کاهن ایشان را درعربات موآب، نزد اردن در مقابل اریحا خطاب کرده، گفتند:
Numb FarOPV 26:4  «قوم را از بیست ساله و بالاتربشمارید، چنانکه خداوند موسی و بنی‌اسرائیل را که از زمین مصر بیرون آمدند، امر فرموده بود.»
Numb FarOPV 26:5  روبین نخست زاده اسرائیل: بنی روبین: ازحنوک، قبیله حنوکیان. و از فلو، قبیله فلوئیان.
Numb FarOPV 26:6  واز حصرون، قبیله حصرونیان. و از کرمی، قبیله کرمیان.
Numb FarOPV 26:7  اینانند قبایل روبینیان و شمرده شدگان ایشان، چهل و سه هزار و هفتصد و سی نفر بودند.
Numb FarOPV 26:9  و بنی الیاب: نموئیل و داتان و ابیرام. اینانند داتان و ابیرام که خوانده‌شدگان جماعت بوده، با موسی و هارون در جمعیت قورح مخاصمه کردند، چون با خداوند مخاصمه نمودند،
Numb FarOPV 26:10  و زمین دهان خود را گشوده، ایشان رابا قورح فرو برد، هنگامی که آن گروه مردند وآتش، آن دویست و پنجاه نفر را سوزانیده، عبرت گشتند.
Numb FarOPV 26:12  و بنی شمعون برحسب قبایل ایشان: ازنموئیل، قبیله نموئیلیان و از یامین، قبیله یامینیان و از یاکین، قبیله یاکینیان.
Numb FarOPV 26:13  و از زارح قبیله زارحیان و از شاول قبیله شاولیان.
Numb FarOPV 26:14  اینانندقبایل شمعونیان: بیست و دو هزار و دویست نفر.
Numb FarOPV 26:15  و بنی جاد برحسب قبایل ایشان: از صفون قبیله صفونیان و از حجی قبیله حجیان و از شونی قبیله شونیان.
Numb FarOPV 26:16  و از ازنی قبیله ازنیان و از عیری، قبیله عیریان.
Numb FarOPV 26:17  و از ارود قبیله ارودیان و ازارئیلی قبیله ارئیلیان.
Numb FarOPV 26:18  اینانند قبایل بنی جادبرحسب شماره ایشان، چهل هزار و پانصد نفر.
Numb FarOPV 26:19  و بنی یهودا عیر و اونان. و عیر و اونان درزمین کنعان مردند.
Numb FarOPV 26:20  و بنی یهودا برحسب قبایل ایشان اینانند: از شیله قبیله شیلئیان و از فارص قبیله فارصیان و از زارح قبیله زارحیان.
Numb FarOPV 26:21  وبنی فارص اینانند: از حصرون قبیله حصرونیان واز حامول قبیله حامولیان.
Numb FarOPV 26:22  اینانند قبایل یهودابرحسب شمرده شدگان ایشان، هفتاد و شش هزارو پانصد نفر.
Numb FarOPV 26:23  و بنی یساکار برحسب قبایل ایشان: از تولع قبیله تولعیان و از فوه قبیله فوئیان.
Numb FarOPV 26:24  و از یاشوب قبیله یاشوبیان و از شمرون قبیله شمرونیان.
Numb FarOPV 26:25  اینانند قبایل یساکار برحسب شمرده شدگان ایشان، شصت و چهار هزار و سیصد نفر.
Numb FarOPV 26:26  و بنی زبولون برحسب قبایل ایشان: از ساردقبیله ساردیان و از ایلون قبیله ایلونیان و ازیحلیئیل قبیله یحلیئیلیان.
Numb FarOPV 26:27  اینانند قبایل زبولونیان برحسب شمرده شدگان ایشان، شصت هزار و پانصد نفر.
Numb FarOPV 26:28  و بنی یوسف برحسب قبایل ایشان: منسی و افرایم.
Numb FarOPV 26:29  و بنی منسی: از ماکیر قبیله ماکیریان وماکیر جلعاد را آورد و از جلعاد قبیله جلعادیان.
Numb FarOPV 26:30  اینانند بنی جلعاد: از ایعزر قبیله ایعزریان، ازحالق قبیله حالقیان.
Numb FarOPV 26:31  از اسریئیل قبیله اسریئیلیان، از شکیم قبیله شکیمیان.
Numb FarOPV 26:32  ازشمیداع قبیله شمیداعیان و از حافر قبیله حافریان.
Numb FarOPV 26:33  و صلحفاد بن حافر را پسری نبودلیکن دختران داشت و نامهای دختران صلحفاد محله و نوعه و حجله و ملکه و ترصه.
Numb FarOPV 26:34  اینانندقبایل منسی و شمرده شدگان ایشان، پنجاه ودوهزار و هفتصد نفر بودند.
Numb FarOPV 26:35  و اینانند بنی افرایم برحسب قبایل ایشان: از شوتالح قبیله شوتالحیان و از باکر قبیله باکریان و از تاحن قبیله تاحنیان.
Numb FarOPV 26:36  و بنی شوتالح اینانند: از عیران قبیله عیرانیان.
Numb FarOPV 26:37  اینانند قبایل بنی افرایم برحسب شمرده شدگان ایشان، سی و دو هزار وپانصد نفر. و بنی یوسف برحسب قبایل ایشان اینانند.
Numb FarOPV 26:38  و بنی بنیامین برحسب قبایل ایشان: از بالع قبیله بالعیان از اشبیل قبیله اشبیلیان و از احیرام قبیله احیرامیان.
Numb FarOPV 26:39  از شفوفام قبیله شفوفامیان ازحوفام قبیله حوفامیان.
Numb FarOPV 26:40  و بنی بالع: ارد و نعمان. از ارد قبیله اردیان و از نعمان قبیله نعمانیان.
Numb FarOPV 26:41  اینانند بنی بنیامین برحسب قبایل ایشان وشمرده شدگان ایشان، چهل و پنج هزار و ششصدنفر بودند.
Numb FarOPV 26:42  اینانند بنی دان برحسب قبایل ایشان: ازشوحام قبیله شوحامیان. اینانند قبایل دان برحسب قبایل ایشان.
Numb FarOPV 26:43  جمیع قبایل شوحامیان برحسب شمرده شدگان ایشان، شصت وچهارهزار و چهارصد نفر بودند.
Numb FarOPV 26:44  اینانند بنی اشیر برحسب قبایل ایشان: ازیمنه قبیله یمنئیان، از یشوی قبیله یشویان، ازبریعه قبیله بریعئیان،
Numb FarOPV 26:45  از بنی بریعه، از حابر قبیله حابریان، از ملکیئیل قبیله ملکیئیلیان.
Numb FarOPV 26:47  اینانند قبایل بنی اشیربرحسب شمرده شدگان ایشان، پنجاه و سه هزار وچهارصد نفر.
Numb FarOPV 26:48  اینانند بنی نفتالی برحسب قبایل ایشان: ازیاحصئیل، قبیله یاحصئیلیان، از جونی قبیله جونیان.
Numb FarOPV 26:49  از یصر قبیله یصریان از شلیم قبیله شلیمیان.
Numb FarOPV 26:50  اینانند قبایل نفتالی برحسب قبایل ایشان و شمرده شدگان ایشان، چهل و پنج هزار وچهارصد نفر بودند.
Numb FarOPV 26:51  اینانند شمرده شدگان بنی‌اسرائیل: ششصدو یکهزار و هفتصد و سی نفر.
Numb FarOPV 26:52  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 26:53  «برای اینان برحسب شماره نامها، زمین برای ملکیت تقسیم بشود.
Numb FarOPV 26:54  برای کثیر، نصیب او رازیاده کن و برای قلیل، نصیب او را کم نما، به هرکس برحسب شمرده شدگان او نصیبش داده شود.
Numb FarOPV 26:55  لیکن زمین به قرعه تقسیم شود، و برحسب نامهای اسباط آبای خود در آن تصرف نمایند.
Numb FarOPV 26:56  موافق قرعه، ملک ایشان در میان کثیر و قلیل تقسیم شود.»
Numb FarOPV 26:57  و اینانند شمرده شدگان لاوی برحسب قبایل ایشان: از جرشون قبیله جرشونیان، ازقهات قبیله قهاتیان، از مراری قبیله مراریان.
Numb FarOPV 26:58  اینانند قبایل لاویان: قبیله لبنیان و قبیله حبرونیان و قبیله محلیان و قبیله موشیان و قبیله قورحیان. اما قهات، عمرام را آورد.
Numb FarOPV 26:59  و نام زن عمرام، یوکابد بود، دختر لاوی که برای لاوی درمصر زاییده شد و او برای عمرام، هارون و موسی و خواهر ایشان مریم را زایید.
Numb FarOPV 26:60  و برای هارون ناداب و ابیهو و العازار و ایتامار زاییده شدند.
Numb FarOPV 26:61  ناداب و ابیهو چون آتش غریبی به حضورخداوند گذرانیده بودند، مردند.
Numb FarOPV 26:62  وشمرده شدگان ایشان یعنی همه ذکوران از یک ماهه و بالاتر، بیست و سه هزار نفر بودند زیرا که ایشان در میان بنی‌اسرائیل شمرده نشدند، چونکه نصیبی در میان بنی‌اسرائیل به ایشان داده نشد.
Numb FarOPV 26:63  اینانند آنانی که موسی و العازار کاهن شمردند، وقتی که بنی‌اسرائیل را در عربات موآب نزد اردن در مقابل اریحا شمردند.
Numb FarOPV 26:64  و درمیان ایشان کسی نبود از آنانی که موسی و هارون کاهن، شمرده بودند وقتی که بنی‌اسرائیل را دربیابان سینا شمردند.
Numb FarOPV 26:65  زیرا خداوند درباره ایشان گفته بود که البته در بیابان خواهند مرد، پس از آنهایک مرد سوای کالیب بن یفنه و یوشع بن نون باقی نماند.
Chapter 27
Numb FarOPV 27:1  و دختران صلفحاد بن حافر بن جلعادبن ماکیر بن منسی، که از قبایل منسی ابن یوسف بود نزدیک آمدند، و اینهاست نامهای دخترانش: محله و نوعه و حجله و ملکه و ترصه.
Numb FarOPV 27:2  و به حضور موسی و العازار کاهن، و به حضورسروران و تمامی جماعت نزد در خیمه اجتماع ایستاده، گفتند:
Numb FarOPV 27:3  «پدر ما در بیابان مرد و او از آن گروه نبود که در جمعیت قورح به ضد خداوندهمداستان شدند، بلکه در گناه خود مرد و پسری نداشت.
Numb FarOPV 27:4  پس چرا نام پدر ما از این جهت که پسری ندارد از میان قبیله‌اش محو شود، لهذا ما رادر میان برادران پدر ما نصیبی بده.»
Numb FarOPV 27:5  پس موسی دعوی ایشان را به حضورخداوند آورد.
Numb FarOPV 27:6  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 27:7  «دختران صلفحاد راست می‌گویند، البته در میان برادران پدر ایشان ملک موروثی به ایشان بده، و نصیب پدر ایشان را به ایشان انتقال نما.
Numb FarOPV 27:8  و بنی‌اسرائیل را خطاب کرده، بگو: اگر کسی بمیرد و پسری نداشته باشد، ملک او را به دخترش انتقال نمایید.
Numb FarOPV 27:9  و اگر او رادختری نباشد، ملک او را به برادرانش بدهید.
Numb FarOPV 27:10  واگر او را برادری نباشد، ملک او را به برادران پدرش بدهید.
Numb FarOPV 27:11  و اگر پدر او را برادری نباشد، ملک او را به هر کس از قبیله‌اش که خویش نزدیکتر او باشد بدهید، تا مالک آن بشود، پس این برای بنی‌اسرائیل فریضه شرعی باشد، چنانکه خداوند به موسی‌امر فرموده بود.»
Numb FarOPV 27:12  و خداوند به موسی گفت: «به این کوه عباریم برآی و زمینی را که به بنی‌اسرائیل داده‌ام، ببین.
Numb FarOPV 27:13  و چون آن را دیدی تو نیز به قوم خودملحق خواهی شد، چنانکه برادرت هارون ملحق شد.
Numb FarOPV 27:14  زیرا که در بیابان صین وقتی که جماعت مخامصه نمودند شما از قول من عصیان ورزیدید، و مرا نزد آب در نظر ایشان تقدیس ننمودید.» این است آب مریبه قادش، در بیابان صین.
Numb FarOPV 27:15  و موسی به خداوند عرض کرده، گفت:
Numb FarOPV 27:16  «ملتمس اینکه یهوه خدای ارواح تمامی بشر، کسی را بر این جماعت بگمارد
Numb FarOPV 27:17  که پیش روی ایشان بیرون رود، و پیش روی ایشان داخل شود، و ایشان را بیرون برد و ایشان را درآورد، تاجماعت خداوند مثل گوسفندان بی‌شبان نباشند.»
Numb FarOPV 27:18  و خداوند به موسی گفت: «یوشع بن نون را که مردی صاحب روح است گرفته، دست خود را بر او بگذار.
Numb FarOPV 27:19  و او را به حضورالعازار کاهن و به حضور تمامی جماعت برپاداشته، در نظر ایشان به وی وصیت نما.
Numb FarOPV 27:20  و ازعزت خود بر او بگذار تا تمامی جماعت بنی‌اسرائیل او را اطاعت نمایند.
Numb FarOPV 27:21  و او به حضور العازار کاهن بایستد تا از برای او به حکم اوریم به حضور خداوند سوال نماید، و به فرمان وی، او و تمامی بنی‌اسرائیل با وی و تمامی جماعت، بیرون روند، و به فرمان وی داخل شوند.»
Numb FarOPV 27:22  پس موسی به نوعی که خداوند او راامر فرموده بود عمل نموده، یوشع را گرفت و اورا به حضور العازار کاهن و به حضور تمامی جماعت برپا داشت.
Numb FarOPV 27:23  و دستهای خود را بر اوگذاشته، او را به طوری که خداوند به واسطه موسی گفته بود، وصیت نمود.
Chapter 28
Numb FarOPV 28:1  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 28:2  «بنی‌اسرائیل را امر فرموده، به ایشان بگو: مراقب باشید تا هدیه طعام مرا از قربانی های آتشین عطر خوشبوی من در موسمش نزد من بگذرانید.
Numb FarOPV 28:3  و ایشان را بگو قربانی آتشین را که نزدخداوند بگذرانید، این است: دو بره نرینه یک ساله بی‌عیب، هر روز بجهت قربانی سوختنی دائمی.
Numb FarOPV 28:4  یک بره را در صبح قربانی کن و بره دیگررا در عصر قربانی کن.
Numb FarOPV 28:5  و یک عشر ایفه آرد نرم مخلوط شده با یک ربع هین روغن زلال برای هدیه آردی.
Numb FarOPV 28:6  این است قربانی سوختنی دائمی که در کوه سینا بجهت عطر خوشبو و قربانی آتشین خداوند معین شد.
Numb FarOPV 28:7  و هدیه ریختنی آن یک ربع هین بجهت هر بره‌ای باشد، این هدیه ریختنی مسکرات را برای خداوند در قدس بریز.
Numb FarOPV 28:8  و بره دیگر را در عصر قربانی کن، مثل هدیه آردی صبح و مثل هدیه ریختنی آن بگذران تاقربانی آتشین و عطر خوشبو برای خداوند باشد.
Numb FarOPV 28:9  «و در روز سبت دو بره یک ساله بی‌عیب، ودو عشر ایفه آرد نرم سرشته شده با روغن، بجهت هدیه آردی با هدیه ریختنی آن.
Numb FarOPV 28:10  این است قربانی سوختنی هر روز سبت سوای قربانی سوختنی دائمی با هدیه ریختنی آن.
Numb FarOPV 28:11  «و در اول ماههای خود قربانی سوختنی برای خداوند بگذرانید، دو گاو جوان و یک قوچ و هفت بره نرینه یک ساله بی‌عیب.
Numb FarOPV 28:12  و سه عشرایفه آرد نرم سرشته شده با روغن بجهت هدیه آردی برای هر گاو، و دو عشر آرد نرم سرشته شده با روغن، بجهت هدیه آردی برای هر قوچ.
Numb FarOPV 28:13  و یک عشر آرد نرم سرشته شده با روغن، بجهت هدیه آردی برای هر بره، تا قربانی سوختنی، عطر خوشبو و هدیه آتشین برای خداوند باشد.
Numb FarOPV 28:14  و هدایای ریختنی آنها نصف هین شراب برای هر گاو، و ثلث هین برای هر قوچ، و ربع هین برای هر بره باشد. این است قربانی سوختنی هر ماه از ماههای سال.
Numb FarOPV 28:15  و یک بز نربجهت قربانی گناه سوای قربانی سوختنی دائمی، با هدیه ریختنی آن برای خداوند قربانی بشود.
Numb FarOPV 28:16  «و در روز چهاردهم ماه اول، فصح خداوند است.
Numb FarOPV 28:17  و در روز پانزدهم این ماه، عید است که هفت روز نان فطیر خورده شود.
Numb FarOPV 28:18  در روز اول، محفل مقدس است که هیچ کار خدمت در آن نکنید.
Numb FarOPV 28:19  و بجهت هدیه آتشین و قربانی سوختنی برای خداوند، دو گاو جوان و یک قوچ و هفت بره نرینه یک ساله قربانی کنید، اینها برای شما بی‌عیب باشد.
Numb FarOPV 28:20  و بجهت هدیه آردی آنهاسه عشر آرد نرم سرشته شده با روغن برای هرگاو، و دو عشر برای هر قوچ بگذرانید.
Numb FarOPV 28:21  و یک عشر برای هر بره، از آن هفت بره بگذران.
Numb FarOPV 28:22  ویک بز نر بجهت قربانی گناه تا برای شما کفاره شود.
Numb FarOPV 28:23  اینها را سوای قربانی سوختنی صبح که قربانی سوختنی دائمی است، بگذرانید.
Numb FarOPV 28:24  به اینطور هر روز از آن هفت روز، طعام هدیه آتشین، عطر خوشبو برای خداوند بگذرانید، واین سوای قربانی سوختنی دائمی گذرانیده شود، با هدیه ریختنی آن.
Numb FarOPV 28:25  و در روز هفتم، برای شمامحفل مقدس باشد. هیچ کار خدمت در آن نکنید.
Numb FarOPV 28:26  «و در روز نوبرها چون هدیه آردی تازه درعید هفته های خود برای خداوند بگذرانید، محفل مقدس برای شما باشد و هیچ کار خدمت در آن مکنید.
Numb FarOPV 28:27  و بجهت قربانی سوختنی برای عطر خوشبوی خداوند دو گاو جوان و یک قوچ و هفت بره نرینه یک ساله قربانی کنید.
Numb FarOPV 28:28  و هدیه آردی آنها سه عشر آرد نرم سرشته شده با روغن برای هر گاو، و دو عشر برای هر قوچ.
Numb FarOPV 28:29  و یک عشر برای هر بره، از آن هفت بره.
Numb FarOPV 28:30  و یک بز نر تا برای شما کفاره شود.
Numb FarOPV 28:31  اینها را با هدیه آردی آنها و هدایای ریختنی آنها سوای قربانی سوختنی دائمی بگذرانید و برای شما بی‌عیب باشد.
Chapter 29
Numb FarOPV 29:1  «و در روز اول ماه هفتم، محفل مقدس برای شما باشد؛ در آن هیچ کار خدمت مکنید و برای شما روز نواختن کرنا باشد.
Numb FarOPV 29:2  وقربانی سوختنی بجهت عطر خوشبوی خداوندبگذرانید، یک گاو جوان و یک قوچ، و هفت بره نرینه یک ساله بی‌عیب.
Numb FarOPV 29:3  و هدیه آردی آنها، سه عشر آرد نرم سرشته شده با روغن برای هر گاو، ودو عشر برای هر قوچ.
Numb FarOPV 29:4  و یک عشر برای هر بره، از آن هفت بره.
Numb FarOPV 29:5  و یک بز نر بجهت قربانی گناه تابرای شما کفاره شود.
Numb FarOPV 29:6  سوای قربانی سوختنی اول ماه و هدیه آردی‌اش، و قربانی سوختنی دائمی با هدیه آردی‌اش، با هدایای ریختنی آنهابرحسب قانون آنها تا عطر خوشبو و هدیه آتشین خداوند باشد.
Numb FarOPV 29:7  «و در روز دهم این ماه هفتم، محفل مقدس برای شما باشد. جانهای خود را ذلیل سازید وهیچ کار مکنید.
Numb FarOPV 29:8  و قربانی سوختنی عطر خوشبوبرای خداوند بگذرانید، یک گاو جوان و یک قوچ و هفت بره نرینه یک ساله که برای شما بی‌عیب باشند.
Numb FarOPV 29:9  و هدیه آردی آنها سه عشر آرد نرم سرشته شده با روغن برای هر گاو، و دو عشر برای هر قوچ.
Numb FarOPV 29:10  و یک عشر برای هر بره، از آن هفت بره.
Numb FarOPV 29:11  و یک بز نر برای قربانی گناه سوای قربانی گناه کفاره‌ای و قربانی سوختنی دائمی با هدیه آردی‌اش و هدایای ریختنی آنها.
Numb FarOPV 29:12  «و در روز پانزدهم ماه هفتم، محفل مقدس برای شما باشد، هیچ کار خدمت مکنید و هفت روز برای خداوند عید نگاه دارید.
Numb FarOPV 29:13  و قربانی سوختنی هدیه آتشین عطر خوشبو برای خداوندبگذرانید. سیزده گاو جوان و دو قوچ و چهارده بره نرینه یک ساله که برای شما بی‌عیب باشند.
Numb FarOPV 29:14  و بجهت هدیه آردی آنها سه عشر آرد نرم سرشته شده با روغن برای هر گاو از آن سیزده گاو، و دو عشر برای هر قوچ از آن دو قوچ.
Numb FarOPV 29:15  ویک عشر برای هر بره از آن چهارده بره.
Numb FarOPV 29:16  و یک بز نر بجهت قربانی گناه، سوای قربانی سوختنی دائمی، با هدیه آردی و هدیه ریختنی آن.
Numb FarOPV 29:17  «و در روز دوم، دوازده گاو جوان و دو قوچ و چهارده بره نرینه یک ساله بی‌عیب.
Numb FarOPV 29:18  وهدایای آردی و هدایای ریختنی آنها برای گاوهاو قوچها و بره‌ها به شماره آنها برحسب قانون.
Numb FarOPV 29:19  و یک بز نر بجهت قربانی گناه، سوای قربانی سوختنی دائمی با هدیه آردی‌اش، و هدایای ریختنی آنها.
Numb FarOPV 29:20  «و در روز سوم، یازده گاو جوان و دو قوچ و چهارده بره نرینه یک ساله بی‌عیب.
Numb FarOPV 29:21  وهدایای آردی و هدایای ریختنی آنها برای گاوهاو قوچها و بره‌ها به شماره آنها برحسب قانون.
Numb FarOPV 29:22  و یک بز نر بجهت قربانی گناه سوای قربانی سوختنی دائمی با هدیه آردی‌اش و هدیه ریختنی آن.
Numb FarOPV 29:23  «و در روز چهارم ده گاو جوان و دو قوچ وچهارده بره نرینه یک ساله بی‌عیب.
Numb FarOPV 29:24  و هدایای آردی و هدایای ریختنی آنها برای گاوها وقوچها و بره‌ها به شماره آنها برحسب قانون.
Numb FarOPV 29:25  ویک بز نر بجهت قربانی گناه، سوای قربانی سوختنی دائمی، و هدیه آردی‌اش و هدیه ریختنی آن.
Numb FarOPV 29:26  «و در روز پنجم، نه گاو جوان و دو قوچ وچهارده بره نرینه یک ساله بی‌عیب.
Numb FarOPV 29:27  و هدایای آردی و هدایای ریختنی آنها برای گاوها وقوچها و بره‌ها به شماره آنها برحسب قانون.
Numb FarOPV 29:28  ویک بز نر بجهت قربانی گناه، سوای قربانی سوختنی دائمی و هدیه آردی‌اش و هدیه ریختنی آن.
Numb FarOPV 29:29  «و در روز ششم، هشت گاو جوان و دوقوچ و چهارده بره نرینه یک ساله بی‌عیب.
Numb FarOPV 29:30  وهدایای آردی و هدایای ریختنی آنها برای گاوهاو قوچها و بره‌ها به شماره آنها برحسب قانون.
Numb FarOPV 29:31  و یک بز نر بجهت قربانی گناه سوای قربانی سوختنی دائمی و هدیه آردی‌اش و هدایای ریختنی آن.
Numb FarOPV 29:32  «و در روز هفتم، هفت گاو جوان و دو قوچ و چهارده بره نرینه یک ساله بی‌عیب.
Numb FarOPV 29:33  وهدایای آردی و هدایای ریختنی آنها برای گاوهاو قوچها و بره‌ها به شماره آنها برحسب قانون.
Numb FarOPV 29:34  و یک بز نر بجهت قربانی گناه، سوای قربانی سوختنی دائمی و هدیه آردی‌اش و هدیه ریختنی آن.
Numb FarOPV 29:35  «و در روز هشتم، برای شما جشن مقدس باشد؛ هیچ کار خدمت مکنید.
Numb FarOPV 29:36  و قربانی سوختنی هدیه آتشین عطر خوشبو برای خداوندبگذرانید، یک گاو جوان و یک قوچ و هفت بره نرینه یک ساله بی‌عیب.
Numb FarOPV 29:37  و هدایای آردی وهدایای ریختنی آنها برای گاو و قوچ و بره‌ها به شماره آنها برحسب قانون.
Numb FarOPV 29:38  و یک بز نر برای قربانی گناه سوای قربانی سوختنی دائمی، باهدیه آردی‌اش و هدیه ریختنی آن.
Numb FarOPV 29:39  اینها را شما در موسمهای خود برای خداوند بگذرانید، سوای نذرها و نوافل خودبرای قربانی های سوختنی و هدایای آردی وهدایای ریختنی و ذبایح سلامتی خود.»
Numb FarOPV 29:40  پس برحسب هر‌آنچه خداوند به موسی‌امر فرموده بود، موسی بنی‌اسرائیل را اعلام نمود.
Chapter 30
Numb FarOPV 30:1  و موسی سروران اسباط بنی‌اسرائیل راخطاب کرده، گفت: «این است کاری که خداوند امر فرموده است:
Numb FarOPV 30:2  چون شخصی برای خداوند نذر کند یا قسم خورد تا جان خود را به تکلیفی الزام نماید، پس کلام خود را باطل نسازد، بلکه برحسب هر‌آنچه از دهانش برآمد، عمل نماید.
Numb FarOPV 30:3  «و اما چون زن برای خداوند نذر کرده، خودرا در خانه پدرش در جوانی‌اش به تکلیفی الزام نماید،
Numb FarOPV 30:4  و پدرش نذر او و تکلیفی که خود را برآن الزام نموده، شنیده باشد، و پدرش درباره اوساکت باشد، آنگاه تمامی نذرهایش استوار، و هرتکلیفی که خود را به آن الزام نموده باشد، قایم خواهد بود.
Numb FarOPV 30:5  اما اگر پدرش در روزی که شنید اورا منع کرد، آنگاه هیچ کدام از نذرهایش و ازتکالیفش که خود را به آن الزام نموده باشد، استوار نخواهد بود، و از این جهت که پدرش او رامنع نموده است، خداوند او را خواهد آمرزید.
Numb FarOPV 30:6  «و اگر به شوهری داده شود، و نذرهای او یاسخنی که از لبهایش جسته، و جان خود را به آن الزام نموده، بر او باشد،
Numb FarOPV 30:7  و شوهرش شنید و درروز شنیدنش به وی هیچ نگفت، آنگاه نذرهایش استوار خواهد ماند. و تکلیفهایی که خویشتن را به آنها الزام نموده است، قایم خواهند ماند.
Numb FarOPV 30:8  لیکن اگر شوهرش در روزی که آن را شنید، او را منع نماید، و نذری را که بر او است یا سخنی را که ازلبهایش جسته، و خویشتن را به آن الزام نموده باشد، باطل سازد، پس خداوند او را خواهدآمرزید.
Numb FarOPV 30:9  اما نذر زن بیوه یا مطلقه، در هر‌چه خود را به آن الزام نموده باشد، بر وی استوارخواهد ماند.
Numb FarOPV 30:10  و اما اگر زنی در خانه شوهرش نذر کند، یا خویشتن را با قسم به تکلیفی الزام نماید،
Numb FarOPV 30:11  و شوهرش بشنود و او را هیچ نگوید ومنع ننماید، پس تمامی نذرهایش استوار، و هرتکلیفی که خویشتن را به آن الزام نموده باشد، قایم خواهد بود.
Numb FarOPV 30:12  و اما اگر شوهرش در روزی که بشنود، آنها را باطل سازد. پس هر‌چه ازلبهایش درآمده باشد درباره نذرهایش یا تکالیف خود، استوار نخواهد ماند. چونکه شوهرش آن راباطل نموده است، خداوند او را خواهد آمرزید.
Numb FarOPV 30:13  هر نذری و هر قسم الزامی را برای ذلیل ساختن جان خود، شوهرش آن را استوار نماید، وشوهرش آن را باطل سازد.
Numb FarOPV 30:14  اما اگر شوهرش روز به روز به او هیچ نگوید، پس همه نذرهایش وهمه تکالیفش را که بر وی باشد استوار نموده باشد، چونکه در روزی که شنید به وی هیچ نگفت، پس آنها را استوار نموده است.
Numb FarOPV 30:15  و اگربعد از شنیدن، آنها را باطل نمود، پس او گناه وی را متحمل خواهد بود.»
Numb FarOPV 30:16  این است فرایضی که خداوند به موسی‌امرفرمود، در میان مرد و زنش و در میان پدر ودخترش، در زمان جوانی او در خانه پدر وی.
Chapter 31
Numb FarOPV 31:1  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 31:2  «انتقام بنی‌اسرائیل را از مدیانیان بگیر، و بعد از آن به قوم خود ملحق خواهی شد.»
Numb FarOPV 31:3  پس موسی قوم را مخاطب ساخته، گفت: «ازمیان خود مردان برای جنگ مهیا سازید تا به مقابله مدیان برآیند، و انتقام خداوند را از مدیان بکشند.
Numb FarOPV 31:4  هزار نفر از هر سبط از جمیع اسباطاسرائیل برای جنگ بفرستید.»
Numb FarOPV 31:5  پس از هزاره های اسرائیل، از هر سبط یک هزار، یعنی دوازده هزار نفر مهیا شده برای جنگ منتخب شدند.
Numb FarOPV 31:6  و موسی ایشان را هزار نفر از هرسبط به جنگ فرستاد، ایشان را با فینحاس بن العازار کاهن و اسباب قدس و کرناها برای نواختن در دستش به جنگ فرستاد.
Numb FarOPV 31:7  و با مدیان به طوری که خداوند موسی را امر فرموده بود، جنگ کرده، همه ذکوران را کشتند.
Numb FarOPV 31:8  و در میان کشتگان ملوک مدیان یعنی اوی و راقم و صور و حور و رابع، پنج پادشاه مدیان را کشتند، بلعام بن بعور را به شمشیر کشتند.
Numb FarOPV 31:9  و بنی‌اسرائیل زنان مدیان واطفال ایشان را به اسیری بردند، و جمیع بهایم وجمیع مواشی ایشان و همه املاک ایشان را غارت کردند.
Numb FarOPV 31:10  و تمامی شهرها و مساکن و قلعه های ایشان را به آتش سوزانیدند.
Numb FarOPV 31:11  و تمامی غنیمت و جمیع غارت را از انسان و بهایم گرفتند.
Numb FarOPV 31:12  واسیران و غارت و غنیمت را نزد موسی و العازارکاهن و جماعت بنی‌اسرائیل در لشکرگاه درعربات موآب، که نزد اردن در مقابل اریحاست، آوردند.
Numb FarOPV 31:13  و موسی و العازار کاهن و تمامی سروران جماعت بیرون از لشکرگاه به استقبال ایشان آمدند.
Numb FarOPV 31:14  و موسی بر روسای لشکر یعنی سرداران هزاره‌ها و سرداران صدها که از خدمت جنگ باز آمده بودند، غضبناک شد.
Numb FarOPV 31:15  و موسی به ایشان گفت: «آیا همه زنان را زنده نگاه داشتید؟
Numb FarOPV 31:16  اینک اینانند که برحسب مشورت بلعام، بنی‌اسرائیل را واداشتند تا در امر فغور به خداوندخیانت ورزیدند و در جماعت خداوند وباعارض شد.
Numb FarOPV 31:17  پس الان هر ذکوری از اطفال رابکشید، و هر زنی را که مرد را شناخته، با اوهمبستر شده باشد، بکشید.
Numb FarOPV 31:18  و از زنان هردختری را که مرد را نشناخته، و با او همبسترنشده برای خود زنده نگاه دارید.
Numb FarOPV 31:19  و شما هفت روز بیرون از لشکرگاه خیمه زنید، و هر شخصی را کشته و هر‌که کشته‌ای را لمس نموده باشد ازشما و اسیران شما در روز سوم و در روز هفتم، خود را تطهیر نماید.
Numb FarOPV 31:20  و هر جامه و هرظرف چرمی و هر‌چه از پشم بز ساخته شده باشد و هرظرف چوبین را تطهیر نمایید.»
Numb FarOPV 31:21  و العازار کاهن به مردان جنگی که به مقاتله رفته بودند، گفت: «این است قانون شریعتی که خداوند به موسی‌امر فرموده است:
Numb FarOPV 31:22  طلا و نقره و برنج و آهن و روی و سرب،
Numb FarOPV 31:23  یعنی هر‌چه متحمل آتش بشود، آن را از آتش بگذرانید و طاهر خواهد شد، و به آب تنزیه نیز آن را طاهرسازند و هر‌چه متحمل آتش نشود، آن را از آب بگذرانید.
Numb FarOPV 31:24  و در روز هفتم رخت خود رابشویید تا طاهر شوید، و بعد از آن به لشکرگاه داخل شوید.»
Numb FarOPV 31:25  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 31:26  «تو و العازار کاهن و سروران خاندان آبای جماعت، حساب غنایمی که گرفته شده است، چه از انسان و چه از بهایم بگیرید.
Numb FarOPV 31:27  و غنیمت رادر میان مردان جنگی که به مقاتله بیرون رفته‌اند، وتمامی جماعت نصف نما.
Numb FarOPV 31:28  و از مردان جنگی که به مقاتله بیرون رفته‌اند زکات برای خداوندبگیر، یعنی یک نفر از پانصد چه از انسان و چه ازگاو و چه از الاغ و چه از گوسفند.
Numb FarOPV 31:29  از قسمت ایشان بگیر و به العازار کاهن بده تا هدیه افراشتنی برای خداوند باشد.
Numb FarOPV 31:30  و از قسمت بنی‌اسرائیل یکی که از هر پنجاه نفر گرفته شده باشد چه ازانسان و چه از گاو و چه از الاغ و چه از گوسفند وچه از جمیع بهایم بگیر، و آنها را به لاویانی که ودیعت مسکن خداوند را نگاه می‌دارند، بده.»
Numb FarOPV 31:31  پس موسی و العازار کاهن برحسب آنچه خداوند به موسی‌امر فرموده بود، عمل کردند.
Numb FarOPV 31:32  و غنیمت سوای آن غنیمتی که مردان جنگی گرفته بودند، از گوسفند ششصد و هفتاد و پنج هزار راس بود.
Numb FarOPV 31:33  و از گاو هفتاد و دو هزار راس.
Numb FarOPV 31:34  و از الاغ شصت و یک هزار راس.
Numb FarOPV 31:35  و ازانسان از زنانی که مرد را نشناخته بودند، سی و دوهزار نفر بودند.
Numb FarOPV 31:36  و نصفه‌ای که قسمت کسانی بود که به جنگ رفته بودند، سیصد و سی و هفت هزار و پانصد گوسفند بود.
Numb FarOPV 31:37  و زکات خداوند ازگوسفند ششصد و هفتاد و پنج راس بود.
Numb FarOPV 31:38  وگاوان سی و شش هزار بود و از آنها زکات خداوند هفتاد و دو راس بود.
Numb FarOPV 31:39  و الاغها سی هزار و پانصد و از آنها زکات خداوند شصت ویک راس بود.
Numb FarOPV 31:40  و مردمان شانزده هزار و ازایشان زکات خداوند سی و دو نفر بودند.
Numb FarOPV 31:41  وموسی زکات را هدیه افراشتی خداوند بود به العازار کاهن داد، چنانکه خداوند به موسی‌امرفرموده بود.
Numb FarOPV 31:42  و از قسمت بنی‌اسرائیل که موسی آن را ازمردان جنگی جدا کرده بود،
Numb FarOPV 31:43  و قسمت جماعت از گوسفندان، سیصد و سی هزار وپانصد راس بود.
Numb FarOPV 31:45  و از الاغها، سی هزار و پانصد راس.
Numb FarOPV 31:46  واز انسان، شانزده هزار نفر.
Numb FarOPV 31:47  و موسی از قسمت بنی‌اسرائیل یکی را که از هر پنجاه گرفته شده بود، چه از انسان و چه از بهایم گرفت، و آنها را به لاویانی که ودیعت مسکن خداوند را نگاه می‌داشتند، داد، چنانکه خداوند به موسی‌امرفرموده بود.
Numb FarOPV 31:48  و روسایی که بر هزاره های لشکر بودند، سرداران هزاره‌ها با سرداران صدها نزد موسی آمدند.
Numb FarOPV 31:49  و به موسی گفتند: «بندگانت حساب مردان جنگی را که زیردست ما می‌باشند گرفتیم، و از ما یک نفر مفقود نشده است.
Numb FarOPV 31:50  پس ما ازآنچه هر کس یافته است هدیه‌ای برای خداوندآورده‌ایم از زیورهای طلا و خلخالها ودست بندها و انگشترها و گوشواره‌ها وگردن بندها تا برای جانهای ما به حضور خداوند کفاره شود.»
Numb FarOPV 31:51  و موسی و العازار کاهن، طلا وهمه زیورهای مصنوعه را از ایشان گرفتند.
Numb FarOPV 31:52  وتمامی طلای هدیه‌ای که از سرداران هزاره‌ها وسرداران صدها برای خداوند گذرانیدند، شانزده هزار و هفتصد و پنجاه مثقال بود.
Numb FarOPV 31:53  زیرا که هریکی از مردان جنگی غنیمتی برای خود برده بودند.
Numb FarOPV 31:54  و موسی و العازار کاهن، طلا را ازسرداران هزاره‌ها و صدها گرفته، به خیمه اجتماع آوردند تا بجهت بنی‌اسرائیل، به حضور خداوندیادگار باشد.
Chapter 32
Numb FarOPV 32:1  و بنی روبین و بنی جاد را مواشی بی نهایت بسیار و کثیر بود، پس چون زمین یعزیر و زمین جلعاد را دیدند که اینک این مکان، مکان مواشی است.
Numb FarOPV 32:2  بنی جاد و بنی روبین نزد موسی و العازار کاهن و سروران جماعت آمده، گفتند:
Numb FarOPV 32:3  «عطاروت و دیبون و یعزیر و نمره و حشبون و العاله و شبام و نبو و بعون،
Numb FarOPV 32:4  زمینی که خداوند پیش روی جماعت اسرائیل مفتوح ساخته است، زمین مواشی است، و بندگانت صاحب مواشی می‌باشیم.
Numb FarOPV 32:5  پس گفتند: اگر درنظر تو التفات یافته‌ایم، این زمین به بندگانت به ملکیت داده شود، و ما را از اردن عبور مده.»
Numb FarOPV 32:6  موسی به بنی جاد و بنی روبین گفت: «آیابرادران شما به جنگ روند و شما اینجا بنشینید؟
Numb FarOPV 32:7  چرا دل بنی‌اسرائیل را افسرده می‌کنید تا به زمینی که خداوند به ایشان داده است، عبورنکنند؟
Numb FarOPV 32:8  به همین طور پدران شما عمل نمودند، وقتی که ایشان را از قادش برنیع برای دیدن زمین فرستادم.
Numb FarOPV 32:9  به وادی اشکول رفته، زمین را دیدند ودل بنی‌اسرائیل را افسرده ساختند تا به زمینی که خداوند به ایشان داده بود، داخل نشوند.
Numb FarOPV 32:10  پس غضب خداوند در آن روز افروخته شد به حدی که قسم خورده، گفت:
Numb FarOPV 32:11  البته هیچکدام ازمردانی که از مصر بیرون آمدند از بیست ساله وبالاتر آن زمین را که برای ابراهیم و اسحاق ویعقوب قسم خوردم، نخواهند دید، چونکه ایشان مرا پیروی کامل ننمودند.
Numb FarOPV 32:12  سوای کالیب بن یفنه قنزی و یوشع بن نون، چونکه ایشان خداوند را پیروی کامل نمودند.
Numb FarOPV 32:13  پس غضب خداوند بر اسرائیل افروخته شده، ایشان را چهل سال در بیابان آواره گردانید، تا تمامی آن گروهی که این شرارت را در نظر خداوند ورزیده بودند، هلاک شدند.
Numb FarOPV 32:14  و اینک شما به‌جای پدران خودانبوهی از مردان خطاکار برپا شده‌اید تا شدت غضب خداوند را بر اسرائیل باز زیاده کنید؟
Numb FarOPV 32:15  زیرا اگر از پیروی او روبگردانید بار دیگرایشان را در بیابان ترک خواهد کرد و شما تمامی این قوم را هلاک خواهید ساخت.»
Numb FarOPV 32:16  پس ایشان نزد وی آمده، گفتند: «آغلها رااینجا برای مواشی خود و شهرها بجهت اطفال خویش خواهیم ساخت.
Numb FarOPV 32:17  و خود مسلح شده، حاضر می‌شویم و پیش روی بنی‌اسرائیل خواهیم رفت تا آنها را به مکان ایشان برسانیم. واطفال ما از ترس ساکنان زمین در شهرهای حصاردار خواهند ماند.
Numb FarOPV 32:18  و تا هر یکی ازبنی‌اسرائیل ملک خود را نگرفته باشد، به خانه های خود مراجعت نخواهیم کرد.
Numb FarOPV 32:19  زیرا که ما با ایشان در آن طرف اردن و ماورای آن ملک نخواهیم گرفت، چونکه نصیب ما به این طرف اردن به طرف مشرق به ما رسیده است.»
Numb FarOPV 32:20  و موسی به ایشان گفت: «اگر این کار رابکنید و خویشتن را به حضور خداوند برای جنگ مهیا سازید،
Numb FarOPV 32:21  و هر مرد جنگی از شما به حضورخداوند از اردن عبور کند تا او دشمنان خود را ازپیش روی خود اخراج نماید،
Numb FarOPV 32:22  و زمین به حضور خداوند مغلوب شود، پس بعد از آن برگردیده، به حضور خداوند و به حضور اسرائیل بی‌گناه خواهید شد، و این زمین از جانب خداوندملک شما خواهد بود.
Numb FarOPV 32:23  و اگر چنین نکنید اینک به خداوند گناه ورزیده‌اید، و بدانید که گناه شما، شما را درخواهد گرفت.
Numb FarOPV 32:24  پس شهرها برای اطفال و آغلها برای گله های خود بنا کنید، و به آنچه از دهان شما درآمد، عمل نمایید.»
Numb FarOPV 32:25  پس بنی جاد و بنی روبین موسی را خطاب کرده، گفتند: «بندگانت به طوری که آقای مافرموده است، خواهیم کرد.
Numb FarOPV 32:26  اطفال و زنان ومواشی و همه بهایم ما اینجا در شهرهای جلعادخواهند ماند.
Numb FarOPV 32:27  و جمیع بندگانت مهیای جنگ شده، چنانکه آقای ما گفته است به حضورخداوند برای مقاتله عبور خواهیم نمود.»
Numb FarOPV 32:28  پس موسی العازار کاهن، و یوشع بن نون، وروسای خاندان آبای اسباط بنی‌اسرائیل را درباره ایشان وصیت نمود.
Numb FarOPV 32:29  و موسی به ایشان گفت: «اگر جمیع بنی جاد و بنی روبین مهیای جنگ شده، همراه شما به حضور خداوند از اردن عبورکنند، و زمین پیش روی شما مغلوب شود، آنگاه زمین جلعاد را برای ملکیت به ایشان بدهید.
Numb FarOPV 32:30  واگر ایشان مهیا نشوند و همراه شما عبور ننمایند، پس در میان شما در زمین کنعان ملک بگیرند.»
Numb FarOPV 32:31  بنی جاد و بنی روبین در جواب وی گفتند: «چنانکه خداوند به بندگانت گفته است، همچنین خواهیم کرد.
Numb FarOPV 32:32  ما مهیای جنگ شده، پیش روی خداوند به زمین کنعان عبور خواهیم کرد، و ملک نصیب ما به این طرف اردن داده شود.»
Numb FarOPV 32:33  پس موسی به ایشان یعنی به بنی جاد وبنی روبین و نصف سبط منسی ابن یوسف، مملکت سیحون، ملک اموریان و مملکت عوج ملک باشان را داد، یعنی زمین را با شهرهایش وحدود شهرهایش، زمین را از هر طرف.
Numb FarOPV 32:34  وبنی جاد، دیبون و عطاروت و عروعیر.
Numb FarOPV 32:35  وعطروت، شوفان و یعزیز و یجبهه.
Numb FarOPV 32:36  و بیت نمره و بیت هاران را بنا کردند یعنی شهرهای حصارداررا با آغلهای گله‌ها.
Numb FarOPV 32:37  و بنی روبین حشبون والیعاله و قریتایم.
Numb FarOPV 32:38  و نبو و بعل معون که نام این دورا تغییر دادند و سبمه را بنا کردند و شهرهایی راکه بنا کردند به نامها مسمی ساختند.
Numb FarOPV 32:39  وبنی ماکیر بن منسی به جلعاد رفته، آن را گرفتند واموریان را که در آن بودند، اخراج نمودند.
Numb FarOPV 32:40  وموسی جلعاد را به ماکیر بن منسی داد و او در آن ساکن شد.
Numb FarOPV 32:41  و یائیر بن منسی رفته، قصبه هایش راگرفت، و آنها را حووت یائیر نامید.
Numb FarOPV 32:42  و نوبح رفته، قنات و دهاتش را گرفته، آنها را به اسم خودنوبح نامید.
Chapter 33
Numb FarOPV 33:1  این است منازل بنی‌اسرائیل که از زمین مصر با افواج خود زیردست موسی وهارون کوچ کردند.
Numb FarOPV 33:2  و موسی به فرمان خداوندسفرهای ایشان را برحسب منازل ایشان نوشت، واین است منازل و مراحل ایشان:
Numb FarOPV 33:3  پس در ماه اول از رعمسیس، در روز پانزدهم از ماه اول کوچ کردند، و در فردای بعد از فصح بنی‌اسرائیل درنظر تمامی مصریان با دست بلند بیرون رفتند.
Numb FarOPV 33:4  ومصریان همه نخست زادگان خود را که خداوند ازایشان کشته بود دفن می‌کردند، و یهوه بر خدایان ایشان قصاص نموده بود.
Numb FarOPV 33:5  و بنی‌اسرائیل از رعمسیس کوچ کرده، درسکوت فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:6  و از سکوت کوچ کرده، درایتام که به کنار بیابان است، فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:7  و ازایتام کوچ کرده، به سوی فم الحیروت که در مقابل بعل صفون است، برگشتند، و پیش مجدل فرودآمدند.
Numb FarOPV 33:8  و از مقابل حیروت کوچ کرده، از میان دریا به بیابان عبور کردند و در بیابان ایتام سفر سه روزه کرده، در ماره فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:9  و از ماره کوچ کرده، به ایلیم رسیدند و در ایلیم دوازده چشمه آب و هفتاد درخت خرما بود، و در آنجا فرودآمدند.
Numb FarOPV 33:10  و از ایلیم کوچ کرده، نزد بحر قلزم فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:11  و از بحر قلزم کوچ کرده، در بیابان سین فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:12  و از بیابان سین کوچ کرده، دردفقه فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:13  و از دفقه کوچ کرده، درالوش فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:14  و از الوش کوچ کرده، دررفیدیم فرود آمدند و در آنجا آب نبود که قوم بنوشند.
Numb FarOPV 33:15  و از رفیدیم کوچ کرده، در بیابان سینافرود آمدند.
Numb FarOPV 33:16  و از بیابان سینا کوچ کرده، درقبروت هتاوه فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:17  و از قبروت هتاوه کوچ کرده، در حصیروت فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:18  و ازحصیروت کوچ کرده، در رتمه فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:19  واز رتمه کوچ کرده، و در رمون فارص فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:20  و از رمون فارص کوچ کرده، در لبنه فرودآمدند.
Numb FarOPV 33:21  و از لبنه کوچ کرده، در رسه فرودآمدند.
Numb FarOPV 33:22  و از رسه کوچ کرده، در قهیلاته فرودآمدند.
Numb FarOPV 33:23  و از قهیلاته کوچ کرده، در جبل شافر فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:24  و از جبل شافر کوچ کرده، درحراده فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:25  و از حراده کوچ کرده، درمقهیلوت فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:26  و از مقهیلوت کوچ کرده، در تاحت فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:27  و از تاحت کوچ کرده، در تارح فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:28  و از تارح کوچ کرده، در متقه فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:29  و از متقه کوچ کرده، در حشمونه فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:30  و از حشمونه کوچ کرده، در مسیروت فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:31  و از مسیروت کوچ کرده، در بنی یعقان فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:32  و ازبنی یعقان کوچ کرده، در حورالجدجاد فرودآمدند.
Numb FarOPV 33:33  و از حورالجدجاد کوچ کرده، دریطبات فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:34  و از یطبات کوچ کرده، درعبرونه فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:35  و از عبرونه کوچ کرده، درعصیون جابر فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:36  و از عصیون جابرکوچ کرده، در بیابان صین که قادش باشد، فرودآمدند.
Numb FarOPV 33:37  و از قادش کوچ کرده، در جبل هور درسرحد زمین ادوم فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:38  هارون کاهن برحسب فرمان خداوند به جبل هور برآمده، در سال چهلم خروج بنی‌اسرائیل از زمین مصر، در روز اول ماه پنجم وفات یافت.
Numb FarOPV 33:39  و هارون صد و بیست و سه ساله بود که در جبل هور مرد.
Numb FarOPV 33:40  و ملک عراد کنعانی که در جنوب زمین کنعان ساکن بود از آمدن بنی‌اسرائیل اطلاع یافت.
Numb FarOPV 33:41  پس از جبل هور کوچ کرده، در صلمونه فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:42  و از صلمونه کوچ کرده در فونون فرود آمدند
Numb FarOPV 33:43  و از فونون کوچ کرده، در اوبوت فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:44  و از اوبوت کوچ کرده، درعیی عباریم در حدود موآب فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:45  و از عییم کوچ کرده، در دیبون جاد فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:46  واز دیبون جاد کوچ کرده، در علمون دبلاتایم فرودآمدند.
Numb FarOPV 33:47  و از علمون دبلاتایم کوچ کرده، درکوههای عباریم در مقابل نبو فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:48  و ازکوههای عباریم کوچ کرده، در عربات موآب نزداردن در مقابل اریحا فرود آمدند.
Numb FarOPV 33:49  پس نزد اردن از بیت یشیموت تا آبل شطیم در عربات موآب اردو زدند.
Numb FarOPV 33:50  و خداوند موسی را در عربات مواب نزداردن، در مقابل اریحا خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 33:51  «بنی‌اسرائیل را خطاب کرده، به ایشان بگو: چون شما از اردن به زمین کنعان عبور کنید،
Numb FarOPV 33:52  جمیع ساکنان زمین را از پیش روی خوداخراج نمایید، و تمامی صورتهای ایشان راخراب کنید، و تمامی بتهای ریخته شده ایشان رابشکنید، و همه مکانهای بلند ایشان را منهدم سازید.
Numb FarOPV 33:53  و زمین را به تصرف آورده، در آن ساکن شوید، زیرا که آن زمین را به شما دادم تا مالک آن باشید.
Numb FarOPV 33:54  و زمین را به حسب قبایل خود به قرعه تقسیم کنید، برای کثیر، نصیب او را کثیر بدهید، وبرای قلیل، نصیب او را قلیل بدهید، جایی که قرعه برای هر کس برآید از آن او باشد برحسب اسباط آبای شما آن را تقسیم نمایید.
Numb FarOPV 33:55  و اگرساکنان زمین را از پیش روی خود اخراج ننماییدکسانی را که از ایشان باقی می‌گذارید در چشمان شما خار خواهند بود، و در پهلوهای شما تیغ وشما را در زمینی که در آن ساکن شوید، خواهندرنجانید.
Numb FarOPV 33:56  و به همان طوری که قصد نمودم که با ایشان رفتار نمایم، با شما رفتار خواهم نمود.»
Chapter 34
Numb FarOPV 34:1  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 34:2  «بنی‌اسرائیل را امر فرموده، به ایشان بگو: چون شما به زمین کنعان داخل شوید، این است زمینی که به شما به ملکیت خواهد رسید، یعنی زمین کنعان با حدودش.
Numb FarOPV 34:3  آنگاه حد جنوبی شما از بیابان سین بر جانب ادوم خواهد بود، و سرحد جنوبی شما از آخر بحرالملح به طرف مشرق خواهد بود.
Numb FarOPV 34:4  و حد شما از جانب جنوب گردنه عقربیم دور خواهد زد و به سوی سین خواهدگذشت، و انتهای آن به طرف جنوب قادش برنیع خواهد بود، و نزد حصرادار بیرون رفته، تاعصمون خواهد گذشت.
Numb FarOPV 34:5  و این حد از عصمون تاوادی مصر دور زده، انتهایش نزد دریا خواهدبود.
Numb FarOPV 34:6  و اما حد غربی. دریای بزرگ حد شماخواهد بود. این است حد غربی شما.
Numb FarOPV 34:7  و حد شمالی شما این باشد، از دریای بزرگ برای خود جبل هور را نشان گیرید.
Numb FarOPV 34:8  و از جبل هور تا مدخل حمات را نشان گیرید. و انتهای این حد نزد صدد باشد.
Numb FarOPV 34:9  و این حد نزد زفرون بیرون رود و انتهایش نزد حصر عینان باشد، این حدشمالی شما خواهد بود.
Numb FarOPV 34:10  و برای حد مشرقی خود از حصر عینان تاشفام را نشان گیرید.
Numb FarOPV 34:11  و این حد از شفام تا ربله به طرف شرقی عین برود، پس این حد کشیده شده به‌جانب دریای کنرت به طرف مشرق برسد.
Numb FarOPV 34:12  واین حد تا به اردن برسد و انتهایش نزد بحرالملح باشد. این زمین برحسب حدودش به هر طرف زمین شما خواهد بود.»
Numb FarOPV 34:13  و موسی بنی‌اسرائیل را امر کرده، گفت: «این است زمینی که شما آن را به قرعه تقسیم خواهید کرد که خداوند امر فرموده است تا به نه سبط و نصف داده شود.
Numb FarOPV 34:14  زیرا که سبط بنی روبین برحسب خاندان آبای خود و سبط بنی جادبرحسب خاندان آبای خود، و نصف سبط منسی، نصیب خود را گرفته‌اند.
Numb FarOPV 34:15  این دو سبط و نصف به آن طرف اردن در مقابل اریحا به‌جانب مشرق به سوی طلوع آفتاب نصیب خود را گرفته‌اند.»
Numb FarOPV 34:16  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 34:17  «این است نامهای کسانی که زمین را برای شماتقسیم خواهند نمود. العازار کاهن و یوشع بن نون.
Numb FarOPV 34:18  و یک سرور را از هر سبط برای تقسیم نمودن زمین بگیرید.
Numb FarOPV 34:19  و این است نامهای ایشان. ازسبط یهودا کالیب بن یفنه.
Numb FarOPV 34:20  و از سبطبنی شمعون شموئیل بن عمیهود.
Numb FarOPV 34:21  و از سبطبنیامین الیداد بن کسلون.
Numb FarOPV 34:22  و از سبط بنی دان رئیس بقی ابن یجلی.
Numb FarOPV 34:23  و از بنی یوسف از سبطبنی منسی رئیس حنیئیل بن ایفود.
Numb FarOPV 34:24  و از سبطبنی افرایم رئیس قموئیل بن شفطان.
Numb FarOPV 34:25  و از سبطبنی زبولون رئیس الیصافان بن فرناک.
Numb FarOPV 34:26  و از سبطبنی یساکار رئیس فلطیئیل بن عزان.
Numb FarOPV 34:27  و از سبطبنی اشیر رئیس اخیهود بن شلومی.
Numb FarOPV 34:28  و از سبطبنی نفتالی رئیس فدهئیل بن عمیهود.»
Numb FarOPV 34:29  اینانندکه خداوند مامور فرمود که ملک را در زمین کنعان برای بنی‌اسرائیل تقسیم نمایند.
Chapter 35
Numb FarOPV 35:1  و خداوند موسی را در عربات موآب نزد اردن در مقابل اریحا خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 35:2  «بنی‌اسرائیل را امر فرما که از نصیب ملک خود شهرها برای سکونت به لاویان بدهند، ونواحی شهرها را از اطراف آنها به لاویان بدهید.
Numb FarOPV 35:3  و شهرها بجهت سکونت ایشان باشد، و نواحی آنها برای بهایم و اموال و سایر حیوانات ایشان باشد.
Numb FarOPV 35:4  و نواحی شهرها که به لاویان بدهید ازدیوار شهر بیرون از هر طرف هزار ذراع باشد.
Numb FarOPV 35:5  واز بیرون شهر به طرف مشرق دو هزار ذراع، و به طرف جنوب دو هزار ذراع، و به طرف مغرب دوهزار ذراع، و به طرف شمال دو هزار ذراع بپیمایید. و شهر در وسط باشد و این نواحی شهرها برای ایشان خواهد بود.
Numb FarOPV 35:6  «و از شهرها که به لاویان بدهید شش شهرملجا خواهد بود، و آنها را برای قاتل بدهید تا به آنجا فرار کند و سوای آنها چهل و دو شهربدهید.
Numb FarOPV 35:7  پس جمیع شهرها که به لاویان خواهیدداد چهل و هشت شهر با نواحی آنها خواهد بود.
Numb FarOPV 35:8  و اما شهرهایی که از ملک بنی‌اسرائیل می‌دهیداز کثیر، کثیر و از قلیل، قلیل بگیرید. هر کس به اندازه نصیب خود که یافته باشد از شهرهای خودبه لاویان بدهد.»
Numb FarOPV 35:9  و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
Numb FarOPV 35:10  «بنی‌اسرائیل را خطاب کرده، به ایشان بگو: چون شما از اردن به زمین کنعان عبور کنید،
Numb FarOPV 35:11  آنگاه شهرها برای خود تعیین کنید تا شهرهای ملجا برای شما باشد، تا هر قاتلی که شخصی راسهو کشته باشد، به آنجا فرار کند.
Numb FarOPV 35:12  و این شهرها برای شما بجهت ملجا از ولی مقتول خواهد بود، تا قاتل پیش از آنکه به حضورجماعت برای داوری بایستد، نمیرد.
Numb FarOPV 35:13  «و از شهرهایی که می‌دهید، شش شهرملجا برای شما باشد.
Numb FarOPV 35:14  سه شهر از آنطرف اردن بدهید، و سه شهر در زمین کنعان بدهید تاشهرهای ملجا باشد.
Numb FarOPV 35:15  بجهت بنی‌اسرائیل وغریب و کسی‌که در میان شما وطن گزیند، این شش شهر برای ملجا باشد تا هر‌که شخصی راسهو کشته باشد به آنجا فرار کند.
Numb FarOPV 35:16  «و اگر او را به آلت آهنین زد که مرد، او قاتل است و قاتل البته کشته شود.
Numb FarOPV 35:17  و اگر او را بادست خود به سنگی که از آن کسی کشته شود، بزند تا بمیرد، او قاتل است و قاتل البته کشته شود.
Numb FarOPV 35:18  و اگر او را به چوب دستی که به آن کسی کشته شود، بزند تا بمیرد، او قاتل است و قاتل البته کشته شود.
Numb FarOPV 35:19  ولی خون، خود، قاتل رابکشد. هرگاه به او برخورد، او را بکشد.
Numb FarOPV 35:20  و اگراز روی بغض او را با تیغ زد یا قصد چیزی بر اوانداخت که مرد،
Numb FarOPV 35:21  یا از روی عداوت او را بادست خود زد که مرد، آن زننده چون که قاتل است البته کشته شود، ولی خون هرگاه به قاتل برخورد، او را بکشد.
Numb FarOPV 35:22  «لیکن اگر او را بدون عداوت سهو تیغ زندیا چیزی بدون قصد بر او اندازد،
Numb FarOPV 35:23  و اگر سنگی را که کسی به آن کشته شود نادیده بر او بیندازد که بمیرد و با وی دشمنی نداشته، و بداندیش اونبوده باشد،
Numb FarOPV 35:24  پس جماعت در میان قاتل و ولی خون برحسب این احکام داوری نمایند.
Numb FarOPV 35:25  وجماعت، قاتل را از دست ولی خون رهایی دهند، و جماعت، وی را به شهر ملجای او که به آن فرارکرده بود برگردانند، و او در آنجا تا موت رئیس کهنه که به روغن مقدس مسح شده است، ساکن باشد.
Numb FarOPV 35:26  و اگر قاتل وقتی از حدود شهر ملجای خود که به آن فرار کرده بود بیرون آید،
Numb FarOPV 35:27  و ولی خون، او را بیرون حدود شهر ملجایش بیابد، پس ولی خون قاتل را بکشد؛ قصاص خون برای اونشود.
Numb FarOPV 35:28  زیرا که می‌بایست تا وفات رئیس کهنه در شهر ملجای خود مانده باشد، و بعد ازوفات رئیس کهنه، قاتل به زمین ملک خودبرگردد.
Numb FarOPV 35:29  «و این احکام برای شما در قرنهای شما درجمیع مسکنهای شما فریضه عدالتی خواهد بود.
Numb FarOPV 35:30  «هر‌که شخصی را بکشد پس قاتل به گواهی شاهدان کشته شود، و یک شاهد برای کشته شدن کسی شهادت ندهد.
Numb FarOPV 35:31  و هیچ فدیه به عوض جان قاتلی که مستوجب قتل است، مگیرید بلکه او البته کشته شود.
Numb FarOPV 35:32  و از کسی‌که به شهر ملجای خود فرار کرده باشد فدیه مگیرید، که پیش از وفات کاهن برگردد و به زمین خودساکن شود.
Numb FarOPV 35:33  و زمینی را که در آن ساکنید ملوث مسازید، زیرا که خون، زمین را ملوث می‌کند، وزمین را برای خونی که در آن ریخته شود، کفاره نمی توان کرد مگر به خون کسی‌که آن را ریخته باشد.
Numb FarOPV 35:34  پس زمینی را که شما در آن ساکنید ومن در میان آن ساکن هستم نجس مسازید، زیرا من که یهوه هستم در میان بنی‌اسرائیل ساکن می‌باشم.»
Chapter 36
Numb FarOPV 36:1  و روسای خاندان آبای قبیله بنی جلعادبن ماکیربن منسی که از قبایل بنی یوسف بودند نزدیک آمده به حضور موسی وبه حضور سروران و روسای خاندان آبای بنی‌اسرائیل عرض کرده،
Numb FarOPV 36:2  گفتند: «خداوند، آقای ما را امر فرمود که زمین را به قرعه تقسیم کرده، به بنی‌اسرائیل بدهد، و آقای ما از جانب خداوند مامور شده است که نصیب برادر ماصلفحاد را به دخترانش بدهد.
Numb FarOPV 36:3  پس اگر ایشان به یکی از پسران سایر اسباط بنی‌اسرائیل منکوحه شوند، ارث ما از میراث پدران ما قطع شده، به میراث سبطی که ایشان به آن داخل شوند، اضافه خواهد شد، و از بهره میراث ما قطع خواهد شد.
Numb FarOPV 36:4  و چون یوبیل بنی‌اسرائیل بشود ملک ایشان به ملک سبطی که به آن داخل شوند اضافه خواهدشد، و ملک ایشان از ملک پدران ما قطع خواهدشد.»
Numb FarOPV 36:5  پس موسی بنی‌اسرائیل را برحسب قول خداوند امر فرموده، گفت: «سبط بنی یوسف راست گفتند.
Numb FarOPV 36:6  این است آنچه خداوند درباره دختران صلفحاد امر فرموده، گفته است: به هر‌که در نظر ایشان پسند آید، به زنی داده شوند، لیکن در قبیله سبط پدران خود فقط به نکاح داده شوند.
Numb FarOPV 36:7  پس میراث بنی‌اسرائیل از سبط به سبط منتقل نشود، بلکه هر یکی از بنی‌اسرائیل به میراث سبطپدران خود ملصق باشند.
Numb FarOPV 36:8  و هر دختری که وارث ملکی از اسباط بنی‌اسرائیل بشود، به کسی از قبیله سبط پدر خود به زنی داده شود، تا هریکی از بنی‌اسرائیل وارث ملک آبای خود گردند.
Numb FarOPV 36:9  و ملک از یک سبط به سبط دیگر منتقل نشود، بلکه هرکس از اسباط بنی‌اسرائیل به میراث خودملصق باشند.»
Numb FarOPV 36:10  پس چنانکه خداوند موسی را امر فرمود، دختران صلفحاد چنان کردند.
Numb FarOPV 36:11  و دختران صلفحاد، محله و ترصه و حجله و ملکه و نوعه به پسران عموهای خود به زنی داده شدند.
Numb FarOPV 36:12  درقبایل بنی منسی ابن یوسف منکوحه شدند وملک ایشان در سبط قبیله پدر ایشان باقی ماند.
Numb FarOPV 36:13  این است اوامر و احکامی که خداوند به واسطه موسی در عربات موآب نزد اردن در مقابل اریحا به بنی‌اسرائیل امر فرمود.